eitaa logo
اشعار و دلنوشته های مدهوش(کربلایی محمد هوشمند)
1.2هزار دنبال‌کننده
126 عکس
40 ویدیو
82 فایل
اشعار مذهبی و آیینی و غزلیات ارسال اشعار به گروه و کانال های دیگر بلامانع می باشد شماره تماس 09375891169 ID: @M_hushmand
مشاهده در ایتا
دانلود
نماز عید فطر روز عید آمد، شده برپا نماز عید فطر می شمارم لحظه ها را تا نماز عید فطر هر که مستی خواهد از جام وصال آشنا گو بیا اینجا بیا با ما نماز عید فطر بنده گی کردی بیا پاداش خود از حق بگیر قطره ای شو تا شود دریا نماز عید فطر در قنوت عاشقی حال دل خود را بگو تا برد قدر ترا بالا نماز عید فطر موسم عید است برخیز و برات خود بگیر تا شفیع تو شود فردا نماز عید فطر قطره قطره اشکهایم می زند موجی دگر تا مرا شوید ز سر تا پا نماز عید فطر می رسد روزی یقین آید ندا بر اهل دل صبح میخواند گل زهرا، نماز عید فطر وعده ها دادم دل مدهوش را هر صبح و شام تا دهم جامی مصفا با نماز عید فطر _فطر
1-1. انتظار گلیر یاز آیلاری ایل دوندی نوبهار اولسون نه فایدا سنسیز اگر دهر لاله زار اولسون هایانداسان نیه بس چاتمیری سسین سسیمه اماندی قویما داخی گوزلر انتظار اولسون نیه جمالیوی گیزلتمیسن منیم گوزلیم نیه کرگ بیزه دنیا همیشه تار اولسون نقدر لاله کیمین داغلی قلبیمیز گوزلیم یانیب شرار فراقینده داغدار اولسون نقدر هفته لر آیلار ایله دونوب گئچدی نه واختا جک اورگیم زار و بیقرار اولسون نقدری گلمه میسن یوخ صفا و صلح بیزه نقدری دینا بویی عمر و روزگار اولسون نه قدری بایرام اولا هر نقدر گوللر آچا محال امریدی سنسیز بیزه بهار اولسون گل اما قورخورام عمریم ائله خزانه دونه که سن گلنده داخی گلشنمیده خار اولسون طبیعت ایستری بیر دفعه ده گوزلشسین کرگ دی گوز گینه هجرینده اشکبار اولسون @hushmand
یک روز دل از غصه رها خواهد شد بر درد دل شیعه دوا خواهد شد بر روی مزار خاکی چار امام با لطف خدا حرم بنا خواهد شد
ایخدا غم دن یوورلدوم دیلده وار درد و الم قسمت ائیله کوی یاری بلکه بیر آن دینجلم واردی بو داغلی اورکده بیر ساغالماز نیسگلیم بوشلامیر بیر لحظه ده بو قلبیمی امواج غم یادیمه ساللام گئجه گوندوز بقعین صحنه سین آز قالار قلبیم غم و اندوهیدن ائتسین ورم دورت امامین قبرینین یوخ گنبد و گلدسته سی بیلیمرم حکمت ندور بو درد و غم اولموش رقم وار یقینیم بیله گئتمز باشه چرخ روزگار حق اوزی امداد ائدر نابود اولار اهل ظلم چوخ زمان چکمز اورک لر درد و غم دن قورتارار دولت حق شهر یثرب ده بنا ائیلر حرم دورت مزارین اوستونده دورت گنبد اولار برپا یقین نصب اولار هر گنبذین اوستونده قاره بیر علم هر طرفدن شوقیله قصد زیارتله گلر ایستین لر بو قبور اطهره چوخ محترم کاش اولا عمروم گورم امت جوشور دریا کیمن حضرت مهد ی گلیب قیلسین جماعت صبحدم هارداسان یابن الحسن مولا منه ائیله دعا تا قالام ثابت قدم عشقینده ئولسمده ئولم @hushmand
