.
✍️ همنویسی نویسندگان «تحریریه مجتهده امین»
🌹 همزمان با روز عفاف و حجاب
🖌 زهرا سعادت
💐حجاب، ارزش بخشیدن به دردانه هستی است، تا تیر شیطانی نگاه آلوده به گناه «فی قلوبهم مرض» دنیای مقدسشان را لکهدار نکند!
در کوچههای خاکستری، میراثدار چادر خاکی بانویی هستم که تنها مدافع حریم ولایت بود!
🖌 سمیه رستمی
💐هرگاه آزادیِ حمل سلاح تضمین امنیت جانی مردم آمریکا شد، آزادی حجاب هم تضمین آرامش روانی جامعه خواهد بود.
🖌 زهرا سرمیلی
💐من حجاب را از پنجرهی قلبم مینگرم
تو حجاب را از دنیای مجازی نگاه میکنی
فرق ما در دیدن است.
🖌 میناسادات حسینی
💐 من حجاب را از اسارت زنان در کربلا فهمیدم که در قالب اسارت، به اسیران واقعی درس حریت و آزادگی بخشیدند.
این لباس حوریان عرشی است که به وسیله حضرت حوراء به زمینیان ارث رسیده است .
با هواهای نفسانی تفسیرش نکنیم.
🖌 سیده زهرا عابدیان
💐 دوست خوب نعمت است، مثلا از آن جنس دوستانی که نصیب «لینالونا» شد؛ با آرامش، دلسوز، صبور و از همه مهمتر، با زبانِ خوش و با درایت، به تو بفهماند آنچه را که نیاز است. برای دعوت به حجاب، باید دوست خوبی بود.
🖌 نجمه صالحی
💐 و اما در روز حجاب، بانویی شایستهی ستودن است که برای عمق بخشیدن به ماهیتش، به عنوان یک فرد، تلاش میکند نه به عنوان یک کالا!
🖌 نازنین اسکندری
💐 چادر، بلندترین تاج جهان ست که سر و سیرت هر زنی را میتواند بیاراید؛ برایش نامه بنویسید و دعوتش کنید به مهمانی جهان «خویشتن».
🖋مهتا صانعی
💐نابینا آمده بود. بانو با حجاب به محضر مهمان آمد. باید از سلالهی حجاب به شأنیت حجاب رسید.
#حجاب
#عفاف
#بازنشر
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
تبلیغ_شبکهای_در_فضای_مجازی
به جمع حوزویان ویراستی بپیوندید👇
https://virasty.com/HOWZAVIAN
✍ برای مخاطبانمان کوتاه بنویسیم و گویا
#تحریریه_مدادالفضلاء
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
30.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مستند
💢 مستند از زبان حسین
♨️ویژه سالگرد ارتحال استاد محمد حسین فرجنژاد
♦️این مستند روایتیست از دغدغههای استاد محمد حسین فرجنژاد از زبان خود استاد که شاید برای رهپویان راه ایشان مثمرثمر واقع گردد.
#فرج_نژاد
#جهاد_تبیین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
@savad_rasaneh
#قلمدون
🌱 پای صحبتهای دلنشین و عالمانهی دکتر سید حسین شرف الدین، استاد حوزه و دانشگاه نشسته بودم.
🍀درباره مرحوم حسین فرجنژاد سخن به میان آمد، میگفت: شخص مرحوم فرجنژاد قابلیت جریانشدن را دارد، بیشتر شخصیتش را واکاوی کنید و دیدگاه و آراءش را به بررسی بنشینید.
🍃 و استاد به اینجا رسید که فرجنژاد و آوینی شباهتهای زیادی با یکدیگر دارند؛ هر دو خود را متعهد و مسئول معرفی میکردند، هر دو سختکوش و تلاشگر بودند.
