#داستان_روایی
⚠️ خودت رو گُم نکن
#عثمان_بن_عیسی می گوید :
#امام_صادق علیه السلام فرمود :
روزی مرد ثروتمندی خدمت #پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله رسید و در کنارشان نشست .
در این هنگام مرد فقیر و بدلباسی آمد و در کنار آن مرد ثروتمند ِ خوش لباس نشست .
بلافاصله مرد ثروتمند خود را به کناری کشید و لباس خود را جمع کرد .
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود :
آیا ترسیدی از #فقر او چیزی به تو برسد که خود را از او کنار میکشی و فاصله میگیری ؟!
مرد توانگر گفت : خیر !
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
آیا میترسی که از مالت چیزی به او برسد ؟!
گفت : خیر ! این هم نیست .
فرمود : ترسیدی لباست کثیف شود ؟!
گفت : خیر !
فرمود : پس چرا هنگامیکه او در کنارت قرار گرفت ناراحت شدی و خود را جمع کردی ؟
آن مرد عرض کرد :
ای رسول خدا ! من #همنشینی دارم که هر زیبایی را در نظرم زشت جلوه میدهد و هر زشتی را زیبا میکند .
اینک نصف دارایی خود را به او میدهم .
رسول خدا صلی الله علیه و آله به آن مرد فقیر فرمود : از او قبول میکنی ؟
گفت : خیر نمیگیرم .
مرد ثروتمند گفت : چرا؟!
گفت : برای اینکه می ترسم دچار همان چیزی شوم که تو به آن مبتلا شدی .
🗂منبع :
كافی ، ج ۳ ، ص ۶۵۶
الوافی ، ج ۵ ، ص ٧٩٢
🌐 alghadirhowzeh.com
🆔️ @howzehalghadir