eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
478 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
نویسندگان حوزوی
🔰تا ابد زندگی به مناسبت ماه مبارک رمضان برگزار می کند: 🔆 ‌ #طرح_تولدی_دیگر 🔀 لایو تعاملی صفحه ی تا
. . ✍ فرصتی برای نویسندگان دینی ، و با مشارکت کانال نویسندگان حوزوی شرایط و فرایند تولید محتوا👇 1⃣ حضور در لایو تعاملی «تا ابد زندگی»؛ طرح تولدی دیگر 2⃣ استخراج ایده بر اساس سرفصل‌های ارائه شده در لایو، و ارسال به نشانی @rahil1357 در قالب سه جمله. 3⃣ راهنمایی نویسنده، ارائه فایل های تکمیلی 4⃣ آغاز تولید محتوا 5⃣ جلسه مشورتی با نویسندگان «معادنویس» 6⃣ برگزاری جشنواره جایزه محور و حق التألیفی 👌 گروه تا ابد زندگی با مشارکت کانون مدادالفضلاء و کانال نویسندگان حوزوی برگزار می‌کند. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6 @ta_abad_zendegi https://instagram.com/ta_abad_zendegi https://instagram.com/ostadabedini 🔸️لینک و ساعت اسکای روم برای شرکت در طرح رمضانه‌ی 👇👇👇 ساعت 14 الی 14:50 https://www.skyroom.online/ch/m.hajipour/ravasi
📌بی خیال منیت ✍️ زهرا نجاتی، عضو تحریریه مدادالفضلاء هنوزهم آتش می‌گیرم وقتی به هزار ویک اتفاق که کاش نمی افتاد فکر میکنم و هزار ویک اتفاقی که اگر می افتاد، الان شاید همه چیز طور دیگری بود. اما میدانی گاهی وقتها روح آدم خراشیده می‌شود بس که دنبال تغییر چیزی است که نباید باشد. چیزی که فراتر از اختیار، اراده عقل وتلاش اوستـ معلوم است که انسان نباید منفعل باشد. معلوم است که انسان باید تمام تلاشش را برای تحقق خیلی آرزوها بکند اما یک چیزهایی را هم نمی‌شود تغییر داد. وقتی تمام تلاشت را کرده ای اما همسرت بیش از این باب طبعت نمی‌شود، او را بپذیر همان طور که هست. وقتی در خانواده کسی هست که هربار یک ایرادش مثل میخی در چشمت فرو می‌رود و تو نمی توانی سطح برخورد با او را کم کنی یا او را تغییر دهی، پس بپذیرش. بیخیال منیتت بشو. اگر همه ی ما در این قضایا فقط به قدر نهی از منکر وامر به معروف خودمان را دخیل می‌کردیم و تلاش بی مورد برای تغییر شرایط نمی کردیم، شاید امروز کمتر از زندگی وامانده بودیم وامیدوارتر بودیم. شاید در آن صورت کمی کمتر ازخدا و خلق، توقع داشتیمــ.. هرچند بعضی حقایق خیلی تلخند و فقط با جرعه های زهرمانند صبر، باید فرویشان داد. حقیقتی تلخ مثل مرگ جانکاه عزیزانــ @HOWZAVIAN
