بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#قاسم_نعمتی
▶️
هر لحظهای که آمد و از من خبر گرفت
حالات سجدههای مرا در نظر گرفت
میدید عاشقانه مناجات میکنم
اغلب سراغی از من عاشق، سحر گرفت
@hosenih
نفرین به ضربهای که نماز مرا شکست
رویم ز ضرب دست یهودی اثر گرفت
پاره شده عبا به تنم بسکه با شتاب
این تازیانه حلقه به دور کمر گرفت
جا خورده دندهام به گمانم که پهلویم
چون پهلوی مدینه به تیزی در گرفت
فهمیده بود غیرت ما روی مادر است
با حرف بد قرار مرا بیشتر گرفت
دانستم از چه کودک جاماندهی حسین
وقت فرار دست خودش روی سر گرفت
@hosenih
در شام دختری که خودش ضربه خورده بود
دامن برای روی کبود پدر گرفت
تیزی نیزهای نرسیده به حنجرم
سیلی نخورده دختر من در برابرم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#علی_انسانی
▶️
ندارد هیچکس در این دل زندان نشان از من
نه من دارم خبر از خانهام، نی خانمان از من
نسیمی گر گذر میکرد، دل چون غنچه وا میشد
ولی آن هم گریزان است،چون تاب و توان از من
@hosenih
تن من با دل زندان و زندانبان شده همرنگ
پذیرائی کند با تازیانه میزبان از من
به حال من دل آن آهن زنجیر میسوزد
نمیخواهد که گردد دور، زنجیر گران از من
سرم را جز سر زانو کسی در بر نمیگیرد
صبا لطفی! خبر بر غمگسارانم رسان از من
در زندان به رویم بازخواهد شد ولی روزی
که نَبوَد هیچ باقی غیر مشتی استخوان از من
@hosenih
بر سیل ستم استاده و نستوه چون کوهم
نمییابند عجز و لابه، هرگز دشمنان از من
الهی من هم از تو همچو زهرا مرگ میخواهم
به لب آوردهام جان؛ گیر ای جانانه جان از من
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#رحمان_نوازنی
▶️
زندان صبر بود و هوای رضای او
شوقش کشیده بود به خلوتسرای او
زندان نبود، چاه پر از کینه بود و بس
زنده به گور کردن آئینه بود و بس
@hosenih
زندان نبود یک قفس زیر خاک بود
هر کس نفس نداشت در آنجا هلاک بود
زندان نبود، کرب و بلای دوباره بود
یک قتلگاه مخفی پر استعاره بود
زندان نبود یوسف در بین چاه بود
زندان نبود گودی یک قتلگاه بود
زنجیر بود و آینه بود و نگاه بود
تصویر هر چه بود، کبود و سیاه بود
زنجیر را به گردن آیینه بستهاند
صحن و سرای آینه را هم شکستهاند
دیگر کسی به نور کنایه نمیزند
شلاق روی صورت آیه نمیزند
میخواستند ظلم به آل علی کنند
میخواستند روز و شبش را یکی کنند
هر کس که میرسید در آنجا ادب نداشت
جز ناسزا کلام خوشی روی لب نداشت
حتی نماز و روزه در آنجا بهانه بود
افطار روزهدار خدا تازیانه بود
باران گرفته و همهی شب گریسته
گاهی به حال معجر زینب گریسته
زندان نبود روضهی گودال یار بود
هر شب برای عمهی خود بیقرار بود
@hosenih
حرف از اسارت و غل و زنجیر یار بود
زینب میان جمعیت نیزهدار بود
در شهر شام غیرت و شرم و حیا نبود
زندان برای دختر زهرا روا نبود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#غلامرضا_سازگار
▶️
ﺩﺭ ﺩﻝ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻨﻢ
ﻟﺤﻈﻪ ﻟﺤﻈﻪ، ﻗﻄﺮﻩ ﻗﻄﺮﻩ، ﺁﺏ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﺗﻨﻢ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﻻﻏﺮ ﮔﺸﺘﻪﺍﻡ ﭼﻮﻥ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﻡ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ
ﺧﺼﻢ ﭘﻨﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﻢ
@hosenih
ﺩﺭ ﺳﯿﻪﭼﺎﻝ ﺑﻼ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻠﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩﺍﻡ
ﺍﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯ، ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺵ، ﺍﯾﻦ ﺍﺷﮓ ﺩﺍﻣﻦ ﺩﺍﻣﻨﻢ
ﻫﺮ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻼﻗﺎﺗﺶ ﺭﻭﻧﺪ
ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﻤﻨﻮﻉﺍﻟﻤﻼﻗﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ، ﻣﻨﻢ
ﻗﺎﺗﻞ ﺩﻝﺳﻨﮓ ﻣﯽﺧﻨﺪﺩ ﺑﻪ ﺍﺷﮓ ﺩﯾﺪﻩﺍﻡ
ﺣﻠﻘﻪﯼ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﻣﯽﮔﺮﯾﺪ ﺑﻪ ﺯﺧﻢ ﮔﺮﺩﻧﻢ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﺟﺴﻤﻢ ﺁﺏ ﮔﺸﺘﻪ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊ ﺳﻮﺧﺘﻪ
ﻣﺤﻮ ﮔﺸﺘﻪ ﺟﺎﯼ ﻧﻘﺶ ﺗﺎﺯﯾﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﺗﻨﻢ
ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻭﻗﺖ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﯾﯽ ﻗﺎﺗﻠﻢ
ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎ ﺧﺮﻣﺎﯼ ﺯﻫﺮ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻗﺼﺪ ﮐُﺸﺘﻨﻢ
ﮔﺎﻩ ﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺳﺎﻕ ﭘﺎﯼ ﻣﻦ ﺧﻮﻥ ﻣﯽﭼﮑﺪ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﭘﺎ ﺳﺎﯾﯿﺪﻩ ﮔﺸﺘﻪ ﺑﯿﻦ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻫﻨﻢ
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ! ﺍﺯ ﮔﺮﯾﻪﯼ ﻣﻦ ﺣﺒﺲ ﻫﻢ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﺗﻨﮓ
ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻧﮑﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺩﺷﻤﻨﻢ
@hosenih
ﯾﺎﺩ ﺍﺯ ﺟﺴﻢ ﻣﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺗﺨﺘﻪی ﺩﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ
ﻫﺮ ﮐﻪ ﮔﺮﺩﺩ ﺯﺍﺋﺮ ﻭ ﺁﯾﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺪﻓﻨﻢ
ﯾﺎﺑﻦ ﺯﻫﺮﺍ «ﻣﯿﺜﻢ» ﺍﺳﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﻮﻻّﯼ ﺷﻤﺎ
ﮔﺮ ﺑﻪ ﺩﻭﺯﺥ ﻫﻢ ﺭﻭﻡ ﺍﺯ ﻫُﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﺍﯾﻤﻨﻢ
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#محمد_بیابانی
▶️
پربسته بود و وقت پریدن توان نداشت
مرغی که بال داشت ولی آسمان نداشت
خو کرده بود با غم زندان خود ولی
دیگر توان صبر در آن آشیان نداشت
@hosenih
جز آه زخمهای دهنبازکردهاش
در چارچوب تنگ قفس همزبان نداشت
آنقدر زخمی غل و زنجیر بود که
اندازهی کشیدن یک آه جان نداشت
زیر لگد صداش به جایی نمیرسید
زیر لگد شکست و توان فغان نداشت
با تازیانه ساخت که دشنام نشنود
دیگر ولی تحمل زخم زبان نداشت
@hosenih
هرچند میزبان تنش تختهپاره شد
هرچند روی پل بدنش سایبان نداشت
دیگر تنش اسیر سم اسبها نشد
دیگر سرش به خانهی نیزه مکان نداشت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
#محمد_مبشری
▶️
ما جز به نگاهت به کسی دل نسپاریم
در دل گرهی جز سر زلف تو نداریم
جز خاک تو بر جای دگر سر نگذاریم
بی زمزمه ات یکسره بی صبر و قراریم
هر لحظه ی ما شور تمنای تو باشد
در دیده ی ما شوق تولای تو باشد
@hisenih
ای آن که ملک بوده به درگاه تو دائم
جبریل شده بر حرم و کوی تو خادم
در عشق نباشد به جز از مهر تو لازم
عالم به فدایت شود ای حضرت کاظم
محبوب خدایی و منم عاشق رویت
گر چه همه را قبله بُوَد روی نکویت
@hisenih
ای آنکه جهان است همه تحت پناهت
مولای کریمی و دلم هست گواهت
ای کاش شود قسمت من نیمه نگاهت
نوری و عدو تاب ندارد رُخِ ماهت
یک لحظه تو را دیدن و پس لذت یک عمر
یک لحظه جدایی ز تو و حسرت یک عمر
@hisenih
آوازه ی عشق تو به افلاک رسیده
در سجده سرت یکسره بر خاک رسیده
بر سلسله خونت ز دلی چاک رسیده
بالای سرت بانوی غمناک رسیده
