eitaa logo
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان تهران
2.3هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
289 فایل
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان تهران انتشار آخرین اخبار مدارس علمیه خواهران استان تهران ارتباط با ما: @m3721f https://eitaa.com/joinchat/3728801837C49d47ebf93
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀 صحیفه سجادیه حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای اعوانی 🔶حوزه ی علمیه ی بانوامین ره ۳اردیبهشت ۱۴۰۳ درراستای برنامه پنج ساله تربیت و تهذیب طلاب کلاس صحیفه ی سجادیه را با حضور طلاب و بانوان توسط استاد اعوانی برگزارنمود. 🔶 آقای اعوانی کلاس خودرا با موضوع دعای ۱۷بند۲ آغاز کرد؛او گفت:دردعای ۹امام سجاد علیه السلام اشاره می کنندبه اینکه آنچنان شیطان نفس مارا تزیین می‌کندوجوری به ما می نمایاندکه مابا قاطعیت به سمت پوچ می‌رویم؛آقای اعوانی گفت:این مهم است که ما تشخیص دهیمکدام باطل است وکدام حق؛چون شیطان باطل راحق نشان می‌دهدواستاداین قضیه است. پس بایدوقتی ازخدا می‌خواهیم که حق رابه مانشان دهدبایدبازهم بخواهیم که ماراحفظ کندوبایدبرای آن دعاکنیم. 🔶آقای اعوانی ادامه داد؛ اینکه امام دردعای ۱۷ می‌فرمایند: (اعمالنا) و جمع می‌بندندبرای این است که امام دنبال اخلاص جامعه است، وقتی جامعه اخلاص داشته باشدپای دین می‌ایستد. 🔶 آقای اعوانی بااشاره به آیه ی۸۲و۸۳ سوره ص گفت: شیطان دراین آیات قسم یاد کرده همه را گمراه می‌کندوخدا می‌فرمایدجز بندگان خالص را. این‌ها مخلَصین هستند یعنی خالص شده چون خدا ورود کرده وهیچ رگه‌ای ازشرک در نفس ایشان نیست؛اما عده‌ای زیر سایه ی مخلَصین به اخلاص می‌رسند و مخلِص می‌شوند. وقتی خدارا به خاطر خودش عبادت کنیم نه به خاطرجزا و پاداش و مخلِص بودنمان را به خدا ثابت کنیم آن وقت به اخلاص می‌رسیم ودیگرشیطان نمی‌توانددرما ورودپیداکند. 🔶 در انتها آقای اعوانی گفت: بایدازخدا بخواهیم که مارادر عافیت ازمخلِصین قراردهد
❇️در محضرصحیفه سجادیه 🔸حوزه علمیه بانو امین ره ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ در راستای برنامه پنج ساله در جهت تربیت و تهذیب طلاب کلاس صحیفه سجادیه را با حضور کادر ، طلاب و بانوان توسط استاد فرهیخته جناب آقای اعوانی برگزار نمود. 🔸آقای اعوانی جلسه را با دعای ۱۷ بند ۲ آغاز کرد. ابتدا واژه ی امتحان را بررسی کرد و گفت امتحان دارای دو معنا است: ۱_ خوار و ذلیل کردن ۲_ به خدمت گرفتن گاهی اوقات شیطان ما را به خدمت خودش در می‌آورد و کسی که عملاً به خدمت شیطان در بیاید خوار و ذلیل می‌شود. اطاعت شیطان یعنی عبادت او همانطور که اطاعت خدا یعنی عبادت خدا. اینکه هر روز در نماز می‌گوییم:( ایاک نعبد و ایاک نستعین ) برای این است که خدا می‌خواهد شعار ما تبدیل به شعور شود. امام سجاد علیه السلام در صحیفه ایاک نستعین می‌کند تا به ایاک نعبد برسد. 🔸آقای اعوانی به ترجمه ی ادامه ی این فراز پرداخت و گفت: حضرت در این فراز فرموده‌اند: (خدایا به تو پناه می‌بریم از آن چیزی که شیطان نزد ما نیکو جلوه دهد و برای ما محبوب شود، و آنچه که شیطان نزد ما زشت جلوه دهد و برای ما مکروه شود.) همچنین حضرت در معنای (الغرور) فرمودند: یعنی اینکه انسان توهم کند چیز مضری را که در آن سود است. پس خدایا به تو پناه می‌بریم از اینکه از زاویه دید شیطان نگاه کنیم. 🔸در ادامه ی دعای ۱۷ بند ۳ حضرت می‌فرمایند: اگر معصیت خدا عبادت شیطان محسوب می‌شود، پس باید کاری کرد که شیطان اصلاً به ما نزدیک نشود.
