eitaa logo
فرهنگ موضوعی علت ها, حکمت ها, راهکارها
27 دنبال‌کننده
29 عکس
21 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ موضوع: راهکار ترک گناهان زبان 🎙 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
‌ 🔵علت خیلی از که ما تو خونه هامون داریم ، درگیری ها ، ها ، ها ، ها ، ، ها و ...... 💫اینه که فرشته ها تو خونه مون نیستن . تو خونه مون پر نمیزنن ....... ذکر نمیگن ...... 🔹خونه ای که توش پر فرشته باشه میشه خود بهشت .پر از لطف و صفا و شادی و یاد خدا . 👈حالا چیکار کنیم که فرشته ها مهمون خونه مون بشن ؟ چه کارایی نکنیم که فرشته ها رو پَر ندیم ؟ 1⃣حدیث کسا زیاد بخونیم . 2⃣ سعی کنیم نمازها تا جای ممکن اول وقت باشه . 3⃣ نماز قضا داشتن خیلی اثر بدی داره . 4⃣چیز نجس تو خونه نگه نداریم . همه جای خونه مون همیشه پاک پاک باشه . 5⃣ توی خونه داد نزنیم . حتی با صدای بلند هم حرف نزنیم . فرشته ها از خونه ای که توش با صدای بلند صحبت بشه میرن . 6⃣ حرف زشت و غیبت و دروغ و مسخره کردن و اینا هم که مشخصه . 7⃣سعی کنیم طهارت چشم و گوش و زبان و شکممون رو تا جای ممکن تو خونه حفظ کنیم . 8⃣ وقتی وارد خونه می شیم با صدای واضح سلام کنیم . حتی اگر هیچ کس نیست . @Areffane «»
🔵🔵حق الناس در منزل🔵🔵 🌷استاد فاطمے نیا : 👌علت خیلے از مشڪلاتے ڪه ما تو خونه هامون داریم، درگیرے ها، بداخلاقے ها، عصبانیت ها، بے حوصلگے ها، غرغرها، دل شڪستن ها و ... اینه ڪه فرشته ها تو خونه مون نیستن. تو خونه مون پر نمیزنن... ذکر نمیگن. خونه اے ڪه توش پر فرشته باشه میشه خود بهشت. پر از لطف و صفا و شادے و یاد خدا. 🚨🚨حالا چیڪار ڪنیم ڪه فرشته ها مهمون خونه مون بشن؟ چه ڪارایے نڪنیم ڪه فرشته ها رو پر ندیم؟ 1. حدیث ڪسا زیاد بخونیم. 2. سعے ڪنیم نمازها تا جاے ممڪن اول وقت باشه. 3. نماز قضا داشتن خیییلے اثر بدے داره. 4. چیز نجس تو خونه نگه نداریم. همه جاے خونه مون همیشه پاک پاک باشه. 5. توے خونه داد نزنیم. حتے با صداے بلند هم حرف نزنیم. فرشته ها از خونه اے ڪه توش با صداے بلند صحبت بشه میرن. 6. حرف زشت و غیبت و دروغ و مسخره ڪردن و اینا هم ڪه مشخصه. 7. سعے ڪنیم طهارت چشم و گوش و زبان و شڪممون رو تا جاے ممڪن تو خونه حفظ ڪنیم. 8.وقتی وارد خونه میشیم با صداے واضح سلام ڪنیم. حتے اگه هیچ ڪس نیست. 📡 ↆↆↆ @Areffane
✍️ به راستی چرا رزق و روزی مردم در آخرالزمان تنگ شده است؟ 🌷از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند که چرا کسانی که در آخر الزمان زندگی میکنند رزق و روزیشان تنگ است؟ فرمودند : به این دلیل که غالبا نمازهایشان قضا است. ☘️ مرحوم آیت الله حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی در وصیت خود به فرزندش می گوید : 💐 «اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود ، نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش خواهد شد. » 🍁 فرزندم تو را سفارش می کنم که نمازت را اول وقت بخوان و از نماز شب تا آن جا که می توانی غفلت نکن.» ✅ برای این که جهت اقامه نماز صبح خواب نمانید، «قبل از خوابیدن» آخرین آیه سوره کهف را بخوانید و حین قرائت آیه، ساعتی که قصد دارید بیدارشوید را در ذهن داشته باشید. 🔵 آیه اخر سوره کهف ⇩ ◈ بسم الله الرحمن الرحیم ◈ «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحدا» 🆔@Areffane
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉 علت سوءتفاهم‌ها در مورد عالمان دینی چیست؟ 📅 یک جلسه | ‌۱۴۰۱/۸/۱۴ 🕌 حوزۀ علمیۀ مروی 🔶@IslamlifeStyles
🖼 ذکر و عجل فرجهم 🔶مناسب ❓سند ذکر «وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ» کجاست؟ 🔰برخی میپرسند عبارت «وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ» که پس از صلوات بر محمد و آل محمد (ص) فرستاده میشود، آیا در احادیث معصومان علیه السلام وارد شده و مَنصوص است و یا از چیزهایی است که علاقه مندان و ارادتمندان به آقا امام زمان ، خودشان، پس از صلوات، آن را اضافه کرده اند؟ 🔰در پاسخ به این پرسش، به حدیث زیر توجه کنید که امام صادق‌علیه السلام می فرمایند : «مَنْ قالَ بَعدَ صَلوةِ الْفَجْرِ و بَعدَ صَلوةِ الظُّهرِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و اَلِ مُحَمَّد و عَجِّل فَرَجَهُمْ لَمْ یَمُتْ حَتّی یُدْرِکَ الْقَائِمَ مِن اَلِ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله و سلم؛ 💠 هر کس پس از نماز صبح و نماز ظهر بگوید: «اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم»، از دنیا نمیرود مگر آن که قائم آل محمد صلی الله را درک می کند. 📚منبع: بحار الانوار ج ۵۳
از عارفي پرسيدند : چرا اينقدر ذکر صلوات در منابع دينى ما تأکيد شده! و براى آمرزش گناهان، وسعت روزى ، صحت و سلامتى، گشايش در کارها و... صلوات تجويز کرده اند، سِرّ و راز اين ذکر چيست؟ فرمود: اگر به قرآن نگاه کنيد فقط يکجا در قرآن هست که خداوند انسان را هم شأن و هم درجه ى خودش ميکند يعنى از انسان ميخواهد که بيايد کنار او و با هم در يک کارى مشارکت کنند و آن آيه اینست : "انّ الله و ملائکته يصلّون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلّوا عليه و سلموا تسليما" خداوند و ملائکه اش براى پيامبر(ص) صلوات ميفرستند شما هم بياييد و همراهى کنيد علّت عظمت و بزرگى ذکر صلوات همين است که انسان را يکباره تا کنار خداوند بالا ميبرد. کپی کردنش عشق میخاد❤️ 🌹 اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌹 ثوابش برسه به همه دوستان ❤️
