به همت معاونت فرهنگی موسسه آموزش عالی حوزوی حضرت فاطمه(سلام الله علیها): ◾️ همزمان با سالروز ارتحال معمار کبیر انقلاب، پویش بازخوانی وصیت‌نامه الهی سیاسی امام خمینی(رحمت الله علیه) برگزار شد و محورهای اصلی و سفارشات به طلاب از متن وصیت‌نامه استخراج گردید. https://eitaa.com/joinchat/3728801837C49d47ebf93

🌸جهاد و همدلی تا شکست کامل ویروس کرونا ادامه دارد..... 🔸طلاب جهادی مرکز نیکوکاری مدرسه علمیه حضرت خدیجه کبری(سلام الله علیها) شهرستان پرند 40 بسته معیشتی را تهیه و بین نیازمندان آسیب دیده از بیماری کرونا توزیع نمودند. https://eitaa.com/joinchat/3728801837C49d47ebf93

🍃اهتمام به امر تبلیغ 🔸از کودکی عاشق یادگیری مفاهیم و آموزه های دینی بودم اما تو روستا زندگی می کردیم دسترسی به هیچ مرکز دینی و مذهبی و حتی کتاب برای مطالعه نداشتم. 🔸وقتی ازدواج کردم به شهر آمدم بعد از پیگیری های زیاد مرکزی را پیدا کردم که گفتند حوزه علمیه است. اما تابلویی نداشت، رفتم با مسئولش صحبت کنم به من گفتند اینجا هیچ مدرکی بعد از پایان تحصیلات به شما داده نمی شود.برایم مهم نبود من دنبال مدرک نبودم از پیدا کردن این مرکز خوشحال بودم. 🔸بالاخره ثبت نام کردم و کلاس ها شروع شد. بعد از گذشت چند ماه به خودم گفتم این مطالبی که یاد گرفتم باید به افرادی که مثل خودم مشتاق هستند اما دسترسی به همچنین مکانی را ندارند آموزش دهم با اطلاع رسانی به همسایه ها سه شنبه ها در منزل کوچک خودم آموزش قرآن را با کتاب خود آموز و عم جزء شروع کردم در کنارش هم از روی کتاب های مداحی چند خط نوحه برایشان می خواندم. پذیرایی مختصری هم داشتیم. 🔸کم کم استقبال بیشتر شد از کوچه های همجوار هم به این جلسه می آمدند جا کم بود. همسایه ها پیشنهاد دادند هر سه شنبه این جلسه منزل یکی از آنها برگزار شود بنده هم موافقت کردم در ادامه احکامی که از اساتید آموزش میدیدم برخی از این نکات را در کلاس عنوان می‌کردم. به لطف خداوند و عنایت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) این کلاس ها رونق گرفت و اخبار و گزارشش در آن محل به طور کامل پیچید هر هفته متقاضیان جدیدی داشتیم برای ورود به این کلاس ها، بعد از روانخوانی با تدبر در قرآن نکات اخلاقی نیز مطرح می شد به طوری که برخی از شرکت کنندگان که چندان مقید به محرم و نامحرم در اجتماعات و یا حجاب اسلامی و.... نبودند با هدایت و نورانیت قرآن تحولی شگرف در خود و خانواده هایشان ایجاد کردند. 🔸از آن تاریخ بیش از دو دهه می گذرد تقریباً تمام ساکنان محله جابه جا شده اند اما هر وقت که همدیگر را در هر مراسم، محفل یا کوچه و خیابان می بینیم یاد می کنیم که آن روزها بهترین روزهای عمر ما و تاثیر گذار در تربیت دینی فرزندانمان بود. به طوری که برخی از دختر بچه هایی که با مادرانشان به این کلاس ها می آمدند بعدها تحصیل در حوزه را انتخاب کردند و سرباز امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شدند. 🔸سال های بعد با پیگیری های موسس محترم حوزه مصوب شد، بعد از فارغ التحصیلی به ما مدرک دادند، در حوزه به عنوان استاد دعوت به کار شدم، سپس به استخدام آموزش و پرورش در آمدم و همه این موفقیت ها را لطف خداوند و عنایت امام زمان می دانم و همیشه این حدیث پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را به خودم یاد آوری می کنم که" هر کس به فکر آباد کردن آخرتش باشد خداوند دنیایش را آباد می کند" 🔸امیدوارم سرباز لایقی برای امام زمانم بوده باشم و از همه دوستان طلبه تقاضا دارم که در کنار تحصیل به امر تبلیغ نیز اهتمام ویژه داشته باشند. 🌸به قلم خانم حوری غلامی از مدرسه علمیه باقرالعلوم(علیه السلام) https://eitaa.com/joinchat/3728801837C49d47ebf93

