امام صادق (ع):
لَا يَأْبَى الْكَرَامَةَ إِلَّا الْحِمَارُ يَعْنِي الَّذِي عَقْلُهُ مِثْلُ عَقْلِ الْحِمَارِ.
احسان ديگران را رد نمى كند مگر الاغ يعنى كسى كه در فهم و ادراك چون الاغ باشد.
📚 مكارم الأخلاق ؛ ص42.
🆔 @huoooo
قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ فَاطِمَةَ لِمَ سُمِّيَتْ زَهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّهَا كَانَتْ إِذَا قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا زَهَرَ نُورُهَا لِأَهْلِ السَّمَاءِ كَمَا يَزْهَرُ نُورُ الْكَوَاكِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ.
راوی می گوید به امام جعفر صادق عليه السّلام گفتم: براى چه فاطمه ع زهراء ناميده شد؟
فرمودند: براى اينكه هر گاه فاطمه ع در محراب عبادت مي ايستاد نور او براى اهل آسمان مي درخشيد همان طور كه نور ستارگان براى اهل زمين مي درخشد.
📚 بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج43 ؛ ص12.
🆔 @huoooo
سلمان (ره) می گوید:
فاطمه اطهر نشسته بود و با آسيابى كه در مقابلش بود جو آسيا مي كرد، دسته آسياب خون آلود بود، حسين عليه السّلام در يك گوشه اطاق از گرسنگى بى قرارى مي كرد، من به فاطمه ع گفتم: اى دختر پيامبر خدا! دستهاى تو بوسيله آسيا كردن مجروح شده، در صورتى كه فضه خادمه حاضر و بى كار است! فرمود: پدرم پيامبر اسلام صلى اللَّه عليه و آله فرموده:
كار منزل يك روز به عهده فضه و يك روز به عهده من باشد، نوبت فضه ديروز بوده است.
سلمان گفت: من بنده آزادشده شما هستم، اجازه بده كه آسيا نمايم، يا اينكه حسين را ساكت كنم، فرمود: من حسين را بهتر آرام مي كنم، تو بيا جو را آسيا كن. موقعى كه من قسمتى از جو را آسيا كردم اذان و اقامه براى نماز گفته شد. من رفتم و نمازم را با پيامبر اسلام صلى اللَّه عليه و آله و سلم بجاى آوردم و پس از فراغت از نماز جريان فاطمه را براى امير المؤمنين شرح دادم، حضرت على پس از اينكه گريه كرد خارج شد، سپس در حالى بر گشت كه خندان بود! پيغمبر اسلام صلى اللَّه عليه و آله و سلم از سبب خنده وى جويا شد، امير المؤمنين ع گفت: من نزد فاطمه اطهر رفتم، وى را ديدم كه به قفا خوابيده و حسين روى سينه اش خواب رفته و آسيابى در مقابل فاطمه بود كه خود بخود كار مي كرد!! پيامبر اسلام پس از اينكه لبخندى زد فرمود: يا على! خدا ملائكه بسيارى در زمين دارد كه تا قيام قيامت براى آل محمّد صلى اللَّه عليه و آله خدمت مي كنند؟
📚 جلد 43 بحار الأنوار.
🆔 @huoooo
حُكِيَ أَنَّ مَالِكاً الْأَشْتَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ كَانَ مُجْتَازاً بِسُوقِ الْكُوفَةِ وَ عَلَيْهِ قَمِيصُ خَامٍ وَ عِمَامَةٌ مِنْهُ فَرَآهُ بَعْضُ السُّوقَةِ فَازْدَرَى بِزِيِّهِ فَرَمَاهُ بِبُنْدُقَةٍ تَهَاوُناً بِهِ فَمَضَى وَ لَمْ يَلْتَفِتْ فَقِيلَ لَهُ وَيْلَكَ أَ تَدْرِي بِمَنْ رَمَيْتَ فَقَالَ لَا فَقِيلَ لَهُ هَذَا مَالِكٌ صَاحِبُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَارْتَعَدَ الرَّجُلُ وَ مَضَى إِلَيْهِ لِيَعْتَذِرَ مِنْهُ فَرَآهُ وَ قَدْ دَخَلَ مَسْجِداً وَ هُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فَلَمَّا انْفَتَلَ أَكَبَّ الرَّجُلُ عَلَى قَدَمَيْهِ يُقَبِّلُهُمَا فَقَالَ مَا هَذَا الْأَمْرُ فَقَالَ أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِمَّا صَنَعْتُ فَقَالَ لَا بَأْسَ عَلَيْكَ فَوَ اللَّهِ مَا دَخَلْتُ الْمَسْجِدَ إِلَّا لِأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ.
