#طنــــز_جبهه
آموزش نارنجک
شلمچه بودیم!
شیخ مهدی میخواست آموزشِ پرتابِ نارنجک بده. گفت: « بچهها خوب نگاه کنید. محمد! حواست اینجا باشه. احمد! این جوری نارنجکو پرتاب میکنند. خوب نگاه کنید تا خوب یاد بگیرید. خوب یاد بگیرید که یه وقتي خودتون یا یه زبون بستهای رو نفله نکنید. من توی پادگان، بهترین نارنجک زن بودم. اول، دستتون رو میذارین اینجا». بعد شيخ مهدي ضامنو کشید و گفت: « حالا اگه ضامنو رها کنم، در عرض چند ثانیه منفجر میشه». داشت حرف میزد و از خودش و نارنجک پرانی اش تعریف می کرد که فرمانده از دور داد زد: « آهای شیخ مهدی! چیکار میکنی؟» شیخ مهدی یه دفعه ترسید و نارنجک و پرت کرد. نارنجک رفت و افتاد رو سرِ خاکریز. بچهها صاف ایستاده بودند و هاج و واج نارنجک و نگاه مي کردند که حاجی داد زد: « بخواب برادر! بخواب!» انگار همه رو برق بگیره، هیچکس از جاش تکان نخورد. چند ثانیه گذشت. همه زُل زده بودند به سرِ خاکریز؛ که نارنجک، قِل خورد و رفت اون طرفِ خاکریز و منفجر شد. شیخ مهدی رو به بچهها کرد و گفت:« هان! یاد گرفتید! دیدید چه راحت بود!» فرمانده خواست داد بزند سرش، که یه دفعهای صدایی از پشتِ خاکریز اومد که میگفت:« الله اکبر! الموت لِصدّام! » بچهها دویدن بالای خاکریز ببینن صدای کيه؟ دیدند يه عراقی ای، زخمی شده و به خودش میپیچه. شیخ مهدی، عراقی رو که دید، داد زد:« حالا بگویيد شیخ مهدی کار بلد نیست!؟ ببینید چيکار کردم!»
آموزش نارنجک
مجموعه اکبرکاراته موسسه مطاف عشق
↻♥️ @I_M_A_M_Z_A_M_A_N
#طنــــــــــز_جبهه😂
القُم! القُم! بپرّ بالا
شلمچه بودیم!
آتشِ 🔥دشمن سنگین بود و همه جا تاریکِ تاریک🌌. بچهها، همه کُپ کرده بودند به سینهی خاکریز. دورِ شیخ اکبر نشسته بودیم و میگفتیم و میخندیدیم🤣 که یه دفعه دو نفر اسلحه به دست از خاکریز اومدند پایین و داد زدند:« الایرانی! الایرانی!🇮🇷» و بعد هر چه تیر داشتند ریختند تو آسمون. نگاشون میکردیم که اومدند نزدیکتر و داد زدند:« القُم! القُم، بپرّ بالا». صالح گفت:« ایرانیند! بازی درآوردهاند!»
عراقی با قنداق تفنگ زد به شانهاش و گفت: « اَلخَفه شُو! اَلیَد بالا!». نفَس تو گلوهامون گیر کرد. شیخ اکبر گفت:« نه! مثل اینکه راستی راستی عراقیند». خلیلیان گفت:« صداشون ایرانیه».
یه نفرشون، چند تیر شلیک کرد و گفت: « رُوح !رُوح!« دیگری گفت:« اُقتُلوا کُلُّهُم جَمیعاً». خلیلیان گفت: « بچهها میخوان شهیدمون کنند» و بعد شهادتین و خوند. دستامون 🤚🏻✋🏻بالا بود که شروع کردند با قنداق تفنگ، ما رو زدن و هُلِمان دادن که ببرندمون طرف عراقیا🇮🇶. همه گیج و منگ🤯 شده بودیم و نمیدونستیم چیکار کنیم که یه دفعه صدای حاجی اومد که داد زد: «آقای شهسواری! حجتی! 😠کدوم گوری رفتین؟!» هنوز حرفش تموم نشده بود که یکی از عراقیا، کُلاشو برداشت . رو به حاجی کرد و داد زد: بله حاجی! بله! ما اینجاییم! حاجی گفت: « اونجا چیکار می کنید؟»گفت:« چند تا عراقیِ مزدُورو دستگیر کردیم» و زدند زیر خنده و پا به فرار گذاشتن.😅
مجموعه اکبرکاراته موسسه مطاف عشق
↻♥️ @I_M_A_M_Z_A_M_A_N
#طنز_جبهه 😁
یه روز فرمانده گردانمون به بهانه دادن پتو همه بچه ها را جمع كرد و با صدای بلند گفت: كی خسته است؟☺
گفتیم: دشمن.😄
صدا زد: كی ناراضیه؟😉
بلند گفتیم: دشمن 😎
دوباره با صدای بلند صدا زد: كی سردشه؟😜
ما هم با صدای بلندتر گفتیم: دشمن 👊🏻
بعدش فرماندمون گفت: خوب دمتون گرم، حالا كه سردتون نیست می خواستم بگم كه پتو به گردان ما نرسیده 😂😂😂😂
↻♥️ @I_M_A_M_Z_A_M_A_N
#طنــــــــز_جبهه🤣
دندانهای مصنوعی🦷
🏜شلمچه بودیم!
