eitaa logo
حوزه علمیه امام جعفر صادق( علیه السلام)
306 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
7.1هزار ویدیو
69 فایل
حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام مفتخراست تا کانال ارتباطی خودرا به علاقمندان به دین مبین اسلام معرفی نماید.
مشاهده در ایتا
دانلود
ان‌ها از همان زمان پیغمبر اکرم هم یکدست و در يك سطح از ايمان نبودند. بطور کلی می‌توان مسلمانان را به سه دسته تقسيم كرد: گروهي مسلمانان مخلص و پاکي بودند که هیچ غل و غشی در آنها نبود و آماده بودند هرچه پیغمبر اکرم دستور بدهد، عمل کنند؛ چنین افرادی در زمان جنگ، با تمام توانشان به جهاد می‌پرداختند؛ و اگر خودشان تجهيزات لازم براي شركت در جهاد را نداشتند، از پیامبر درخواست مي‌كردند سلاحي در اختيارشان قرار دهد و اگر آن حضرت نيز نمي‌توانست تجهيزاتي در اختيارشان بگذارد، به‌خاطر محروميت از شركت در جهاد محزون شده و ‌اشك از ديدگانشان جاري مي‌شد؛ كساني كه در حقشان این آیه نازل شد: ایرادی نیست بر آنها که وقتی نزد تو آمدند که آنان را بر مرکبی (برای جهاد) سوار کنی، گفتی: «مرکبی که شما را بر آن سوار کنم، ندارم!» (از نزد تو) بازگشتند در حالی که چشمانشان از اندوه ‌اشکبار بود؛ زیرا چیزی نداشتند که در راه خدا انفاق کنند (و با آن به میدان بروند).(1) در نقطه مقابل اين گروه منافقینی بودند كه در جماعات مسلمانان حضور داشتند و برای حفظ جان و مال و مقامشان تظاهر به اسلام می‌کردند؛ اما در دل اعتقادی به اسلام نداشتند. این منافقین هنگام جنگ گاهی با سپاه همراه مي‌شدند،‌ اما براي تضعيف روحيه مسلمانان به دوستانشان می‌گفتند: اگر  ما به مدینه برگرديم، مهاجران پابرهنه‌اي كه از مكه به شهر ما آمده‌اند و به ما فخر مي‌فروشند را از مدینه بیرون می‌کنیم.(2) گروه دیگر افراد ضعیف‌الایماني بودند كه بی‌اعتقاد به خدا و دین نبودند، اما منافعشان بيش از دين برايشان اهميت داشت؛ افرادي خاكستري كه تا زماني كه منافعشان اقتضا می‌کرد، با مسلمانان بودند و محافظه‌كارانه در جنگ هم شرکت می‌کردند؛ ‌اما اهل فداکاری و جانفشاني نبودند؛ كساني كه حتي براي نماز هم شوق و‌اشتياق فراواني نداشتند.(3) چنين اختلافي هميشه در جوامع  مختلف وجود داشته و در تنگناها هر كس باطن خود را نشان مي‌دهد. بعد از رحلت پیغمبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) امتحان بزرگی برای جامعه اسلامي پیش آمد؛ مسئله بیعت با امیرالمؤمنین یا با شخص ديگري که به‌عنوان خلیفه پیامبر مطرح بود. سرانجامِ داستان سقیفه بنی ساعده، بيعت اكثريت مسلمانان با پدر زنِ بزرگ پیغمبر شد؛ با اين بهانه كه او هم بزرگ‌تر از بقيه است؛ هم سابقه‌اش در اسلام بيشتر است؛‌ هم تجربه زیادي دارد. از همان جا در ذهن مردم دو نوع برداشت نسبت به مسئله جانشینی پیامبر پدید آمد؛ برداشت اول اين بود كه پیغمبر اكرم برای هدایت و راهنمایی انسان‌ها به سوی کمال، سعادت و قرب انسان به خدا مبعوث شده و تشکیل جامعه اسلامی گامی در همین مسير است. رئیس اين جامعه را هم خدا تعیین کرده است؛ همان که پیغمبر هفتاد روز پیش از وفاتش به فرمان خدا او را بر سر دست بلند کرد و گفت: این جانشین من است. همو كه رسول گرامي اسلام در طول بیست و سه سال رسالتش بارها او را به‌عنوان جانشین خود معرفی کرده بود. اين افراد كه كساني مثل سلمان و ابوذر و مقداد و عمار بودند، نگاهشان به مسئله خلافت این بود که جانشیني پیغمبر در همه شئون از جمله هدایت مردم،‌ ترویج معنویات و نزدیک کردن انسان‌ها  به خداست و ریاست، ابزاری است براي رسيدن به اين هدف بزرگ. نگاه دوم به مسئله خلافت این بود که بعد از رحلت پيامبر، نبوت و رسالت، هرچه بود، تمام شد؛ بعد از آن، مسئله اصلي، ریاست بر مردم و مدیریت جامعه و اداره امور آن است؛ مردم نيازمند رئیسی هستند که احتياجات جامعه را برطرف کند و اختلافات را برطرف سازد؛ در ديدگاه اين گروه خليفه رئیس دنیای مردم بود؛ بر همين اساس گاهی از خلافت به رياسهًْ العامه ياد مي‌كردند. در چنين شرايطي مردم به همان سه گروهي كه در ابتدا گفته شد، تقسيم شدند؛ گروه اندكي كه خلافت را جانشيني پيامبر در همه شئون می‌دانستند؛ گروه دیگری كه اصلاً به دین معتقد نبودند؛ و اکثریت مردم كه دين را تا جايي كه موافق منافعشان بود،‌ قبول داشتند و به‌ويژه زماني كه بزرگان قومشان راهی را انتخاب می‌کردند، آنها هم به سادگی تبعیت می‌کردند. خلافت طي بیست و پنج سال چنين مسيري را پيمود؛ کسی ریاست داشت كه بتواند جامعه را مدیریت کند و مردم هم او را قبول داشته باشند. اما بعد از بیست و پنج سال بنا به دلایل مختلف مردم سراغ علی(ع) آمدند؛ در حالي كه هنوز تعداد زيادي از اصحاب بدر و گروه دیگری از ارادتمندان به اهل‌بیت و شخص امیرالمؤمنین در ميان ايشان بودند كه به ولایت آن حضرت اعتقاد داشتند و خلافت را جايگاهي الهی و جانشیني پیامبر برای هدایت انسان‌ها می‌دانستند. اكثر مردم هم كه رفتارهای بعضی از خلفا و زيان‌ها و نابساماني‌هاي ناشي از آن را در اجتماع ديده بودند، آمادگی پذيرش حکومت علی(ع) و تبعیت از آن حضرت را داشتند. وضعیت شام در زمان به خلافت رسیدن امام علی(ع)  ولی در گوشه دیگری از کشورهای اسلامی وضع به گونه دیگری بود. خلیفه دوم معاویه را كه فردي باهو
ش و سيّاس بود به شام فرستاده بود تا حكومت مركزي از خطر دسيسه‌چيني از ناحيه او در امان باشد و او را به حال خود رها كرده بود كه هرگونه صلاح مي‌داند، حكومت كند. اهالي شام هم مردماني ساده بودند كه كسي از اصحاب پیامبر را نديده و نمی‌شناختند و اگر کسی خود را به‌عنوان خویشاوند پیغمبر معرفی می‌کرد، بخصوص اگر نماینده خلیفه بود، حرفش را از دل و جان می‌پذیرفتند. از همين‌رو معاويه طي مدت بیست سال با فراست و زیرکی، آنچنان زمینه فرهنگی را در شام ایجاد کرده بود که مردم آنجا کاملاًً مطیع او بودند؛ معاويه هر گروهی از مردم را به شيوه‌ای راضی نگه داشته بود،‌ تا هرچه او دستور می‌دهد بی‌چون و چرا عمل کنند. اين وضعيت شام در زمان امیرالمؤمنین(ع) بود؛ گويا کشوري دیگر، با ایدئولوژی دیگری متفاوت با وضع مدینه و احکام و ارزش‌های حاکم بر آن! اولين مشكل امیرالمؤمنین در ابتداي خلافت، وجود بخشی در عالم اسلام بود که از اسلام بی‌خبر بودند و تحت ریاست و مدیریت کسی قرار داشتند که در دل علاقه‌ای به اسلام نداشت. لذا ایشان چاره‌ای جز جنگيدن با معاویه نداشت. در جنگ صفین عده زیادی از اصحاب بدر و ديگر دوستداران اهل‌بیت و نيز تعداد زيادي از كساني كه از حکومت خلیفه سوم سرخورده شده بودند و به جمع ياران علی پيوسته بودند، شهيد شدند؛ كساني مثل عمار كه حجتی علیه معاویه بودند و باعث می‌شدند امیرالمؤمنین بتواند به جنگ با معاويه ادامه دهد. غربت امام حسن(ع) و زمینه‌های صلح با معاویه اما این شرایط در زمان امام حسن تغییر کرد. دیگر نه بدریون بودند؛ نه كسي مثل عمار بود؛‌ نه ياران مخلصي كه سال‌ها برای اسلام جنگیده و فداکاری کرده بودند؛ امام حسن(ع) با نسل جوانی مواجه بود كه اموال و غنايم حاصل از پیروزی‌های مسلمانان را در اختيار داشت و تدريجاً  روحیه رفاه‌طلبی و دنیازدگی در بسیاری از افراد قشر خاکستری جامعه رواج پیدا کرده بود و از همين‌رو علاقه‌ای به جنگ و جهاد نداشتند و از جنگ خسته شده بودند. امام حسن در چنين شرايطي به خلافت رسیدند. معاویه هم با شیطنت، خواص سپاه آن حضرت را خریده بود و کار به جايي رسیده بود که بسیاری از نزدیکان امام حسن دیگر دل‌خوشی از آن حضرت نداشتند؛ حتي گروهي از ايشان رسما به همراه فرمانده‌شان به سپاه معاویه ملحق شدند. كار به جايي رسيد كه كساني از ياران امام مجتبي حاضر شدند آن حضرت را ‌ترور کنند! عده‌اي از کسانی هم که علاقمند به جنگ با معاویه بودند، اعتراض داشتند که چرا امام حسن کوتاه می‌آید؟ اما ایشان اسراری از درون اصحاب خودش و رفتارهایشان می‌دانست که آنها نمی‌دانستند. سرانجام، زماني كه امام حسن حاضر شدند با معاویه بجنگند، چهار هزار سرباز، در مقابل حداقل شصت هزار سرباز معاویه در اختيار داشتند. در اين ميان توطئه‌هاي معاويه چنان آن حضرت را در غربت فرو برده بود كه معاويه به خود جرأت مي‌داد براي آن حضرت پيام بفرستد كه «فَاحْذَرْ أَنْ تَكُونَ‏ مَنِيَّتُكَ‏ عَلَى يَدَيْ رِعَاعِ النَّاس‏؛(4) بترس از اینکه افرادي پست و بي‌هويت تو را به قتل برسانند!» در چنين شرايطي امام حسن(ع) بر سر دو راهي قرار گرفت: جنگي را شروع کند كه در آن خودش و اصحابش بي‌ثمر به شهادت مي‌رسند و فاتحه دستگاه تشيع خوانده می‌شود. چون معاویه همان‌گونه كه توانست لعن بر علي را به‌عنوان يك فريضه در میان همه مسلمانان رواج دهد، مي‌توانست لعن بر امام حسن را‌ترويج دهد و در مدت كوتاهي فاتحه اهل‌بیت خوانده شود. مگر در نتيجه تبليغات معاويه در شام،‌ مردم از شنيدن خبر شهادت امیرالمؤمنین در مسجد کوفه و در حال نماز تعجب نكردند و نگفتند مگر علی نماز هم می‌خواند؟! معاويه مي‌توانست با ادامه چنین فتنه‌اي اسلام اصيل را از بين ببرد و آنچه خودش مي‌خواست را به جاي اسلام معرفي كند. راه ديگري كه پيش روي امام حسن قرار داشت،‌ اين بود كه با خون دل، دندان روی جگر بگذارد، و ملامت دوست و دشمن را بشنود، تا زمینه‌اي را فراهم کند و مردم به حدي از رشد فكري و فرهنگي برسند كه بنی‌امیه را بشناسند و بفهمند اینها مسلمان واقعی و ملتزم به احکام اسلام نیستند. بقای اسلام، مرهون تدبیرهای امام حسن(ع)  امام حسن(ع) با توجه به شرايط فكري و فرهنگي جامعه و دغل‌بازي و حيله‌گري دشمن، راه دوم را در پيش گرفت. آن حضرت  صلح‌نامه را به‌صورتی تنظیم کرد که از همان روز اول عقد صلح‌نامه، معاویه شروع به مخالفت و نقض عهد کرد و از همين جا رسوايي معاويه و بني‌اميه آغاز شد؛ چون هر عاقلی می‌فهمید نقض عقد کار درستي نیست. كار معاویه به جایی رسید که در نخيله سخنرانی کرد و گفت:‌ ای اهل عراق! من با شما نجنگیدم که شما را وادار به نماز و روزه کنم؛ من براي وادار كردن شما به حج با شما نجنگیدم؛ من با شما جنگیدم تا بر شما ریاست کنم! جنگ من با شما براي ریاست بود. لذا من از امروز به قراردادی که با حسن بستم،‌ ملتزم نيستم. بعد هم صلح‌نامه را پاره كرد و زير پا انداخت. اين
رفتارهاي معاويه و عهدشكني‌هاي او موجب شد مردم تدريجا از خواب غفلت بيدار شوند و بفهمند بني‌اميه چگونه كساني هستند. امام حسن از ابتدا معاويه را مي‌شناخت و می‌دانست سرانجام كار او چه خواهد شد؛ اما بايد به مردم بفهماند که سر و کار شما با چنین کسی است؛ كسي كه به تصور شما یکی از اصحاب پیغمبر است. تدبیر امام حسن این بود که مردم بني‌اميه را بشناسند و همين امر موجب شد كه زمينه براي قیام سیدالشهدا(ع) فراهم شود. اگر مردم بنی‌امیه را نشناخته بودند، شهادت سیدالشهدا هم ‌تروری مي‌شد مثل بسياري از موارد مشابه كه بي‌نتيجه ماند. صلح امام حسن زمینه‌اي شد براي اينکه مردم بني‌اميه را بشناسند و پس از قيام  امام حسين و شهادت آن حضرت تدريجاً بیدار شوند و به مخالفت با بنی‌امیه بپردازند. در این میان اصل تشیع محفوظ ماند و فرصتی پیدا شد که ائمه بتوانند فرهنگ اسلام و عقاید تشیع را در میان مردم رواج دهند. پس بقای اسلام مرهون تدبیر امام حسن است؛ و به گفته مرحوم شیخ راضی آل‌یاسین داستان کربلا قبل از اینکه حسینی باشد، حسنی است. امام حسن بود که زمینه کربلا را فراهم کرد. داستان كربلا در صورتي اثربخش بود و جای خودش را باز می‌کرد که مردم این شناخت را پیدا کرده و از خواب غفلت بیدار شده باشند. در غير اين صورت می‌گفتند يزيد که جانشین پیغمبر است؛ مثل خلیفه اول و دوم و سوم. مگر نه اينکه معاويه با تبليغات خود بالاترین واجبات را تبعيت از کسي معرفي كرده بود كه مردم با او بیعت کرده‌اند؟ اما زماني كه خود پيمانش با امام حسن را نقض کرد، مردم فهمیدند همه این حرف‌ها بازی براي فريب آنها بوده است. حال، آيا بايد چنین کسی که با این تدبیر بقای اسلام مرهون اوست، در جامعه ما ناشناخته باشد؟ ما نباید غفلت کنیم از اينکه در كنار امام حسين(ع)، امام مظلوم دیگری هم داریم که حق او ناشناخته مانده است و در هر فرصت سعي كنيم نسبت به آن حضرت ادای وظیفه کنیم. اما درسی که ما از زندگي امام حسن مي‌گیریم الگوبرداری از صبر آن حضرت است. آن حضرت يكي از بارزترین الگوهای صبر است. صبر و تحمل امام مجتبي در برابر خون دل‌هایی كه خورد و دشنام‌ها و ناسزاهايي كه شنيد،‌آدمي را مبهوت مي‌كند. ضرورت مبارزه با آفت بی‌بصیرتی در جامعه درس ديگر ما از زندگي آن حضرت این است که بزرگ‌ترین آفت جامعه اسلامی ضعف شناخت است؛ سطح فرهنگ مردم آن زمان و توان تشخیصشان بسيار ضعیف بود؛ به فرمایش رهبر معظم انقلاب آنها بصیرت نداشتند؛ تا جايي كه به راحتی با جعل يك حدیث و يا یک رفتار مزورانه فریب می‌خوردند و به كساني مثل خاندان پیغمبر اعتراض می‌کردند که چرا شما ایجاد اختلاف کردید؟ مگر نه اينکه امروز هم كسي مثل سيد قطب در كتاب تفسيرش به نام فی ظلال القرآن، شيعه را از اولین کسانی معرفي مي‌كند كه بذر اختلاف را در جامعه اسلامی افشاندند؟ به عقيده آنها مسلمانان، همه تابع خلیفه اول و دوم بودند، اما شيعه با طرح مسئله امامت علي بين مسلمانان ايجاد شكاف كردند! اين ثمره تبليغات شیاطین  و وارونه جلوه دادن امر است. همه این بلاهایی که از ابتدا تاكنون بر سر مسلمانان آمد به‌خاطر بی‌بصیرتی خواص و سطح پایین فرهنگ جامعه بوده است. اگر ما بخواهیم به اين گرفتاري‌ها مبتلا نشویم، باید سعی کنیم با این آفت مبارزه کنیم. هرچه حقایق بیشتر روشن شود، سطح فهم مردم بالا برود، قدرت قضاوتشان بیشتر شود و بهتر بتوانند تشخیص دهند، كمتر به اين مصائب دچار مي‌شويم. اصرار رهبر معظم انقلاب برای برگزاري‌تریبون‌های آزاد براي همين است که كساني كه شبهات و سؤالاتي دارند، آنها را مطرح کنند تا شبهه‌ها در دل‌ها نهفته نماند. این، درسي مهم و مسئله‌اي بسیار کلیدی برای برنامه‌ریزی در حال و آینده برای پیشرفت اسلام و فراهم شدن زمینه برای ظهور ولی‌عصر(عج) است. مسئله دیگر اینكه بسیاری از انحرافات ساده‌انديشان زمان ائمه(ع) ناشي از خوش‌بینی بیجا نسبت به بعضی افراد بود که اسم و عنوانی كسب كرده بودند. اخلاق اسلامی اقتضا مي‌كند انسان نسبت به دیگران بدگویی نکند، سوءظن نداشته باشد، غیبت و بدگویی نکند؛ اما شیاطین از این زمینه‌ها سوءاستفاده کردند. آنها ابتدا مناقب دروغیني براي برخي افراد درست کردند  و آن را ترویج دادند و بعد به بهانه جلوگيري از اهانت به برادر مسلمان و صحابي پیامبر مانع انتقاد از ايشان شدند. حتي امروز عده زیادی از علمای بزرگ اهل تسنن معتقدند که تمام اصحاب پیغمبر در حکم معصومند. مستند آنها هم حديثي جعلي است كه پيامبر فرمود: اصحابی کالنجوم بايّهم اقتدیتم اهتدیتم! اصحاب من مثل ستارگان هستند و به هر کدام از آنها اقتدا کنید، هدایت می‌شوید!  این فرهنگ عوام‌فریبانه و شیطانی کمابیش در جامعه شیعه هم نفوذ پیدا کرده و کسانی از روی خوش‌بینی و علاقه شخصی مورد احترام قرار مي‌گيرند و مردم تصور می‌کنند که او بتی است! مگر كسي كه روزی خدمتی کرده، آدم بزرگی بوده و يا در جنگ شرکت کرده، تا ابد مصون
