eitaa logo
ن والقلم(حسینی لیلابی)
1.3هزار دنبال‌کننده
248 عکس
269 ویدیو
39 فایل
✔️ پاسخ به سؤالات اعتقادی ✔️ برگزاری مسابقات تحلیل ها ،نظرات و سخنرانی های حسینی لیلابی
مشاهده در ایتا
دانلود
(۱۱) 💠تاریخ عمر بن سعد که از معاریف کوفه و از هواداران بنی‌امیه بود، از طرف ابن زیاد یک روز پس از ورود امام حسین (ع) به کربلا ، روز سوم محرم جهت رویارویی با آن حضرت با لشکر چهار هزار نفری وارد کربلا شد سپاه هزار نفری حُر هم به او پیوست. و در این چند روز گفتگوهایی بین امام(ع) و عمر سعد اتفاق افتاده؛ خوارزمى روایت کرده است: امام حسین (ع) به فرستاده عمرسعد فرمود: «یا هذا بَلِّغْ صاحِبَکَ عَنِّی اِنِّی لَمْ اَرِدْ هذَا الْبَلَدَ، وَ لکِنْ کَتَبَ إِلَىَّ أَهْلُ مِصْرِکُمْ هذا اَنْ آتیهُمْ فَیُبایَعُونِی وَ یَمْنَعُونِی وَ یَنْصُرُونِی وَ لا یَخْذُلُونِی فَاِنْ کَرِهُونِی اِنْصَرَفْتُ عَنْهُمْ مِنْ حَیْثُ جِئْتُ»؛ از طرف من به امیرت بگو، من خود به این دیار نیامده ام، بلکه مردم این دیار مرا دعوت کردند تا به نزدشان بیایم و با من بیعت کنند و مرا از دشمنانم بازدارند و یاریم نمایند، پس اگر ناخشنودند از راهى که آمده ام باز مى گردم. وقتى فرستاده عمرسعد بازگشت و او را از جریان امر با خبر ساخت، ابن سعد گفت: امیدوارم که خداوند مرا از جنگ با حسین(ع) برهاند. آنگاه این خواسته امام را به اطّلاع «ابن زیاد» رساند ولى او در پاسخ نوشت: «از حسین بن على(ع) بخواه، تا او و تمام یارانش با یزید بیعت کنند. اگر چنین کرد، ما نظر خود را خواهیم نوشت...!». عمرسعد، متن نامه عبیدالله بن زیاد را نزد امام حسین (ع) فرستاد. امام فرمود: «لا أُجیبُ اِبْنَ زِیادَ بِذلِکَ اَبَداً، فَهَلْ هُوَ إِلاَّ الْمَوْتَ، فَمَرْحَبَاً بِهِ»من هرگز به این نامه ابن زیاد پاسخ نخواهم داد. آیا بالاتر از مرگ سرانجامى خواهد بود؟! خوشا چنین مرگى! ➖همچنین در عصر تاسوعا،امام حسین(ع) قاصدى نزد عمرسعد روانه ساخت که مى خواهم شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتى داشته باشیم. چون شب فرا رسید ابن سعد با بیست نفر از یارانش و امام حسین(ع) نیز با بیست تن از یاران خود در محلّ موعود حضور یافتند. امام(ع) به یاران خود دستور داد تا دور شوند تنها عبّاس برادرش و على اکبر فرزندش را نزد خود نگاه داشت. همین طور ابن سعد نیز به جز فرزندش حفص و غلامش، به بقیّه دستور داد،دور شوند. ابتدا امام(ع) آغاز سخن کرد و فرمود: «وَیْلَکَ یَابْنَ سَعْد أَما تَتَّقِی اللّهَ الَّذِی إِلَیْهِ مَعادُکَ؟ أَتُقاتِلُنِی وَ أَنَا ابْنُ مَنْ عَلِمْتَ؟ ذَرْ هؤُلاءِ الْقَوْمَ وَ کُنْ مَعی، فَإِنَّهُ أَقْرَبُ لَکَ إِلَى اللّهِ تَعالى» واى بر تو، اى پسر سعد، آیا از خدایى که بازگشت تو به سوى اوست، هراس ندارى؟ آیا با من مى جنگى در حالى که مى دانى من پسر چه کسى هستم؟ این گروه را رها کن و با ما باش که این موجب نزدیکى تو به خداست. ابن سعد گفت: اگر از این گروه جدا شوم مى ترسم خانه ام را ویران کنند. امام(ع) فرمود: «أَنَا أَبْنیها لَکَ»من آن را براى تو مى سازم. ابن سعد گفت: من بیمناکم که اموالم مصادره گردد. امام فرمود: «أَنَا أُخْلِفُ عَلَیْکَ خَیْراً مِنْها مِنْ مالِی بِالْحِجاز»من از مال خودم در حجاز، بهتر از آن را به تو مى دهم. ابن سعد گفت: من از جان خانواده ام بیمناکم [مى ترسم ابن زیاد بر آنان خشم گیرد و همه را از دم شمشیر بگذراند]. امام حسین(ع) هنگامى که مشاهده کرد ابن سعد از تصمیم خود باز نمى گردد، سکوت کرد و پاسخى نداد و از وى رو برگرداند و در حالى که از جا بر مى خاست، تو را اینگونه نفرین کرد: «مالَکَ، ذَبَحَکَ اللّهُ عَلى فِراشِکَ عاجِلا، وَ لا غَفَرَ لَکَ یَوْمَ حَشْرِکَ، فَوَاللّهِ إِنِّی لاَرْجُوا أَلاّ تَأْکُلَ مِنْ بُرِّ الْعِراقِ إِلاّ یَسیراً»؛ تو را چه مى شود! خداوند به زودى در بسترت جانت را بگیرد و تو را در روز رستاخیز نیامرزد. به خدا سوگند! من امیدوارم که از گندم عراق، جز مقدار ناچیزى، نخورى. ابن سعد گستاخانه به استهزا گفت: «وَ فِی الشَّعیرِ کِفایَةٌ عَنِ الْبُرِّ»؛ جو مرا کافى است. ✔️نکات ➖امام(ع) در هر گام به اتمام حجّت مى پردازد تا هیچ کس فردا، ادّعاى بى اطّلاعى نکند، جالب این که فرمانده لشکر دشمن نیز تلویحاً حقّانیّت امام(ع) و ناحق بودن دشمن او را تصدیق مى کند، تنها عذرش ترس از بیرحمى و قساوت آنهاست و این اعتراف جالبى است! ➖تمام تلاش امام(ع) خاموش کردن آتش جنگ است و تمام تلاش دشمن افروختن این آتش است، غافل از این که این آتش سرانجام شعله مى کشد و تمام حکومت دودمان بنى امیّه را در کام خود فرو مى برد. ➖ عده ای با عنوان جهت توجیه روحیه سازشکارانه و اباحی گرانه خود، ناجوانمردانه دست به تحریف شخصیت ها میزنند و گاهی می گویند امام حسین(ع) به دشمن بی رحم از گل باریک تر نگفته و نفرین نداشته در این قسمت یکی از نفرین های جدی امام(ع) منعکس شده است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
(۱۲) کوتاه ترین نامه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💠تاریخ امام باقر (ع) فرمودند: «كَتَبَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام إلى مُحَمَّدِ  بنِ عَلِيٍّ عليه السلام مِن كَربَلاءَ : بِسمِ اللّه ِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ ، مِنَ الحُسَينِ بنِ عَلِي إلى مُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ ومَن قِبَلَهُ مِن بَني هاشِمٍ ، أمّا بَعدُ ، فَكَأَنَّ الدُّنيا لَم تَكُن وكَأَنَّ الآخِرَةَ لَم تَزَل ، وَالسَّلامُ» امام حسین (ع) از کربلا نامه اى براى محمد بن حنفیه فرستاد که متن آن چنین بود: «بسم الله الرحمن الرحیم نامه اى است از حسین بن على به محمد بن على و دیگر بنى هاشم . اما بعد، مثل این که دنیا اصلا وجود نداشته و آخرت همیشگى و دائم بوده و هست» ✅پیام ها ➖ این نامه کوتاه ترین نامه امام حسین(ع) است که با همه کوتاهی عبارات مضامین مهم و بلندی در خود قرار داده است. ➖ جهان بینی امام حسین(ع) و دیدگاه آن حضرت در باره دنیا و آخرت در این نامه کوتاه منعکس شده است؛ دیدگاه حضرت