#مدیر
#جهاد_روایت
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔻سیلی به اسلام
✍️ سرمقاله امروز همشهری به قلم حجت الاسلام علی مهدیان:
سخنان رهبری همیشه پر نکته و مهم است اما گاهی به جز حکیمانه بودن، میخکوب کننده و حیرت آور است، شبیه سیلی است که به یک انسان خواب آلود در سرما میزنند تا نمیرد. این بار سخنان ایشان با حوزه علمیه، یکی از همین موارد بود. نهیبی که بر سر حوزه های علمیه زده شد، جدی بود. متفاوت بود. پر از درد بود. هشدار درباره «سیلی خوردن اسلام» و نقش حوزه در این ماجرا نکته ای نبود که بتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد. او درباره تبلیغ به عنوان یکی از شوون جدی حوزه های علمیه به صراحت نالید که من «نگرانم». مساله را برای همه طلاب و حوزویان و علما و مراجع و نهادها و مسوولین حوزوی آشکارتر نمود و گفت تبلیغ در راس امور است. این یک سخن مهم و حیاتی بود.
باز عده ای سرشان را در لاک درس و بحث و هیات علمی و مدارج حوزوی و درسهای متداول روزانه شان فرو نکنند و خود را به نشنیدن نزنند و جملات او را تحریف نکنند و نگویند همین کارهایی که میکنیم خوب است.
حوزه باید بیدار شود. حوزه باید نطقش باز شود. حوزه بسیار جلو تر و ارتقا یافته تر از پیش از انقلاب است لکن بسیار عقبتر و جامانده تر از نیازهای امروز کشور.
در ماجرای اغتشاشات و حمله همه جانبه رسانه ای و فرهنگی دشمن سکوت علما و حوزویان و یا بیان سخنان دو پهلو و پر لکنت ، آزار دهنده بود. مساله های ذهن جوانان زیاد شده و تلاش ما عمامه به سر ها چند برابر نشده و باید نگران بود. نگران لعنتی بود که زمین و آسمان به عالمی میدهد که در هنگامه نیاز فکری جامعه، سکوت میکند.
راه چاره چیست؟ اولا باید باورهای خود را مرور کنیم. هویت طلبگی به پیشقراولی امت و امامت او است. همه امور دیگر شوون و لوازم همین هویت است. پس هر زمان نقشی اجتماعی پر رنگ تر میشود
ثانیا باید عموم طلاب و حوزویان «سبک زندگی» خود را بر این اساس ویرایش کنند. اگر در طول سال چند دهه خاص به تبلیغ اختصاص میدادند، اکنون باید برنامه ثابت روزانه برای تبلیغ در زندگی خود قرار دهند. همه طلاب کوچک و بزرگ.
ثالثا باید ارتباطات اجتماعی و فامیلی و خانوادگی خود را بر این اساس تشدید کنند و ارتباطات جدید اجتماعی ایجاد کنند.
رابعا باید حوزه های علمیه کاری کنند که همه مردم مبلغ شوند. جهاد تبیین یک جهاد همگانی است. حوزه باید این جهاد همگانی را حقیقتا فراگیر کند. هر کسی در این روزگار باید آنچه میداند و میفهمد در این جنگ شناختی مقابل دشمن بیان کند. روشنگری میتواند خطورات و وساوس را نابود کند.
خامسا نیاز به شناخت و اندیشه و زاویه نگاهی متفاوت و طلبگی به امور داریم. بدون زاویه نگاه درست قدرت تحلیل درست نخواهیم داشت، قدرت تهاجم به بنیادهای اندیشه غرب نخواهیم داشت. پس باید اندیشه متناسب با ماموریت جدید را بدست آورد. اگر جامعه محتاج «امید ایمانی» است معلوم است که زاویه نگاه عمیق و راهبردی توحیدی ضروری است. ویژگی فضای رسانه ای جدید، سطحی شدن و خالی شدن از پشتوانه های فکر و اندیشه است. باید صحنه از اندیشه های عمیق و راهبردی پر شود تا زاویه نگاه عمومی ارتقا یابد و قدرت تحلیل رشد کرده و فضا مملو از تبیین و بیان و نور شود.
حوزه باید در مستوای اندیشه رهبری جامعه وارد شود. اگر اسلام سیلی بخورد و از کبائر قدم به قدم قبح زدایی شود، شبیه علمای دوران سیدالشهدا متهم خواهیم بود. وقت برخاستن است. برخاستن همه خصوصا اهل علم....