🔻 برای استجابت، چقدر باید دعا کرد؟ 🔸برخی از بلاها ممکن است با دعای مختصری رفع شود، اما برخی بلاها برای برطرف شدن نیازمند دعای زیاد است. 🔸حضرت آیت الله بهجت(ره)، گاهی اوقات که از ایشان در مورد علت برطرف نشدن برخی مشکلات با وجود دعا سوال می‌شد، می‌فرمودند هنوز ظرف دعایش پر نشده. یعنی هنوز به اندازۀ کافی دعا نشده است. 🔸امام صادق (ع) نیز بر فراوانی دعا تاکید می‌فرمودند و می‌گفتند: «بسیار» دعا کن؛ زیرا دعا کلید هر رحمتى است و مایۀ روا شدن هر حاجتى است[که قابل روا شدن باشد]، و آنچه نزد خداست جز با دعا به دست نمى‏آید. هیچ درى نیست که «بسیار کوبیده» شود، مگر آن که به زودى به روى کوبندۀ در باز گردد. 🔸فأکثِرْ مِن الدُّعاءِ، فإنّهُ مفتاحُ کلِّ رحمةٍ، ونجاحُ کلِّ حاجةٍ، ولا یُنالُ ما عِندَ اللَّهِ إلّا بالدُّعاءِ، ولیسَ بابٌ یَکثُرُ قَرعُهُ إلّایُوشِکُ أنْ یُفتَحَ لِصاحِبِهِ. 🔻کافی، جلد۲، صفحه۴۷۰ 👇👇👇 🆔 @hadanair 🖥 http://hadana.ir
🌷دستورالعمل علّامه حسینی طهرانی قدّس سرّه برای رفع حال قبض🌷 آیةالله حاج سیّدمحمّدصادق حسینی طهرانی مدّظلّه العالی 🍃اگر قبض به واسطۀ ظلم یا ساز وآواز یا عقوق والدین و نارضایتی ایشان نبود و سالک در قبض فرو رفت و علّت آن را هم پیدا نکرد، چه باید بکند؟ آقا سه کار را توصیه میفرمودند: 🌱اوّل: قرائت قرآن، هر چقدر می تواند قرآن بخواند. 🌱دوم: صلۀ ارحام، تا می تواند به صلۀ ارحام برود و به خویشاوندان سربزند؛ در در رتبۀ اوّل به والدین، خواهرها و برادرها، عمّه و خاله سربزند که موجب بسط می شود. 🌱سوم: زیارت اهل قبور. میفرمودند: این سه چیز باعث بسط می شود. 🍃البتّه امور دیگری هم هست که برای رفع قبض خیلی مفید است؛ مانند فرستادن صلوات و توسّل به معصومین علیهم السلام و زیارت قبور منوّرۀ ایشان و رفع همّ و غمّ از مؤمنین. 📚«گلشن احباب» ج ۱ ص ۸۸ 👇👇👇 🆔 @hadanair 🖥 http://hadana.ir
🔰 | علت اختلاف فتاوا و نظرات بين مراجع 🔻پرسش 3 . علت اختلاف فتاوا و نظرات بين مراجع تقليد چيست ؟ 🔷از جمله پرسش هايى كه همواره مطرح بوده و در ميان نسل جوان امروز بر شدّت آن افزوده شده، همين پرسش است. پيش از بررسى ريشه ها و علل آن، اشاره به چند نكته بايسته است: يكم. در مسائل نظرى هر رشته اى، متخصصان و دانشمندان آن، در يك سرى از مسائل با يكديگر اختلاف نظر دارند. دانش فقه و اجتهاد نيز اين چنين است. مجتهد بايستى در تمامى احكام و مبادى آن، تلاش كرده و به يك نقطه فكرى و اجتهادى برسد. طبيعى است كه در صدها مسئله فقهى، نمى توان انتظار داشت كه بين دو يا چند نفر، وحدت نظر كاملى وجود داشته باشد. حتى در علوم تجربى مانند «رشته پزشكى» نيز كه مبتنى بر حس و آزمايش است، اختلاف نظر و تفاوت تشخيص طبيعى است. دوم. ممكن است عده اى منشأ اختلاف فتاوا را تعدد وجود مراجع در زمان ما بدانند و علت را از آنجا جست و جو كنند؛ در حالى كه اين پندارى بيش نيست! زيرا اين امر در بين فقيهان و مراجع گذشته نيز به چشم مى خورد. اگر كسى كتاب هاى فقهى را ورق بزند و بررسى اجمالى كند؛ به خوبى در خواهد يافت كه چنين اختلاف هايى، هميشه در بين نظرها بوده است. سوم. اختلاف فتواى مجتهدان، به هوا و هوس و منافع شخصى آنان باز نمى گردد؛ بلكه گاهى تقوا به حدى است كه وقتى از مرجع تقليدى سؤال مى كنند: حكم چيز نجسى كه در چاه بيفتد چيست؛ پيش از پاسخ به آن، دستور مى دهد چاه خانه اش را پر كنند تا مبادا در بيان حكم خدا، دچار هوا و هوس گردد! و منافع شخصى اش در استنباط و بيان حكم خدا، اثر بگذارد و اگر مرجع تقليدى بر اساس منافع شخصى فتوايى صادر كند، صلاحيت مرجعيت را از دست خواهد داد. چهارم. اختلاف فتاوا مسئله اى نيست كه در اين عصر پيدا شده باشد؛ بلكه اين امر در زمان ائمه اطهار (علیهم السلام) نيز در ميان اصحاب و شاگردان به چشم مى خورد. در روايت عمر بن حنظله آمده است: امام صادق (علیه السلام) براى رفع نزاع و كشمكش ها ميان مردم، آنان را به فقيهان ارجاع داده، مى فرمود: «هرگاه دو يا چند نفر از آنان در فهم روايات و استنباط احكام اختلاف نظر داشتند، به كسى كه اعلم و با تقواتر است مراجعه كنيد».[15] در اينجا بدون آنكه حضرت اختلاف نظر ميان آنان را سرزنش كند، آن را امرى بديهى تلقى مى كرد. پنجم. مجتهدان در بسيارى از مسائل فقهى ـ از جمله مسائل ضرورى و قطعى دين (مانند وجوب نماز و روزه و احكام وضو) و نيز بى شمارى از احكام فرعى ـ اتفاق نظر دارند و حوزه اختلاف، تنها در بعضى از احكام فرعى است. ششم. خداوند متعال در هر مورد و مسئله اى، بيش از يك حكم ندارد و فقيهان به دنبال يافتن حكم خدا هستند. و اگر برخى فقيهان اشتباه كنند حكم خدا تغييرى نمى كند و متعدد نمى شود. اما مجتهد و مقلدان چون تلاش كرده اند و به وظيفه خود عمل كرده اند از لطف و ثواب الهى بهره مند مى شوند. بیشتر بخوانید: https://b2n.ir/552766 👇👇👇 🆔 @hadanair 🖥 http://hadana.ir
