هدایت شده از گاندو↯ⓖⓐⓝⓓⓞⓞ✊️
استوری ارش قادری😍❤️
#نه_به_توقف_گاندو🚫
#گاندو_سازان_مچکریم🙏
#گاندو1400🐊
#گاندو_صدای_ماست🗣
『• @Gand001400 ⇣•』
#حمایت_کنید✊
#ادمین_شهیدھ💍
هدایت شده از گاندو↯ⓖⓐⓝⓓⓞⓞ✊️
8.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرمانده😉♥️
#نه_به_توقف_گاندو🚫
#گاندو_سازان_مچکریم🙏
#گاندو1400🐊
#گاندو_صدای_ماست🗣
『• @Gand001400 ⇣•』
#حمایت_کنید✊
#ادمین_شهیدھ💍
رمان: یکی از3⃣1⃣3⃣نفر
در دست شویی رو باز کردم لباس هاسوخته دیدم .
داوود: آقا محمد آقامحمد بیاین اینجا😳
آقامحمد : چی شده داوود؟🤨
داوود: محمد جان این لباس هارو در حال سوختن دیدم که خاموشش کردم تقریبا شبیه لباس ساعد هست .
آقامحمد: اره ، از زیر قصر دررفتن.😠 . سعید بیا
سعید : بله
آقا محمد: سعید اینجا باش تا نیراهای کمکی بیان خونه رو پاک سازی کنن هر اتفاقی هم افتاد سریع به من گزارش کن .
سعید : چشم آقا
آقا محمد : داوود بریم
داوود : باشه
با آقا محمد سوار ماشین شدیم و برگشتیم اداره . همهمون خیلی خسته بودیم .
زهرا ( خانم مرادی) ؛:؛
به یک ساعت نکشیده بود که ستاره مثل کسایی که دنبالشونن اومد بالا سرم ،
ستاره: زهرا زهرااا !! بلند شو بدو .!!!!
زهرا: باشه الان بلند میشم 😪😴🤤
ستاره: زهراااااااا!!!! 😱😱😱😡آقامحمد😱😡😡🤬
زهرا: چی شده هااا😱😱😱 آ..ق.ا ..محمد.😰 اتفاقی افتاده 🤯
ستاره : نه بابا 😒 آقامحمد مارو آماده باش اعلام کرده 😐 تو هم خیلی خوش خوابی ها 😒
زهرا: ستاره خدا نگم چی کار کنه 😒😠 زهر م آب شد😢
ستاره : حالا پاشو صورتت رو بشور آماده شو بیا پایین.
زهرا : باشه.
صورتم رو شستم و اومدم پایین آقامحمد که من رو دید گفت که به ستاره و آقا رسول و بقیه هم بگم که بیان بالا
رفتم سمت میز ستاره
زهرا : ستاره آقامحمد گفت که بریم اتاقش
ستاره: باشه الان میام
بقیه رو هم صدا کردم . همه رفتیم اتاق آقامحمد .
آقا محمد: سلام ....
بچه ها: سلامم
آقامحمد: بشینید
آقا محمد: همه که تا این لحظه از وضعیت پرونده اطلاع دارید و می دونید که محسن کلایی فرار کرده البته ما ردش رو زدیم ، و اما شارلوت فعلا هنوز از ساختمان بیرون نیومده واما نیرو های خانم از این به بعد باید آماده باش کامل باشن
زهرا و ستاره: چشم
همه اومدن پایین و نشستیم پای سیستم .
چند روز گذشت و هنوز سخت مشغول پرونده بودیم ، همه دیگه مثل چی کار می کردیم و خشته بودیم .
همهپشت میز بودیم که آقا محمد اومد پایرسیستم و از آقا رسول اطلاعات گرفت و بعد هم مارو صدا کرد بالا.
آقامحمد: بچه ها خسته نباشید می دونم خیل خسته شدید فرداشب می تونید برید خونه یه سر بزنید .
همه: چشم آقا .
💣⚔💣⚔💣⚔💣⚔💣⚔💣⚔💣
شارلوت؛:؛
محمد رو تقریبا شناسایی کرده بودیم و دو تا از همکاراش هم همینطور یه نفر دیگه رو فرستادم که مراقب خونه محمد باشه ، تصمیم گرفتم که برای به تله انداختن محمد خواهرش رو گروگان بگیریم .
پارت سه⬆️
12.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷آیههایعشق 🌱
░الم یان للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله ░
وقتش نشده دلمون♡ برا خدا بره ؟!
❤️ حدید ۱۶
#گاندو