بر جد تو گر نیزه و شمشیر کشیدند
بر قلب تو از زخم زبان تیر کشیدند
@hisenih
جز مهر تو در خاطره ها یاد نداریم
جز زمزمه ی نام تو فریاد نداریم
ما غیر رضای تو که امداد نداریم
جز در حرمش پنجره فولاد نداریم
ما را برسان تا حرم خود ز خراسان
از مشهد او تا حرمت پر بکشد جان
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hisenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#سیدعلیرضا_شفیعی
▶️
بر جبين آسمان آثار غم پيدا شده
نم نم باران دوباره راهی صحرا شده
در ميان سنگها آيينهای تنها مباد
در ميان سنگها آيينهای تنها شده
@hosenih
كاش قلب قفل زندان نيز مثل نيل بود
حبس در زندان فرعون زمان، موسی شده
"رب خلصنی"شده ذكر مدامش در قنوت
تنگتر پيش نگاهش عرصهی دنيا شده
در دلش با ديدن زنجير و بند و سلسله
روضههای عصر عاشوراست كه بر پا شده
روضهی يک كودک آوارهی بیسرپناه
روضهی يک دختر بیتاب بیبابا شده
@hosenih
روضهی تنهايی زينب ميان دشمنان
روضهی قدهای از فرط مصيبت تا شده
همنفس با كاروان شام در اين لحظهها
مايهی تسكين قلبش ذكر يازهرا شده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#وحید_دکامین
▶️
"ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد"
آه از دمی که آید، دیگر برون ز زندان
مردی که در سیهچال، از یاد رفته باشد
@hosenih
از بس ز ضرب سیلی، او ناله زد"یازهرا"
از جوهر صدایش، فریاد رفته باشد
با تازیانهی کین، آزرده کرده او را
هرگاه بر شکنجه، جلاّد رفته باشد
از ناسزا و طعنه، سِنْدیٖ نَبُرد بهره
از کظمِ غیظ آقا، ناشاد رفته باشد
ساق شکستهی او، مرهم نمیپذیرد
آه از دمی که کار از، امداد رفته باشد
@hosenih
چون روی تختهی در، بابالحوائج آید
جان از نهادِ شیعه، از داد رفته باشد
بر روی جِسْر بغداد،جسمش سه روز مانده
این گوشه از غمش بر، اجداد رفته باشد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#مهدی_مقیمی
▶️
در این قفس بعد از حدودِ چارده سال
از من به جز مشتِ پری مانده ؟ نمانده
زیر غل و زنجیرها ، زیر شکنجه
اصلا بگویی پیکری مانده نمانده
@hisenih
پیکر که نه ، از بس که در تب سوختم من
حتی بگو خاکستری مانده نمانده
انواع و اقسامِ اهانت ها به من شد
یک ناسزایِ بدتری مانده ؟ نمانده
جز سیلی و شلّاقشان در جیرهء من
آب و غذای دیگری مانده نمانده
@hisenih
جز مرگ، مثل مادرم زهرا برایم
هیچ آرزوی بهتری مانده نمانده
***
از پیکرِ صد قطعۀ شاه شهیدان
پیراهنی ، انگشتری مانده نمانده
از بس که سنگ انداخت سمتِ نیزه دشمن
بر نیزه ها آیا سری مانده نمانده
@hisenih
از آستینهایی که پوشانده سری را
پیداست بر سر معجری مانده نمانده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hisenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#رضا_قاسمی
▶️
وضعیتِ زندان این آقا اسفبار است
دنیای زندانی فقط سقف است ، دیوار است
چشمان او از دیدن خورشید محروم است
خورشید ، اما بیشتر مشتاقِ دیدار است
@hosenih
مغرب که شد با سفرهی رنگینی از آزار
جلاد آمد گفت که هنگام افطار است
سیلی و شلاق است قوت غالبش اغلب
روزه گرفتن با چنین وضعی چه دشوار است
غیر از تنش زخم عمیقی بر جگر دارد
دشنام خوردن بدتر از هر نوع آزار است
انگار که کهنه عبایی بر زمین پهن است
چیزی نمانده از تنش ؛ از بسکه بیمار است
دیگر توان ایستادن در نمازش نیست
از بسکه آهن روی ساق پای او بار است
از راههای منتهی به عرش میگوید
مردی که در قعر سیه چالی گرفتار است
@hosenih
با حلقهی زنجیر هم تسبیح میسازد
شبزندهداری که تنش زنجیربازار است
مقتل که خواندم با خودم گفتم «مسلمان نه !!»
