eitaa logo
اشعار و دلنوشته های مدهوش(کربلایی محمد هوشمند)
1.2هزار دنبال‌کننده
133 عکس
44 ویدیو
85 فایل
اشعار مذهبی و آیینی و غزلیات ارسال اشعار به گروه و کانال های دیگر بلامانع می باشد شماره تماس 09375891169 ID: @M_hushmand
مشاهده در ایتا
دانلود
حسرت زیارت اربعین چه شوری برتر از این همچو نی غرق نوا باشی پیاده در مسیر عشق ، با دل همصدا باشی چه خوش باشد که مثل قطره ای با رود پیوندی روی آهسته آهسته ، به دریا و فنا باشی چه توفیق است دل در نار حسرت شعله ور گردد برای نینوا رفتن، اسیر و بینوا باشی چو سیمرغی اگر قاف سعادت را طلب کردی ازل باید زقید و بند جان و تن رها باشی صراط المستقیم ما حرم تا به حرم باشد به لب ذکر خدا خوانی و در راه خدا باشی چه خوش باشد که روز اربعین همراه با جابر کنار مرقد ششگوشه و در کربلا باشی در این دنیا مقام و منصبی با این برابر نیست که مداح و خدوم و شاعر آلعبا باشی چه جای شکوه از جانان اگر پیغام دعوت نیست هر آنچه می رسد از دوست می باید رضا باشی اگر عمری به شوق دیدن جانان شدی مدهوش مخور غم ،صبر کن تا غرق در مهر و صفا باشی اربعین 1400
باقر آل عبايم من محرم ديده ام روز عاشورا و جنگ و خون و ماتم ديده ام بعد چندین سال از آن ایام سال شصت و یک یاد دارم آنچه از خوبان عالم دیده ام کودکی بودم که در بازار داغ کربلا عاشقان را نقد جان بر کف مصمم دیده ام كودكي لب تشنه بودم در کنار علقمه مشک های خالی و چشمان پرنم دیده ام یاد دارم شور و شوق و همت عشاق را جلوه ایثار و ایمان را دمادم دیده ام در تقابل با سپاه کفر در میدان رزم عاشقان را در صفوف حق منظم دیده ام ظهر عاشورا نماز عشق در میدان جنگ چون بپا می شد هزاران ابن ملجم دیده ام یاد دارم از وداع آخر جدم حسین (ع) شمه ای از حال و روز حشر اعظم دیده ام گر چه از ظلم عدو هر لحظه دلها خون شدند زخم هجران را زهر محنت مقدم دیده ام آتش ظلم و ستم چون خيمه را در برگرفت عمه ام را در مقام صبر محكم ديده ام قتلگاهي با صفا اجساد خونين بي كفن روی خاک کربلا اوراق مبهم دیده ام کوددکی بودم میان کاروان نیزه ها رور و شب چون ابر می بارید نم نم دیده ام بر سر آمد عمر من اما نمی آید به سر آنچه را در قتلگاه و نهر علقم دیده ام
کیست باقر آشنا و یادگار کربلا یادگار زخم های بی شمار کربلا کیست باقر، باقر علم النبی بعدالنبی کودکی در صحنه ی پر افتخار کربلا شاهد و راوی ظلم و فتنه ی اهل جفا ناظر میدان رزم و کارزار کربلا کودکی در بین طوفان مصائب مثل مرد بود عمری سینه چاک و داغدار کربلا کی توان فهمید حالش را که پیش چشم او گلشنی غرق خزان شد در بهار کربلا پیش چشمش بوسه می زد نیزه ها ،خورشید را قطره قطره اشک او می شد نثار کربلا دید با چشمان خود در قتلگه بر روی خاک پیکر گل را اسیر نیش خار کربلا بعد عاشورا اسیر اهل ظلم و جور شد رفت سوی شام و کوفه با قطار کربلا خاطراتش گر چه لبریز از غم و اندوه بود لیک می بالید بر شان و وقار کربلا جلوه ی ایثار مردان خدا را دیده بود جان فدا کردند بر حق در دیار کربلا با هوای اربعین یارب دل مدهوش ما گشته امشب بار دیگر بیقرار کربلا