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🍃 به بهانه دیدار رهبری با طلاب
✍️ حجت الاسلام دکتر احمد اولیایی
🔹 خدارا شاکرم که بعد از سال ها، بار دیگر دیدار مقام معظم رهبری نصیبم شد.
🔸 حاشیه خاصی وجود نداشت غیر از چند مورد غیر جدی؛
_ چند طلبه با کارت دیگری آمده بودند که این، نزد حراست دفتر خیلی صورت خوشی نداشت اما قطعا علاقه به دیدار باعث شده بود اینکار را بکنند.
_ برخی کارت ویژه داشتند و بدون صف و گرما وارد می شدند. به این، علیرغم اینکه توجیه دارد اما حس خوبی نداشتم. برخی افراد مشهور هم عادی وارد شدند.
_ یک نفر آخر جلسه دو درخواست داشت و بلند شد و فریاد زد؛ یکی آمدن آقا به قم که ظاهراً اجابت نشد. دوم، دریافت انگشتر که آقا قبول کردند.
_ مداحی بسیار خوبی ابتدای جلسه در حضور آقا انجام شد که جمعیت هم بخوبی اشک ریختند و عزاداری کردند. شعر، هم اهل بیتی بود و هم انقلابی (اشاره به فلسطین و قدس و انقلاب )
_ گزارش ۲۰ دقیقه ای آیت الله اعرافی بسیار فرمال و مانند گزارش های عامی بود که ظاهراً همه چیز خوب است. از شأن حوزه گفتند و اینکه حوزه حتی از نظر کمی! هم ارتقاء داشته. این آخری تعجب همه اطرافیان من را برانگیخت.
_ حدودا فکر کنم چهار بار ما را گشتند که واقعا هر بار جدی تر از دفعه قبل بود.
_ هیچ طلبه ای صحبت نکرد. (این، خود بحث مفصل می طلبد)
🔹 موضوع اصلی فرمایشات آقا لزوم قراردادن تبلیغ به عنوان اولویت اول حوزه ها بود. پیرامون چرایی این اولویت نکاتی فرمودند که به خاطر امکان رجوع به متن از آن می گذرم.
🔸 آنچه مرا واداشت تا در باب سخنان آقا بنویسم، نه تکرار مکررات بلکه اشاره به این نکته بود که من یک وسعت معنایی برای «تبلیغ» در سخنان امروز دیدم. وسعت معنایی ای که اگر نادیده گرفته شود، دستاویز خوبی خواهد بود برای انتقاد از بسیاری از نهاد های حوزوی.
🔸مقاممعظم رهبری منبر را به عنوان یک قالب سنتی و مهم تبلیغ ذکر کردند اما در کنار آن تحقیق (پژوهش) را نیز با ذکر مثال های فراوانی از کتب علما به عنوان قالب تبلیغی معرفی کردند. به عنوان مثال کتاب کاملا پژوهشی «اصول فلسفه و روش رئالیسم» علامه طباطبایی را یک کنش تبلیغی برای پاسخ به مارکسیسم ذکر فرمودند.
🔹 این تبیین در کنار دیگر فرمایشات آقا نشان می دهد، تبلیغ دایره وسیعی دارد. یعنی هر کنشی که خلاءی در دین را رفع کند، کنش تبلیغی ست. لذا اعزام مبلغ برای تصحیح قرائت نماز یک پیرمرد در روستا تبلیغ است، نگارش کتاب فلسفی و کلامی در یک پژوهشگاه برای پاسخ به اندیشه های باطل نیز تبلیغ است.
🔸 اتفاقا تأکید حضرت آقا مبنی بر مقابله با ریشه های فکری، اهمیت تبلیغ پژوهش محور را بیشتر نمایان می کند. واضح است که پژوهش باید ناظر به خلأ دینی بوده و ترجیحا نتایجش امتداد اجتماعی پیدا کند.