از خطا و اشتباه است؟ مگر بعضي از کسانی که امام حسین را در کربلا شهید کردند، روزی در رکاب علی با معاویه نمی‌جنگیدند؟! شمر بن ذي‌الجوشن یکی از اصحاب علی بود که در جنگ صفین در رکاب علی با معاویه می‌جنگید؛ پس چون از اصحاب علی بود، ما هم همیشه به او احترام بگذاريم! انسان باید بصیرت داشته باشد؛‌ اشخاص را بسنجد؛ آدم خوب ممكن است روزي بد شود؛ همچنان که آدم بد هم ممكن است خوب شود. بر همين اساس امام خمینی فرمود: ملاک، وضع فعلی افراد است. دليلي وجود ندارد كه کسی كه سال‌ها به اسلام خدمت کرده،‌ تا ابد مقدس باشد؛ نه عقل این مطلب را تأیید می‌کند، نه نقل و نه سیره پیامبر و اهل‌بیت(ع) . ـــــــــــــ 1. توبه، 92. 2. منافقون، 8. 3. توبه، 54. 4. مناقب ابن شهرآشوب،‌ ج 4، ص 32. [4/18, 8:06 AM] Mohsen: وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَي عَذَابِ السَّعِيرِ (21) و هرگاه به آنان گفته شود: آنچه را خدا نازل كرده پيروى كنيد. گويند: بلكه ما آنچه را پدرانمان را بر آن يافته ايم پيروى خواهيم كرد. آيا اگرشيطان آنان را به عذاب فروزان فرا خواند (باز هم بايد از او تبعيّت كنند)؟! كلمه ى «قيل»، نشانه ى شدّت تعصّب كافران است، يعنى هر حرف حقّى از هر گوينده اى باشد، آنان لجاجت مى كنند و نمى پذيرند و كارى به گوينده ندارند. «قيل لهم» - نمونه ى جدال ناروا، تعصّب بر افكار باطل نياكان است. «يجادل فى اللّه بغير علم... قالوا بل نتّبع ما وجدنا عليه آبائنا» - پيروى از وحى و آنچه از جانب خداوند است، لازم است. «اتّبعوا ما انزل اللّه» - با دعوت منحرفان به حقّ، با آنان اتمام حجّت كنيم. «قيل لهم» - براى انسان دو راه وجود دارد: الف: راه خدا، «ما انزل اللّه» ب: راه شيطان. «الشّيطان يدعوهم الى عذاب السّعير» - عقايد نياكان، در سرنوشت نسل آينده مؤثّر است. «وجدنا عليه آباءنا» - تقليد و تعصّبِ كوركورانه ممنوع. «وجدنا عليه آباءنا... او لو كان» (تعصّب نارواى خويشاوندى، از موانع حقّ پذيرى و رشد انديشه است) - محيط، جامعه و تاريخ، در انتخاب راه مؤثّر است. «وجدنا عليه آباءنا» (انسان بايد با نور علم، عقل و وحى، حركت كند تا هر كجا در محيط، جامعه و تاريخ، انحراف ديد، از آن پرهيز كند.) - منطق حقّ، اصل است، نه ملّى گرايى وعقايد ورفتار نياكان. «أولو كان الشّيطان...» - شيطان به طور مستمرّ، انسان را به باطل مى خواند. «كان الشّيطان يدعوهم» - هر راهى جز وحى، بيراهه است و به عذاب دوزخ منتهى مى شود. «يدعوهم الى عذاب السّعير» - سرانجام پيروى از افكار پوچ نياكان، دوزخ است. «عذاب السّعير» دعای روز شانزدهم: خدایا توفیقم ده در آن به سازش کردن نیکان و دورم دار در آن از رفاقت بدان و جایم ده در آن با مهرت به سوى خانه آرامش به خدایى خودت اى معبـود جهانیان. [4/18, 8:13 AM] Mohsen: [4/17, 11:00 AM] اقای دادسرشت: ❤️ در_محضر_بزرگان ⚡ میخواهی گناه نکنی؟ 🎙 آیت الله قرهی (ره): میخواهید از گناه بدتان آید؟ تا میتوانید یاد امام زمان (عج) باشید. آرام آرام از گناه بدتان میآید و حالتان عوض میشود. معلوم است انسان از هر چیزی بدش میآید اصلا سمتش نمیرود. شبها قبل از خواب با آقا صحبت کن: 🔶مرحوم آیت الله الهی طباطبایی برادر علامه طباطبایی 🔰 ! ✍در تشرفی که آیت‌الله (برادر علامه طباطبائی) به محضر حضرت بقیةالله (عج) داشتند، حضرت به ایشان فرمودند: اگر مشکل و گرفتاری داشتید خدا را قسم بدهید به . ✍آیت‌الله الهی طباطبائی فرمودند: با وجودی که منظور حضرت را فهمیدم اما می‌خواستم از لسان شریف خودشان بشنوم! ✍سؤال کردم: آقا جان! ریزه خواران سفره شما چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند: همین . ✍سؤال کردم: آقا جان! شما از آنها هستید؟ حضرت سکوت کردند و بعد از تأملی فرمودند: ما کسی را غیر از آنها نداریم! 📚کتاب پای درس علما، محمد تقی صرفی پور،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علت عصبانیت آمریکا از سپاه در جنگ اقتصادی چیست؟ رییس FATF پاسخ می‌دهد.
⭕ *اگر صلح امام مجتبی علیه‌السلام نبود، دشمنان یک شیعه را زنده نمی‌گذاشتند...* ابوسعيد عقيصا گويد: به حضرت امام مجتبی علیه‌السلام عرض کردم: یابن رسول الله! چرا با معاويه علیه‌الهاویة صلح كردید و حال آنكه حق با شماست و معاويه، گمراه و ستمگر است؟ حضرت فرمودند: «آيا من پس از پدرم، حجّت خدا و امام نيستم؟» گفتم: آرى؛ فرمودند: «مگر رسول خدا در حق من و برادرم نفرمود: "حسن و حسين امامند، چه قيام كنند و چه نكنند؟" (الحَسَنُ وَ الحُسَينُ إِمَامَانِ قَامَا أَو قَعَدَا)» گفتم: آرى؛ امام علیه‌السلام فرمودند: «پس من امام هستم، چه قيام كنم و چه نكنم.» سپس فرمودند: 🔸«به همان سبب با معاويه صلح كردم كه پيامبر خدا با بنى‌ضمره و بنى‌اشجع و اهل مكه در حديبيّه صلح نمود، با اين تفاوت كه آنان كافرِ تنزیلی بودند (کفرشان بر اساس کتاب خدا، مُحرز و علنی بود)، اما معاويه و يارانش كافرِ تأویلی‌اند (شهادتین گفتند و به ظاهر مسلمانند)؛ اى ابوسعيد! اگر من از جانب خداوند متعال امامم، ديگر معنا ندارد كه رأى مرا سبک بشماری، گرچه حکمت و مصلحت آن بر تو پوشيده باشد! 🔹مَثل من و تو، چون خضر و موسى است؛ خضر علیه‌السلام کشتی را سوراخ کرد و نوجوانی را کشت و دیواری را بنا کرد كه موسى حکمت این کارهایش را نمى‌دانست و خشمگین و معترض مى‌شد، اما چون خضر او را آگاه ساخت، آرام گرفت؛ من هم خشم شما را بر انگيخته‌ام، به اين جهت كه حکمت كارهای مرا نمی‌دانید و جاهلید، *اما همين قدر بدان كه اگر با معاويه صلح نمى‌كردم، شيعه‌اى بر روى زمين باقی نمی‌ماند!»* 📜 علل الشرائع (شیخ‌صدوق)، ج۱، ص۲۱۱ طرائف (سیدبن‌طاووس)، ج۱، ص۱۹۶
