eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
478 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸جنس غیر منطقی ✍ علی‌رضا مکتب‌دار 📌در تقرب به خداوند اصلا جنس و جنسیت مطرح نیست چون جنس و جنیست آفریده خود خداوند است و خداوند همه آفریدگان خود ‏را دوست دارد. 📌 اساسا خداوند، مثل برخی انسان‌ها، جنس بد تولید نمی‌کند. همه اجناسی که خداوند آفریده است، عالی هستند و ‏در دستگاه آفرینش خداوند، جنس متوسط و داني (پست) وجود ندارد. با این حساب، شاید وجود نوع حقیقی و نوع اضافی هم در این ‏ساختار بی‌معنا باشد.‏ 📌به‌نظر، هر آنچه که آفریده خداوند است، تحت تنها یک جنس و یک ماهیت گنجانده می‌شود (برخلاف نظر منطق‌دانان که اجناس ‏و ماهیات متنوع برای موجودات قائلند) و آن ماهیت «آفریده‌شدگی» است. 📌همه چیز جز وجود فرازمند خداوند، زیر چتر مخلوقیت ‏قرار می‌گیرد، پس جنس و جنسیتهای من‌درآوردی و ساختگی که شاکله ذهن بشر آن را برای تسهیل درک روابط بین أشیاء پدید ‏آورده است، در دستگاه آفرینش خداوند و در مسیر نزدیک‌شدن به او جایگاهی ندارد.‏ 📌جنس زن و جنس مرد، از آن بافته‌های ذهن بشر از دیرباز تاریخ تاکنون بوده است. شاید «عقل مذکر» بیشترین تأثیر را در این ‏مرزبندی ایفا کرده باشد.در دوران نوگرایی و با ظهور نهضت فریبای طرفداری از حقوق زن، به ظاهر تلاش شد تا این مرزبندی ‏کم‌رنگ شده و از بین برود، اما آنچه کم‌رنگ شد، مرز میان جنسیت‌ها بود و نه جنس‌ها. هنوز هم باور به دو جنس از نگاه مادی ‏وجود دارد که تلاش می‌کند بر اساس طرد جنسیت و حرکت در مسیر ایجاد برابری یکی از دو جنسیت با دیگری، به نوعی دیگر، ‏جنسی را تا درجه جنسی دیگر برکشد. @HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
#نقد #قلمدون (6) 📌چرا کانون نویسندگان حوزوی اصرار بر نوشتن می‌کند! 📒ما دنبال ریشه تبلیغ ناکامل و ن
. دغدغه خوبی دارید من خودم مبلغ هستم، واقعا توان نوشتن خاطره و یا متن تبلیغی برای مخاطبانم رو ندارم. مأجور باشید
چرا می ترسیم؟! اکثرا والبته نه همه واقعا می‌ترسیم!! منبری و مداح از این ترسیدن که سال دیگه بهش منبر و میکروفون ندن،امر به معروف و نهی از منکر نکرد... بلاگر مذهبی از این ترسید که دیگه ممبر نگیره، مسئول جمهوری اسلامی ازین ترسید که دیگه رأی نیاره... کاسب ازین ترسید که مشتریش بپره همگی ترسیدن و ترسیدیم و می ترسیم برای .... اما هیچکس از خدا نترسید... آیت‌الله بهجت ره؛ اگر ما با تقوا باشیم و خداترس، همه موجودات عالم از ما می ترسند و حساب می‌برند از بنده مومن درد را می‌دانیم ولکن علاج نمی کنیم... 🔗معرفی سکوی تولید محتوای نویسندگان حوزوی: 😊 صفحه لبخند قلم @HOWZAVIAN
