اسقف گفت:
سؤالی دیگر میپرسم. به من خبر بده از ساعتی که نه از شب است نه از روز؟!
امام باقر(ع) فرمود:
آن همان ساعت بین طلوع فجر تا طلوع خورشید است که در این ساعت گرفتاران آرامش مییابند.
اسقف مسیحی گفت:
اگر نه از ساعتهاى شب است و نه از ساعتهاى روز، پس از چه ساعتى است؟
امام محمد باقر(ع) فرمود:
از ساعتهاى بهشت است و در آن ساعت است که بیماران ما بهبودى یابند؛ «مِنْ سَاعَاتِ الْجَنَّهًِْ وَ فِیهَا تُفِیقُ مَرْضَانَا».
📗الکافى، ج۸، ص۱۲۳.
#مسابقه
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
ن و القلم؛کانال مسابقات با جایزه نقدی
🆔 @hosseinililab
خاطرات علما
اشاره به #حجاب
سخنران معروف مرحوم راشد:
در سال ۱۳۲۲، پدرم مریض و در مشهد بود. من با همسرِ فعلیم که آن زمان تازه با وی ازدواج کرده بودم، برای زیارت و همچنین عیادت حاج آخوند به مشهد رفتیم. اوایل رجعت چادر بود؛ اما هنوز کاملاً رجعت نکرده بود. همسر من همانند پیش از ازدواجش با من مانتو می پوشید و روسری بزرگ تری بر سر می افکند که موها و زیر گلویش را می پوشانید. با همین لباس به مشهد رفتیم و در همان منزلِ مرحوم حاج آخوند، اقامت کردیم.
روزی مرحوم حاج آخوند می خواست برای زیارت به حرم مشرف شود؛ چون مریض بود و ضعف داشت و نمی توانست پیاده برود، برایش درشکه آوردند. همسر من گفت: من نیز همراه او می ایم.
من گفتم: تو چادر نداری، خوب نیست همراه پدرم باشی. پدرم متوجه گفتگوی ما شد و گفت: کو! ببینم لباسش چگونه است؟ و چنان می نمود که تا آن وقت درست به این زن که عروس و محرمش بود، نگاه نکرده بود. همین که او را با مانتو و روسری دید، گفت: «اینکه پوشیده است. بیا بابا سوار شو!» و او را در کنار خود در درشکه نشانید .
👌توضیح یک عبارت
در این خاطره «رجعت چادر» اشاره دارد به اینکه بعد از قانون کشف حجاب رضا خانی، از ۱۷ دی ۱۳۱۴، زنان و دختران ایرانی از استفاده چادر، روبنده و روسری منع شدند،این قانون ، با اعتراض شدید علما و مردم متدین مواجه شد و بعد از چند سال ، به تدریج پوشش چادر به جامعه برگشت و در سال ۱۳۲۳ به طور کامل قانون ممنوعیت چادر لغو شد.
رجعت چادر به معنی بازگشت دوباره پوشش کامل اسلامی به جامعه ایران اشاره دارد.
👈منظور از «حاج آخوند» پدر مرحوم راشد ، شیخ عباس تربیتی است.
#مسابقه
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
ن و القلم؛کانال مسابقات با جایزه نقدی
╭┅─────────┅╮
🌺 @hosseinililab
╰┅─────────┅╯
حدیث عرض دین
⏱زمان مطالعه: پنج دقیقه
حضرت عبدالعظيم مى گويد:
به خدمت آقايم امام هادى (ع) رسيدم. پس چون چشمش به من افتاد، فرمود: «مرحباً بك يا أباالقاسم! أنت وليّنا حقاً».«آفرين بر تو اى ابوالقاسم! تو به درستى دوست ما هستى».
«عرض كردم: اى فرزند رسول خدا! من مى خواهم دينم را بر شما عرضه كنم تا اگر مورد رضايت شما است بر آن ثابت قدم بمانم تا خداى عزّوجل را ملاقات كنم». حضرت فرمودند: «دينت را عرض كن».
عبدالعظيم گفت: «إنَّ اللَّهَ تَعالى واحِدٌ لَيسَ كَمِثلِهِ شَىءٌ...»
من معتقدم اللّه تبارك و تعالى، واحد است و چيزى شبيه او نيست...»
