eitaa logo
سبقت / حبیب اله طاقدره
200 دنبال‌کننده
154 عکس
83 ویدیو
29 فایل
اهل سبقت باشیم⏳ حبیب اله طاقدره هستم از کوزه همان برون تراود که در اوست🏺 ارتباط: @habibtaghdareh
مشاهده در ایتا
دانلود
آبادان میدان انقلاب ساعت ۱۶ همه علیه رژیم کودک کش صهیونیست
یا ناس هیهات عباس ما مات
فریاد زدن ما چه فایده ای داره؟ رهبر انقلاب: فریادهای انتقام مردم در شهادت حاج قاسم موشک های بود که پایگاه آمریکا را زیر و رو کرد
اسلام، یک موجود بزرگ در حال کُما بود. اسرائیل یک زخمی ست که در پیکر او پیدا شد. این موجود به خاطر این زخم، در حال بیدار شدن است! آنچه جهان اسلام را بیدار می‌کند، زخم فلسطین است🇵🇸✌️🏻. ~ آیت‌الله حائری شیرازی
الا به ذکر الله تطمئن القلوب! 1⃣ هر اندیشه ای هر کلاسی هر کارگاهی برای درمان استرس برای درمان افسردگی برای کسب آرامش راهی به غیر ذکر خدا پیشنهاد کرد شما را به بازی گرفته حتی گاهی در ظاهر هم نام خدا هست اما یاد خدا، محور آموزه‌ها نیست معنویتی که غرب ترویج میکند این است 2⃣ یک روز سیاست را از دین جدا کردند یک روز اقتصاد را به اقتصاددان غربی سپردند تنها خاکریزی که برای دین باقی مانده بود دینِ شخصی بود برای آرامش خودت! نماز بخوان با خدا مناجات کن برای آرامش گرفتن سراغ دین برو اشکالی ندارد! اخلاقت را با دین بهتر کن بقیه زندگی را بسپار به سیاستمداران و اقتصاددانان! 3⃣ اما حالا همان خاکریز هم مورد هجوم است انواع معنویت های جدید با هزار آب و رنگ برای هر سلیقه ای فقط برای اینکه روح‌های تشنه را از توحید ناب سیراب نکنی مبادا سراغ دین بروی دین دیگر خاصیتی ندارد خدا هست، آری اما راه‌حل مشکلات ما در نسخه‌های غرب است از سیاست و اقتصاد گرفته تا اخلاق و مسائل فردی! 4⃣ در این وضع جدید جهان که دنیا تشنه‌ی حقیقت و به دنبال آرامش درونی است و پاسخ قلب بی قرارش فقط خداست اگر به روش پیامبر عمل نکنیم به لباس پیامبر خیانت کرده‌ایم 5⃣ هر اسمی میخواهند رویش بگذارند بگویند یافته های علم یا تجربه های آزموده شده فرقی نمیکند اینها هدایتگر نیستند گمراه کننده اند و نتیجه‌ی تلاشهای سختشان جز تاخیر انداختن در سرنوشت حتمی جهان چیز دیگری نیست 6⃣ راه این است: کافر شدن به راه‌حل طاغوت‌ها و ناکارآمد دانستن آنها و روی آوردن به ولایت الله که آرامبخش دلها و شفادهنده‌ی زخمها و تنها راه‌حل نجات تمام مردم دنیا 7⃣ قرن‌ها گذشته است و اندیشه‌های گوناگون آمده‌اند و رفته‌اند و هرکدام مدعی بوده‌اند که راه آنها جواب میدهد دیگر اثری از آنها نیست ته‌مانده هایشان هم چند صباحی جولان می‌دهند اما العاقبة للمتقین... سبقت
هدایت شده از خانه طلاب جوان
⁉️ چـه کــار کنیــــم؟ 🔺شرایط منطقه و جهان در مقطعی ویژه قرار دارد. خیلی ها میپرسند چه کنیم؟ من به عنوان یک بچه حزب اللهی چه کار میتوانم بکنم؟ 1⃣ اولا متوجه در تحولات منطقه باشید. همین الان تمام ارکان سیاسی و نظامی و امنیتی و دیپلماسی ما در حال فعالیتند. ایران قدرتی دارد که همه در محاسباتشان لحاظ میکنند و در تمام تحلیلها مهمترین رکن است. اگر نقش کلان ایران را نشناسیم متوجه نمیشویم کار کردن برای ایران چه معنایی دارد. 2⃣ ثانیا قدرت اصلی ایران در نظام و هندسه کلی او است که است. فهم مردم، تشخیص مردم، احساسات و‌ عواطف مردم و عزم و تصمیم مردم بسیار کلیدی است. 