ای امام پنجمین ای باقر آل عبا جانیمز اولسون سنین تک رهبره قربان اقا باقر العلم النبی سن پیشوای اهل دین اولموسان حق اهلینه دنیا بویی حبل المتین اللی یدی ایل بو جهاندا نور ویردین عالمه ویرمه دی غم غصه بو از عمروده فرصت سنه دین و قرانین یولوندا سعی و همت ایله دین صبر ائدیب بیر عمر احیای شریعت ائله دین ایله دین تشریح قرانین گوزل احکامینی اهل دنیایه یئتیردین بعثتین پیغامینی زهد و علم و فقه و منطق ده سرامد سن اقا فخردور که وارث علم محمد سن آقا هر طرف دن هاشمی سن ای عزیز عالمین بیر طرف جدین حسندور بیر طرف جدین حسین ائیله د ی ال امیه قلبیوی القان اقا اولدی بو دنیا یوزی حق اهلینه زندان اقا دین شناسی مکتبین هر حالیده ویردین رواج شیعه لر گفتاریده سندن چوخ ائیلر احتجاج سن اوشاخلیقدان غم و اندوهلیه مانوس دین کربلانین ماجراسین شاهدیدین دلغمین سن اقا کرب بلانین مصحف گویاسی سن دورت یاشیندان محنت و اندوه و غم دریاسی سن ذهن فعالینده غملی ماجرا چوخدور سنون داغلی قلبینده یقین گیزلین یارا چوخدور سنون سن اوشاقیدون که اولدی کربلا دارالبلا خیمه گاهین دوره سین محصور ائدیب اهل جفا باغلادی سو یوللارین دشمن او چولده عترته عترت زهرانی سالدی بو سوسوزلوق زحمته سن باخیردین خیمه دن لشگر ائدوردی هلهله شاه دینین لشگری بیر بیر گئدیردی مقتله سن باخوردون دوغرویاندا لشگر کین اکبری وای نه چکدین اوخلادی دشمن علی اصغری ساخلادین کربلا داغین اورکده هر زمان یاده سالدوقجا اولوب گوزدن اورک قانی روان خیمه لر یاندی تیکانلیق چولده قاچدین چوللره بیر نفر رحم ائتدی غارتده ال حیدره بیلمیرم گوردون نجه دین گلشنی اولدی خزان قتگهده قانیینه غلطانیدی پیر و جوان ساربانلار خسته دل اهولری چوخ یوردولار کیم بابام یا قارداشیم ایوای دئینده ووردولار نیزه اوسته باشلارا باخدین غمه اولدن دچار بیر ائیله ظلم و مصیبت لر مگر یاتدان چیخار عترت زهرا همیشه دهریده مظلوم دور حق دیین لر تا ظهور منتظر مغموم دیر ایمدی ده مظلوم سن قبرین ده یوخ دور سایبان قویموری دشمن سنی ائتسین زیارت شیعیان ادامه دارد.. ادامه دارد...
در هر دل و جان شور و تولای حسین است سرمست ز سرچشمه مینای حسین است جز مهر تولای رخش هیچ نجویم عمریست دلم عاشق شیدای حسین است از دام غمش نیست به کس راه رهایی عشاق همه محو تماشای حسین است خورشید و مه و انجم و این عالم گردون روشن ز رخ ماه دل آرای حسین آن سایه طوبی و بهشتی که شنیدیم یک شمه ز وصف قد وبالای حسین هان روز جزا در دل ما هیچ غمی نیست فردوس برین سایه سیمای حسین است بر هشت در جنت الاعلا صف محشر عالم همه محتاج به امضای حسین است از فتنه گوساله پرستان نهراسیم چون مهر هدی در ید بیضای حسین است ان نقطه بائی که جهانی شده محوش خال لب عطشان و دل آرای حسین است هر کس که به سر شور و غم کرب بلا داشت مجنون بیابانی صحرای حسین است با نور رخش ذره صفت دل شده خورشید مدهوشم و دل محو تجلای حسین است @hushmand
