59.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩
👌 افتخارم اینه که هر جا میرم، به من میگن « شاعر حضرت علی اکبر »
✍ می نویسم ز تو تا روز قیامت شاید
بنویسند مرا جزو غلامان شما
⚔ یک تکه در آن طرف رها افتاده
یک تکه به زیر دست و پا افتاده
از گشتن بین نیزه ها خسته شدم
این تکه آخرت کجا افتاده ؟
🔥 حق بده بر پدرت تا به تو وابسته شود
چون که در خیمه او حضرت طاهایی تو
بردن پیکر تو کار عبا بود فقط
چون که می دید پدر که اربا اربایی تو
🌨 تا خودم باهاش گریه نکنم نه برای کسی می خونم نه برای مداحی ...
#محمدحسین_صفرخانلو
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
حوزه علمیه استان البرز
@HowzehAlborz
🏴
۲ نظامی در عراق گردان ۵۰۰ نفره را شکست دادند
🔹گزارشهای تازه از عراق حاکی از آن است، پس از آنکه عبیداللهبنزیاد به عمرسعد دستور داد تا بر کاروان بنیهاشم سخت گرفته و آب را روی آنها ببند، ابنسعد به یکی از فرماندهانش بهنام عمربنحجاج ماموریت داد تا این فرمان را اجرایی کند. ابنحجاج با گردانی ۵۰۰ نفره متشکل از نظامیان ردهبالا و سواره، در کنار رود فرات مستقر شد و مانع دسترسی سپاه حسینبنعلی به آب شده.
🔹با این عمل که نوعی جنایت جنگی محسوب میشود، تمام کاروان بنیهاشم از جمله زنان و کودکان در مضیقه و تنگنا قرار خواهند گرفت. گفته میشود وساطتهای چند تن از اصحاب حسینبنعلی که از آشنایان برخی از نظامیان سپاه ابنسعد هستند، بیفایده بوده و ابنحجاج اجازۀ دسترسی به رود فرات را نداده.
🔹در پی این سختگیریها و پس از گذشت مدتی از این جنایت، حسینبنعلی به برادرش عباس دستور داده تا بههمراه دیگر اعضای کاروان، طی عملیاتی شبانه دیوارۀ نظامیان دشمن را بشکند و به رود فرات برسد تا برای کاروان آب بیاورد.
🔹منابع محلی نوشتهاند عباسبنعلی که از نظامیان و جنگجویان نامی دنیای اسلام است، به همراه شخصی به نام نافعبنهلال، توانستهاند ۲ نفری تمام گردان ۵۰۰ نفرۀ ابنحجاج را فراری داده و عقب برانند تا پیادگان سپاه بنیهاشم منابع آبشان را از رود فرات پر کنند.
🔹در پی این شبیخون و شکست سنگین ۵۰۰ نظامی عبیدالله در برابر ۲ نظامی حسین، عمرسعد جبهۀ رود فرات را تقویت کرده تا سپاه بنیهاشم دیگر نتواند به آب دسترسی پیدا کند.
جنگ بزرگ در عراق فردا آغاز میشود
🔹طبق آخرین اطلاعات رسیده از کربلا، پس از آنکه عمرسعد اطمینان یافت که حسینبنعلی بههیچروی قصد بیعت با یزید را بهخاطر فسق و حکومت نامشروعش ندارد، در روز نهم محرم به لشکریانش دستور داد مهیای حمله به سپاه بنیهاشم شوند.
🔹گفته میشود حسینبنعلی در جمع یارانش برای آخرینبار سخنرانی کرده و گفته این آخرین روزی است که آنها در این دنیا زندگی میکنند و تمامشان فردا کشته خواهند شد. با این حال یارانش با او برای همراهی در جنگ دوباره بیعت کردهاند.
🔹برخی منابع نوشتهاند که عدهای انگشتشمار از سپاه عمرسعد هم بعد از شنیدن سخنان حسینبنعلی و دیدن ناجوانمردی ابنزیاد، به جمع اصحاب بنیهاشم پیوستند. حسین طی سخنانی گفته که عبیدالله پیشنهاد او را برای بازگشت نپذیرفته و مجبورش کرده یا بیعت را بپذیرد یا کشته شود و او هرگز ذلت را نخواهد پذیرفت.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
حوزه علمیه استان البرز
@HowzehAlborz
🏴
.