آورده اند كه مالك اشتر(ره) از بازار كوفه عبور مى كرد و يك پيراهن كرباسى بر تن و شال كرباسى بر سر داشت، يكى از افراد بازارى او را با آن هيأت ديد و به سخريّه گرفت، و يك گلوله گلى به قصد تحقير به سوى او پرتاب كرد، او توجهى نفرمود و به راهش ادامه داد، در اين بين كسى به آن بازارى گفت: واى بر تو! آيا فهميدى كه به طرف چه كسى گلوله را انداختى؟
گفت: نه. گفتند: بيچاره، او مالك اشتر صحابى امير مؤمنان (ع) بود، آن مرد به خود لرزيد، و به دنبال مالك رفت، تا از او معذرت خواهى كند، وقتى كه آمد ديد، او وارد مسجد شده و مشغول نماز است نمازش را كه تمام كرد، آن مرد روى پاهاى مالك افتاد و شروع به بوسيدن پاهاى مالك كرد، مالك رو به آن مرد كرد و فرمود: اين چه كارى است؟ عرض كرد، از كارى كه كرده ام معذرت مى خواهم مالك فرمود: چيزى نيست، به خدا قسم وارد مسجد نشدم مگر اين كه براى تو طلب مغفرت نمايم.
📚 مجموعة ورام ؛ ج1 ؛ ص2.
🆔 @huoooo
علامه قاضی(ره):
حالت مؤمن در مساجد مانند ماھى است در آب.
📚 ایت الحق.
🆔 @huoooo
حضرت فاطمه ع به امیر المؤمنین ع فرمودند:
يَا أَبَا الْحَسَنِ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ نُورِي وَ كَانَ يُسَبِّحُ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ ثُمَّ أَوْدَعَهُ شَجَرَةً مِنْ شَجَرِ الْجَنَّةِ فَأَضَاءَتْ فَلَمَّا دَخَلَ أَبِي الْجَنَّةَ أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ إِلْهَاماً أَنِ اقْتَطِفِ الثَّمَرَةَ مِنْ تِلْكَ الشَّجَرَةِ وَ أَدِرْهَا فِي لَهَوَاتِكَ فَفَعَلَ فَأَوْدَعَنِي اللَّهُ سُبْحَانَهُ صُلْبَ أَبِي ص ثُمَّ أَوْدَعَنِي خَدِيجَةَ بِنْتَ خُوَيْلِدٍ فَوَضَعَتْنِي وَ أَنَا مِنْ ذَلِكَ النُّورِ أَعْلَمُ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ وَ مَا لَمْ يَكُنْ يَا أَبَا الْحَسَنِ الْمُؤْمِنُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ تَعَالَى.
اى ابو الحسن! بدان كه خداى تعالى نور مرا- در عالم ذرّ- خلق كرد و او بلا فاصله مشغول تسبيح خداوند گرديد، سپس آن نور را به صورت درختى نورانى در بهشت درآورد، هنگامى كه پدرم در واقعه معراج داخل بهشت گرديد خداوند تعالى به او وحى نمود تا از ميوه هاى اين درخت برگرفته و بخورد، و پدرم چنين كرد و بدين وسيله خداوند مرا در صلب پدرم قرار داد و سپس در بطن مادرم خديجه دختر خويلد قرار داد، و من از وى متولّد شدم، پس من از آن نورم، بدان كه نسبت به هر آنچه بوده، هست و خواهد بود عالم و آگاه هستم، اى ابو الحسن! مگر نه آن است كه مؤمن بوسيله نور خدا مى بيند و نظاره مى كند.
📚 بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج43 ؛ ص8.
🆔 @huoooo
حکایت
فرزند شیخ حسنعلی نخودکی (ره) می گوید:
پدرم با آنكه به عبادت و مجاهدت و رياضت و زيارت و اعتكاف در اماكن متبرك ، سخت مداومت و مراقبت داشت ، ليكن اظهار مى فرمود: روح همه اين اعمال ، خدمت با اخلاص نسبت به سادات و ذريه حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها است و بدون آن، اينگونه اعمال، همچون جسمى بى جان می باشد و آثارى بر آنها مترتب نمى گردد.
📚 نشان از بی نشانها.
🆔 @huoooo
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کرامتی از حضرت زهرا ع
🎙 استاد عالی
🆔 @huoooo
امام صادق (ع):
مَا مِنْ قَدَمٍ سَعَتْ إِلَى الْجُمُعَةِ إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ وَ مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِي الصَّفِّ الْأَوَّلِ فَكَأَنَّمَا صَلَّى مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي الصَّفِّ الْأَوَّلِ.
هيچ گامى به سوى نماز جمعه برداشته نمى شود، مگر اينكه خداوند پيكر آن شخص را بر آتش حرام مى كند و هر كس همراه ايشان در صف اول نماز بگزارد، چنان است كه همراه رسول خدا ص در صف اول نماز گزارده باشد.
📚 روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة) ؛ ج2 ؛ ص331.
🆔 @huoooo
رسول خدا (ص) فرمودند:
رُؤْيَا الْمُؤْمِنِ جُزْءٌ مِنْ سَبْعَةٍ وَ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنَ النُّبُوَّةِ.
خواب مؤمن يك هفتاد و هفتم از پيغمبريست.
📚 كنز الفوائد ؛ ج2 ؛ ص61.
🆔 @huoooo