این ظلمها در حق «زندانی» سزاوار است ؟!
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
#محمود_یوسفی
▶️
آیینه صدق و صفا موسی بن جعفر
روح مناجات و دعا موسی بن جعفر
در بند، در تشویش، در طوفان ظلمت
کشتی ما را ناخدا موسی بن جعفر
@hosenih
واشد گره از کار ما بی مزد و منت
تا زیر لب گفتیم یا موسی بن جعفر
عاقبتش در دو جهان ختم به خیر است
هر کس مسیرش شد الی موسی بن جعفر
از ابتدا خورده گره حاجات شیعه
باحضرت عباس با موسی بن جعفر
ذکر لب ما یکصدا جانم رضا جان
ذکر علی موسی الرضا موسی بن جعفر
در کنج زندان ها به صرف تازیانه
افطار را میکرد وا موسی بن جعفر
@hosenih
زنجیرها سر را به زانویش رساندند
چون کاغذی گشته ست تا موسی بن جعفر
کار خودش را کرد سندی ابن شاهک
جان داد با زهر جفا موسی بن جعفر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
حجت الااسلام #محسن_حنیفی
▶️
محبوس کرده در وسط سینه آه را
کرده اسیرخود دل خورشید و ماه را
او بانی نجات تمام اسیرهاست
یوسف اگرچه سهم خودش کرده چاه را
@hosenih
بر میله ی قفس زده بال شکسته را
تا که رفیق گریه کند هر نگاه را
ازجور تازیانه تن او کبود شد
بایاد کوچه کرده تنش این سیاه را
راه نفس کشیدن او بسته می شود
هنگام نقل اینکه...کسی بسته راه را
پایش شکست و پایه ی کرسی کشید آه
برپای سلسله بنویس این گناه را
@hosenih
یک سو سپاه سندی و یک سو سپاه شمر
هم دست کرده سلسله هردو سپاه را
برروی تخته پاره لهوفی نهاده اند
که گریه کرده دم ب دم قتلگاه را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
#مرضیه_عاطفی
▶️
در دو عالم در دلش هرگز نباشد درد و غم
بر درِ این خانه هر کس شد عزیز و محترم
@hosenih
خانه ای که حک شد از روز ازل بر سردرَش
ذکر «یاموسی بن جعفر(ع)» یا امام ذوالکرم
آمدم! چون راه دادی و نمیگویی که این؛
روسفید و روسیاه است و عرب یا که عجم
سفره ام برکت گرفت از ریزه نانِ سفره ات
کم شده اما نمیدانم چرا رزق حرم؟!
در هوای مشهد و قم بارها حس کرده ام
فاصله دارم فقط با کاظمینت یک قدم
حضرت باب ٱلحوائج هستی و شد مستجاب
حاجتم یا از تو یا از حضرت صاحب-علَم
عاشقِ شش گوشه ام! هنگام امضایِ برات
جا نمانم از نگاه تو... نیفتم از قلم
بسکه خوبی سائلت را پرتوقع کرده ای
کم نمیخواهم! نخواهد رفت چون دستت به کم
@hosenih
صبر کن آقا... بماند بقیه را فردا بده
من نمک نشناسم و حاجت بگیرم میروم!
