eitaa logo
حوزه علمیه امام جعفر صادق( علیه السلام)
306 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
7.1هزار ویدیو
69 فایل
حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام مفتخراست تا کانال ارتباطی خودرا به علاقمندان به دین مبین اسلام معرفی نماید.
مشاهده در ایتا
دانلود
👆 عقده گشایی از شهدا به سبک روزنامه قانون! 🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا 🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت‌های در جمع علمای سیستان و بلوچستان بعد از دستگیری و قبل از اعدام. ببینید برخورد علمای اهل سنت چقدر سنجیده و منطقی است. انتشار جهت روشنگری و بصیرت افزایی و شناخت قوم بلوچ و سنی @twiita
[4/10, 7:57 AM] Mohsen: وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ (13) و (ياد كن) زمانى كه لقمان به پسرش در حال موعظه ى او گفت: فرزندم! چيزى را همتاى خدا قرار نده، زيرا كه شرك (به خدا)، قطعاً ستمى بزرگ است. - شيوه هاى تربيتِ فرزند را از بزرگان بياموزيم. «و اذ قال لقمان لابنه» - در موعظه بايد ابتدا، ذهن و حواسّ شنونده را به خود متوجّه كنيم. «يا بنىّ» - موعظه بايد بر اساس حكمت باشد. «و لقد آتينا لقمان الحكمة... و هو يعظه» - فرزند، به نصيحت نياز دارد. از فرزندانمان غافل نشويم. «قال لقمان لابنه» - در تبليغ، ابتدا از نزديكان خود شروع كنيم. «قال لقمان لابنه» - از بهترين راه هاى تربيت صحيح فرزند، گفتگوى صميمى با اوست. «و هو يعظه يا بنىّ» - از رسالت هاى پدر نسبت به فرزند، موعظه است. «قال لقمان لابنه و هو يعظه» - با نوجوان بايد با زبان موعظه سخن گفت، نه سرزنش. «و هو يعظه يا بنىّ» - موعظه بايد با محبّت و عاطفه همراه باشد. «يا بنىّ» - يكى از شرايط تأثير موعظه، احترام و شخصيّت دادن به طرف مقابل است. «يا بنىّ» - در ارشاد و موعظه، مسايل اصلى را در اولويّت قرار دهيم. «يعظه... لاتشرك» - مهم ترين و محورى ترين بُعد حكمت، توحيد است. «آتينا لقمان الحكمة... قال... لاتشرك» - شرك، بزرگ ترين خطر و اصلى ترين مسئله است، در نزد خداوند، همه ى دنيا متاع قليل است، «متاع الدنيا قليل»(233)، ولى شرك ظلم عظيم است. «لظلمٌ عظيم» يعنى اگر همه ى دنيا را به كسى بدهند كه مشرك شود، نبايد بپذيرد. - مواعظ خود را با دليل و منطق بيان كنيم. «لاتشرك... انّ الشرك لظلم عظيم» معناى شرك شرك، معناى وسيع و گسترده اى دارد كه بارزترين آن شرك به معناى بت پرستى است و اين نوع شرك، به فتواى فقها موجب خروج از جرگه ى دين و سبب ارتداد انسان مى شود. شرك معانى ديگرى نيز دارد: اطاعت بى چون و چرا از غير خدا و يا پيروى از هواى نفس كه قرآن مى فرمايد: «و لقد بعثنا فى كلّ امّة رسولاً ان اعبدوا اللّه و اجتنبوا الطاغوت»(234) و همانا فرستاديم در هر امّتى رسولى، كه خدا را عبادت كنيد و از طاغوت اجتناب كنيد. يا مى خوانيم: «أفرأيت من اتّخذ الهه هواه»(235) آيا نديدى كسى كه هواى نفس خود را خداى خود قرار داده است. در قرآن بيش از 100 مرتبه عبارتِ «دون اللّه» و «دونه» آمده است، يعنى اطاعت و پرستش غير خدا شرك است. مؤمنان نيز در مواردى كه به غير از فرمان الهى و معيارهاى الهى عمل مى كنند، از مدار توحيد خارج مى شوند. «و ما يؤمن اكثرهم باللّه الاّ و هم مشركون»(236) يعنى اكثر مؤمنان، مشرك نيز هستند و تكيه گاه هاى غير الهى دارند. در روايت آمده است كه اين گونه شرك، از حركت مورچه در شب تاريك بر سنگ سياه پوشيده تر است. بنابراين شرك، تنها بت پرستى نيست، بلكه وابستگى به هر قدرت، مقام، مال، مدرك، قبيله و هر امرى كه در جهت خدا نباشد، شرك است. آثار شرك 1. حبط عمل: شرك، كارهاى خوب انسان را از بين مى برد، همان گونه كه آتش، درختانِ سبز يك جنگل را از بين مى برد. قرآن، خطاب به پيامبر مى فرمايد: «لئن اشركت ليحبطنّ عملك»(237) اگر مشرك شوى، تمام اعمالت نابود مى شود. 2. اضطراب و نگرانى: هدف يك فرد خداپرست و موحّد، راضى كردن خداى يكتاست كه زود راضى مى شود؛ امّا كسى كه به جاى خدا در فكر راضى كردن ديگران باشد، دائماً گرفتار اضطراب و نگرانى است. زيرا تعداد مردم زياد است و هر كدام هم خواسته ها و توقّعات گوناگونى دارند. حضرت يوسف عليه السلام در زندان به دوستان مشرك خود فرمود: «أأرباب متفرّقون خير أم اللّه الواحد القهّار»(238)، آيا چند سرپرست و ارباب بهتر است يا يك خداى واحد. قرآن مى فرمايد: مثال كسى كه از خدا جدا شود، مثال كسى است كه از آسمان پرتاب شود و طعمه ى انواع پرندگان قرار گيرد و هر ذرّه ى او به مكان دورى پرتاب شود. «و مَن يشرك باللّه فكانّما خَرَّ من السماء فتَخطَفه الطيَر او تَهوى به الرّيح فى مكان سَحيق»(239) آرى، توحيد و بندگى خالص خداوند، قلعه ى محكمى است كه انسان را از هدر رفتن، به هر كس دل بستن، دور هر كس چرخيدن، به هر كس اميد داشتن، تملّق و ستايش از هر كس و ترسيدن از هر كس، حفظ مى كند. در حديث مى خوانيم: «كلمة لااله الاّاللّه حِصنى فمن دَخل حِصنى أمِنَ من عذابى»(240)، توحيد قلعه و دژ محكمى است كه هر كس در آن وارد شود، از عذاب خداوند در امان خواهد بود. 3. اختلاف و تفرقه: در جامعه ى توحيدى، محور همه چيز خداوند است، رهبر، قانون و راه را خدا تعيين مى كند و همه دور همان محور مى چرخند، ولى در جامعه ى شرك آلود، به جاى خداى واحد، طاغوت ها، سليقه ها و راه هاى متعدّد وجود دارد و مردم را دچار اختلاف و تفرقه مى نمايد. قرآن مى فرمايد: «لاتكونوا  من المشركين . من الّذين فرّقوا دينهم»(241) از مشركان نباشيد، از كسانى كه (به خاطر سليقه هاى شخصى و نظريّات ا
ى العُذرِ ، حَتّى كَأَنَّكَ لَهُ عَبدٌ وكَأَنَّهُ ذو نِعمَةٍ عَلَيكَ . وإيّاكَ أن تَضَعَ ذلِكَ في غَيرِ مَوضِعِهِ ، أو أن تَفعَلَهُ بِغَيرِ أهلِهِ . حضرت علی علیه السلام می فرمایند: چون برادرت از تو بِبُرد ، خود را به پيوند با او وادار و چون از تو روى گردانَد ، خود را به او نزديك كن و چون بُخل ورزد ، به او بخشش كن و چون دورى كند ، به او نزديك شو و چون درشتى كند ، نرمى كن و چون جُرمى كند ، برايش عذرى بياور ، تا آن جا كه گويى تو بنده او هستى و گويا او بر تو نعمتى دارد ؛ امّا مبادا كه اين كار را نابجا انجام دهى و يا در مورد نااهلش به كار برى . نهج البلاغة : الكتاب 31 ،بحار الأنوار : 74 / 168 / 35 ✅ قال الإمام عليّ عليه السلام: اِحمِل نَفسَكَ عِندَ شِدَّةِ أخيكَ عَلَى اللّينَ ، وعِندَ قَطيعَتِهِ عَلَى الوَصلِ ، وعِندَ جُمودِهِ عَلَى البَذلِ ، وكُن لِلَّذي يَبدو مِنهُ حَمولاً ، ولَهُ وَصولاً . حضرت علی علیه السلام می فرمایند: به هنگام درشتى برادرت ، خود را به نرمى وادار و چون جدايى پيشه كند ، به پيوند بپرداز و چون بخل ورزد ، بخشش كن و آنچه را از او سر مى زند ، تحمّل كن و با او بپيوند . غرر الحكم : 2450 . ✅ قال الإمام عليّ عليه السلام: لا تَقطَع أخاكَ إلاّ بَعدَ عَجزِ الحيلَةِ عَنِ استِصلاحِهِ ، ولا تُتبِعهُ بَعدَ القَطيعَةِ وَقيعَةً فيهِ فَتَسُدَّ طَريقَهُ عَنِ الرُّجوعِ إلَيكَ ، ولَعَلَّ التَّجارِبَ أن تَرُدَّهُ عَلَيكَ وتُصلِحَهُ لَكَ . حضرت علی علیه السلام می فرمایند: از برادرت مَبُر ، مگر پس از آن كه از به صلاح آوردنش عاجز گشتى ، و پس از بريدن ، از او بدگويى مكن ، مبادا كه راه بازگشتش را به سويت ببندى؛ باشد كه تجربه ها او را به سويت بازگرداند و برايت اصلاحش كند . شرح نهج البلاغة : 20 / 327 / 748 ؛ بحار الأنوار : 74 / 166 / 31 . ✅ قال الإمام عليّ عليه السلام: إن أرَدتَ قَطيعَةَ أخيكَ فَاستَبقِ لَهُ مِن نَفسِكَ بَقِيَّةً يَرجِعُ إلَيها إن بَدا لَهُ ذلِكَ يَوما ما . حضرت علی علیه السلام می فرمایند: اگر خواستى از برادرت ببُرى ، از خودت چيزى (زمينه دوستى اى) برايش بگذار كه اگر روزى نظرش بر آن قرار گرفت ، بازگردد . نهج البلاغة : الكتاب 31 ،بحار الأنوار : 74 / 168 / 35 . [4/10, 8:10 AM] Mohsen: 🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸(کتاب نهج العباده دعای ۶۴ ازدعا های امام سجاد علیه السلام): «بارخدایا بر محمد و خاندان محمد درود فرست و از هر معصیت و مصیبتی که در این روز و دراین شب و درهمه شب ها و روز ها از آسمان و زمین فرود آمده است نگاهم دار و رهایم ساز که تو بر هر چیز توانایی. ... به نام خدای پروردگار آسمان ها و زمین، به نام تو اگه بانام او هیچ چیز نه در زمین و نه آسمان زیان نمی بیند و او شنوایی دانااست ». 🌺🍃 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃
ز پيش ساخته)، عامل تفرقه مى شوند. 4. خوارى و ذلّت در قيامت: قرآن مى فرمايد: «لا تَجعل مع اللّه الهاً آخَرَ فتُلقى فى جهنّم مَلوماً مَدحوداً»(242) با خداى واحد، معبود ديگرى قرار ندهيد كه با ملامت به دوزخ پرتاب خواهيد شد. نشانه هاى شرك يكى از نشانه هاى شرك، بهانه گيرى در برابر قانون الهى است. قرآن به بعضى از آنها اشاره نموده، مى فرمايد: * آيا هرگاه پيامبر قانونى آورد كه با سليقه ى شما هماهنگ نبود، تكبّر مى ورزيد؟ «أفكلّما جاءكم رسول بما لاتهوى انفسكم استكبرتم»(243) * همين كه فرمان جهاد مى رسيد، مى گفتند: چرا به ما دستور جنگ و جهاد داديد؟ «لِمَ كتَبتَ علينا القِتال»(244)  هنگامى كه غذا براى گروهى از بنى اسرائيل رسيد، گفتند: چرا اين غذا؟ «لن نَصبِرَ على طعام واحد»(245) * هرگاه خداوند مثالى مى زد، مى گفتند: چرا اين مثال؟ «ماذا اراد اللّه بهذا مثلاً»(246) نشانه ى ديگر شرك، برترى دادن فاميل، مال، مقام و... بر اجراى دستور خداست. در آيه 24 سوره توبه مى خوانيم: اگر پدران، فرزندان، برادران، همسران، فاميل، ثروت، تجارت و مسكن نزد شما از خدا و رسول و جهاد در راه او محبوب تر باشد، منتظر قهر خدا باشيد. شرك به قدرى خطرناك است كه با وجود آن كه قرآن چهار مرتبه در كنار توحيد، به احسانِ والدين سفارش كرده؛ امّا اگر والدين فرزند خود را به غير خدا فرا خوانند، قرآن مى فرمايد: نبايد از آنها اطاعت كرد.(247) انگيزه هاى شرك مردم، يا به خاطر قدرت به سراغ كسى مى روند كه قرآن مى فرمايد: تمام مردم حتّى قدرت آفريدن يك مگس را ندارند، «لن يخلقوا ذباباً و لو اجتمعوا له»(248) يا به خاطر لقمه نانى به سراغ اين و آن مى روند، كه قرآن مى فرمايد: «لايملكون لكم رزقاً»(249) يا به خاطر رسيدن به عزّت به سراغ كسى مى روند كه قرآن مى فرمايد: «فانّ العزّة للّه جميعاً»(250) يا به خاطر نجات از مشكلات، دور كسى جمع مى شوند كه قرآن مى فرمايد: «فلايملكون كشف الضرّ عنكم»(251) و در جاى ديگر مى فرمايد: كسانى كه به جاى خدا به سراغشان مى رويد، بندگانى مثل خودتان هستند: «عباد امثالكم»(252) چرا شما بهترين آفريننده را رها مى كنيد و به ديگران توجّه داريد؟ تذرون احسن الخالقين»(253) مبارزه با شرك اوّلين پيام و هدف تمام انبيا، مبارزه با شرك و دعوت به بندگى خالصانه خداوند است.«ولقد بعثنا فى كلّ اُمّة رسولاً اَنِ اعبدوا اللّه واجتنبوا الطاغوت»(254) تمام گناهان، مورد عفو قرار مى گيرد، جز شرك. «اِنّ اللّه لا يغفر ان يشرك به و يغفر مادون ذلك»(255) انبيا مأمور بودند با صراحت كامل از انواع شرك ها برائت جويند.(256) شريك قرار دادن براى خداوند مردود است، گرچه درصد آن بسيار كم باشد. اگر 99% كار براى خداوند و تنها يك درصد آن براى غير خدا باشد، تمام كار باطل است. چنانكه قرآن مى فرمايد: «و اعبدوا اللّه و لا تشركوا به شيئاً»(257) نه تنها بت ها و طاغوت ها، بلكه انبيا و اولياى الهى نيز نبايد شريك خداوند قرار گيرند. خداوند به حضرت عيسى مى فرمايد: آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را شريك خدا قرار دهيد. «أأنتَ قلتَ للناس اتّخذونى وامّى الهَين من دون اللّه»(258) شريك دانستن براى خداوند، افترا، تهمت و گناه بزرگ است. «و مَن يشرك باللّه فقد افترى اثماً عظيماً»(259) شرك، به قدرى منفور است كه خداوند مى فرمايد: پيامبر و مؤمنان حقّ ندارند براى مشركان، حتّى اگر از خويشاوندانشان باشند، استغفار نمايند. «ما كان للنبىّ والّذين آمنوا اَن يستغفروا للمشركين و لو كانوا أولى قُربى »(260) اسلام، با استدلال و منطق به مبارزه با شرك مى پردازد و مى فرمايد: غير خدا چه آفريده كه شما به آن دل بسته ايد؟! «ماذا خلقوا من الارض»(261) مرگ و حيات شما به دست كيست؟ عزّت و ذلّت شما به دست كيست؟ آرى، رها كردن خداوندى كه قدرت و علم بى نهايت دارد و به سراغ افراد و اشيائى رفتن كه هيچ كارى به دستشان نيست، بزرگ ترين ظلم به انسانيّت است. اسير جماد و انسان شدن و تكيه به صنعت كردن و كمك از عاجز خواستن خردمندانه نيست. يكى از اهداف نقل داستان ها و تاريخ گذشتگان در قرآن، ريشه كن كردن رگه هاى شرك است. دعای روز هشتم: خدایا روزیم کن در آن ترحم بر یتیمان و طعام کردن بر مردمان و افشای سلام و مصاحبت کریمان به فضل خودت اى پناه آرزومندان. [4/10, 8:10 AM] Mohsen: 🌸🌸🌸 کلامکم نور ✅ عن فاطمة الزهراء عليها السلام: ما جَعَلَ اللّه ُ بَعدَ غَديرِخُمٍّ مِن حُجَّةٍ و لاعُذرٍ ؛ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می فرمایند: خداوند پس از غديرخم براى كسى حجّت و عذرى باقى نگذاشت . . دلائل الإمامَه ، ص 122 . ✅ قال الإمام عليّ عليه السلام: اِحمِل نَفسَكَ مِن أخيكَ عِندَ صَرمِهِ عَلَى الصِّلَةِ ، وعِندَ صُدودِهِ عَلَى اللَّطَفِ وَالمُقارَبَةِ ، وعِندَ جُمودِهِ عَلَى البَذلِ ، وعِندَ تَباعُدِهِ عَلَى الدُّنُوِّ ، وعِندَ شِدَّتِهِ عَلَى اللّينِ ، وعِندَ جُرمِهِ عَلَ
ربازی فرارکرده بود و پرونده‌اش رو فرستاده بودند دادگاه نظامی، دادگاه هم به زندان محکومش کرد. مادرِ صیاد زنگ زد دفتر و گفت: به علی بگو یه کاری براش کنه ، این پسر جوونه ، گناه داره.... بهشون گفتم: حاج خانوم! خودتون به پسرتون بگین بهتر نیست؟ مادر صیاد گفت: قبول نمی کنه!... پرسیدم: چرا؟  مادر صیاد: علی خودش زنگ زد و گفت: عزیز جون! فامیل وقتی برام محترمه که آبروی نظام رو حفظ کنه و آبروی من رو نبره ... کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصرکاوه
[4/10, 11:49 PM] Mohsen: در ایام شهادت سپهبد بسیجی شهید صیاد شیرازی خاطره جالبی که توسط داماد گمنام ایشان نقل شده است خالی از لطف نیست بعد از شهادت شهید صیاد شیرازی، داماد ایشان به نقل از همسر شهید صیاد شیرازی خاطره ای بیان میکند: همسر ایشان نقل می کنند بعد از پایان جنگ فرزند بزرگ خانواده که دخترمان بود در یکی از دانشگاه ها مشغول تحصیل بود و بعضا از طرف چندین خانواده از مقامات عالیرتبه نظام از دخترمان خواستگاری کردند و هر بار شهید صیاد بعد از گفتگوهای خصوصی با آن خواستگاران نهایتا به آنها جواب رد میداد و دلیلش را هم به من نمیگفت! داماد ایشان نقل میکند : من در دانشگاهی مشغول تحصیل بودم بعد از کنجکاوی متوجه شدم دختر تیمسار صیاد هم دانشگاهی ماست و مشغول تحصیل است بعد از مدتی به دوستان نزدیک خودم در دانشگاه گفتم من میخواهم به خواستگاری خانم صیاد شیرازی بروم ! دوستان به من گفتند : خبر داری این دختر کیه ؟ دختر تیمسار صیاد شیرازی از فرماندهان بزرگ ارتش است و اطراف منزلش هم تو را راه نمی‌دهند و حتی احتمال است مراجعه کنی بهت مشکوک هم بشوند و‌ گرفتار بشی! ولی من تصمیم خودم را گرفته بودم و میخواستم هر طور شده درخواست خودم را به خانواده ایشان برسانم ولی هیچ راه و چاره ای نداشتم تا اینکه به ذهنم رسید از طریق مسئول نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه خواسته خودم را مطرح و درخواست کمک و ارشاد کنم مراجعه کردم مسئول نمایندگی ولی فقیه گفت : قول نمیدهم ولی تلاش میکنم به طریق ممکن پیغام شما را بر اساس ترویج سنت حسنه ازدواج به اطلاع تیمسار برسانم ! بعد از چند ماه که از حاج آقا دانشگاه خبری نشد و ناامید شده بودم که خواسته من گویا از محالات و‌ شدنی نیست و با خود میگفتم حتی اگر خواسته من را به اطلاع ایشان هم برسانند بدلیل اینکه از خانواده معمولی و گمنام و ناشناخته در اجتماع هستم احتمال است بدلیل جایگاه و مقام ایشان هیچ توجه و اعتنایی نخواهد کرد ! اما در همین اوضاع و افکار منفی خودم بودم که یک روز حاج آقا دانشگاه من را خواست و گفتند : درخواست شما را به تیمسار صیاد شیرازی اطلاع دادیم و ایشان پیغام داده اند در فلان روز و فلان ساعت تشریف بیاورند منزل ببینم خواسته ایشان چیست ! داماد شهید صیاد نقل کرده است : من در وقت مقرر به آدرس منزل ایشان رفتم و ایشان در منزل به گرمی از من استقبال کردند و بطور خصوصی خواسته خود را مطرح و ایشان هم در کمال صبر و متانت سوالات مختلفی در خصوص وضعیت شخصی اجتماعی و تحصیلی و خانوادگی مطرح کردند و من صادقانه به همه آنها پاسخ دادم در بین سوالات متنوع و بسیاری که ایشان مطرح کردن من به آن سوال اساسی که مد نظر و دیدگاه اصلی ایشان بود هم پاسخ داده بودم و پاسخ همان سوال باعث شده بود افتخار دامادی شهید صیاد نصیب حقیری شود که از خانواده ای طبقه پایین و گمنام و ناشناخته اجتماعی بودم شهید صیاد از تمام خواستگاران خانواده های مشهور سیاسی و .....سوال کرده بود : زمان جنگ کجا بودی وچکار می‌کردی ؟ همه آنها گفته بودند : در زمان جنگ بدلیل علاقه به تحصیل در دانشگاه های داخل یا خارج از کشور مشغول تحصیل بودیم ! اما وقتی شهید صیاد همین سوال را از من پرسیده بود من حضور دو سال در جنگ‌ در لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا (ع) بعنوان تخریب چی و عضویت حال در بسیج را به اطلاع ایشان رساندم داماد شهید صیاد به نقل از همسر ایشان تعریف میکند : یکبار از شهید صیاد پرسیدم چرا خواستگاران دیگری که از خانواده های مشهور و عالیرتبه بودن را قبول نکردی ولی این جوان گمنام و ناشناخته را به دامادی خود قبول کردی ؟ شهید صیاد پاسخ داد جوانی که هنگام هجوم دشمن تحصیل را مقدم بر دفاع از خاک و ناموس سرزمین خود بداند لیاقت دامادی و افتخاری برای من ندارد ! همسر شهید صیاد در ادامه به من گفت : در کنار جوانی و شایستگی و پاکی شما صرفا شما را به این دلیل شخصی و اعتقادی خود به دامادی قبول کرد که در زمان جنگ در جبهه های جنگ حضور یافته بودی ! نام و یاد و مرام و سیره شهید بسیجی سپهبد صیاد شیرازی در تاریخ همیشه درخشان و پر افتخار این سرزمین همیشه زنده و جاویدان و پر رهرو باد 🇮🇷🌹 [4/10, 11:57 PM] Mohsen: 💓سالروز شهادت صیاد شیرازی گرامی باد... 📸شهدای سپهبد تاریخ ایران 🔸جالب است بدانید هر سه شهید ترور شدند 🌷سپهبد ولی‌الله قرنی فرمانده ارتش در سال ۱۳۵۸ 🌷سپهبد علی صیاد شیرازی جانشین ستاد کل نیروهای مسلح در سال ۱۳۷۸ 🌷سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۸ 🔰دلم برای صیادم تنگ شده است 🔖  خانواده اش بعد از نماز صبح رفتند بهشت زهرا، سر قبر شهید،اما قبل آنها شخص دیگری حاضر بود. رهبر معظم انقلاب زودتر از خانواده شهید، به زیارت قبر شهید صیاد شیرازی آمده بودند. 💎 آقا فرمودند: دلم برای صیادم تنگ شده، مدتی است ازش دور شده ام... یکی از بستگانِ صیاد از س
، پدرى را شهيد كردند و فرزندش به يارى امام برخواست. امام حسين عليه السلام به فرزند فرمود: «برگرد، زيرا مادرت داغ شوهر ديده و شايد تحمّل داغ تو را نداشته باشد. جوان گفت: مادرم مرا به ميدان فرستاده است».(266) گستره ى معناى والدين در فرهنگ اسلام، به رهبر آسمانى، معلّم و مربّى و پدرِ همسر نيز پدر گفته مى شود. در روزهاى پايانى عمر پيامبر كه حضرت در بستر بيمارى بودند، به على عليه السلام فرمودند: به ميان مردم برو و با صداى بلند بگو: لعنت خدا بر هر هر كس كه عاقّ والدين باشد، لعنت خدا بر هر برده اى كه از مولايش بگريزد، لعنت خدا بر هر كسى كه حقّ اجير و كارگر را ندهد. حضرت على عليه السلام آمد و در ميان مردم اين جملات را گفت و برگشت. بعضى از اصحاب اين پيام را ساده پنداشتند و پرسيدند: ما درباره ى احترام به والدين و مولا و اجير قبلاً اين گونه سخنان را شنيده بوديم، اين پيام تازه اى نبود كه پيامبر از بستر بيمارى براى ما بفرستد. حضرت كه متوجّه شد مردم عمق پيام او را درك نكرده اند، بار ديگر على عليه السلام را فرستاد و فرمود: به مردم بگو: مُرادم از عاقّ والدين، عاق كردن رهبر آسمانى است. يا علىّ! من و تو پدر اين امّت هستيم و كسى كه از ما اطاعت نكند عاقّ ما مى شود. من و تو مولاى اين مردم هستيم و كسانى كه از ما فرار كنند، مورد قهر خدا هستند. من و تو براى هدايت اين مردم اجير شده ايم و كسانى كه حقّ اجير را ندهند، مورد لعنت خدا هستند. در اين ماجرا ملاحظه مى فرماييد كه گرچه احسان و اطاعت از والدين يك معناى معروف و رسمى دارد، ولى در فرهنگ اسلام مسأله از اين گسترده تر است. شكر خداوند خداوند، نيازى به عبادت و تشكّر ما ندارد و قرآن، بارها به اين حقيقت اشاره نموده و فرموده است: خداوند از شما بى نياز است.(267) ولى توجّه ما به او، مايه ى عزّت و رشد خود ماست، همان گونه كه خورشيد نيازى به ما ندارد، اين ما هستيم كه اگر منازل خود را رو به خورشيد بسازيم، از نور و روشنايى آن استفاده مى كنيم. يكى از ستايش هايى كه خداوند در قرآن از انبيا دارد، داشتن روحيه ى شكرگزارى است. مثلاً درباره ى حضرت نوح با آن همه صبر و استقامتى كه در برابر بى وفايى همسر، فرزند و مردم متحمّل شد، خداوند از شكر او ياد كرده و او را شاكر مى نامد. «كان عبداً شكوراً»(268) بارها خداوند از ناسپاسى اكثر مردم شكايت كرده است. البتّه توفيق شكر خداوند را بايد از خدا خواست، همان گونه كه حضرت سليمان از او چنين درخواست كرد: «ربّ اوزعنى أن أشكر نعمتك الّتى انعمت علىّ»(269) ما غالباً تنها به نعمت هايى كه هر روز با آنها سر و كار داريم توجّه مى كنيم و از بسيارى نعمت ها غافل هستيم، از جمله آنچه از طريق نياكان و وراثت به ما رسيده و يا هزاران بلا كه در هر آن از ما دور مى شود و يا نعمت هاى معنوى، مانند ايمان به خدا و اولياى او، يا تنفّر از كفر و فسق و گناه كه خداوند در قرآن از آن چنين ياد كرده است: «حبّب اليكم الايمان و زيّنه فى قلوبكم و كرّه اليكم الكفر و الفسوق و العصيان»(270) علاوه بر آنچه بيان كرديم، بخشى از دعاهاى معصومين نيز توجّه به نعمت هاى الهى و شكر و سپاس آنهاست، تا روح شكرگزارى را در انسان زنده و تقويت كند. شكر الهى، گاهى گاهى با زبان و گفتار است و گاهى با عمل و رفتار. در حديث مى خوانيم: هرگاه نعمتى از نعمت هاى الهى را ياد كرديد، به شكرانه ى آن صورت بر زمين گذارده و سجده كنيد و حتّى اگر سوار بر اسب هستيد، پياده شده و اين كار را انجام دهيد و اگر نمى توانيد، صورت خود را بر بلندى زين اسب قرار دهيد و اگر اين كار را هم نمى توانيد، صورت را بر كف دست قرار داده و خدا را شكر كنيد.(271) نمونه هاى شكر عملى 1. نماز، بهترين نمونه ى شكر خداوند است. خداوند به پيامبرش مى فرمايد: به شكرانه ى اين كه ما به تو «كوثر» و خير كثير داديم، نماز بر پا كن. «انّا أعطيناك الكوثر . فصلّ لربّك و انحر»(272) 2. روزه؛ چنانكه پيامبران الهى به شكرانه نعمت هاى خداوند، روزه مى گرفتند.(273) 3. خدمت به مردم . قرآن مى فرمايد: اگر بى سوادى از باسوادى درخواست نوشتن كرد، سر باز نزند و به شكرانه سواد، نامه ى او را بنويسد. «ولا يأب كاتب أن يكتب كما علّمه اللّه»(274) در اينجا نامه نوشتن كه خدمت به مردم است، نوعى شكر نعمت سواد دانسته شده است. 4. قناعت. پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند: «كن قَنِعاً تكن اشكر النّاس»(275) قانع باش تا شاكرترين مردم باشى. 5. يتيم نوازى. خداوند به پيامبرش مى فرمايد: به شكرانه ى اين كه يتيم بودى و ما به تو مأوا داديم، پس يتيم را از خود مران. «فامّا اليتيم فلاتقهر»(276) 6. كمك به محرومان و نيازمندان. خداوند به پيامبرش مى فرمايد: به شكرانه ى اين كه نيازمند بودى و ما تو را غنى كرديم، فقيرى را كه به سراغت آمده از خود مران. «و امّا السائل فلاتنهر»(277) 7. تشكّر از مردم. خداوند به پيامبرش مى فرمايد: براى تشكّر و تشويق ز
قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ آيـا وقـت آن نـشـده آنـانـكـه ايـمـان آورده انـد، دلهـايـشـان بـه ذكـر خـدا و مـعـارف حـقّى كه نـازل كـرده نـرم شود؟ [4/11, 11:04 AM] Mohsen: *شيخ اجل سعدي در بوستان حكايتی جالب در باب روزه دارد،* او مي گوید: 👈روزه آن نيست كه غذا را از خود باز گيري تا باز خودت بخوري، بلكه هدف آن است كه از خود باز گيري تا ديگران بخورند و اصلا به همين دليل است كه براي قضاي روزه بايد به فقرا غذا داد! خورنده كه خيرش برآيد ز دست به از صائم الدهر دنيا پرست مسلم كسي را بود روزه داشت كه درمنده‌اي را دهد نان چاشت وگرنه چه لازم كه سعيي بري ز خود بازگيري و هم خود خوري 🌹🌹🌹🌹 [4/11, 11:04 AM] Mohsen: بسمه تعالی *حدیث امروز* پيامبر خدا صلى الله عليه و آله  تَبَسُّمُكَ في وَجهِ أخيكَ صَدَقةٌ ، و أمرُكَ بِالمَعروفِ صَدَقةٌ، و نَهيُكَ عنِ المُنكَرِ صَدَقةٌ، و إرشادُكَ الرَّجُلَ في أرضِ الضَّلالِ لكَ صَدَقةٌ، و إماطَتُكَ الحَجَرَ و الشَّوكَ و العَظمَ عنِ الطَّريقِ لكَ صَدَقةٌ، و إفراغُكَ مِن دَلوِكَ في دَلوِ أخيك صَدَقةٌ .;  لبخند زدن تو به روى برادرت صدقه است ، امر به معروف تو صدقه است ، نهى از منكر تو صدقه است و نشان دادن راه به كسى كه راه بلد نيست صدقه است ، برداشتن سنگ و خار و استخوان از سر راه صدقه است ، و خالى كردن آب از دلو خود به دلو برادرت صدقه است .; كنز العمّال : 16305 . [4/11, 11:04 AM] Mohsen: بسمه تعالی *احکام شرعی امروز* استفاده از قطره برای روزه دار استفاده از قطره برای روزه دار چند صورت دارد 1- ریختن قطره در گوش روزه دار اشکالی ندارد، چون صدق اکل و شرب نمی‌کند. 2- قطره ریختن به چشم در صورتی که مزه یا بوی آن به حلق برسد، مکروه است. 3- ریختن قطره در بینی روزه دار مکروه است ولی اگر به حلق برسد، روزه را باطل می‌کند. 4- ریختن عمدی قطره در حلق روزه را باطل می‌کند و کفاره دارد. شادی ارواح طیبه و مطهر شهدا و اموات همه عزیزان فاتحه مع الصلوات اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم [4/11, 11:04 AM] Mohsen: بسمه تعالی *حدیث امروز* 🌈خداوند، به خاطر شیعیان روزه دار، بلا را از شیعیانی که روزه نمی گیرند، دفع می کنند عَنْ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ يَدْفَعُ بِمَنْ يُصَلِّي مِنْ شِيعَتِنَا عَمَّنْ لَا يُصَلِّي مِنْ شِيعَتِنَا، وَ لَوْ أَجْمَعُوا عَلَى تَرْكِ الصَّلَاةِ لَهَلَكُوا، وَ إِنَّ اللَّهَ يَدْفَعُ بِمَنْ‏ يَصُومُ‏ مِنْهُمْ‏ عَمَّنْ لَا يَصُومُ مِنْ شِيعَتِنَا، وَ لَوْ أَجْمَعُوا عَلَى تَرْكِ الصِّيَامِ لَهَلَكُوا. وَ إِنَّ اللَّهَ يَدْفَعُ بِمَنْ يُزَكِّي مِنْ شِيعَتِنَا عَمَّنْ لَا يُزَكِّي مِنْهُمْ، وَ لَوِ اجْتَمَعُوا عَلَى تَرْكِ الزَّكَاةِ لَهَلَكُوا. وَ إِنَّ اللَّهَ لَيَدْفَعُ بِمَنْ يَحُجُّ مِنْ شِيعَتِنَا عَمَّنْ لَا يَحُجُّ مِنْهُمْ وَ لَوِ اجْتَمَعُوا عَلَى تَرْكِ الْحَجِّ لَهَلَكُوا. وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى‏: «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمِينَ» فَوَ اللَّهِ مَا أُنْزِلَتْ إِلَّا فِيكُمْ وَ لَا عُنِيَ بِهَا غَيْرُكُمْ‏. (بحار الأنوار، ج‏73، ص382-383 به نقل از تفسیر عیاشی) يونس بن ظبيان از حضرت صادق عليه السّلام نقل می کند كه فرمود: خداوند به خاطر نمازگزاران از شيعيان ما بلاها و عذاب را از شيعيانى كه نماز نمی خوانند دفع می كند، و اگر همه شیعیان نماز را ترك كنند قطعاً هلاك خواهند شد. همچنین خداوند به واسطه شیعیانی که روزه می گیرند، بلاها و عذاب را از شیعیانی که روزه نمی گيرند دفع می کند، و اگر همه شیعیان روزه نگيرند، قطعاً هلاک می شوند. خداوند به واسطه شیعیانی که حج به جا می آورند، بلاها و عذاب را از شیعیانی که حج به جا نمی آورند، دفع می کند، و اگر همه شیعیان حج به جا نیاورند، قطعاً هلاک می شوند. و اين است معنى آيه شريفه‏: «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمِينَ‏»؛ یعنی: «و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسيله بعضى ديگر دفع نمى ‏كرد، قطعاً زمين تباه مى ‏گرديد، ولى خداوند نسبت به جهانيان، لطف و احسان دارد» و اين آيه در باره شما شیعیان نازل شده است‏ و منظورش جز شما شیعیان نیست. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
كات دهندگان، بر آنان درود بفرست، زيرا درود تو، آرام بخش آنان است. «و صلّ عليهم انّ صلاتك سكن لهم»(278) تشكّر از مردم تشكر از خداوند است، همان گونه كه در روايت آمده است: كسى كه از مخلوق تشكّر نكند، از خداوند شكرگزارى نكرده است. «مَن لم يشكر المنعم من المخلوقين لم يشكر اللّه»(279) تلخى ها هم تشكّر مى خواهد قرآن مى فرمايد: «عسى أن تكرهوا شيئاً و هو خير لكم و عسى أن تحبّوا شيئاً و هو شرّ لكم»(280) چه بسيار چيزهايى كه شما دوست نداريد، ولى در حقيقت به نفع شماست و چه بسيار چيزهايى كه شما دوست داريد، ولى به ضرر شماست. اگر بدانيم؛ ديگران مشكلات بيشترى دارند. اگر بدانيم؛ مشكلات، توجّه ما را به خداوند بيشتر مى كند. اگر بدانيم؛ مشكلات، غرور ما را مى شكند و سنگدلى ما را برطرف مى كند. اگر بدانيم؛ مشكلات، ما را به ياد دردمندان مى اندازد. اگر بدانيم؛ مشكلات، ما را به فكر دفاع و ابتكار مى اندازد. اگر بدانيم؛ مشكلات، ارزش نعمت هاى گذشته را به ما يادآورى مى كند. اگر بدانيم؛ مشكلات، توجّه ما را به خداوند بيشتر مى كند. اگر بدانيم؛ مشكلات، غرور ما را مى شكند و سنگدلى ما را برطرف مى كند. اگر بدانيم؛ مشكلات، ما را به ياد دردمندان مى اندازد. اگر بدانيم؛ مشكلات، ما را به فكر دفاع و ابتكار مى اندازد. اگر بدانيم؛ مشكلات، ارزش نعمت هاى گذشته را به ما يادآورى مى كند. اگر بدانيم؛ مشكلات، كفّاره ى گناهان است. اگر بدانيم؛ مشكلات، سبب دريافت پاداش هاى اُخروى است. اگر بدانيم؛ مشكلات، هشدار و زنگ بيدارباش قيامت است. اگر بدانيم؛ مشكلات، سبب شناسايى صبر خود و يا سبب شناسايى دوستان واقعى است.و اگر بدانيم؛ ممكن بود مشكلات بيشتر يا سخت ترى براى ما پيش آيد، خواهيم دانست كه تلخى هاى ظاهرى نيز در جاى خود شيرين است. آرى، براى كودك، خرما شيرين و پياز و فلفل تند و ناخوشايند است؛ امّا براى والدين كه رشد و بينش بيشترى دارند، ترش و شيرين هردو خوشايند است. حضرت على عليه السلام در جنگ اُحد فرمود: شركت در جبهه از مواردى است كه بايد شكر آن را انجام داد. «و لكن من مواطن البشرى و الشكر»(281) و دختر او حضرت زينب عليها السلام در پاسخ جنايتكاران بنى اميّه فرمود: در كربلا جز زيبايى نديدم. «ما رأيت الاّ جميلاً»(282) به يكى از اولياى گفته شد حقّ تشكّر از خداوند را بجا آور. او گفت: من از تشكّر و سپاس او ناتوانم. خطاب آمد: بهترين شكر همين است كه اقرار كنى من توان شكر او را ندارم. سعدى گويد: از دست و زبان كه برآيد كز عهده شكرش به درآيد بنده همان به كه زتقصير خويش عذر به درگاه خدا آورد. دعای روز نهم: خدایا قرار بده برایم در آن بهره اى از رحمت فراوانـت و راهنمایی ام کن در آن به برهان و راههاى درخشانت و بگیر عنانم به سوى رضایت همه جانبه ات به دوستى خود اى آرزوى مشتاقان [4/11, 11:04 AM] Mohsen: 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨ ﷽ *حدیث امروز* 🔻پاداش عظیم تلاوت سوره ی قدر هنگام سحر و افطار ✍ امام صادق علیه السلام: ﷽‌عن أَبِي يَحْيَى الصَّنْعَانِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَا مِنْ مُؤْمِنٍ صَامَ فَقَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقِدْرِ عِنْدَ سَحُورِهِ وَ عِنْدَ إِفْطَارِهِ إِلَّا كَانَ فِيمَا بَيْنَهُمَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ. 🔸هیچ مؤمن روزه داری نیست که در هنگام  خوردن سحری و افطارش سوره قدر را بخواند، مگر آنکه بین این دو زمان ثواب کسی را خواهد داشت که در راه خدا در خون خود غلطیده باشد. 