🔦 بازشناسیِ «خودشناسی» در عصر ربات‌ها ✍️ محمدجواد محمودی یکی از فناوری‌های مهمِ در حال گسترش و پیشرفت، تکنولوژی ربات‌سازی در بخش‌های گوناگون نیاز بشری است. امروزه ربات‌ها قابلیت انجام بسیاری از کارهای مهم و مورد احتیاج انسان را دارند، چه بسا در برخی فنون و تخصص‌ها از انسان نیز توانمندتر باشند. این فنّاوری به لحاظ صرفه قیمت و کیفیت عملکرد در برخی زمینه‌ها از به کارگیری نیروی انسانی نیز، توجیه اقتصادی بیشتری دارد و بعید نیست در آینده‌ای نه چندان دور در بسیاری از حرفه‌ها و مشاغل به جای انسان، ربات‌ها جایگزین شوند. امّا پرسشی بنیادین ذهنم را مشغول کرده؛ انسانی که خودش را فقط با حرفه و شغل و مهارت و کسب و کارش می‌شناسد نه چیزی بیشتر، در حالی که ربات‌ها می‌توانند همین کارها را با کیفیتی چه بسا بهتر صورت دهند، دیگر چه جایگاه و تعریفی می‌تواند برای خودش متصور شود؟! انسان، وسیله‌ای اختراع کرده وظایف را از خودش بهتر انجام می‌دهد، حال چه تعریف و مسئولیتی برای خواهد داشت؟! این پرسش، یکی چالش‌های مهم جامعه بشری در آینده‌ای نزدیک خواهد بود؛ اگر انسان خود را از این بی‌هویتی نجات ندهد... به عبارت بهتر، او مغلوب دست‌سازه‌ی خودش خواهد شد؛ اگر نتواند پیش از آن خود حقیقی‌اش را پیدا کند... «انسان» باید «خودشناسی»اش را از «خود» بازبینی کند تا «هویت» گمشده‌اش را بیابد!!! «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» سوره مبارکه ، آیه30 @HOWZAVIAN
🎈بادکنک بانمک! ✍️ محمدجواد محمودی یادمه یه زمانی، دنبال بادکنک‌های بزرگ بودیم تا بتونیم خیلی بادش کنیم و باهاش بازی کنیم. امّا بادکنک هر چقدر هم بزرگ باشه، با یه نوک سوزن میتّرکه، به همین راحتی! و عمر ما هم همینطوره؛ هر چقدر هم که بزرگ و قشنگ و پر از مال و شهرت و... باشه، با یه نوک سوزن، میتّرکه میره هوا! میدونی اون سوزن چیه؟ آفرین، «»... یه وقت که سرگرم بازی هستی و سرمست شادی، از یه جایی که اصلا فکرش رو هم نمیکنی، این سوزن میخوره به بادکنکت... باور نمیکنی؟! یه سری برو آرامستان شهرتون ببین اونایی که امروز رفتن زیر خاک، فکرش رو هم میکردن الان وقت سفرشون باشه؟! پس خیلی دلبسته این بادکنک بانمک نباشیم!!! چه خوب گفت شاعر: «دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ» «ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ» «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» سوره مبارکه ، آیه 57 @HOWZAVIAN
⚠️قرنی که گذشت... فردا وارد قرن جدید میشیم؛ خیلی ها از قرن قبلی وارد این قرن شده بودن و در همین قرن هم از قطار پیاده شدن؛ بعضی اما با اینکه در این قرن نوبت بلیط‌شون رسیده بود، دست بهشون فرصت نداد و در میانه راه، از قطار پیاده شون کرد، و امّا ما که مجال ورود به این قرن رو پیدا کردیم، از خودمان بپرسیم، چقدر احتمال دارد در این سفر پر ماجرا، به ایستگاه بعد برسیم؟! قرن‌ها بی‌رحم‌اند؛ با دور نشان دادن نزدیک، مرموزانه را می‌بلعند! خیلی از کودکان و نوجوانانی که این قرن را آغاز کردند، گمان نمی‌کردند بعد بیاید و آن‌ها نباشند!!! با خود می‌گفتند:«کو تا صد سال بعد!» و امروز اگر زنده باشند صد و اندی ساله‌اند... اگر زنده باشند... پس حواسمان به برگه بلیط‌مان باشد! (صلی‌الله‌علیه‌وآله): «حاسِبوا أنْفُسَكُم قَبلَ أنْ تُحاسَبوا پيش از آن كه مورد حسابرسى قرار گيريد، خود به حساب نفستان برسيد.» 🖌 @HOWZAVIAN