🔺 همین دو نکته نشان میدهد چارچوب تلاش ما باید چگونه باشد. 1⃣ اولا زمان بلوغ و رشد نسل جوان ما در فهم صحنه کلان راهبردی و بین المللی و معادلات جدید دنیا است. بهترین زمان برای یافتن یک عقلانیت گام دومی است. گفتگو کنید. مباحثه کنید. مطالعه کنید. ما درباره وضعیت دنیای پیرامونمان خیلی کم اندیشیده ایم. این را رهبری بارها از ما خواسته... 2⃣ ثانیا وارد بستر شوید. در هر دایره‌ای که تاثیر دارید. الان پیرمردهای ترسوی غربگرا نمیتوانند در برابر نفرت مردم از صهیونیستها، صدایشان را بلند کنند اما با همین صدای ضعیف و پایین هم دارند تئوریزه میکنند تسلیم را. ببینید چند تا متن نوشته شده برای آنکه حماس ناچار است تسلیم شود یا ایران باید تسلیم شود و امثالهم. الان ترس از را بهانه میکنند اما اتفاقات که جدی‌تر شود صدای اینها بلندتر هم میشود. راه حل چیست؟ 3⃣ صحنه را درست ببینیم و استدلال کنیم. تا همه متوجه شوند. اسراییل شکستی خورده که با زدن حماس و نابودی غزه هم جبران نمی‌شود. حجم این شکست را ببینیم. اگر الان جلویش گرفته نشود بعد هم نمیشود. جلوی او با تسلیم گرفته نشده تاکنون. بفهمیم بیش از یک چهارم کل حق وتوهای دنیا برای حفظ به کار رفته. اصلا ساختار دنیا به جز قدرت و زور زبان دیگری را نمیفهمد. این را در قصه پر غصه برجام هم تجربه کردیم. و و و 4⃣ احساس نفرت به غرب را در جامعه فراگیر کنیم که همه احساس کنند. این احساس زندگی ساز است. رشد دهنده است. الان ببینیم میکیموس والت دیزنی هم میلیارد میلیارد کمک میکنه به کشتن صدها کودک. ببینیم ژاپن خوشگل بلا هم در شورای امنیت مثل همیشه رای همراه با آمریکا میده که جنگ ادامه پیدا کنه بعد چند صد دلار هم کمک میکنه به غزه. ببینیم حضور آمریکا وسط صحنه را. در همه سطوح تازه اینها جناح مقابل نتانیاهو هم هستند مثلا. ببینیم نزدیک سی ماهواره شدن چشم جنایتکارها. ببینیم علمای بی خاصیت سر به گریبان از ادیان مختلف را که هنوز هم خفه خون گرفته اند. ببینیم نظام کثافت دنیای غرب را که همه برای نابودی زن و کودک شهری کوچکتر از مشهد خودمان چطور دست به دست داده اند. این تنفر را ترویج کنیم. ما به این تنفر نیاز داریم. به طنین لا اعبد ما تعبدون 5⃣ رشد یافتن ما، کسب علم ما، کنشگری ما در فضای مجازی خوش آمدن یا نیامدن ما از این و آن همه باید در جهت کسب قدرت برای نابودی این شرک و ظلم فراگیر خرج شود. این سایه جنگ میتواند فرصت مناسبی باشد که پوست بیندازیم. از جماعت هنرمندی که برای قتل مبهم و مشکوک فلان کارگردان سه روز عزای عمومی میگیرد و کل نظام را متهم میکند و برای این همه کودک بی گناه لالمونی گرفته. از علمای کالدیوار که بود و نبودشان مثل هم است. از غربگراهای همیشه تسلیم . از سیاستمدارهای کر و کور و لال که هر چه دارند از ره دارند و امروز اینطور بی غیرت حداکثر به یک بیانیه چهارخطی اکتفا میکنند. از همه این کاستیها و زشتیها. ⏪ خلاصه آنکه. باید بفهمیم و بفهمانیم. این را دست کم نگیرید. با زبان. با عمل. با کل زندگی هایمان. اینگونه پوست خواهیم انداخت. رشد ایران رشد کل جبهه مقاومت و نقطه عطف تاریخ است باور کنیم. الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون ✍ نویسنده: حجت‌الاسلام •┈••✾🔹✾••┈• 🌀🌀 خانه طلاب جوان را در "ایتــا" "بلــه" "روبیـکا" دنبال کنید.