🖌آیین استقبال از پرچم مطهر و متبرک حرم نورانی حضرت امیر المومنین علی (ع) 🔸به مناسبت آغاز دهه امامت و ولایت برای اولین بار در منطقه 📅 مکان استقبال از ورودی اسفهلان تا محل مراسم (مدرسه امینه صادقی اسفهلان) ⏰ ساعت ۱۷:۳۰ روز پنجشنبه مورخه ۱۴۰۲/۰۴/۰۸ ✅ستاد برگزاری مراسمات اسفهلان
عید قربانست و می خواهم که قربانت شوم من فدای قامت رعنا و چشمانت شوم گاهگاهی گر چه عصیان کرده ام در پیش تو بعد از این فرمانبر هر امر و فرمانت شوم عالمی را کرده ای دیوانه ای سلطان عشق یک نگاهی کن که تا محشر پریشانت شوم ای بلا گردان عالم جان فدای جان تو جلوه ای کن بار دیگر مست و حیرانت شوم من مریض عشقم و نامت دوا و کن نظر تا ابد محتاج این دارو و درمانت شوم اب و اتش افکنم خود را به هر در می زنم تا که شاید یک شبی در خانه مهمانت شوم گشته ام از روز اول عاشق و مدهوش تو گر چه لایق نیستم از خیل یارانت شوم هوشمند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟥پنجمین کنگره منطقه‌ای شعر محرم ویژه استان‌های شمالغرب کشور 🟥🟥🟥🟥🟥🟥🟥🟥 🔹 محوریت موضوعی کنگره: موضوع محوری و اصلی کنگره، شخصیت بلند ستارۀ درخشان آسمان شهادت، پروردۀ دامان امامت، شبه پیمبر ص، حضرت علی‌اکبر «سلام‌الله علیه» می‌باشد. 🔹گسترۀ جغرافیایی کنگره، استان‌های آذربایجان‌شرقی، آذربایجان‌غربی، اردبیل و زنجان است. 🔹مهلت ارسال آثار : - مدت زمان پذیرش آثار توسط دبیرخانه کنگره از تاریخ ۱۴۰۲/۰۴/۱۵تا ۱۴۰۲/۰۵/۲۲می باشد. جهت کسب اطلاع بیشتر در ایتا و روبیکا به کانالهای زیر مراجعه نمایید. https://eitaa.com/shahid_heydarneya https://rubika.ir/shahid_heydarneya
پریشانخاطرم بگذار تا یکدم خودم باشم رهایم کن به حال خود که می خواهم خودم باشم میان موج و طوفان ها و تنهایی رهایم کن که بعد از عادت دیرین در این عالم خودم باشم نمی خواهم‌ شبیه دیگران باشم در این دنیا اگر خوبم اگر بد، سست یا محکم، خودم باشم اگر آهسته آهسته مرا از خود جدا کردند مصمم گشته ام تا بعد از این کم کم خودم باشم مرا آیینه شو تا که شوم آیینه ی رویت اگر یکلحظه ای باشم ترا همدم خودم باشم ترا آنگونه که بودی و هستی دوست می دارم قبولم کن مرا اینگونه تا من هم خودم باشم نخواهم شد دگر با دیگران همرنگ و هم آیین خوشم در زندگی، در شادی و در غم خودم باشم ز طعن دیگران دلخسته ام اما نمی ترسم که چون فریاد گاهی زیر ،گاهی بم ،خودم باشم مرا با جام رنگین گر شبی مدهوش گردانی یقین دارم که ممکن نیست چون آدم خودم باشم @hushmand
محمد هوشمند: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ عید غدیر بر همه عزیزان مبارکباد
نقاشی دختر گلم برای غدیر
هوای عشق مرا باز هم هوایی کرد اسیر درد و غم یار آشنایی کرد رسید فصل عزا و شهید تشنه عشق دوباره از کرم خویش رونمایی کرد فدای ذکر لب مادرم که بعد نماز برای نوکری من ز دل دعایی کرد خوشم که عاشقم نام حسین و مجنونم برای نوکر خود از کرم، آقایی کرد نظر به لطف و کرم کرد و تاج عزت داد مرا عنایت ارباب نینوایی کرد مسیر کوفه و کرب بلا ببین زایر که سعی خویش نمود و عجب صفایی کرد هر انکه پای در این ره نهاد عاشق شد به عطر عشق دل خویش را خدایی کرد ز نور جلوه حق گشته ام چنین مدهوش کرم ببین که مرا باز کربلایی کرد