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
#محمدحسن_بیات_لو
▶️
خدایا آرزو دارم ببینم بچه هایم را
در این خلوت اجابت کن دوباره ربنایم را
ندارد فرق چندانی برایم روز و شب دیگر
از این رو که نمی بینم رخ ماه رضایم را
@hosenih
دلم تنگ است میخواهم کنار دخترم باشم
چه می شد باز بر دوشم بیاندازد عبایم را
نشد امروز دستم را بگیرد گرم در دستش
ولی یک روز می گیرد غریبانه عزایم را
دعاکردم برای حال زندانبان ولی افسوس
تلافی کرد با شلاّق همواره دعایم را
بلائی بر سرم آورد این جا سندی نامرد
که جز مردن نمیبینم دراین دنیا شفایم را
ندارد روزنی زندان امان ازدست زندانبان
که با زنجیر غم بسته گلوی بی صدایم را
@hosenih
ندارم قوتی حتی که برخیزم به روی پا
فشارِضربه ی پایی شکسته ساقِ پایم را
غریب وتشنه و زخمی به فکر همسر و فرزند
"بیا مادر - بیا مادر" ببینی کربلایم را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#سیدمسیح_شاهچراغ
▶️
در این زندان تو را در آتش تقدیر می بینم
تو را در اوج غربت زخمی زنجیر می ببینم
نداری پوست بر پیکر، نمانده گوشت بر این تن
چنان لاغر شدی گویا فقط تصویر می بینم!
@hosenih
شبیه مادرت از آرزوی مرگ لبریزی
بمیرم که تو را از زندگانی سیر می بینم
غریبی بیشتر از این که در این مصر، موسائی
ولی هارون شهرت را پر از تزویر می بینم
عزیز عالمی یوسف، چه بر مسند چه در زندان
چرا با چشم ظاهربین خود تحقیر می بینم؟
کدامین استعاره شرح حالت در قفس باشد؟
غزال زخم خورده؟ نه، سراپا شیر می بینم
نبین هارون به تخت است و غریب این سیه چالی
تو آن بالای بالا، دشمنت را زیر می بینم
نیامد مرغ نفرین در قنوتت، چشم دشمن کور
نمازت را پر از آرامش تکبیر می بینم
چه کرده کظم غیظت با دل بی رحم زندانبان؟
که در عمق نگاهش این همه تغییر می بینم
شب تردید هایش را سحر کرده است، مهتابت
دل ویران او را شاد از تعمیر می بینم
به اعجاز نگاه تو زلیخا شد مسلمانت
تمام حیله ها را در تو بی تأثیر می بینم
نمی چسبد به تو این وصله ها، معصوم معصومی
تو را در روشنای آیه تطهیر می بینم
@hosenih
دل شمس الشموست می شود خون از غروب تو
خراسان را در این شبهای غم دلگیر می بینم
غزل از مهر سلطان می شود لبریز، می گوید
همین ناچیز را شایسته تقدیر می بینم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#محمود_مربوبی
▶️
یک خواب درست، این همه سال نداشت
امید رهایی از سیه چال نداشت
@hosenih
یک عمر بلا دید و بلا دید ، ولی
در سینه غمی جز غم گودال نداشت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
#سیدحسن_رستگار
▶️
بر در این خانه می آیم که این در بسته نیست
هر دری هم بسته باشد این در آخر بسته نیست
خانه ی موسای ی کاظم قبله ی حاجات ماست
چشمهایش بر گدای زار و مضطر بسته نیست
@hosenih
دست را وا کن بگیر از دستهایش کیسه را
چشم را وا کن ببینی غیر زر در بسته نیست
او کریم است و کریمان ریزه خوار خوان او
تا ابد این سفره ی دردانه پرور بسته نیست
کاظمین و مشهد و شیراز و قم در چار سمت
مرز ها در کشور موسی ابن جعفر بسته نیست
گندمی از گوشه ی صحنش برایم کافی است
در حریم قدسی اش بال کبوتر بسته نیست
@hosenih
از غل و زنجیر حرفی هم نباشد باز هم
روضه های رنج هایش آنچنان سربسته نیست
روضه تکرار گریزِ سوزناک کوچه است
دست موسی بسته یعنی دست حیدر بسته است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح
#سال_جدید
#مجتبی_دسترنج
▶️
شد سال ما تحویل با موسی بن جعفر
با ذکر یا مظلوم، یا موسی بن جعفر
امسال لطفش شامل حال گدا شد
گویند چون شاه و گدا موسی بن جعفر
@hosenih
با هفت سینِ دل عجین شد نام نیکوش
آن سرور و سالار ما موسی بن جعفر
دستِ گدایان را بگیرد از روی مهر
در هر خطر، در هر بلا موسی بن جعفر
با روضه اَش آغاز شد یک سال دیگر،
تا که کند الطاف ها موسی بن جعفر
باب الحوائج، کاظمِ آل محمد
آن بنده ی خوب خدا موسی بن جعفر
فرزندِ زهرا، وارث حقِ ولایت
موسای طورِ مرتضی، موسی بن جعفر
از کاظمین اَش عطر آل الله آید
هم مشهد است و کربلا موسی بن جعفر
در کُنج زندان عاقبت گردید مسموم
شد ناله اَش واویلتا، موسی بن جعفر
از جور زندانبان ندارد جای سالم،
اُفتاده گر حالا زِ پا موسی بن جعفر
@hosenih
از دوریِ معصومه اَش دِق کرد آخِر
بی تاب شد دور از رضا موسی بن جعفر
بر روی تختِ در تنش تشییع گردید
ای"ملتمس"کُن ناله، وا موسی بن جعفر..
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_سال_جدید
#مرضیه_عاطفی
▶️
در دست به جز ذکرِ تعجیل نمیگیرم
از حرکتِ لب هایم ترتیل نمیگیرم
@hosenih
قرانی و میخوانم آیاتِ حضورت را
اینگونه سراغی از إنجیل نمیگیرم
مس بود دلم؛ آن را از جنس طلا کردی
تا گوشۂ چشمت هست تبدیل نمیگیرم
موسی شده دلتنگت، گفته ست بیا منجی!
من بی تو عصایم را بر نیل نمیگیرم
تا صوت ِ أناالمهدی(عج) را نشنَوَم از کعبه
از دست قضا عیش ِ تکمیل نمیگیرم
@hosenih
لحظاتِ ظهورِ تو عید است و به قران که-
سالی که نباشی را تحویل نمیگیرم!
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
🔸در #محکومیت_هتک_حرمت حرم های مقدس اهل بیت(ع)
نــنـگ اســـــت، شــــــرافــــت نـــــــــــــه
غـــــیــــــرتنــــــــــــه، ارادت نـــــــــــــه
رفـــــــــتـــن بــــــــه حــــــــرم بــــــا زور
جـــــهـل اســـــــت، محـــــبت نـــــــــــــه
#امیر_عظیمی
© اشعار آیینی حسینیه👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_سال_جدید
#عادل_حسین_قربان
▶️
تو را قرارِ دلِ بیقرار، می دانند
تو را دلیلِ شروعِ بهار، می دانند
@hosenih
عزیزِ حضرتِ زهرا، نگاههای به در،
تو را بهانه ی هر انتظار، می دانند
قلوبِ غم زدگان، جمعه های هر هفته،
غروبِ هجرِ تو را سرد و تار، می دانند
خوشا به اهلِ وفا که در این جهانِ سیاه،
به روی ماهِ تو خود را دچار، می دانند
@hosenih
یگانه صاحبِ دوران!، تمامِ منتظران،
زمانِ آمدنت را بهار، می دانند
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#محمود_اسدی
▶️
هستی غریب و با تو کسی آشنا نشد
همدم کسی به سوز دلت جز خدا نشد
خرما به زهر کینه شد آغشته وای من
جز سوز زهر،زخم دل تو دوا نشد
@hosenih
معصومه خوب شد که نبود و ندیده است
روح از تنت جدا شد و زنجیر وا نشد
جان دادی ای غریب،به دور از وطن ولی
اما غمی به مثل غم کربلا نشد
شکر خدا که هفت کفن داشتی به تن
دیگر برای تو کفن از بوریا نشد
@hosenih
بر تخته پاره جسم تو تشییع شد ولی
تشییع تو به زیر سم اسبها نشد
آویخته به تخته ی تابوت شد سرت