| ▫️چهارمین یک‌شنبه‌ی مهارتی_تحلیلی فکرت؛ 💠 گعده نویسندگان حوزوی و دانشگاهی ✔️ برادران و ✔️ خواهران 🎙یادداشت‌خوانی، هم‌اندیشی آزاد درباره فرم و محتوا 🔻 فرصتی برای تبادل نظر درباره مهارت‌های یادداشت‌نویسی تحقیقی و اندیشه‌ای با همکاری 🖌مدرسه فکرت 🖌 باشگاه فکرت 🖌 تحریریه عصر زنان 🖌 تحریریه نویسندگان حوزوی وبگاه فکرت| فکرت |مدرسه فکرت | رادیو فکرت | @HOWZAVIAN
🔸عاقبت به خیری بابک شکورزاده امیرمؤمنان علیه‌السلام می‌فرماید: حقیقت سعادت این است که انسان عملش را ختم به سعادت کند و حقیقت شقاوت این است که انسان عملش را به شقاوت ختم کند. (خصال/ ج‏1/ ص5) عاقبت به خیری از امور بسیار مهمی است که حتی برخی بزرگان می‌خواستند که اگر یک دعای مستجاب داشته باشند، آن دعای مستجاب، عاقبت به خیری باشد. عوامل مختلفی می‌تواند در عاقبت به خیری انسان نقش داشته باشد. در آموزه‌های دینی عواملی ذکر شده که باعث عاقبت به خیری می‌شود. برای نمونه از حضرت امام صادق علیه‌السلام نقل شده که به بعضى از مردم نوشت: اگر اراده دارى كه عاقبت امر تو به بهترين عمل تو ختم شود و در حالت مردن مرتكب افضل اعمال باشى، حق خداوند را بزرگتر بدان كه نعمت‌هاى او را در معاصى صرف كنى و از حلم خداوند مغرور نشو و هر كسى را كه دیدی ما را یاد می‌كند و يا از محبت ما دم می زند، اكرام كن و بر تو لازم نيست كه جستجو كنى از اينكه در اين ادعا صادق است يا كاذب؛ نيت تو كافى است و كذب او براى خودش ضرر دارد. (عيون أخبار‌الرضا عليه‌السلام/ ج‏2 / ص4) می‌توان گفت که این حدیث شریف در تقوا، مغرور نشدن و اکرام دوستداران اهل بیت علیهم‌السلام خلاصه شده و این موارد از جمله عوامل عاقبت به خیری شمرده شده است. قرآن شریف هم می‌فرماید "والعاقبة للمتقین" و این نکته کلیدی است که اهمیت تقوا را می‌رساند. مغرور شدن به حلم خداوند هم باعث جری شدن انسان بر معصیت می‌شود و طبیعتا این موضوع، طغیان انسان را به همراه دارد و در نتیجه ممکن است باعث سوء عاقبت انسان شود. نکته سوم، اکرام دوستداران اهل بیت علیهم‌السلام است. این نکته‌ شاید از این نظر حائز اهمیت باشد که لازمه این اکرام در ابتدا دوستی و محبت داشتن به خود اهل بیت علیهم‌السلام است. تا انسان محبت این ذوات مقدسه را نداشته باشد، معنا ندارد که دوستداران ایشان را اکرام کند. اصولا دوست داشتن اولیاء خدا و خوبان عالم، گنج بزرگی است و اثرات مثبت زیادی در هدایت و عاقبت به خیری انسان دارد. نمونه‌های زیادی در تاریخ داریم که انسان‌های آلوده‌ای که به خاطر همین محبت، مسیر زندگی‌شان عوض شد، توبه کردند و عاقبت به خیرشدند. در حدیثی از امام باقر علیه‌السلام نقل شده که فرمودند: اگر می‌خواهی بدانی که آیا در تو خیر هست، به قلبت نگاه کن. اگر اهل طاعت خدا را دوست داری و با اهل معصیت دشمنی، پس در تو خیر هست و خدا هم تو را دوست دارد؛ ولی اگر با اهل طاعت دشمنی داری و اهل معصیت را دوست می‌داری در تو شرّ است و خدا هم دشمن توست و انسان با کسی است که اورا دوست دارد.