📚منابع: بحارالأنوار 97 ص 344 اقبال الاعمال ج 1ص 238 ┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• [4/11, 11:04 AM] Mohsen: چون فُضَیل ِ رهزنی، کو راست باخت زآنکه دَه‌مَرده به سوی ِتوبه تاخت مانند فُضَیل ِراهزن که با صداقت عمل کرد، زیرا با نیرویی معادل ده مرد به سوی توبه شتافت. فُضَیل در آغاز کار رئیس راهزنان و عیّاران بود و شب و روز با یاران خود در صحاری و بیابان‌ها کمین می‌کردند بر کاروان‌ها غارت می‌آوردند، اما او در دوره‌ی راهزنی نیز از آیین جوانمردی و فتوّت خارج نشد؛ مثلاً بر زنان و کودکان و تهیدستان و سالخوردگان حمله نمی‌کرد و اگر مال ِکسی را می‌ستد مقداری نیز برای مالباخته باقی می‌گذاشت. در سبب توبه‌ی او نوشته‌اند که وی ابتدا عاشق زنی بود و هرچه از طریق راهزنی به دست می‌آورد بدو می‌داد. شبی با یاران خود در کمین کاروانی بودند که یکی از کاروانیان آیه‌ی۱۶ حدید را تلاوت می‌کرد، این آیه همچون تیری در قلب او نشست و سراپا منقلب شد و زان پس دست از راهزنی بداشت و به سفر حج رفت و مدتها مجاور خانه‌ی خدا شد و با اولیای کبار حشر و نشر یافت و حتی با ابوحنیفه نیز مدتی مصاحب شد. از سخنان اوست: بسا مردی که به مستراح رود و پاک بیرون آید و بسا مردی که به کعبه رود و پلید بیرون آید. مثنوی دفتر پنجم استاد کریم زمانی آیه‌ی ۱۶ سوره‌ی حدید: أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ
[4/11, 7:58 AM] Mohsen: 🌼یک درب بهشت مخصوص روزه داران🌼 أَعْلَامُ الدِّینِ، قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله): إِنَّ فِی الْجَنَّةِ بَاباً یُقَالُ لَهَا الرَّیَّانُ لَا یَدْخُلُ بِهَا إِلَّا الصَّائِمُونَ فَإِذَا دَخَلَ آخِرُهُمْ أُغْلِقَ ذَلِکَ الْبَابُ. 🔸پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: براستی! در بهشت دری هست که به آن «الریان» گفته می شود؛ هیچ کس از آن در وارد نمی شود مگر روزه داران، پس هرگاه آخرین روزه دار وارد شد، آن در بسته می شود. 📕بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام با ترجمه فارسي جلد 93 صفحه 256 [4/11, 7:58 AM] Mohsen: وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلَي وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ (14) و ما انسان را درباره ى پدر و مادرش سفارش كرديم، مادرش او را حمل كرد، در حالى كه هر روز ناتوان تر مى شد، (و شير دادن) و از شير گرفتنش در دو سال است، (به او سفارش كرديم كه) براى من و پدر و مادرت سپاس گزار، كه بازگشت (همه) فقط به سوى من است. - از سخن حقّ پيروى كنيم، چه موعظه ى بنده ى خدا باشد، «لقمان» و چه وصيّت خداوند سبحان. «وصّينا» - همه ى انسان ها، در هر رتبه و شرايطى كه باشند مديون والدين هستند. «وصّينا الانسان» («الانسان»، شامل همه ى مردم مى شود) - احترام والدين، حقّى است انسانى نه فقط اسلامى، حتّى والدين كافر را بايد احسان نمود. «وصّينا الانسان بوالديه» - آن كه زحمت بيشترى مى كشد، بايد به صورت ويژه تقدير شود و نامش جداگانه برده شود. «والديه - اُمّه» - در فرمان هاى عمومى، بايد استدلال نيز عام باشد. (چون مخاطب، همه انسان ها هستند، باردارى مادران مطرح است كه مربوط به همه ى مردم است و هر انسانى مادر دارد). «حملته اُمّه» - به بهانه آن كه كارى، وظيفه ى طبيعى فردى است، نبايد از سپاس و احسان او، شانه خالى كنيم. (باردارى، امرى طبيعى است، ولى ما مسئوليّت داريم كه به مادر احترام گذاريم و از زحمات او قدردانى كنيم). «حملته اُمّه» - يادى از گذشته ها كنيم تا روحيّه ى شكرگزارى در ما زنده شود. «حملته اُمّه» - دوران باردارى و شيردادن، از عوامل پديدآورنده ى حقوق مادر بر فرزند و مهم ترين دوران شكل گيرى شخصيّت فرزند است. «حملة اُمّه... و فصاله» - جدا كردن كودك از شير مى تواند در خلال دو سال باشد و واجب نيست بعد از پايان دو سال باشد. (كلمه ى «فصال»، به معناى بازگرفتن كودك از شير است و «فى عامين»، نشان آن است كه در لابلاى دو سال نيز مى توان كودك را از شير گرفت، گرچه بهتر است دو سال تمام شود.) - تحمّل سختى در راه انجام وظيفه، سرچشمه ى پيدايش حقوق فوق العاده است. كسانى كه با وجود ضعف و خستگى بار مسئوليّتى را بر دوش مى كشند، حقّ بيشترى بر انسان دارند. «وهناً على وهن» - سپاسگزارى از والدين، از جايگاه والايى نزد خداوند برخوردار است. «ان اشكر لى و لوالديك» بعد از شكر خداوند، تشّكر از والدين مطرح است. - سرانجام همه ى ما به سوى خداست، پس از ناسپاسى نسبت به والدين بترسيم. «الىّ المصير» - ايمان به رستاخيز، انگيزه ى عمل صالح از جمله احسان به والدين است. «الىّ المصير» - حقِّ خداوند، بر حقّ والدين مقدّم است. «ان اشكر لى و لوالديك» تشكّر و احسان به والدين، ما را از خداوند غافل نكند. در پايانِ پيام هاى اين آيه، به طور گذرا به دو بحثِ احسان به والدين و شكر خداوند، اشاره اجمالى داريم: احسان به والدين در آيه هاى 83 سوره ى بقره، 36 سوره ى نساء ، 151 سوره ى انعام و 23 سوره ى اسراء در رابطه با احسان به والدين سفارش شده، ولى در سوره ى لقمان، احسان به والدين به صورت وصيّت الهى مطرح شده است. در موارد متعدّدى از قرآن، تشكّر از والدين در كنار تشكّر از خدا مطرح شده و در بعضى موارد نيز به زحمات طاقت فرساى مادر اشاره شده است. جايگاه والدين به قدرى بلند است كه در آيه ى بعد مى فرمايد: اگر والدين تلاش كردند تو را به سوى شرك گرايش دهند، از آنان اطاعت نكن، ولى باز هم رفتار نيكوى خود را با آنان قطع نكن. يعنى حتّى در مواردى كه نبايد از آنان اطاعت كرد، نبايد آنها را ترك كرد. آرى، احترام به والدين از حقوق انسانى است، نه از حقوق اسلامى، از حقوق دائمى است، نه از حقوق موسمى و موقّت. در روايات مى خوانيم كه احسان به والدين در همه حال لازم است، خوب باشند يا بد، زنده باشند يا مرده. پيامبر را ديدند كه از خواهر رضاعى خود بيش از برادر رضاعى اش احترام مى گيرد، دليل آن را پرسيدند، حضرت فرمود: «چون اين خواهر بيشتر به والدينش احترام مى گذارد».(263) در قرآن مى خوانيم كه حضرت يحيى و حضرت عيسى عليهما السلام هر دو مأمور بودند به مادران خويش احترام گذارند.(264) پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود: «بعد از نماز اوّل وقت، كارى بهتر از احترام به والدين نيست».(265) در كربلا
[4/12, 7:07 AM] Mohsen: زیارتنامه بانوی گرامی اسلام مادر مومنان حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها: بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَةَ رَسُولِ اللَّهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلینَ. اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَةَ خاتَمِ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ اَجْمَعینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ المُؤْمِنینَ. اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْمُؤْمِناتِ. اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا خالِصَةَ الْمُخْلِصاتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَةَ الْحَرَمِ وَ مَلائِکَةَ الْبَطْحآءِ. اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اَوَّلَ مَنْ صَدَّقَتْ بِرَسُولِ اللَّهِ مِنَ النِّساءِ. اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ وَفَتْ بِالْعُبُودِیَّةِ حَقَّ الْوَفآءِ، وَ اَسْلَمَتْ نَفْسَاً وَ اَنْفَقْتَ مالَها لِسَیِّدِ الْأَنْبِیآءِ. اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا قَرینَةَ حَبیبِ اِلهِ السَّمآءِ، اَلْمُزَوَّجَةِ بِخُلاصَةِ الْأَصْفِیآءِ. یَا ابْنَةَ اِبْراهیمَ الْخَلیلِ. اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ سَلَّمَ عَلَیْها جَبْرآئیلُ، وَ بَلَّغَ اِلَیْهَا السَّلامُ مِنَ اللَّهِ الْجَلیلِ. اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا حافِظَةَ دینِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا ناصِرَةَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ تَوَلّى‏ دَفْنَها رَسُولُ اللَّهِ، وَ اسْتَوْدَعَها اِلى‏ رَحْمَةِ اللَّه. اَشْهَدُ اَنَّکَ حَبیبَةُ اللَّهِ وَ خِیَرَةُ اُمَّتِهِ، اِنَّ اللَّهَ جَعَلَکِ فى‏ مُسْتَقَرِّ رَحْمَتِهِ فى‏ قَصْرٍ مِنَ الْیاقُوتِ وَ الْعِقْبانِ، فى‏ اَعْلى‏ مَنازِلِ الْجَنانِ. صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ. [4/12, 7:07 AM] Mohsen: وَإِن جَاهَدَاكَ عَلي أَن تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفاً وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ (15) و اگر آن دو (پدر و مادر) تلاش كردند چيزى را كه بدان علم ندارى، شريك من سازى، از آنان فرمان مبر، ولى با آنان در دنيا به نيكى رفتار كن، و راه كسى را پيروى كن كه به سوى من باز آمده است، پس بازگشت شما به سوى من است، من شما را به آنچه عمل مى كرديد آگاه خواهم ساخت. - انسان به طور فطرى گرايش توحيدى دارد و ديگران براى مشرك كردن او تلاش مى كنند. «جاهداك» - در كنار بيان كليّات، به تبصره ها نيز توجّه داشته باشيم. (در كنار سفارش به اطاعت از والدين «وَصّينا الانسان»، به انحرافات احتمالى والدين نيز توجّه شده است). «جاهداك على ان تشرك» - شرك، هيچ گونه منطق علمى ندارد. «ليس لك به علم» - تقليد كوركورانه ممنوع است. «ما ليس لك به علم فلا تطعهما» - حقّ خدا، بر هر حقّى از جمله حقّ والدين، مقدّم است. «فلاتطعهما» - هرگاه الگويى را از كسى مى گيريم، الگوى مناسب ديگرى را جايگزين آن كنيم. «فلاتطعهما - واتبع» - در موارد انحرافى، اطاعت از والدين لازم نيست، ولى زندگى عادّى را بايد حفظ كرد. «فلا تطعهما و صاحبهما فى الدنيا معروفا» - همزيستى مسالمت آميز با غير مسلمانان، بدون تبعيّت از فرهنگ آنان جايز است. «فلاتطعهما و صاحبهما... معروفا» - كار خوب و معروف در هيچ حالى نبايد ترك شود. «صاحبهما فى الدنيا معروفا» - تا آخر بايد با والدين به نيكى رفتار كرد. (حتّى با والدين مشرك) «صاحبهما فى الدنيا معروفا» - انسان هاى خدايى، شايسته الگو شدن هستند. «واتّبع سبيل مَن اناب الىّ» - گاهى در انتخاب عقيده و رفتار در خانواده، تفكيك لازم است؛ در زندگى دنيوى همراه با والدين، ولى در پيروى كردن، راه پاكان و صالحان. «واتّبع سبيل مَن اَناب الىّ» - ايمان به معاد، ضامن اصلاح امور و اطاعت انسان از راه خداست. «الىَّ مرجعكم» - قيامت عرصه ى حضور انسان ها در محضر الهى است. «الىَّ مرجعكم فاُنبّئكم» دعای روز دهم: خدایا، مرا در این ماه از توکل‌کنندگان و از رستگاران نزد خود و از مقرّبان درگاهت قرار بده، به احسانت ای هدف جویندگان.
◀️ *"اسرائیل" نفس‌های آخر را می‌کشد!* آری شبیت روزنامه عبری زبان هاآرتص مقاله‌ای را تحت عنوان "اسرائیل نفس‌های آخر را می‌کشد" به قلم "آری شبیت" نویسنده سرشناس اسرائیلی منتشر کرده که در آن آمده است: ظاهرا ما با سرسخت‌ترین ملت تاریخ مواجه هستیم و *تنها راه حل موجود با آن‌ها، به رسمیت شناختن حقوقشان و پایان اشغالگری است.* شبیت در آغاز این مقاله آورده است که گویا ما از نقطه غیرقابل بازگشت عبور کرده‌ایم و "اسرائیل" دیگر قادر به پایان اشغالگری، توقف شهرک‌سازی و تحقق صلح نیست و دیگر امکان اصلاح صهیونیسم و نجات دمکراسی و تقسیم انسان‌ها در این سرزمین وجود ندارد. وی افزود: *اگر اوضاع اینچنین باشد، دیگر زندگی در این سرزمین هیچ ارزشی ندارد* و نوشتن در روزنامه هاآرتص و یا خواندن آن هم دیگر لذتی ندارد، *باید همان کاری را بکنیم که "روگل الفر" دو سال پیش پیشنهاد داد، یعنی ترک این سرزمین*. وقتی اسرائیلی بودن و یهودیت عاملی اساسی در هویت نباشند و وقتی هر شهروند اسرائیلی گذرنامه کشوری دیگر را هم دارد، *دیگر کار تمام است، باید با دوستان خداحافظی کرد و راهی سان فرانسیسکو، برلین یا پاریس شد.* متن کامل مقاله 👇👇👇 @PalestineNews
💠 گفتگویی درباره دعای «حج» ماه مبارک رمضان 💠 🔰 مرحوم کلينى (که رحمت خدا بر او باد) در «کتاب الصیام» کتاب شریف الکافی، بابی را با عنوان «مَا يُقَالُ فِي مُسْتَقْبَلِ شَهْرِ رَمَضَان» به یادکرد هشت دعای این ماه اختصاص داده است. 🔰ایشان در ششمین حدیث باب، دعایی را از حضرت امام صادق علیه السلام روايت کرده که مخصوص روزهای ماه مبارک رمضان و به «دعای حج» شهره شده است: 🔹 اللَّهُمَّ إِنِّي بِكَ‏ وَ مِنْكَ‏ أَطْلُبُ‏ حَاجَتِي، وَ مَنْ‏ طَلَبَ حَاجَةً إِلَى النَّاسِ‏، فَإِنِّي لَاأَطْلُبُ حَاجَتِي إِلَّا مِنْكَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ، 🔸 و أَسْأَلُكَ بِفَضْلِكَ وَ رِضْوَانِكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلى‏ أَهْلِ بَيْتِهِ، وَ أَنْ تَجْعَلَ لِي فِي عَامِي هذَا إِلى‏ بَيْتِكَ الْحَرَامِ سَبِيلًا، حَجَّةً مَبْرُورَةً، مُتَقَبَّلَةً زَاكِيَةً، خَالِصَةً لَكَ، تُقِرُّ بِهَا عَيْنِي، وَ تَرْفَعُ بِهَا دَرَجَتِي، 🔹 و تَرْزُقُنِي أَنْ أَغُضَّ بَصَرِي، وَ أَنْ أَحْفَظَ فَرْجِي، وَ أَنْ أَكُفَّ بِهَا عَنْ جَمِيعِ مَحَارِمِكَ، حَتّى‏ لَايَكُونَ شَيْ‏ءٌ آثَرَ عِنْدِي مِنْ طَاعَتِكَ وَ خَشْيَتِكَ، وَ الْعَمَلِ بِمَا أَحْبَبْتَ‏، وَ التَّرْكِ لِمَا كَرِهْتَ وَ نَهَيْتَ عَنْهُ، وَ اجْعَلْ ذلِكَ فِي يُسْرٍ وَ يَسَارٍ وَ عَافِيَةٍ، وَ أَوْزِعْنِي شُكْرَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيَّ، 🔸 و أَسْأَلُكَ أَنْ تَجْعَلَ وَفَاتِي قَتْلًا فِي سَبِيلِكَ، تَحْتَ رَايَةِ نَبِيِّكَ مَعَ أَوْلِيَائِكَ، وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تَقْتُلَ بِي أَعْدَاءَكَ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِكَ، 🔹 و أَسْأَلُكَ أَنْ تُكْرِمَنِي‏ بِهَوَانِ مَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِكَ، وَ لَاتُهِنِّي بِكَرَامَةِ أَحَدٍ مِنْ‏ أَوْلِيَائِكَ‏، اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا، حَسْبِيَ اللَّهُ، مَا شَاءَ اللَّه‏. 📌چند نکته درباره این دعا، ویژه و حائز اهمیت است: ✅1. در میان ادعیه‌ای که مرسوم است در روزها و شب‌های ماه مبارک رمضان خوانده شود، این دعا از معدود دعاهایی است که هم در معتبرترین منبع حدیثی (الکافی) وارد شده، هم آن را دو سند متقن و صحیح پشتیبانی می‌کند همچنین ناقلان آن (محمد بن مسلم ثقفی و ابوبصیر یحیی اسدی)، دو تن از اصحاب اجماع‌ و از اجلای ثقات‌اند: 🔺سند اول: عَلِيٌّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ [ابی‌ایوب الخراز] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِم‏ 🔻سند دوم: الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ سَعْدَانَ [بن مسلم] عَنْ أَبِي بَصِير ✅ 2. این، دعایی است که حضرت امام صادق علیه السلام، ملتزم به قرائت مستمر آن در روزهای ماه مبارک بودند. تعبیر دو ناقل این دعا، حاکی از این مسأله است است: «كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلیه السّلامُ يَدْعُو بِهَذَا الدُّعَاءِ فِي شَهْرِ رَمَضَان» ✅ 3.دربردارنده معارف بزرگ و درخواست‌هایی است که با این جامعیت، در دیگر دعاهای مرسوم این ماه کم‌تر دیده می‌شود. از جمله: توحید در دعا و درخواست (در فرازهای آغازین دعا)، درخواست از خدا جهت حفظ نگاه و عفت، دعا جهت روزی کردن شهادت در راه خدا زیر پرچم رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله و... ✅ 4. فقره اخیر دعا «أَسْأَلُكَ أَنْ تُكْرِمَنِي‏ بِهَوَانِ مَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِكَ، وَ لَاتُهِنِّي بِكَرَامَةِ أَحَدٍ مِنْ‏ أَوْلِيَائِكَ» (واز تو درخواست می‌كنم كه مرا گرامى بدارى هر چند با خوار كردن هر آن‌چه از خلق كه خود خواهى و مرا خوار نكنى هر چند به جهت گرامى داشتن احدى از اوليائت) که یکی از مبانی و اصول زندگی اسلامی است و باید دائما مورد توجه قرار گیرد، از فقرات منحصر به‌فرد این دعاست. تبیین و شرح این فقره، مجالی وسیع‌تر می‌طلبد. ✅ 5. درباره وقت قرائت آن، اختلاف کمی در منابع حدیثی و دعایی دیده می‌شود؛ شیخ مفید در «المقنعة/ص314» آن را مخصوص شب اول ماه مبارک دانسته است. سیدبن‌طاووس در «اقبال الاعمال/ ج1ص24» آن را ویژه تمام شب‌های ماه مبارک و پس از نماز مغرب اعلام کرده است. کفعمی در «البلد الامین/ص222» با جمع بین متن روایت کافی و کلام شیخ مفید در المقنعة، ورود آن را برای روزهای ماه مبارک و نیز شب اول این ماه می‌داند. 📎 ضمنا این دعا در قسمت "اعمال مشترک" ماه رمضان کتاب شریف "مفاتیح الجنان" با همین نام (دعای حج) آورده شده است که معمولا از خواندن آن غفلت میشود. 🔔👌 با توجه به ویژگی‌های فوق، خواندن و التزام به این دعا در روزهای این ماه شریف توصیه می‌شود. 🌹وفقکم الله لمرضاته🌹 ما را دنبال کنید در 👈👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1948975268C5a01eb164a