🔴مجلس از معرکه گریخت:فرار مجلسیان از موقعیّتِ «تعارض منافع» ◾️[1]. آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار نمایندگان مجلس در تاریخ 22/4/1399 گفتند: «اولویّت» را به «مسائل کلیدی» بدهید؛ مسئلۀ «مدیریّت فضای مجازی»، جزو مسائل مهمّ ما است که این مسئله، مسئلۀ بلندمدّت هم نیست؛ مسئلۀ «کوتاه‌مدّت» و «میان‌مدّت» و جزو مسائل نزدیک ما است. این سخن بدان معنی بود که: اوّلاً، مدیریّت فضای مجازی، از جمله «مسائل کلیدی و دارای اولویّت» است؛ ثانیاً، در «کوتاه‌مدّت» باید چاره‌ای برای آن اندیشید؛ ثالثاً، این تکلیف بر عهدۀ «مجلس» است. بااین‌حال، پس از گذشت نزدیک به دو سال از این تأکید واضح رهبر انقلاب، طرحی که در مجلس نگاشته شد، چندین بار ویرایش شد و با مخالفت‌های درونی از سوی خود نمایندگان مجلس مواجه گردید و به سرانجام نرسید. ◾️[2]. آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار مسئولان نظام در تاریخ 23/1/1401 نیز در لفافه، به این تعللِ غیراخلاقی انتقاد کرد و گفت: در مجلس کلمۀ «تعارض منافع»، مدام تکرار میشود. تعارض منافع، فقط در اقتصاد نیست؛ بلکه در بخش‌های دیگر هم تعارض منافع هست. اگر من و شما در «توجّه مردم به ما»، یک منفعتی داریم، یک منفعت هم «منفعت عمومی کشور» است، اینجا تعارض منافع است؛ کدام را «مقدّم» خواهیم کرد؟ اگر ما «آبرو و توجّه مردم به خودمان» را مقدّم دانستیم بر آنچه «نفع کشور» در آن است، این مصداقِ تعارض منافع است؛ باید «خدا» را در نظر داشته باشیم. رهبر انقلاب در این تذکّرِ اخلاقیِ پنهان، دوگانۀ «آبرو و توجّه مردم به خودمان/ منفعت عمومی کشور» را به صورت تلویحی بر اتّفاقی در مجلس تطبیق داد که گویا مصداقی جز «مدیریّت فضای مجازی» ندارد؛ چراکه هیچ مسأله‌ای در مجلس به اندازۀ این طرح، به مایۀ «تعارض منافع» تبدیل نشد. بنابراین، هرچند شاید این گفته، مصداق‌های دیگری نیز داشته باشد، امّا به نظر می‌رسد که مدیریّت فضای مجازی، نمونۀ تمام‌عیار آن باشد. ◾️[3]. چند روز بیش از این گفتۀ آیت‌الله خامنه‌ای نگذشته که امروز در خبرها خواندیم رئیس مجلس، طی نامه‌ای طرح را به شورای عالی فضای مجازی ارجاع داده و از رئیس آن درخواست کرده که سیاست‌های کلّی در زمینۀ فضای مجازی، نگاشته شود. امّا اوّلاً، آیا مجلس پس از چند سال دریافته که ما نیازمند «سیاست‌های کلّی در زمینۀ فضای مجازی» هستیم و طرحی که در مجلس نوشته می‌شود باید در چهارچوبِ سیاست‌های کلّی باشد؟! ثانیاً، چرا رهبر انقلاب به این ملاحظه توجّه نداشته و خواستار پرداختن «مجلس» به فضای مجازی، آن هم در کوتاه‌مدّت، شده بود؟! ثالثاً، آیا مسألۀ امروز و فوری ما، سیاست‌های کلّیِ فضای مجازی است؟! رابعاً، می‌دانیم که نگارش و تصویب چنین سیاست‌هایی، بسیار طول خواهد کشید و در این مدّت، دچار خسارت‌های جبران‌ناپذیرِ بسیار بیشتری خواهیم شد. ◾️[4]. مجلسیان، زیرکانه جای خالی دادند و از معرکه گریختند تا «هزینۀ موضع‌گیری» را نپردازند. مجلس، نه شهامتِ «تأیید علنیِ» طرح را داشت و نه شهامتِ «ردِ علنیِ» آن را. در موقعیّتِ «تعارض منافع»، باید از میدان گریخت و انتخاب نکرد. در اینجا، بهترین انتخاب، «انتخاب‌نکردن» است. ازاین‌رو، رئیس مجلس، راهی جز این ندیده که طرح را به بهانۀ تعریف سیاست‌های کلّیِ فضای مجازی، به شورای عالی فضای مجازی ارجاع دهد تا از «هزینۀ اجتماعیِ طرح» بگریزد یا دست‌کم، هزینۀ آن را میان مجلس و شورای عالی فضای مجازی، توزیع کند. قصّۀ انداختن توپ به زمینِ بی‌صاحبِ شورای عالی فضای مجازی در میان است. ماهیّتِ اخلاقیِ شبه‌اصول‌گرایان، همین اندازه تلخ است. 📝 مهدی جمشیدی 🔴به پویش بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
همسر علامه طباطبایی!. 🔸فرض کنید دختر یک خانواده ی ثروتمندی هستید در تبریز. با یک طلبه ساده، میکنید و بخاطر ادامه تحصیل همین طلبه ی ساده راهی نجف میشوید. گرما و غربت شهر نجف را در نظر بگیرید، خدا به شما فرزندی میدهد. بعد این فرزند می میرد! بعد دوباره فرزند میدهد، دوباره در همان بچگی می میرد! دوباره فرزند میدهد دوباره…!! 🔹این درحالی ست که فقر گریبان تان را گرفته. در حدی که یکی یکی، اسباب خانه را میفروشید. حتی رختخواب! اگر دختر ثروتمندی باشید و این فقر و نداری، روال زندگی مشترکتان شود چه بر سر اعتقاد و حوصله و صبوری و اخلاقتان می آید؟؟؟ اگر قرار باشد چیز بزرگتری در ازای صبر بر فقر بگیرید چه؟؟؟نقش و ... 🔸جایگاه همسر علامه طباطبایی همیشه مرا به فکر فرو میبرد.  علامه درباره ایشان گفته بودن: ” من نوشتن المیزان را مدیون ایشانم” !! یا “اگر صبر حیرت انگیز همسرم نبود من نمیتوانستم ادامه ی تحصیل بدم” 🔹صبر حیرت انگیز.. نوشتن المیزان… علامه نه تعارف داشته و نه اغراق میکند. علامه در جایی فرموده بودند “ایشان وقتی در قم رو به حضرت معصومه سلام میدادند من جواب خانوم را میشنیدم! و همچین هنگامی که زیارت عاشورا میخواندند من جواب سلام امام حسین(علیه‌السلام) را میشنیدم!” بازهم گفته بودند:"وقتی مشغول تحقیق و پژوهش بودم، با من سخن نمیگفت و سعی میکرد، شرایط آرامی برایم ایجاد کند، رشته افکارم گسسته نشود و هر ساعت در اطاق مرا باز میکرد و آرام چای را میگذاشت و میرفت. مرحوم علامه به همسر باوفایش عشق می ورزید و برایش احترام بسیاری قائل بود.  پس از مرگش تا مدتها مرحوم علامه هر روز بر سر قبرش حاضر میشد و در فقدان او ناباورانه اشک میریخت و این مهر دوسویه همگان را به تعجب وا داشته بود..." همیشه به جایگاه او حسرت میخورم!💞با خودم فکر میکنم وقتی که داشته خانه را جارو میزده، یا وقتی برای علامه چایی میریخته، میدانسته در آسمان ها انقدر معروف است؟ میدانسته در پرورش یک مرد بزرگ انقدر موثر است؟ کاش کتابی از زندگی نامه اش چاپ شده بود... کاش برای ما کلاس آموزشی میگذاشت، کلاس اخلاق اخلاص..کلاس مدیریت زندگی در شرایط بحرانی. کلاس چگونه از همسر خود علامه طباطبایی بسازیم؟!!! کلاس چگونه بدون قلم بدست گرفتن تفسیر المیزان بنویسیم؟ کلاس چگونه مهم باشیم اما مشهور نه!کلاس چگونه توانستم در اهداف والای همسرم او را در بدترین شرایط یاری دهم؟ کلاس زن بودن، زن خاص و خالص بودن...زنی که میتواند عزیز دل باشد و عزیز دل بپروراند... کلاس عالِم بودن، بدون هیاهو، بدون تبلیغ، بدون ادعا، بدون منم منم! آه...همه ی این ها چند واحد میشود؟چقدر واحد پاس نکرده دارم! چقدر بعضی ها در گوشه ی خلوت و گمنامیشان، سر از آسمان و ملکوت درآورده اند! ☁️ چقدر میشود انسان بود و انسان سازی کرد! چقدر میشود ساده اما متفاوت زندگی کرد!کنج سجاده و کنج اتاقی، که تو در آن رخت و لباس علامه را رفو میکرده ای برایم آرزوست...🌺🌺 سلام و درود خدا بر اولیاءالله . *🔹 *___________________________* *سازنده گروه کشکول شهید حاج قاسم* *http://wa.me/989215467806* *___________________________* *کشکول شهید حاج قاسم سلیمانی* *کشکول حاج قاسم۱* *https://chat.whatsapp.com/C8QTeizOuyeHwoNah8CxHe* *کشکول حاج قاسم۲* *https://chat.whatsapp.com/J3rhV0KG9Bi9eQg1jjyAzC* *کشکول حاج قاسم ۳* *https://chat.whatsapp.com/FIHQWIf40lm4vccn8P6wnU* *کشکول حاج قاسم۴* *https://chat.whatsapp.com/KcsglL32SJyKI8PHA6rF1t* *کشکول حاج قاسم(تلگرام)* *https://t.me/kashkoll56* *کشکول حاج قاسم۵* *https://chat.whatsapp.com/KnYputox8nqF4YYK7q2wCk* *کشکول حاج قاسم۶* *https://chat.whatsapp.com/Jy26xtRXVtx0wJfiWdh8ZA*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توانایی شکست ایران را نداریم/ یمن با حمایت ایران به یک بازیگر مهم بین المللی تبدیل شده است کارشناسان رسانه صهیونیستی: 🔹سعودی‌ها بسیار آسیب‌پذیر هستند و باید قدرت ایران را درک کنند. پشتیبانی سنگین ایران از یمنی‌ها عمليات ائتلاف عربی را ناکام گذاشت. 