♻️ ریشۀ اصلیِ قیامِ امام حسین
🖋 حضرت آیتالله سیّدعلی خامنهای
[۱]. نه میتوانیم بگوییم که حضرت برای «تشکیلِ حکومت» قیام کرد، و نه میتوانیم بگوییم حضرت برای «شهید شدن» قیام کرد. امام حسین - علیهالسّلام - هدفِ دیگری داشت که رسیدنِ به آن «هدف»، حرکتی را میطلبید که این حرکت، یکی از این دو «نتیجه» را داشت. پس حکومت یا شهادت، هیچکدام «هدف» نبودند، بلکه دو «نتیجه» بودند.
[۲]. هدف آن حضرت عبارت بود از انجامدادنِ یک «واجبِ عظیم» از واجباتِ دین که آن را هیچکس قبل از امام حسین انجام نداده بود؛ نه رسولِ اکرم این واجب را انجام داده بود، نه امیرالمؤمنین، نه امام حسن؛ چون زمینۀ انجامِ این واجب، در زمانِ امام حسین پیش آمد.
[۳]. دو نوع انحراف وجود دارد: گاهی مردم، فاسد میشوند، امّا احکامِ اسلامی از بین نمیرود، امّا گاهی هم مردم، فاسد میشوند، هم حکومتها، هم علمای دین، بهطوریکه حقایقِ اسلام، تحریف و منکر را معروف و معروف را منکر، و خطّ اسلام را «صدوهشتاد درجه» عوض میکنند. آن حکم، حکمِ «تغییرِ وضع» و «تجدیدِ حیات»، یا بهتعبیرِ امروز، «انقلاب» است که مربوط به «برگرداندنِ جامعۀ منحرف به خطّ اصلی» و «تضمینکنندۀ زندهشدنِ اسلام» است، بعد از آنکه مُشرف به مردن است، یا مرده و ازبینرفته است. مسأله این است که اگر جامعۀ اسلامی «منحرف» شد و این انحراف، بهجایی رسید که «خوفِ انحرافِ کلّ اسلام» بود، تکلیف چیست؟!
[۴]. افزونبراینکه باید انحرافِ اساسی در دین رخ داده باشد، شرطِ دیگرِ انجامِ این حکم، آن است که «زمینه» و «موقعیّت» برای انجامِ آن، مساعد باشد؛ چون خدایمتعال، به چیزی که «فایده» ندارد و «اثر» نمیبخشد، تکلیف نکرده است. البتّه مراد از فراهمبودنِ موقعیّت، این نیست که «خطر»ی در پی نباشد، بلکه غرض این است که «پیامِ» قیام، به مردم منتقل خواهد شد و مردم خواهند فهمید و در اشتباه، نخواهند ماند. وجودِ «خطر»، این «تکلیف» را ساقط نمیکند، بلکه انجامِ این تکلیف، همیشه توأم با خطر است. در زمانِ ما، امام خمینی نیز از خطر نهراسید و هدف و تکلیفِ خود را قیام دانست. ازاینرو، انقلابِ اسلامی، پرتوی از قیامِ عاشورا است، با این تفاوت که آن قیام به نتیجۀ شهادت انجامید و این انقلاب، به نتیجۀ برپاییِ حکومتِ اسلامی.
[۵]. در زمانِ امام حسین - علیهالسّلام - هم «انحرافِ اساسی در اسلام» بهوجود آمد و هم «فرصتِ مساعد برای اثرگذاری» پیدا شد. اوّلاً، بعد از معاویه، کسی به حکومت رسید که حتّی «ظواهرِ اسلام» را هم رعایت نمیکرد، چنانکه اهلِ شُرب خَمر و فسادهای جنسیِ واضح و شعرسرایی بر رّد دین و مخالفتِ علنی با اسلام بود، ولی چون بهعنوانِ ریاست بر جامعۀ اسلامی در قدرت قرار گرفته بود، نمیخواست اسمِ اسلام را براندازد. حاکمِ فاسد، جامعه را نیز فاسد میکند؛ چون بر جامعه و مردم، اثر میگذارد. ثانیاً، «زمینه» هم آماده است؛ یعنی فضای جامعۀ اسلامی، طوری است که ممکن است «پیامِ» امام حسین به گوشِ انسانها در همان زمان و در طولِ تاریخ برسد، درحالیکه اگر در زمانِ معاویه، امام حسین میخواست قیام کند، پیامِ او دفن میشد؛ زیرا سیاستها بهگونهای بود که مردم نمیتوانستند حقّانیتِ سخن را دریابند. ازاینرو، ایشان ده سال در زمانِ خلافتِ معاویه، امام بود، ولی قیام نکرد.