💠 دلنوشته‌ همسر یک طلبه پیرامون ترور چند طلبه در حرم مطهر حضرت رضا(ع) ✍️ زهرا کاردانی ✅ این را می‌دانید و شنیده‌اید که توی هر صنفی آدم خوب و بد هست. اما اینجا توی صنف تنها جایی‌ست که همه اعضا را به کردار آدم بده می‌شناسند و با دست نشانش می‌دهند. 📚 در سال‌های دور روایت های زیادی از کتک‌زدن و شکنجه‌کردن بچه‌ها در دیده‌ایم و شنیده‌ایم اما هیچ کس این صنف را به گری نمی‌شناسند. 👨🏻‍🎓 وقتی کسی می گوید که پدرش بوده، هیچ‌کس به خنده نمی‌گوید: «عه! بابای شما هم ترکه به دست بوده؟» 🧑🏻‍⚕ توی این سال‌ها بارها و بارها از زیر میزی گرفتن برخی ها، بی‌اخلاقی برخی پرستارها، روابط پیچیده و غیر اخلاقی برخی ها، کم‌فروشی کارخانه‌دارها، رشوه‌گیری برخی قاضی‌ها و... شنیده‌ایم. اما هیچ کدام را مطلقا نمی بینیم. ✴️ هنوز هم پزشک‌ها، پرستارها، قاضی‌ها و معلم‌ها و هستند و ما تشخیص می‌دهد که باید برای عده‌ای واژه استثنا را استفاده کرد. ‼️ اما اینجا، توی صنف ما همه به پای هم می‌سوزند. اگر خبر فلان نماینده مجلس و خورد و بردهایش بپیچد، از فرداش نگاه مردم روی قبای زمستانه همسر من سنگینی می‌کند. اگر گران شود، روغن نایاب و جوجه‌های یک روزه را در دارقوزآباد زنده زنده دفن کنند...شوهرم در بقالی باید به ده نفر پاسخ بگوید. چرا؟ چون هم‌لباس اوست. 🔰 فرقی نمی‌کند که ما از آقای رئیس‌جمهور چقدر باشد، اینکه گرانی بنزین اول از همه کمر نحیف ما را می‌شکند، اینکه ما مدت‌هاست رنگ گوشت قرمز را ندیده‌ایم، مهم نیست. مردم به است و چشم فقط لباس را می‌بیند. 💔 خانواده فشار زیادی را تحمل می‌کنند. این را فقط از تجربه زیسته خودم نمی‌گویم. ده سال است که دارم کنار طلبه‌های زیادی زندگی می‌کنم. محرومیت‌ها، سختی‌های زندگی، که گاهی تا اندرونی خانواده خودشان هم حضور دارد، ناامنی اجتماعی که گاهی از کودکی تجربه‌اش می کنند. ❓شما از چهارتا فرزند طلبه بپرسید که کجای زندگی‌اش بخاطر لباس پدرش خورده. اول از همه ! اگر بچه کند، معاون مدرسه گوشش را می‌کشد و می‌گوید: «بچه آخونده دیگه.» ‼️ اگر خوب درس نخواند، اگر توی با هم کلاسی بخواهد حقش را بگیرد. محال است توی جمعی بنشیند و یک بامزه‌ای پیدا نشود که با نیشخند بپرسد: «تو ام می‌خوای عین بابات بشی؟!» یک طور پلشت‌واری به بچه‌ات از همان اول می‌فهمانند که پدرش چه جایگاه دوست نداشتنی‌ای دارد. ⚠️ نتیجه‌ی محرومیت‌ها، نان و پنیر سق زدن‌ها، دوری‌کشیدن‌ها از بستگان و زندگی در هر روستای دور افتاده‌ای برای ما جز برچسب، و نگاه‌های سنگین نیست. ‼️ حواس همه نکته‌سنج‌های عالم که شغلشان توجه به جزئیاتی‌ست که دیگران نمی‌بینند، به