دای محرم دوباره ماه محرم رسید و فصل نوا دوباره فصل امید امد و دعا و بکا دوباره قافله عشق می رسد از راه پر از شکوه و جلالت به دشت کرب و بلا دوباره هاتف غیبی پیام دعوت داد که عرش و فرش مهیا شده برای عزا دوباره بیرق مشکی به بزم عشق آمد دوباره سینه زنان می کنند عشق و صفا گرفته بزم عزا یکسر عاشقان حسین به عرش می رود از فرش ناله ی زهرا (س) برات کرببلا را بگیرد از عباس رساند هر که دل خویش را به عاشورا بیا به روضه رضوان بیا بکوی حسین بیا بگیر ز دست طبیب عشق دوا شفیع روز جزا تشنه کام کربلاست حواله کرده جنان را بر این شهید خدا هر انکه رهرو راه حسین وآل علیست یقین که ترس ندارد ز حشر و روز جزا شمیم کربلا کرده سخت مدهوشم بجای باده بکامم دهید خاک شفا @hushmand
1-6. قان اولان سو عالم امکانه وئرمیش رونق و سامانی سو دونده رر باغ و گلستانه قوری صحرانی سو هر نیین اولسا حیاتی حق سودان احسان ائدیب زندگی ممکن دگیل گر اولماسا بیر آنی سو سو وئرر رونق گلستانه اگر گلسه خزان ائیلییر سرزنده هر بیر تشنه لب انسانی سو جنگیده گر ایچمسه سو پهلوان دیلدن دوشر کربلاده سالدی دیلدن تشنه لب سقانی سو مشکی سالدی چیگننه آلدی اله شمشیرینی گوردی تا دیلدن سالیب دیر عترت طاهانی سو گلدی میدانه مخاطب ائتدی قوم کافری بیلمیسز حق ائلییب مهریه زهرانی سو مرد اولان دعوا ائدر کسمز اوشاق لاردان سویی اولسا انصاف ائیله مز هر مطلبه میزانی سو من علمدار حسینم گلمیشم سو آلماقا تا اولا دونیا بویی سقالیقین عنوانی سو من حسینسیز نیلیریم بو دار دنیا لذتین ایچمرم بیرقطره سین دوتسا اگر دونیانی سو عترت زهرا یانیر گول تک سولوب اهل حرم وار نه خیری ائیلسه سیراب اگر صحرانی سو سالدی پیچ و تابه عطشانلیق علی اصغری نیلسین آیا اناسی اولماسا احسانی سو رحم و انصاف ائیلیین هر سمت دن اوخ آتمیون اولسا گر بیر مشک اولار بو دردیمن درمانی سو هر طرف دن اوخ گلیب سعی ائتدی مشکی ساخلاسین قالدی بو مهر و وفانین واله و حیرانی سو آخ او دم دن مشک اوزی آغلاردی سقا حالینه اوخ دلیب سو آخدی سیراب ائلیییب هریانی سو اولدی سو اوسته قلم بیر جوت اوزون قول سیندی باش آغلادار تا روز محشر حضرت زهرانی سو سسله دی گل داده قارداش اوخ توخاندی مشکیمه هارداسان گل قتلیمه ووردی منیم امضانی سو اولمادی قسمت اولا تکمیل مامورییتم گور نئجه سالدی گوزومدن عالم امکانی سو گل ولی اما دئنن زینب ربابه سویلسین ائیله دی شرمنده اصغردن سوسوز سقانی سو دوازدهم محرم1400 @hushmand
امروز عید عترت و ال پیمبر است دنیا به عطر و بو ی پیمبر معطر است از سوی حق عنایت مطلق رسیده است غرق سرور حضرت زهرای اطهر است پرنور گشته عالم امکان ز فیض او امشب در اسمان ولا ماه دیگر است این طفل پر ثمر که سراسر مبارک است هفتم امام و حضرت موسی ابن جعفر است باب الحوائج است و درش ملجأ امید دستان پر محبت او مهر گستر است روز تولد است و عطا می کند پدر چسمان من به دست کرم بخش حیدر است بداهه