🌷نمونه راهکارها ❇️موضوع : یاد خدا (اخلاص) 📚منبع: تمثیل 🔅باند را خالی کن! 🔹گاهی هواپیما برای فرود آمدن به طرف فرودگاه می‌آید ولی به خلبان پیغام می‌دهند به علت شلوغ بودن و فرود هواپیماهای زیادی در فرودگاه، فعلاً فرود آمدن ممکن نیست... قلب خودت را از غیر خدا خالی کن تا نور خدا و ملائکه خدا بر قلب تو نازل شود. مجتهدی تهرانی (ره)
✅مقدمه ❇️برکت آشنائی انسان با علت ها و حکمت ها 🌸 زهد ملا احمد نراقی و کشکول درویش ‼️ 🔸نقل می‌کنند که مرحوم ملا احمد نراقی کاشانی، نویسنده کتاب اخلاقی«معراج السعادهًْ»، ساکن در کاشان بود. درویشی که کتاب معراج السعادهًْ و بخش زهد و پارسایی آن کتاب را خوانده بود، نزد ملا احمد نراقی آمد و دید ملا احمد زندگی و دستگاه مرتبی دارد (چون ایشان مرجع بود و مردم به خانه ایشان رفت و آمد می‌کردند). 🔹 درویش، وقتی آن همه بیا و برو و شهرت و دستگاه محقق نراقی را دید، تعجب کرد‼️ که این استاد اخلاق ، چرا خودش زاهد و پارسا نیست! (با اینکه در کتاب معراج السعادهًْ آن همه راجع به زهد سخن گفته است) بعد از دو-سه روز که می‌خواست مرخص شود، مرحوم نراقی فهمیده بود که برای آن درویش، معمایی پیش آمده است. به او گفت: کجا می‌خواهی بروی؟ او عرض کرد: می‌خواهم به کربلا بروم. محقق نراقی فرمود: من هم می‌آیم. او گفت: من باید چند روز صبر کنم تا مهیا شوی. مرحوم نراقی فرمود: همین الان حاضرم. به راه افتادند تا به قم رسیدند. در قم، محقق نراقی دید رنگ صورت درویش تغییر کرد. از علت پرسید. 🔸او گفت: کشکولم را در کاشان جا گذاشته‌ام. محقق نراقی فرمود: کشکول در جای خودش هست. فعلاً برویم و بعد برمی‌گردیم و کشکول شما را می‌دهم. درویش گفت: من بدون کشکول نمی‌توانم زندگی کنم و علاقه به آن دارم. باید برگردیم وآن را بردارم. 🔹 مرحوم نراقی همانجا فرصت را به دست آورد؛ به او فهماند که زهد اسلام یعنی چه؟ زاهد آن نیست که در جامعه نباشد؛ شهرت نداشته باشد؛ یا ریاست نداشته باشد.👈 زاهد کسی است که دلبستگی به چیزی یا به کسی جز خدا نداشته باشد و دلبستگی ولو به کشکول باشد، زاهد نیست. 🌻 کتاب: سجاده پرواز- یحیی نوری صص ۹۶-۹۵ 👇👇👇 🆔 @hadanair 🖥 http://hadana.ir
❇️در بخش امور سیاسی 🌀 چرا امام(ره) بنی‌صدر را تحمل می‌کرد؟ 🌀 چرا علی(ع) اشعث را در کنار خود تحمل می‌کرد؟ 🌀 در حکومت ولایی، بزرگواریِ ولیّ‌خدا خیلی نقش دارد 🔹 حکومت ولایی، حکومتی است که بزرگواری و ادبِ ولیّ‌خدا خیلی در آن نقش دارد، امیرالمؤمنین(ع) از بس با نجابت و بزرگوارانه برخورد می‌کرد که برخی به ایشان می‌گفتند: شما مدیریت و سیاست بلد نیستید! حضرت می‌فرمود: اگر تقوا نبود-که من را به یک‌سلسله از خودداری‌ها وادار می‌کند- من زیرک‌ترین مردم بودم (نهج‌البلاغه/خطبه ۲۰۰) 🔹 پیامبر(ص) و ائمۀ هدی(ع) از بس ادب رعایت می‌کردند و محترمانه برخورد می‌کردند که خودشان مظلوم واقع می‌شدند. ما تا وقتی اهمیت کرامت و بزرگواری ولیّ خدا را درک نکنیم، راز مظلومیت اولیاء خدا و راز تأخیر در ظهور را درک نخواهیم کرد. 🔹 در تاریخ اسلام ببینید پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) چقدر بزرگواری می‌کردند! علی(ع) این‌قدر باادب است که منافقین درجۀ یک پای رکاب خود را هم حتی‌المقدور رسوا نمی‌کند، ایشان می‌توانست با چندکلمه، خیلی‌ها را رسوا کند اما رسوا نکرد و آنها هم تا آخر به خیانت خودشان ادامه دادند؛ نمونۀ بارزش «اشعث» است. 🔹 اشعث یکی از فرماندهان پای رکاب علی(ع) بود که مملکتِ علی(ع) را به‌هم ریخت! مشکل خوارج را در اصل، اشعث درست کرد، یعنی خوارج را تحریک کرد و آنها علیه علی(ع) قیام کردند، آن‌وقت خودش رفت کنار علی(ع) ایستاد! 🔹 چرا علی(ع) با اشعث، محترمانه برخورد می‌کرد و او را در کنار خودش تحمل می‌کرد؟ چون منشِ ولایت در حکومت، بزرگوارانه است! چرا ظهور امام‌زمان(ع) این‌قدر تأخیر دارد؟ برای اینکه ما باید مدیرانی را به حضرت ارائه بدهیم که وقتی حضرت، بزرگوارانه برخورد کرد، آنها مثل اشعث، خیانتکارانه برخورد نکنند. 🔹 حکومت ولایی یک حکومت کریمانه، باادب و بزرگوارانه است. شما برخورد بزرگوارانۀ حضرت امام(ره) را ببینید! برخی از مسئولین می‌رفتند نزد امام(ره) و گریه می‌کردند که «بنی‌صدر را عزل کن» اما حضرت امام‌(ره) می‌فرمود: «مردم او را انتخاب کرده‌اند.» ایشان این‌قدر بزرگوارانه برخورد کرد که دیگر بنی‌صدر، قصه را به نهایت فاجعه رساند و در نهایت، نمایندگان مردم او را عزل کردند. 🔹 مهمترین علت این بزرگواری و مهلت دادن به جریان نفاق «روشن شدن و رشد مردم» است. اگر کسی می‌خواهد به ولایت کمک کند باید به روشنگری بپردازد. هرچه مردم دقیق‌تر انتخاب کنند مشکلات کمتر خواهد شد. 👤 استاد حجت الاسلام علیرضا پناهیان 🚩حرم رضوی- ۹۸.۶.۲۵ 👇👇👇 🆔 @hadanair 🖥 http://hadana.ir