#رهبر_انقلاب
#جهاد_روایت
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
💠امام تبلیغ و تبلیغ امام
✍️ حجت الاسلام عباس بابائی
دیروز توفیق شد در جمع هزاران سرباز دلدادهی نظام، رهبر فرزانهی انقلاب را زیارت کنم.
حاشیههایی کوتاه را بر گفتار بلندش در ادامه میخوانید:
۱) زیباترین مدال؛
طلاب «مسئولان قلبی دین» هستند؛ (هشداری دلنشین به مسئولان رسمی دین، برای دیدن مسئولان مظلوم دین که بیشترِ بار تبلیغ را با دل و جان و البته با غربت و سختی به دوش میکشند.)
۲) الأهم فالأهم؛
تبلیغ اولویت اول حوزه است نه دوم؛ (تذکری جدی به بزرگان و اَعلامی که منبر و تبلیغ را فقط برای کمسوادها و کماستعدادهای حوزوی کنار گذاشتهاند!)
۳) راضی نیستم؛
امام جامعه که اتفاقاً امام تبلیغ هم هستند، از تبلیغ راضی نیستند؛(مقصر نخست، حوزه است.)
۴) منبر، افتخار است؛
بزرگانِ علما، منبر را کسر شأن نمی دانستند و با مردم سخن میگفتند؛ (حتی تصور اینکه مراجع و علمای بزرگ، دههی محرم منبر بروند، باز هم دلانگیز است و شوقانگیز.)
۵) تحجر در تبلیغ، ممنوع؛
استفاده از تنوع و راهکارهای نوین در تبلیغ، ضروری است؛ فضای مجازی، کارهای چندرسانهای، هوشمصنوعی و...(مصداقی جدید از امام حاضر برای تحجری که امام راحل در «منشور روحانیت» فرمود.)
۶) تبلیغ گام دوم؛
تبلیغ همیشه اولویت داشت، الان بیشتر؛ بخاطر حاکمیت یافتن اسلام.(چند درصد از خطباء برای تبلیغ در تراز نظام اسلامی، احساس تکلیف میکنند؟!)
۷) باز هم مردم همهکارهاند؛
پایهی قوام نظام مردماند و ایمان آنها؛ ایمان با تبلیغ استوار میشود؛ (و تبلیغ با حضور در میان مردم و بامردمبودن.)
۸) استحاله فرهنگی؛
غفلت از تبلیغ یعنی استحالهی فرهنگی و سیلی خوردن اسلام؛(استحالهی فرهنگی از تهاجم و شبیخون و ناتوی فرهنگی به مراتب خطرناکتر است! چرا هنوز عدهای احساس خطر نمیکنند؟!)
۹) میدانید با که سخن میگویید؟!
اگر مخاطب را نشناسید، تبلیغتان خنثی میشود.(شناخت با ارتباط همهجانبه حاصل میشود.)
۱۰) پدر، مادر! شما مقصرید!
در آشفتهبازار صداهای گوناگون، صدای انتقال معارف نسلی خانوادهها به انزوا رفتهاست؛(چقدر خانوادهها محتاجاند به روضههای خانگی!)
۱۱) رفیق بد در جیب جوان!
امروز همنشین بد، از هر زمانی به جوان نزدیکتر است؛(باز هم تعریض به مدیران ارشد نظام و متولیان فضای مجازی برای چندمین بار از تریبون رسمی و عمومی)
۱۲) بهترین دفاع، حمله است؛
باید صحنه را شناخت و به مبانی اصلی دشمن حمله کرد.(ای کاش حوزه، درسی ولو مطالعاتی برای دشمنشناسی بگذارد!)
۱۳) حیّ علی الجهاد؛
روحیهی جهادی همهجا جواب میدهد، بهویژه در تبلیغ؛ لازمهاش وسط میدانبودن و ناامیدنشدن است؛(کنج حجره و مدرسه نشستن و از مردم فاصلهگرفتن و با آنها نبودن، باعث انجام نشدن تکلیف و بالتبع دوری از خدا خواهدشد.)