(محاسن/ج‏1/ ص263) این حدیث شریف، کلیدی بودن حب و بغض را تبیین می‌کند و نشان می‌دهد که محبت اهل طاعت و دشمنی اهل معصیت تا چه اندازه اهمیت دارد. @howzavian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 💠دوگانه حقیقت و احساس ▪️تحلیل وبررسی فیلم سینمایی علفزار با حضور: ▫️دکتر زهرا راد_ تحلیلگر سینما ▫️سید محمدمهدی موسوی _ مجری و کارشناس 🔻انجمن سواد رسانه طلاب🔻 ایتا | روبیکا | اینستاگرام @howzavian
✔️ سیب بهشتی ✍️ سعید احمدی، عضو کانون نویسندگان حوزوی از هنگامی که نور در بند فرزندان خاک افتاد، میان هر خانه‌ای چراغی روشن شد. از سر روشنایی شعله‌ی دیروز تا برق امروز، روزگارها گذشته؛ ولی در اینکه چراغ همیشگی زمین «خورشید» بوده است هیچ جای چون و چرا و اما و اگری نیست. روشنایی‌های دیگر را در نبود و به یاد ستاره‌ی روز برافروخته‌اند. آفتاب رقیب ندارد؛ حتی اگر همه‌ی چراغ‌های زنده و مرده‌ی تبعیدگاه آدم، آمپر بچسبانند و جام‌جهانی نورافشانی راه بیندازند. خانه‌ی سر هر آدمی نیز مغزی دارد و هر مغزی، عقلی. هر عقلی هم شمعی است در شکم تاریک نادانی. خرد می‌تابد تا مچ پای انسان‌بودن پیچ و تاب نخورد و کمر و گردن انسانیت رگ‌‌به‌رگ نشود. عقل شعله می‌کشد تا آبروی اشرف مخلوقات به کوری نرود. شاید، دین انسانیت قدر جامع همه‌ی خردورزان باشد؛ اما سوسویی است در برابر خورشیدی که فهم از آن مایه می‌گیرد. عقل انسان همان چراغ شب‌افروز است؛ اما هرگز مهر درخشنده نیست. عقل به نقش شیر روی پرچم می‌ماند که تا باد نوزد، حمله نمی‌کند. خرد یادبودی برای نور خداوند است. عقل را می‌فهمیم؛ اما عقل‌افروز را نه. «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ». پیامبران خورشید جهان را دیدند و خبرش را به من تو و ما و شما و ایشان گفتند؛ اما حال بسیاری از ما همچنان مانند «تمثیل غار افلاطون» است. کسی که در قعر غار ایستاده و پشت به نور داده و به سایه‌ها چشم دوخته، جز سایه چه می‌فهمد؟ تنها کسی تفسیر نور را می‌داند و می‌نویسد که قلب و دلش چراغ‌دان آن باشد. فاطمه را اگر «مشکات» می‌خوانند بی‌راه نگفته‌اند. کوثر محمد سایه‌نشین نیست؛ هم‌خانه‌ی آفتاب عالم‌تاب است. خفاش شب خناق می‌گیرد اگر فاطمه نور بیفشاند و به بهانه‌ی فدک، پای سایه‌های تاریکی را فلک کند. زهرا برای باغ‌نشینان تاجی از گل و برای غارنشینان زهر هلاکت است. نمی‌دانم درباره‌ی تفسیر آیه‌ی «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا» چه گفته‌اند؛ ولی می‌دانم هیچ کس به اندازه‌ی سیب بهشتی سرگشتگان وادی حقیقت را شفا نداده و شفاعت نکرده و کسی به اندازه‌ی مریم کبری تشت رسوایی ظالم را به صدا در نیاورده است. @howzavian