🔻رئیس جمهور از کدام پیامبر صحبت می‌کند؟ 🚨 چند روز پیس روحانی در سخنانی مدعی شده پیامبر (ص) با کفار پیمان می بست و وقتی کفار پیمان را می شکستند دوباره با آنها پیمان می بست‼️ 🔹اما با رجوع به تاریخ و مطالعه اجمالی میتوان به این موضوع پی برد که در بسیاری از موارد پیامبر اسلام(ص) با جدیت با برهم زنندگان پیمان نامه ها برخوردی قاطع داشته است. در زیر به نمونه هایی از آن میپردازیم: 1️⃣ قبیله بنی نضیر پیش از ظهور اسلام در یثرب (مدینه) ساکن بودند، نزدیک به ظهور اسلام و پیش از جنگ احد قبیله بنی نضیر ظاهراً با ابوسفیان ارتباط برقرار میکند. پس از هجرت پیامبر به مدینه، بنی نضیر در شمار دیگر یهودیان با مسلمانان، پیمان مصالحه بستند و عهد کردند که در صورت حمله دشمنان به مدینه در کنار مسلمانان به دفاع بپردازند و از تأمین مالی و جانی کفار قریش و برقراری روابط تجاری با آنان خودداری کنند. اما از آنجا که بنی نضیر پیمان خود را زیر پا گذاشتند، غزوه بنی نضیر به وقوع پیوست. پیامبر(ص) با لشکری به فرماندهی امیرالمومنین(ع) بنی نضیر را در محاصره گرفت و سرانجام پس از چند روز یهودیان تسلیم شدند و پذیرفتند که تنها با یک بار شتر از اموالشان، بجز اسلحه و نقره و طلا، از مدینه خارج شوند. 2️⃣ پس از اخراج گروهی از یهودیان از مدینه عده ای به مکه رفته و علیه مسلمانان پیمان‌هایی با قریش بستند، این پیمانها برخلاف میثاق نامه مدنی که با پیامبر(ص) بسته بودند بود. پیامبر(ص) از طریق عباس عموی خود از این پیمانها و تحرکات قریش و یهود آگاهی یافت و آماده غزوه خندق شد، از جمله دستاورد های این جنگ و مقاومت علیه دشمنان شناسایی منافقان حاضر در لشکر اسلام شد که نهایتا به علت ایجاد تفرقه بین قبائل دشمنان پیروزی نصیب مسلمانان شد. 3️⃣ طبق صلح حدیبیه که بین مسلمانان و مشرکین برقرار شد مقرر شد که نباید آنها بایکدیگر بجنگند اما مشرکان این قانون را زیر پا گذاشته و به جنگ با گروهی از مسلمین رفتند و پیمان حدیبیه را نقص کردند، قریش از این عمل خود بسیار پشیمان شد و ابوسفیان را برای عذرخواهی و تجدید پیمان نزد پیامبر(ص) فرستاد اما رسول خدا(ص) با او سخن نگفت لذا پس از این پیمان شکنی پیامبر(ص) با بسیج همگانی مسلمانان آماده فتح مکه شدند. 🔰با توجه به چند مثال بالا مشخص میشود که پیامبر(ص) علاوه بر رحمته للعالمین بودن در برابر عدم پایبندی به پیمانها با توجه به مقتضیات زمان با جدیت تمام عمل میکردند بنابراین آنچه به پیامبر اسلام(ص) نسبت داده شده است همانند درس مذاکره گرفتن روحانی از قیام امام حسین(ع) موید تاریخی ندارد. رجا. 👇👇👇 🆔 @hadanair 🖥 http://hadana.ir
🍀 قلب شاکر 🔹▫️ از امام صادق«ع» نقل می‌کنند که رسول خدا«ص» در سفری که بر شتری سوار بودند. هنگامی که از شتر پیاده شدند، پنج سجده به جای آوردند. اصحاب تعجب و سئوال کردند این کار را قبلاً از شما ندیده بودیم. حضرت پاسخ دادند جبرئیل به استقبال من آمد و از طرف خداوند به من بشارت‌هایی داد و من برای هر بشارت سجده‌ای کردم.(۲) 🔸▫️ این روایت درسی عملی است برای همه بندگان خداوند که انسان در مقابل هر نعمتی باید شکرگزار باشد و ثانیاً به پاس این نعمت در شکر عجله کند. اگر انسان این گونه باشد در واقع همه لحظات را باید به شکرگزاری مشغول باشد، چون لحظه لحظه زندگی انسان مقرون به نعمت الهی است. پس شکر مداوم می‌تواند قلب شاکر را به وجود آورد. 🔹▫️شاید علت تعبیر به قلب شاکر همین باشد. قلب مرکز اصلی حیات انسان است و اگر از کار بیفتد زندگی از بین می‌رود و زندگی قلب به تنفس انسان بستگی دارد. پس تا نفس باقی است باید شکر خدا را به جای آورد. شکر انواع دیگری هم دارد. شکر عملی و شکر زبانی هم از اقسام شکر است، ولی پررنگ شدن قلب شاکر در روایت، اهمیت آن را نشان می‌دهد. به قول سعدی: «منت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت، هر نفسی که فرو می‌رود ممد حیات است و چون برمی‌آید مفرح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب». 🔸▫️این یک دیدگاه در باره قلب شاکر است که خلاصه‌اش آن است که تا حیات باقی است باید در هر لحظه شاکر خداوند بود و اگر چنین شکری در انسان وجود داشته باشد، صفت قلب شاکر را پیدا می‌کنند و این کار اندکی سخت است و همه نمی‌توانند این شکر را به جای آورند. شاید تعبیر به قلب شاکر برای همین باشد. 🔹▫️در تفسیر نمونه آمده است که بعضی از بزرگان برای شکر سه مرحله قائل شده‌اند: شکر با قلب که همان تصور نعمت و رضایت و خشنودی نسبت به آن است، شکر با زبان که ثناگفتن نعمت‌دهنده است و شکر سایر اعضا و جوارح که هماهنگ ساختن اعمال با آن نعمت است. 🔸▫️شکور کسی است که مدام شکرگذار باشد که همان تکرار شکر و تداوم آن با قلب و لسان و اعضاء است.(۳) طبق این تقسیم‌بندی سخت‌ترین شکر، شکر هماهنگ ساختن اعمال با نعمت‌هاست. مثلاً شکر نعمت علم آن است که آن را به دیگران بیاموزند. قرآن این شکر را سخت و عاملین به آن را اندک معرفی می‌کند. «وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ »(۴) و آسان‌ترین شکر را شکر قلبی می‌داند. این معنی هم معنای خوبی است و با رحمت و عطوفت خداوند سازگارتر است. معنی اول هم فنی و قابل تأمل است. در هر حال، از نیکی‌هایی که خداوند به انسان عطا می‌کند قلب شاکر است. http://yon.ir/13eV6 👇👇👇 🆔 @hadanair 🖥 http://hadana.ir