🔹۲۴ هزار حمله هوایی ائتلاف نتوانست حوثی‌ها را شکست بدهد. آن‌ها تبدیل به یک بازیگر بین‌المللی شده‌ و بر یک ابرگلوگاه مهم برای تجارت جهانی مسلط شده‌اند. 🔹باید این واقعیت را بپذیریم که راهی برای شکست آن‌ها وجود ندارد و باید آن‌ها را پذیرفت...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 تشکیل امپراطوری مدرن ایران از زبان تحلیلگران آمریکایی؛ مسئله اصلی جایگاه ژئوپلتیکی ایران است، نه سلاح هسته‌ای! 🔻 عمده دلیل دشمنی غرب با ایران در تمام این سده‌ها که این دو تمدن با هم برخورد داشتند بر سر جایگاه و موقعیت راهبردی ایران بوده است. 🔻 بیش از چهار دهه است که غرب برای محدود کردن ایران و به شکست کشاندن این ملتِ ریشه‌دار بهانه‌های مختلفی جفت و جور کرده و یکی از آن بهانه‌ها موضوع هسته‌ایِ ایران است. 🔻 اما همانگونه که در این ویدئو مشاهده می‌کنید ده سال پیش دو نفر از نویسندگان و تحلیلگران آمریکایی دلیل اصلی اهمیت ایران را برشمرده و و آن را توضیح می‌دهند که ایران در جایی از جغرافیای کره خاکی قرار گرفته که به همه‌جا دسترسی دارد. 🔻آنها به شدت از تشکیل امپراطوری ایران می‌ترسند و به خوبی توضیح می‌دهند که مهم نیست چه کسی در تهران در قدرت باشد، هر فرد با هر تفکری قدرت را در دست داشته باشد ناچار است که راهبرد تشکیل امپراطوری ایران را در پیش بگیرد. 🔻جرج فریدمن و رابرت کاپلان از تحلیلگران سرشناس ژئوپلتیک در نشستی در سال ۲۰۱۲ با عنوان «رویارویی با جاه‌طلبی‌های فزاینده ایران»
[4/20, 8:23 AM] Mohsen: 🌹 صلي الله عليك يا ابا عبدالله 🌹🌹سلام روز به خیر و عافیت انشاالله🌹🌹 نهج البلاغه حکمت 243 - روش صحيح پاسخگويى وَ قَالَ عليه‌السلام إِذَا اِزْدَحَمَ اَلْجَوَابُ خَفِيَ اَلصَّوَابُ و درود خدا بر او، فرمود: هرگاه پاسخ‌ها همانند و زياد شد، پاسخ درست پنهان گردد دانلود برنامه اندرویدی نهج البلاغه: http://noo.rs/nahj_share [4/20, 8:23 AM] Mohsen: 🌸🌸🌸 کلامکم نور ✅ الإمامُ الكاظمُ عليه السلام لا تُذْهِبِ الحِشمَةَ بينَكَ و بينَ أخيك و أبقِ مِنها ؛ فإنّ ذَهابَها ذَهابُ الحَياءِ .; امام كاظم عليه السلام احترام ميان خود و برادرت را از بين مبر و چيزى از آن را بر جاى نِه؛ زيرا با از بين رفتنِ حرمت، شرم نيز مى رود .; تحف العقول : 409 . ✅ الإمامُ الكاظمُ عليه السلام ـ لَمّا شَكا إلَيهِ رجُلٌ في كَثرَةٍ مِنَ العِيالِ كُلِّهِم مَرضى ـ داوُوهُم بِالصَّدَقةِ، فَلَيسَ شَيءٌ أسرَعَ إجابَةً مِنَ الصَّدَقةِ، و لا أجدى مَنفَعةً على المَرِيضِ مِنَ الصَّدَقةِ .; امام كاظم عليه السلام ـ وقتى مردى از عيالوارى خود و اين كه همه آنها بيمارند، شِكوه كرد ـ فرمود آنها را با صدقه درمان كن ؛ زيرا هيچ چيز زودتر از صدقه به درگاه خدا پذيرفته نمى شود و براى بيمار دارويى سودمندتر از صدقه نيست .; طبّ الأئمّة لابني بسطام : 123 . ✅ قال الإمام الرضاء عليه السلام: إنَّ في أخْبارِنا مُتَشابِهاكمُتَشابِهِ القُرآنِ ، ومُحْكَما كمُحْكَمِ القُرآنِ ، فَرُدّوا مُتَشابِهَها إلى مُحْكَمِها ، ولا تَتَّبِعوا مُتَشابِهها دُونَ مُحْكَمِها فتَضِلّوا . امام رضا علیه السلام می فرمایند: در اخبار ما نيز، همچون قرآن، محكم و متشابه وجود دارد. پس، اخبار متشابه ما را به محكمات آن ارجاع دهيد وبدون توجه به محكمات آن از متشابهاتش پيروى مكنيد كه گمراه مى شويد. عيون أخبار الرِّضا عليه السلام : 1/290/39 . قال الإمام الجواد عليه السلام: أنَا أعلَمُ بِسَرِائرِكُم و ظَواهِرِكُم و ما أنتُم صائِرونَ إلَيهِ ؛ امام جواد علیه السلام می فرمایند: من از نهان و آشكار شما و فرجامى كه به سوى آن مى رويد ، آگاه ترم . . بحار الأنوار ، ج 50 ، ص 108 . ✅ قال الإمام الهادي عليه السلام: ـ في جَوابِ ابنِ السِّكِّيتِ عَن عِلّهِ بَعثِ موسى بِالعَصا ويَدِهِ البَيضاءِ وآلَةِ السِّحرِ، وبَعثِ عيسى بِآلَةِ الطِّبِّ، وبَعثِ مُحمَّدٍ ـ صلَّى اللّه ُ علَيهِ وآلِهِ وعَلى جَميعِ الأنبِياءِ ـ بِالكَلامِ والخُطَبِ ـ : إنَّ اللّه َ لَمّا بَعَثَ موسى عليه السلام كانَ الغالِبُ عَلى أهلِ عَصرِهِ السِّحرَ، فأتاهُم مِن عِندِ اللّه ِ بِما لَم يَكُن في وُسعِهِم مِثلُهُ، وما أبطَلَ بِهِ سِحرَهُم، وأثبَتَ بِهِ الحُجَّةَ عَلَيهِم . وإنَّ اللّه َ بَعَثَ عيسى عليه السلام في وَقتٍ قَد ظَهَرَت فيهِ الزَّماناتُ واحتاجَ النّاسُ إلَى الطِّبِّ ، فأتاهُم مِن عِندِ اللّه ِ بِما لَم يَكُن عِندَهُم مِثلُهُ، وبِما أحْيا لَهُمُ المَوتى ، وأبرَأ الأكمَهَ والأبرَصَ بِإذنِ اللّه ِ، وأثبَتَ بِهِ الحُجَّةَ عَلَيهِم . وإنَّ اللّه َ بَعَثَ مُحَمَّدا صلى الله عليه و آله في وَقتٍ كانَ الغالِبُ على أهلِ عَصرِهِ الخُطَبَ والكَلامَ ـ وأظُنُّهُ قالَ : الشِّعرَ ـ فأتاهُم مِن عِندِ اللّه ِ مِن مَواعِظِهِ وحِكَمِهِ ما أبطَلَ بِهِ قَولَهُم، وأثبَتَ بِهِ الحُجَّةَ عَلَيهِم . امام هادی علیه السلام می فرمایند: ـ در پاسخ به پرسش ابن سكّيت از علت فرستادن موسى با عصا و يد بيضاء و حربه [ضدّ ]جادو و فرستادن عيسى با حربه طبابت و فرستادن محمّد صلى الله عليه و آله با گفتار و سخن ـ فرمود : هنگامى كه خداوند موسى عليه السلام را فرستاد جادوگرى بر مردم عصر او غلبه داشت. پس، او از طرف خدا چيزى براى مردم آورد كه توان انجام چنان كارى را نداشتند و به وسيله آن، جادوى آنها را باطل ساخت و حجت را بر آنان ثابت كرد. عيسى عليه السلام را در زمانى مبعوث كرد كه بيماريهاى مزمن شيوع داشت و مردم نياز به طبابت داشتند. پس، عيسى از نزد خدا چيزى برايشان آورد كه مانند آن را نداشتند. او به اذن خدا مردگان را زنده كرد و كور مادرزاد و پيس را شفا داد و با اين وسيله حجت را بر آنان ثابت كرد. و محمد صلى الله عليه و آله را در زمانى فرستاد كه خطابه و سخنورى ـ [راوى مى گويد :] به گمانم شعر را هم فرمود ـ رواج داشت. پس، آن حضرت از نزد خدا مواعظ و حكمتهايى آورد كه به وسيله آنها گفتار ايشان را باطل كرد و حجت را بر آنان ثابت نمود. الكافي : 1/24/20. [4/20, 8:23 AM] Mohsen: 🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸( کتاب نهج العباده دعای ۶۶ از دعاهای امام سجاد علیه السلام هنگام برخورد با مشکلات): ای بهترین کسی که در تنهایی با او خلوت می کنم،ای بهترین کسی که در نهان با وی سخن می گویم،ای بهترین کسی که به سویش می شتابم، ا
ی بهترین کسی که با دستم به سویش اشاره می کنم. بارخدایا از تو می خواهم که خیر را ارزانیم داری و به من ببخشی و شر را از من باز داشته و از آن برحذرم داری و شیطان را ازمن رانده و نا امید گردانی و از حوض محمد که درود خدا و خاندانش باد سیراب سازی و بدان دعوتم فرمایی، بهشت راروزیم کنی و مرا بدان بیارایی. 🌺🍃 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃
✅ کارشناسان رسانه صهیونیستی: 📍سعودی‌ها بسیار آسیب‌پذیر هستند و باید قدرت ایران را درک کنند/پشتیبانی سنگین ایران از یمنی‌ها عمليات ائتلاف عربی را ناکام گذاشت/24 هزار حمله هوایی ائتلاف نتوانست حوثی‌ها را شکست بدهد/آن‌ها تبدیل به یک بازیگر بین‌المللی شده‌ و بر یک ابرگلوگاه مهم برای تجارت جهانی مسلط شده‌اند... 🔻این روزنه دیگری است که ایران در دیوار جهان ایجاد کرده‌ است/گروهی که قدرت نابودی هر چیزی را دارند و به راحتی می‌توانند برنامه‌های نیرومندترین ابرقدرت‌های جهان را به هم بزنند/باید این واقعیت را بپذیریم که راهی برای شکست آنها وجود ندارد و باید آن‌ها را پذیرفت.... 🆔 @Kavoshmedia
🔰پویش محاکمه فائزه هاشمی ✍انا لله و انا الیه راجعون وعلی الاسلام السّلام 🔹این بار فائزه هاشمی رفسنجانی مستقیماََ جسارت و اهانتِ وقیحانه و تمسخر مقدسات را به ارجمندترین ساحت قدسی، حضرت رسول اکرم محمد امین و حضرت ام المومنین حضرت خدیجه الکبری (صلوات الله علیهما) رسانیده است‼️ 🔹جهت شادی دل حضرت زهرا س یادگار رسول اعظم، روی لینک زیر کلیک کنید و این پویش را با دوستانتان به اشتراک بگذارید. 👇👇 https://farsnews.ir/my/c/133923 👆👆 ⁉️چه شده است که در اوج اقتدار نظام و در مصاحبه علنی، به وجود مقدس برترین انبیاء الهی تهتک و تمسخر و توهین مستقیم صورت می‌پذیرد و هیچ اتفاقی نمی اوفتد ‼️ 🔹فلذا از ریاست محترم قوه محترم قضائیه خواهان رسیدگی هر چه سریعتر به پرونده ف. هاشمی رفسنجانی هستیم. (قصد ثبت پویش مستقلی به خاطر توهین اخیر داشتیم. اما به سبب فعال بودن پویش دیگری علیه این هتاک، امکان ثبت پویش جدید نبود.) https://eitaa.com/joinchat/911081556C963c6f7595
Karbali: متن کامل وصیت امام علی علیه السلام در هنگام شهادت imam ali 9 الكافي عن عبد الرحمن بن الحجّاج: بَعَثَ إلَيَّ أبو الحَسَنِ موسى عليه السلام بِوَصِيَّةِ أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام وهِيَ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ، هذا ما أوصى بِهِ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ، أوصى أنَّهُ يَشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ، و أنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ ورَسولُهُ، أرسَلَهُ بِالهُدى ودينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ ولَو كَرِهَ المُشرِكونَ، صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وآلِهِ. ثُمَّ إنَّ صَلاتي ونُسُكي ومَحيايَ ومَماتي للّهِ رَبِّ العالَمينَ لا شَريكَ لَهُ، وبِذلِكَ امِرتُ و أنَا مِنَ المُسلِمينَ. ثُمَّ إنّي اوصيكَ يا حَسَنُ وجَميعَ أهلِ بَيتي ووُلدي ومَن بَلَغَهُ كِتابي بِتَقوَى اللّهِ رَبِّكُم ولا تَموتُنَّ إلّا و أنتُم مُسلِمونَ، وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللّهِ جَميعا ولا تَفَرَّقوا، فَإِنّي سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ: «صَلاحُ ذاتِ البَينِ أفضَلُ مِن عامَّةِ الصَّلاةِ وَالصِّيامِ» و أنَّ المُبيرَةَ الحالِقَةَ لِلدّينِ فَسادُ ذاتِ البَينِ، ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ العَلِيِّ العَظيمِ، انظُروا ذَوي أرحامِكُم فَصِلوهُم يُهَوِّنُ اللّهُ عَلَيكُمُ الحِسابَ. اللّهَ‏ اللّهَ‏ فِي‏ الأَيتامِ‏؛ فَلا تُغِبّوا أفواهَهُم، ولا يَضيعوا بِحَضرَتِكُم؛ فَقَد سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ: مَن عالَ يَتيما حَتّى يَستَغنِيَ أوجَبَ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ لَهُ بِذلِكَ الجَنَّةَ، كَما أوجَبَ لِاكِلِ مالِ اليَتيمِ النّارَ. اللّهَ اللّهَ فِي القُرآنِ؛ فَلا يَسبِقُكُم إلَى العَمَلِ بِهِ أحَدٌ غَيرُكُم. اللّهَ اللّهَ في جيرانِكُم؛ فَإِنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله أوصى بِهِم، وما زالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله يوصي بِهِم حَتّى ظَنَنّا أنَّهُ سَيُوَرِّثُهُم. اللّهَ اللّهَ في بَيتِ رَبِّكُم؛ فَلا يَخلو مِنكُم ما بَقيتُم؛ فَإِنَّهُ إن تُرِكَ لَم تُناظَروا، و أدنى ما يَرجِعُ بِهِ مَن أمَّهُ أن يُغفَرَ لَهُ ما سَلَفَ. اللّهَ اللّهَ فِي الصَّلاةِ؛ فَإِنَّها خَيرُ العَمَلِ، إنَّها عَمودُ دينِكُم. اللّهَ اللّهَ فِي الزَّكاةِ؛ فَإِنَّها تُطفِئُ غَضَبَ رَبِّكُم. اللّهَ اللّهَ في شَهرِ رَمَضانَ؛ فَإِنَّ صِيامَهُ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ. اللّهَ اللّهَ فِي الفُقرَاءِ وَالمَساكينَ؛ فَشارِكوهُم في مَعايِشِكُم. اللّهَ اللّهَ فِي الجِهادِ بِأموالِكُم و أنفُسِكُم و ألسِنَتِكُم؛ فَإِنَّما يُجاهِدُ رَجُلانِ: إمامٌ هُدى، أو مُطيعٌ لَهُ مُقتَدٍ بِهُداهُ. اللّهَ اللّهَ في ذُرِّيَّةِ نَبِيِّكُم؛ فَلا يُظلَمُنَّ بِحَضرَتِكُم وبَينَ ظَهرانيكُم و أنتُم تَقدِرونَ عَلَى الدَّفعِ عَنهُم. اللّهَ اللّهَ في أصحابِ نَبِيِّكُمُ الَّذينَ لَم يُحدِثوا حَدَثا ولَم يُؤووا مُحدِثا؛ فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله أوصى بِهِم، ولَعنَ المُحدِثَ مِنهُم ومِن غَيرِهِم، وَالمُؤوي لِلمُحدِثِ. اللّهَ اللّهَ فِي النِّساءِ وفيما مَلَكَت أيمانُكُم؛ فَإِنَّ آخِرَ ماتَكَلَّمَ بِهِ نَبِيُّكُم عليه السلام أن قالَ: اوصيكُم بِالضَّعيفَينِ: النِّساءِ، وما مَلَكَت أيمانُكُم. الصَّلاةَ الصَّلاةَ الصَّلاةَ، لا تَخافوا فِي اللّهِ لَومَةَ لائِمٍ، يَكفِكُمُ اللّهُ مَن آذاكُم وبَغى عَلَيكُم، قولوا لِلنّاسِ حُسنا كَما أمَرَكُمُ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ، ولا تَترُكُوا الأَمرَ بِالمَعروفِ‏ وَالنَّهيَ عَنِ المُنكَرِ فَيُوَلِّيَ اللّهُ أمرَكُم شِرارَكُم ثُمَّ تَدعونَ فَلا يُستَجابُ لَكُم عَلَيهِم، وعَلَيكُم يا بَنِيَّ بِالتَّواصُلِ وَالتَّباذُلِ وَالتَّبارِّ، وإيّاكُم وَالتَّقاطُعَ وَالتَّدابُرَ وَالتَّفَرُّقَ، «وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ»(مائده/2)، حَفِظَكُمُ اللّهُ مِن أهلِ بَيتٍ، وحَفِظَ فيكُم نَبِيِّكُم، أستَودَعُكُمُ اللّهَ و أقرَأُ عَلَيكُمُ السَّلامَ ورَحمَةَ اللّهِ وبَرَكاتِهِ. ترجمه: الكافى به نقل از عبد الرحمن بن حجّاج: امام موسى بن جعفر عليهما السلام وصيت امير مؤمنان را برايم فرستاد و آن، چنين بود: «به نام خداوند بخشنده مهربان. اين چيزى است كه على بن ابى ‏طالب وصيّت كرده است. وصيّت كرده است كه گواهى مى‏ دهد جز خداى يكتا معبودى نيست و شريكى ندارد و اين‏كه محمّد صلى الله عليه و آله بنده و فرستاده اوست. او را به هدايت و آيين حق فرستاد، تا او را بر همه دين‏ها غالب سازد، هرچند مشركان خوش نداشته باشند. درود خدا بر او و خاندانش! سپس، همانا نماز و عبادت و حيات و مرگم براى خداوند، پروردگار جهانيان است، شريكى ندارد، به اين فرمان يافته‏ ام و من از مسلمانانم.