ضامن آهو ای ضامن آهو اولان ای کان مروت بیر آهو حساب ائت منه ده ائیله عنایت وئر اذن گلیم محضریوه بیرده سلامه گوگلوم داریخیب قالمییب هجرانیوه طاقت روحیم تلسیر تا اوچا صحن و حرمینده قربانین اولوم قیل کرمیندن منی دعوت کامه چاتارام گر اولا بیلسم سنه مهمان گر ائیلیه بیلسه م سنی شرطیله زیارت دامانیوه گر چاتسا الیم ای گل زهرا اظهار ائده رم عشقمی ای کان ملاحت سن باب الحوائج بالاسی کان سخاسن سندن اولی سائل لره احسان و کرامت عالیم سن اوزون بوشدی الیم مستحقم من سینم دولودی دردیله گل ائیله طبابت هر چند گنهکارم اوزوم قاره ، غمیم یوخ حتما دوتاجاق دی الیمی قول شفاعت بو درگهین عاشقلریوه خلد بریندی هر کیم که ییخیلدی قاپووا تاپدی شرافت منده سنه گوز تیکمیشم ای ضامن آهو زهرا آناوون حقّی منی ائیله ضمانت ائیلیوب جلوه حسنون منی مولا الکن دیلیله ائیلییورم عرض ارادت @hushmand
کتاب اولین فرمانده.mp3
44.9M
🎙️کتاب صوتی (اولین فرمانده) 🌷خاطرات شهید نادر برپور ◀️اولین فرمانده نیروهای اعزامی تبریز به سوسنگرد. که در اثر شکنجه های رژیم بعثی عراق در اسارت به شهادت رسید. 👈کاری از سازمان بسیج هنرمندان استان آذربایجان شرقی و اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان آذربایجان شرقی 👈سال تولید۱۳۹۷ ✍️جهت ترویج فرهنگ شهید و شهادت،ایثار و مقاومت در انتشار این کتاب صوتی در گروهها و کانالها فعال باشیم. 🖋️کمیته فرهنگی،هنری،اجلاسیه و مراسمات کنگره ملی ده هزار شهید آذربایجان شرقی @shahid_heydarneya
طبیعت و یاشاییش بیلمم ندن ایاقلیری انسان طبیعتی اوز نفسینه ائدیر قوری زندان طبیعتی ظاهرده ایستیر گوزل ائتسین بو دونیانی باطنده ائلییور ولی ویران طبیعتی سد ائتدیلر آخا سولاری کوچدی دورنالار گزمیر داخی سوری سوری جیران طبیعتی بلبل لرین قناری لرین گلمیری سسی از بس ائدیبله بی سر و سامان طبیعتی یوخدور چورک ده بهره سویون قالمییب دادی آلوده ائتدی صنعت دوران طبیعتی الله وئریب بش اون گون امانت بو وارلیقی انصاف ائله گل ائتمه پریشان طبیعتی دنیا فقط بوگون دگی فکر ائت صاباح دا وار ساخلا گوز اوسته وار نقدر جان طبیعتی توکمه داغیتما بیر بیره ویرما بو عالمی اچ سفره ائت سلیقوه مهمان طبیعتی بیر گون اولار نه سو تاپیلار نه هوا اولار از بس بیر عده ائیلیری قربان طبیعتی انسان ندن دی دشمن اولوب اوز حیاتینه تاپدیر نه قدری وار گوجی حیوان طبیعتی غفلت ده دیر او کس که متاعین اوجوز ساتیر بیرده تاپانماز اختاران آسان طبیعتی کفران نعمت ائیلمیاق مهربان اولاق تاپشیرمییب مگر بیزه قران طبیعتی یکشنبه ۱۷ اردیبهشت @hushmand
با عرض سلام و ادب و احترام و خیر مقدم خدمت دوستان بزرگوار که تازه به جمع ما پیوسته اند و همچنین سلام و احترام به اساتید معزز و شعرای عزیز و مداحان اهلبیت س حاضر در کانال و همچنین دوستان مداح که از برادران عراقی هستند التماس دعا می نمایم و برایتان ارزوی سلامتی و توفیق دارم و امیدوارم با نکته نظرات و حمایت خویش بنده را در این مسیر یاری فرمایند. ز تک تک بزرگواران التماس دعا دارم با تقدیم احترام هوشمند (مدهوش) لینک کانال اشعار به کانال خودتان بپویندید و به دوستان معرفی فرمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/hushmand اشعار شاعر اهلبیت(س) کربلایی محمد هوشمند (مدهوش) کپی و انتشار اشعار با ذکر منبع بلامانع است