*قیام مسجد گوهرشاد چرا و چگونه اتفاق افتاد؟* ۲۱ تیرماه؛ سالروز و روز عفاف و حجاب واقعه تجمع مردم مشهد در تیر ماه سال ۱۳۱۴ در مسجد گوهرشاد در اعتراض به قانون تغییر لباس توسط رضاخان بود که توسط نیروهای دولتی سرکوب شد. ✊ علت اصلی این تحصن اعتراض به اجباری شدن و کلاه شاپو و سیاست‌های تغییر لباس، و حصر آیت الله سید حسین قمی (در پی اعتراض به قوانین تغییر لباس) بود. 🔰 در ۲۰ تیرماه، درگیری اولیه در مسجد باعث کشته شدن ۲۰ نفر شد. پس از آن بر تعداد متحصنین افزوده شد و بین ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر در مسجد گوهرشاد و اطراف آن گرد آمدند. 💣 فردای آن روز در ۲۱ تیرماه و پس از آنکه تلاش نظامیان برای متفرق کردن جمعیت با مقاومت مردم رو به رو شد، راههای ورود و خروج به مسجد گوهرشاد بسته و دستور شلیک صادر شد. 💔 بدین ترتیب این تحصن به شدت سرکوب و بیش از ۱۶۰۰ نفر کشته شدند. پس از این واقعه روحانیان سرشناس مشهد دستگیر شدند و تبعید شدند و به دستور رضا شاه برخی از روسای ادارات مشهد تغییر کردند. 🔆 ویژه 👇👇👇 🆔 @hadanair 🖥 www.hadana.ir
🔰برکندن ریشه صفات رذیله 🔹حضرت علامه طباطبایی : باید دانست که سالک باید متوجّه باشد که در جنگ انفسی به طور کامل از عهده ی جنود شیطان برآید و آثار نفسانیّه ی خود را به کلّی قطع کند و اصول آنها را از زوایای مخفیّه ی خانه ی دل برکند؛ چه اگر ذرّه ای از حبّ مال و جاه و منصب و کبر و شخصیّت طلبی و خویشتن دوستی در او باقی باشد، هرگز به کمال نخواهد رسید. لهذا بسیار دیده شده است که کثیری از کمّلین پس از سالها ریاضت و مجاهده به کمالات نرسیده و در جنگ انفسی شکست خورده اند. و علّت آن اینست که ریشه ی بعضی از صفات هنوز در خانه ی دلشان باقی بوده، لیکن پنداشته اند که آن ریشه به کلّی از بین رفته است؛ لذا در مواقع امتحان الهی و در مظانّ بروز نفس و جلوه ی آثارش، آن ریشه ها ناگهان جوانه داده و نموّ نموده و کار سالک را ساخته اند. توفیق غلبه بر نفس و جنود آن منوط به دستگیری و عنایات خاصّه ی حضرت ربّ الأرباب است؛ چه طیّ این مرحله بدون توفیق و دستگیری خاصّ او صورت نبندد. گویند: روزی مرحوم سیّد بحرالعلوم -رضوان اللّه علیه- را شاگردانش خندان و متبسّم یافتند، سبب پرسیدند، در پاسخ فرمود: پس از بیست و پنج سال مجاهده، اکنون که در خود نگریستم، دیدم دیگر اعمالم ریائی نیست و توانسته ام به رفع آن موفّق گردم. فتأمّل جیّدا!» 📚رساله ی لب اللبالب - علامه سید محمد حسین طهرانی 👇👇👇 🆔 @hadanair 🖥 www.hadana.ir
🔰مقدمه 🌷نمونه راهکارهای کلی داستانی ✍️روزی حکیمی ،مردی را دید که خیلی ناراحت و متآثر است. علت ناراحتی اش را پرسید. ⭐️پاسخ داد: در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم،جواب نداد و با بی اعتنایی و خود خواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم. 👈حکیم گفت: چرا رنجیدی؟ مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است 👈حکیم پرسید: اگر درراه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد و بیماری به خود می پیچد آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟ ⭐️مرد گفت: مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم . آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود 👈حکیم پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟ ⭐️مرد جواب داد: احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم 👈حکیم گفت: همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی. آیا کسی که رفتارش نا درست است روانش بیمار نیست؟ پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده. بدان که هروقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیماراست. @Abdiahmadali🌐
✅نمونه علت های روائی حرف گ گناه ❇️علت اینکه انسان گناه می کند امام على "عليه السلام ": مَن جَهِلَ نَفسَهُ كانَ بِغَيرِ نَفسِهِ أجهَلَ . كسى كه خود را نشناسد، ديگرى را كمتر مى شناسد. ( غرر الحكم ) امام على" عليه السلام ": عَجِبتُ لِمَن يَنشُدُ ضالَّتَهُ و قَد أضَلَّ نَفسَهُ فلا يَطلُبُها ! در شگفتم از كسى كه گمشده خود را مى جويد، امّا خويشتن را گم كرده و آن را نمى جويد! ( غرر الحكم ) امام على" عليه السلام" : مَن عَرَفَ قَدرَ نَفسِهِ لَم يُهِنْها بِالفانِياتِ . كسى كه ارزش خود را بشناسد، خويشتن را با امور فناپذير خوار نگرداند.( غرر الحكم ) 🌐یعنی علت اینکه انسان گناه میکند چون ارزش و شان و منزلت خودش را نمیشناسد شما وقتی که جای دعوت باشید آیا میروید داخل آشپزخانه شون و از غذاشون تست بکنید؟؟ خیر چون شان و منزلت مهمان را میدانید لذا صبر میکنید تا غذا بیاورند ⭐️امروز انسان همه چیز را می شناسد الا خودش را بهتر بگویم دنبال شناخت همه چیز میروند بجز خودش @Abdiahmadali