سبقت / حبیب اله طاقدره
الا به ذکر الله تطمئن القلوب! 1⃣ هر اندیشه ای هر کلاسی هر کارگاهی برای درمان استرس برای درمان افسر
داریم در دو جبهه میجنگیم باید هم حواسمان به خط مقدم مقاومت باشد دلمان برای اشک‌ها و زخم های بسوزد و هم حواسمان به عقبه باشد که دور نخوریم! در زمانی که رهبری میگوید به قله رسیده ایم باید مراقب باشیم به اسم مرهم گذاشتن بر زخم‌های از پشت تیشه به ریشه‌ی اعتقادمان نزنند! ساعت یک و بیست منتظر خبری از حمله حزب الله و دلخون از ترویج جهالت در لباس علم خرده نگیرید که الان چه وقت این حرف هاست امروز جنگ ۳۶۰ درجه است باید حواست به همه جا باشد اینجا هم خبرگزاری نیست کانال شخصی است می‌نویسم برای آنها که این حرفها برایشان مهم است بیان ما برای تبیین است غرض دیگری نداریم
برای اونا که میگن مصداقی نقد کن برای اونا که میگن مگه خودت رفتی؟! برای اونا که میگن ایرادش کجاس؟ برای روشنگری برای آگاهی برای آزادیییییییییی😁 چند تا مطلب میزارم دیگه بعد از این بنا ندارم به این قضیه بپردازم چون همینطوری هم سرمون خیلی شلوغه کار زیاد داریم وقت کم داریم بعضیا فکر میکنن چون بیکاریم الکی نشستیم به اینو اون گیر می‌دیم😊 این چند تا مطلب رو بخونید دیگه تمام هر کی دغدغه داشت و دنبال حقیقت بود شخصی در خدمتم 👈مدعی روانشناس کلاهبردار از آب درآمد! 👈روایت کارگاه شفای زخم- روز اول 👈روایت کارگاه شفای زخم- روز دوم 👇👇👇ا ⏳ سبقت
👆مدعی روانشناسی کلاهبردار از آب در آمد به گزارش پایگاه خبری مفاز، بنابراین گزارش، نامبرده به سبب دخالت غیرقانونی در امور روانشناسی و مشاوره، ضمن توقیف فعالیت‌ در حوزه روانشناسی، باید پاسخگوی تخلفات و جرایم احتمالی خود در برابر مدعی‌العموم باشد. این شخص با برانگیختن احساسات،‌ افراد را ناگزیر می‌ساخت در جمعی ۴۰۰ نفره به شنیع‌ترین اعمال یا خصوصی‌ترین دردها و مسائل خود در برابر همگان اعتراف کرده و سپس در برابر امواج توهین‌ها و بازخواست وی قرار گیرند تا به اصطلاح، زخم‌هایشان شفا پیدا کند! اسماعیل‌تبار افزود: متأسفانه مردم، فریب درمان‌های معجزه‌محور را می‌خورند؛ در حالی‌که ‌ما تجربه افرادی مثل «علی‌اکبری» و «محمدعلی طاهری» را داریم که پس از رسوایی، اکنون در ماهواره به فعالیت ادامه می‌دهند. به گفته برخی حضار، قورچیان با یکسری مراسم و اعمالی خاص در فضایی توأم با موسیقی و نورپردازی‌های ویژه، از حاضران می‌خواست زخم‌های درونی خود را روی دست گرفته و با تکان دادن و … شفا دهند! متن کامل خبر👇 https://sayeb.ir/news/culture/%d9%85%d8%af%d8%b9%db%8c-%d8%b1%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c-%da%a9%d9%84%d8%a7%d9%87%d8%a8%d8%b1%d8%af%d8%a7%d8%b1-%d8%a7%d8%b2-%d8%a2%d8%a8-%d8%af%d8%b1-%d8%a2%d9%85%d8%afسبقت
بلند بگو غلط کردم! وقایع‌نگاریِ کارگاه «شفای زخم» | قسمت اول در ابتدای ورود به کارگاه، باید تعهدی را امضا کنیم و مُهر بزنیم که طبق آن، نه حق ضبط صدا و تصویر داریم، و نه اجازه‌ی اعتراض به نحوه‌ی برگزاری و کیفیت کارگاه بعد از پایان آن ... تعدادی از افرادی که تحت‌تاثیر او قرار گرفتند، به روی سِن می‌آیند تا از زخم‌ها و تجربه‌ی شفای‌شان بگویند. این‌ها همان‌هایی هستند که در کارگاه‌های قبلی شفا گرفتند و حالا تحت عنوان «خدمت‌گزار» به مسئولین برگزاری کمک می‌کنند. ... سیما، یک معناگرا، ادعا می‌کند پکیجی از زخم‌ها را داشته! او همان دختر خوب و مذهبی و نمازخونی بوده که خدا و همه‌ی والدین می‌خواهند؛ اما بعد