eitaa logo
- حُـب -
219 دنبال‌کننده
84 عکس
113 ویدیو
0 فایل
خودم؟ اینجا خیالم؟ دور، خیلے دور . . . `مجنونِ خانوم سه ساله🫀` کپے؟ فوروارد قشنگ‌ترِ جانم^^ به گوش جان میسپارمツ https://daigo.ir/secret/4993173546
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی از او پرسیدند چطور او را در میان جمعیت پیدا کردی ؟ گفت: چہ جمعیتی ! چیز دیگری ندیدم . . .
« بازیِ روزگار است دیگر؛ ماهم بازیچہ‌اش »
غم مخور جانا در این عالم، کہ عالم هیچ نیست نیست هستی جز دمی‌ناچیز و آن دم هیچ نیست
درباره‌ی عشق تو همین‌قدر بگویم ، روحی‌ست کہ از کالبدم پاشدنی نیست . .
و انگار کہ بودنَت راهی‌ست برای دل بستن بہ زندگی ^^
در عربی، واژه ای هست به نام الوُجُوم، به معنایِ درد و اندوهی که صاحبش را لال می‌کند، ساکت می‌کند، خفه می‌کند... عزیزی تعریف می‌کرد مادرِ رفیقمان که فوت شد، گریه نکرد، حتی به اندازه ی یک قطره اشک. به ظاهر آرام بود و سه روز بعدش، شنیدیم سکته کرده، خون داخل رگ‌های مغزش لخته شده و رفته توی کما... با خودم فکر کردم این روزها، دنیا پر است از آدم هائی که آرامند، ساکتند، اشک نمی‌ریزند، گلایه نمی‌کنند حتی، اما از رفتنِ کسی، از نبودنِ کسی، از غصه ای، غمی، دردی، چیزی، خفه شده اند، لال شده اند،‌ سکته ی مغزی کرده اند، خون توی جانشان لخته شده و رفته اند توی کما،  تمام شده اند، خفه شده‌ اند، مُرده اند، اما هنوز زنده اند به ظاهر و هر روز، بی صدا، کنارمان راه می‌روند و نفس می کشند و لبخند می‌زنند... وقتی کسی فریاد می‌زند، یعنی هنوز چیزی برای از دست دادن دارد، ولی امان از کسی که ناچار شده باشد به سکوت، چاره ای نداشته باشد به غیر از سکوت... خلاصه کنم، تا دیر نشده، حواسمان به آدم های ساکتِ زندگیمان باشد! . طاهره‌اباذری‌هریس .
- حُـب -
#حضرتِ‌قلب
پرسید : اندوه دوری را چہ تسکین است ؟ گفتم : خیال، من با خیالش دل‌خوشم . . .
من و عشق و دلِ دیوانہ بَساطی داریم عقل هِی فلسفہ می‌بافَد و ما می‌خندیم !
بر سر در بازارچہ‌ی عمر نوشتند : اینجا خبری نیست، اگر هست هیاهوست .
الهی ! در این ماه عزیز، آرامشی از جنس بودن در حرم بابا رضا(ع) بهمون عطا کن (:
« دل گفت وصالش بہ دُعا باز توان یافت عمری‌ست کہ عمرم همہ در کارِ دعا رفت »