🚨 یک نصیحت به آقایان سعودی! 🔻 رهبر انقلاب، در دیدار مسئولان نظام: در مسئله‌ی بنده یک حرف نصحیت‌آمیزی به آقایان دارم؛ چرا جنگی را که یقین دارید پیروز نمی‌شوید ادامه می‌دهید؟ یک راهی پیدا کنید خودتان را خارج کنید. 🌙 @Khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 دومین ورود اعتراضی مردم جهت امر به معروف مغازه هنجارشکن با هدف اخطار به مسئولین قم 🔻 درپی هنجارشکنی برخی صنوف و عدم نظارت و عملکرد ضعیف و مصلحت بینانه نهادهایی مانند دادستانی و نیروی انتظامی،عده‌ای ازجوانان قم تصمیم به گرفتند. 🔻 جوانان قمی برای ازابتدای امسال با شناسایی یک واحدصنفی مروج هم‌جنس‌گرایی و فساد در روز روشن و مقابل چشم مسئولین؛همراه با امام جماعت مسجدِ محله و با فرمان آتش به اختیار،به واحد مذکور مراجعه کرده و با رعایت موازین شرعی و قانونی اقدام به امر به معروف کردند. 🚨 باید بامخرّبان اخلاق و فرهنگ برخورد محکم و قاطع مانند:حبس‌ها وپلمپ‌های طولانی‌مدت،جرائم نقدی، ٧۴ ضربه شلاق، ضبط و محو تمامی آثار و..._که مطابق قانون می‌باشند_صورت پذیرد. 🚨 این‌ دستورات،جلوی استمرار بساط مفسدین راگرفته و درس عبرتی برای دیگران می‌شود. ❓سؤال اصلی ماجرا اینجاست: 🚨 چرا دادستان قم، حجت الإسلام غریب بر طبق ماده ١۴ قانون جرائم رایانه‌ای و مواد ۶٣٩ و ٢۴٠ قانون مجازات اسلامی و...دستورات محکم و قاطع جهت برخورد با مخربان وضعیت فرهنگی قم صادرنمی‌کند و به برخوردهای سطحی مانند پلمپ‌های کوتاه‌مدت اکتفاء می‌کند. (بجای برخورد سطحی با ١٠٠٠ هنجار شکن؛ تنهابا ١٠ نفر برخورد قاطع کنید) پ.ن: ✍🏻 فرمان آتش به اختیار فرمانده معظم کل قوا در پی تعطیلی قرارگاه: جوانان و بزرگان قم نگذارنددست‌های خائن، قم را ازمرکزیت انقلاب خارج کنند. ✋ این نهضت تابیدارباش مسئولین قم ادامه دارد... 📞داسرای قم(حوزه دادستانی) 025 3772 2032 🔥 @Moohem
🔺بی‌اعتنایی دولت و وزرا به رسانه‌ها و فعالین انقلابی صدای اصلاح‌طلبان را نیز درآورد! 🔹از ابتدای آغاز دولت، رئیس جمهور مرتبا با رسانه‌ها و خبرنگاران اصلاح‌طلبان دیدار داشته است اما هیچ وقت با مدافعین خود دیدار نداشته است، که این موضوع میتواند به مرور آسیب‌های رسانه‌ای جدی به دولت وارد کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو آمريكا براى دعاى شروع جلسه، و بخاطر مشكلات جهان مانند جنگ اوكراين و يمن و اپيدمى فراگير كرونا تصميم گرفته ميشه شعرى از شاعر بزرگ ايرانى، سعدى رو بخونن، در ابتدا به زبان اصلى فارسى بيان ميشه و بعدش بيان ترجمه آن...! فرهنگ غنى از هر چيزى بهتر به تمام جهان نفوذ ميكند
مرحوم علامه طباطبایی یکی از چالش‌های بزرگ غرب‌زدگان را در عدم نگرش اجتماعی و کل‌نگر به زندگی انسان در غرب معرفی می‌کند و اینکه این دسته توانایی تفکر اجتماعی ندارند و غرب را در بستر فردگرایانه مورد توجه قرار می‌دهند میفرمایند: «و اما شیفتگی و دلدادگی چنین افرادی از مشرق زمین، نسبت به صدق و صفا و امانت و خوشی و مانند آن که در بین افراد ملل مترقی (مغرب زمین) مشاهده می‌کنند، در واقع حقیقت مسأله بر آنها مشتبه شده است، زیرا اغلب اندیشمندان ما - مشرق زمینان - توانایی تفکر اجتماعی نداشته و فقط در حیطه تفکر فردی به سر می‌برند.» مرحوم علامه ضمن انتقاد از این دست روشنفکرانی که با نگاه فردی، مدام با نشان دادن نقاط قوت غرب، در پی تطهیر آنها هستند، به تاریخ سراسر وحشیانه غرب توجه می‌دهد و می‌نویسد ««و لعمری، لو طالع المطالع المتامل تاریخ الاجتماعیة من لدن النهضة الحدیثة الاوروبیة و تعمق فیما عاملوا به غیرهم من الامم و الاجیال المسکینة الضعیفة، لم یلبث دون ان یری ان هذه المجتمعات التی یظهرون انهم امتلؤوا رافة و نصحا للبشر یفدون بالدماء ...» «و به جانم سوگند، اگر مطالعه‌کننده اهل تأمل، تاریخ اجتماعی غربی‌ها را از آغاز نهضت جدید در اروپا مورد مطالعه قرار داده و نحوه رفتارشان را با امت‌های ضعیف و درمانده مورد مشاهده و تعمق قرار دهد، برخلاف ادعاهای ظاهرشان که جز رأفت و خیر بشر را نمی‌خواهند و در راه حریت و آزادی انسان‌ها و نجات مظلومان و شکستن سنت بردگی و اسیری، از جان و مالشان مایه می‌گذراند، آنها را جز افرادی که هر روز با اسمی خاص، در صدد به بندگی کشیدن ملت‌های ضعیف‌اند، نخواهد یافت. روزی از طریق قهر و غلبه، روز دیگر از راه استعمار; روزی از طریق ادعای مالکیت و روزی دیگر از راه ادعای قیمومت و سرپرستی; روزی به اسم حفظ منافع مشترک و روز دیگر با نام کمک در حفظ استقلال کشور دیگر; روزی با اسم حفظ صلح و آرامش و دفع تهدیدها و روز دیگر با نام دفاع از طبقات محروم و هر روز به بهانه‌ای; و جوامعی که چنین ویژگی‌هایی دارند، فطرت انسانی هرگز آنها را به صلاح نشناخته و حکم به سعادت آنان نخواهد کرد، اگرچه از حکم دین و وحی و نبوت درباره معنای سعادت نیز صرف نظر شود.» (المیزان، ج4،‌ ص 106 - 107)
[4/14, 7:23 AM] Mohsen: يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنكَرِ وَاصْبِرْ عَلَي مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (17) فرزندم! نماز را برپا دار و امر به معروف و نهى از منكر كن و بر آنچه از سختى ها به تو مى رسد مقاومت كن كه اين (صبر) از امور واجب و مهم است. - يكى از وظايف والدين نسبت به فرزندان، سفارش به نماز است. «يا بُنىّ أَقِم الصّلاة» - پاكسازى درونى را با دورى از شرك و بازسازى روحى را با نماز آغاز كنيم. «لاتشرك... اقم الصلاة» - وجوب امر به معروف و نماز، مخصوص دين اسلام نيست. (قبل از اسلام نيز، لقمان سفارش به نماز كرده است) «يا بُنىّ أقم الصّلاة وامر بالمعروف» - فرزندان خود را از طريق سفارش به نماز، مؤمن و خدايى، و از طريق سفارش به امر به معروف و نهى از منكر، افرادى مسئول و اجتماعى تربيت كنيم. «يا بُنىّ أقم الصّلاة وامر بالمعروف» - آگاهى فرزندان خود را به قدرى بالا ببريم كه معروف ها و منكرها را بشناسند تا بتوانند امر و نهى كنند. «يا بُنىّ - وَ امُر - وَ انْهَ» - بعد از توجّه به مبدأ و معاد، مهم ترين عمل، نماز است. «أقم الصّلاة» - كسى كه مى خواهد در جامعه امر و نهى كند و قهراً با هوس هاى مردم درگير شود، بايد به وسيله ى نماز خودسازى و خود را از ايمان سيراب كند. «أقم الصّلاة وامر بالمعروف» - فرزندان خود را آمر به معروف و ناهى از منكر بار آوريم. «وامر بالمعروف...» - امر به معروف، هميشه قبل از نهى از منكر است. «وامر بالمعروف وانه عن المنكر» رشد معروف ها در جامعه، مانع بروز بسيارى از منكرات مى گردد. - در مسير حقّ بودن كافى نيست، لازم است ديگران را نيز به مسير حقّ دعوت كنيم. «وامر بالمعروف» چنانكه در سوره عصر مى خوانيم: «الّذين آمنوا و عملوا الصّالحات و تواصوا بالحقّ» - در تبليغ دين و اجراى فريضه ى امر به معروف و نهى از منكر، بايد