از این‌که زندگی‌اش با همسرش به طلاق ختم شد، از خدا شکایت می‌کند که چرا او را که هیچ گناهی در زندگی مرتکب نشده، این‌چنین مجازات کرده. سیما می‌گوید بعد از 5 سال رفتن به انواع کلاس‌ها و مشاوره‌ها، با «شفای زخم» آشنا شد و توانست با خودش و خدا به صلح برسد. ... آن‌ها «شفای زخم» را جلسات پاک‌سازی می‌دانند که در آن به دل زخم‌های‌شان می‌روند و آن را با کمک استاد، شفا می‌دهند. ... فراز از چند نفر می‌خواهد بلند شوند و از تجربیات شرکت در «شفای زخم» بگویند. آقایی بلند می‌شود و می‌گوید: «آقای قورچیان! شما با تکنیک‌تون در عرض 48 ساعت، من را با خودِ واقعی‌ام آشنا کردین.» دیگری ادعا می‌کند که خدا را در این کلاس‌ها پیدا کرده است؛ ... مرحله‌ی اول کارگاه، «خروج از انکار» است. فراز می‌خواهد کاری کند که ذهن‌مان را شخم بزنیم تا «گند و کثافت بریزد بیرون». به گفته‌ی او، وسط این شخم‌زنی ممکن است بعضی‌ها حتی بیماری‌های جسمی‌شان هم شفا پیدا کند! ... جیغ‌ها استاد را بیشتر تحریک می‌کند: «کجاست زخمت؟ دستت رو بزار روش، فشار بده! باید خون راه بیفته!» قسمت بیشتر متن قابل انتشار نبود متن کامل این روایت را اینجا👇 بخوانید https://vrgl.ir/zhVOO سبقت
به من امضا بده! وقایع‌نگاریِ کارگاه «شفای زخم» | قسمت دوم برای سومین بار در چهارماهِ اخیر است که از یزد به تهران می‌آید و در کارگاه «شفای زخم» شرکت می‌کند. ... برایش سوال پیش می‌آید که چرا من دیروز با جمع همراهی نمی‌کردم. منتظر جواب من نمی‌شود و خودش آن را طبیعی می‌داند: «منم جلسه‌ی اول مثل شما بودم، ولی کم‌کم برام عادی شد و قاطیِ جمع شدم.» ... صدای یک موسیقی بلند می‌شود و هم‌زمان، فراز به روی سِن می‌آید. همه بلند می‌شوند و به اتفاق فراز، با آهنگی که در حالِ پخش است هم‌خوانی می‌کنند ... «شفای زخم» را آغاز یک «سفر قهرمانانه» برای شرکت‌کنندگان می‌داند؛ سفری که به اعتقاد او، بعضی‌ها خوب شروع می‌کنند، اما در ادامه‌ی راه، آرمان‌های‌شان را از یاد می‌برند. ... استاد دوباره به ستایش از خود مشغول می‌شود: «من مشیت الهی را می‌شناسم. هر کس که خدا رو انتخاب کنه، با من و پیش من می‌مونه!» ... قصه همان قصه‌ی دیروز است؛ با شکلی متفاوت. این‌بار برای جفت روحی‌ات، البته با صدای بلند، اعتراف می‌کنی. این داستان نزدیک به نیم‌ساعت‌ ادامه دارد و لابه‌لای آن، عربده‌های فراز هم سر جایش باقی است. عربده‌ها که می‌خوابد، آهنگی از سالار عقیلی پخش می‌شود و جفت‌ها در حالی که گریه می‌کنند، همدیگر را در آغوش می‌گیرند. بلافاصله، آهنگ «بادا بادا مبارک بادا» ... خانومی در انتهای سالن، از فراز اجازه‌ی صحبت‌کردن می‌خواهد. می‌گوید به جلسه نقد دارد. فراز از خدمت‌گزاران می‌خواهد میکروفون را به او بدهند تا نقد کند. زن بلند می‌شود و نقد می‌کند: «در اسلام، اعتراف به گناه و اشتباه، مگر در برابر خدا، صحیح نیست؛ اما شما اینجا کاری می‌کنید که همه با صدای بلند از خطاهاشون بگن.» ... این‌ها را می‌گوید و با عصبانیت، سالن را ترک می‌کند. ... فراز می‌گوید: «کجا میری؟ حداقل وایسا جوابت رو بگیر!» چند نفری از انتهای سالن می‌گویند: «ترسو! ترسو!» «مگه ما اینجا اعتراف می‌گیریم؟ اصلاً مگه اینجا کلیساست یا ما مسیحی هستیم؟ اینجا فقط همه میگن ما قبلاً فلان کار رو می‌کردیم، الان انجام نمیدیم! این که اعتراف نیست! مگه میان میگن چطوری و با کی انجامش دادن؟!» قسمت بیشتر متن قابل انتشار نبود متن کامل این روایت را اینجا👇 بخوانید https://vrgl.ir/BLDLv سبقت