همه چیز هست. الا اینکه و و بچه‌هایش هستند. ما هیچ کجای دسته‌بندی اخلاقی انسانی تربیتی آنها جایی نداریم. همین حالا که دارید این مطلب را می‌خوانید همه دارند توی توییتر و اینستا به هم تذکر می‌دهند که حواستان به جمعیت باشد که این وسط هیچ کاره‌اند. ⛔️ مراقب باشید مبادا صرفا بخاطر ضارب اتفاق دیروز، رفتارتان با این عزیزان عوض شود. خیلی هم خوب. من هم همین نظر را دارم. اما دلم می‌خواست یک نفر از همین‌ها که دینشان است، درباره آن سه نفر که با زبان در خون خودشان غلطیدند و خانواده هاشان که با خون دل کردند، حرف بزند. از دختر هشت ساله شهید اصلانی که نمی‌دانم توی دل کوچک تبدارش چه کربلایی ست... @HOWZAVIAN
🔴 درباره شیراز و تبریک به بانیان زن زندگی آزادی 🔸 دقیقا در چهلم فوت خانم امینی، همراه با چند حادثه مشکوک دیگر از جمله ریزش مجدد برج متروپل در آبادان، یکی از حرم‌های اهل بیت(علیهم السلام) توسط دشمنان تکفیری-وهابی مورد حمله سبُعانه‌ای قرار گرفت. تاکنون ۱۵ شهید و بیست و چند مجروح؛ شامل زنان، کودکان، نوجوانان و مردان؛ و در میان مجروحان نیز مادر و کودکی در آغوش هم و زخمی به روی زمین افتاده‌ بودند. 🔸 تبریک به بانیان «زن، زندگی، آزادی» که موفق شدند تا روسری را با خون این مادر و فرزندش از سرش جدا کنند تا این، طعم و را به بهترین وجه ممکن با گلوله‌های یک تکفیری بچشد. 🔗 متن کامل @HOWZAVIAN
🌱 آینهِ باطن ✍️ جواد رستمی آینه در زندگی روزمره ما کاربرد بسیار دارد تا در آراستگی ظاهر و رفع نقصان احتمالی یاری رساند. فقه الرضا صفحه ۳۰۸ از امام رضا(ع)نقل می کند {التفکر مراتک تریک سیئاتک و حسناتک} تفکر آینه توست، بدی ها و خوبی هایت را به تو نشان می دهد. همانطور که در حفظ ظاهر نیاز به آینه داریم برای آراستگی باطن هم استفاده از آن ضرورت دارد که آن آینه در فرمایش امام تفکر نام دارد. تفکر نسبت به اعمال و رفتار، بدی ها و خوبی ها را به ما نشان می دهد با رفع بدی ها نقصان از چهره باطن خویش دور می کنیم و با تقویت خوبی ها به آراستگی و زیبایی باطن خویش کمک می کنیم. تفکر در سبک زندگی اسلامی جایگاه ویژه ای دارد و از آن به عنوان یک عبادت با ارزش یاد کرده اند. وجود احادیث بسیار پیرامون فکر و تفکر حاکی از اهمیت این مقوله و تاثیر مثبت بر سبک زندگی انسان دارد. تفکر نسبت به اعمال و رفتار بعد از اقدام و عمل به نوعی حسابرسی از خویش محسوب می شود که این نیز در معارف دینی بسیار سفارش شده است بر این اساس می توان خطاها و اشتباهات خود را رصد کرده و نقاط ضعف خود را بپوشانیم و از سوی دیگر رفتار حسنه و گفتار نیک را تقویت کرده و به اصلاح سبک زندگی خویش بپردازیم. و اما تفکر پیش از اقدام و عمل هم مانع از انجام خطای احتمالی و نیز سبب تاثیر مثبت بر کمیت و کیفیت اعمال و رفتار انسان در هر زمینه ای می شود که با تفکر بعد از آن نقطه ای از کمال فکری انسان را به نمایش می گذارد. @HOWZAVIAN