۱۴) جوانان را دریابید؛
ابزار ترغیب جوانان را برای عملکردن به دین، فراهم کنید.(بهترین ابزار محبت است و درککردن)
۱۵) مسجد تراز یا خانهی سالمندان؟!
مسجد از جاذبههای تبلیغ است؛ مشروط به زندهبودن و شبانهروزیبودن!(حتی تصور این بیانات هم ذهن عدهای را خراش میدهد!)
۱۶) مهمترین نکته، کانونهای تبلیغی؛
قم جلودار شود برای تهیهی مواد تبلیغ و تنظیم شیوههای اثرگذار تبلیغ و تربیت مبلغ.(بعد از این همه سال، ایکاش متولیان حوزه کاری کنند که در سالهای بعد باعث خرسندی امام جامعه شویم.)
۱۷) میاندار اسلام؛
روحانیت باید وسط میدان باشد.(آیا ترغیب به آمدن وسط میدان بود یا تأکید بر ماندن در وسط میدان؟!)
#جهاد_روایت
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🌹🌹🌹🌹
باز جنگی نابرابر در برابر داشتند
دست امّا از سر چادر مگر برداشتند؟
گرچه چادرها به خون غلتیده و خاکی ولی
زیر چکمه بوی گلهای معطّر داشتند
دست بر ماشه نمیبردند این قزّاقها
شرم اگر که از حرم نه، از کبوتر داشتند..
لحظهای قبل از صدای وحشی فرمان تیر
کودکانی در کنار خویش مادر داشتند
چشم کاشیهای فیروزه به گنبد خشک شد؟
یا از اوّل طرح اِسلیمیِ پرپر داشتند؟
در وصیّتنامۀ سرخ شهیدان دیدهای؟
جملگی یک خواسته در سطر آخر داشتند
#زهرا_سپهکار
#حجاب
#واقعه_گوهرشاد
@shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مباهله جاويد
🔹 مباهله یک دعای فخرآور است؛ این مستقیماً مربوط به خود اهل بیت (علیهم السلام) است بعد کسانی که واقعاً شیعه خالص اند و اهل بیتی اند دعای اینها مستجاب می شود؛ اینها می شوند «خلیفة الله»!
🔹 ما در این دعای مباهله می گوییم خدایا! تو که دین خود را حفظ می کنی، جامعه را حفظ می کنی، به دست ما حفظ کن؛ نه اینکه ما ناظر بیگانه باشیم. دعا یک وقت است مستجاب است یک وقت است که به برکت شما مستجاب است؛ مباهله این است.
🔹 روز بیست و چهارم ذی حجه یا هر فرصتی که شد انسان می تواند جانشین، خلیفه، شاگرد و دست پرورده اهل بیت باشد و مباهله کند؛ بعد از اینکه حق برای او روشن شد و خودش طیّب و طاهر بود و چند روز روزه گرفت و آماده شد، بیاید در میدان مباهله و کاری که اهل_بیت کردند او بکند.
📚 سخنرانی در روز عید غدیر خم
تاریخ جلسه: ۲۷ تیر ماه ۱۴۰۱
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهرا(س)
#مباهله
#آیت_الله_جوادی_آملی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📝گریزی به تاریخچهی عفاف و حجاب
✍ سعید کرمی
سردمدارانِ زشتی و پلشتی و بی حیائی همواره با پاکی و حیا و نجابت مبارزه کردهاند اما زنان عفیف و مردان غیور ،محکم و استوار جلوی آنها قد عَلَم کردهاند و با استقامتی ستودنی از حریم عفت و غیرت دفاع کردهاند.
در طول تاریخ کهن ایران زمین،هیچکدام از طواغیت به اندازهی پهلوی اول نسبت به این امر ضروری دین، پلشتی به خرج نداده است...
