ما چادری ها خونه نمی مونیم درجامعه هستیم ولی بادل خون امربه معروف بامحبت هم میکنیم بعضی هاخداییش چشم میگن بعضی هاتوجه نمیکنن بعضی ها فش میدن ولی من همچنان درصحنه هستیم

از یک بسم الله شروع کنید و فقط با مهربونیت ولبخند بهشون بگید عزیزم حجاب ، گلم حجاب ،دخترم حجاب بقیه شو امام زمان عج کمک می کنه فقط اولش سخته منم همینطور بودم العان چند ساله می گم و الحمدالله هیچ اتفاق خطرناکی نیفتاده

خب خواهران انقلابی اشتباه هستش که در خانه بمانید تبیین کنید روشنگری کنید اون دختر کم حجاب هم دختر ماست نه دختر خاص من وشما دختر جامعه ماست باید حواسمان بهش باشه تا دشمن فاسدش نکنه مشکل اینه که تعداد ما بیشتره ولی حضورمون حداقلی هستش آنهایی که کشف حجاب می کنن تعداشان خیلی از شما کمتره ولی حضورشان در جامعه حداکثری ست

بنده سعی میکنم در شهر قم هم در دانشگاه مون هم در سطح شهر امر به معروف کنم وتذکر بدم برام دعا کنید تو این مسیر ثابت قدم باشم

موقع ملاقات. بیمارستان. قائم امروز چندین نفر. بدون داشتن روسری و. خیلی. وضع چندش وارد بیمارستان میشدن و هیچکس هم چیزی. نمی‌گفت. هر چند خیلی کم بودن ولی. همون چند نفر مثل آدمیزاد نبودن بنده. بلند فقط گفتم خانوما حجاب. واجبه. خودتونو به کری و کوری نزنید بقیه هم فقط منو نگاه کردن ولی به روشون نیاوردن 😥

به نظر من ما محجبه ها بیشترن اگه مثل اونا ما هم دسته جمعی بریم پارک و سینما و جاهایی که اونا بیشترن .اینطوری یه عده فکر نمیکنن نصف جامعه بیحجاب شدن.چون ماها کم کاری کردیم و کمتر دیده شدیم

امروز واسه نظام وظیفه پسرم یک سری به اداره نظام وظیفه زدیم ..خانمها حتما باید یا چادر سر کنند یا لباس مشکی بلند و روسری بلند یا مقنعه سر داشته باشند.. جمعیت زیادی آمده بودند و خداروشکر حجابها عالی ..🌷🌷 فقط یکی دوتا بدحجاب بودند.. بهشون کمی از تاریخچه ایران می‌گفتید و از اینکه پیامبر خاتم همه پیامبران جهان بوده نه عربها عرب‌های عربستان اگر لیاقت داشتن که الان این حال و روزشان نبود کمی از تاریخ ایران و اینکه ما قوم عرب خیلی بیشتر داشتیم در ایران می‌گفتید و حتی اینکه بهترین نام جهانی در انگلیس اسم محمد هست و الی آخر براش می‌گفتید یا بک‌کلام بهش می‌گفتید خدا کنه به بیماری لاعلاج یا مشکل سختی گرفتار نشی که آنوقت ببینم باز مثل حتی خلبان خارجی به همین امام رضا ی عربی رجوع خواهید کرد اونجا ببینم نمیگی همین عربها فلان .... اونجا ببینم در خونه کی میری بزنی خودش با زبون بی زبونی قانع میشه به همین سادگی با مردم ارتباط بگیرید و آسون بهشون بگین ✅https://eitaa.com/httpsamrbmarofnahyazmonkar

سلام خداقوت من خودم شرایط فراهم باشه امربه معروف میکنم با زبان خوش الحمدالله که تاثیر داشته وخودم حالم خوب میشه وقتی امربه معروف صورت میگیره ما خانمهای چادری باچادرمون وقتی توجامعه هستیم خودش ترویج حجابه من گاهی اوقات یه خانمی میبینم که روسریش عقب رفته یه دستی به روسری خود میزنم چند بار دیدم اون خانم هم روسری درست کرده خیلی لذت بردم جملاتی که برای امر معروف با لسان خوش به کار بردم ✅ خواهر گلم موهات بیرونه ✅ عزیزم روسریت افتاده ✅ عزیز دلم حیف این همه زیبایی نیست که نامحرم ببینه ✅ خواهر قشنگم خدا چقدر تو رو زیبا آفریده همون قدر انتظار داره زیبایی تو نامحرم نبینه ✅ عزیزم حجابت رعایت کن ان شا ءالله حاجت روا باشی