ماه غم ماه غم گلدی بو آی بیر عالی فرصت دور بیزه گی قرا کوینگ که بو اون گون غنیمت دور بیزه معرفتله گل حسینیم وای دی زهرادن پای آل شکر اولا ماه محرم بیرده قسمت دور بیزه بو حسین عشقی بیزه قورتولمیان سرمایه دی قلعه ایمن دی بو مجلس سعادت دور بیزه کیم اوزون سالسا بو کشتی نجاته یوخ غمی جلوه سیماسی انوار هدایت دی بیزه دردریوه درمان گزورسن گل بو داروخانیه قاره پرچم نصب اولوب هاردا علامت دور بیزه بیز ازل گوندن قرا پرچملره دلبسته یوک دولت عشقی ایکی دنیا کفایت دور بیزه رهبر آزادگان دی دینه قربان دی حسین تا جهان وار مایه فخر و شرافت دیر بیزه عالمی درده سالیر کرب ووبلانین محنتی هر زمان یاده دوشور گویا قیامت دور بیزه مدعی ال چک اولنجه آغلاروق بو محنته هر قدر تکرار اولا ذکر عبادت دور بیزه کیم حسینه آغلیا یا آغلادا جنت ده دی دلخوشام بو مطلبه قول شفاعت دور بیزه دردمند و بینوایوخ کربلا مشتاقیوخ دیلده کی درده دوا اول قانلی تربت دور بیزه بیز ولایت درسینی اورگشموشوق عباسیدن حضرت عباس استاد بصیرت دور بیزه چوخلاری ایراد ائدور اهل عزا وهئیته بو قرا کوینگ گوزلدی رخت عزت دور بیزه عالمی حیران قویوب عاشقلرین اندیشه سی کربلا دانشگه دین و مروت دور بیزه بیرده اولسا پا پیاده اربعین قسمت اگر سجده شکر ائیلروق حق دن عنایت دور بیزه یاده سالدوقجا حسین قبرین گویول مدهوش اولور بیر گورییدیم بزم وصل یار خلوت دور بیزه عزا کانال اشعار @hushmand
بو ی بر مشامم باز هم بوی محرم می رسد بر دل آشفته ام ، دریایی از غم می رسد اهل دل آماده تجدید بیعت می شود کاروان کربلا از راه کم کم می رسد نوحه ها باید کنم همراه با مرغ سحر چون عزای اشرف اولاد آدم می رسد کوچه های زندگانی پر طراوات می شود هر کجا خیل عزاداران و پرچم می رسد عاشقان پیراهن و شال عزا بر تن کنید مادری دلسوخته با قامتی خم می رسد من نمی‌دانم چه رازی هست در ذکر حسین تا که می گویم به لب بر دیده ام نم می رسد اتشی زن بر دلم ای دیده ی بارانی ام فصل اندوه و عزا و شور و ماتم می رسد می شود تکرار چون هر سال ایام عزا گلشن قران و دین سرسبز و خرم می شود گردش ماه محرم رویش اندیشه هاست روح و جان تازه ای بر جان عالم می رسد حاصل کرب و بلا آزادی و دلداده گیست عاشقان را عزت و اندوه باهم می رسد یا حسین می گویم و کرب و بلایی می شوم‌ سهم من از سفره احسان مسلم می رسد آشنا با عشق کردم این دل مدهوش را زین سبب از جام جانان رونق و دم می رسد _محرم کانال اشعار @hushmand
قتلگاه عشق حسینی اولدی عاشورا گونی کرب بلا دارالبلا نقش اولوب شمشیر عشقه البلاء ِللولا لشگر حق فرقه کفریله اولدی روبرو اولدی آماده ولا اهلی ایچه جام بلا بیر طرف یئتمیش ایکی عاشق وصاله انتظار بیر طرف مینلر نفر پیمان شکن اهل جفا بیر طرفده سامریلر حقی تکفیر ائیلییور بیر طرف موسای حقّه نیزه سی اولموش عصا صبح آچیلدی روز عاشورا اوجالدی های و هو ال اله وئرمیشدی دیو و دد سلیمانی ییخا تشنه لب لر باده وصلیله سرمست اولدولار کئچدیلر جاندان رکاب عشقیده اهل وفا کیم سوار مرکب عشق اولدی چاتدی مقصده