«و أنَّهُ لَيسَ بِجِسمٍ و لا صورَةٍ، و لا عَرَضٍ و لا جَوهَرٍ ، بَل هُوَ مُجَسِّمُ الأَجسامِ ، و مُصَوِّرُ الصُّوَرِ ، و خالِقُ الأَعراضِ وَ الجَواهِرِ»
جسم و صورت و عَرَض و جوهر نيست ؛ بلكه اوست كه اجسام را جسميّت داده و صورتها را صورت بخشيده و اعراض و جواهر را آفريده است.
«و أنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ و رَسولُهُ، خاتَمُ النَّبِيّينَ ، فَلا نَبِىَّ بَعدَهُ إلى يَومِ القِيامَةِ ، و أنَّ شَريعَتَهُ خاتِمَةُ الشَّرائِعِ ، فَلا شَريعَةَ بَعدَها إلى يَومِ القِيامَةِ ، و أقولُ: إنَّ الإِمامَ وَ الخَليفَةَ و وَلِىَّ الأَمرِ بَعدَهُ أميرُ المُؤمِنينَ عَلِىُّ بنُ أبى طالِبٍ عليه السلام ، ثُمَّ الحَسَنُ ، ثُمَّ الحُسَينُ ، ثُمَّ عَلِىُّ بنُ الحُسَينِ ، ثُمَّ مُحَمَّدُ بنُ عَلِىٍّ ، ثُمَّ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ ، ثُمَّ موسى بنُ جَعفَرٍ ، ثُمَّ عَلِىُّ بنُ موسى ، ثُمَّ مُحَمَّدُ بنُ عَلِىٍّ عليهم السلام ، ثُمَّ أنتَ يا مَولاىَ» .
، و [عقيده دارم كه] محمّد (ص)بنده و فرستاده او ، خاتم پيغمبران است و پس از وى تا روز قيامت، پيامبرى نخواهد بود . شريعت وى، آخرينِ شرايع بوده و پس از او تا روز قيامت ، دينى نخواهد آمد . عقيده من در باره امامت، اين است كه امام پس از پيامبر (ص)امير مؤمنان على بن ابى طالب (ع) است و پس از او حسن و پس از وى حسين و سپس على بن الحسين و سپس محمّد بن على و سپس جعفر بن محمّد و سپس موسى بن جعفر و سپس على بن موسى و سپس محمّد بن على عليهم السلام و پس از اينها، امامِ مفترض الطاعه، شما هستيد .
در اين هنگام، امام هادى (ع) فرمود : «و پس از من، فرزندم حسن، امام است؛ ليكن مردم در باره امامِ پس از او، چه خواهند كرد ؟».
گفتم: اى مولاى من ! مگر جريان زندگى امامِ پس از او، از چه قرار است ؟
فرمود : «شخص امامِ بعد از فرزندم حسن، ديده نمىشود و بردن اسمش بر زبانها ممنوع است تا آن گاه كه [از پس پرده غيبت] بيرون بيايد و زمين را از عدل و داد پر نمايد ، همان طور كه از ظلم و ستم پر شده است» .
گفتم: [به اين امام غايب هم] اقرار دارم و نيز مىگويم : دوست آنان، دوست خدا و دشمن آنان، دشمن خداست ، طاعت آنان، طاعت خدا و نافرمانى از آنان، نافرمانى از خداست . من عقيده دارم كه معراج، پرسش در قبر، بهشت، دوزخ ، صراط و ميزان حقند ، و روز قيامت خواهد آمد و در وجود آن شكّى نيست و خداوند، همه مردگان را زنده خواهد كرد . نيز عقيده دارم كه واجبات، پس از اعتقاد به ولايت (امامت)، عبارت اند از : نماز ، زكات ، روزه ، حج ، جهاد ، امر به معروف و نهى از منكر .
در اين هنگام، امام هادى (ع)فرمود :« هذا وَ اللَّهِ دينُ اللَّهِ الَّذى ارتَضاهُ لِعِبادِهِ ، فَاثبُت عَلَيهِ ، ثَبَّتَكَ اللَّهُ بِالقَولِ الثّابِتِ فِى الحَياةِ الدُّنيا و فِى الآخِرَةِ.»
«اى ابوالقاسم ! به خدا سوگند، اين [عقايد]، دين خداست كه آن را براى بندگانش برگزيده است. پس بر آن، ثابت باش . خداوند، تو را بر طريق ثابت در زندگى دنيا و آخرت پايدار بدارد!» .
#سید_الکریم
#عبدالعظیم_الحسنی
#مسابقه
╭┅───────┅╮
🌺 @hosseinililab
╰┅───────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[بگو؛ من خدا را دارم]
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ﴿ توبه ۱۲۹ ﴾
پس اگر روى برتافتند بگو خدا مرا بس است هيچ معبودى جز او نيست بر او توكل كردم و او پروردگار عرش بزرگ است.
