فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
🌕♥️🌕یا
🌕♥️🌕رب
🌕♥️🌕الحسین
🌕♥️🌕بحق
🌕♥️🌕الحسینِ
🌕♥️🌕اشف
🌕♥️🌕الصدر
🌕♥️🌕الحسین
🌕♥️🌕بظهور
🌕♥️🌕الحجه
🌕♥️🌕اللهم
🌕♥️🌕عجل
🌕♥️🌕لولیک
🌕♥️🌕الفرج
✨نیمه شعبان مبارک .✨
#ماه_شعبان #نیمه_شعبان #میلاد_امام_زمان (عج)
💫الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💫
#طنز_جبهہ😂
اَخۅ عَطࢪ بِزَن⚱
شَب جمعہ بۅد🌃
بچہ ها جَمع شده بۅدَند👥 تۅ سنگࢪ بࢪای دُعا کُمیل🤲📿
چࢪاغاࢪۅ خامۅش کَࢪدند💡
مَجلس حاݪ ۅ هۅا خاصے گࢪفتہ بۅد💔 هࢪ ڪسے
زیࢪ ݪب زمزمہ مے کࢪد ۅ اشڪ میࢪیخت😭😭
یہ دفعہ اۅمد گُفت اَخۅ بِفࢪما
عطࢪ بِزن⚱ ...ثۅاب داࢪه😇
- آخہ اݪان ۅقتشہ؟😳
بِزن اَخۅ ..بۅ بَد مید🤭 ..امام زَمان نمیٰاد تۅ مَجݪسمۅنا
بِزن بہ صۅࢪتت ڪݪے هَم ثۅاب داࢪه🧔
بَعدِ دُعا ڪہ چࢪاغا ࢪۅ ࢪۅشن کࢪدند💡
صۅࢪت همہ سیاه بۅد🧔🏿
تۅ عَطࢪ جۅهࢪ ࢪیختہ بۅد🖊...
بچہ ها م یہ جشن پتۅحسابے بࢪاش گࢪفتند🛌😂😂
#طنز_جبهه 😂
به سلامتی فرمانده🕵
دستور بود هیچ کس بالای ٨٠ کیلومتر سرعت🚖، حق ندارد رانندگی کند😓!
یک شب داشتم میآمدم كه یکی کنار جاده🛣، دست تکان داد
نگه داشتم😉
#سوار كه شد،🙂
گاز دادم و راه افتادم
من با
#سرعت میراندم و با هم حرف میزديم!😍
گفت: میگن #فرمانده لشکرتون دستور داده تند نرید!🙄😒 راست میگن؟!🤔
گفتم: #فرمانده گفته😊! زدم دنده چهار و ادامه دادم: اینم به سلامتی #فرمانده باحالمان!!!😄
مسیرمان تا نزدیکی واحد ما، یکی بود؛ پیاده که شد، دیدم خیلی تحویلش میگيرند!!😟
پرسيدم: کی هستی تو مگه؟!🤔
گفت: همون که به افتخارش زدی دنده چهار...😶😰😨😱😂
#طنز_جبهه
آشپز وكمك آشپز، تازه وارد بودند و با شوخی بچه ها ناآشنا.
آشپز، سفره رو انداخت وسط سنگر و بعد بشقاب ها رو چيد جلوي بچه ها.
رفت نون بياره كه عليرضا بلند شد و گفت:
«بچه ها! يادتون نره!»
آشپز اومد و تند و تند دو تا نون گذاشت جلوی هر نفر و رفت.
بچه ها تند نونها رو گذاشتند زير پيراهنشون.
كمك آشپز اومد نگاه سفره كرد. تعجب كرد.
تند و تند برای هرنفر دوتا كوكو گذاشت و رفت.
بچه ها با سرعت كوكوها رو گذاشتند لای نون هایی كه زير پيراهنشون بود.😆
آشپز و كمک آشپز اومدن بالا سر بچه ها. زل زدند به سفره.
بچه ها شروع كردند به گفتن شعار هميشگی:
«ما گشنمونه ياالله!»🙈
كه حاجی داخل سنگر شد و گفت:«چه خبره؟ »
آشپز دويد روبروی حاجی و گفت:
«حاجي! اينها ديگه كيند! كجا بودند! ديوونه اند يا موجي؟!!»
فرمانده با خنده پرسيد:«چی شده؟»😅
آشپز گفت تو يه چشم بهم زدن، هر چی بود بلعيدند!!😱
آشپز داشت بلبل زبونی ميكرد كه بچه ها نونها و كوكوها رو يواشكی گذاشتند تو سفره.😝
حاجي گفت اين بيچاره ها كه هنوز غذاهاشون رو نخوردند!
آشپز نگاه سفره كرد.
كمے چشماشو باز و بسته كرد.😳
با تعجب سرش رو تكونی داد و گفت:
«جل الخالق !؟ 😯
اينها ديوونه اند يا اجنه؟!»
و بعد رفت تو آشپزخونه...
هنوز نرفته بود كه صدای خندهی بچه ها سنگرو لرزوند...😂😂
#لبخند_بزن_بسیجی
ٵللِّھُمَ عجِّݪ لِوَلیڪَ الفَࢪج°•