استرسی که سال اول داشتم این بودکه احتمالامجبورم ماه شعبان ورمضان رابخاطر فضای حوزه روزه بگیرم.
البته اکثربچه های سال بالایی اکثرروزها روزه بودند وفضابقدری عالی بودکه اگردراین دوماه روزه نمیشدی سرزنش نمیشدی ولی حال وهوای سحروافطار اینقدرشادبودکه من وچندنفردیگه برای خوردن سحری وگرفتن روزه مشتاق بودیم
شایدم حس کم نیاوردن وهمرنگ جماعت شدن بودولی هرچی بودجماعت خوبی بودندوتقلیدازآنها به هرشکل حس خوبی روبهم میداد😊☺️
https://eitaa.com/joinchat/2414936435C8768de2aeb
خاطرات زینب❤️🌹🥰
یادم می ایدزمانی که درمقطع ابتدایی درس میخواندم درمحله مافقط یکنفرماشین داشت ماشین پیکان آن روزها برای خودش کلاسی داشت وهرکسی ازعهده خریدش برنمیامد.
هرکی به دلایل واجبی ماشین لازم میشداین ماشین حکم آمبولانس وسرویس محله راداشت ولی کسی ازکسی پول کرایه نمیگرفت جبرانش فقط محبت بودوتشکرکردن❤️🥰
https://eitaa.com/joinchat/2414936435C8768de2aeb
خاطرات زینب❤️🌹😍🥰
ازطرف یک عده به شوخی یاجدی بخاطرحوزه رفتن موردتمسخرقرارگرفته بودم ولی اصلابرام مهم نبود.
عده ای هم سرزنشم میکردند که بارفتن به حوزه خیلی محدودمیشی
هرجایی نمیتونی بری هرکاری نمیتونی بکنی هرمجلس وعروسی نمیتونی بری هرتیپی نمیتونی بزنی☹️
ولی حقیقت این بودکه من حوزه رفتم که محدودبشم که هرکاری نتوانم بکنم هرجایی نروم هرلباسی نپوشم هرمجلسی نروم.
من باعشق وعلاقه وارداین محدودیت قانونی وشرعی شدم ونه تنهااذیت نمیشدم که لذت هم میبردم
فرق حال قبل من وزمان حوزه این بودکه قبلا یکسری محدودیتهارابه اجبارمیپذیرفتم یابخاطرجوخانواده ومراعات خانواده ولی درزمان طلبگی باشناخت بادلیل وباعشق💪🥰https://eitaa.com/joinchat/2414936435C8768de2aeb
خاطرات زینب❤️🌹❤️🌹
دلخوشی های فراموش نشدنی وماندگارقلبم
که یکی از محکمترین دلیل علاقه من به حوزه
هست حضورماندگارچندعزیزهست که دیدنشان من رابه یادقدیم وهمه خاطرات خوشش میندازد❤️🌹
استادی که دراولین کلاس درسش اینقدرزیبا صحبت کردکه من تااوج آسمان میرفتم وواردیک دنیای دیگه میشدم.. خانم دهقان استاداخلاق مابودندو ازبس قلبی وبااعتقاد صحبت میکردند کلامشان درثانیه اثرمیذاشت
باخودم میگفتم کاش تومدارس هم توهرمقطع یک اینجوراستادی داشتیم
حسم همش میگفت این استاد اهل زمین نیست خیلی معنوی وآسمانی صحبت میکردند🙏❤️
اخرشم نفهمیدم ازکجا این آیه خداوندبرمانازل شد😊❤️🌹
https://eitaa.com/joinchat/2414936435C8768de2aeb
خاطرات زینب
خاطرات حوزه ودانشگاه
خاطرات تلخ وشیرین
بازیگوشی های دوران طلبگی
یکی ازمباحث احکام که ازبچگی درگیرش بودم این بودکه هم میشنیدم وهم دربعضی کتابها میخواندم که موسیقی که همراه باغناباشدحرام هست هیچکس نتوانست کامل این غنارابرایم توضیح بدهد یااینکه میگفتند غنا ازناحیه شیطان است😳🧐
یااینکه موسیقی میتواندمیل انسان رابه گناه زیادکند آن زمان واقعا مفاهیم این چیزهارادرک نمیکردم ولی صرف اینکه خانواده میگفتندحرام هست گوش نمیکردم
آن زمان کسی آشکارا این آهنکهاراگوش نمیکرد
مثل الان نبودکه صدای آهنگ بعضی ماشین ها گوش انسان راکرکندومایه مباهات باشد.