🌱این یک دعوتنامه بود.... 🔸گاهی یک تلنگر زندگی‌ات را زیر و رو می‌کند، باعث می‌شود تو دو راهی زندگی، مسیرت را درست انتخاب کنی. گاهی در وجودت یک جای خالی حس میکنی که با هیچ چیز پر نمی‌شود جز آن چیزی که باید باشد. 🔸آدم معتقدی بودم، علاقه‌ی زیادی به مطالعه در مباحث دینی داشتم ولی این مطالعه کردن‌ها روحم را سیراب نمی‌کرد. دلم می‌خواست علاوه برخودم بتوانم روی بقیه هم تاثیر بگذارم، وقتی می‌دیدم مردم چه دیدگاهی نسبت به بعضی از اشخاصی که خودشان را منتسب به امام زمان می‌دانند دارند، نمی‌توانستم قبول کنم. وقتی می‌دیدم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)چقدر بین مردم زمانه‌ی من غریب هست دلم راضی نمی‌شد. دلم می‌خواست جایی باشم که بتوانم هم خودم را از هر لحاظ تقویت کنم و هم بتوانم به این دیدگاه‌ها و سوال‌ها جواب بدهم. 🔸روزها و سالها از پی هم می‌گذشتند و هر لحظه این نیاز در وجودم شدیدتر می‌شد.تااینکه یکی از روزها دوستم پیشنهاد داد که حوزه علمیه ثبت نام کنم. و این پیشنهاد جرقه ای شد در ذهنم. 🔸رفتم سایت برای ثبت نام. دیدم وقت ثبت نام گذشته خیلی ناراحت شدم گفتم دیگر نمی‌شود. فردای آن روز، صبح اولِ وقت با حوزه تماس گرفتم که بپرسم ببینم سال‌های بعد چطور باید ثبت نام کنم، که گفتند وقت ثبت نام تمدید شده است. بی نهایت ازشنیدن این خبرخوشحال بودم. 🔸لحظه شماری می‌کردم روز مصاحبه بیاید. اصلا استرس نداشتم دیگر مطمئن شده بودم خدا خودش هوایم را دارد. بالاخره این لیاقت نصیب من شد و توانستم پا بگذارم به جایی که خانه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هست، خودم میدانم این عنایت خدا بود، یک دعوت نامه بود. 🔸انشاءالله بتوانم لایق باشم و خدا لطفش را شامل حالم کند و بتوانم در راه خدا و برای رضای خدا قدمی بردارم و بتوانم برای ظهور، حتی شده به اندازه‌ یک ذره هم کاری انجام داده باشم. 🌱به قلم خانم محدثه سمیعی https://eitaa.com/joinchat/3728801837C49d47ebf93