شوق حرم گرفته حس عجیبی دلم برای حرم. کبوتری شده ام باز در هوای حرم مرا رسان به بهشتی که ارزومندم چو ذره ای شدم امشب به کهربای حرم مریض عشقم و در دست توست درمانم شفا نمی دهدم غیر ازاین دوای حرم برای عرض ارادت چقدر دلتنگم ز کودکی شده ام طالب صفای حرم نماز حاجت خود را شکسته می خوانم اگر دوباره شود چشمم آشنای حرم چقدر در حرمت تا به عرش نزدیکم قبول درگه حق می شود دعای حرم بسان آهوی بی کس مرا ضمانت کن رها کن این دل مدهوش در فضای حرم گدای کوی توام ای شها عنایت کن که مست کرده مرا شمه ی غذای حرم چقدر زایر و مهمان تو فراوان است پر است مسجد و هر صحن و جای جای حرم همیشه می زند اتش غم بقیع مرا که نیست جلوه ی گلدسته و نوای حرم خدا کند که به زودی بقیع و اطرافش شود به امر امام زمان بنای حرم حرم @hushmand
1-47. قربانی هر که خواهد رنگ خود را رنگ رحمانی کند باید اول هر چه جانان خواست قربانی کند هر که خواهد گوهر مقصود جان را، لازمست بی محابا قصد این دریای طوفانی کند گر نباشد لطف جانان گل نمی روید به باغ آسمان گر خاک را صد بار بارانی کند باید ابراهیم بندد چشم اسماعیل را تا مبادا فتنه برپا نفس شیطانی کند هر که را باشد ید بیضا ز لطف کردکار می تواند با عصایی کار ربانی کند نازم آن ذبح عظیمی را که در محراب خون بنده حق باشد و بر خلق سلطانی کند پیش اهل دل نشاید ادعا را بهتر آن کز ابتدا اظهار نادانی کند @hushmand
همه شب در این خیالم که رسم به کوی مستی که دمی رهد خیالم ز خیال ملک هستی به هوای می چه شبها دل خویش خوش نمودم زچه رو ز من بریدی ز چه جام را شکستی به کجا روم که بی تو چمنی صفا ندارد به چه کس کنم ارادت که تویی بت الستی به هوای سیب رویت چقدر گناه کردم چه کنم نمی توانم نکنم درازدستی من کور دل در این ره ،ره عشق گم نمودم که تو هیچ وقت بر من ره وصل خود نبستی به هزار لفظ خواندم ز تو بوسه ای ستاندم به تو خویش تا رساندم دل عاشقم شکستی همگان فناپذیر و تو فقط بقای محضی همه آمدند و رفتند تو به دل همیشه هستی
ادرکنا یا باب الحوائج ای عشق تان صفای دل عاشقانه ام شور و امید در همه شعر و ترانه ام هستم گدای بارگه دلگشایتان در خوان بیکران شما موریانه ام در کاظمین مرغ دلم لانه کرده است از لطفتان همیشه رسد اب و دانه ام از کودکی به عشق شما دل سپرده ام عمریست سر سپرده این آستانه ام ما را گدایی در تو پادشاهی است در این مقام تا به ابد جاودانه ام امشب دلم دوباره شده بیقرارتان ای در تمام عمر قرار و بهانه ام تا ابر جود و لطف شما سایه افکند من بی نیاز مردم دور و زمانه ام
1-1. حال و هوای مشهد مقدس هر چند حال و روز من این روزها بد است حسی همیشه در دلم از جنس مشهد است این درد سالهاست که با روحم آشناست این مرغ سالهاست که در رفت و آمد است دارم امید لطف و کرم گر چه عاصی ام عشقم فقط محمد و آل محمد ص است ایرانی ام و جنت من مشهدالرضاست این هم ز بخت عالی و از لطف ایزد است در کوی عشق راه به پایان نمی رسد هر خوان عشق فصل شروعی مجدد است دلتنگ می شوم چو من از فقر و بیکسی خط امید تا حرم یار ممتد است گلدسته ها ز دور به من لطف می کنند سوسوی هر چراغ پیام خوشامد است وقتی که می رسم به حرم هول می شوم احسان و لطف صاحب این در زبانزد است همچون کبوتری دل من بال و پر زند در آن سرا که بر همه عالم سرآمد است گر رسد به قدمگاه عشق تو تقدیم جان کند که ثواب موکد است