💫 آیا بیشتر مردم نمی فهمند؟ ✍️معنای واکثرهم لایعقلون و اکثرهم لایعلمون چیست؟ جهت توضیح و تفسیر این مساله، سراغ بیانات مقام معظم رهبری میرویم ۱۳۷۱/۰۳/۰۶ بیانات درجلسه بیست وهشتم تفسیرسوره بقره بسم‌الله الرحمن الرحیم ✍️ س۱: اینکه فرمودید توده‌ی مردم مسائل رابه خوبی میفهمند، دراین رابطه آیاتی مانند اکثر الناس لایعلمون و اکثر لا یعقلون، یعنی و راچگونه معنی میفرمائید؟ 💎 ج۱: درپاسخ بایدعرض کنم که: عبارت دوم یعنی اکثر الناس لایعقلون اصلاً در چنین چیزی لکن عبارت: «اکثرهم لایعقلون»، (۱) یعنی بیشترآنان نمیفهمند داریم، ولذا فرق است بین اکثرالناس لایعقلون و «اکثرهم لایعقلون»، وقتی ما بگوئیم اکثرالناس لایعقلون، یک قضاوتی است که چندمیلیاردانسان راشامل میشود وچنین قضاوتی درقرآن نیست. چگونه بیشترمردم نمیفهمند؟! 👈و حال اینکه تقریباً . اما اگرگفتیم: «اکثر هم لایعقلون»، یعنی بیشترآنان نمیفهمند، این ضمیر «هم» برمیگردد به آن تعبیر وجمله‌ی ماقبلش که غالباً مربوط به کفار است. مثلاً فرض کنید اگرگفته میشود آیات الهی اینگونه است وخدا مثلاًچنین قدرتی دارد، ولکن، «اکثرهم لایعقلون» : بیشترآنها نمیفهمند. این برمیگردد به چون اگر منکرین میفهمیدند منکرنمیشدند، ولذا آن راکه به آنها ارائه شده این را والان هم میشود گفت: وقتی ما حقیقت را بر یک گروهی عرضه میکنیم، میبینیم آنها انکارمیکنند وهمانطورکه درآیه قبل انکارشان ذکر شده، بایدبگوئیم که بیشترآنها نمیفهمند ودرعین حال انکارمیکنند. پس علت انکار بیشترمردم نفهمیدن است. ✍️ وقتی شما یک حقیقتی را بر گروهی از مردم عرضه بکنید اگر قبول کردند معلوم است که میفهمند، و اگر انکار کردند، این انکار آنها حاکی از این است که بیشتر آنها حقیقت را درک نکردند و یک عده‌ی اقلیتی هم هستند که حقیقت رادرک کرده‌اند لکن ازروی عناد قبول نکردند، یک چنین تعبیری درقرآن وجوددارد، امااین، خیلی فرق دارد بااینکه ما بگوئیم اکثرمردم دنیا اصلاً نمیفهمند! چه چیزی رانمیفهمند؟ این نمیفهمند یک چیزمطلقی است، مثل اینست که بگوییم اصلاً دارای فهم نیستند واین غلط است. پس این تعبیر اکثرالناس لایعقلون، درقرآن نیست، اما«اکثرالناس لایعلمون» (۲) یعنی بیشترانسانها نمیدانند هست آنهم بطور که گفته باشد اکثرانسانها نمیدانند عینی هیچ چیزرا نمیدانند چنین چیزی نداریم، باز هم قرآن چندآیه را من یادداشت کردم: «قل ان ربی یبسط الرزق لمن یشاء ویقدر» (۳): بگو به تحقیق این خدای من است، که روزی انسانهارا بازمیکند وبسته میکند واین یک حقیقتی است که خدای متعال روزی رابرای بعضی گشاده وبرای بعضی تنگ میکند، بعددنبالش میگوید: «ولکن اکثرالناس لایعلمون» : امابیشترمردم این حقیقت رانمیدانند، وحقیقت هم همین است که بیشترمردم نمیدانند که ملاک روزی وسررشته‌ی روزی دست خداست وخداست که روزی رابرای انسانها بازمیکند ومیبندند،اماکیفیت آن چگونه است؟یک تعبیری داردکه حالا نمیخواهیم وارداین مقوله بشویم، لکن این حقیقت که سررشته‌ی روزی انسانهابه دست خداست وتقدیرات الهی درآن تأثیردارد، این رابیشترمردم نمیدانند، نه اینکه هیچ چیزرا نمیدانند. یا آیه دیگری که میفرماید: «و ما ارسلناک الاّ کافه للناس بشیراً و نذیزاً» ماتو رانفرستادیم مگر به عنوان بشارت دهنده وانذار کننده برای همه‌ی مردم دنیا، و بعددنبالش دارد که: «و لکن اکثرالناس لا یعلمون» (۴) ولی اکثر مردم نمیدانند. و این یک حقیقت است که اکثرمردم دنیا نمیدانند که خدای تعالی پیغمبر خاتم رابرای تبشیر وانذار انسانها فرستاده، پس یک را میگوید: «اکثرالناس لایعلمون»ویا یک آیه‌ی دیگر که میفرماید:«والله غالب علی امره ولکن اکثرالناس لایعلمون» (۵) خدابرکار خودش غالب است، یعنی مسلط برکارخودش هست وبدون تردید اراده‌ی خودش راتحقق میبخشد، اما اکثرمردم خبرندارند که خدای متعال اراه‌ی خودش راتحقق میبخشد. پس اینطور نیست که ماتصور کنیم قرآن کریم اکثریت انسانهارا بطور گفته باشد نمیفهمند، تا اگر مسائل را ، یکی بگوید شما چطور میگوئید بخوبی میفهمند و حال اینکه خدا میگوید نمیفهمند؟ 💫 چنین چیزی نداریم که خداگفته باشد نمیفهمند، بلکه حقیقت این است که توده‌ی مردم حقایق ومسائل رابه خوبی میفهمند البته هیچ انسانی همه‌ی حقایق رابخودی خود نمیفهمند، اما وقتی کسانی باشندکه برای مردم و کنند چون ،برخلاف روشنفکران غرب‌زده مسائل را و را . @fameninhowzeh
✅نمونه راهکارهای تفسیری ❇️دقت در عبارت ها 💫 آیا بیشتر مردم نمی فهمند؟ ✍️معنای واکثرهم لایعقلون و اکثرهم لایعلمون چیست؟ جهت توضیح و تفسیر این مساله، سراغ بیانات مقام معظم رهبری میرویم ۱۳۷۱/۰۳/۰۶ بیانات درجلسه بیست وهشتم تفسیرسوره بقره ✍️ س۱: اینکه فرمودید توده‌ی مردم مسائل رابه خوبی میفهمند، دراین رابطه آیاتی مانند اکثر الناس لایعلمون و اکثر لا یعقلون، یعنی و راچگونه معنی میفرمائید؟ 💎 ج۱: درپاسخ بایدعرض کنم که: عبارت دوم یعنی اکثر الناس لایعقلون اصلاً در چنین چیزی لکن عبارت: «اکثرهم لایعقلون»، (۱) یعنی بیشترآنان نمیفهمند داریم، ولذا فرق است بین اکثرالناس لایعقلون و «اکثرهم لایعقلون»، وقتی ما بگوئیم اکثرالناس لایعقلون، یک قضاوتی است که چندمیلیاردانسان راشامل میشود وچنین قضاوتی درقرآن نیست. چگونه بیشترمردم نمیفهمند؟! 👈و حال اینکه تقریباً . اما اگرگفتیم: «اکثر هم لایعقلون»، یعنی بیشترآنان نمیفهمند، این ضمیر «هم» برمیگردد به آن تعبیر وجمله‌ی ماقبلش که غالباً مربوط به کفار است. مثلاً فرض کنید اگرگفته میشود آیات الهی اینگونه است وخدا مثلاًچنین قدرتی دارد، ولکن، «اکثرهم لایعقلون» : بیشترآنها نمیفهمند. این برمیگردد به چون اگر منکرین میفهمیدند منکرنمیشدند، ولذا آن راکه به آنها ارائه شده این را والان هم میشود گفت: وقتی ما حقیقت را بر یک گروهی عرضه میکنیم، میبینیم آنها انکارمیکنند وهمانطورکه درآیه قبل انکارشان ذکر شده، بایدبگوئیم که بیشترآنها نمیفهمند ودرعین حال انکارمیکنند. پس علت انکار بیشترمردم نفهمیدن است. ✍️ وقتی شما یک حقیقتی را بر گروهی از مردم عرضه بکنید اگر قبول کردند معلوم است که میفهمند، و اگر انکار کردند، این انکار آنها حاکی از این است که بیشتر آنها حقیقت را درک نکردند و یک عده‌ی اقلیتی هم هستند که حقیقت رادرک کرده‌اند لکن ازروی عناد قبول نکردند، یک چنین تعبیری درقرآن وجوددارد، امااین، خیلی فرق دارد بااینکه ما بگوئیم اکثرمردم دنیا اصلاً نمیفهمند! چه چیزی رانمیفهمند؟ این نمیفهمند یک چیزمطلقی است، مثل اینست که بگوییم اصلاً دارای فهم نیستند واین غلط است. پس این تعبیر اکثرالناس لایعقلون، درقرآن نیست، اما«اکثرالناس لایعلمون» (۲) یعنی بیشترانسانها نمیدانند هست آنهم بطور که گفته باشد اکثرانسانها نمیدانند عینی هیچ چیزرا نمیدانند چنین چیزی نداریم، باز هم قرآن چندآیه را من یادداشت کردم: «قل ان ربی یبسط الرزق لمن یشاء ویقدر» (۳): بگو به تحقیق این خدای من است، که روزی انسانهارا بازمیکند وبسته میکند واین یک حقیقتی است که خدای متعال روزی رابرای بعضی گشاده وبرای بعضی تنگ میکند، بعددنبالش میگوید: «ولکن اکثرالناس لایعلمون» : امابیشترمردم این حقیقت رانمیدانند، وحقیقت هم همین است که بیشترمردم نمیدانند که ملاک روزی وسررشته‌ی روزی دست خداست وخداست که روزی رابرای انسانها بازمیکند ومیبندند،اماکیفیت آن چگونه است؟یک تعبیری داردکه حالا نمیخواهیم وارداین مقوله بشویم، لکن این حقیقت که سررشته‌ی روزی انسانهابه دست خداست وتقدیرات الهی درآن تأثیردارد، این رابیشترمردم نمیدانند، نه اینکه هیچ چیزرا نمیدانند. یا آیه دیگری که میفرماید: «و ما ارسلناک الاّ کافه للناس بشیراً و نذیزاً» ماتو رانفرستادیم مگر به عنوان بشارت دهنده وانذار کننده برای همه‌ی مردم دنیا، و بعددنبالش دارد که: «و لکن اکثرالناس لا یعلمون» (۴) ولی اکثر مردم نمیدانند. و این یک حقیقت است که اکثرمردم دنیا نمیدانند که خدای تعالی پیغمبر خاتم رابرای تبشیر وانذار انسانها فرستاده، پس یک را میگوید: «اکثرالناس لایعلمون»ویا یک آیه‌ی دیگر که میفرماید:«والله غالب علی امره ولکن اکثرالناس لایعلمون» (۵) خدابرکار خودش غالب است، یعنی مسلط برکارخودش هست وبدون تردید اراده‌ی خودش راتحقق میبخشد، اما اکثرمردم خبرندارند که خدای متعال اراه‌ی خودش راتحقق میبخشد. پس اینطور نیست که ماتصور کنیم قرآن کریم اکثریت انسانهارا بطور گفته باشد نمیفهمند، تا اگر مسائل را ، یکی بگوید شما چطور میگوئید بخوبی میفهمند و حال اینکه خدا میگوید نمیفهمند؟
💫 چنین چیزی نداریم که خداگفته باشد نمیفهمند، بلکه حقیقت این است که توده‌ی مردم حقایق ومسائل رابه خوبی میفهمند البته هیچ انسانی همه‌ی حقایق رابخودی خود نمیفهمند، اما وقتی کسانی باشندکه برای مردم و کنند چون ،برخلاف روشنفکران غرب‌زده مسائل را و را . @fameninhowzeh
🏴نظر ۱۸ تن از مراجع معظم و بزرگ تقلید شیعه، در خصوص قمه و تیغ زدن و آسیب رساندن به بدن در ایام عزاداری حسینی👇 ✅ حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه): عمل نشود.در شرائط و اوضاع کنونى از قمه زدن خوددارى شود. ✅ امام خامنه ای(حفظه الله): قمه زنى علاوه بر اینکه از نظر عرفى، از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمی شود و سابقه‏ اى در عصر ائمه «علیهم السلام» و زمان­هاى بعد از آن ندارد و تأییدى هم به شکل خاص یا عام از معصوم «علیه السلام» در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب مى‏ شود.بنابراین در هیچ حالتى جایز نیست. ✅ مرجع شهید، علامه شیخ فضل الله نوری(رضوان الله): قمه و تیغ زدن فاقد سند صحیحه و مصداق بدعت و وهن دین است.بدعت گذاری و وهن دین را سبب شدن از گناهان بزرگ است. ✅ مرحوم آقا سید محسن امین(رضوان الله): قمه‏ زنى و اعمالى دیگر از این قبیل در مراسم عزادارى حسینى به حکم عقل و شرع حرام است. ✅ مرحوم آقا شیخ محمد فاضل لنکرانی(رضوان الله): مسئله ‎ی قمه زنی نه تنها موجب گرایش به اسلام و تشیع نمی ‎شود بلکه به علت نداشتن هیچ گونه توجیه قابل فهم برای مخالفان ثمره ای جز نتیجه ‎ی سوء نخواهد داشت. لذا لازم است علاقه مندان به امام حسین (ع) از این گونه اعمال خودداری کنند. ✅ مرحوم آقا سید محسن حکیم(رضوان الله)، فرزند ایشان شهید سید محمد باقر حکیم(ره) نقل نموده‌اند که پدر بزرگوارشان دائماً می‌فرموند: «انّ قضیة التطبیر هی غصة فی حلقومنا»؛ «مسئله قمه‌ زنی، غصّه و اندوهی در گلوی ماست.» ✅ شهید آقا سید محمد باقر صدر(رضوان الله): آنچه که امروز با نام قمه زنی و جاری ساختن خون بر بدن انجام میشود از افعال عوام مردم و جاهلین آنها است و هیچ یک از علماء اقدام به این کار نکرده اند بلکه آنها دائماً از اینکار منع نموده و آن را حرام می دانسته اند. ✅ مرحوم آقا شیخ محمد تقی بهجت(رضوان الله): حکمش به عنوان اوّلى عدم ضرر رساندن به خود یا دیگرى است. ✅ آقا سید علی سیستانی(حفظه الله): باید از کارهایی که عزاداری را خدشه دار می کند اجتناب شود. ✅ آقا شیخ حسین نوری همدانی(حفظه الله): هر عملی که موجب وهن مذهب و اختلاف بین امت اسلامی می‌گردد حرام است. ✅ آقا شیخ ناصر مکارم شیرازی(حفظه الله): بطور کلی، آسیب رساندن به بدن و آنچه سبب وهن مذهب باشد