ولی دراین دهه اخیربه وضوح فهمیدم غنایعنی چی واینکه موسیقی مثل زمزمه های شیطان هست که میل انسان را به هوس وگناه زیادمیکندوانسان راتامرز زنا پیش میبرد🥺
خاطرات زینب 🌹
خاطرات دوران طلبگی❤
بایدونبایدهای زندگی🤍
https://eitaa.com/joinchat/2414936435C8768de2aeb
واقعا این نوع موسیقی ها دقیق شبیه وسوسه شیطان است که مرتب هم درگوش زمزمه میکند هم روی قلب تاثیرمیگذارد هم به مغزفرمان میدهدوآنوقت هست که هرچه این خواننده ها میخوانند برچشم ومغزوقلب اثرمیگذارد وآنچه راکه میخوانند درواقعیت انجام میگیرد.
درنوجوانی کتابی راخواندم بانام اثارموسیقی برروان واعصاب
انسانهای امروز نه درموردآسیبهای این نوع موسیقی تحقیق میکنند ونه براشون مهمه که این موسیقی ها مانندابلیسی رفتارمیکندکه تسلیم شدن دربرابرش گاهی سرنوشت آدم
را به ناکجا آبادمیبرد
انسان راعاشق نه؛ هوسبازمیکند
افسرده میکند.
نشناخته دل میدهندوبعد دل میبازندوبعددل میسوزد
وعمربه فنامیرود
ماانسانیم خداوندمارااشرف مخلوقات نامید چراکاری کنیم که ازانسانیت به اسفل السافلین تنزل پیداکنیم😢
https://eitaa.com/joinchat/2414936435C8768de2aeb
خاطرات زینب رابه دوستانتان هدیه کنید❤
سرشارازدرس ها وعبرت هاست☹️
سرشارازخاطرات شیرین وبه یادماندنی🌹
یادمه که درزمان نوجوانی آنقدرشنیدن آهنگهای عشق وعاشقی را زشت بود که یکبار ازسرکنجکاوی رفتم رویکی ازموج های رادیو دیدم داره یه آهنگ عشق وعاشقی میخونه ازسرکنجکاوی صداش روکم کردم ورفتم زیرلحاف 😂که کسی متوجه نشه تاببینم چی میخونه وچی جوری میخونه که میگن حرامه😮
یکجاش یادم نیست دقیق چی خوند ولی درمورد آغوش گرفتن بود جوری ازجام بلندشدم وصداش روبستم انگار داشتم میدیدم یک مردیک زن روگرفته توبغل😂
قبح اینجورآهنگها جوری ریخته شده
که زشت ترین فحشها را ترویج دادن وگاهی چندنفرباهم باصدای بلندمیخوانند وخوشحالی هم میکنند
انگارمفهوم ناموس الان نامفهوم شده که اهنکهادرقالب فحش ناموسی باعث سرزنده شدن عده ای میشود.
https://eitaa.com/joinchat/2414936435C8768de2aeb
خاطرات زینب🌹❤️
اولین باری که کتاب نهج البلاغه رادربین کتابهای پدرم کشف کردم کلاس چهارم ابتدایی بودم.
این کتاب خیلی برام جالب بودبعضی مطالبش رامتوجه میشدم ازبعضی مطالب هم سردرنمیاوردم😳
فکرنمیکردم اینجورکتابی هم وجودداشته باشد بعضی نظرات رادرموردحرام بودن وحلال بودن بعضی خوراکیها وبعضی کارها راخواندم
ولی زمان برد تابفهمم علت حرام بودن خیلی چیزامنشا علمی وپزشکی داره
وخدابی دلیل حرام نکرده
ویااینکه حتی بعضی گناهان نه تنهابرای روح بلکه برای جسم هم ضررداره
بایددرمورداینجورمسائل تحقیق کردتاباعشق احکامش رابپذیریم حتی اگر
انجام یاترک آنموردسخت باشد.