به نام خدا بادرود وخداقوت دیروز نزدیک خونه رسیدم دیدم بوی سیگار میادگفتم ای بابا چه بویی تندو زننده ای داره میاد دیدم دوتا دختر خانم هم واستادند دارند باهم حرف میزنند یکی چادری یکی مانتویی جلوتر که رفتم 😳 دیدم بله هردوتا یک مکان خلوت دارند حرف میزنند وسیگارمیکشند اثلا تعجب کردم بعد گفتم شنیدند گفتم چه بویی میاد وجلوی. دهنم رو گرفتم بهشون نگاه کردم گفتم شما هستید خدا هدایتتون کنه ایم چه کاریه چیزی نگفتند بعد رفتند

یک خاطره از امر به معروف یک روز که داشتم برمیگشتم خونه یک مادر ودوتا دختر داشتن میرفتن دیدم وضع دختره خیلی بده یک لحظه مکث کردم مادره فهمید گفتم دختر خانم میشه چند لحظه وقت تو بگیرم دختر واستا اما مادره داشت تیز میرفت. من دنبال دختر خانومه میرفتم دوست داشت واسته اما مادرش با تشر گفت بدو بیا گفتم دخترم مادره گفت برو بابا ولمون کنید برام تعجب آور بود مادر حجاب نسبتاً خوبی داشت اما دخترش سرش لخت.،🤔. جا تعجب اینجا بود که دختر خانومه با اینکه کم سن بود اما دوست داشت واسته وگوش کنه اما مادر با اینکه حجاب نسبتاً خوبی داشت مانع شد. برام جای سوال ماند. خدایا به ما صبر بده .

منم یه بار به خانم جوانی گفتم عزیزم موهاتونُ بپوشونید گناهه، دستشُ برد سمت موهاش، بعد گفتم شلوارتونم خیلی تنگه مناسب بیرون نیست..‌ بنده ی خدا داشت لباسشُ با خجالت می کشید روی شلوارش ، که مامانش که مانتو شلوار ولی با حجاب داشت، گفت خودمون می دونیم 😳😳😳🧐

کاری لازم نبود میرفتید و آهسته می‌گفتید اینجا اتاق خوابتون نیست خودتون جمع کنید و گرنه زنگ میزنم پلیس حتی زن و شوهر واقعی هم نمیاد وسط خیابان شماها از کجا اومدید رو به پسرا می‌گفتید اگر مادرتون هم وسط خیابان همین کارها میکرد چکار می‌کردید غیرت دارید یانه غیرتتون کجا رفته یکم قلقلکشون میدادید خودشون عقلشون میومد سر جاش مگه اینکه ... بالاخره بسته به شرایط محیطی باید یکاری انجام میدادید نه اینکه راحت از کنار مسیله رد بشیم

سلام به همگی میخواستم یه تجربه ی امر به معروف وبراتون تعریف کنم .... دیروز که برای رنگ کردن مو به یکی از آرایشگاهها ی نزدیک خونمون رفته بودم موقع اذان مغرب شد آرایشگر بنده خدا وضو گرفته بود برای اینکه نماز بخونه با آرایش کامل همراه کاشت ناخن لاک زده وکاشت مژه با همون حال رفت نمازشو خوند نگاهی به ناخنهاش کردم وگفتم خدایا کمکم کن چجوری بهش بگم بالاخره سر صحبت وباز کردم قبلش هم خیلی بگو بخند کرده بودم باهاش انگار بهم اعتماد کرده بود وکاملا نشست پای صحبتم وخووب گوش میکرد خدارو شکر گفتگو دوطرفه شد وخیلی حس خوبی بهم دست داد بهش گفتم ببخشید خانم فلانی شما الان نماز خوندید با ناخن ومژه ی کاشته شده نماز تون درست نیست میدونستید؟؟ بنده خدا از اونجایی که بهش اطلاعات درست نداده بودن میگفت از سال 1390من همینجوری نماز میخوندم واینکه پرسیده بودم و از طرف صنف آرایشگری برام یه سندی آوردن که از نظر رهبری اشکالی نداره خلاصه سرتون ودرد نیارم خییلی براش قصه خوردم که گول این متن وحرفهای بی سند وخورده وتمام اعمالش از روی اعتماد به یک برگه ی نا معتبر تمام نمازهاشو با نا پاکی انجام داده خلاصه یه سوال ازش پرسیدم گفتم ما وقتی به دنیا میایم آیا مانعی روی پوست یا بدنمون هست ؟گفت خوب نه گفتم خوب به دنیا که میایم پاک پاک پاکیم وقتی هم که از دنیا میریم باید پاک باشیم بدون مانع خیلی سریع پذیرفت وکلی گریه کرد ناخن کارشون رفته بود بیرون وقتی که برگشت سریع بهش گفت من میخوام ناخنها مو برام برداری ولی خیلی خوشحالم که تونستم بهش بفهمونم با ناخن مصنوعی نماز وغسل درست نیست وحرفهام خیلی روش تاثیر مثبت گذاشت نتیجه ی تجربه ی بنده اینه که من خودم به شخصه اصلا فکر نمیکردم نماز بخونه با اون قیافه ی خفن وآرایش کرده خدا ان شاءالله هدایتشون کنه بعضی هاشون از روی ندانستن به این دام شیطانی میوفتن