ذلّته باش اگمیین لر دوشدی باشسیز توپراقا گوندریب قربانلارین لب تشنه میدانه خلیل کربلا اولدی ذبیح اعظم عشقه منا وئردی حتی دینه قربان صودامر سربازینی قالدی تک میدانیده اول خامس آلعبا نور حق هر قدر جلوه ائله دی کفر اهلینه خوشلیوب ناری ائدیب لر نور عزت دن ابا یاره لی شیری حصاره سالدیلار روباه لر اولمادی بیر دادخواهی تاپدی جرات اشقیا هر نقدری سسلدی سلطان دین انصارینی اولمادی ممکن جوابین رد ائده بیر آشنا هر طرف دن اوستونه حمله ائدیب زاغ و زغن کیم سالیب فرصت اله وردی او مظلومه یارا هر نفس چکدوقجا سو تک قان وئروردی یاره سی پیکرینده یاره لر خندانی دی باشدان باشا مژده وصلی گتوردی یاریدن بیر اوچ پر اوخ قاصد یاره اورکده یئر وئریب اول مقتدا اوخ اورک بندین قیریب گئتدی اورکدن طاقتی ماسواللهی آتیب گوزدن اولوب مست لقا باشلادی مقتلده شوقیله نماز عشقینی سجده گاه عشقیده یوز قویدی قانلی توپراقا باش یارا، پیکر یارا ،سجاده قان، محرابی قان ورد و ذکری دیلده یاهو عشقیده اولموش فنا عشقه باخ ،معشوقه باخ، بزم وصال یاره باخ دیلده یاهو شوق وصلیله ائدیر ذوق و صفا عرض ائدیب یارب رضایم هر بلا و محنته امروون تسلیمییم ای خالق ارض و سما سجده دن باش قالخیزیب بیر دفعه ده ائتسین قیام اولمادی امکان آلیب جسمین قوجاقه کربلا قانی آخدیقجا بدن دن سلب اولوبدی طاقتی مرغ روحی چرپینیردی جسیمدن اولسون رها کامه چاتدی اهل کین عالم دوشوب دی لرزیه الده خنجر مقتله ساری گلیب شمر دغا گلدی زینب آخرین دیدارینه قارداشینین باشدا معجر، گوزده اشکی، قلبیده شور و نوا باخدی بیر گوداله ، باخدی بیر یارالی قارداشا گوردی قانه غرق اولوب بحر بلاده ناخدا گوردی جان اوسته یارالی قارداشی مخمور عشق سسلدی بیر آچ گوزون زینب سنه اولسون فدا شدت غمدن جالاندی صبرینین پیمانه سی تاپمادی چاره بلا توپراقینی سپدی باشا شمر ال آتدی خنجره تار اولدی دنیانین گوزی حضرت زهرا یوموب گوز یاسه باتیب دی ماسوا باشدا اول سرعتیله محکم ائتدی معجرین دوتدی شمرین خنجریندن دختر شیر خدا قیل مجسم خاطرینده، ال یالین ،خنجر یالین باجی زینب، شمر قاتل ، ایش یئتیشدی گور هارا یوخ نیازی شرح ائدم قالدی نحاله اللری قان قاریشدی قانه آز قالدی اولا محشر بپا چاره سی سدّ اولدی هر یئردن توکوب گوزیاشینی یوز دوتوبدی یثربه سسلندی گل داده آنا گل آنا باخ زینبین احوالینه اقبالینه حاصل عمرون نئجه گور ظلمیله اولدی فنا ائیله سو حاضر آنا لب تشنه مهمانون گلور آزقالیر کی زینبین بو چولده قارداشیز قالا ادامه در:https://eitaa.com/hushmand/527
قسمت دوم: قتلگاه حسینی قسمت اول: https://eitaa.com/hushmand/526 آچدی گوز بو کشمکشده شاه مظلومان حسین دعوت ائتدی زینبی صبره امیر ماسوا آغلاما زینب بلورسن یوخ بو احواله دوزوم تز قییت اخیامه ال اوز مندن ای کان وفا قوی منی قانیله سیراب ائله سین شمشیرلر تا بو قانیله جهان دا دین حق تاپسین بقا محنتین چوخدور نظام صبریوی پوزما هله آغلاما مندن صورا باشین چکر چوخ ابتلا آه و زارائتمه بلالی عرصه ده محکم دایان سرپرست ائتدیم سنی بو چولده یورقون