🍃شیفته حقیقت... 🔹دختر نوجوان سرگردانی بودم، از طرفی شیفته حقیقت؛ مدام با خداوند و ائمه اطهار(علیه السلام) صحبت میکردم که مرا از این گمراهی نجات دهد و چراغی در این ظلمات برایم روشن کنند تا بتوانم مسیر حقیقی را پیدا کنم. 🔹تا اینکه در سال ۸۴ در آزمون حوزه علمیه قبول شدم؛ خیلی خوشحال بودم که در این مرحله توانستم موفق شوم. از طرفی استرس شدیدی تمام وجودم را فراگرفته بود به چند دلیل، اولین عامل استرسم این بود که آیا میتوانم در مسیر که حقایق زیادی برایم روشن خواهد شد قدم از قدم بردارم و مسئولیتی که برایم خواهد داشت را به سرانجام برسانم یا نه ... و عامل دوم استرسم این بود که آیا در مصاحبه موفق خواهم شد یا نه .. و عوامل دیگر....... 🔹روز مصاحبه فرا رسید، روز جالب و پرتنشی بود به همراه مادر عزیزم وارد حوزه شدم و آماده برای مصاحبه. با خانم مهربانی که با لبخندشان از استرس من کم‌ میکردند برخورد کردم خانم نعیمی عزیز و خانم محمدی عزیز. 🔹سوالات مصاحبه شروع شد؛ برایم شگفتی عجیبی داشت اصلا حال و هوایی خاطره انگیزی که در روز مصاحبه برایم رقم خورد برایم تازگی داشت. بهتر بگویم عنایت خاص آقایم در ان ساعات بیشتر مشهود بود، یادم هست که خانم‌ محمدی عزیز در پایان مصاحبه به من گفتند که چه قلب مهربان وصافی دارید. اطمینان حاصل کردم که در این روز هم پیروز شدم و همان هم شد. 🔹روزهای شروع حوزه علمیه روزهای قشنگ و تکرار نشدنی بود صبحگاهی های دلنشینش که با دعای عهد آغاز میشد و پایان کلاسش که با جدایی از دوستان طلبه به میان میرسید. 🔹این را بگویم پیدا کردن دوستان جدید که هر کدام سرنوشت جدیدی را برایم رقم زدند از خوب یا بد از تجربه های زیبا و تجربه های تلخ ...هر کدام تاثیر بسزایی داشتند و دارند. 🔹و اما چیزی که برایم خیلی پرافتخار بود این بود که خانم نورسعید عزیز مدیر حوزه علمیه، ما را سرباز امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) لقب دادند .از آن روز به بعد بود که از اینک طلبه هستم بیشتر به خودم افتخار میکردم. از طرفی هم از اینک مسئولیتی بس سنگین به دوش داشتم هراسان بودم. 🔹امتحانات الهی متعددی پیش رویم بودم که در بعضی سربلند و در بعضی سرگردان و در بعضی متاسفانه .... 🔹روزهای قشنگ طلبگی یکی در پس دیگری سپری شدند و حالا من طلبه سال چهارم شده بودم و اینک وقت ادای دین نسبت به اموخته هایم و تجربه هایم را پیش از پیش در خود احساس کردم. 🔹تصمیم گرفتم در امر تبلیغ فردی موفق باشم و بیش از گذشته در این امر گام بردارم و بحمدالهی هنوز هم در این مسیر هستم. 🍃به قلم خانم فرزانه احمدی از مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) واوان https://eitaa.com/joinchat/3728801837C49d47ebf93

◾️حضرت عبدالعظيم(علیه السلام) از نوادگان حضرت امام حسن مجتبي (علیه السلام) است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت مي رسد. ◾️ولادت با سعادت حضرت عبدالعظيم(علیه السلام) در شهر مقدّس مدينه واقع شده است و مدّت 79 سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم يعني امام موسي کاظم (علیه السلام)، امام رضا(علیه‌السلام)، امام محمّدتقي(علیه السلام) و امام عليّ النّقي(علیه السلام) مقارن بوده و احاديث فراواني از آنان روايت نموده است. ◾️لز آنجا که ايشان از نوادگان حضرت امام حسن مجتبي(علیه السلام)است به حسني شهرت يافته اند. https://eitaa.com/joinchat/3728801837C49d47ebf93

🏴🏴🏴🏴🏴 🎼 از حرم سیدالکریم دلها میره کرب و بلا ❇ مدرسه علمیه الزهراء علیهاالسلام

ثبت نام و شرکت در آزمون اخذ پروانه مشاوره خانواده سال 1399 مركز وکلا،كارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه در نظر دارد در راستای اجرای بند ب ماده 4 آیین نامه اجرایی ماده 187 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی مصوب 97/11/28 رئیس قوه قضائیه و اجرای ماده 40 آئین نامه اجرایی قانون حمایت خانواده مصوب 27 بهمن ماه 1393 و مواد 9، 11، 12 و 13 دستورالعمل نحوه تشکیل و فعالیت مراکز مشاوره خانواده، نسبت به جذب افراد واجد شرایط از طریق برگزاری آزمون کتبی و مصاحبه جهت اعطای «پروانه مشاوره خانواده» اقدام نماید. ✍ #رشته‌هاي_امتحاني مشاوره روانشناختی ،مشاوره حقوقي ، مذهبي و خدمات مددکاری اجتماعی به تعداد مورد نیاز برای هر استان و با اولویت شهرستان برای مشاهده شرایط ، جزئیات و مکان های متقاضی به آدرس زیر مراجعه بفرمایید : 🌐 http://www.sanjesh.org/FullStory.aspx?gid=11&id=6512