سلام. برای امر به معروف و..‌گرم صحبت با خانم بد حجابی شدم و شروع بحث از گرونی و...بود و من با ایشون همدلی کردم و....بعد گفتم اگه میخواین جامعه بهتر بشه باید همه دست به دست هم بدیم و خیر هم را بخوایم و اهمیت امر به معروف و...را گفتم.نهایت بحث را به حجاب کشاندم و وضع بد جامعه و تاثیرش بر خانواده و بچه ها و... و گفتم یه بد حجابی ساده ، راه را برای ناهنجاری های دیگه باز میکنه.اون خانم هم پذیرفت و گفت تا امروز اینجوری به این چند تار مو توجه نکرده بودم و رعایت کرد و تشکر.چند نفر هم که بحث را میشنیدن تایید کردن و رعایت.الحمدلله به نظرم رمز موفقیت تواین گفت و گو☺️ توکل بر خدا و توسل بر ائمه. همدلی و ادب بود.

منم امروز به یه خانمی گفتم عزیزم اینا را پاک کن از روی ناخنات ، غسل و نمازت قبول نمی شه، و آلودگی و نجاست توی بدونت باقی می مونه باعث قارچ هم می شه و جلوی جذب ویتامین دی را می گیره... نمی دونم اثر داشت یانه، گفت تازه زدمشون.‌.

قابل توجه کسانی که می‌گویند از امر به معروف می ترسند باید بگویم تا حالا موقع آشپزی دستت سوخته چقدر درد داره وچقدر طول می کشه تا خوب بشه .... حال این آتش دنیا که تنها یک ذره از دستت میسوزد آتش آخرت چندین برابر داغتر و تمام بدن میسوزد این را گفتم که بدونی چقدر در مقابل اینها امر به معروف و نهی از منکر آسانتر و راحتتر است در حالی که خودت را به خدا بسپاری و از امام زمان علیه السلام کمک بخواهی نمی دانی چقدر احساس سبکی می کنی وقتی کسی را متوجه اشتباهش می کنی و جلوی انجام یک گناه را می گیری....

من یک بار تو آرایشگاه به دختر خانمه گفتم گفت شوهرم خودش دوست داره ناخن یکارم گفتم پس نماز روزه غسل واجبو جکار میکنی سکوت کرد گفتم از دست شما جونا امروزی خدا را با چی عوض کردین دختر خانمه رفت تو حال هوای دیگه با خودم گفتم که انشاالله حرفم در وجودش اثر گذار باشه و سکوت کردم .

بهشون کمی از تاریخچه ایران می‌گفتید و از اینکه پیامبر خاتم همه پیامبران جهان بوده نه عربها عرب‌های عربستان اگر لیاقت داشتن که الان این حال و روزشان نبود کمی از تاریخ ایران و اینکه ما قوم عرب خیلی بیشتر داشتیم در ایران می‌گفتید و حتی اینکه بهترین نام جهانی در انگلیس اسم محمد هست و الی آخر براش می‌گفتید یا بک‌کلام بهش می‌گفتید خدا کنه به بیماری لاعلاج یا مشکل سختی گرفتار نشی که آنوقت ببینم باز مثل حتی خلبان خارجی به همین امام رضا ی عربی رجوع خواهید کرد اونجا ببینم نمیگی همین عربها فلان .... اونجا ببینم در خونه کی میری بزنی خودش با زبون بی زبونی قانع میشه به همین سادگی با مردم ارتباط بگیرید و آسون بهشون بگین ✅