📌 یک زن و ناعقلی 18 هزار مرد ✍️خانم غفرانی دیشب رفتم دیدن مرحوم کلینی. گفتم بهر استفتاء آمده‌ام. گفت بپرس. گفتم در بین آن‌همه حدیث که درباره عقل و جنود آن صحبت کردی چرا راجع به من چیزی نگفتی؟!. گفت چگونه چیزی گویم وقتی که در قرآن کریم صدها مرتبه باری تعالی خلقت رسول باطنی و رسول ظاهری را برای همه انسان‌ها یکسان قرار داده؟! گفتم پس چرا این‌همه از من کینه دارند و مرا ناقص العقل می‌خوانند. گفت خوب تو تمام معادلات آن‌ها را به هم ریختی. چرا نیمه شب قلیان‌ها را شکستی تا تنباکو تحریم شود که نه انگلیس به کامش برسد و نه شاهنشاهان قاجار؟! گفتم خوب من وارث طوعه هستم که ناعقلی هجده هزار مرد را دید؛ اما به نایب امامش پشت نکرد. من هم‌خون زن خولی هستم که تا به صبح سر مبارک آقا و مولایش را در تنور احترام کرد. گفت نه، این‌ها همه‌اش نیست. گفتم پس چیست؟! گفت: تو به چادرت کش زدی تا روی سرت محکم‌تر بماند تا انقلاب خمینی زودتر پیروز شود! گفتم، راست گفتی. ما زنان در میانه راه نصف عقلمان را در راه عشق فدا کردیم. عشق به اماممان، عشق به کشورمان، عشق به خانواده‌مان و عشق به تو آقای کلینی که در جلد اول اصول کافی باب عقل از من حرفی نزدی. @howzavian
📚 کتابیّات ✍️ امیرحسن‌اوصالی، عضو باشگاه اندیشه‌ای فکرت 🔻 از قول بیهقی نقل کرده‌اند که: "هیچ چیز نیست که به خواندن نیرزد"، حال آنکه این قول از مشهورات بی‌اساس است. همه‌ی ما به تجربه دریافته‌ایم که بسیاری از کتاب‌ها به یک‌بار خواندن نمی‌ارزند و بسیاری از آنها نیز ارزش تورق جدی هم ندارند. و برعکس بعضی کتاب‌ها هستند که مادام‌العمر می‌توان و می‌باید آنها را خواند و از طراوتشان جان را لطافت بخشید. 🔻 متاسفانه امروزه با پدیده‌ای به نام "انفجار مطبوعات" مواجه هستیم که با تولید انبوه کتاب‌های زرد، صورتی و قرمز! ذائقه‌ی مخاطب را دگرگون و تیر "تجمّل" به ذهن او می‌زنند و آن را از "معنا" دور می‌کنند. این واقعیتی مشهود است که وقتی "پرخوان‌ها" و "مترجم‌ها" خود مؤلف می‌شوند و ساز قلم به‌دست می‌گیرند، نه از سر درایت که از سر ارادت به کتابت است و کتاب‌خوانی!، که طاقت خواص را نیز دچار عجز و ناتوانی می‌کنند؛ و کارشان فقط تصریع و موزائیک‌سازی از اقوال و آثار نوازندگان دیگر است که با قلم‌شان طنازی‌ها کرده‌اند. این اشخاص خود منتقد می‌شوند و منتقدین را بی‌سواد قلمداد کرده و گاهی از تیغ تکفیر سیستم نیز می‌گذرانند! 🔻 این نه فقط در ادبیات و رمان بلکه در فلسفه و دین نیز کاملا مشهود است؛ و چه کاغذ و مرکّب‌ها که اسراف این شهوت نوشتن‌ها شده‌اند و برخی قلم‌ها در بسط مصلحت‌اندیشی شکسته و در خانه‌ی دل محبوس شدند. آثار گذشتگان گاهی ذکری بود که انسان را متذکر می‌کرد و حالا ورد‌خوانیِ ما بیشتر لقلقه‌ی زبان شده و "تجمل‌سرایی" از کتاب‌ها! 