🌸 قرن هاست که حوزه ها #اعجوبه های علم و تکامل(تقوا) را تربیت کرده اند. 👇داوطلب محترم❗️ 🍃حوزه زمینه ایجاد میکند... 🍃اعجوبه شدن... 🍃بستگی به #هدف،#برنامه_ریزی و #همت شما دارد. 🌺ثبت نام در حوزه های علمیه خواهران تا 31 خرداد تمدید شد.... 🌼 همت شما را می طلبه.... https://eitaa.com/joinchat/3728801837C49d47ebf93

✅ *قابل توجه علاقمندان به شرکت در #کلاس_آموزش_مجازی " پیشگیری، کنترل و درمان اختلالات رفتاری در ایام بیماری کرونا" برای #ثبت_نام به لینک زیر مراجعه فرمایید.* 👇👇👇👇👇 http://serajeduc.ir/fa/form_data/add/form_id=271 ✴ *کلاس رایگان می‌باشد ولی برای شرکت در کلاس ثبت نام الزامی‌ست *

🍃زمینه یک دعوت.... 🔹سال تحصیلی 67-68 در شرایطی که ایران در جنگ تحمیلی به سر می برد و تهران توسط هواپیماهای عراقی بمباران می شد دبیرستان رو تموم کرده و دیپلم گرفتم. 🔹بعد از دیپلم شرایط رفتن به دانشگاه رو نداشتم و اصلا راه و چاه اون رو بلد نبودم. یک سال بعد ازدواج کردم و خداوند پسری به من عطا کرد و من مشغول کارهای خانه و بچه داری شدم البته در کنار آن همیشه بخاطر شرایط اقتصادی مجبور بودم کار تولیدی انجام بدم البته در منزل که در کنار پسرم باشم. در سالهای بعد وقتی وارد بازار کار شدم مجبور بودم بیشتر با آقایون سر و کله بزنم. 🔹همیشه دوست داشتم ادامه تحصیل بدم ولی محیط دانشگاه رو هم نمی پسندیدم و اینکه بعد از چند سال تازه کنکور بدم و حالا اگر هم قبول بشم به محیطی وارد بشم که مجبورم با استادان و همکلاسیهای آقا برخورد داشته باشم اصلا در توانم نبود. حوزه رو هم نمی شناختم. یعنی اصلا فکر نمی کردم که برای خانمها هم شرایط تحصیل در حوزه علمیه فراهم باشد. 🔹به همین خاطر از سال 80 کلاسهایی مثل زبان انگلیسی - آموزش و تدریس کامپیوتر و زبان عربی را تجربه کردم و خیلی برام مفید بود و حدود 10 سال سرگرمم کرد و مرا از مشکلات خانواده کمی به آرامش میرسوند. 🔹روخوانی و روانخوانی قرآن رو از نوجوانی یاد گرفته بودم ولی دلم میخواست تجوید رو یاد بگیرم و قرآن رو با لحن عربی و صحیح تر بخونم. 🔹میگن جوینده یابنده است همینطور هم خداوند زمینه رو برام فراهم کرد. فکر میکنم همه اینها زمینه چینی بود برای اون دعوت بزرگ. 🔹سال 90 متوجه شدم که در مسجد لولاگر کلاس تجوید و مفاهیم قرآن برقرار است. بدون معطلی و فکر کردن رفتم و ثبت نام کردم. دو سال این دوره ها رو پشت سر گذاشتم و با خانمهای خوب و مومنی هم دوست شدم که عضو بسیج و محلی های همونجا بودن. ولی انگار هنوز اون خلأ پر نشده بود و من هنوز به اون آرزوی اصلی دست پیدا نکرده بودم. 🔹ماه رمضان سال 91 وقتی با خانواده دور هم جمع نشسته بودیم و جزء 30 قرآن رو ختم می کردیم، سوره توحید به من افتاد و میگویند در ختم دسته جمعی قرآن در ماه رمضان، هر کس قرائت سوره توحید نصیبش بشود هر آرزویی داشته باشه برآورده میشه. اون موقع از ته دل از خدا خواستم که شرایط ادامه تحصیل مرا فراهم کند و مهمتر اینکه مرا جایی قرار بده که مجبور نباشم زیاد با آقایون برخورد کنم. وقتی این آرزو رو به خانواده گفتم تعجب کردند که چرا چیز بهتری از خدا نخواستم مثلا خونه یا مال و ثروت ولی برای من این بهترین آرزو بود و این شد ابتدای دعوت ...... ادامه دارد 👇