نسبت به دنیا، که باید همه آن را آن قدر زودگذر بدانند که گویا اصلاً وجود ندارد. دیدگاه حضرت نسبت به آخرت، این است که گویا از اوّل هر چه بوده آخرت بوده و در حقیقت دنیا هم مزرعه آخرت است. ➖ این نامه امام حسین(ع) یاد آور این نکته تفسیری است که آن حضرت نفس مطمئنه است ؛ سید بحرالعلوم در رساله سیر و سلوک، نفس مطمئنه را مرحله ورود به هجرت عُظمی دانسته که عبارت‌ است از مهاجرت‌ از وجود خود و رهاساختن و ترک آن‌ و مسافرت‌ به‌ عالم‌ِ وجودِ مطلق‌ و توجّه‌ تامّ به‌ آن‌. علامه طباطبایی نفس مطمئنه را نفسی می‌داند که در پرتو یاد خدا آرامش یافته و به هرچه خدا راضی است رضایت دارد و خود را مالک هیچ خیر و شر و نفع و ضرری نمی‌داند. همچنین گفته شده نفس مطمئنه، مرحله‌ای از نفس است که انسان به‌ واسطۀ مشاهده‌ نيستی خود در قبال‌ وجودِ ذات‌ حقّ، از خود رها شده و خود را تسلیم حق می‌کند. ازنظر امام خمینی «نَفْس مطمئنّه» یعنی آن نفسی که دیگر‏‎ ‎‏هیچ خواهشی ندارد و نشانه نفس غیر مطمئنه این است که تمام عالم را اگر یک لقمه کنند و به دست او بدهند، وقتی فکر می‌کند می‌بیند‏‎ ‎‏نقیصه دارد؛ خواهشش غیر این است. به باور او نفس آن وقت مطمئنه می‌شود که به کمالِ مطلق برسد.‏‎ ‎‏کمال مطلق آن وقتی است که فقط خدا باشد و غیر او نباشد. توجه به ریاست، توجه به‏‎ ‎‏سلطنت، توجه به عالم ماده، توجه به عالم‌های دیگر به غیب، به شهادت، هیچ نباشد. یاد‏‎ ‎‏منحصر شده باشد به یادِ خدا. ➖انسان بایستی یقین داشته باشد که دنیا نابود شدنى و آخرت دایمى است .البته باید دید چه مرحله اى از یقین اراده شده است؟ آیا مراد یقین در مرحله عمل است یا در مرحله تفکّر؟ از نظر اندیشه، یقین دارد که دنیا فانى است ولى در مرحله عمل، عمل او مانند کسى است که یقین به بقاى دنیا و فناى آخرت دارد. اگر یقین به فناى دنیا دارى، پس چرا این همه که براى دنیا کار مىکنى، براى آخرت کار نمىکنى!؟ سخن از زهد مىگوید، اما رفتارش چون رفتار طالبان دنیاست.«یَقُولُ فِى الدُّنْیا بِقَوْلِ الزّاهِدینَ وَ یَعْمَلُ فیها عَمَلَ الرّاغِبینَ»در دنیا همانند پارسایان سخن مىگوید اما همچون دلبستگان و شیفتگان دنیا عمل مىکند». ➖از یک جهت می توان این نامه را جلوه ای دیگر از مهربانی امام حسین(ع) نسبت به محمد حنفیه و سایر منسوبین دانست که در صدد تسلیت بخشی به آنهاست نظیر آنچه در وداع با حضرت زینب فرمود: «يا اُخَيَّةُ ، اتَّقِي اللّه َوتَعَزَّي بِعَزاءِ اللّه، وَاعلَمي أنَّ أهلَ الأَرضِ يَموتون، وأنَّ أهلَ السَّماءِ لا يَبقَون، وأنَّ كُلَّ شَيءٍ هالِكٌ إلّا وَجهَ اللّه ِ الَّذي خَلَقَ الأَرضَ بِقُدرَتِهِ، ويَبعَثُ الخَلقَ فَيَعودونَ و هُوَ فَردٌ وَحدَهُ، أبي خَيرٌ مِنّي، واُمّي خَيرٌ مِنّي، وأخي خَيرٌ مِنّي، ولي ولَهُم ولِكُلِّ مُسلِمٍ بِرَسولِ اللّه ِ اُسوَةٌ» خواهرم ! از خدا پروا كن و به تسلّى بخشىِ او آرام باش. بدان كه زمينيان مى‌ميرند و آسمانيان باقى نمى‌مانند و هر چيزى از ميان مى رود جز ذات خدا كه با قدرتش زمين را آفريده است و مردم را برمى‌انگيزد تا همه باز گردند و او تنها بمانَد. پدرم از من بهتر بود . مادرم از من بهتر بود . برادرم از من بهتر بود و سرمشق من و آنان و هر مسلمانى پيامبر خدا (ص)است» ➖ امام حسین(ع) امام صبر و مقاومت است یعنی نه تنها خود اهل شکیبایی است و به سخت ترین امتحان های الهی صبر می‌کند بلکه در سخن و در عمل دیگران را به صبر و مقاومت رهنمون میکنند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
(۱۳) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💠تاریخ پس از اثبات تسلیم ناپذیرى امام حسین علیه السلام، عمرسعد براى گرفتن بیعت اجبارى و یا کشتن امام و یارانش در عصر تاسوعا فرمان حمله را صادر کرد. با این فرمان هزاران تن سواره و پیاده به سمت اردوى اباعبدالله(ع) روانه شدند، صداى همهمه آنها در بیابان کربلا پیچید و به گوش لشکریان امام(ع) رسید. حضرت عبّاس بن على(ع) محضر امام(ع) شرفیاب شد و عرض کرد: «اى برادر! دشمن بدین سو مى آید». امام حسین(ع) برخاست و فرمود: «یا عَبّاسُ! اِرْکَبْ بِنَفْسِی أَنْتَ ـ یا أَخِی ـ حَتّى تَلْقاهُمْ فَتَقُولَ لَهُمْ: ما لَکُمْ؟ وَ ما بَدالَکُمْ؟ وَ تَسْأَلْهُمْ عَمّا جاءَ بِهِمْ؟»; (اى عبّاس! جانم به فدایت اى برادر! سوار شو و برو از آنها بپرس! هدف آنها چیست؟ چه روى داده است؟ و بپرس: چه دستور تازه اى به آنان داده شده؟ حضرت عباس، با بیست سوار که زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر از جمله آنان بودند، در برابر سپاه دشمن آمد و پرسید: «شما را چه شده است؟ و چه مى خواهید؟». گفتند: به تازگى فرمان امیر به ما رسیده است که به شما بگوییم یا حکم او را بپذیرید یا آماده کارزار باشید. عبّاس فرمود: «شتاب مکنید تا نزد ابى عبدالله(ع) بروم و پیام شما را به ایشان برسانم». آنان پذیرفتند و گفتند: «پیام ما را به ابى عبدالله(ع) برسان و پاسخش را به ما ابلاغ کن». عبّاس(ع) به تنهایى نزد امام(ع) برگشت و ماجرا را به عرض رساند و همراهانش همانجا ماندند و به نصیحت سپاه ابن سعد پرداختند. هنگامى که عبّاس(ع) پیام ابن سعد را به عرض امام(ع) رساند، امام(ع) به برادر خطاب کرد و فرمود: «اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلى غُدْوَة وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّةَ لَعَلَّنا نُصَلِّىَ لِرَبِّنَا اللَّیْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ أُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ کِتابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعاءِ وَ الاِسْتِغْفارِ» نزد آنان برگرد، چنانچه توانستى از آنان بخواه که جنگ را تا سپیده دم فردا به تأخیر بیاندازند و یک امشب را مهلت بگیر، تا در این شب به درگاه خداوند نماز بگذاریم و به راز و نیاز و استغفار بپردازیم. خدا مى داند که من نمازِ براى او و تلاوت کتابش (قرآن) و راز و نیازِ فراوان و استغفار را دوست دارم.