🔸کلوخه‌ی غمعلی‌رضا مکتب‌دار 📌انسان که جای خود دارد، حتی حیوانات و گیاهان هم غم و شادی دارند. 📌نمی‌دانم، حیوان-از هر نوعش- شادیش را شاید با آواز و اندوهش را با ناله بروز دهد و گیاه، سرخوشی‌اش را با برگ و گل شاداب و اندوهش را با پژمردگی. 📌اما انسان؛ انسانی که رشد کرده و به بلوغ عقلی و عاطفی رسیده، شادی‌اش را نثار دیگران می‌کند و در فضا عطر شادمانی می‌پراکند، ولی آتش اندوهش را درون خویش پنهان می‌سازد و با آشکارساختن آن، چهره دل دیگران را سیاه نمی‌کند. 📌او از خون دل، درخت چهره را آبیاری کرده، سبز و شاداب نگاه می‌دارد، نه آنکه با سوز ناله‌اش، آتش به گلستان زندگانی دیگران اندازد. «با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش» (حافظ) 📌علی علیه السلام که دریاهای اندوه را لاجرعه سرمی‌کشید و دم برنمی‌آورد، در وصف مؤمن فرمود: «مؤمن، شادیش در چهره‌اش نمایان و اندوهش در قلبش پنهان است.» 📌و به قول هوشنگ گلشیری: «کلوخه‌ی غم را باید به آب دهان خیس کرد و به زبان هی چرخاند و چرخاند و بعد فرو داد. گفتن ندارد.» @HOWZAVIAN
🔶 منطقۀ جنگی ✍️ حجت الاسلام فلاح شیروانی، استاد عالی حوزه علمیه قم ☘️ کسانی که در متن تجربه نبودند، ممکن نیست لمس کنند که فرزندان جنگ چه قداست و پاکی‌ای را تجربه می‌کردند. خدا خیلی پایین آمده بود، جای تیر می‌انداخت و برایشان کمپوت باز می‌کرد و چشمه اشکشان را دریا کرده بود تا در لذت انسان بودن غرق مسرت و مستی شوند. بچه‌های جنگ نه جنگ را بلکه را تجربه می‌کردند و انسان را عزیز یافته بودند، بی‌دروغ. بارها و بارها به «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ»(اسرا، ٧٠)، صدق الله العلیّ العظیم می‌گفتند. ☘️ از نظر بچه‌های جنگ همه چیز درست بود، جز این که را نزدیک و نزدیکتر می خواستند. خدا را حسابی پسندیده بودند، از کارهای او سر در می‌آوردند، با اراده‌های او همراه می‌شدند و دائماً از خدا می‌آموختند. البته در نازها و دَلال‌هایشان گاهی سخنان شیرینی با او می‌گفتند. جانشان را وسط گذاشته بودند و خود را لوس می‌کردند : . غیر این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است، . در سراپای وجودت هنری نیست که نیست. 🔅 همه عظمت در این است که خدا را به هدیه می‌کرد، آری اصل ماجرا همین بود. هر کس جز این می‌فهمید یا جز این می‌فهمد، انسان گم‌کرده‌راه و بی‌استعدادی است. @HOWZAVIAN نویسا بمانید تا تا