[۶]. امام حسین قیام کرد تا آن واجبِ بزرگی را که عبارت از «تجدیدِ بنای نظام و جامعۀ اسلامی»، یا «قیام در مقابلِ انحرافاتِ بزرگ در جامعۀ اسلامی» است، انجام دهد، که این خودش، یک «مصداقِ بزرگِ امربهمعروف و نهیازمنکر» است.
[۷]. آن حضرت در مناسبتهای مختلف، به همین معنا اشاره کرده است: وَعَلَی الاْسْلامِ الْسَّلامُ اِذ قَدْ بُلِيَتِ الاْمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ يَزيدَ
دیگر باید با اسلام، خداحافظی کرد، آن وقتیکه اسلام به حاکمی مثلِ یزید، مبتلا گردد.
وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّی وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ
و همانا من براى سركشى و خودنمایی و فساد و ظلم، قیام نكردم، بهیقین كه من برای اصلاح در میانِ امّتِ جدّم، قیام كردم و میخواهم به نیكی، سفارش و از بدی، نهی كنم، و مطابقِ سيرۀ جدّم، و پدرم علىبنابىطالب رفتار مینمایم.
وَ أَنَا أَدْعُوکُمْ إِلى کِتابِ اللّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ، فَاِنَّ السُنَّةَ قَدْ أُمیتَتْ، وَ إِنَّ الْبِدْعَةَ قَدْ أُحْیِیَتْ
و من شما را به کتابِ خدا و سنّتِ پیامبرش فرا مىخوانم؛ چراکه سنّتِ او را میرانده و بدعت را زنده کردند.
(در خطبههای نمازِ جمعه، ۱۹ خرداد ۱۳۷۴).
حوزه علمیه استان البرز
@HowzehAlborz
🏴
🚩
قسمی از زیارت ناحیه مقدسه:
▪️أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ
سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده
▪️أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ
سلام بر آن گونه خاک آلوده
▪️أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ
سلام بر آن بدنِ جامه به غنیمت رفته
▪️أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ
سلام بر آن دندان هایی که با چوب خیزران زده شده
▪️أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ
سلام برآن سرِ بالاى نیزه رفته
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
حوزه علمیه استان البرز
@HowzehAlborz
🏴
ساعت حدود ۹ صبح عاشورا/ کوفیان اولین تیرها را به سمت سپاه امام (ع) پرتاب کردند
🔹روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟
🔹عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد.
🔹اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند.
🔹امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره ای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق مشخص نیست تعداد کشتههای تیراندازی با تعداد کشتههای حمله اول ۵۰ نفر ذکر شده است.)
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
حوزه علمیه استان البرز
@HowzehAlborz
🏴
ساعت حدود ۱۱ صبح عاشورا / نبرد تن به تن و دفع حملات کوفیان
🔹بعد از این حملات، امام(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود.
🔹انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام(ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
🔹یک بار هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
حوزه علمیه استان البرز
@HowzehAlborz
🏴
♦️ساعت حدود ۱۲/اذان ظهر روز عاشورا
🔹حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشتهاند امام(ع) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد.
🔹امام(ع) از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
🔹امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
حوزه علمیه استان البرز
@HowzehAlborz
🏴
♦️حدود ساعت ۱۳
🔹۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر پسر امام حسین(ع) بود. البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
حوزه علمیه استان البرز
@HowzehAlborz
🏴
♦️حدود ساعت ۱۵
🔹امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
🔹امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. بعد از شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
🔹در مقاتل نوشته اند زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن (ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
حوزه علمیه استان البرز
@HowzehAlborz
🏴
♦️حدود ساعت ۱۷
🔹بعد از شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشته اند تمام این افراد بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
🔹غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمهها گذاشت.
🔹یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد.
🔹نزدیک غروب آفتاب است . سر امام را جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
حوزه علمیه استان البرز
@HowzehAlborz
🏴