(۱) ✅پیام ها ➖ امام علیه السلام برای عبادت از دشمن مهلت خواست و آن شب به عبادت مشغول شدند؛ « بَاتَ الْحُسَیْنُ وَ أَصْحَابُهُ تِلْکَ اللَّیْلَةَ وَ لَهُمْ دَوِیٌّ کَدَوِیِّ النَّحْلِ مَا بَیْنَ رَاکِعٍ وَ سَاجِدٍ وَ قَائِمٍ وَ قَاعِدٍ». ➖این فرصت کوتاه برای انسان‌هایی که قابلیت هدایت را از دست نداده بودند، امکان تجدیدنظر به وجود می‌آورد. چنان‌که گروهی از سپاهیان دشمن به امام(ع) ملحق شدند. ➖ راز مهلت خواستن طبق تصریح کلام امام(ع) عبادت است اما برخی یکی از اسرار استمهال را «وصیت» امام(ع) به اهل بیت دانسته‌اند. و مسلم است که این وصیت، وصیت معمولی نبوده بلکه بقای امام(ع) با همین وصیت تضمین می‌شد. ➖آماده کردن یاران برای رسیدن به لقاء پرودگار و همین طور آماده کردن خانواده برای صبر به امتحان های سخت میتواند از رموز این مهلت خواستن باشد. حتی و دعاها و عبادات آن شب را نیز می توان در این راستا ارزیابی کرد یعنی با این مقدمات معنوی عالم وجود برای امتحان بزرگ آماده می شود. ➖با همه آنچه گفته شد باز هم تأکید میکنیم که علت اصلی مهلت خواهی همان عبادت است و امور دیگری که احتمال داده شد در مرتبه ها بعدی قرار دارند. که مقام عبودیت مقام رفیعی است. امام صادق(ع) فرمود:«یا فُضَیلُ اَلْعُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کنْهُهَا الرُّبوبِیَّةُ» عبوديّت گوهرى است كه باطن آن ربوبيّت است.(۲) 💠داستان حضرت عيسي(ع) بعد از وفات حضرت مریم مقدس، از آن حضرت پرسيد: اي مادر مهربان من! آيا مي خواهي باز هم به دنيا بازگردي؟ حضرت مريم عليه السلام در چشم پسرش عيسي خيره شد و گفت: آري، دوست دارم برگردم، آن هم براي آنكه در شب سرد براي خدا نماز بگذارم.(۳) ـــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.ارشاد مفید،ص۲۴۹ ۲.مصباح الشريعة ،ص۵۳۷ ۳. منازل الآخرة، قم، ص۲۳. ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
[در غریبی هم هزاران آشنا دارد حسین] اگر دیدی کافر از عشق به امام حسین حرف میزنه تعجب نکن. امام حسین باب الله الواسعه است؛ علیه السلام ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
(۱۴) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💠تاریخ امام حسین (ع)شب عاشورا یاران را دور خود جمع کرد و اینگونه با آنها اتمام حجت فرمود: «أَمَّا بَعْدُ، فَإنِّی لَا أَعْلَمُ أَصْحَابًا أَوْفَی وَلَا خَیرًا مِنْ أَصْحَابِی، وَلَاأَهْلَ بَیتٍ أَبَرَّ وَلَا أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَیتِی؛ فَجَزَاکمُ اللَهُ عَنِّی خَیرَ الْجَزَآءِ. أَلَا وَإنِّی قَدْ أَذِنْتُ لَکمْ، فَانْطَلِقُوا جَمِیعًا فِی حِلٍّ؛ لَیسَ عَلَیکمْ مِنِّی ذِمَامٌ. هَذَا اللَیلُ قَدْ غَشِیکمْ فَاتَّخِذُوهُ جَمَلًا ، ثُمَّ لِيَأخُذ كُلُّ رَجُلٍ مِنكُم بِيَدِ رَجُلٍ مِن أهلِ بَيتي، تَفَرَّقوا في سَوادِكُم ومَدائِنِكُم حَتّى يُفَرِّجَ اللّهُ، فَإِنَّ القَومَ إنَّما يَطلُبُوني، ولَو قَد أصابوني لَهَوا عَن طَلَبِ غَيري». من حقّاً اصحابی باوفاتر و بهتر از اصحاب خودم، و نه اهل بیتی نیکوکارتر و با صِله و پیوندتر از اهل بیت خودم سراغ ندارم؛ پس خداوند شما را از طرف من به بهترین جزائی پاداش دهد! آگاه باشید که من در رفتن به شما اذن و اجازه دادم؛ پس همگی بروید که عقد بیعت را از شما بگسستم و نسبت به خود، بر شما عهده و ذِمامی ندارم.اینک شب در رسیده است و پوشش آن شما را در بر گرفته است؛ آن را چون شتر راهواری بگیرید و متفرّق شوید! بگيرد و در دشت‏ها و شهرهايتان، پراكنده شويد تا خداوند، گشايشى دهد كه اين مردم، در پىِ من هستند و اگر به من دست بيابند، در پىِ ديگران نمى‏روند». بعد از این سخنان بود که حضرت عباس برخاست و فرمود :«لِمَ نَفْعَلُ ذَلِکَ لِنَبْقَى‏ بَعْدَک لا أَرانا اللّهُ ذلکَ أَبدا». چرا این کار را بکنیم؟ آیا براى اینکه بعد از تو باقى بمانیم؟!  خدا هرگز چنین روزى را نیاورد. سپس برادران، و فرزندان، و پسران برادر، و پسران عبدالله بن جعفر، و مسلم بن عَوسجه، و زهیر بن القَین، و جماعتی دیگر از اصحاب برخاستند و هر یک با زبانی اعتذار آمیز گفتند که: ما بعد از تو باقی نباشیم! و خداوند ما را پس از تو زنده نگذارد! ابداً ابداً چنین کاری نخواهیم کرد؛ بلکه آرزو داشتیم چندین جان داشتیم و همه را در راه تو فدا می کردیم!(۱) ✅پیام ها ➖ «صداقت»؛ امام علیه السلام ، الگوی راست گویان است که«راست حسینی» ضرب المثل شده است، در چنان شرایط جنگی و سخت کدام فرمانده است که دنبال فریب یاران نباشد و امید واهی پیروزی سخن گوید بلکه صادقانه بگوید که فرجام ماندن پیش من کشته شدن است؟! ➖ شجاعتِ اسطوره ای امام حسین علیه السلام، بازهم ضرب المثل دیگری را در بین مسلمانان ایجاد کرده است « شجاعت حسینی» است که در آن شب که به وحشی ترین موجودات عالم روبرو بود به یاران و خانواده هم اذن داد که او را با آن وحشی ها تنها بگذارند. شجاعت عبارت است از اعتدال در قوه‌ی غضبیه به این معنی که غضب قوى باشد و با وجود قوّت، فرمانبردار عقل باشد. شجاعت، یکی از اصول چهارگانه‌ی اخلاق اسلامی در کنار حکمت ، عفت و عدالت است این  صفت متعالی و ریشه‌ی اوصافی والا و منشأ آثار و صفات مثبت فراوان است. متزلزل نشدن در برابر اکثریت نلغزیدن از حق و حقیقت از جمله نتایج شجاعت است. ➖ «ایستادگی در هدف» یکی دیگر از جلوه های نورانی شب عاشوراست. ➖«وفاداری» و ثبات قدم مدال افتخاری است که شب عاشورا از طرف ولی خدا برای همیشه بر سینه یاران عاشورایی آویخته شد. همۀ شرافتهای انسانی در گرو معاهدات و پیمانهایی است که باه م می بندند و بسته به میزان وفاداری آنهاست. در بیان صریح قرآن کریم آمده است:« أوفوُا بِالعَهدَ أنَّ العَهد کانَ مَسؤُولاً»نسبت به پیمانهای خود وفادار باشید که شما نسبت به معاهدات خود مسؤولید.(۲) ـــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.المناقب؛ ابن شهرآشوب: ج۴ ص۹۹ ۲.اسرا،۳۴. ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