Karbali: سپس اى حسن تو را و همه خانواده و فرزندانم را و هركس را كه اين نامه ‏ام به او برسد، سفارش مى ‏كنم به تقواى الهى و اين‏كه جز به مسلمانى نميريد، همگى به ريسمان الهى چنگ بزنيد و پراكنده نشويد. همانا از پيامبر خدا شنيدم كه مى‏ فرمود:" آشتى دادن ميان افراد، از همه نماز و روزه، برتر است" و آنچه نابود كننده و زداينده دين است، تباهى (و اختلاف) ميان افراد است. لا قوّة إلّا باللّه العلىّ العظيم! به بستگانتان بنگريد، به آنان نيكى كنيد، تا خداوندْ حساب شما را آسان بگيرد. خداى را، خداى را، درباره يتيمان! مبادا دهانشان را گاهى سير نگه داريد و گاه گرسنه بداريد و در حضور شما تباه شوند. از پبامبر خدا شنيدم كه مى ‏فرمود:" هركس يتيمى را سرپرستى كند تا به بى‏ نيازى برسد، به ‏خاطر اين عمل، خداوندْ بهشت را بر او واجب مى ‏كند، همان‏گونه كه براى خورنده مال يتيم، آتش را واجب كرده است". خداى را، خداى را درباره قرآن! مبادا كسى جز شما در عمل به آن بر شما پيشى بگيرد. خداى را، خداى را درباره همسايگانتان! همانا پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت به آنان سفارش كرد و پيوسته پيامبر خدا نسبت به آنان سفارش مى ‏كرد، تا حدّى كه پنداشتيم آنان را از ارثبَران قرار مى ‏دهد. خداى را، خداى را، درباره خانه پروردگارتان! تا هستيد، مبادا از شما خالى بماند؛ چرا كه اگر وا گذاشته شود، [از عذاب الهى‏] مهلت داده نمى ‏شويد. هركس كه آهنگ خانه خدا كند، كم‏ترين بهره‏ اى كه مى ‏برد، اين است كه گناهان گذشته‏ اش آمرزيده مى ‏شود. خداى را، خداى را درباره نماز، كه بهترين كار است و ستون دين شماست! خداى را، خداى را، درباره زكات، كه خشم پروردگارتان را فرو مى ‏نشاند! خداى را، خداى را درباره ماه رمضان، كه روزه گرفتن در آن، سپرى در مقابل آتش است! خداى را، خداى را درباره فقيران و بينوايان! آنان را در زندگى ‏هاى خودتان شريك كنيد. خداى را، خداى را درباره جهاد با اموال و جان‏ها و زبان‏هايتان! همانا دو كس جهاد مى ‏كند: پيشواى هدايتگر، يا فرمانبرى كه به هدايت او اقتدا مى‏ كند. خداى را، خداى را درباره دودمان و نسل پيامبرتان! مبادا در حضور شما و ميان شما ستم ببينند، در حالى كه شما مى ‏توانيد از آنان دفاع كنيد. خداى را، خداى را، درباره ياران پيامبرتان! آنان كه نه بدعتى گذاشتند، نه بدعت‏ گذارى را پناه دادند. همانا پيامبر خدا نسبت به آنان سفارش كرد و بدعت‏گذار را، چه از آنان و چه از ديگران و نيز پناه دهنده به بدعت‏گذار را لعنت كرد. خداى را، خداى را درباره زنان و كنيزانتان! آخرين سخنى كه پيامبرتان گفت اين بود كه:" شما را نسبت به دو گروه ناتوان سفارش مى ‏كنم: زنان و كنيزانتان". نماز، نماز، نماز! در راه خدا از ملامت هيچ ملامتگرى نترسيد. هر كه شما را بيازارد و بر شما تجاوز كند، خداوندْ مدافع شماست. آن گونه كه خداى متعال فرمانتان داده‏ است، به مردمْ نيكو بگوييد، امر به معروف و نهى از منكر را رها نكنيد كه خداوندْ بدانِ شما را بر كارتان مسلّط سازد، آن گاه دعا كنيد و دعايتان عليه آنان مستجاب نشود. فرزندانم! بر شما باد نيكى و بذل و بخشش به يكديگر. بپرهيزيد از قطع رابطه و پشت به هم كردن و تفرقه! «و بر نيكى و تقوا يكديگر را يارى كنيد و بر گناه و تجاوز همديگر را يارى نكنيد و از خدا پروا كنيد كه خداوند، سخت‏كيفر است». شما اهل بيت را خداوند حفظ كند و پيامبرتان را نيز درباره [رفتار و كردار] شما حفظ كند. شما را به خدا مى ‏سپارم و سلام و رحمت و بركات الهى را بر شما مى‏ خواهم».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه خوانی رهبرمعظم انقلاب در رثای حضرت علی (ع) صلی الله علیهم اجمعین 😔😔
مجموعه پیک راستان از کانال افق فردا ۶ صبح پخش‌ می شود و بعد تکرار ۱۲ ظهر ازهمان کانال انجام می شود دوقسمت مربوط به زندگی حقیر است ارادتمند محسن ربانی دعاگو هستم
[4/25, 4:20 PM] Mohsen: ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ (30) اين همه، دليل بر آن است كه خداوند، حقّ، و آنچه غير از او مى خوانند باطل است، و همانا خداوند بلند مرتبه و بزرگ است. از آيه ى 24 تا آيه 30، ده صفت از صفات الهى مطرح شده است: غنىّ، حميد، عزيز، حكيم، سميع، بصير، خبير، حقّ، علىّ، كبير و در هر آيه به نكته اى اشاره شده است، مثلاً در آيه 25، خالقيّت خداوند مطرح شده، «خلق السّموات...» در آيه 27، به نعمت هاى الهى اشاره شده، «مانفدت كلمات اللّه» و در آيه ى 28، قدرت مطلقه ى پروردگار در مبدأ و معادِ انسان بيان شده است. «ما خَلقُكم و لابَعثُكم» تنها خداوند و آنچه از جانب او و يا وابسته به او باشد، حقّ است و هر چه غير از او و يا وابسته به غير او باشد، باطل و ناپايدار است. - منشأ همه ى افعال و صفات خداوند در آفرينش، ثابت و پايدار بودن اوست. «ذلك بانّ اللّه هوالحقّ» - حقّ و باطل، ملاك انتخاب است، نه تقليد، تبليغ، تطميع و يا تهديد. «ذلك بانّ اللّه هوالحقّ و اَنّ ما يدعون من دونه الباطل» - در بيان حقيقت، صراحت و قاطعيّت داشته باشيم. (در اين آيه، سه مرتبه كلمه ى «أنّ» به كار رفته كه نشانه ى تأكيد است.) دعای روز بیست و سوم: خدایا بشوى مرا در این ماه از گناه و پاکم نما در آن از عیب ها و آزمایش کن دلم را در آن به پرهیزکارى دلها اى چشم پوش لغزشهاى گناهکاران. انّا انزلناه فی لیلة قدر از خداوند متعال بخواهيم که توفيق درک قدر را در اين شب به ما عطا کند، الهی آمین [4/25, 4:20 PM] Mohsen: سلام 🔸روز خود را با تلاوت یک آیه از قرآن کریم و یک حدیث آغاز کنید🔸 ______________________ 🔆بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ🔆‏ بَلى‏ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى‏ فَإِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ چرا؛ کسی‌ که به عهدش وفا نماید و خود را (از خشم خدا) حفظ کند (، خداوند دوستش دارد؛ زیرا) خداوند، پرهیزگاران را دوست دارد. آل عمران - ۷۶ ______________________ ‏🔅رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم‏)🔅‏ خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، و دوست دارد که آثار نعمت خود را بر بنده‌ خود ببیند. بحار الانوار، ج ۱۰، ص: ۹۲ [4/25, 5:05 PM] Mohsen: ملائکه کجا نازل میشوند ؟ همیشه فکر میکردم شب قدر یعنی شب نزول قرآن . ارزش شب قدر را به نزول قران میدانستم اما یک شب قدر حرفهایی را از یک استاد یاد گرفتم که همه چیز را در ذهنم به هم ریخت . سوره قدر را تفسیر میکرد میگفت : آیا نزول قرآن شب قدر را شب قدر کرده ؟ یا اینکه شب قدر شب قدر بوده و قرآن در آن نازل شده است ؟ مثل کسی که ازدواج خود را که یک کار مهمی است در یک وقت با برکتی قرار میدهد برکت ان وقت به ازدواج نیست . نزول قران یک کار مهم و بزرگی است اما در شب قدر اتفاق افتاده…. انا انزلناه فی لیلة القدر . یعنی اول شب شب قدر بوده و بعد قرآن در آن نازل شده . دلیل بهتر آیات بعدی است که شروع میکند به توضیح چیستی شب قدر . لیلة القدر خیر من الف شهر تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر . «انزلناه» فعل ماضی است یعنی نازل کردیم و تمام شد . اما در معرفی شب قدر میگوید «تنزل» فعل مضارع است یعنی هنوز نازل میکنیم یک عملی در این شب هر سال تکرار میشود و در توضیح عظمت این شب این عمل را بیان میکنند . یادم هست این حرفها بدجوری مرا گیج کرده بود این استاد چه میخواست بگوید جلسه سکوت محض بود و من یقین داشتم همه میخواستند بیشتر بشنوند . اما استاد آرام ولی محکم ادامه میداد : «الملائکه» یعنی «کل ملائکه» این الف و لام در زبان عربی معنای «کل »میدهد . «الروح» همان رئیس ملائکه است در ان شب همه اینها متوجه زمین اند و فرود میآیند .چه واقعه ای رخ میدهد ؟ چه شده که همه دارودسته خدا در صحنه عالم متوجه زمین اند ؟ هر سال ؟ همه ؟ از تمام آسمانها؟ به سوی زمین ؟ یعنی هر خبری هست اینجاست و در عوالم بالا خبری نیست ! سوال اینجاست که اینها کجا نازل میشوند؟ منزل علیه کیست؟ به کجا میایند ؟ برای پاسخ خوب است اول بپرسیم اینها برای چه میآیند ؟ «من کل امر .» یعنی چه ؟ یعنی برای تصمیم گیری برای همه چیز . این امر امر تکوینی است یعنی هر موجودی . از این جا باید فهمید کجا میآیند . حرفها علمی بود اما برای من مثل یک رمان شیرین و دلکش بود که دوست داشتم زودتر اخرش را بفهمم . با این تفاوت که این بار قضیه فرق میکرد قرار بود تکلیف مهمترین شبهای زندگیم را تعیین کنم باید میفهمیدم کجا باید بروم و چه باید بکنم ؟ منتظر بودم و باز استاد آرام آرام پیش میرفت و در صحنه خالی و بی هویت دلم سوال میکاشت و انگار میخواست همه را در یک لحظه به ثمر بنشاند با ارامش معنی داری پیش میرفت : «من کل امر .» «امر» چیست ؟ این امر دو جای دیگر در قرآن آمد