✍️ استاد علی اکبر مظاهری 🔹 حس خجسته (۴) 🔸 خوراک جان (۳) 🔻 اشاره چون پاسخ به آن «آقای صاحب نام»، به طول انجامید و همچنان ادامه دارد، پرانتزی در میان پاسخ به ایشان باز می‌کنیم و به پرسشی که دربارهٔ همین موضوع «خوراک جان» رسیده است، پاسخ می‌دهیم و سپس موضوع اصلی را پی می‌گیریم. ⁉️ پرسش عزیزی «صاحب دل» پرسیده‌اند: آیا احوال ذاکران، با توجه به ذکرهایی که می‌گویند، متفاوت است؟ 🟢 پاسخ ما اگر چه ذکرها، همگی، آثاری نیکو بر جان‌ها می‌گذارند، اما هر جانی، ذکری را می‌طلبد و آن را بیشتر دوست می‌‌دارد و بر دلش بهتر می‌نشیند. از این روست که در مکتب اهل بیت - علیهم‌السلام - دعاها و اذکار، به‌فراوان است؛ بسیار فراوان، به‌ویژه در مدرسهٔ امام سجاد علیه‌السلام. این فراوانی، در هیچ مسلک و مکتبی، یافت نمی‌شود؛ مطلقا، حتما، یقینا‌. اگرچه ذکرها، مناجات‌ها، و دعاهای معصومان‌مان، نجواها و رازها و نازها و دلگویه‌هایی است میان خودشان و خدایمان، اما برای ما نیز «تعلیم» است؛ آموزش عشق‌ورزی با خدا. سطح و عمق و گوناگونگی ذکرها، بسیار است. از این رو، هرکس می‌تواند ذکر مناسب حال خود را بیابد و بگوید، و یا خود، ذکر و ذکرهایی از پیش خود بسازد. مهم آن است که ذکر و مناجات، بر دل و جان ذاکر و مناجات‌گر، بنشیند. آری؛ الفاظ و معانی ذکرها، در دل‌ها و ضمیرها، آثاری گوناگونه دارند. اگر این‌مقدار بیان ما برایتان کافی است و پاسخ سؤالتان را دریافتید، که خوب. وگرنه، بفرمایید تا بیشتر توضیح دهیم. به امید خدا. @HOWZAVIAN
📌 راه تضمینی فساد زدایی جوامع از کجا آغاز می‌شود؟ ✍️محمد مختاری "فقر و فساد و فحشا فراگیر شده بود. آتش جنگ همه جا زبانه مى‌كشيد و دنيا در باتلاقی سیاه و پر از مكر و فريب دست‌وپا می‌زد." سخت‌ترین ماموریت نجات انسان در بدترین شرایط بر دوش آخرین ناجی نهاده شد. از زمان حضور امدادگران قبلی مدت مدیدی می‌گذشت(مائده،۱۹) و ملّت‌ها در خواب عميقى فرو رفته بودند. فقر و فساد و فحشا فراگیر شده بود. آتش جنگ همه جا زبانه مى‌كشيد و دنيا در باتلاقی سیاه و پر از مكر و فريب دست‌وپا می‌زد. تازيانه‌ی پاییز بی‌رحمانه به جان درخت زندگى افتاده بود؛ برگهایش به زردى گراييده و از ميوه‌اش خبرى نبود. چشمه‌های آب حيات خشكيده و نشانه‌هاى هدايت كهنه و ويران شده بود. پرچم‌هاى هلاكت و گمراهى افراشته شده و زندگی چهره‌ی زشتی از خود را به نمایش گذاشته بود. باطن زندگی مردم را وحشت و اضطراب فراگرفته بود و بر ظاهر آن نیز شمشيرهاى ظلم و ستم حكومت می‌کرد.(نهج‌البلاغه، خطبه۸۹) نوش‌داروی آخرین فرستاده‌ی الهی، محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) چه بود؟ این طبیب دوار(نهج‌البلاغه، خطبه۱۰۸) برای درمان بیماران خودش چه نسخه‌ای پیچید؟ فرمود: «أَلا أُخْبِرُکمْ [أُنَبؤُکمْ] بِدآئِکمْ مِنْ دَوآئِکمْ؟ دَآؤُکـمُ الذنُـوبُ، وَ دَوآؤُکـمُ الإِسْتِغْفارُ.(بحار الانوار، ج ۹۰، ص۲۸۲) آیا درد و درمان شما را به شما خبر ندهم؟ درد شما گناهان، و دوا و درمانتان استغفار است. یعنی حتی سرت درد می‌کند، «دوآؤُکمُ الإِسْتِغْفارُ»، پایت درد می‌گیرد، دوای آن استغفار است، گوش و دندان درد می‌کند، «دوآؤُکمُ الإِسْتِغْفارُ». متن کامل @HOWZAVIAN