(۱۵) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💠تاریخ در شب عاشورا نافع بن هلال امام (ع) را دید به سمت اطراف خیمه ها حرکت کردند او آهسته به دنبال امام (ع) به راه افتاد. امام (ع) متوجه حضور نافع شدند از او پرسیدند: «چرا از خیمه بیرون آمدی؟» نافع گفت: «ای فرزند رسول خدا (ص)! خروج شما از خیمه‌گاه به طرف این سپاه طغیانگر، مرا به وحشت‌ انداخته است.» امام (ع) فرمود: «من از خیمه بیرون آمدم تا پیش از حمله فردا، از این تپه‌ها و بلندی‌ها و پستی‌ها بازدید کنم مبادا كمينگاهى براى هجوم آنان به خيام ما باشد». ایشان در حالی که دست نافع را گرفته بود به او فرمود:«يا هِلَالُ أَلا تَسْلُكُ ما بَينَ هَذَينِ الجَبَلَينِ مِنْ وَقْتِكَ هَذَا وَانْجِ بِنَفْسِكَ‌» آیا نمی‌خواهی در این شب تار از بین دو کوه بگذری و جان خودت را نجات دهی؟ نافع خود را به روی قدم‌های امام (ع)‌ انداخت، و در حالی که بر آن بوسه می‌زد گفت: «انّ سیفی بالفٍ و فرسی مثله، فوالله الّذی منّ بک علیّ لا فارقتک حتّی یکلا عن فریٍ و جریٍ» شمشیری دارم که به هزار درهم می‌ارزد و اسبی دارم که به همین‌اندازه می‌ارزد، پس به آن خدایی که بر من به حضور در رکاب شما منت نهاد سوگند، هرگز تا هنگامی که شمشیرم به کار آید از شما جدا نمی‌شوم.»  پس از آن گفتگو امام (ع) به اردوگاه برگشتند و وارد خیمه خواهرش زینب (ع) شدند. نافع بن هلال نیز در کنار خیمه به انتظار امام (ع) نشسته بود. در این هنگام نافع شنید که حضرت زینب (ع) به امام (ع) عرض کرد: «آیا شما یارانتان را آزموده‌اید؟ از این نگرانم که آنان نیز به ما پشت کنند و در هنگامه درگیری شما را تسلیم دشمن کنند» امام (ع) فرمود: «و اللّه لَقد بَلوتُهم فَما وَجدتُ فیهِم إلا الأشوس الأقعس یَستأنِسونَ بِالمَنیّة دونی استئناس الطّفل إلى مَحالب أمّه.»» به خدا سوگند، این‌ها را امتحان کرده‌ام پس آنان را مردانی یافتم که سینه سپر کرده‌اند، به گونه‌ای که مرگ را به گوشه چشمانشان می‌نگرند و به مرگ در راه من چنان شیرخواره به سینه مادرش انس دارند. ✅پیام هامراقبت از حريم اهل بيت: امام حسين (ع) حساسيّت فوق‌العاده‌اى نسبت به حريم خانواده داشتند و آن مراقبت دائم از آنان در قبال تهاجم و تعرّض دشمن بود. لذا اطراف خيمه‌ها را بررسى كرد تا راههاى نفوذى دشمن را شناسايى كند. ➖ صحنه واقعه عاشورا، مثل یک پازل و نقاشی بسیار زیباست که به دست هنرمند امام حسین(ع) بسیار دقیق و زیبا طراحی شده است که هر کدام از عناصر زیبای آن، از آن کم شود زیبایی این اثر مقدس ناقص خواهد شد.چنانچه اتمام حجت امام (ع) و اذن به آنها اگر نباشد عظمت وفاداری یاران مشخص نخواهد شد. ➖ امام (ع) از طرفی بارها یاران را در رفتن اذن دادند، از سوی دیگر از طرق مختلف برای سپاه مقابل فرصت بازگشت فراهم آوردند. ➖صحنه های زیبای مهربانی دو طرفه بین امام و یاران بارها هر انسانی را مجذوب شکوه این جمع مهربان می سازد مثلا در همین نقل تاریخی؛ نافع نگران سلامتی امام است و امام با مهربانی دست نافع میگیرد و راه فرار را به نشان می‌دهد . ➖ امام(ع) در پاسخ به حضرت زینب یاران خود را مشتاق مرگ ارزیایی کردند؛ مرگ آگاهی برای افراد فردی ترس آور است ،ابن سینا عوامل و اسباب ترس از مرگ را از دیدگاه اشخاص مختلف به شرح زیر مطرح می کند: الف - عده ای از مجهول و مرموز بودن مرگ می ترسند . ب - گروهی از معلوم نبودن سرنوشت انسان پس از متلاشی شدن بدن بیمناکند . ج - و بعضی ها از نابودی مطلق جسم و روح می ترسند . د - و برخی از درد و رنج جان دادن نگرانند . ه - و جمعی از عذاب بعد از مرگ می ترسند . و - و گروهی از جدایی از مال و جاه و لذایذ و خوشی های زندگی بیمناکند. اما ایمان خالص به آخرت و اطمینان به حیات جاودان در بهشت الهی نه تنها ترس از مرگ را از بین میبرد بلکه شخص مشتاقانه از مرگ استقبال میکند. امام زين العابدين(ع) مى گويد: «لَمَّا اشْتَدَّ الاْمْرُ بِالحُسَيْنِ بْنِ عَلِّى بْنِ اَبى طالِب... كانَ الْحُسَيْنُ وَ بَعْضُ مَنْ مَعَهُ تَشْرُقُ اَلْوانُهُمْ وَ تَهْدَأُ جَوارِحُهُمْ وَ تَسْكُنُ نُفُوسُهُمْ، فَقالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْض اُنْظُرُوا لايُبالى بِالْمَوْتِ!»هنگامى كه كار بر امام حسين(ع) سخت شد، او و بعضى از يارانش [لحظه به لحظه] چهره هايشان برافروخته تر و اعضاى بدنشان آرام تر و خونسرديشان بيشتر مى شد، بعضى به بعضى ديگر گفتند ببينيد اينها اصلا اعتنائى به مرگ ندارند!(۲) ـــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.مقرم،مقتل الحسین،ص۲۲۷ ۲.پیام قرآن،ج۵،ص۳۵۱. ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
🔰سخن تفتازانے عالم سنے درباره یزید تفتازانی بعد از تصریح به اینکه  اهانت یزید بہ اهل بيت پيامبر اکرم صلے الله عليہ و آلہ از متواترات است  مے‏گويد: «اگر سؤال شود پس چرا برخي از علماے مذهب، لعن يزيد را جايز نمےدانند با اين ڪہ مےدانند يزيد مستحق لعن و بيشتر از آن است، جواب گوييم: نگرانند که لعن یزید به بالاتر کشیده شود!!!» 👈به عبارت دیگر نگران هستند همه مسلمانان یکصدا بگویند؛ اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّی وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِیَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
(۱۶) [منبر کوتاه] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💠تاریخ  از امام سجّاد(ع) روایت شده که[شب عاشورا] پس از سخنرانی امام حسین(ع) و جواب پرشور یاران آن حضرت(ع)، امام(ع) در حقّ آنها دعا کردند و فرمودند: «سرهایتان را بلند کنید و جایگاه خود را ببینید. پس یاران و اصحاب امام(ع) نظر کرده و جایگاه و مقام خود را در بهشت مشاهده کردند. امام(ع) جایگاه هر کدام از یاران را به آنها نشان می داد و می فرمود: «هذا مَنْزِلُکَ یا فُلانُ، وَ هذا قَصْرُکَ یا فُلانُ، وَ هذِهِ دَرَجَتُکَ یا فُلانُ» ای فلانی این منزل تو است و ای فلانی این منزل توست. پس یاران امام(ع) با سینه و صورت به استقبال شمشیر و نیزه می رفتند تا زودتر به درجات و منازلی که دیده بودند برسند.» پس از پایان جلسه، «بریر بن خضیر» از حضرت(ع) اجازه خواست تا برود و عمر بن سعد را موعظه کند، امام(ع) پذیرفت. آنگاه بریر نزد عمر بن سعد رفت و به چادرش وارد شد و بدون آنکه سلام کند نشست. عمر خشمگین شد و گفت: «ای برادر همدانی چه چیز تو را از سلام کردن بر من باز داشت؟ آیا مسلمان نیستم و خدا و رسولش را نمی شناسم و به حق گواهی نمی دهم؟» بریر گفت: «اگر آن طور که تو می گویی خدا و پیغمبر شناس بودی عازم کشتن خاندان پیامبر(ص) نمی گشتی وانگهی این فرات زلال است که امواجش مانند شکم مار درهم می پیچد و حیوانات عراق از آن می نوشند؛ اما حسین بن علی(ع) - و برادران و زنان و خاندانش- از تشنگی می میرند. تو آنان را از نوشیدن آب فرات مانع گشته ای و فکر می کنی که خدا و رسول(ص) او را می شناسی؟» عمر سعد اندکی سر به زیر انداخت و آنگاه سرش را بلند کرد و گفت: «ای بریر به خدا قسم یقین دارم که هر کس با آنان بجنگد و حقشان را غصب کند ناگزیر در آتش است؛ ولی ای بریر آیا از من می خواهی که ولایت ری را واگذارم که به دیگری برسد؟ به خدا سوگند نفس من چنین چیزی را نمی پذیرد.» آنگاه گفت: «عبیدالله به جای قوم خویش مرا به اجرای نقشه ای فرا خواند که اینک در پی انجام آنم به خدا سوگند، می دانم و سرگردانم و میان دو خطر خویش اندیشناکم آیا ملک ری را رها کنم، در حالی که آرزوی من است یا آنکه گناه قتل حسین(ع) را به گردن گیرم؟ در کشتن حسین(ع) آتشی است که جلوگیری از آن ممکن نیست و ملک ری نور چشم من است.» پس بریر نزد امام(ع) بازگشت و گفت: «ای فرزند رسول خدا(ص)، عمر بن سعد در برابر ملک ری به کشتن تو رضایت داده است.»(۱) ✅پیام ها ➖ خبر دادن از جزئیات شهادت یاران و نشان دادن بهشت به یاران؛ به علوم الهی و قدرت های غیبی امامان مربوط می شود که به مقتضای آیه شریفه «عِبَادٌ مُكْرَمُونَ لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ»بندگانى گرامى هستند که هرگز در سخن بر او پیشی نمی‌گیرند؛ و (پیوسته) به فرمان او عمل می‌کنند.(۲) از این دانش و قدرت های الهی فقط به مقداری که از طرف خداوند مأذون هستند استفاده میکنند. ➖«امر به معروف و نهی از منکر» در رفتار و گفتار امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت فراوان دیده می شود که یکی از آنها همان است که توسط بُریر در شب عاشورا انجام شد. ➖ اعتراف های فراوان از زبان جبهه دشمن در حقانیت امام حسین علیه السلام وجود دارد که سخنان عمرسعد با بریر یکی از آن هاست که جنگ با امام را باطل و مساوی با جهنمی شدن دانسته است. ➖ نقش «حُب دنیا» در سقوط افراد در این نقل تاریخی به عنوان یک عبرت مهم قابل توجه است ، امروز هم فراوانند افرادی که به خاطر رسیدن به موقعیت اجتماعی و به دست آوردن مادیات حاضرند کشور را بهم بریزند ، کشته شدن بی گناهان را دامن بزنند و با دشمنان دین و میهن همصدا شوند . ـــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.بحار الانوار،ج۴۴،ص۲۹۸ ۲.انبیا/۲۷ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
(۱۷) 💠تاریخ  امام سجاد (ع)می فرماید: آن شب که پدرم فرداى آن کشته شد نشسته بودم و عمّه‏‌ام زینب پرستارى من مى‏‌کرد ناگاه پدرم برخاست و در خیمه دیگر رفت و «جَون غلام ابوذر غفّارى نزد او بود و شمشیر او را اصلاح مى‌‏کرد و پدر من مى‏‌گفت: یا دهر افّ لک من خلیل‏  کم لک بالاشراق و الأصیل‏ من صاحب و طالب قتیل‏  و الدّهر لا یقنع بالبدیل‏ و انّما الامر الى الجلیل‏  و کلّ حىّ سالک سبیلى‏ یعنى: اى روزگار افّ بر تو باد که بد دوستى، چه بسیار در بامداد و شام یار خود و طالب حق را کشته‌‏اى و روزگار بدل قبول نمى‌‏کند. کار واگذارده به خداوند بزرگ است و هر زنده بر این راه که من روم رفتنى است. امام دو بار یا سه بار این ابیات را تکرار کرد تا من مقصود وى را دریافتم. پس گریه گلوى مرا بگرفت و سکوت کردم و دانستم بلا فرود آمد و اما عمه‏‌ام زینب آنچه من شنیدم بشنید و رقّت قلب و زارى کردن شأن زنان است خوددارى نتوانست، برجست با سر برهنه و دامن‏کشان رفت تا نزد پدرم و گفت: «واثکلاه لیت الموت اعدمنى الحیوة الیوم ماتت امّى فاطمة و ابى علىّ و اخى الحسن یا خلیفة الماضین و ثمال الباقین» واى از این مصیبت کاش مرگ آمده و زندگانى مرا نابود کرده بود امروز مادرم فاطمه و پدرم على و برادرم حسن از دنیا رفتند اى جانشین گذشتگان و پناه بازماندگان.»... پس حسین (ع) سوى او نگریست و گفت: «يا اُخَيَّةُ ، اتَّقِي اللّه َوتَعَزَّي بِعَزاءِ اللّه، وَاعلَمي أنَّ أهلَ الأَرضِ يَموتون، وأنَّ أهلَ السَّماءِ لا يَبقَون، وأنَّ كُلَّ شَيءٍ هالِكٌ إلّا وَجهَ اللّه ِ الَّذي خَلَقَ الأَرضَ بِقُدرَتِهِ، ويَبعَثُ الخَلقَ فَيَعودونَ و هُوَ فَردٌ وَحدَهُ، أبي خَيرٌ مِنّي، واُمّي خَيرٌ مِنّي، وأخي خَيرٌ مِنّي، ولي ولَهُم ولِكُلِّ مُسلِمٍ بِرَسولِ اللّه ِ اُسوَةٌ»: اى خواهرک من بردبارى تو را شیطان نبرد از خدا پروا كن و به تسلّى بخشىِ او آرام باش. بدان كه زمينيان مى‌ميرند و آسمانيان باقى نمى‌مانند و هر چيزى از ميان مى رود جز ذات خدا كه با قدرتش زمين را آفريده است و مردم را برمى‌انگيزد تا همه باز گردند و او تنها بمانَد. پدرم از من بهتر بود . مادرم از من بهتر بود . برادرم از من بهتر بود و سرمشق من و آنان و هر مسلمانى پيامبر خدا (ص) است امام حسين (ع) با اين سخن و مانند آن او را تسلّا داد و به او فرمود: «خواهرم! تو را سوگند مى‌دهم كه به اين [سفارشم] عمل كنى: بر [ مرگ ] من گريبانْ چاك مده و صورت مخراش و چون در گذشتم ناله و فغان مكن...» سپس او را آورد و كنار من نشاند و به سوى يارانش برگشت و به آنان فرمان داد تا خيمه هاى خود را به يكديگر نزديك كنند و طناب هاى خيمه ها را در هم بتابند و خودشان در ميان خيمه ها قرار بگيرند و فقط سمتى را كه دشمن از طريق آن مى آيد باز بگذارند.(۱) ✅پیام ها ➖ وهابی ها این نقل تاریخی را دست گرفته اند که امام حسین(ع) از گریه و عزاداری نهی کرده اند حال شماها چرا بعد از هزار و چهارصد سال عزاداری میکنید؟ در پاسخ باید گفت:امام (ع) ضمن تسلی دادن به خانواده‌اش، به آنها توصیه می‌نمایند که بی‌تاب نشوید، گریبان چاک نکنید، صورت نخراشید، از خدا شاکی نشوید و چیز نگویید که شایسته شما نیست و یا از مقام و منزلت شما می‌کاهد. توصیه می‌نماید که نه اجر خود را ذایل کنند و نه در آن معرکه با بی‌تابی سبب شادی دشمن گردند. اما هیچ نفرمودند که گریه نکنید عزاداری نکنید . در واقع امام از برخی مصادیق بی صبری نهی فرمودند. وانگهی در برابر این حدیث احادیث فراوانی هم از امام حسین هم از سایر معصومین علیهم السلام در تأکید بر گریه و عزاداری وارد شده است ؛ امام حسین(ع) فرموده اند؛«أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إلا استعبر» من کشته اشکم [یعنی] هیج مؤمنی مرا یاد نمی کند مگر آنکه اشک می ریزد .(۲) و احتمال دیگری هم به نظر می‌رسد که این دستور ویژه برای حضرت زینب بوده چرا که مأموریت مهمی بر عهده داشته که هر گونه بی تابی آن مأموریت را مختل میکرد از این روی گفته شده حضرت زینب بعد از آزادی از اسارت و در کنار قبور شهدا گریه و ماتم نمایانی داشته گویا آن محدودیت برای عزاداری ایشان تمام شده بود به قول شاعر ترک؛ یئتنده غم منه هر یئرده گیزلین آغلامیشام دویونجا آغلاماغی کربلایه ساخلامیشام ➖با اينكه اهل بیتِ امام، در اثر ايمان قوى از شيكبايى والايى برخوردار بودند، ولى باز هم آن حضرت با توجه به و استثنايى بودن حادثه در مواردى بانوان و دختران خردسال و اصحاب و يارانش را به استقامت و پايدارى و شكيبايى توصيه مى نمود و با بيانات مهم و اثر گذار بر دلهايشان نيرو و آرامش ‍ مى بخشيد و براى استقبال از شهادت و اسارت ، آماده تر و دلگرمتر مى ساخت. ـــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.ارشاد مفید،ص۴۴۴. ۲.بحارالانوار، ج ۱۱۰، ص ۳۵۶ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
ا 👈 ۹۹۹+۱ 👉 از؛ بوی بهشت تا؛ پیشگویی عجیب امام علی(ع) ⏳ زمان مطالعه:۴دقیقه اویس در یمن بود، شتربانی می کرد و مادر پیری داشت که تحت تکفل اویس بود. او با این که علاقه شدیدی به وجود گرامی رسول الله(ص) داشت امّا هیچ گاه نتوانست پیامبر را از نزدیک زیارت کرده و به نظاره آن سیمای ملکوتی بنشیند. در یکی از روزها که اشتیاق دیدار سرور کانیات در وجودش به شدت شعله ور گردید، از مادرش اجازه خواست تا به سرزمین حجاز آمده و پیامبر را زیارت نماید، مادرش به او گفت: پسرم! به دیدار آن حضرت برو و هر گاه پیامبر (ص) در مدینه نبود، بیش از نصف روز در آن جا توقف نکن! اویس با زحمت فراوان فاصله بین یمن و مدینه را پیموده و به منزل پیامبر رسید. امّا با کمال ناباوری شنید که: پیامبر در شهر مدینه حضور ندارد. چون بیش از نصف روز فرصت نداشت و به والاترین هدف خود که فیض حضور پیامبر (ص)بود، نائل نشد، به مسلمانان اظهار داشت: سلام مرا به حضرتش برسانید و بگوئید: مردی به نام اویس از یمن به زیارت شما آمده بود و چون از مادرش اجازه توقف بیشتری نداشت با کمال شرمندگی به وطن خود مراجعت نمود. بعد از مدتی که پیامبر (ص) به خانه بازگشت فرمود: «تفوح روائح الجنة من قبل قرن وا شوقاه إلیک یا أویس القرنی ألا و من لقیه فلیقرئه منی السلام» نسیم بهشتی از سوی قبیله قرن می وزد، آه! چه قدر به دیدار تو مشتاقم، ای اویس قرنی. ای مسلمانان هر کس او را ملاقات کند، سلام مرا به او برساند.» 🌸شعر آبروی اهل ایمان خاک پای مادر است هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است قدر و جاهی را که دراسلام دارا شد اویس از کمال طاعت و خدمت برای مادر است امر او را داد رجحان بر ملاقات نبی چون رضای مصطفی هم دررضای مادر است     👈سالها از این ماجرا گذشت ، هنگامی که حضرت علی (ع) در منزل ذی‌قار  برای بیعت کردن نشسته بود فرمود: از سمت کوفه هزار مرد بدون کم و زیاد می‌آیند و بشرط جان با من بیعت کنند. ابن‌عباس گوید: من از این سخن بیتاب شدم و ترسیدم مبادا این مردم که از کوفه می‌آیند از این شماره کمتر باشند یا زیادتر شوند آنگاه کار بر ما تباه گردد (و مردم بگویند علی (ع) دروغ گفت) و همچنان در شماره آنان‌ اندوهناک بودم تا این که جلوداران ایشان رسیدند و من می‌شمردم و چون ۹۹۹ نفر تمام شمردم دنباله ایشان برید و دیگر کسی نیامد، من گفتم: «اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ راجِعُونَ» چه چیز علی را وادار کرد بر آنچه گفت؟ همین طور که من در این‌اندیشه بودم ناگهان شخصی را دیدم که می‌آید تا این که نزدیک شد دیدم مردی است که جامه پشمین در بر دارد و شمشیر و سپر و آفتابه همراه او است، پس نزدیک امیرالمؤمنین (ع) رفته و عرض کرد: دست خود را دراز کن تا با تو بیعت کنم، امیرالمؤمنین (ع) فرمود: عَلَى مَ تُبَايِعُنى. «بر چه چيز با من بيعت ميكنى»؟ گفت: عَلَى السَّمْعِ وَ الطَّاعَة وَ الْقِتَالِ بَيْنَ يَدَيْكَ حَتَّى أمُوتَ أوْ يَفْتَحَ اللهُ عَلَيْكَ. «بيعت ميكنم كه گوش بر فرمان تو دهم و بر آنكه فرمانت را اطاعت كنم و بر آنكه در برابر تو جنگ و كارزار كنم تا آنكه بميرم و يا اينكه خداوند فتح و نصرت را نصيب تو فرمايد». أمير المؤمنين (ع)فرمود: اسمت چيست؟ گفت: اويْس. حضرت فرمود: أنْتَ أُوَيْسُ الْقَرَنِىُّ. «تو اوَيس قرنى ميباشى»؟ گفت: آرى. حضرت به او فرمود: نامت چیست؟ عرض کرد: اویس، فرمود: تو اویس قرنی هستی؟ عرض کرد: آری فرمود: «اللَّه اکبر» حبیب من رسول خدا (ص) به من خبر داد که مردی از امت او را (خواهم دید و) درک خواهم نمود و او را اویس قرنی می‌گویند، و او از حزب خدا و رسول او است مرگش به شهادت خواهد بود، و مانند ربیعه و مضر در شفاعت او در آیند. ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