🔹 بعد از اون آرزو انگار که نامه دعوت من هم امضاء شد و آقا صاحب الزمان این بنده حقیر رو هم به سربازی خودشون قبول کردند. چون چند روز بعد با یکی از دوستان بسیجی تلفنی در حال صحبت بودم. لابلای صحبتها حرف از کلاس قرآن و تجوید و کلاسهای فرهنگی و عقیدتی بسیج شد، ایشون چون میدونستند که من به دروس مذهبی و دینی علاقه دارم و در همه کلاسهایی که از طرف بسیج تشکیل میشه من اولین نفرم که شرکت میکنم، به من پیشنهاد ادامه تحصیل در حوزه رو دادند چون معتقد بودند با این خصوصیات اخلاقی حوزه بهترین مکان برای ادامه تحصیل منه. در واقع این خواست خدا بود که این مطلب رو از زبان دوستم بیان کرد. 🔹از دوستم خواهش کردم که از طریق یکی از آشنایانشون که مشغول تحصیل در حوزه بود برام اطلاعات کسب کنه و هرچه زودتر به من اطلاع بده. آنقدر این زمان به سرعت و سر وقت خودش اتفاق افتاد که حتی منتظر جواب گرفتن از دوستم هم نشدم. چون به محض اینکه تلفن رو قطع کردم انگار یه نفر مرا به سمت تلویزیون هدایت کرد تا اون رو روشن کنم. خیلی اتفاقی (که البته همه اینها کار خداست و حالا میفهمم که اصلا هم اتفاقی نبوده) به محض اینکه تلویزیون رو روشن کردم روی شبکه خبر تنظیم بود و همان زمان اعلام کرد که حوزه علمیه خواهران ثبت نام میکند و آدرس سایت رو داد. بلافاصله آدرس رو یادداشت کردم و همونجا شوکه شدم و نشستم. تا چند دقیقه ناباورانه به برگه دستم و سایت حوزه نگاه میکردم و باورم نمیشد که چطور خدا بندگانش رو هدایت میکند. 🔹بلافاصله رفتم پای کامپیوتر و سایت رو پیدا کردم و شرایط ثبت نام و مدارک و..... مطالعه کردم. به هیچکس هم هیچی نگفتم تا ثبت نامم رو انجام بدم و بعدا مطرح کنم. میترسیدم تو دلم و خالی کنن و منو از این کار منصرف کنن. 🔹انگار راه بزرگی رو پیش رو داشتم و نمیخواستم با دو دلی شروع کنم. از طرف شوهرم اطمینان داشتم که رضایت میده ولی از طرف خانواده خودم تردید داشتم. اون هم نه بخاطر مخالفتشون با حوزه چون خانوادم هم آدمهای مومن و معتقدی هستند بلکه عادت کرده بودند که من همیشه کار کنم و پول دربیارم. 🔹 پسرم به من این اطمینان قلبی رو داد که نگران هزینه هاش و پول تو جیبی ات نباش. همینطور که تو این سالها به ما رسیدگی کردی حالا نوبت منه. میرم سر کار و هرچی خواستی برات تامین میکنم. بعد هم از طرف حوزه کوثریه که اولویت دوم من بود دعوت شدم برای مصاحبه. باز اینجا هم لطف و عنایت خداوند بود که مکان تحصیلم رو هم حتی خودش انتخاب کرد. یاد این شعر افتادم که میگه: تا که از جانب معشوقه نباشد کششی کوشش عاشق بیمار به جایی نرسد. آنقدر خوشحال بودم و هیجان داشتم که انگار رفته بودم تو بغل خود خود خدا.. 🔹الان که هفت سال از اون روزها میگذره هر وقت یاد اون لحظه ها میافتم و میخوام برای کسی تعریف کنم اشک تو چشام جمع میشه که خدا چطوری منو تو آغوش خودش گرفت و هدایتم کرد اونم درست زمانی که داشتم از مسیر اصلی به بیراهه میرفتم. دلم میخواد به خدا بگم خدایا این روزهای خوب رو که در جوار دوستان و عزیزانمون هستیم ازمون نگیر. باز هم نظر لطفت رو از ما برندار. اینها ثروتهاییه که به من دادی و من اصلا لایقش نبودم ولی تو عنایت کردی. خدایا شکرت که تو این مسیر قرار گرفتم و دلم میخواد کمک کنی همینطور ادامه بدم تا بتونم بنده خوبی برای تو باشم ..... انشاالله. 🍃به قلم خانم اعظم عبداللهی از مدرسه علمیه کوثریه https://eitaa.com/joinchat/3728801837C49d47ebf93