جایز نیست، خواه از طریق قمه زنی باشد یا زنجیرهای تیغ دار. ✅ آقا سید محمد علی علوی گرگانی(حفظه الله): چون موجب وهن تشیع است جایز نیست. ✅ آقا سید محمود هاشمی شاهرودی(حفظه الله): در کیفیت برگزاری مراسم و شیوه‌های آن بایستی شرایطی را مد نظر قرار داد، آن که موجب وهن دین و مکتب تشیع و یا جامعه اسلامی و یا نظام مقدس جمهوری ‌اسلامی نباشد؛ زیرا که وهن هر یک از آنها از اعظم محرمات و کبائر است و تشخیص این امر از اختیارات ولی‌امر مسلمین است؛ بدان معنی که اگر در شرائط خاصی ولی‌ امر مسلمین چنین تشخیص بدهد که شیوه به خصوص بر خلاف مصلحت جامعه اسلامی و یا موجب وهن و ضربه زدن به دین و یا نظام مقدس جمهوری ‌اسلامی است و بر اساس آن از برگزاری آن منع نماید، تبعیت از ایشان بر همگان واجب است و در این رابطه آحاد مکلفین نمی‌توانند از نظر شخصی خود تبعیت کنند. ✅ آقا شیخ جعفر سبحانی(حفظه الله): قمه زنى در زمان حاضر جایز نیست. ✅ آقا شیخ حسین مظاهری(حفظه الله): حرام است؛ علاوه بر این، در این زمان وهن برای تشّیع است و همچنین هرچه نظیر قمه‌زنی است، مانند زنجیر تیغ‌دار. ضمن آنکه مراعات قوانین هر مملکتی، مخصوصاً قوانین جمهوری اسلامی، واجب است. ✅ آقا شیخ عبدالله جوادی آملی(حفظه الله): چیزی‌ که در شرایط کنونی‌، مایه وهن اسلام است، مانند قمه زدن و ...، جایز نیست. ✅ آقا سید کاظم حائری(حفظه الله): خرافاتی مانند قمه ‏زنی، موجب بدنامی اسلام و تشیع است. ✅ آقا سید محمد حسینی زنجانی(حفظه الله): قمه زنی اینکه از مصادیق عزاداری باشد محل اشکال است و اگر سبب سوء استفاده دشمنان تشیع و موجب وهن مذهب گردد جایز نیست. @fameninhowzeh
✅نمونه راهکارهای داستانی حرف ه ❇️هميشه در زندگی هدفمند باشيـم می گويند تيمور لنگ مادر زادی لنگ بـود و يه پايش کوتاه تر از ديگـری بـود . يک روز همه ی لشـکـرش را گـرد تـپـه ی پوشيده از برف که بر فـراز تپه يک درخـت وجودداشت، جهت مشخص کردن جانشين جمـع کـرد سرداران گرد تپـه حلقه زده بودنـد . تيمـور گفت همه تـک‌ تـک به سمـت درخت حرکت کننـد و هـرکـس رد پايـش يـک خـط راست باشه، جانشين ميشه. همه اين کار را کردند و به درخـت رسيـدنـد ، اما وقتی به رد پای بجا مانده بر روی بـرف پشت سر خود نگاه میکردند، همه ديدند درسته که به رسيدند ولی همه زيگزاگی و کج و معوج... در آخر خود تيمور لنگ به سمـت درخت راه افتاد و در کمال تعجـب با اينکه لنگ بود در يک خط راست به درخت رسيد به نظر شما چرا تيمور نتونست جانشين خود را در اون روزبرفی کند؟ ايراد سرداران چه بـود که نتوانستند مثـل تيمـور در يـک خط راست حـرکت کنند و جانشينش شوند؟ وقـتـی راوی عـلت را از خـود تيمـور جـويـا می شـود . تيمـور در پاسـخ ميگويـد هـدف رسيدن بـه درخـت بـود . مـن هـدف را نگاه ميکـردم و قـدم برميـداشتـم اما سپاهيانـم پـاهـايشـان را نگـاه ميکردنـد نـه را هميشه در زندگی هدفمند باشيـم نه پابنـد
✅نمونه راهکارهای تفسیری ❇️در فهم و بر داشت ها نباید جبر گونه تصور داشت . آیا عقیده به قضا و قدر انسان را از فعالیت و کوشش بازنمی‌دارد؟ 🔺تقدیر و سر نوشت حقیقت انکار نا پذیر است ولی در فهم و بر داشت از آن نباید جبر گونه تصور داشت . 🔺قدر و تقدیر نسبت به انسان این طور است که خداوند مقرر و اندازه گیری کرده که بشر افعال و کارهای خود را از روی اختیار انجام دهد، نه این که تقدیر، او را به انجام یک طرف مجبور سازد. پس تقدیر به معانی مجبور ساختن نیست. انسان به هر سو که رو آورد، قضا و قدر او است که با دست خود آن را انتخاب می‌کند. 🔺انسان فقط یک نوع سرنوشت ندارد، بلکه سرنوشت های گوناگونی در پیش دارد که ممکن است هر کدام از آنها جانشین دیگری گردد، مثلاً اگر کسی بیمار شود و معالجه کند و نجات یابد، به موجب سرنوشت و قضا و قدر است. نیز اگر معالجه نکند و رنجور و بیمار بماند و یا بمیرد، باز به موجب سرنوشت و قضا و قدر است. 🔺سرانجام انسان هر طرفی را که اختیار کند نوعی سرنوشت اختیاری و قضا و قدر است و تحت قانون علیت عمومی است. بنابراین، عقیده به قضا و قدر انسان را از فعالیت و کوشش بازنمی‌دارد. 🔺پس مقدرات الهی یعنی خداوند براساس علل، معلول‌هایی را ایجاد می‌کند، مثلاً اگر نمک، آب و غذا را شور می‌کند، مقدر الهی است. هیچ وقت نمک، آب را شیرین یا ترش و تلخ نمی‌کند. خداوند برای هر معلولی، علتی قرار داده، یعنی مقدر کرده است تا علت ایجاد نشود، مقدر و معلول حادث نشود. در آیات می‌خوانیم که هر چیزی محدود به حدی است که از آن حد تجاوز نمیکند. 🔺در سوره طلاق آیه ۳ آمده: "قد جعل الله لکل شیء قدراً؛ خدا برای هر چیز مقدار و اندازهای قرار داده" در سوره حجر آیه ۱۲ می‌خوانیم: "و ان من شیء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم؛ هر چیزی خزائنش نزد ما است و جز به مقدار معین آن را نازل نمی‌کنیم". 🔺هم چنین به تقدیر و مشیت الهی است و هرگز خارج از محدوده علل و اسباب عالم که خدا آنها را مقدر کرده نیست. از جمله آنها این است که خداوند مقدر کرده انسان در اعمال خود مختار و آزاد باشد، از این رو برای ما تکلیف و مسئولیت قائل شده است. (۱) 📚پی نوشت ها: ۱. تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۸۳ و ج ۱۰، ص ۱۳۷.