(۱۸) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💠تاریخ در شب عاشورا در خيمه هاى امام حسین(ع) جنب و جوش عجيب و نشاط فوق العاده اى به چشم مى خورد: يكى سلاح خود را براى جنگ اصلاح و آماده مى نمود، ديگرى مشغول عبادت و مناجات با پروردگار و آن ديگرى مشغول خواندن قرآن «لَهُمْ دَوِىُّ كَدَوِىِّ النَّحْلِ بين قائمٍ وَقاعدٍ وَراكِعٍ وَساجِدٍ» در آن شب در هر چند لحظه گروهى سواركار از لشكريان عمرسعد به عنوان ماءموريت و نظارت به پشت خيمه ها مى آمدند و به وضع اين خيمه نشينان سر مى كشيدند، يكى از آنان صداى امام (ع) را كه اين آيه شريفه را مى خواند، شناخت «وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ ۚ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا ۚ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ❁مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَىٰ مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىٰ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ»آنانكه كفر ورزيدند گمان نبرند مهلتى كه به آنان مى دهيم به نفع آنهاست بلكه به آنان مهلت مى دهيم تا بر گناهان خود بيفزايند و براى آنان عذابى است ذلتبار، خداوند مؤ منان را با اين وضعى كه هستند واگذار نخواهد نمود تا بد را از نيك و ناپاك را از پاك جدا سازد.(۱) آن مرد با شنيدن اين آيه گفت : به خدا سوگند! اين افراد نيك ، ما هستيم كه خدا ما را از شما جدا كرده است !! «برير» هم جلو آمد و به او پاسخ داد كه : اى مرد فاسق ! خدا تو را در صف ناپاكان قرار داده است ، به سوى ما برگرد و از اين گناه بزرگ خود توبه بكن ؛ زيرا به خدا سوگند كه ماييم افراد پاك . آن مرد از روى استهزا گفت :«وَاَنَا عَلى ذلِكَ مِنَ الشّاهِدِينَ» من نيز به اين شهادت مى دهم . آنگاه به سوى اردوگاه لشكر ابن سعد برگشت.(۲) ✅پیام ها ➖امام حسین(ع) با انتخاب اين آيه شريفه به رویارویی جدی دو گروه مؤمن و بی دین اشاره مى كند و این پیام را به مخاطب می رسانند که نبايد تفوق و برترى ظاهرى بی دینان، موجب ناراحتى و انكسار مؤمنان گردد بلكه اين پيروزى موقتى است و مهلتى است از سوى خداوند تا گروه جنايتكار هرچه بيشتر در منجلاب فساد و گناه قرار گرفته و يكسره در آن غرق شوند. و هر گروه و هر شخصى با داشتن روش ظالمانه مشمول چنين فرصت موقت باشد بايد خود را آماده روزى كند كه عذاب خدا به سخت ترين وجهى او را فرا خواهد گرفت . و گروه مؤ منان اگر روزى به بلا و مصيبت گرفتار مى شوند و به ظاهر با هزيمت و شكست مواجه مى گردند، باز هم به علت امتحان و آزمايش است تا پاكان از ناپاكان و نيكان از بدان متمايز گردند. و صحنه عاشورا صحنه آشکار از این نوع رویارویی است و ممکن است امروز ما هم ، در چنین موقعیتی قرار بگیریم و با سختی های چنین امتحانی مواجه شویم. ➖ در بخشی از این نقل تاریخی به توهم حقانیت و خود نیک پنداری، در افراد به عنوان عامل سقوط افراد اشاره می شود که با همه نشانه هایی که می توانست لشکر عمر سعد را به باطل بودن شان و حقانیت امام دلالت کند اما آنها با چشم پوشی از این نشانه ها سقوط خود را دامن زدند و قرآن کریم به این مسأله هشدار داده است؛«الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا»آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، می‌پندارند کار نیک انجام می‌دهند!»(۳) ➖در طول تاریخ افرادی که دعوت انبياى الهى را در برابر خواسته‌ها و تمايلات مادى و شهوانى خود مى‌ديدند، پيوسته با آنان دشمنى مى ورزيدند و يكى از ابزارهايى كه همواره براى شكستن اُبَّهت انبيا و رويارويى با رسالت الهى آنان بكار مى‌بردند استهزا بود، به‌ طورى كه خداوند هيچ پيامبرى را نفرستاد جز اين كه با سلاح استهزا به مقابله با او برخاستند: «ما يَأتيهِم مِن رسول اِلاّ كانوا‌ بِهِ يَستَهزِءون» (۴) ـــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.آل عمران/۱۷۸ ۲.سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلا، ص۲۰۹، به نقل از تاریخ طبری ۳.کهف/۱۰۴. ۴. يس/۳۰ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
(۱۹) [منبر کوتاه] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💠تاریخ امام سجاد علیه السلام در یکی از گزارش های خود از صبح روز عاشورا چنین فرمود: «لَمَّا اشتَدَّ الأَمرُ بِالحُسَینِ بنِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیهماالسلام نَظَرَ إلَیهِ مَن کانَ مَعَهُ فَإِذا هُوَ بِخِلافِهِم ؛ لِأَنَّهُم کُلَّمَا اشتَدَّ الأَمرُ تَغَیَّرَت ألوانُهُم وَارتَعَدَت فَرائِصُهُم ووَجَبَت حدیث قُلوبُهُم. وکانَ الحُسَینُ علیه السلام وبَعضُ مَن مَعَهُ مِن خَصائِصِهِ تُشرِقُ ألوانُهُم وتَهدَأُ جَوارِحُهُم و تَسکُنُ نُفوسُهُم ، فَقالَ بَعضُهُم لِبَعضٍ : اُنظُروا، لا یُبالی بِالمَوتِ ! فَقالَ لَهُمُ الحُسَینُ علیه السلام : صَبرًا بَنِی الکِرامِ ، فَمَا المَوتُ إلاّ قَنطَرَةٌ تَعبُرُ بِکُم عَنِ البُؤسِ والضَّرّاءِ إلَی الجِنانِ الواسِعَةِ والنَّعیمِ الدّائِمَةِ ، فَأَیُّکُم یَکرَهُ أن یَنتَقِلَ مِن سِجنٍ إلی قَصرٍ ؟! وما هُوَ لِأَعدائِکُم إلاّ کَمَن یَنتَقِلُ مِن قَصرٍ إلی سِجنٍ وعَذابٍ . إنَّ أبی حَدَّثَنی عَن رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله أنَّ الدُّنیا سِجنُ المُؤمِنِ وجَنَّةُ الکافِرِ ، والمَوتُ جِسرُ هؤُلاءِ إلی جَنّاتِهِم وجِسرُ هؤُلاءِ إلی جَحیمِهِم ، ما کَذَبتُ و لا کُذِبتُ». چون کار بر حسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام دشوار شد، همراهیان او بدو نگریستند و او را برخلاف خود یافتند، چه، هرگاه کار دشوار می‌شد، رنگ آنها تغییر می‌یافت و گوشت تنشان به لرزه و دلهاشان به تپش می‌افتاد، در حالی که حسین علیه السلام و برخی از نزدیکان او رنگشان می‌درخشید و دل و جانشان آرام می‌گرفت. آنها به یکدیگر می‌گفتند: ببینید، از مرگ هیچ هراسی ندارد، و حسین علیه السلام بدیشان می‌فرمود: شکیبایی، ای بزرگ زادگان! مرگ نیست مگر پلی که شما را از بینوایی و سختی به بهشتهای فراخ و نعمتهای جاودان می‌رسانَد. کدام یک از شما خوش نمی دارد که از زندان به قصر درآید؟! چنان که مرگ برای دشمنان شما نیست، مگر در آمدن از کاخ به زندان و شکنجه. پدرم به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: دنیا، زندان مؤمن و فردوس کافر است و مرگ، پل این جماعت است که آنها را به بهشتشان و اینها را به دوزخشان می رسانَد و من نه دروغ می گویم و نه به من دروغ گفته شده است.