eitaa logo
بسم الله الرحمن الرحیم
634 دنبال‌کننده
310 عکس
208 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
راوی گوید: من و عباس بن عبد المطلب و گروهى، در كنار خانه كعبه نشسته بوديم، ناگهان ديديم، فاطمه بنت اسد، مادر بزرگوار امير المؤمنين عليه السّلام در حالى كه از حمل او نه ماه مى ‏گذشت و آثار وضع حمل، در او نمودار بود، از دور پيدا شد و دست به دعا برداشته و عرض كرد: پروردگارا! من به تو و به پيامبرانت و كتب آنها ايمان دارم و گفتار جدم ابراهيم خليل عليه السّلام كه اين خانه را تجديد بنا نموده تصديق نموده و به آن اعتراف دارم، خدايا! به حق بانى اين خانه و اين مولودى كه در رحم دارم، تو را سوگند مى ‏دهم كه سختى‏ ولادت او را بر من آسان بگردان. راوی گويد: پس ديدم ديوار خانه خدا شكاف برداشت و فاطمه از آن شكاف به درون خانه كعبه رفت و ديوار به حال اوّل برگشت. جماعتى كه در آن جا بوديم، برخاستيم تا قفل در را باز كنيم، امّا قفل باز نشد، از آن جا فهميديم كه اين شكافتن ديوار، به امر پروردگار بوده و اين كرامتى است كه خداى متعال، به آن مخدّره و فرزندش، اختصاص داده است. سه روز از اين ماجرا گذشت و در روز چهارم، فاطمه در حالى كه مولود كعبه را به روى دست داشت، از خانه بيرون آمد و گفت: بى ‏گمان من از زنان با ايمان دوران گذشته برترى يافتم، چرا كه آسيه دختر مزاحم، خداى را در جايى به شكل پنهانى پرستش كرد كه خداوند دوست نداشت جز در حال اضطرار در آنجا پرستش شود، يعنى خانه فرعون كه مهد كفر و ستمگرى بود و مريم دختر عمران كه به هنگام ولادت مسيح، به فرمان خداوند، از بيت المقدس و عبادتگاهش خارج گرديده و مسيح را تولد نمود و از درخت خرماى خشكيده ‏اى كه آن را تكان داد خرماى تازه تناول نمود؛ اما من به فرمان خداوند، به خانه كعبه داخل شدم و از ميوه ‏هاى بهشتى، تغذيه نمودم و پس از پايان حمل كه خواستم از آنجا خارج شوم، هاتفى مرا اعلام نمود كه اين مولود مسعود را، على نام گذار، چرا كه خداوند علىّ اعلى مى ‏فرمايد: «من نام او را از نام خويش برگرفتم و او را به ادب خاص خود تربيت نمودم و بر دانش عميق خويش او را واقف ساختم؛ اوست كه در آينده نه چندان دور، خانه ‏ام را از وجود بتها پاك ساخته و آنها را خواهد شكست و بر پشت بام خانه‏ ام پس از شكستن بتها، حكومت توحيد را اعلام خواهد كرد، و مرا تقديس و تمجيد خواهد نمود، خوشحال و شادمان باد، آن كس كه او را دوست داشته و فرمانش را اطاعت نمايد و تيره روز باد، آن كس كه با او دشمنى ورزد و فرمانش را تمرّد نمايد. راوى گويد: روزى كه على ديده به جهان گشود، از عمر پر بركت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم سى سال گذشته بود، پيامبر او را بسيار دوست مى ‏داشت و به مادرش فاطمه دستور داد تا گهواره او را نزديك بسترش قرار دهد. رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم شخصا تربيت او را به عهده گرفته و به دست مباركش او را مى ‏شست و شير مى ‏داد و به هنگام خواب گهواره اش را تكان مى‏ داد و در بيدارى با او سخن مى ‏گفت و بر سينه‏ اش او را جاى مى ‏داد. 📚 كشف اليقين في فضائل أمير المؤمنين عليه السلام ؛ النص ؛ ص17. 🆔 @huoooo
حضرت صادق عليه السّلام فرمود: تَبِعَ قَوْمٌ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَالْتَفَتَ إِلَيْهِمْ فَقَالَ مَنْ أَنْتُمْ قَالُوا شِيعَتُكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ مَا لِي لَا أَرَى عَلَيْكُمْ سِيمَاءَ الشِّيعَةِ فَقَالُوا وَ مَا سِيمَاءُ الشِّيعَةِ قَالَ صُفْرُ الْوُجُوهِ مِنَ السَّهَرِ خُمْصُ الْبُطُونِ مِنَ الصِّيَامِ ذُبُلُ الشِّفَاهِ مِنَ الدُّعَاءِ عَلَيْهِمْ غَبَرَةُ الْخَاشِعِينَ. گروهى دنبال امام على عليه السّلام حركت كردند در اين هنگام امير المؤمنين متوجه آنان شد و فرمود شما كه هستيد؟ گفتند: شيعيان تو هستيم. حضرت فرمودند: من در شما سيماى شيعيان را مشاهده نمى ‏كنم. گفتند: شيعيان بايد چگونه باشند؟ حضرت فرمودند: چهره ‏هایشان از بيدارى در شب‏ها زرد شده شكمشان از روزه به پشت چسبيده و لب‏هاى آنها از كثرت دعا و ذكر به هم چسبيده و غبار بندگان خاشع آنها را فرا گرفته است. 📚 مشكاة الأنوار في غرر الأخبار ؛ النص ؛ ص58. 🆔 @huoooo