🔷ترجمه گزیده ای از فرمایشات رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) در سالروز ارتحال امام خمینی(رحمه الله علیه) به زبان انگلیسی و انعکاس و انتشار آن در شبکه های مجازی توسط طلاب موسسه آموزش عالی حوزوی حضرت قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🗣رهبر معظم انقلاب: 🔸امام بزرگترین تحولات را در زمان خود ایجاد کرد و در حوزه‌ها و عرصه‌های متعددی تحول ایجاد کردند. 🔸امام روحیه تحول را ایجاد کردند و میدانی وارد مسئله تحول شدند، نه فقط گفتاری و دستوری. 🔸از تحول آفرینی روحی در یک مجموعه ای از طلاب جوان در قم تا تحول آفرینی وسیع در عموم ملت ایران. 🔸مسئله قم عبارت است از درس اخلاق ایشان که ده ها سال پیش از شروع نهضت بجز درس فقه و اصول و معقول، درس و جلسه اخلاق داشتند. 🔸نقل می کردند که ایشان وقتی هفته ای یک بار جلسه ای در مدرسه فیضیه داشتند، صحبت های ایشان جلسه و دل ها را منقلب می کردند. 🔸این را البته ما هم در درس فقه و اصول هم دیده بودیم. 🔻 Imam made the biggest changes in his time 🗣Great Leader of the Revolution: 🔸 Imam made the biggest changes in his time and made changes in many areas and areas. 🔹Imam created the spirit of change and entered the field of change, not just speech and grammar. 🔸 From spiritual transformation in a collection of young students in Qom to large-scale transformation in the general Iranian nation. The issue of Qom is the lesson of his ethics, which had a moral lesson and session decades before the beginning of the movement, except for the lessons of jurisprudence and principles and reason. 🔹They said that when they had a meeting once a week at Faizieh School, they would change their words and change their hearts. 🔸Of course, we have seen this in the lessons of jurisprudence and principles. 🍃🔹🍃🔸 https://eitaa.com/joinchat/3728801837C49d47ebf93