عرض سلام و احترام توی ماشین بچه های اقوام سوار بودند از هشت ساله تا دوازده ساله به کوچیکه گفتم به این سه زن بد حجاب بگو چادر سرت کن سرش از شیشه ماشین در آورد و بلند با صدای بچگانه گفت چادر سرت کن،جلو ماشین بودند و شوکه شدند و خندیدند و گفتند ای وای منم با خنده گفتم خب راست میگه بچه رد شدیم و گفتم بارک الله برات بستنی میخرم سه تای دیگه از بچه ها هم شوق پیدا کردند اونجور شد که بیشتر خیابونای شهر رو رفتیم و یک جا دختره وضع بدی بود کشف حجاب هم بود همه شان باهم سرشان از ماشینم درآوردند و گفتند چادر سرت کن و تکرار میکردند😁😁😁 خیلی به بچه ها و من خوش گذشت. اینقدر شعف داشت هم برای اونا هم برای من. https://eitaa.com/httpsamrbmarofnahyazmonkar

دانشجویی ناخن هاش لاک زده بود با تعجب نگاه کردم و گفتم با این ناخن ها وضو بگیری فک نکنم نمازت درست باشه اب نمیرسه به ناخن🧐 ناراحت شد کمی و سکوت کرد روز بعد ناخن هاش دیدم پاک پاک https://eitaa.com/httpsamrbmarofnahyazmonkar

دانشجویی را گفتم موهات بپوش ناراحت شد گفتم با تعجب که ناراحت شدی؟ شما جای دختران من دارید،از سر دلسوزی گفتم.جای تعجبه که ناراحت شدی🧐 سینجیلش کردم که چرا ناراحت شدی،من که برای خوبیت گفتم گفت از نظر من این فحش هست. درهم برهم بود.اونم دو روز.منم اون دو روز به روم نیاوردم.خطایی نکرده بودم،بلکه کار درستی هم کرده بودم. گفتم بله😳فحشه؟شروع کردم به گفتن اینکه من از دلسوزی براتون چیزی میگم چون قبل از این مساله با دلسوزی بهشان مطالب عملی کار را گفته بودم،سکوت و گوش میدادند. یک روز حرف نمیزد. روز اخر درسشان موهاشو پوشید و صمیمیترین دانشجو شد. https://eitaa.com/httpsamrbmarofnahyazmonkar

تذکر پشت تذکر به کشف حجاب ها توسط #دختران_انقلاب در تهران..... 📢رهبری:در نهى از منکر بگویید: «آقا، نکن.» این #تکرار «نکن»، براى طرف مقابل، #شکننده است..... #بی_تفاوت_نباشیم https://eitaa.com/joinchat/4184080571C4ce50fb8c2

🌸🍃🌸🍃 #موهبتهای_الهی شغل مردی تمیز کردن ساحل بود. او هر روز مقدار زیادی از صدف‌های شکسته و بدبو را از کنار دریا جمع‌آوری می‌کرد. و مدام به صدف‌ها لعنت می‌فرستاد چون کارش را خیلی زیاد می‌کردند. او باید هر روز آنها را روی هم انباشته می‌کرد و همیشه این کار را با بداخلاقی انجام می‌داد. روزی، یکی از دوستانش به او پیشنهاد کرد که خودش را از شر این کوه بزرگی که با صدف‌های بدبو درست کرده بود،‌ خلاص کندو آنها را به او بدهداو با قدرشناسی و اشتیاق فراوان این پیشنهاد را پذیرفت. یک سال بعد، آن دو مرد، در جایی یکدیگر را دیدند. آن دوست قدیمی از او دعوت کرد تا به دیدن قصرش برود. وقتی به آنجا رسیدند مرد نظافتچی نمی‌توانست آن همه ثروت را باور کند و از او پرسید چطور توانسته چنین ثروتی را بدست بیاورد. مرد ثروتمند پاسخ داد: "من هدیه‌ای را پذیرفتم که خداوند هر روز به تو می‌داد و تو قبول نمی‌کردی! در تمام صدف‌های نفرت‌انگیز تو، مرواریدی نهفته بود" اکثر مواقع هدایا و موهبت‌های الهی در بطن خستگی‌ها و رنج‌ها نهفته‌اند، این ما هستیم که موهبت‌هایی را که خدا عاشقانه در اختیار ما قرار می‌دهد، ندانسته رد می‌کنیم!

🔸️مشاهدات میدانی سوم دی ماه از تذکرلسانی درمترو تئاترشهر #مترو_تئاتر_شهر #تذکر_لسانی