قیزلارا من گرک قران یولوندا باش و جانیمدن گئچه م وار بیوک تکلیف بوینومدا کرگ اولسون ادا سنده صبر ائیله قاباقدا محنت شامات وار قلبیمی آه شرر باریله بئیله داغلاما بو شهادت دور هله رنج اسارت وار باجی سرنوشتینده یازیب، درد و بلا، کلک قضا آغلاما سن آغلاسان کیم قیزلارین نازین چکر ناله ائتمه اولما راضی دشمن دین شاد اولا تز قییت اخیامه ایندی اولدورر قیزلار اوزون وئر تسلی قویما قیزلاریم ائده آه و نوا بیر نفر یوخ خیمه لرده قیزلاری آرام ائده آغلاییر نازلی رقییم سسلنیر ایوای بابا قارداشین امرین باجی ناچار اطاعت ائیله دی گلدی اما آز قالیب روحی بدن دن آیریلا ناگهان گوردی کی دگدی نظم عالم بیر بیره قاره یئل اسدی گییندی عالم امکان قرا بیر زمان گوردی حسینین باشی چیخدی نیزیه گوییا چیخدی قرانلوق بیر گیجه شمس هدا جلوه رخسارینی رویت ائدیب سرنیزده سسلدی قارداش یارالی باشیوه جانیم فدا ای امیدیم تکیه گاهیم باخ جدادن بیر منه زینبه تاب و توان وئر قویما صبریم قورتارا کامه چاتدین سن شهادتله یئتشیدن مقصده زینبین قالدی کمک سیز یوخ داخی بیرآشنا راحت اول قارداش باجین ثابت قدم عهدینده وار قویمارام تا جان دا جان وار بو آخان قانلار باتا لشگریم قیزلار، سلاحیم گوزیاشی، آهیم سپر ظاهری قدرت لری زینب کرگ ائتسین فنا کاخ استبدادی قولباقلی گرک فتح ائیلییه م سن قوتولدون زینبه باشلاندی تازه ماجرا تا نفس وار نسگلین یاده سالیب دیل داغلارام اولمادی بیر کس اولا یاور پیمبر اوغلونا سن بیلرسن ائیلیر مدهوش محشردن هراس ای کرامت صاحبی احسان ائله روز جزا 980505
بیا ای شیعه عاشق نوا کن فصل ماتم شد هلال غم‌ دمید از کربلا و موسم غم شد بیاور چشم اشک آلوده و پیراهن مشکی که یکبار دگر در عالم امکان محرم شد به سوی کربلا از هر طرف عشاق می آیند هر آنکس گفت یا زهرا به بزم وصل محرم شد چه رازی دارد این مکتب چه سری دارد این نهضت که تا روز قیامت آبروی هر دو عالم شد صدای وا اخا و وا حسینا می رسد بر گوش جهان غرق عزای اشرف اولاد آدم شد حدیث عزت و شور شهادت می شود تکرار اساس عیش ظلم و ظالمان تا حشر برهم شد امان از کینه و حب ریاست در دل انسان که اسباب خیانت گاه قدرت، گاه درهم شد چه ظلمی رفت بر آلعبا در روز عاشورا که جمعی روی خاک افتاد و جمعی قامتش خم شد نشان تیغ کین شد تا دو دست صاحب پرچم اسارت عترت زهرای اطهر را مسلم شد به روی خاک و زیر تیغ دشمن تشنه در مقتل چنان تسلیم و راضی بود گویا حق مجسم شد چو ماوا کرد راس نیزه را تفسیر قرآن کرد بنای دین حق با منطق و ایثار محکم شد بقای کربلا تصویب شد با منطق زینب قیامت کرد هر ان فرصتی اندک فراهم شد من از روز ازل مدهوش خاک کربلا هستم به هر زخمی که خوردم تربت معطور مرهم شد _محرم کانال اشعار @hushmand
