📌پیش نیازهای حکمرانی مردمی
✍️ سید مهدی موسوی
🔹 هیچ پدیده اجتماعی در خلأ و دفعی ایجاد نمیشود بلکه هر پدیده اجتماعی نیازمند یک سلسله پیشنیازها و اقداماتی است که زمینهی تحقق آن پدیده را فراهم میکنند.
🔸 حکمرانی مردمی از جمله ضرورتهای جامعه ایرانی و از آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی بوده و هست. حقیقتا شرط اصلی و پیشران اعتلا و پیشرفت جامعه مشارکت فعال و پویای مردمی در همه کارها و فعالیتهای اجتماعی(سیاسی، فرهنگی و اقتصادی) است. بدون تردید مشارکت مردم در حکمرانی جامعه، نیازمند زمینهسازی و فراهم کردن شرایط تحقق در جامعه است تا به اعتماد و همبستگی اجتماعی و تعاون و همگرایی و مشارکت و مسئوليت مدنی بیانجامد.
🔹 نکته مهم این است که حکمرانی مردمی متوقف بر آماده شدن بینشی و گرایشی مردم برای پذیرش مسؤلیت حکمرانی و مدیریت اجتماعی است. هر ملت و هر فردی به طور طبیعی توان پذیرش مسئولیت حکمرانی را ندارد بلکه این ویژگی یک امر اکتسابی و نیازمند دانشها، خلقیات و مهارتهای متنوعی است که در اسلام از آن با مفهوم #رشد یاد میشود.
🔸در واقع #انسان_رشید میتواند مسؤلیت تدبیر امور خود را بر عهده بگیرد چون قدر سرمایههای خود را می داند و قدرت حفاظت و بهرهبرداری از آنها را دارد. بر این اساس، #جامعه_رشید، برآيند حضور فعال و بانشاط انسانهای رشید است. افراد رشد یافته در جامعه رشد یافته میتواند در سرنوشت خود دخیل باشند و به ساخت، نظام و تغییر جامعهی خود براساس مصالح و منافع عمومی و سعادت حقیقی اقدام کنند.
🔹 میزان و کیفیت رشد یک جامعه بر نوع #عقلانیت مستقر در فرهنگ عمومی آن جامعه استوار است. چرا که هر عقلانیتی نوع خاصی از رشد را به همراه دارد، به طور مثال، عقلانیت ابزاری، رشد اقتصادی را نتیجه میدهد، عقلانیت عرفانی، رشد معنوی را اقتضا دارد.
🔸 بنابراین حکمرانی مردمی بر رشد همه جانبهی اجتماعی متوقف است و #رشد_اجتماعی متناسب با حکمرانی، عقلانیت متناسب و گسترش آن در لایه های عمیق فرهنگ عمومی از طریق نظام تربیتی و رسانهای هماهنگ را میطلبد، بدون داشتن عقلانیت متناسب با حکمرانی و بدون ایجاد نظام تربیتی کارآمد و همچنین بدون ترویج و گفتمانسازی آن در فرهنگ عمومی امکان رشد همه جانبهی اجتماعی و به تبع آن، حکمرانی مردمی صحیح در جهت اعتلا و پیشرفت جامعه وجود ندارد.
🔹 اصرار بر مشارکت مردم و واگذاری امور اجتماعی و سیاسی به افراد جامعه ۱. بدون تبیین عقلانیت اجتماعی متناسب و ۲. بدون ساخت نظام تربیتی و ۳. بدون فعالیت هوشمندانه و هنرمندانه رسانهای زمینهساز بیشتر برای جنجال سیاسی و دعوت جامعه به هرج و مرج و گسترش تضادهای اجتماعی است.
🔸 پیروزی انقلاب اسلامی محصول وجود این سه عنصر مهم در حکمرانی بود که به #تحول_باطنی مردم و #انقلاب_درونی و #انقلاب_اجتماعی ملت ایران انجامید.