از حرم تا حرم قدم به قدم دل اسیر ولای عباسست هر کسی شوق کربلا دارد بی گمان آشنای عباس است هر طرف همچو سیل جاری هست خیل زایر بسوی بحر حرم در زبان ذکر یا حسین لبیک همنوا با صدای عباسست تا کند تازه عهد و پیمان را می رود با هزار شوق و امید پرچمی را که می برد زایر یادمان لوای عباست قطره ها میرسند بر دریا در حرم عشق می کند طوفان چشم ها مثل ابر می بارد تا بفهمی عزای عباس است به برادر همیشه مولا گفت به امامش همیشه خدمت کرد اری اری وفای اهل وفا شمه ای از وفای عباسست هر کسی حاجتی از او خواهد حاجتش می شود روا آنی بنگر این اعتبار والا را هدیه ای از خدای عباسست بعد نام حسین در هرجا می شود ذکر نام زیبایش بسکه عشق حسین در دل اوست کربلا کربلای عباسست دستهای بریده اش انروز تکیه گاهی برای قران شد روز محشر شفیع اهل عزا بی گمان دست های عباس است با تمام وجود سرتا پا تابع محض امر مولا بود چون که سالار و سرورشهدا رهبر و مقتدای عباس است شهدای مدافعان حرم دانش اموز مکتبش بودند بخشش و بذل ولطف اهل کرم قطره ای از سخای عباس است دفتر و شعر و شاعر و مضمون همه مدهوش حسن این باغ اند عالمی قرنهاست مستانه غرق مهر و صفای عباس است @Hushmand
هوای دمید بار دگر صبح دلگشای غدیر رسید عید ولایی و با صفای غدیر امین وحی رسانده پیام بلّغ را که تا جهان شنود شرح ماجرای غدیر ملائک آمده با اشتیاق روی زمین که جرعه نوش شوند از خُم ولای غدیر گرفته رنگ بهاری ، هوای گرم حجاز به یمن بارش احساس در فضای غدیر گرفت دست علی را نبی ولایت داد به حکم وحی در آن جمع آشنای غدیر مگر نگفت پیمبر به شاهدان آنروز شوید حافظ این درّ پر بهای غدیر چه شد سبب که چنین ذهن ها پریشان شد اسیر حاشیه ها گشته محتوای غدیر به هر وظیفه که مانده قضا بجا آرند ولیک مانده پس از سالها قضای غدیر به حکم عشق پس از سالها وظیفه ماست که گوش جان بسپاریم بر ندای غدیر غدیر نقطه آغاز غربت عشق است به انتظار نشستیم پا به پای غدیر فدای رهرو عشقم که با کمال یقین به هر قدم برود سوی اعتلای غدیر بگو عدوی علی را که شیعه عاشق گرفته درس شهادت ز کربلای غدیر ز جام عشق علی جرعه نوش شد هر آنکه هستی خود را نهاد پای غدیر @hushmand
ای تشنه با تلاطم دریا چه میکنی ای کشتی نجات به صحرا چه می کنی بالا نشین عالم امکان، به روی خاک با شور و حال عالم معنا چه می کنی ای زخمی جهالت یک نسل بت پرست با درد جهل و کینه اعدا چه می کنی از حال خویش با من دلخسته باز گو با زخم عشق و درد و مداوا چه می کنی ای پادشاه ملک ولا لشکرت کجاست بی سر چنین به معرکه تنها چه می کنی بنگر چگونه اهل حرم نوحه میکنند ای مهربان برای تسلی چه میکنی؟ شاعر تمام هستی خود را به عشق باخت با این دل شکسته و رسوا چه می کنی # مدهوش شد هر آنکه زدل گفت یا حسین با قلبهای عاشق و شیدا چه میکنی هوشمند