خروج از مدینه بیلمم نه واردی بو گئجه دیلدن توان گئدیر گوزدن اولور اورگ قانی سو تک روان گئدیر آیا نولوبدی ناله سسی دهری دولدوروب یئردن بو نوعی گویلره آه و فغان گئدیر ترک ائلییور مدینه نی سرعتله کاروان نه سرّیدور که شمس امامت نهان گئدور بوشلور ندن قطا قوشی اوز آشیانه سین قوشلار چمندن آیریلیری نغمه خوان گئدور باعث ندور مدینه داخی قالمالی دگیل فرمان الرحیل گلیب کاروان گیدیر ائو اهلینه وطن ائیله غربت اولوب هامی بزم نگاره جان گوتوورب باغریقان گئدیر دور زمانه آیری سالیر ائل قبیله نی آغلار قالیر قالان گئدن ائیلور فغان گئدیر هجران سوزی دوشنده اورکلر دونور قانا گوزیاشینین دالیجا گلیر موجه قان گئدیر تعجیل ائدیر یول اوسته ائله میر کاروان گویا سفر بهانه دی آرام جان گئدیر رنگ خزان ندن بوریوب صحن گلشنی بیر دسته گول الینده دوتوب باغبان گئدیر جمع ائیلییوب دی باشینه دنیا گوزللرین ترک ائیلییور مدینه نی جان جهان گئدیر کروبیان دوروبلا تماشایه صف به صف شهپر آچیب ملائیک اونا سایبان گئدیر ناله ائدیر مدینه چکیر ناز و حسرتین بو کاروان دالیجا زمین و زمان گئدیر یول باشلیوبلا مقصده عز و جلالیله چوخ نازیله جلالیله پیر و جوان گئدیر فخر ائیلییور اوغول آنایا خدمت ائیله سین هر بیر انا یانیجا گوزل بیر جوان گئدیر دین پرچمی الینده علمدار سیر ایدیر گویا آلیب قوجاقه آیی آسمان گیدیر هیچ بیر کسین اورکده ولی یوخدی غصه سی شهزاده لر بو قافلیه پاسبان گئدیر سو واردی مشکلرده اورکده لرده یوخدی غم تشنه اولان سو میل ایلیوب شادمان گئدیر هر تک تکی صفا و ملاحتده بی نظیر بیراوچ یاشیندا دختر شیرین زبان گیدیر حیران قالیب قضا و قدر بو قضیه دن بو قورخلی سفر نیه طفل و زنان گیدیر کیمدیر بو غملی قافلیه یولدا ساربان کیم دعوت ائیلیوب دی کیمه میهمان گئدیر فرصت یوخیدی بسلیه گلشنده گوللرین بیرغنچه نی قوجاقه الیب باغبان گئدیر گتدوقجا کاروان آزالیر بسن ندن سایی خالص عیاریلر سئچیلیر بی گمان گیدیر هر سمتیدن صبا ائلییور طوف باشینه سرمست اولوبدی قافله تک بی امان گیدیر 2 هر سمته کاروان گیدیر حال و هوا گلیر هر بیر یئره نزول ائلیوللر صفا گلور سسیز گئدیر او قافله اما قولاقلارا هر بیر قدم یانیقلی فغان و نوا گلور کروان دالیجا توستی کیمی قوزانیر غبار ایلیور عیان او غملی چوله آشنا گلور سرعتله وعدگاهه طرف کاروان گئدیر پیشوازه شوق و ذوقیله فوج بلا گلور معناده سس گلور نیه غفلتده قالموسوز آگاه اولون کی عترت خیرالورا گلور جام بلایه لایق اولان زبده مشتری جان نقدی الده خامس آلعبا گلور سرمست جام عشقیدی حقین مناسینه شوقیله جانین ائتماقا یاره فدا گلور حقه بلی دین داخی هیچ امره لا دیمز دیلدن رضادی باشینه هر نه ماجرا گلور آرتیرماقا او شوره یئرین اعتبارینی اول غم دیارین ائتماقا دارالشفا گلور زهرای اطهر آغلوری معناده اوغلونا هر ناله سینده نالیه ارض وسما گلور سو صحبتی گلنده دیله اودلانور اورک نی تک فغانه علقمه و نینوا گلور هر بیر زمان که صادر اولور حکم امامیدن عباس اطاعت ائتماقا الده لوا گلور شه دورسین آلیب دی جوانان هاشمی بیر جمع با محبت و اهل وفا گلور ظاهرده کوفه اهلی گلیب کسدیلر یولی معناده پیشوازه هامی انبیا گلور رسم و رسومه ائیلور عمل میهمانلارا اوخ الده پیشوازینه اهل جفا گلور عاشقلری یغیب باشینا پاکباز عشق پیمان عشقیین حقینی ائتسین ادا گلور 98 ادامه دارد.................