اما سرت به دست کسی جابجا نشد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#محمد_مبشری
▶️
کنج زندانم و مبهوت تماشای توأم
اینک این جا به مناجات و تمنای توأم
در سیه چالم و ذکر تو شده آوایم
به سکوت آمده ام طالب غوغای توأم
روزگارم به مناجات و دعا طی شده است
حال افتاده ز پا بر سر سودای توأم
آخرین ذکر دعای منِ تنها این است
جان بگیر از تن من ، عاشق و شیدای توأم
شده ام منتظر لحظه ی زیبای وصال
تا که دیدار کنم روی تو ای اوج کمال
@hosenih
یادگار حرم حضرت صادق هستم
جلوه ی نور خدا بهر خلایق هستم
یک تنه غربت و میراث علی را دارم
وارث خون دل یاس و شقایق هستم
ذره ای قدر مرا گر چه عدویم نشناخت
به خداوند قسم مظهر خالق هستم
یوسف رفته به زندان و غریبم ، مادر
خود بیا که به تماشای تو لایق هستم
دیدن چهره ی یار است همه خواهش من
ذکر یا فاطمه شد مایه ی آرامش من
@hosenih
در سیه چال بلا تن که به تاب و تب بود
ذکر یا فاطمه ام نقش میان لب بود
هر چه از سیلی و از زخم زبان سهمم کرد
آن نگهبان ستم پیشه که لا مذهب بود
تازیانه که انیس بدنم می شد باز
آینه دار صبوری دلم زینب بود
دم به دم یاد از آن جدِّ غریبم کردم
او که هر جای تنش جای سُمِ مَرکب بود
واژه ای سرخ میان غزلی کُشت مرا
داغ و اندوه حسین بن علی کُشت مرا
@hosenih
سال ها این غل و زنجیر کشیدم به خدا
از یهودی صفتی طعنه شنیدم به خدا
من که خود نور به خورشید و قمر می تابم
سال ها تابش خورشید ندیدم به خدا
گوشه ی تنگ سیه چال و شب و تاریکی
یاد زهراست همه نور امیدم به خدا
داغ اجداد من از پنجه ی یک سیلی بود
من که خود کشته ی آن دست پلیدم به خدا
مادر از زندگی ام چون تو دگر سیر شدم
من به شرح غم و اندوه تو تفسیر شدم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#حسن_لطفی
▶️
کُنج سیاه چال غریبی عزیز داشت
پیری شکسته که جگری ریز ریز داشت
دلتنگیاش برایِ رضا سینه سوز بود
قلبی برای دخترکَش ناله خیز داشت
@hosenih
با دستهای بسته فقط ناسزا شنید
زخمِ زبانِ قاتلِ او نیشِ تیز داشت
دیشب صدای سرفهی او تا سحر رسید
زنجیر بِینِ حلقهی خود یک مریض داشت
زنجیر را کشید کمی قد کشیده شد
این استخوانِ پا چِقَدر خُرده ریز داشت
او روی در شکسته و مادر به پشتِ در
تشییع او به روضهی زهرا گریز داشت
بر روی تخته پاره تنش گیر کرده بود
انگار لنگه در دو سه تا میخِ تیز داشت
اول مدینه بعد دلم کاخِ شام رفت
زندان هرآنچه داشت ویرانه نیز داشت
@hosenih
سر رویِ طشت بود و حرامی کنارِ طشت
نامرد بِینِ دست شرابی غلیظ داشت
با گریه گفت عمه مرا میدهد نشان
نامحرمی که تکه کلامِ کنیز داشت...
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#غلامرضا_سازگار
▶️
تا خاک توست دست به گوهر نمی زنم
تا کوی توست سوی جنان پر نمی زنم
من باد نیستم که زنم سر به هر دری
جز بر در سرای شما سر نمی زنم
@hosenih
درهای آستان تو یک لحظه بسته نیست
جایی که در گشوده بود در نمی زنم
حتّی اگر که بسته شود در به روی من
جایی نمی روم، در دیگر نمی زنم
مادر مرا به مهر و ولای تو شیر داد
من پشت پا به فطرت مادر نمی زنم
@hosenih
تا از گلاب ذکر، نشویم دهان خویش
بوسه بر این مزار مطهّر نمی زنم
گر باز شد به روی تو «میثم» هزار در
برگو دری به جز در حیدر نمی زنم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e