2-32. شاعری و عاشقی دوباره نامدم اینجا که شاعرت باشم بهانه ایست فقط در مجاورت باشم چگونه شرح دهم شور اشتیاق ترا چه سان نشان بدهم آتش فراق ترا چه می شود که به دل رونق و صفا بدهی به این مریض غمت تربت شفا بدهی رسانده ام دل خود را به آستانه تو خوشم بسان کبوتر به آب و دانه تو عنایتی بنما ریزه خوار خوان توام غلام حلقه بگوشی در آستان توام تو قبله گاه منی روز و شب بسوی توام خود آگهی که فقط تشنه سبوی توام گدا همیشه منم پادشا همیشه تویی غریب گشته همه آشنا همیشه تویی چگونه وصف کنم قامت رسای ترا چگونه مدح کنم دست با سخای ترا عنایتی بنما جان من بقربانت مباد دست مرا رد کنی ز دامانت همیشه فخر کنم بوده ام گدای شما تمام دار و ندارم شود فدای شما ز شوق دیدن رویت همیشه مدهوشم ز لطف خویش نکن لحظه ای فراموشم
کربلا ای مدفن شاه شهیدان کربلا سنده کی یئتمیش ایکی قوربانه قوربان کربلا جمع ائدوبسن سینه وه کامل عیار عاشقلری جذبه عشقین ائدیب دور بي قرار عاشقلری قویما بوندان چوخ وصاله انتظار عاشقلری صبر ائوین ویران ائدیر بو درد هجران کربلا سرور اهل بهشته توپراقين اولموش وطن گورمیوب دنیا گوزی گورمز ائله باغ و چمن زاير عرش الهي دور او قبر اوسته گلن قدريوه غبطه ائدير كونيله امكان كربلا فخر ائله بو امتیازه اهل عشقین فرشی سن چوخ جلالت واردي سنده ذات حقین عرشي سن آلمیسان آغوشيوه يئتمش ايكی گول نعشي سن هاردا وار ائیله صفالی بیر گلستان کربلا سنده بیر عده محبت اهلینه سرور یاتیب یوسف زهرا کیمی بیر جذبه لی دلبر یاتیب شبه طاها لیلینی مجنون ائدن اکبر یاتیب چوللره سالدی آناسین قویدی ویلان کربلا سولدوربلا سنده زهرا گلشنین قوم دغا سو یولی باغلاندی یاندی اهل بیت مصطفا وئردی سقا قولارین بیر مشک سو سندن آلا تیئره باران ائتدیلر مشک اولدی شان شان کربلا اولمادی قسمت ندن سو سنده آل حیدره سو دیینده ویردیلار اوچ شعبه پیکان اصغره ائله بیر ایش گوردی انی اوخ، او نازک حنجره شرحینه نه تاب و طاقت وار نه امکان کربلا سنده عاشورا اولوب نوریله ظلمت روبرو بیر طرف یئتمیش ایکی آزاده مرد نیک خو بیر طرفده حبّ دونیایه اسیر اولموش عدو غالب اولدی لیک شمشیره او گون قان کربلا ظلم او چولده حدّیدن گئچدی اولوب محشر بپا اود ووروبلار خیمه ی شاه حجازه اشقیا چاره سیز قیزلار چوله قاچدی دیلینده وای بابا تشنه آهولر اولوب زار و هراسان کربلا سنده زینب قالدی اون گون غصه دن دینجلمدی بیر نفر دیلده اولان اندوه و دردین بیلمدی یدّی قارداشین چاغیردی داده هیچ کیم گلمدی شامه دوندی گوندوزی شام غریبان کربلا گون باتیب اهل حرم توش اولدولا بیحد غمه قیزلاری چولدن ییغیب زینب کنار علقمه غصه لی یورقون حرملر یاندی سوز ماتمه اولمادی بیر کس گتیرسین الده درمان کربلا نصفی یانمیش خیمه ده اهل حرم دیل داغلادی صبحه جک هر کیم اوزیله خلوت ائتدی آغلادی کیم یاراسین گوستریب زینب یاراسین باغلادی یاتمادی صبحه کیمی اولدی نگهبان کربلا سسلدی، باخ زینبه عباس اوین آباد اولا هارداسان گل تا اورکلر غصه دن آزاد اولا ایچدی سو اهل حرم سندن کرگ چوخ یاد اولا ایچمدین سو قالدی بو ایثاره حیران کربلا کربلا سنده نه وار عشقین دیله طوفان سالیر یاده دوشدوقجا فراقین قلب لردن تاب آلیر سو سوزی گلدیقجا قلبیم اصفره لای لای چایر اولموشام عشقونده و پریشان کربلا @hushmand