❇️در محضرصحیفه سجادیه 🔶حوزه علمیه بانو امین ره ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ در راستای برنامه پنج ساله در جهت تربیت و تهذیب طلاب کلاس صحیفه سجادیه را با حضور کادر ، طلاب و بانوان توسط استاد فرهیخته جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای اعوانی برگزار نمود. 🔶 آقای اعوانی در ادامه دعای ۱۷ صحیفه سجادیه به رابطه ی محبت آمیز بین انسان و خدا پرداخت؛ و گفت زمانی که این رابطه دو طرفه باشد قطعاً محبت از طرف خدا با بخشش نعمت‌ها زودتر ابراز شده است. هرچه این رابطه محبت آمیز قوی‌تر باشد‌، دشمن (شیطان) ناامیدتر خواهد شد؛ البته با توجه به فراز دعای ابوحمزه ثمالی (تحبب الینا بالنعم نعارضک بالذنوب) ما پاسخ محبت‌های خدا را با گناه می‌دهیم. 🔶 سپس آقای اعوانی گفت: امام علیه السلام در فرازی از دعا از خدا می‌خواهند (واجعل بیننا و بینه سترا لایهتکه) یعنی خدایا بین ما و شیطان پرده‌ای قرار بده که نتواند بدرد. از خدا می‌خواهند این پرده را با کثرت دعا ایجاد کند. این کثرت دعا مصداقش نمازهای پنجگانه است و در روایتی خواندن نوافل است. از آنجا که هر وقت تصمیم می‌گیریم به انجام کاری مثل کثرت دعا شیطان هم اراده می‌کند در انجام ندادنش؛ پس خوب است در کنار نماز و دعا توسل هم داشته باشیم و سپس امیدوار باشیم. 🔶 در آخر آقای اعوانی گفت: بهتر است با دعای امام سجاد علیه السلام که بالا رفته بالا برویم پس انس با صحیفه شما را کثرة الدعا می‌کند.
🔶همچنین آقای اعوانی درباره احساس ائمه نسبت به فرزندانشان به کلام حضرت علی علیه السلام در نامه ۳۱ نهج البلاغه خطاب امام حسن علیه السلام اشاره کردند که حضرت به ایشان فرمودند: (تو بعضی از منی؛ نه؛ تو، کلّ منی؛ اگر چیزی به تو اصابت کند به من اصابت کرده) همچنین آقای اعوانی به ماجرایی از ام سلمه اشاره کرد؛ اینکه ام سلمه قبل از اینکه به ازدواج حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم در بیاید همسر اباسلمه بود ،که مرد شایسته ،بزرگ و مومن بود؛ روزی حدیثی را از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای ام سلمه نقل می‌کند؛ می‌گوید: شنیدم که حضرت فرمود هر کس به او مصیبتی برسد و در آن وقت بگوید: (اللهم عندک احتسب مصیبتی هذه اللهم اخلفنی فیها خیرا منها) یعنی: خداوندا این مصیبت را به پیشگاه تو حساب می‌کنم خداوندا بهتر از او را برای من جایگزین کن؛ خداوند جایگزین بهتری به او عطا خواهد کرد. ام سلمه این حدیث را در خاطر داشت و آن زمان که شوهرش از دنیا رفت کلمه استرجاع را بر زبان آورد و گفت: خداوندا در پیشگاه تو این مصیبت را حساب می‌کنم و همین که خواست بگوید جانشینی را بهتر از او به من عطا کن تردید کرد و به زبان نیاورد و پیش خود گفت بهتر از او کسی نیست ولی بعد از لحظاتی آن دعا را به زبان آورد؛ لذا بعد از مدتی که به همسری پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درآمد، فهمید که آن جمله شریفه کار خود را کرد و جایگزین بهتری به دست آورد. همچنین مرحوم کلینی در کافی حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل می‌کند که فرمودند: (لم یکن رسول الله صلی علیه و آله و سلم یقول لشیء قد مضی لو کان غیره) یعنی: هیچ وقت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درباره کاری که گذشته بود نمی‌فرمود کاش جز این بود. همچنین امام سجاد علیه السلام در دعای ۴۵ صحیفه می‌فرماید: (خدایا آنچه تو انتخاب کردی بهترین است) آقای اعوانی با اشاره به این روایات سیره اهل بیت علیهم السلام را در مواقع مصیبت بیان کرد و گفت برخورد رهبر معظم نیز در شهادت شهید رئیسی همین گونه بوده است و ما نیز باید همینطور عمل کنیم. 🔶همچنین آقای اعوانی در ادامه گفت امام صادق علیه السلام فرمودند: (من اگر در رأس کار و حکومت قرار بگیرم شب‌ها در حال برنامه‌ریزی و روزها در حال کار خواهم بود.) که عملکرد شهید رئیسی به این شیوه نزدیک بود. چند برابر توهینی که به شهید رئیسی شد، به امیرالمؤمنین علیه السلام شد. ولی حضرت در امورات حکومت هر کمکی از دستشان بر می‌آمد انجام می‌دادند. همانطور که عمر گفته بود: لولا علی لهلک العمر. 🔶 آقای اعوانی در ادامه بحث خود گفت: در دوران غیبت جز با تشکیل حکومت اسلامی نمی‌توان امام را یاری کرد. 🔶 سپس آقای اعوانی مبحث جلسات گذشته یعنی ادامه دعای ۱۷ بند ۴ را توضیح داد و گفت: در این دعا حضرت سجاد علیه السلام فرموده است خدایا ما را از شر شیطان لعین به طور نیکو و حَسن نگهدار. آقای اعوانی در شرح این دعا گفت: وقتی ما زمین می‌خوریم کسی دست ما را می‌گیرد بلند می‌کند؛ همچنین وقتی ما گناه می‌کنیم تواب بودن خدا باعث می‌شود که به سوی خدا برویم و توبه کنیم آقای اعوانی به عنوان شاهد مثال ماجرای آن سه نفری که در جنگ تبوک با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم شرکت نکردند را بیان کرد؛ که مردم و حتی خانواده ایشان با آنها قطع رابطه کردند و وقتی خدا به آنها بازگشت آنها به سوی خدا توبه کردند.( وعلی الثلـثة الذین خلفوا حتی اذا ضاقت علیهم الارض بما رحبت وضاقت علیهم انفسهم وظنوا ان لا ملجا من الله الا الیه ثم تاب علیهم لیتوبوا ) آقای اعوانی در ادامه این آیه گفت باید به خدا عرضه بداریم که خدایا اصلاً نگذار که من زمین بخورم که بعدش بخواهی دستم را بگیری و من به سویت توبه کنم سپس در ادامه گفت: در روایتی آمده اگر این نبود که عُجب خیلی بد است، هیچ مؤمنی به گناه مبتلا نمی‌شد. چون در دعای ۲۰ حضرت سجاد علیه السلام فرمود: (خدایا عبادت مرا با عُجب تباه نکن) و همچنین در بند ۴ همین دعا می‌فرماید: (خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و درجه و مرتبه مرا نزد مردم بلند مکن مگر آنکه به همان اندازه نزد خودم پست گردانی.)