🔻 قدیمی‌ها کم و خوب می‌خوانده و می‌نوشتند و ما اکنون بد می‌خوانیم و بسیار. لطفا نگویید فلان کتاب را نتوانستم بخوانم، بلکه بگویید فلان کتاب نتوانست خوانده بشود چون هنر خواندگی نداشت و موزائیک‌سازی بود از کتابت گذشتگان. کاش هنر کتاب نخواندن را در معیت هنر خوب خواندن قرار بدهیم و ذهن را از کثرت الفاظ دور و به سمت دریای "معنا" نزدیک بکنیم، که نور معنا از علم بنفع می‌ماند و بس. پس در این دریای کتابت‌ها باید مروارید‌سنج داشت تا کتابِ خوب و بد را تمییز و تشخیص داد و خود را مشغول امر بیهوده نکرد. @HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
#گزارش_تصویری | #گعده ▫️چهارمین یک‌شنبه‌ی مهارتی_تحلیلی فکرت؛ 💠 گعده نویسندگان حوزوی و دانشگاهی ✔
✔️ برگزاری 👌 لوازم آغازین در روزنامه‌نگاری علوم انسانی دکتر محمدعلی روزبهانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، در چهارمین گعده نویسندگان حوزوی و دانشگاهی فکرت: به شدت نیازمند تقویت سواد علوم انسانی هستیم و این که افرادی قوی و حرفه‌ای در عرصه روزنامه‌نگاری علوم انسانی تربیت و معرفی کنیم، چه آن که در کشوری که داعیه تمدن‌سازی دارد باید با زبان علوم انسانی به گفت‌و‌گو پرداخت و به نیازها و سوالات روز پاسخ گفت. توصیه بنده این است که دوستانی که در این عرصه علاقه‌مند به فعالیت هستند، قبل از هر چیز به‌طور جدی اهل مطالعه باشند و مقالات و پژوهش‌های علوم انسانی را بخوانند تا با لحن و نوع نگاه دیگران آشنا شوند و این مطالعه باید حداقل سه ساعت در روز آن هم به‌شکل مستمر و هدفمند باشد. 🔗 در «وبگاه اندیشه‌ای فکرت» بیشتر بخوانیم @HOWZAVIAN
💢 درباره چه موضوعی بنویسیم❓ ✍️ علی‌ کردانی به اطراف‌تان نگاه کنید؛ جهان هستی با تمام موجودات و اتفاقاتِ ریز و درشتش، پُر از سوژه‌های دیدنی و چیدنی است؛ کافی است ذوق و دقت را سرلوحه قرار دهید و از کنار دیدنی‌هاتان به‌ سادگی گذر نکنید. سوژه‌ها مانند میوه‌ها هستند، اگر زود به آنها بپردازید نارس‌اند و اگر دیر بچینید، فایده‌ای ندارد. به مثال‌های زیر توجه کنید: پیاده‌ای که از خیابان عبور می‌کند، فواره‌ای که در میدان شهر خودنمایی می‌کند، افرادی که در ایستگاه اتوبوس منتظر ایستاده‌اند، گریه‌های کودک، رنج‌های مادر، خش‌خش بر‌گ‌های پاییزی، صندلی‌های خالی دانشگاه، آواز قناری، آسمان سرخ، میوه‌فروش محل و صدها مورد دیگر. در دل همه اینها، سوژه‌‌ای به انتظار شما نشسته است. بنابراین اصل «مشاهده جذاب» ما را به سوژه نزدیک می‌کند و آنچه ما را به مشاهده جذاب می‌رساند، چشم‌ و گوش‌ کنجکاو است. نویسنده هنگامی به سوژه منتقل می‌شود که غمِ سوژه، احساس سوژه، جذابیت یا عقلانیت سوژه، او را در بر گرفته باشد. @HOWZAVIAN
. 📰دکه‌ی تیترخوانی از دشمنی با مناظره تا ۵ اقدام مهم شمخانی سه‌شنبه دوم خرداد ۱۴۰۲ @HOWZAVIAN