ای برج عشقه شمس ولا یا امام جواد ای مهر جود و بحر سخا یا امام جواد گویلوم نه وقتیدور داریخیر بارگاهیوه بیره گورم او قبری آقا یا امام جواد قربان اولوم او بیر یئره کی مامن ائتمیسن وار دردیمه اویئرده دوا یا امام جواد مشهورسن سخایه جواد الائمه سن چوخلار تیکیب گوزون قاپوا یا امام جواد ای سفره سی مقامی کیمین بیکران اولان سیزدن اولار گدایه عطا ، یا امام جواد وئرم آقا سنی آتاوین حقینه قسم بیزدن رضا اول، حق رضا، یا امام جواد قربان اولوم جلالتیوه ، قبر پاکیوه روحوم تاپار او یئرده جلا یا امام جواد تا بیرده قسمتیم اولا درگاهیوی اوپم واردور اورکده سعی و صفا یا امام جواد وئررم قسم آقا سنی شأن و جلالیوه یاز بیر برات کرب و بلا یا امام جواد ای صاحب کرم قاپوا گلمیشم سنین وار حاجتیم گل ائیله روا یا امام جواد ائتسوز قبول منده بو درگهده نوکرم سیز شاه من همیشه گدا یا امام جواد عالمده واردی هر نه جلالت سیزینکدور ای عالمینه رمز بقا یا امام جواد گر ایستیم که شرح ائیلییم بحر فضلیوی اوللام اسیر وَهم و خطا یا امام جواد یاده سالیب مصیبتوی سینه داغلارام قیلام همیشه شور و نوا یا امام جواد کاظمین آدی گلدوقجا عشق ائدیر واردور اویئرده آیری هوا یا امام جواد
حسرت زیارت اربعین چه شوری برتر از این همچو نی غرق نوا باشی پیاده در مسیر عشق ، با دل همصدا باشی چه خوش باشد که مثل قطره ای با رود پیوندی روی آهسته آهسته ، به دریا و فنا باشی چه توفیق است دل در نار حسرت شعله ور گردد برای نینوا رفتن، اسیر و بینوا باشی چو سیمرغی اگر قاف سعادت را طلب کردی ازل باید زقید و بند جان و تن رها باشی صراط المستقیم ما حرم تا به حرم باشد به لب ذکر خدا خوانی و در راه خدا باشی چه خوش باشد که روز اربعین همراه با جابر کنار مرقد ششگوشه و در کربلا باشی در این دنیا مقام و منصبی با این برابر نیست که مداح و خدوم و شاعر آلعبا باشی چه جای شکوه از جانان اگر پیغام دعوت نیست هر آنچه می رسد از دوست می باید رضا باشی اگر عمری به شوق دیدن جانان شدی مدهوش مخور غم ،صبر کن تا غرق در مهر و صفا باشی اربعین 1400
باقر آل عبايم من محرم ديده ام روز عاشورا و جنگ و خون و ماتم ديده ام بعد چندین سال از آن ایام سال شصت و یک یاد دارم آنچه از خوبان عالم دیده ام کودکی بودم که در بازار داغ کربلا عاشقان را نقد جان بر کف مصمم دیده ام كودكي لب تشنه بودم در کنار علقمه مشک های خالی و چشمان پرنم دیده ام یاد دارم شور و شوق و همت عشاق را جلوه ایثار و ایمان را دمادم دیده ام در تقابل با سپاه کفر در میدان رزم عاشقان را در صفوف حق منظم دیده ام ظهر عاشورا نماز عشق در میدان جنگ چون بپا می شد هزاران ابن ملجم دیده ام یاد دارم از وداع آخر جدم حسین (ع) شمه ای از حال و روز حشر اعظم دیده ام گر چه از ظلم عدو هر لحظه دلها خون شدند زخم هجران را زهر محنت مقدم دیده ام آتش ظلم و ستم چون خيمه را در برگرفت عمه ام را در مقام صبر محكم ديده ام قتلگاهي با صفا اجساد خونين بي كفن روی خاک کربلا اوراق مبهم دیده ام کوددکی بودم میان کاروان نیزه ها رور و شب چون ابر می بارید نم نم دیده ام بر سر آمد عمر من اما نمی آید به سر آنچه را در قتلگاه و نهر علقم دیده ام