🔶 سپس آقای اعوانی به ماجرای مباهله پرداخت و گفت مباهله یعنی وقتی حق را می‌بینی همه جوره آن را بپذیری. بنی اسرائیل که شامل موسوی‌ها و عیسوی‌ها می‌شوند انتظار داشتند که پیامبر آخرالزمان از میان آنها انتخاب شود ولی وقتی اینگونه نشد دشمنی‌شان را شروع کردند؛ یهودیان که ادعای موسوی داشتند بیشتر دشمنی کرده و مسیحیان که ادعای عیسوی داشتند کمتر؛ لذا وقتی پیامبر از میان ایشان نبود تصمیم گرفتند صورت مسئله را پاک کنند و بگویند تو پیامبر خاتم نیستی؛ بنابراین حضرت پیشنهاد مباهله دادند و آنها به ادعایشان خاتمه دادند. 🔶 سپس آقای اعوانی به آیه ۴ سوره مبارکه ممتحنه اشاره کرد و گفت: ( ذلک بانّهم قسّیسین و رُهبانا ) می‌فرماید: اینکه چرا ایشان در مقابل حق گردنکشی نمی‌کنند به خاطر سه شاخصه است که در این آیه به آن پرداخته است: ۱_ چون آنها قسیسین هستند ۲_ چون آنها رهبایت دارند ۳_ چون آنها لایستکبرون هستند؛ می‌فرماید: وقتی آنها آیات قرآن را می‌شنوند از آنچه که از حق می‌فهمند چشمانشان پر از اشک می‌شود و می‌گویند چرا ما نباید ایمان بیاوریم وقتی حق است. پس وقتی جامعه این سه شاخصه را داشته باشد حق را می‌طلبد؛ قسّیسین یعنی علمای عامل، رهبانا یعنی دنیا زده نبودن که رهبانیت داشتن با اقتصاد پویا منافاتی ندارد. 🔶در رابطه با شاخصه رهبانیت آقای اعوانی به نامه ۳ نهج البلاغه اشاره کرد که حضرت در آن نامه خطاب به شریح قاضی که از کارگزاران امام علیه السلام بود و خانه گران قیمتی خریده بود توبیخ کردند و فرمودند من امیرالمؤمنین هستم و نگاهم نگاه دینی است ولی اگر تو عقل هم داشته باشی عقلت شهادت به عمل اشتباهت می‌دهد؛ البته زمانی عقل شهادت می‌دهد که اسیر هوای نفس نباشد و نسبت به علقه‌های دنیایی سالم و سلیم باشد، وگرنه بدون این‌ موارد عقل شهادت نمی‌دهد و مصداق آن جرجرداب مسیحی است. و شاخصه سوم لایستکبرون است؛ یعنی متعصبانه و لجوجانه با مسئله برخورد نکردن. تعصب بیجا یعنی ولو فرد ناحق باشد چون هم حزبی است فقط او مورد قبول است. در اینجا آقای اعوانی واژه همیّت را مورد بررسی قرار داد و گفت: همیّت یعنی حرارتی که از بدن یا خورشید ناشی می‌شود یعنی از یک مرامی با وجود باطل بودن جانبداری شود اگر این همیت ملکه شده باشد هر چقدر هم او را راهنمایی کنید تأثیری ندارد و استکبار می‌ورزد. امام سجاد علیه السلام در دعای ۸ از ملکه همیه به خدا پناه می‌برد. از حضرت پرسیدند کدام عصبیت بد است فرمودند: اینکه بدترین قوم خود را از بهترین قوم دیگر بهتر بداند چون هم حزب یا از قوم اوست. 🔶 آقای اعوانی در ادامه دعای ۱۷ به واژه ( واسلُک ) پرداخت و گفت این واژه یعنی خدایا ما را در مسیری قرار بده که سلوک تقوا را بیان می‌کند. در مقابل کلمه تقوا ردا قرار دارد به معنای راه پستی. شیطان راهی دارد که خدا آن را تعبیر به ردا کرده. سلوکی که به سمت خدا است تقواست و سلوکی که به سمت شیطان است خلاف تقواست. زمانی سلوک در مسیر تقوا است که چیزی که تو درست می‌دانی و خدا درست نمی‌داند تو هم آن را درست ندانی. تقوا از ماده (وقی) یعنی خود را حفظ کرده که مخالف امر خدا عمل نکنیم زمانی اینگونه می‌شود که خدا نزد انسان دارای جایگاه و عظمتی باشد. 🔶 در انتها آقای اعوانی در راستای بحث انتخابات گفت: جبهه مقابل به دنبال مذاکره تنها نیست بلکه به دنبال وادادن است دادنی که گرفتن در ازای آن نباشد. البته جای نگرانی نیست چون قطار انقلاب متوقف نخواهد شد به دلیل اینکه همه چیز به لحاظ قانونی دست دولت نیست و از طرفی در ریل گذاری انقلاب اگر خللی پیش آید ولی فقیه اگر لازم باشد جانش را می‌دهد و این یعنی ولایت مطلقه فقیه. از طرفی دنیای اسلام دلخوش به این نظام و رهبر است لذا ما باید کسی که معاندانه برخورد می‌کند را رها کنیم و کسی که جاهلانه برخورد می‌کند راهنمایی کنیم با کمک نهج البلاغه و صحیفه سجادیه.
ولی شیطان کاری می‌کند نتوانیم این ذکر را بگوییم چون اکثراً شاکر نیستیم. ▪️یکی دیگر از مدخل‌های شیطان فراموشی است. در سوره کهف محل تلاقی مجمع البحرین که حضرت موسی علیه السلام و حضرت خضر علیه السلام قرار ملاقات داشتند و حضرت موسی علیه السلام فراموش کرد ایشان گفت: شیطان از یاد من برد. ▪️ آقای اعوانی ادامه داد یکی دیگر از مدخل‌ها عجب است. یعنی مؤمن عمل خود را بزرگ می‌بیند و به آن ناز می‌کند و می‌گوید با این عمل دیگه کم کار نیستم؛ که این فکر عمل را فاسد می‌کند. وقتی حضرت موسی علیه السلام از شیطان پرسید به من خبر بده از گناهانی که اگر فرزند آدم به آنها مرتکب بشود تو به او مسلط می‌شوی اولین چیز که شیطان گفت عجب بود. یکی دیگر از مدخل‌ها همیت است یعنی تعصب نابجا حضرت سجاد علیه السلام در دعای ۸ از همیت به خدا پناه می‌برد که ضد این همیت انصاف است. شیطان وقتی این همیت را در فرد دید به سراغش می‌رود ماجرای ایمان آوردن حضرت حمزه: روزی حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم با لباسی تمیز در مسجدالحرام بودند که مشرکان شکمبه شتر را بر سر ایشان ریختند حضرت بسیار عصبانی شدند و آمدند نزد حضرت ابوطالب و گفتند من چقدر نزد شما جایگاه دارم حضرت ابوطالب گفت چی شده و حضرت ماجرا را گفتند و ابوطالب غضب کرد و شمشیر برداشت و به حمزه گفت شکمبه شتر را بردار برویم؛ رفتند به سمت مسجدالحرام که مشرکین آنجا بودند حضرت ابوطالب شمشیر را بالا برده و به حمزه گفت شکمبه را به سبیل همه آنها بمال یعنی دقیقاً زیر بینی و حضرت حمزه شکمبه را به سر و صورت آنها مالید بعد حضرت ابوطالب رو کرد به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و گفت این است جایگاه تو نزد ما در آنجا حضرت حمزه همیت به خرج داد و متعصبانه گفت: از این به بعد من هم مسلمان هستم لذا به خاطر همیتی که داشت و اینکه برادرزاده من را این چنین کردید مسلمان شد نه به خاطر خدا. لذا امام صادق علیه السلام فرمود هیچ همیتی وارد بهشت نمی‌شود جز همیت حضرت حمزه. لذا همیت از جنود جهل است و از مدخل‌های شیطان . ▪️مرحوم کلینی در اصول کافی در باب الهمیه روایات عصبیت را می‌آورد و در باب عصبیت روایات همیت را می‌آورد چون این دو از لحاظ مفهوم متعددند ولی در مصداق یکی هستند. یکی دیگر از جنود جهل حرص است و در مقابل آن توکل است. حضرت سجاد علیه السلام در دعا می‌فرمایند: (اللهم و ما سول لنا )خدایا آنچه که شیطان برای ما زینت می‌دهد و دوست داشتنی قرار می‌دهد در حالی که باطل است آن را به ما بشناسان و بعد از اینکه شناساندی خودت ما را حفظ کن چون با وجود شناخت نسبت به تسویل شیطان باز برای مؤمن جذابیت دارد و ادامه می‌دهد. کار شیطان تزیین کردن باطل است. مثل تزیین حکمیت در زمان حضرت علی علیه السلام. ▪️در ابتدای دعای ۱۷ نیز حضرت می‌فرمایند: خدایا به تو پناه می‌برم از اینکه شیطان نفسش طمع کند در گمراهی ما از هدایت الهی و این زمانی است که زمینه را در نفس ما مهیا ببیند لذا همانطور که در خطبه ۸۳ نهج البلاغه آمده: (نفث فی الاذان نجیا) ▪️آقای اعوانی در آخر افزود حضرت در جایی دیگر می‌فرماید: خدایا آنچه که ما باید علیه شیطان کید کنیم آن را به ما نشان بده آن کید چه چیزی است؟ نقطه ضعف‌های شیطان و نقطه ضعف‌های ما که شیطان از طریق آنها در ما نفوذ می‌کند ولی شیطان چون از جنس جن است و دیده نمی‌شود ما باور نمی‌کنیم وگرنه معنی نداشت این همه در قرآن از شیطان یاد شده باشد و معنی نداشت این همه حضرت علی علیه السلام از شیطان صحبت کند و حضرت سجاد علیه السلام در جای جای صحیفه از شیطان یاد کند و یک دعا را اختصاص به این موضوع بدهد پس قضیه کاملاً جدی است و باید بدانیم هرجا از یک لغزشی نجات پیدا کردیم خدا ما را نجات داده چون ما خودمان نمی‌توانیم و نیز هر موفقیتی را او توفیق داده است. ▪️کلاس با روضه و نماز جماعت و پذیرایی به پایان رسید.
▪️شیطان عناد انسان را با سوءظن و ضعف یقین به دست می‌گیرد ضعف یقین همان تفسیر سوءظن است و عطف آن عطف تفسیر است این معنی از دعاهای خود حضرت در آورده می‌شود، در دعای ۲۹ می‌فرماید: (اللّهم اِنّکَ اِبتَلَیتَنا فی اَرزاقِنا بِسوءِ الظَّن) خدایا تو ما را امتحان کردی به اینکه فکر می‌کنیم هرچه می‌گذرد روزی ما نمی‌رسد در صورتی که در سوره هود آیه ۶ خداوند می‌فرماید:(ما مِن دابّه فِی الأرضِ اِلّا عَلَی الله‌ رِزقُها) تا اینکه ثمره سوءظن این است که به سراغ کسانی که خودشان مخلوق اند می‌رویم دوباره در دعای ۳۲ بند ۲۳ مراحل رشد نطفه جنین را بیان می کنند و در ادامه می فرمایند خداوندا تو شیر را از رگ‌هایی که در بدن مادر است جاری کردی در حالی که من هنوز در رحم مادرم هستم و تا زمانی که رشد پیدا کردم رزق من را رساندی. ▪️ یکی از معانی ربّ، صاحب است (یا ربِّ) یعنی ای صاحب من.خدایا اگر می‌خواستی من را به خودم واگذار کنی یا من را مضطر کنی به قوه خودم، من توانی نداشتم و قوه‌ای برای خودم پیدا نمی‌کردم تا غذا پیدا کنم، ولی تو غذای لطیفی را با فضل و احسانت برای من آماده کردی منظور غذای لطیف‌تر از شیر است که جنین در رحم از آن تغذیه می‌کند و تا همین الان که ای خدا با تو صحبت می‌کنم این رزق را به من رساندی با همه این حرف‌ها باز هم اعتماد من به تو واقع نشد وگرنه به خودم فراغت می‌دادم تا آن حظ و بهره‌ای که برای من فراهم کردی ببرم و برای یاد تو که هدف خلقت من است وقت بگذارم . ▪️(وَ ما خَلَقتَ الجِنَّ وَالاِنسَ اِلّا لِیَعبُدون) امام صادق علیه السلام لِیَعبُدون را لِیَعرِفون معرفی کردند یعنی زیر سایه لِیَعبُدون لِیَعرِفون حاصل می‌شود بخشی از معنی عبادت اطاعت است اگر من عبادت و اطاعت خدا بکنم ایمانم رشد پیدا می‌کندو لِیَعرِفون خواهم شد. (اَللّهُمَّ عَرِّفنی نَفسَک) و آن وقت جایگاه خدا را درک می‌کنم و وقتی در مقام تئوری سؤال می‌شود خدا هست یا نه فقط به بله بسنده نمی‌کنم بلکه می گویم با پوست و گوشت و استخوان لمسش کردم؛ لذا حضرت سوءظن را ضعف یقین معرفی می‌کنند. یقین علمی است که شک در آن راه پیدا نمی‌کند به هیچ عنوان. و آنجا که خدا فرمود:( اِنَّ الله هوَ الرَّزاق) انسان باید یقین پیدا کند خدا رزاق است. همانطور که در دعای ۱۳ بند ۱۴ می‌فرماید:( وَ مَن تَوَجَّهَ بِحاجَتِه....) اگر کسی در حاجتش به یکی از مخلوقات تو توجه کند در حالی که به تو توجه ندارد چنین آدمی خودش را در معرض محرومیت قرار داده و واقعاً سزاوار است از احسان تو محروم شود ما به خدا اعتماد نداریم تا ثمرش این شود که برای خدا وقت بگذاریم. سپس در دعای ۱۳ می‌فرماید:( وَاَعِنّا ما نُعِده لَه ) یعنی ما را یاری ده به آن چیزی که ما را آماده می‌کند تا با شیطان بجنگیم. ▪️ در اول دعای ۲۰ حضرت می‌فرماید:( خدایا یقین من را به بالاترین یقین برسان که اگر یقین من افضل یقین باشد یک نشانه‌اش این است :در اصول کافی باب فضل الیقین روایت ۲ می‌فرماید: از کجا بفهمیم که فرد یقین درستی دارد؟ اینکه هیچ وقت راضی نمی‌شود به خاطر رضای مردم ناخشنودی خدا را بخواهد همانطور که حربن یزید ریاحی نامه ابن زیاد را برای امام حسین علیه‌السلام آورد و حضرت در جواب فرمود: آن قوم که رضایت مخلوقی را بخرد به ازای غضب خالق آن قوم رستگار نخواهد شد. نشانه دوم صحت یقین آن است که اگر یک چیزی به او نرسید مردم را ملامت نمی‌کند که او باعث شد به من نرسد. و در حدیثی آمده که رزق را حرص مردم جذب نمی‌کند و اگر کسی کراهت داشته باشد رزق به تو برسد نمی‌تواند مانع شود. ▪️ در دعای اول بند ۵ می‌فرماید: خدا برای هر مخلوقی رزقش را مقسوم یعنی مشخص کرده و اگر خدا اراده کرده رزق به کسی برسد رزق معلوم و مقسوم است و کسی نمی‌تواند آن را زیاد کند. روزی کسی خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام رسید و سیبی را نشان داد و گفت آیا این روزی من هست؟ حضرت فرمود: اگر خوردی روزیت بوده است. ▪️برای ضعف یقین چه باید کرد؟ حضرت راهنمایی می‌کنند که باید دعا کنیم تا افضل یقین پیدا کنیم در اصول کافی باب الرُّوح الَّذی اُیِّدَ بِه: روح مومنی که به واسطه او تایید می‌شود حضرت می‌فرماید شما خدا را به واسطه نعماتی که داده مراعات کنید یعنی شکر عملی؛ اینگونه نفس خود را اصلاح کنید اصلاح به این است که وقتی نفس اماره به سوء است من زیر سایه اطاعت فرمان خدا آن را به سوی مطمئنه هدایت کنم. شاخصه نفس مطمئنه راضی بودن نسبت به خدا و رزق و روزی اش است. ▪️هیچ وقت نسبت به خدا بدبین نشوید حتی اگر در حال گرسنگی شخص بمیرد، مثل وجود مبارک حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام؛ لذا حضرت می‌فرمایند اگر اینگونه بودید بریقینتان افزوده می‌شود و سودی با ارزش می برید.