حضرت امام خمینی (ره) و سایر حکیمان و متفکران انقلاب اسلامی همچون آیتالله شهید مطهری، آیتالله شهید بهشتی، آيتالله شهید مفتح، آیتالله خامنهای و سایرین:
✔️ اولا به تولید عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی پرداختند، عقلانیتی که مبانی، آرمانها و اهداف انقلاب را تعیّن بخشید و یک نظم معنایی توحیدی را به جامعه پیشنهاد دادند و در کارزار نظریهپردازیهای اجتماعی مکاتب مختلف(لیبرالیسم، سوسیالیسم، اگزیستانسیالیسم، ناسيوناليسم، سنتگرایی) نظریهی انقلاب را بر محور توحید به گونه ای صورتبندی کردند که اراده_ی انسان و مشارکت مردم به عنوان پیشران تحولات اجتماعی تبیین فلسفی و الهیاتی شد.
✔️ ثانیا تلاش شد که نظام تربیتی اسلام از منابع حجیت آور(کتاب، سنت و عقل) به شیوه اجتهادی استخراج شود و جایگاه هرکدام از قوا، عناصر حیاتی و ویژگیهای انسان در این نظام تربیتی روشن شود به نحوی که به رشد جامع انسان و وصول به کمالات مادی و معنوی ختم شود، در این نظام تربیتی، مبانی، الگوها و سازوکارهای بیدارسازی عقل مردم و فعال سازی ارادهی جمعی تبیین و به کار گرفته شد.
✔️ثالثا با استفاده از امکانات و ابزارهای لازم و بهرهگیری از تکنیکهای تبلیغی و رسانهای متناسب به اگاهیبخشی و بیدارسازی ملت ایران پرداختند و با اقناع افراد جامعه (بخصوص نسل جوان و قشر تحصیل کرده) نسبت به کارآمدی اسلام در مدیریت تحولات اجتماعی به رقابت فکری ورسانهای باسایر مکاتب فکری وجریانهای فعال فرهنگی، سیاسی وهنری روی آوردند وتوانستند درمیدان رقابت جدی و سنگین مکاتب و جریانها و در کشاکش جذب نیروها وسرمایهها، ذهن ودل انسان ایرانی را ازهرقشر وگروه راجذب کنند و حتی غیر مذهبیها را در معادلات انقلاب مشارکت دهند.
🔹 امروز هم جامعه ما نیازمند همان الگوی از عقلانیت و مدیریت هستیم که زمینهی مشارکت و حکمرانی مردمی را فراهم سازد.
#عقلانیت
#تربیت
#رسانه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVI
📌 خطر علوم منقطع از وحی
✍️ محمدحسین مطهری
زیست مدرن مبتنی بر نظام فکری سکولار، نخبگان جامعه را در شکوفایی حداقلی نگاه میدارد.
🔹وقتی که شناختشناسی مدرن، دایره علم معتبر تو را در #عقل و #تجربه محدود سازد، تو تنها به یافته هایی میتوانی اعتماد کنی که در قالب تجربه یا تعقل منهای #وحی جاداشته باشد.
🔹وقتی که انسانشناسی مدرن، #انسان را فقط در بعد مادی تعریف کند و بشناسد، و هیچ اصالت و پایداری و دوامی برای بعد معنوی و روحانی انسان قائل نباشد، از ظرفیت و افق عظیم و آینده تمام نشدنی که در انتظار انسان است، غافل مانده است.
🔹وقتی که جهانشناسی مدرن، خدا را در گوشه ای از کلیسا میبیند و او را مالک و حاکم و مولا و مدیر و قانونگذار عالم نمیداند، طبیعی است که وقتی وارد سیاست و فرهنگ و اقتصاد و تربیت میشود، مجبور است مفاهیمی مانند #عدالت و #آزادی و #حقوق و #رشد را آنطور که عقلش میفهمد تعریف کند و اجرا کند و با دنیایی از نواقص و نارسایی ها و ناکامی ها در تعریف و اجرا مواجه شود.
🔹وقتی که اخلاق و سیاست و حقوق مدرن، علومی منقطع از وحی شدند، مفاهیمی مانند خوبی و بدی، هنجار و ناهنجار، مطلوب و نامطلوب، با سلیقه بشری تعریف و تغییر پیدا میکند و در این بین، نمیتوانیم با حقیقت این مفاهیم روبرو شویم.