کیست باقر آشنا و یادگار کربلا یادگار زخم های بی شمار کربلا کیست باقر، باقر علم النبی بعدالنبی کودکی در صحنه ی پر افتخار کربلا شاهد و راوی ظلم و فتنه ی اهل جفا ناظر میدان رزم و کارزار کربلا کودکی در بین طوفان مصائب مثل مرد بود عمری سینه چاک و داغدار کربلا کی توان فهمید حالش را که پیش چشم او گلشنی غرق خزان شد در بهار کربلا پیش چشمش بوسه می زد نیزه ها ،خورشید را قطره قطره اشک او می شد نثار کربلا دید با چشمان خود در قتلگه بر روی خاک پیکر گل را اسیر نیش خار کربلا بعد عاشورا اسیر اهل ظلم و جور شد رفت سوی شام و کوفه با قطار کربلا خاطراتش گر چه لبریز از غم و اندوه بود لیک می بالید بر شان و وقار کربلا جلوه ی ایثار مردان خدا را دیده بود جان فدا کردند بر حق در دیار کربلا با هوای اربعین یارب دل مدهوش ما گشته امشب بار دیگر بیقرار کربلا
ای امام پنجمین ای باقر آل عبا جانیمز اولسون سنین تک رهبره قربان اقا باقر العلم النبی سن پیشوای اهل دین اولموسان حق اهلینه دنیا بویی حبل المتین اللی یدی ایل بو جهاندا نور ویردین عالمه ویرمه دی غم غصه بو از عمروده فرصت سنه دین و قرانین یولوندا سعی و همت ایله دین صبر ائدیب بیر عمر احیای شریعت ائله دین ایله دین تشریح قرانین گوزل احکامینی اهل دنیایه یئتیردین بعثتین پیغامینی زهد و علم و فقه و منطق ده سرامد سن اقا فخردور که وارث علم محمد سن آقا هر طرف دن هاشمی سن ای عزیز عالمین بیر طرف جدین حسندور بیر طرف جدین حسین ائیله د ی ال امیه قلبیوی القان اقا اولدی بو دنیا یوزی حق اهلینه زندان اقا دین شناسی مکتبین هر حالیده ویردین رواج شیعه لر گفتاریده سندن چوخ ائیلر احتجاج سن اوشاخلیقدان غم و اندوهلیه مانوس دین کربلانین ماجراسین شاهدیدین دلغمین سن اقا کرب بلانین مصحف گویاسی سن دورت یاشیندان محنت و اندوه و غم دریاسی سن ذهن فعالینده غملی ماجرا چوخدور سنون داغلی قلبینده یقین گیزلین یارا چوخدور سنون سن اوشاقیدون که اولدی کربلا دارالبلا خیمه گاهین دوره سین محصور ائدیب اهل جفا باغلادی سو یوللارین دشمن او چولده عترته عترت زهرانی سالدی بو سوسوزلوق زحمته سن باخیردین خیمه دن لشگر ائدوردی هلهله شاه دینین لشگری بیر بیر گئدیردی مقتله سن باخوردون دوغرویاندا لشگر کین اکبری وای نه چکدین اوخلادی دشمن علی اصغری ساخلادین کربلا داغین اورکده هر زمان یاده سالدوقجا اولوب گوزدن اورک قانی روان خیمه لر یاندی تیکانلیق چولده قاچدین چوللره بیر نفر رحم ائتدی غارتده ال حیدره بیلمیرم گوردون نجه دین گلشنی اولدی خزان قتگهده قانیینه غلطانیدی پیر و جوان ساربانلار خسته دل اهولری چوخ یوردولار کیم بابام یا قارداشیم ایوای دئینده ووردولار نیزه اوسته باشلارا باخدین غمه اولدن دچار بیر ائیله ظلم و مصیبت لر مگر یاتدان چیخار عترت زهرا همیشه دهریده مظلوم دور حق دیین لر تا ظهور منتظر مغموم دیر ایمدی ده مظلوم سن قبرین ده یوخ دور سایبان قویموری دشمن سنی ائتسین زیارت شیعیان ادامه دارد.. ادامه دارد...