. آنکه را تدبیر نباشد، تقدیر چاره نبخشد! ..................................... ارزش آدما رو به ارزش چیزایی که ازش می‌ترسن بشناس! ..................................... ما؛ خاطرات در حال مروریم! ✍️ محمدجواد محمودی را در نگاشته بیشتر بخوانید @HOWZAVIAN
نامه‌ای از کاربران سلام انسان بی شباهت به «آب» نیست؛ اگر بخواهد زنده باشد و زندگی ببخشد، باید جریان داشته باشد؛ باید پیِ برخورد با سنگ‌ها و سختی‌ها را به تنش بمالد؛ باید شجاعت چشیدن گرم و سرد روزگار را داشته باشد؛ تا باران شود و بر جهان ببارد… و گرنه کسی که تحمل سختی‌ها را نداشته باشد، همچون آب ساکنی است که صدایش به کسی آرامش نمی‌دهد؛ با دیگران که کنار نمی‌آید هیچ، خودش را هم نمی‌تواند نجات دهد...! مرداب می‌شود و می‌گندد … 🖌خطیرآقاجانی🙏 @HOWZAVIAN
💠 لذت از زندگی ✍️محمدمهدی دستورانی 🔹یکی از عوامل عمل نکردن ما به مطلبی که می‌دانیم یا آرام نبودن و لذت نبردن از نعمتی که داریم، این است که تصویری از یک حالت و شرایط و نعمت خاصی را در پَسِ ذهنمان تصور کرده‌ایم و دائما منتظریم آن نعمت و شرایط مطلوب برایمان پیش بیاید؛ به خاطر همین به طور ناخودآگاه، لذت و حرکت ما مشروط به آمدن آن حالت و نعمت می‌شود و در ناخودآگاهمان اینگونه نوشته می‌شود: «تا به این شرایط و این نعمت نرسم، خوشحال نمی‌شوم و احساس خوشبختی نمی‌کنم. تا این شرایط برایم پیش نیاید، فلان کار را شروع نمی‌کنم، درس نمی‌خوانم، فلان رفتارم را ترک نمی‌کنم، فلان حرفه را یاد نمی‌گیرم». 🔸این مطلوب ما، گاهی شکل کمال‌گرایانه و افراطی نیز به خود می‌گیرد، بدون اینکه متوجهش بوده باشیم. 🔹این تصویر مطلوب ما، گاهی کاملا واضح و روشن است، گاهی هم به طور مرموزی، یک تصویر مبهمی است و باید کمی به آن فکر کنیم تا بفهمیم چه تصویری است. 🔸یکی از جلوه‌های این تصویر توهمی کمال‌گرایانه نیز همین است که دائما هرروز و در هر شرایطی که هستیم، منتظریم وضع بهتری پیش بیاید. وضع کنونی را دلمان نمی‌پذیرد و دنبال چیزی جدید و بهتر و کامل‌تر است. این یعنی وضع و نعمت‌های حاضرمان را به صورتی معمولی و پیش‌فرض تصور می‌کنیم؛ درحالی که توجه نداریم این حالت و شرایط و نعمت‌های کنونی ما، چقدر مطلوب و سرشار از نعمت و آرامش است؛ و چه بسا ممکن بود روزی آرزویشان را داشته باشیم. 🔹همین توهم ما باعث می‌شود از زندگیمان لذت نبریم، آرامش نداشته باشیم. یعنی مانعی کاملا توهمی و پوچ و غیرواقعی برای زندگی و رشد خودمان ساخته‌ایم! 🔸باید هر از گاهی بنشینیم با خودمان فکر کنیم چقدر از ناراحتی‌ها، بدحالی‌ها، دغدغه‌ها، نگرانی‌ها (استرس)، تلاش‌ها، حرص‌ها و عصبی شدن‌های زندگیمان از این جنس است؟ که به طرز عجیبی خواهیم دید بخش زیادی از آرامش زندگیمان را اینگونه هدر داده‌ایم. @HOWZAVIAN