🖇ادامه مطلب در صفحه نویسنده
#اجتماع_مردمی
#حجاب
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔸تبلیغ نسلی و خانوادگی
✍ علیرضا مکتبدار
📌روزی دوستی فاضل از من پرسید:
بهنظر شما در مواجهه با افکاری که ذهن جوانان، اعم از دانشجو و یا افراد عادی را پر کرده و آنان را به سراب رهایی از هرگونه باور و عقیده و سرانجام به سمت پرتگاه الحاد سوق میدهد، چه باید کرد؟
چه اسباب و عواملی باعث بیاعتنایی جوانان به آموزههای رهاییبخش دین و اشتیاق آنان به پذیرش پسماندههای اندیشههای اومانیستی و لیبرالیستی شده است؟
📌با پاسخ به سؤال دوم آن دوست فاضل، سخنم را آغاز کردم. به او گفتم از نظر من، مهمترین مؤلفه غایب در فرایند باورپذیرساختن آموزههای دین، هنر است. آری، هنر. هنر عرضه دین، با تمام جلوه های زیبایش به مخاطب.
هنر پیراستن دین از خرافهها و امور آویخته به دین که هیچ نسبتی با چهره دلربای دین ندارند.
📌هنر دین را به خدمت انسان درآوردن و زان پس، انسان را مشتاقانه پایبند دین کردن.
به او گفتم ما نیازمند فراگیری هنر اصلاح اجتماعی هستم، البته چنانچه پیشتر گوهر وجود خویش را هنرمندانه به زیباییهای دین آراسته باشیم.
📌به او گفتم تنها دانستن اصول و فقه و تفسیر و... بسنده نیست، باید انسان را شناخت، جامعه را شناخت، هنر را شناخت و خیلی شناختهای دیگر لازم است تا بتوان تصویر دین را آنگونه که شایسته است در آینهی جانها تاباند که در این صورت، هر دل پاکی آنرا پذیرا خواهد شد و هر جسمی، دوش خود را به آن خواهد سپرد.
🖇ادامه مطلب در دیباج
#تبلیغ
#رسانه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#گعده | #نویسندگان
▫️یازدهمین یکشنبهی مهارتی_تحلیلی فکرت؛
💠 گعده نویسندگان حوزوی و دانشگاهی
این هفته با عنوان:
«آنچه رهبری فرمود»
گفتوگوی آزاد نویسندگان درباره تبلیغ کارآمد
📆 زمان: یکشنبه ۲۵ تیرماه، ساعت ۱۷:۳۰
🏢 مکان: کافه جهاننما قم، صفاییه، کوچه ۳۷، پلاک ۱۱
با همکاری
🖌 باشگاه فکرت
🖌 تحریریه عصر زنان
🖌 کانون نویسندگان حوزوی
📣 اعلام حضور برادران به نشانی
🆔 @Aftabehazer
📣 اعلام حضور خواهران به نشانی
🆔 @mahta_sa
#گعده
#مهارت_رسانه
#پویش_نوشتن
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
وبگاه | فکرت | مدرسه فکرت | رادیوفکرت
در میدان تبلیغ، الگویی مثالزدنی بود...
✍ دانیال بصیر، سردبیر فکرت
استاد محمدحسین فرجنژاد از جمله اساتید و پژوهشگرانی بود که به دور از هیاهو و جنجال فقط بهدنبال تربیت انسان طراز انقلابی بود. خودش تربیت شده بود تا بتواند دیگران را تربیت کند. وقت گذاشته بود با خالقش تا بتواند وقت برای مخلوقاتش بگذارد. در حوزه پژوهش و تدریس، مسیری را دنبال میکرد که این دهههای اخیر اساساً کمتر در میان طیف اساتید و پژوهشگران دیده میشود؛ تمام همّ و غم ایشان، پرورش و تربیت انسانی در طراز انقلاب اسلامی بود. دائماً شاگردان، رفقا، همکاران و هر آن کسی که با او ارتباط داشت را تشویق به مطالعه، تفکر و تعمق در مسائل میکرد چرا که خودش اهل تفکر بود.
استاد فرجنژاد از آن دست متفکرانی بود که با شناختی عمیق از دین، فلسفه، کلام، فرهنگ و هنر، همیشه قلم را به دست میگرفت و همیشه با قدرت کلامش و با آن بیان شیوا و مجذوبکنندهاش، مبلّغ دغدغهای بود که کار انقلاب به دست من و شماست.