ه: یکی «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» و دیگری «ائمة یهدون بامرنا .» علامه طباطبایی از اولی این را استفاده میکند که معنای این «امر» هر شیئی است که وجود داشته باشد امر تکوینی . و از آن استفاده میکند که آیه «ائمة یهدون بامرنا» فصل امامت را بیان میکند یعنی وجه تمایز ائمه را نشان میدهد که آنها هدایت تکوینی میکنند همه موجودات عالم را . و در شب قدر تکلیف کل امر است که مشخص میشود . .... کم کم رنگ صورت استاد عوض میشد انگار موقع نتیجه گیری بود نتیجه ای که قبل از اینکه از زبان استاد بیان شود معلوم بود که دارد قلب خود او را میسوزاند . مگر ممکن است حرف قلب را بسوزاند نمیدانم . اما داشتم چیزهایی را نه فقط فهم بلکه احساس میکردم . استاد ادامه داد: عزیزان ! آن رئیس حقیقی و ذاتی عالم آن خدای لا یزال همه را به سراغ فرمانده زمینی و خلیفه خود میفرستد همه متوجه ولی عصر هستند اوست که قرار است همه تصمیمات منجز و معلق عالم یعنی قضا و قدر به دستش برسد و از مجرای او جاری شود . شب شب اوست .یعنی چی ؟ یعنی رفیق من! اگر تا به صبح مناجات کنی و قران سر بگیری اما از او غافل باشی بیراهه میروی . هیچ عملی بی رنگ فریاد درونی «یا صاحب الزمان» فایده ای ندارد بقیه همه بیراهه رفتن است . مردم !بدانید باید به چه چیز بچسبید . کدام ریسمان را چنگ بزنید . بعد با بیانی طعنه آمیز گفت : همه میایند پایین تو میخواهی تنها بروی بالا؟! این ایام همه عطش دارند اما نمی دانند کدام حلقه را باید بگیرند . آن حلقه ی گم شده ی تو امام است چه بفهمی چه نفهمی . یک عده خوابند و اصلا در حرکت نیستند یک عده اما در حرکتند ولی جهت را نمی دانند . راه اینجاست و بقیه راهها مسدود است . شاید حسابی در کار بوده که شهادت مرد ولایت و امامت علی مظهر خلافت خدا در این شب ها رخ میدهد . جالب بود دیگر کسی خیره خیره به استاد نگاه نمیکرد. کم کم سرها را پایین می انداختند وقت فکر کردن بود . استاد میگفت : *حقیقت دین معرفت امام است معرفت امام و حجت خدا* شب قدر شب تجلی خلافت خلیفة الله است . خلافت او در این شب تجلی میکند . تمام گردانندگان عالم هستی «من کل امر » بر او نازل میشوند . بله حالا آن گردانندگان تحفه قران را پیش پیامبر آوردند جبرئیل دست خالی نیامد آن تحفه را هم آورد و البته این اهمیت و ارزش قران را می رساند . اشک از چشمهای استاد جاری شد خود استاد بیش از همه متحول بود اما همه در حال اندیشه بودند و سکوت سنگین آن جلسه گواه این موضوع بود : *نکند همه عالم از دیو و دد تا فرشته و جبرئیل متوجه او باشند و من و تو متوجه جای دیگر!* معقول نیست، خلف است، محال است سلام کنی و او جواب ندهد . در تاریخ سراغ نداری سائلی دست پیش امام دراز کند و دست خالی برگردد زبان حال و قال شما این باشد : *..... یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین.....* شبهای آخر ماه رمضان است و آن حرفها هنوز مرا سرگردان و آشفته کرده . این ماه هم در حال تمام است من کجا او را پیدا کنم ؟ او کجاست ؟ میزبان و مهماندار این مهمانی خدایی کجاست ؟ فقط این حرف استاد دائم در گوشم طنین انداز است که : *نکند همه عالم متوجه او باشند و تو متوجه جای دیگر؟!* *اللهم عجل لولیک الفرج*
[4/26, 3:19 AM] جناب آقای خندان: أَلَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِيُرِيَكُم مِّنْ آيَاتِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (لقمان31) آيا نمى بينى كه كشتى ها در سايه ى نعمت خداوند در دريا حركت مى كنند، تا خداوند بخشى از آيات قدرت خود را به شما نشان دهد؟ همانا در اين (حركت كشتى ها) براى مردم شكيبا و سپاس گزار، نشانه هايى است. - علاوه بر آيات آسمانى، به آيات زمينى نيز توجّه كنيم. (در آيات قبل به آسمان، و ماه و خورشيد اشاره كرد، در اين آيه به زمين، دريا و كشتى) «اَلَم تَرَ أنّ الفلك...» - در دعوت به خدا و بيان نعمت ها، تبليغ و ارشاد، از مسائل طبيعى و در دسترس مردم استفاده كنيم. «اَلَم تَرَ أنّ الفلك...» - به آفريده ها ساده ننگريم، «اَلَم تَرَ» آفريده ها، آيات الهى هستند. «ليريكم من آياته...» - حركت كشتى در آب، از نعمت هاى پر رمز و راز الهى است. «تجرى فى البحر بنعمت اللّه» - اگر مى خواهيم نشانه هاى زيادترى از قدرت نمايى خدا را درك كنيم و بهره هاى فراوان ترى از نعمت هاى الهى ببريم، بايد حوصله ى بيشترى از خود نشان دهيم. («صبّار»، يعنى صبر زياد) و بايد سعى كنيم از داده ها بهترين استفاده را ببريم و همواره سپاس گزار باشيم. («شكور»، يعنى شكر زياد) دعای روز بیست و چهارم: خدايا من از تو ميخواهم در آن آنچه تو را خوشنود كند و پناه مى برم بتو از آنچه تو را بيازارد واز تو خواهم توفيق در آن براى اينكه فرمانت برم ونافرمانى تو ننمايم اى بخشنده سائلان. [4/26, 6:31 AM] +98 912 150 2610: . *🌸۱۰فرمایش‌ازمولایمان‌علی(ع)درنهج‌البلاغه* *1️⃣لاَ يَنْبَغِي لِلْعَبْدِ أَنْ يَثِقَ بِخَصْلَتَيْنِ اَلْعَافِيَةِوَاَلْغِنَى بَيْنَا تَرَاهُ مُعَافًى إِذْ سَقِمَ وَ بَيْنَا تَرَاهُ غَنِيّاً إِذِ اِفْتَقَرَ* سزاوار نيست كه بندۀخدا به دوخصلت اعتمادكند: تندرستى‌وتوانگرى؛زيرا در تندرستى ناگاه او رابيمار بينى، ودر توانگرى ناگاه او را تهيدست(حکمت۴۲۶) *2️⃣قَالَ عليه‌السلام فِي‌بَعْضِ اَلْأَعْيَادِ إِنَّمَا هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ‌اَللَّهُ صِيَامَهُ وَشَكَرَ قِيَامَهُ وَكُلُّ يَوْمٍ لاَيُعْصَى اَللَّهُ فِيهِ فَهُوَ عِيدٌ* و درود خدا بر او(در يكى‌از روزهاى‌عيدفطر)فرمود: اين عيد كسى است كه خدا روزه‌اش را پذيرفته، و نماز او را ستوده است. و هر روز كه در آن خدا را نافرمانى نكنند، آن روز، عيد است (حکمت ۴۲۸) *3️⃣ إِنَّ أَعْظَمَ اَلْحَسَرَاتِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ حَسْرَةُ رَجُلٍ كَسَبَ مَالاً فِي‌‌غَيْرِ طَاعَةِ‌اَللَّهِ فَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَأَنْفَقَهُ فِي طَاعَةِاَللَّهِ سُبْحَانَهُ فَدَخَلَ‌بِهِ‌ اَلْجَنَّةَ وَدَخَلَ اَلْأَوَّلُ‌بِهِ اَلنَّارَ* بزرگ‌ترين حسرت‌ها در روز قيامت، حسرت خوردن انسانی است كه مالى‌را به‌گناه گردآورد وآن‌را کسی به ارث برد كه در اطاعت خداى‌سبحان بخشش كند و با آن وارد بهشت شود، و گرد آورندۀ اوّلى، وارد جهنّم گردد (حکمت ۴۲۹) *4️⃣ اَلنَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا* مردم‌دشمن‌چیزی‌‌اند كه‌به‌آن‌جهل‌‌دارند(حکمت۴۳۸) *5️⃣ قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ* عمل‌اندك كه بااشتياق ومداوم باشد،‌بهتراز کارزیادی است كه رنج‌آور و خسته کننده باشد (حکمت۴۴۴) *6️⃣ مَا لاِبْنِ آدَمَ وَ اَلْفَخْرِ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ وَ لاَ يَرْزُقُ نَفْسَهُ وَ لاَ يَدْفَعُ حَتْفَهُ* فرزند آدم را با فخر فروشى چه كار؟ او كه در آغاز نطفه‌اى گنديده، و در پايان مردارى بد بو است، نه مى‌تواند روزى خويشتن را فراهم كند، و نه مرگ را از خود دور نمايد (حکمت ۴۵۴) *7️⃣ اَلْإِيمَانُ أَنْ تُؤْثِرَ اَلصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ عَلَى اَلْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ وَ أَلاَّ يَكُونَ فِي حَدِيثِكَ فَضْلٌ عَنْ عَمَلِكَ وَ أَنْ تَتَّقِيَ اَللَّهَ فِي حَدِيثِ غَيْرِكَ* نشانۀ ايمان آن است كه راست بگويى، آنگاه كه تو را زيان رساند، و دروغ نگويى آن گاه كه تو را سود رساند و آن كه بيش از مقدار عَملت سخن نگويى، و چون از ديگران سخن گويى از خدا بترسى (حکمت ۴۵۸) *8️⃣ يَأْتِي عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ عَضُوضٌ يَعَضُّ اَلْمُوسِرُ فِيهِ عَلَى مَا فِي يَدَيْهِ وَ لَمْ يُؤْمَرْ بِذَلِكَ قَالَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ لاٰ تَنْسَوُا اَلْفَضْلَ بَيْنَكُمْ تَنْهَدُ فِيهِ اَلْأَشْرَارُ وَ تُسْتَذَلُّ اَلْأَخْيَارُ وَ يُبَايِعُ اَلْمُضْطَرُّونَ وَ قَدْ نَهَى رَسُولُ اَللَّهِ عَنْ بَيْعِ اَلْمُضْطَرِّينَ* مردم را روزگارى دشوار در پيش است كه ثروتمند اموال‌خود را سخت نگهدارد(و بخل ورزد)درصورتى كه به بخل ورزى فرمان داده نشده. خداى‌سبحان فرمود بخشش ميان خود را فراموش نكنيد. در آن زمان بَدان، بلند مقام، و نيكان خوار و ذلیل گردند و با درماندگان(کسانی که به‌خاطر مشکلات مجبورند اموالشان را بفروشند) به‌ناچارى خريد و فروش مى‌كنند