🔶ترجمه گزیده ای از فرمایشات رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) در سالروز ارتحال امام خمینی(رحمه الله علیه) به زبان عربی و انعکاس و انتشار آن در شبکه های مجازی توسط طلاب موسسه آموزش عالی حوزوی حضرت قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔸امام بزرگترین تحولات را در زمان خود ایجاد کرد. 🗣رهبر معظم انقلاب: 🔸امام بزرگترین تحولات را در زمان خود ایجاد کرد و در حوزه‌ها و عرصه‌های متعددی تحول ایجاد کردند. 🔸امام روحیه تحول را ایجاد کردند و میدانی وارد مسئله تحول شدند، نه فقط گفتاری و دستوری. 🔸از تحول آفرینی روحی در یک مجموعه ای از طلاب جوان در قم تا تحول آفرینی وسیع در عموم ملت ایران. 🔸مسئله قم عبارت است از درس اخلاق ایشان که ده ها سال پیش از شروع نهضت بجز درس فقه و اصول و معقول، درس و جلسه اخلاق داشتند. 🔸نقل می کردند که ایشان وقتی هفته ای یک بار جلسه ای در مدرسه فیضیه داشتند، صحبت های ایشان جلسه و دل ها را منقلب می کردند. 🔸این را البته ما هم در درس فقه و اصول هم دیده بودیم. 🔹قام الإمام بأكبر التغييرات في وقته القائد العظيم للثورة: 🔹قام إمام أكبر التغييرات في وقته وأدخل تغييرات في العديد من المجالات والمجالات. 🔹لقد خلق إيمان روح التغيير ودخل مجال التغيير، وليس فقط الكلام والقواعد. 🔹من التحول الروحي في مجموعة من الطلاب الشباب في قم إلى التحول الواسع النطاق في الأمة الإيرانية العامة. 🔹 قضية قم هي درس أخلاقه، الذي كان له درس أخلاقي وجلسة قبل عقود من بداية الحركة، باستثناء دروس الفقه والمبادئ والعقل. 🔹قلوا أنه عندما اجتمعوا مرة واحدة في الأسبوع في مدرسة الفيزية، غيرت كلماتهم الاجتماع وغيرت قلوبهم. 🔹طبعا رأينا ذلك في دروس الفقه والمبادئ. https://eitaa.com/joinchat/3728801837C49d47ebf93

🌺موسسه آموزش عالی حوزوی رفیعه المصطفی(علیهما السلام) از میان علاقمندان به تحصیلات حوزوی در مقطع سطح سه(کارشناسی ارشد) و سطح چهار(دکتری) در سال تحصیلی ۱۴۰۰ـ۱۳۹۹ طلبه می پذیرد. https://eitaa.com/joinchat/3728801837C49d47ebf93