(۱) ✅پیام ها ➖درس‌هایی همچون: آزادگی، وفا، حق‌طلبی، مبارزه با ظلم، بصیرت، ایثار، شجاعت، عزّت، فتوّت و جوانمردی، شهادت‌طلبی، رضا و تسلیم، تکلیف‌محوری، عدالت‌خواهی، امر به معروف و نهی از منکر، امتحان، تولّی و تبرّی، احیای دین، اقامه نماز، پیروی از امام و… . یکی از درس‌های مهم حادثه عاشورا، «صبر و استقامت» است که در گفتار، رفتار، جهاد و شهادتِ عاشوراییان جلوه‌گر است. ➖یکی از مهم ترین عوامل صبر آفرین که در کلام امام حسین(ع) مورد اشاره قرار گرفته جهان بینی آخرت باور است؛ یکی از عوامل صبرآفرین، نگاه و بینش انسان به زندگی، مسائل آن و جهان امروز و آخرت است. وقتی دنیا ناپایدار است و مرگ به سراغ همه خواهد آمد، وقتی هر کس در هر شرایطی باید این جهان را بگذارد و برود، تحمل سختی‌ها و آمادگی برای شهادت بیشتر خواهد شد. ➖امام حسین (ع) برای اینکه یاران خود را بهشتی کند، چشم‌انداز روشن و امیدبخشی از فرجام کار صابران را به آنان نشان داد و شهادت همراه با صبر را پل عبور به آن فضای دل‌انگیز معرفی کرد. امام (ع) برای امیدبخشی، دلداری و انگیزه‌آفرینی در یاران خویش و خانواده‌اش و آمادگی آنان برای تحمّل سختی‌های این راه، ‌فرمود:«صَبْراً بَنِی‏ الْکِرَامِ‏ فَمَا الْمَوْتُ‏ إِلَّا قَنْطَرَةٌ یَعْبُرُ بِکُمْ عَنِ الْبُؤْسِ وَ الضَّرَّاءِ إِلَی الْجِنَانِ الْوَاسِعَةِ وَ النَّعِیمِ الدَّائِمَةِ» صبر و مقاومت کنید ای بزرگ‌زادگان! چرا که مرگ، تنها پُلی است که شما را از رنج و سختی عبور می‌دهد و به سوی بهشت گسترده و نعمت‌های همیشگی می‌رساند. ➖صبر عملی امام حسین (ع) در بارش مصایب نه تنها برای اصحاب الهام بخش و شگفت انگیز بوده در زیارت ناحیه مقدسه یک جمله وجود دارد« قَدْ عَجِبَتْ مِنْ صَبْرِک َ مَلآئِکَةُ السَّماوات» یا ابا عبدالله از صبر شما فرشتگان آسمان تعجب کردند، فرشتگان آسمان صبر حضرت نوح، صبر ایوب، حضرت ابراهیم و زکریا را دیده اند اما از صبر امام حسین علیه السلام تعجب کرده اند؛ معلوم است صبر ایشان از همه ی این صبرها بالاتر بوده و فاصله معناداری با تمام این صبرها داشته است. ـــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.معانی الأخبار، ص۲۸۸. ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
پیش گویی تکان دهنده حضرت علی علیه السلام 👈مردم به گناه افتخار میکنن👉 باطل پس از مدّت ها سكوت، نعره مى كشد، مردم در شكستن قوانين خدا دست در دست هم مى گذارند، «وَ تَوَاخَى النَّاسُ عَلَى الْفُجُورِ وَ تَهَاجَرُوا عَلَى الدِّينِ وَ تَحَابُّوا عَلَى الْكَذِبِ»و در جدا شدن از دين متّحد مى گردند، و در دروغ پردازى با هم دوست و در راستگويى دشمن يكديگرند. و چون چنين روزگارى مى رسد، فرزند با پدر دشمنى ورزد، و باران خنك كننده، گرمى و سوزش آورد، پست فطرتان همه جا را پر مى كنند، نيكان و بزرگواران كمياب مى شوند، مردم آن روزگار چون گرگان، و پادشاهان چون درندگان، تهيدستان طعمه آنان، و مستمندان چونان مردگان خواهند بود، راستى از ميانشان رخت بر مى بندد، و دروغ فراوان مى شود. با زبان تظاهر به دوستى دارند اما در دل دشمن هستند،«وَ صَارَ الْفُسُوقُ نَسَباً وَ الْعَفَافُ عَجَباً» به گناه افتخار مى كنند، و از پاكدامنى به شگفت مى آيند. نهج البلاغه،خطبه ۱۰۸ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولای من! هنگامی‌که اثر و نشانم از دنیا قطع شد و زیر خاک رفتم و یادم از خاطر آفریده‌ها محو شد و هم‌چون کسی که فراموش شده، در زمرۀ فراموش‌شدگان قرار گرفتم؛ به من رحمت آر. صحیفه سجادیه، دعای۵۳ ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
📣 اطلاعیه📣 👈مسابقات با جایزه نقدی😘😍 با لطف خدا و حمایت بانی خیر مسابقات با جوایز نقدی و فرهنگی از که در کانال قرار گرفته برگزار خواهد شد. 👈برای شرکت در مسابقات را مطالعه بفرمائید . 🔴اولین مسابقه امشب برگذار خواهد شد ⚜ هنوز عضو نشده ای⚜ 👈 درکانال ن و القلم؛ عضو شوید @hosseinililab
مسابقه ن و القلم (۱) با جوایز نقدی 💰 👌سه سوال از سه پُست زیر طرح شده است قبل از ورود به فرم مسابقه این سه پست را مطالعه کنید؛ ✅پاسخ سؤال اول ✅پاسخ سؤال دومپاسخ سؤال سوم 👈برای شرکت در مسابقه کلیک کنید ⌛️آخرین مهلت شرکت در مسابقه ساعت 22 امشب 😍به سه نفر جایزه نقدی و کتاب «ح» اهدا خواهد شد. افرادی که پاسخ صحیح داده اند و در قرعه کشی شرکت داده خواهند شد: [ شماره خود را به خاطر بسپارید] 1.سید علی حسینی 2.عیسی احمدی 3.فاطمه مهرآبادی 4.سید حسین حسینی 5.فاطمه زهرا النچری✅ 6.آیدا نوری 7.آناهیتا صفری 8.مهری عرب ارادانی 9.فهیمه قاضی پور 10.محدثه مختاری✅ 11.مرضیه محمدی لیندی 12.اکرم دلاوری 13.زهرا مومنی 14. الهام ظهیری 15. فاطمه ببری 16.نادیا ایرانپور 17. یلدا امینی 18.مریم شهبازی 19.مهديه سليماني فر 20.شکیلا جدیدی 21.مریم نکوفر 22.محمدرضا کارکن 23.سمانه خیاطی 24.فاطمه حمیدی منفرد 25.هستی حبیبیان✅ 26.مریم حاج احمدی 27.منا شاه بابای آشتیانی 28.فاطمه ظهیری 29.آمنه حق ویردیلو 30.نغمه قیاسی 31.فهیمه حسنیان 32.نسیم قیاسی 33.نگین قیاسی 👌مسابقات ادامه خواهد داشت🔴
این پست بروز رسانی میشود♨️
بیش از صد نفر شرکت کردند بالای سی نفر پاسخ صحیح ارسال کردند و متأسفانه به جهت محدودیت فرم پاسخ های چهار نفر در دسترس نیست سعی کنبد در مسابقه بعدی در دقیقه های ابتدایی پاسخ ارسال کنید🙏 👈تا دقایقی دیگر لایو قرعه کشی خواهیم داشت
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ های صحیح ➖امام حسین علیه السلام شخصیت یزید را با کلمات شرابخوار قاتل و فاسق معرفی کردند پس گزینه ای که باید مشخص میکردید حیله گر بود ➖ پیامبر در مورد معاویه فرموده بود اگر او را در منبر من دیدند او را بکشند. ➖ طبق احادیث در هر زمان چهل نفر زن و چهل مرد در روی زمین به عنوان ابدال شناخته میشوند که به برکت آنها بلا از اهل زمین برطرف می شود. برندگان شماره کارت برای دریافت جایزه نقدی و آدرس پستی برای دریافت کتاب ارسال بفرمایند پس فردا شب با مسابقه دوم در خدمت تان خواهیم بود
جایزه نقدی برنده اول خانم مختاری تقدیم شد و جایزه فرهنگی( کتاب ح) با امضای استاد حسینی لیلابی به ایشان ارسال میگردد. با احترام: ادمین
جایزه نقدی برنده دوم خانم حبیبیان تقدیم شد و جایزه فرهنگی( کتاب ح) با امضای استاد حسینی لیلابی به ایشان ارسال میگردد. با احترام: ادمین
جایزه نقدی برنده سوم خانم النچری تقدیم شد و جایزه فرهنگی( کتاب ح) با امضای استاد حسینی لیلابی به ایشان ارسال میگردد. با احترام: ادمین