ماجراحی ها ودرمانهای سخت را به امیدبهبودی میپذیریم.
البته ایمان قلبی نیازبه تحقیق برای بررسی چراوبه چه علت حلال وحرام نداردولی فایده اش اینه که میتوانیم دین واحکام را بااطلاعات بالا ومستندبه فرزندان امروزی که دردین پذیری مشکل دارند ودرحال دین گریزی هستندبفهمانیم. الان همه موروثی مسلمانیم وبخاطرهمین درخودمان نیازی به فهمیدن بیشتردین واحکام ندیدیم😢
خاطرات زینب رابه اشتراک بگذارید
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/joinchat/2414936435C8768de2aeb
یکی ازعادتهای خوب من یادداشت برداری ازمطالب جالبی بودکه میشنیدم یامیخواندم.
حتی بین برنامه های تلویزیون اگرچیزی میشنیدم که جالب بودیادداشت میکردم یادمه اون زمان فیلم اوشین نشان میداد
تودفترم نوشته بودم رمزموفقیت اوشین
وموارد رو بادیدن هرقسمت یادداشت میکردم😊
https://eitaa.com/joinchat/2414936435C8768de2aeb
خاطرات زینب رابه اشتراک بزارید❤️🌹😍
داشتن این عینک شده بودآرزوی من
همه طلبه های کلاس به جزمن وخانم آقایی عینکی شده بودندوعلتش خط ریزکتابها بود
ماهرچی دکتررفتیم بااینکه بعضی نشانه هارادرست نگفتیم ولی بازگفتندچشمتون مشکل نداره
اون موقع مدرک من سیکل بودکه واردحوزه شدم البته اول دییرستان راخوانده بودم.
باخودم میگفتم باعینک معلوم میشه که خیلی درس خواندم اینقدرزیاد
که چشمام ضعیف شده😂
اصلا بیشترجاها بچه درسخوان هاعینکی بودن😮
من خیلی درسم عالی نبوددرحدمتوسط بودم فکرمیکردم باعینک جزبچه زرنگامیشوم😂😂😂
https://eitaa.com/joinchat/2414936435C8768de2aeb
زیباترین اتفاق درحوزه برنامه مباحثه است
یادش بخیرعصرها تومحوطه جلوی خوابگاه یاداخل باغ مینشستیم وباهم مباحثه میکردیم.
محال بودخجالتی باشی وبامباحثه مشکل اعتمادبه نفست حل نشه ومحال بوددرس رانفهمی البته من معمولا درساعت مباحثه چرت میزدم😂
ساعت خواب یزدیها3یا4عصرهست
بچه های کلاس ما تعدادزیادشون کرمانی بودن وپرانرژی وبه خواب شب قناعت میکردند
ولی تو آن تایمی که بیداربودم مطالب روخوب میفهمیدم😉
خاطرات زینب رابادوستانتان به اشتراک بذارید
🌹❤🥰
https://eitaa.com/joinchat/2414936435C8768de2aeb
باتوجه به مطالعاتی که درموردعلماداشتم فکرمیکردم همون سال اول
خدمت امام زمان علیه السلام مشرف میشوم ودرعالم خواب یارویاهای صادقانه مکاشفاتی خواهم داشت.
یادمه شبها یکسری دعاها رامیخواندم که بتوانم خواب یکی ازامامها یاحضرت زهراسلام الله علیهاراببینم ولی ازاسترس خواب نمیرفتم اماهروقت غلت میزدم میدیدم خانم اقایی باچشمان بازداره بهم نگاه میکنه
یک وقتایی باخودم میگفتم شاید ازبس بهم نگاه میکنه من نمیتونم این خوابهای مهم راببینم😂😂
امان ازرفیق 🌹
امثال من اگرخواب ائمه اطهارراندیدن حداقل این اشتیاق راداشتند.
الان نگرانم که این شوق اسیب ببینه
بایدیک کاری کردتاقلبها مشتاق دیدارومحبت به امام باشد❤️❤️❤️
https://eitaa.com/joinchat/2414936435C8768de2aeb
این لینک رابه دوستانتان هدیه کنید