🌸دختری با آرزوی ادامه تحصیل.. 🍃کلاس پنجم بودم. امتحانات ثلث سوم رو دادم. در انتظار ماه مهر روزها رو سپری می کردم. 🍃تا اینکه مهر ماه رسید. ولی خبری از ثبت نام من توی مدرسه راهنمایی نبود. هر وقت به پدرم می گفتم آقاجون میخوام درسم رو ادامه بدم بابام مخالفت میکرد. می گفت دختر ۵ کلاس درس بخونه بسشه. 🍃هر بار انگار جان منو می گرفتن. نمی فهمیدم چرا نباید درس بخونم. چرا نباید مدرسه راهنمایی برم. هر بار که با جواب منفی پدرم روبرو شدم روح لطیفم به سختی آزرده می شد. نمیدونستم چکار باید بکنم. کارم شده بود گریه و زاری. به خواهرام متوسل شدم که اونها به بابام سفارش منو بکنن. ولی بازم فایده نداشت که نداشت. بلاخره پدرم حرف دلش رو زد. 🍃گفت تو برو درس دینی بخون به هر کجا خواستی برس. ولی اجازه نمیدم بری درس بخونی پشت میز نشین بشی.. میخای بری مدرسه حجابت رو برداری؟؟گفتم من برم راهنمایی پوشیه میزنم. بابام میگفت میخای مسخره ات کنن. توی مدرسه معلمات مرد هستن. نمیذارن روسری سرت کنی.. 🍃خلاصه با این حرف پدرم که برو درس دینی بخون مشتاق شدم برم زینبیه ای که تو کوچه مون بود. تقریبا سال ۵۵ بود با خواهرام میرفتم پای درس احکام. کم کم احساس کردم دوست دارم همین جا درس بخونم. 🍃همون سال اول دوم تحصیل تو زینبیه که درس های حوزوی میدادن خودم شده بودم استاد برا همکلاسی هام. قبل از استاد میرفتم پای تخته و به اون ها درس میدادم. خدا میدونه از این کارم چه لذتی می بردم. 🍃روزبروز علاقه ام به درس حوزه و به اصطلاح اون روزی درس دینی بیشتر می شد. تا حدی که دیگه یادم رفت اون روزهایی رو که میرفتم خونه دوستم و میدیدم کتاب انگلیسی رو جلوی من باز کرده و میخونه و من با چه حسرتی بهش نگاه می کردم. 🍃احساس میکردم خدا یه جایی خیلی خیلی بهتر از اونجایی که میخواستم رو برام جایگزین کرده. 🍃من بخاطر حفظ حجابم در زمان طاغوت پا روی دلم گذاشتم. اطاعت امر پدر کردم اما حضرت زینب(سلام الله علیها) دستم رو گرفت و تو زینبیه اش راهم داد. 🍃اینقدر که در سن ۱۶ سالگی استاد عقایدم خانم انصاریان، خواهر حاج حسین انصاریان معروف، من رو معرفی کرد به مکتب صادقیه در خیابان ابمنگل برای آزمون استادی .. 🍃به لطف الهی و عنایت خانم حضرت زینب(سلام الله علیها) از بین چندین نفر خانم که برای مصاحبه اومده بودن و همگی از من بزرگتر بودن و اکثرا دیپلم داشتن. من قبول شدم و برای بار دوم دوباره به مصاحبه دعوت شدم که بحمدلله بار دوم هم قبول شدم. 🍃نتیجه اش این شد که در سن ۱۷ سالگی به اتفاق اساتیدی که به جای مادر من بودن به تبلیغ میرفتیم. به شهر های اطراف تهران، هنوز شیرینی اون لحظه هایی رو که راننده زینبیه میومد دنبالمون تا به اتفاق بقیه اساتید بریم تبلیغ رو حس می کنم. 🍃به لطف الهی مسیر زندگی من از همون سالی که پا در عرصه درس دینی گذاشتم بکلی عوض شد و بعد از اون توفیق ادامه درس در مکتب المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رو پیدا کردم که بعدها شد مدرسه علمیه المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🍃توفیق پیدا کردم در مکتب خانه امام زمان سربازی کنم و در محضر اساتیدی باشم چون سرکار خانم حائری عزیز که الان در جامعه الزهرا(سلام الله علیها) مشغول فعالیت هستند. خدا خواست مورد عنایت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشم. اینقدر مشمول عنایت حضرت قرار گرفتم که در مکتب خانه حضرت توفیق تدریس کردن به من حقیر داده شد. و همچنین در مناسبت های مختلف مداحی می کردم. 🍃بعد از آن افتخار پیدا کردم در مدرسه علمیه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) ادامه تحصیل بدم. همزمان با سطح ۲ مدرک غیر حوزوی رو هم بگیرم بعد از دوازده سال که از سطح ۲ میگذشت در دانشگاه شرکت کردم قبول شدم و با عنایت خاصه الهی موفق شدم کارشناسی ارشدم رو در رشته الهیات و معارف اسلامی از دانشگاه تهران بگیرم و الان چند سالی هست که در خدمت طلاب عزیز هستم. 🍃حقیقتا که خداوند عزیز جبار است. 🍃ان شاءالله خداوند جبار، عاقبت همه رو ختم بخیر کند و در راه خودش ثابت قدم بفرماید. 🍃توفیق سربازی در مکتب حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رو از ما نگیرد. 🌸به قلم خانم کبری حسنی https://eitaa.com/joinchat/3728801837C49d47ebf93

🌺 جوان نیازمند معنویت است. 🌱جوان باید مظهر پرهیز و استغفار باشد. در دنیای امروزی، جوانان گرفتارند. آنها چوب ناپرهیزی‌هایشان را میخورند. 🌱اگر می‌بینید هیپی‌گری و انواع و اقسام بدبختی‌ها از سی یا چهل سال قبل تا به امروز در دنیای غرب ادامه دارد و گریبان خانواده‌ها و جوامع اروپایی و آمریکایی را گرفته است، به جهت دوری از خدا و غفلت از استغفار و ناپرهیزی در ارتکاب گناهان است. 🌱این مسئله‌ هم دلایل متعدّدی دارد. عمده اش آن است که این جوامع، جوانان خود را از لحاظ معنوی سیراب نمی‌کنند. 🌱جوان به دنبال سیراب ‌شدن از سرچشمه‌ای زلال است و اگر آن سر چشمه را پیدا نکند، به انحراف مبتلا خواهد شد. 📎دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان ۱۳۸۴/۰۸/۱۰ https://eitaa.com/joinchat/3728801837C49d47ebf93