🔸ما با زیست فردی و اجتماعی و علمی و فکری و رفتاریِ مدرن، چشم خود را بر حقیقتی بسته ایم که بدون آن، نمیتوانیم عالم را بفهمیم؛ چه در عرصه سیاست و چه تربیت و چه اقتصاد و چه فرهنگ و این بلای بزرگی بود که در عهد رنسانس پایه گذاری شد و پذیرفته شد.
🔴اینجاست که #نخبه، هرچقدر هم ممتاز و پرتلاش و کارآمد و موفق باشد، در محدوده عقل و تجربه محصور میشود و اجازه ندارد حقیقت را با اتصال به داده های وحیانی خطاناپذیر و حضوری دریابد. به همین خاطر، هرچقدر که در نظامفکری مدرن، بدنبال #رشد و تربیت نخبه باشیم، بازهم نمیتوانیم زوایای فراوانی از رشد را برای او به ارمغان بیاوریم.
#ایران #نخبگان
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✔️ جهت انسان
معرفت و شناخت، عشق را سبز مىكند و به وجود مىآورد. شناخت خوبىها در انسان عشق را زنده مىكند و شناخت بدىها نفرت را و اين عشق و نفرت انسان را به حركت مىاندازند، جلو مىآورند و يا فرارى مىدهند.
بهتر بگويم، ما عاشق آفريده شدهايم، با سنجش و مقايسه، معشوق و معبود را انتخاب مىكنيم. عشق و نفرت و ترس در ما هست. ما با شناختها و مقايسهها، به اينها جهت مىدهيم و آنها را رهبرى مىكنيم.
عین صاد / کتاب مسئولیت و سازندگی صفحه 68
#کتابخوانی
#اندیشه #رشد
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
💠 لذت از زندگی
✍️محمدمهدی دستورانی
🔹یکی از عوامل عمل نکردن ما به مطلبی که میدانیم یا آرام نبودن و لذت نبردن از نعمتی که داریم، این است که تصویری از یک حالت و شرایط و نعمت خاصی را در پَسِ ذهنمان تصور کردهایم و دائما منتظریم آن نعمت و شرایط مطلوب برایمان پیش بیاید؛ به خاطر همین به طور ناخودآگاه، لذت و حرکت ما مشروط به آمدن آن حالت و نعمت میشود و در ناخودآگاهمان اینگونه نوشته میشود:
«تا به این شرایط و این نعمت نرسم، خوشحال نمیشوم و احساس خوشبختی نمیکنم. تا این شرایط برایم پیش نیاید، فلان کار را شروع نمیکنم، درس نمیخوانم، فلان رفتارم را ترک نمیکنم، فلان حرفه را یاد نمیگیرم».
🔸این مطلوب ما، گاهی شکل کمالگرایانه و افراطی نیز به خود میگیرد، بدون اینکه متوجهش بوده باشیم.
🔹این تصویر مطلوب ما، گاهی کاملا واضح و روشن است، گاهی هم به طور مرموزی، یک تصویر مبهمی است و باید کمی به آن فکر کنیم تا بفهمیم چه تصویری است.
🔸یکی از جلوههای این تصویر توهمی کمالگرایانه نیز همین است که دائما هرروز و در هر شرایطی که هستیم، منتظریم وضع بهتری پیش بیاید.
وضع کنونی را دلمان نمیپذیرد و دنبال چیزی جدید و بهتر و کاملتر است. این یعنی وضع و نعمتهای حاضرمان را به صورتی معمولی و پیشفرض تصور میکنیم؛ درحالی که توجه نداریم این حالت و شرایط و نعمتهای کنونی ما، چقدر مطلوب و سرشار از نعمت و آرامش است؛ و چه بسا ممکن بود روزی آرزویشان را داشته باشیم.
🔹همین توهم ما باعث میشود از زندگیمان لذت نبریم، آرامش نداشته باشیم. یعنی مانعی کاملا توهمی و پوچ و غیرواقعی برای زندگی و رشد خودمان ساختهایم!
🔸باید هر از گاهی بنشینیم با خودمان فکر کنیم چقدر از ناراحتیها، بدحالیها، دغدغهها، نگرانیها (استرس)، تلاشها، حرصها و عصبی شدنهای زندگیمان از این جنس است؟ که به طرز عجیبی خواهیم دید بخش زیادی از آرامش زندگیمان را اینگونه هدر دادهایم.
#رشد
#زندگی
#آرامش
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN