16.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپی برای همه ☝️
مهسا امینی فقط کُرد بود ؟؟؟🤔🤔
چیزهایی که به ما نگفتن
به نسل امروز
به جوانها بگید که ....
🌀روشنگری وظیفه ی هر ایرانی باغیرت است .کوتاهی نکنیم.
#روشنگری #تبیین
•⊰❁⊱•
╔══◖══••══◗══╗
┃@hozour_ta_zohour ┃
╚══◖══••══◗══╝
💠 مصلحت سازی و توجیه تراشی خود را به نام حفظ نظام فاکتور نکنید
🔹برخی از مسئولین ظاهراً یادشان رفته که ما برای چه حکومتداری می کنیم⁉️
⏪ اساساً جمهوری اسلامی برای این شکل گرفته که #احکام_اسلام، در کشور اجرایی شود.
⏪ وظیفه ما این است که از طریق اجرای احکام اسلامی، ضامن بقای جمهوری اسلامی شویم.
⚠️ اگر مسئولی با مصلحت سازی و توجیه تراشی مانع اجرای احکام الهی _ از جمله حجاب _ شود و سستی کند، این را به عنوان #حفظ_نظام برای ما فاکتور نکند، بلکه برای حفظ_تاج_و_تخت و منصب خود فاکتور کند!
•⊰❁⊱•
╔══◖══••══◗══╗
┃@hozour_ta_zohour ┃
╚══◖══••══◗══╝
🔵 پویش مردمی اطلاعاتی
❇️ مؤمنین عزیز، در صورتی که در چند روز آینده، موارد مشکوک و عجیب و غریب بی حجابی (مثل افرادی که گویا کاملا برهنه هستند)، امنیتی و هنجار شکنی را در خیابان دیدید، بدون دخالت و هم کلامی با آنها، مراتب را بلافاصله و بدون اتلاف وقت با جزئیات کامل و با موضوع "نیروی سازماندهی شده" به یکی از ارگان های امنیت اطلاعات (وزارت اطلاعات و یا اطلاعات سپاه) اطلاع دهید.
📞 شماره تلفن ها:
- وزارت اطلاعات: ۱۱۳
- اطلاعات سپاه: ۱۱۴
•⊰❁⊱•
╔══◖══••══◗══╗
┃@hozour_ta_zohour ┃
╚══◖══••══◗══╝
🔘 تشرف در راه مانده ای از زائران امام رضا (ع)
(تشرّف شیخ حسین خادم مسجد سهله)
🔰 شیخ آقا بزرگ تهرانی از شیخ حسین، خادم مسجد سهله، نقل میکند:
🕌 در سفر اوّلی که با جناب شیخ اعظم، شیخ محمّد طه اعلی اللّه مقامه به مشهد مقدّس مشرّف شدیم؛ نزدیک مشهد یعنی میامی رسیدیم من بر حیوان سواری خود طیّ مسافت میکردم. چیزی از راه را طیّ نکرده بودیم که آن حیوان از حرکت باز ماند و کمکم عقب افتادم بطوریکه اثری از قافله دیده نمیشد. پیاده شدم و قدری پیاده با حیوان راه رفتم؛ ولی حیوان بهخاطر ورمی که در دستش پیدا شده بود، نمیتوانست راه برود و من هم از حرکت عاجز شدم.
در اینجا بارم را فرود آورده و فرشم را بر زمین پهن نمودم و در وسط صحرا مثل اینکه در خانهام باشم، نشستم و مدّت مدیدی در فکر بودم و به حضرت رضا علیه السّلام خطاب مینمودم و عرایضی را عرض میکردم و میگفتم:
🔹 مولاجان من زائر شمایم و از کاروان عقب افتادهام و دست حیوانم شل شده است.
▫️ و امثال این مطالب را ذکر میکردم. ناگاه دیدم شخص عجمی که بر حیوان قویّ سفیدی سوار است، از راه میآید. گفتم:
🔹 لابد این شخص از زوّار است.
▫️ وقتی رسید، سلام کرد. جواب سلامش را دادم. خیال کردم که او هم به واسطه امری از کاروان عقب افتاده است. بعد از جواب سلام، ایشان به فارسی مشغول صحبت شد و من هم فارسی بلد بودم.
مرا به اسم نام برد و گفت:
🔸 ای شیخ حسین، طوری نشستهای مثل اینکه در خانه خودت نشسته باشی آیا نمیدانی اینجا چه جایی است؟
▫️ گفتم:
🔹 بلی؛ امّا قضیه من چنین و چنان است.
▫️ گفت:
🔸 برخیز بارت را روی حیوانت میگذاریم و میرویم شاید خداوند ما را به قافله برساند.
▫️ گفتم:
🔹 آیا نمیبینی که دستش چه شده و نمیتواند راه برود؟
▫️ اصرار کرد. گفتم:
🔹 لا حول و لا قوّه الّا باللّه
▫️ و برخاستم. بار بر روی حیوان قرار گرفت من هم به اجبار او، حیوان را میراندم و ایشان نیز کمکم راه میرفت.
در بین راه گفت:
🔸 ای شیخ حسین، بار من سبکتر از بار تو است؛ بارت را روی حیوان خودم میگذارم و بار خودم را روی حیوان تو.
▫️ گفتم:
🔹 میل خودتان.
▫️ بار مرا گرفت و روی حیوان خودش گذاشت و بار خودش را روی حیوان من و به همین کیفیّت میرفتیم.
گفت:
🔸 ای شیخ حسین، نمیخواهی حیوان خودت را با حیوان من مبادله کنی تا سربهسر شود؟
▫️ گفتم:
🔹 ای برادر، تو عجمی و من عرب؛ گمان میکنی من نمیفهمم که مرا مسخره میکنی! حیوان شما ده برابر حیوان من میارزد؛ با اینکه من در این صحرا در معرض هلاکتم و چارهای ندارم جز اینکه مال و بارم را بگذارم و بروم تا خود را از هلاکت خلاص کنم.
معلوم است که این حرف تو جز برای مسخره کردن من نیست.
▫️ گفت:
🔸 از استهزاء کردن، به خدا پناه میبرم. تو چه کار داری، من میخواهم حیوانم را با حیوان تو معاوضه کنم.
▫️ هرچه میگفتم:
🔹 ای برادر مرا مسخره نکن،
▫️اصرار میکرد، تا اصرارش بحدّی رسید که قبول کردم. گفت:
🔸 پس سوار شو.
▫️ من بر حیوان او سوار شدم دیدم انگار مثل مرغی میپرد.
آن مرد گفت:
🔸 تو به قافله ملحق شو من هم ان شاء اللّه تعالی ملحق میشوم.
▫️ زمان کمی گذشت که دیدم به قافله رسیدهام. آن هم در نزدیکی منزل و مثل آنکه از آن مرد غافل شدم. همینکه به منزل رسیدم، پیاده شده و مشغول رسیدگی به حیوان گردیدم و وقتی کارم تمام شد برای خوردن قهوه خدمت شیخ محمّد طه رسیدم. وقتی داخل شدم، سلام کردم.
فرمود:
🔸 شیخ حسین، چرا امروز در راه با ما نبودی؟
▫️ چون بنای من بر این بود که هر روز حیوانم را جلوی محمل شیخ یک ساعت یا بیشتر راه میبردم و ایشان برای من حکایاتی را نقل میفرمودند.
عرض کردم:
🔹 شیخنا قضیّه من این بود
▫️ و جریان را نقل کردم. فرمود:
🔸 آن مرد کجا است؟
▫️ عرض کردم:
🔹 خودش را به ما میرساند؛ ولی هنوز نرسیده است.
▫️ فرمودند:
🔸 بلکه او قبل از تو رسیده است؛ آیا گمان میکنی که اینطور کارها را در چنین مکانی کسی غیر از ائمّه معصومین علیهم السّلام انجام میدهد؟
▫️ بعد شیخ بهخاطر این جریان قصیدهای در مدح حضرت رضا علیه السّلام انشاء نموده و قضیه را در آن درج نمود.
♦️ جناب شیخ آقا بزرگ تهرانی فرمودند:
▪️ شیخ حسین بعضی از ابیات آن قصیده را برای من خواند؛ ولی من فراموش نمودهام. و گفت:
▫️ آن شخص را هم دیگر ابدا ندیدم و با آن حیوان تا تهران برگشتم. در آنجا مریض شدم و آن را به قیمت گزافی فروختم و در معالجه مرض و مراجعتم، مصرف کردم.
⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ۲۰۳
#امام_رضا_علیه_السلام #زیارت #امام_زمان_عج
•⊰❁⊱•
╔══◖══••══◗══╗
┃@hozour_ta_zohour ┃
╚══◖══••══◗══╝
ما عاشق بے قرار یاریم همہ
بر درد فراق او دچاریم همہ
از پاے بہ جان او نخواهیم نشسٺ
تا سر بہ قدومش بسپاریم همہ
┄┅─✵💖✵─┅
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
🌱عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ 🤲
#امام_زمان •⊰❁⊱•
╔══◖══••══◗══╗
┃@hozour_ta_zohour ┃
╚══◖══••══◗══╝
🕋°| ﷽ |°🕋
🌹تفسیر کوتاه صفحه ۵۲۲
برگرفته از تفسیر
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔹پرسیدن عیب نیست، انبیاء هم آنچه را نمیدانستند، میپرسیدند. «فَما خَطْبُکُمْ ...»
🔸گرچه جامعه فاسد، بستر فساد را فراهم میکند، امّا انسان را مجبور به فساد نمیکند و میتوان در منطقه فاسد، خانواده سالم داشت. «غَیْرَ بَیْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ»
🔹خوف دائمی از عذاب الهی، یک ارزش است. «یَخافُونَ الْعَذابَ الْأَلِیمَ»
🔸برای اصلاح جامعه، باید به سراغ سرچشمهها رفت. «أَرْسَلْناهُ إِلی فِرْعَوْنَ»
🔹تجاوز از حدود الهی، عامل هلاکت است. «فَعَتَوْا ... فَأَخَذَتْهُمُ»
🔸دستورات الهی، برخاسته از ربوبیّت او و برای تربیت انسان است. «أَمْرِ رَبِّهِمْ»
🔹گاهی گناه، فراگیر و عمومی میشود و زمینۀ نزول عذاب را فراهم میسازد. «قَوْماً فاسِقِینَ»
➖➖➖➖➖➖➖➖
#تفسیر #قران
•⊰❁⊱•
╔══◖══••══◗══╗
┃@hozour_ta_zohour ┃
╚══◖══••══◗══╝
▫️تلنگر
عبادت یعنی انرژی گرفتنِ مستقیم از خدا ؛
وابستگی ات را به خدا ابراز کن تا خدا به تو انرژی بدهد ، مثل موبایلی که شارژ
میشود ✨🧡
( استاد پناهیان )
#پناهیان #تلنگر
•⊰❁⊱•
╔══◖══••══◗══╗
┃@hozour_ta_zohour ┃
╚══◖══••══◗══╝
آداب مهمانی
نکات جالبی در مورد آداب مهمانی از سوره ذاریات بدست می آید که خواندنش خالی از لطف نیست
به آن اشاره میکنیم:👇
۱. مهمان، محترم است. « ضَیْفِ ... الْمُکْرَمِینَ» ۲. مهمان، وقتی وارد شد، سلام کند. «فَقالُوا سَلاماً» ۳. جواب سلام او لازم است. «قالَ سَلامٌ» ۴. صاحب خانه دور از چشم مهمان به سراغ تهیه غذا برود. «فَراغَ» ۵. غذا را در خانه و به کمک خانواده تهیه کنیم. «إِلی أَهْلِهِ» ۶. پذیرایی سریع باشد. «فَجاءَ» (حرف «فاء» نشانه سرعت و زمانی کوتاه است) ۷. بهترین غذاها فراهم شود. «بِعِجْلٍ سَمِینٍ» ۸. مهمان را نزد سفره نبریم؛ بلکه سفره را نزد مهمان بیاندازیم. «فَقَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ» ۹. از مهمان نپرسیم که غذا خوردهای یا نه. «فَراغَ إِلی أَهْلِهِ فَجاءَ» (حضرت ابراهیم بدون پرسش به سراغ خانواده و تهیه غذا رفت) ۱۰. شخصاً از مهمان پذیرایی کنیم. «فَجاءَ» (خود حضرت غذا آورد) ۱۱. غذا در دسترس مهمان باشد. «فَقَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ» ۱۲. مهمان غذا را بپذیرد و میل کند، که صاحب خانه دغدغه نداشته باشد. «أَ لا تَأْکُلُونَ» ۱۳. اول پذیرایی، بعد گفتگو. « فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمِینٍ ...» بعد پرسیدند: «فَما خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ» ۱۴. اگر مهمان خبر تلخ و شیرینی دارد، اول خبر شیرین و سپس تلخ را عنوان کند.«بَشَّرُوهُ ... أُرْسِلْنا إِلی قَوْمٍ مُجْرِمِینَ » (ابتدا بشارت فرزند سپس نزول عذاب بر مجرمان)
#تفسیر #ذاریات #مهمان
•⊰❁⊱•
╔══◖══••══◗══╗
┃@hozour_ta_zohour ┃
╚══◖══••══◗══╝
نظرسنجی درباره رونالدو!
🔰 ویراست و توئیت #حجت_الاسلام_راجی درباره دغدغه رهبری درباره شناخت افتخارات ملی به دانشآموزان
_____________________
#رونالدو #رهبری
•⊰❁⊱•
╔══◖══••══◗══╗
┃@hozour_ta_zohour ┃
╚══◖══••══◗══╝
نقل قول یکی از دوستان👇👇👇
ولی دوستان جدی دارم میگم
این حجم از آبروریزی یکم غیر منطقیه
چند دقیقه پیش پیج النصر هم فیلمی که عربستان از دنبال اتوبوس دویدن ایرانی ها منتشر کرده بود، بارگذاری کرد
ایرانی واقعی الان باید پاشه بره جلو هتل پارسیان آزادی؟!!
اونجا چکار میکنن؟