بر ماست که همیشه به خاطر و یاد داشته باشیم، روزی روزگاری، استاد انقلابی را درک کردیم که بیشتر از هرکسی درد انقلاب را داشت و هیچگاه منادی یاس و ناامیدی نبود؛ دایره انقلاب را تنگ نمیدید؛ به دنبال محبوبیت عمومی نبود؛ از طردشدن هراسی نداشت؛ دوستان انقلابی را دور خودش جمع میکرد؛ تبلیغ دین و انقلاب در دستور کارش بود؛ پرخروش بود ولی آرام و در میان میدان بود ولی بیحاشیه.
دومین سالگرد ارتحال استاد و خانواده گرامیشان
#محمدحسین_فرجنژاد
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
هدایت شده از خط حزب اللّه
📣 خط حزبالله ۴۰۱ | اکسیر «تبلیغ» در مبارزه تمدنی
🔹 چهارصد و یکمین شماره هفتهنامه خطحزبالله، با عنوان «اکسیر «تبلیغ» در مبارزه تمدنی» منتشر شد.
📝 سخن هفته این شماره خطحزبالله به مناسبت دیدار اخیر جمعی از مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور با رهبر انقلاب، به این پرسش پاسخ داده است که اهمیت و ضرورت توجه ویژه به تبلیغ در شرایط امروز و آینده چیست؟
🔸گزارش هفته این شماره خط حزبالله با عنوان «مهدتناقض» نگاهی به معیارهای دوگانه غرب در ادعاهای آزادی و حقوقبشر، داشته است.
🌷 شماره این هفته خط حزبالله به روح مطهر شهید مدافع حرم سجاد عفتی تقدیم میشود.
📥 نسخه PDF👇
"برسد به دست دختر مریم"
✍سبحانی
ماجرا دقیقا بعد از مرگ مادرت شروع شد! تا قبل از آن، نمیدانستم انسانی با این شکل و شمایل بر روی کرهی زمین وجود دارد. شاید بگویی طبیعیست که از آن جمعیت میلیاردی کرهی زمین، خیلیها را نشناسیم، اما برای من و مادرت اوضاع فرق میکرد؛ او به چیزی رسیده بود که این روزها برای چال کردناش کمر همت بستهاند.
برای منی که حال و هوای دنیا به دلم نمینشیند؛ مهم است که یک زن «مادری» را بفهمد؛ کشف کند و برای رسیدن به آن از خودش بگذرد؛
این شد که مادرت از تمام آن جمعیت ناشناختهی میلیاردی، برایم شناخته شد.
اگر حساب و کتابم درست باشد باید الان سیزده ساله باشی، تبعهی آمریکا و عاشق آواز.
سیزده سالگی مادرت در تهران گذشت، خودش میگفت آن روزها، عشق رمان بود، فکر میکرد روزی نویسنده میشود؛
ولی نشد عجیبتر اینکه در سی سالگی حتی به آن فکر هم نمیکرد. بخواهم با خودم مقایسه کنم منِ سیزده سالهام، اصلا نمیدانست رمان چیست و منِ سی سالهام رمانخوان شد و نویسنده.
میدانستی به حال دنیا فرقی نمیکند چه میشویم ولی برای روزی که شمس و قمر جمع میشود فرق میکند که برای کِه، چه شدیم؟
حالا با این وضع تو چه میشوی؟ برای که میشوی؟
راستی، عکسهای مادرت را دیدهای؟!
مدل لباس بچگیهایش هنوز برای من تازگی دارد نه فقط من، برای اغلب ایرانیها. به گمانم صدسال هم بگذرد باز هم تن دخترکان خردسال ایران، پیراهن چیندار، گلگلی با آرایش موی دم اسبی را خواهیم دید.
شاید به این خاطر باشد که دوران بچگی دوران بیشیلهوپیله و یک رنگیست. اما راستش را بخواهی تیپ نوجوانیاش، مرا رنجاند، نه اینکه لباس مادرت بد باشد، نه!
آن مانتوهای اُپلدار گله گشاد و بلند کجاو این نیم متر پارچه که به زور تنمان را در آن، جا میدهیم آن هم بدون بستن دکمه، کجا؟
مادرت با همان روسری، دو مدال طلای جهانی به ارمغان آورد! روسری که این روزها عار شده برای خیلیها!
دمده شده برای ملتقطها!
و له شده زیر پای مصلحتاندیشیها!
دورهی «توسعه» است دیگر، باید با سازَش برقصی و بیخیال شوی از اصولی که وصلت میکند به ابدیت به اکسیر جاودانگی و الّا محکوم میشوی به تحجّر و خشکی مقدسی و اینجور حرفها!
از مدالهای مادرت گفتم، دختری از ایران در مدرسهی فرزانگان تهران نبوغش شکوفا شد! برای مادرت اهمیت نداشت که تو در ریاضی نابغه شوی ولی درست فکردنت برایش مهم بود که ندیده و نشناخته نگویی که هیچ سردَر نمیآورم؛ شاید اگر خداوند به او عمر بیشتر میداد زمینهاش را برایت فراهم میکرد، مثل ایران که برایش مهم بود مادر رمانخوانت با استعداد ریاضی، درست فکر کند و زمینهاش را هم فراهم کرد؛
همانی که بعد از مرگ مادرت، کلی زخم زبان شنید آن هم از خود شهروندهایش با همین گوشهایم میشنیدم که میگفتند:
«ببین با آدم چه میکنند که فرار را بر قرار ترجیح میدهد و در غربت میمیرد»و...
کاش مادرت بود و جوابشان را میداد که ایران، دانههای مستعد را به ثمر نشاند و دیگری درو کرد!
کاش بودو میگفت که با اینکه دانش آموز سال سوم بیشتر نبوده، برده بودنش کنار دانشجوهای شریف با آن اساتید سطح بالا! بدون کنکور تا ارشد پذیرشش کردند و هزاران مورد دیگر.
مادر است دیگر، «ایران» را میگویم که با تمام لگدها هنوز دارد مادری میکند؛ همان مقتدر مظلومی که من میشناسم و تو نه! نمیدانم مادرت چرا قصد رفتن کرد؟ شاید توصیهی استادش بوده باشد! شاید هم روحیهی جستجوگرش! شاید هم همان وعدهی پیشرفتی که آب میکند دلها را!با این حال، کامنتهای بعد از فوت مادرت را که میخواندم یکی گفته بود: افتخار ایران!
نمیدانم مادرت هنگام فوت، افتخار ایران بود که اولین نمرهی کامل المپیاد ریاضی را گرفت یا افتخار هارواردی که در آن تدریس داشت و یا افتخار جامعهی زنان که برای اولین بار یک زن، جایزهی «فیلدز» را ازآن خود کرد!
برای من اما، افتخار مادرت به «مادری» مهمست؛ همان که حساب و کتابش را از بقیه برایم جدا کرد. «مادری» که این روزها ما را با لطایف الحیل از آن دور کردهاند.
آنقدر که یا دوست نداریم بچهدار شویم یا اگر هم بشویم روانهی مهدکودکها میکنیم که مسببات خوشحالی این «توسعه»ی بی پدر را فراهم کنیم و برای همه هم شاخ و شانه میکشیم تا بازی سرکاری جنسیت را به نفع خود پایان دهیم. به نظرت میارزد؟ آن هم برای این دنیا که نه وفا سرش میشود و نه قول و قرار! جواب مادرت با وجود اختلاف مبنایی که با او دارم، عجیب به دلم نشست آنجا که بدون تعارف در مصاحبه گفت:«اگر کسی فکر کند که هم میتواند یک خانواده خیلی خوب و با ارتباط قوی داشته باشد، هم کار به همان سرعت قبل پیش برود اینطور نیست، باید به هر حال هزینه کند»حالا با تمام این حرفها هنوز، به هزینهای که برای مادری تو خرج کرد، فکر میکنمآنا! تو هم فکر میکنی؟
#مریم_میرزاخانی
@AFKAREHOWZAVI