صبر و سعه ى صدر داشته باشيم. «واصبر على ما أصابك» نهى از منكر، با تلخى ها و نيش زدن هاى گناهكاران همراه است، مبادا عقب نشينى كنيم. - پدر حكيم، رسيدن سختى به فرزندش را مى پذيرد و فرمان صبر مى دهد، ولى ضربه به مكتبش را كه سكوت در برابر فساد باشد، هرگز. «و انه عن المنكر و اصبر على ما أصابك» - امر به معروف و نهى از منكر از مسايل مهم است و صبر در برابر آنچه در اين راه به انسان مى رسد ارزش دارد. «انّ ذلك من عزم الامور» سيمايى از نماز به مناسبت سفارش به نماز و امر به معروف در اين آيه، اكنون به توضيح مختصرى پيرامون اين دو فريضه مى پردازيم: * نماز، ساده ترين، عميق ترين و زيباترين رابطه ى انسان با خداوند است كه در تمام اديان آسمانى بوده است. * نماز، تنها عبادتى است كه سفارش شده قبل از آن، خوش صداترين افراد بر بالاى بلندى رفته و با صداى بلند، شعارِ «حىّ على الصّلاة، حىّ على الفلاح، حىّ على خيرالعمل» را سر دهند، با اذانِ خود سكوت را بشكنند و يك دوره انديشه هاى ناب اسلامى را اعلام و غافلان را بيدار كنند. * نماز به قدرى مهم است كه حضرت ابراهيم عليه السلام هدف خود را از اِسكان زن و فرزندش در صحراى بى آب و گياه مكّه، اقامه ى نماز معرّفى مى كند، نه انجام مراسم حج. * امام حسين عليه السلام ظهر عاشورا براى اقامه ى دو ركعت نماز، سينه ى خود را سپر تيرهاى دشمن قرار داد. * قرآن، به حضرت ابراهيم و اسماعيل عليهما السلام دستور مى دهد كه مسجد الحرام را براى نمازگزاران آماده و تطهير نمايند. آرى، نماز به قدرى مهم است كه زكريّا و مريم و ابراهيم و اسماعيل عليهم السلام خادم مسجد و محل برپايى نماز بوده اند. * نماز، كليد قبولى تمام اعمال است و اميرالمؤمنين عليه السلام به استاندارش مى فرمايد: بهترين وقت خود را براى نماز قرار بده و آگاه باش كه تمام كارهاى تو در پرتو نمازت قبول مى شود.(290) * نماز، ياد خداست و ياد خدا، تنها آرام بخش دلهاست. * نماز، در بيشتر سوره هاى قرآن، از بزرگ ترين سوره (بقره) تا كوچك ترين آن (كوثر) مطرح است. * نماز، از هنگام تولّد در زايشگاه كه در گوش نوزاد اذان و اقامه مى گويند تا پس از مرگ كه در گورستان بر مرده نماز مى خوانند، جلوه مى كند. * هم براى حوادث زمينى مانند زلزله و بادهاى ترس آور آمده و هم براى حوادث آسمانى مانند خسوف و كسوف، نماز آيات واجب گشته و حتّى براى طلب باران، نماز باران آمده است. * نماز، انسان را از انجام بسيارى منكرات و زشتى ها باز مى دارد.(291) در نماز، تمام كمالات به چشم مى خورد كه ما چند نمونه از آن را بيان مى كنيم: * نظافت و بهداشت را در مسواك زدن، وضو، غسل و پاك بودن بدن و لباس مى بينيم. * جرأت، جسارت و فرياد زدن را از اذان مى آموزيم. * حضور در صحنه را از اجتماع در مساجد ياد مى گيريم. * توجّه به عدالت را در انتخاب امام جماعت عادل مى يابيم. * توجّه به ارزشها و كمالات را از كسانى كه در صف اوّل مى ايستند، به دست مى آوريم. * جهت گيرى مست
قل را در قبله احساس مى كنيم. آرى، يهوديان به سويى و مسيحيان به سوى ديگر مراسم عبادى خود را انجام مى دهند و مسلمانان بايد مستقل باشند و لذا به فرمان قرآن، كعبه، قبله ى مستقل مسلمانان مى شود، تا استقلال در جهت گيرى آنان حفظ شود. * مراعات حقوق ديگران را در اين مى بينيم كه حتّى يك نخ غصبى، نبايد در لباس نمازگزار باشد. * توجّه به سياست را آنجا احساس مى كنيم كه در روايات مى خوانيم: نمازى كه همراه با پذيرش ولايت امام معصوم نباشد، قبول نيست. * توجّه به نظم را در صف هاى منظّم نماز جماعت و توجّه به شهدا را در تربت كربلا و توجّه به بهداشت محيط را در سفارش هايى كه براى پاكى و نظافت مسجد و مسجدى ها داده شده است، مى بينيم. * توجّه به خدا را در تمام نماز، توجّه به معاد را در «مالك يوم الدين»، توجّه به انتخاب راه را در «اهدنا الصراط المستقيم»، انتخاب همراهان خوب را در «صراط الّذين انعمت عليهم»، پرهيز از منحرفان و غضب شدگان را در «غير المغضوب عليهم و لاالضّالّين»، توجّه به نبوّت و اهل بيت پيامبرصلى الله عليه وآله را در تشهّد و توجّه به پاكان و صالحان را در «السلام علينا و على عباد اللّه الصالحين» مى بينيم. * توجّه به تغذيه ى سالم را آنجا مى بينيم كه در حديث آمده است: اگر كسى مشروبات الكلى مصرف كند، تا چهل روز نمازش قبول نيست. * آراستگى ظاهر را آنجا مى بينيم كه سفارش كرده اند از بهترين لباس، عطر و زينت در نماز استفاده كنيم و حتّى زنها وسايل زينتى خود را در نماز همراه داشته باشند. * توجّه به همسر را آنجا مى بينيم كه در حديث مى خوانيم: اگر ميان زن و شوهرى كدورت باشد و يا يكديگر را بيازارند و بد زبانى كنند، نماز هيچ كدام پذيرفته نيست. اينها گوشه اى از آثار و توجّهاتى بود كه در ضمن نماز به آن متذكّر مى شويم. امام خمينى قدس سره فرمود: «نماز، كارخانه ى انسان سازى است». امر به معروف و نهى از منكر امر به معروف، يعنى سفارش به خوبى ها و نهى از منكر، يعنى بازداشتن از بدى ها. انجام اين دو امر مهم نياز به سنّ خاصّى ندارد، زيرا لقمان به فرزندش مى گويد: «يا بنّى أقم الصّلاة و امر بالمعروف...» امر به معروف، نشانه ى عشق به مكتب، عشق به مردم، علاقه به سلامتى جامعه و نشانه ى آزادى بيان، غيرت دينى، ارتباط دوستانه بين مردم و نشانه ى فطرت بيدار و نظارت عمومى و حضور در صحنه است. امر به معروف و نهى از منكر، سبب تشويق نيكوكاران، آگاه كردن افراد جاهل، هشدار براى جلوگيرى از خلاف و ايجاد نوعى انضباط اجتماعى است. قرآن مى فرمايد: شما مسلمانان بهترين امّت هستيد، زيرا امر به معروف و نهى از منكر مى كنيد.(292) حضرت على عليه السلام مى فرمايد: امر به معروف و نهى از منكر، مصلحت عامّه است.(293) چنانكه در حديث ديگر مى خوانيم: كسى كه جلوى منكر را نگيرد، مانند كسى است كه مجروحى را در جاده رها كند تا بميرد.(294) پيامبرانى همچون حضرت داود و حضرت عيسى عليهما السلام به كسانى كه نهى از منكر نمى كنند، لعنت فرستاده اند.(295) قيام امام حسين عليه السلام براى امر به معروف و نهى از منكر بود. «انما خرجتُ لطلب الاصلاح فى امّة جدّى اريد ان آمر بالمعروف و انهى عن المنكر»(296) در حديث مى خوانيم: به واسطه ى امر به معروف و نهى از منكر، تمام واجبات به پا داشته مى شود.(297) قرآن مى فرمايد: اگر در مجلسى به آيات الهى توهين مى شود، جلسه را به عنوان اعتراض ترك كنيد تا مسير بحث عوض شود.(298) انسان بايد هم در دل از انجام گناه ناراحت باشد، هم با زبان، آن را نهى كند و هم با اِعمال قدرت و قانون، مانع انجام آن شود. اگر كسى را به كار خوبى دعوت كرديم، در پاداش كارهاى خوب او نيز شريك هستيم، ولى اگر در برابر فساد، انحراف و گناه ساكت نشستيم، به تدريج فساد رشد مى كند و افراد فاسد و مفسد بر مردم حاكم خواهند شد. سكوت و بى تفاوتى در مقابل گناه، سبب مى شود كه گناه كردن عادّى شود، گنهكار جرأت پيدا كند، ما سنگدل شويم، شيطان راضى گردد و خدا بر ما غضب نمايد. امر به معروف و نهى از منكر، دو وظيفه ى الهى است و توهّماتى از اين قبيل كه: گناه ديگران كارى به ما ندارد، آزادى مردم را سلب نكنيم من اهل ترس وخجالت هستم، با يك گل كه بهار نمى شود، عيسى به دين خود موسى به دين خود، ما را در يك قبر قرار نمى دهند، ديگران هستند، من چرا امر به معروف كنم؟ با نهى از منكر، دوستان يا مشتريان خود را از دست مى دهم، و امثال آن، نمى توانند اين تكليف را از دوش ما بردارند. البتّه امر به معروف و نهى از منكر بايد آگاهانه، دلسوزانه، عاقلانه وحتّى المقدور مخفيانه باشد. گاهى بايد خودمان بگوييم، ولى آنجا كه حرف ما اثر ندارد، وظيفه ساقط نمى شود، بلكه بايد از ديگران بخواهيم كه آنان بگويند. حتّى اگر براى مدّت كوتاهى مى توان جلوى فساد را گرفت، بايد گرفت و اگر با تكرار مى توان به نتيجه رسيد، بايد تكرار كرد. دعای روز دوازدهم: خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش و پ