▪️سپس ولی بزرگوار خدا فرمود:(وَ اَیقِظنا عن سِنَهِ الغَفلَهِ بِالرُّکون اِلَیک) باء در بالرکون باء سببیت است. یعنی ما را از خواب غفلت که به واسطه اعتماد به شیطان برای ما رقم می‌خورد بیدار کن. از خواب غفلتی که به سبب رکون (اعتماد به شیطان) برای ما ایجاد شده بیدار کن و هوشیار کن. ▪️مصادیقی که ما غفلت داریم ولو به اندازه ی یک چرت و شیطان در آنها ورود می‌کند و نظر ما را به خودش جلب می‌کند تا به او اعتماد کنیم هم در قرآن کریم هم در صحیفه سجادیه به سه قسم تقسیم می‌شود: ۱_غفلت از آخرت که شیطان ما را به واسطه ی اعتماد به او از یاد آخرت غافل می کند. ▪️ایشان افرودند: دومین رکون یا اعتماد به شیطان در بند ۸ دعای ۲۱ صحیفه آمده که فرمود: (وَلا تَجعَلنی ناسیا وَلا غافِلا لِاِحسانِکَ فیما اَعطَیتَنی) خدایا مرا اینگونه قرار نده که نسبت به ذکر تو ناسی و فراموشکار باشم و من را نسبت به احسان خودت غافل قرار نده. شیطان ما را به خواب غفلت نسبت به احسان خدا می‌برد و با گفتن خدا اَرحَمَ الرّاحِمین است ما را دلخوش می‌کند ما هم به حرفش اعتماد می‌کنیم و او ما را از یاد آخرت در غفلت قرار می‌دهد. ▪️ سومین چیزی که ما به واسطه اعتماد به شیطان در خواب غفلت می‌رویم غفلت از واجبات الهی است. وقتی واجبات الهی را ضایع کردی اهل هلاکتی و دلت آلوده است چون به راحتی گنامی‌کنی وشعار طهارت می‌دهی. ▪️یکی ازمواردی که شیطان باعث می شود به او اعتماد کنیم این است که مثلاً می‌گوید: مگر خدا غنی نیست، پس چرا باید نماز بخوانیم؟ اگر سود نماز برای من هست من نمی‌خواهم.حالا هر چه بگویی اگر نماز نخوانی خدا می‌سوزاندت از آن طرف شیطان می‌گوید: فقط کمی عذاب می‌کند و بعد تمام می‌شود و در هر صورت او کوتاه نمی‌آید. بعد وقتی از سوختن در آتش جهنم می‌گوییم در جواب می‌گوید چند ساعتی بیشتر نیست و باور نمی‌کند و اعتماد به شیطان می‌کند . ▪️آقای اعوانی در ادامه گفت شیطان دائم شبهه ها را نصب العین ما قرار می دهد . شبهه را برای ما علم می‌کند جوری که تأییدش می‌کنیم.این یکی از مهم‌ترین راههای شیطان است . ▪️آقای اعوانی افزود: حضرت در ادمه دعای ۱۷ بند ۷ می‌فرماید:(وَ اَحسِن بِتَوفیقِکَ عَونَنا عَلَیه)خدایا با توفیق از ناحیه خودت بر ضد شیطان ما را به خوبی کمک کن . ▪️آقای اعوانی در پایان بیان نمود: باید روزانه در اعمال ما دعا گنجانده شود همانطور که در نماز بسیار دعا خوانده می‌شود و خدا خواسته اهل دعا باشیم.