#آرامش
╭┅───────┅╮
🌺 @hosseinililab
╰┅───────┅╯
«پادشاهی، حکیمان را فرا خواند و گفت: مرا چیزی بیاموزید که اگر بسیار غمگین باشم، در آن نگاه کنم و غم دل از بین برود و اگر بسیار شاد باشم، در آن نگاه .کنم و فریفته روزگار نگردم. حکیمان مدتی مشورت کردند و سرانجام، نگینی بر انگشتری او ساختند که روی آن نوشته شده بود: «این نیز بگذرد».
#آرامش
╭┅───────┅╮
🌺 @hosseinililab
╰┅───────┅╯
#داستان
دکتری برای خواستگاری دختری رفت، 💐
ولی دختر او را رد کرد و گفت به شرطی قبول میکنم که مامانت به عروسی نیاید!
آن جوان در کار خود ماند و پیش یکی از اساتید خود رفت و با خجالت چنین گفت:
در سن یک سالگی پدرم مرد و مادرم برای اینکه خرج زندگیمان را تامین کند در خانه های مردم رخت و لباس میشست....
حالا دختری که خیلی دوستش دارم شرط کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است.
نه فقط این، بلکه این گذشته مادرم مرا خجالت زده کرده است.
به نظرتان چکار کنم!!
استاد به او گفت:
از تو خواسته ای دارم ؛به منزل برو و دست مادرت را بشور،
فردا به نزد من بیا و بهت میگم چکار کنی و جوان به منزل رفت و اینکار را کرد ولی با حوصله دستای مادرش را در حالی که اشک بر روی گونه هایش سرازیر شده بود انجام داد...
زیرا اولین بار بود که دستان مادرش درحالی که از شدت شستن لباسهای مردم چروک شده و تماما تاول زده و ترک برداشته اند را دید ، طوری که وقتی آب را روی دستانش میریخت از درد به لرز میفتاد.
پس از شستن دستان مادرش نتونست تا فردا صبر کند و همون موقع به استاد خود زنگ زد و گفت:
ممنونم که راه درست را بهم نشون دادی!
من مادرم را به امروزم نمیفروشم..
چون اون زندگی اش را برای آینده من تباه کرد!!
#عبرت
╭┅───────┅╮
🌺 @hosseinililab
╰┅───────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسم به شب
آنگاه که آرام می گیرد
خدای تو
هرگز
تو را
تنها نمی گذارد
وَالضُّحَى وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى
#آرامش
╭┅───────┅╮
🌺 @hosseinililab
╰┅───────┅╯
جناب مرشد گفته بود کسانی که میخواهند غذا بیرون ببرند، هدایت کنید تا از نزد او بگذرند. بیشتر کسانی که غذا بیرون میبردند، بچهها و نوجوانانی بودند که برای کارفرمایان و صاحبان مغازههای بازار غذا میگرفتند و میبردند و خودشان از آن غذا محروم بودند. مرحوم مرشد به کودکی که با ظرف غذا قصد خروج داشت، تکه کباب یا لقمه گوشت میداد یا اگر تمام شده بود تهدیگی زعفرانی داخل روغن میکرد و با دست خودش به دهان آن پسربچه یا نوجوان میگذاشت. مرشد میگفت: این اطفال خودشان میآیند در مغازه و بوی غذاها را استشمام میکنند و دلشان میخواهد و من از همان غذایی که میبرند به آنها میچشانم تا اگر استادشان به آنها نداد، لااقل چشیده باشند.
اشاره ای بود به رفتار «حاج مرشد» چلوکبابی معروف تهران.
╭┅───────┅╮
🌺 @hosseinililab
╰┅───────┅╯
مسابقه هفتم
[کانال ن و القلم]
🎁به سه نفر جایزه نقدی ۲۰۰ هزار تومانی تقدیم خواهد شد.
⌛️مهلت تا پایان روز جمعه
فرم شرکت در مسابقه
https://formafzar.com/form/1oiq4
فرم غیر فعال شد
اتمام مهلت پاسخگویی❌❌❌
پاسخ ها
✔️طبق روایتی مهریه مادرمان حوا ذکر صلوات بر محمد و آل محمد است.
✔️ رجعت چادر و لغو قانون منع حجاب در تاریخ ۱۳۲۳ بوده است.
✔️ در حدیث عرض دین به خمس اشاره نشده است