بس که آتیش 🔥سنگین شد، دیگه نمیتونستیم خاکریز بزنیم. حاجی گفت:« بلدوزرها رو خاموش کنید؛ بذارید داخل سنگرها تا بریم مقرّ». هوا داغ بود 😓و ترکش، کُلمنِ آبو سوراخ کرده بود. تشنه و خسته و کوفته🤕، سوار آمبولانس 🚑شدیم و رفتیم. به مقرّ که رسیدیم ساعت دوِ نصف شب 🕑بود. از آمبولانس پیاده شدیم و دویدیم طرفِ یخچال. یخچال نبود. گلوله ی خمپاره صاف رُوش خورده بود و بُرده بودش تو هوا. دویدیم داخل سنگر. سنگر، تاریک بود؛ فقط یه فانوسِ کم نور، آخرِ سنگر میسوخت. دنبال آب💧 میگشتیم که پیرمرادی داد زد:« پیدا کردم!». و بعد پارچ آبی رو برداشت. تکونش داد. انگار یخی داخلش باشه، صدای تَلق تَلق کرد. گفت:« آخ جون!» و بعد آبو سرازیر گِلوش کرد. می خورد که حاج مسلم -پیرمرد مقر- از زیر پتو چیزی گفت. کسی به حرفش گوش نداد. مرتضی پارچو کشید و چند قُلُپ خورد. به ردیف، همه چند قُلُپ آب خوردیم. خلیلیان آخری بود. تَهِ آبو سَر کشید. پارچو تکون داد و گفت:« این که یخ نیست🤔. این چیه؟» حاج مسلم آشپز، سرشو از زیر پتو بیرون کرد و گفت:« من که گفتم اینا دندونای مصنوعی منه! یخ نیست؛ اما کسی گوش نکرد. منم گفتم گناه دارن، بذار بخورن!» 😨هنوزحرفش تموم نشده بود که همه با هم داد زدیم: « وای!؟» و از سنگر دویدیم بیرون. هر کسی یه گوشه ،سرشو پائین گرفته 🥴بود تا آبها رو برگردونه! که احمد داد زد:« مگه چیه! چیز بدی نبود! آب دندونه! اونم از نوعِ حاج مسلِمش! مثلِ آبنبات. اصلاً فکر کنید آبِ انجیر خورده اید».🤭😇
مجموعه اکبرکاراته موسسه مطاف عشق
↻♥️ @I_M_A_M_Z_A_M_A_N
#طنز_جبهه😅
تازه اومده بود جبهه،یه رزمنده پیدا کرده بود ازش پرسید؛وقتی توتیرس دشمن قرارمیگیرید،برای اینکه کشته نشید چی میگید؟🤔
رزمنده که فهمیده بود تازه وارده،گفت:اولا باید وضو بگیری.
بعد روبه قبله بگی:الهم الرزقنا ترکشنا ریزنا بدستنا ویاپاینا ولاجای حساسنا برحمتک یاارحم اراحمین.
اول بادقت گوش دادبعد که به عربیش دقت کرد گفت:اخوی غریب گیر آوردی؟؟😂
#شادی_روح_شهدا_و_امامشهدا_صلوات🌸
↻♥️ @I_M_A_M_Z_A_M_A_N
#طنز_جبهه😂
خيلے از شبها آدم تو منطقه
خوابش نمےبرد😴😬
وقتے هم خودمون خوابمون نمےبرد دلمون نمےاومد ديگران بخوابن😌
یه شب یکــے از بچه ها سردرد عجيبے داشت و خوابيده بود.
تو همين اوضاع یکـــے از بچه ها رفت بالا سرشو گفت: رسووول! رسووول! رسووول!😱😁
رسول با ترس بلند شد و گفت: چيه؟؟؟چے شده؟؟😰
گفت: هيچے...محمد مےخواست بيدارت کـــنه من نذاشتم!😐😂
#خنده_حلال😂
↻♥️ @I_M_A_M_Z_A_M_A_N
شهید بابک نوری هریس
تاریخ تولد : 1371/07/21
محل تولد : گیلان - رشت
تاریخ شهادت : 1396/08/27
محل شهادت : سوریه - بوکمال
وضعیت تاهل : مجرد
محل مزار شهید : گلزار شهدای رشت
شهادت او در شبکه های اجتماعی بازتاب گسترده ای داشت چرا که عکس های اینستاگرامی او بسیار متفاوت بوده و همه کاربران گمان میکردند که او یک مدلینگ است!
روز گذشته در فضای مجازی تصاویری از یک پسر جوان خوش تیپ و خوش چهره منتشر شد که خبر از شهادت او در سوریه را میداد و بسیاری از کاربران متعجب شده بودند که این چهره جذاب از مدافعان حرم در سوریه است.
بیوگرافی بابک نوری مدلینگ مدافع حرم,تصاویر بابک نوری
واکنش سپاه قدس به شهادت او
بعد از انتشار این خبر در فضای مجازی ،معاون سپاه قدس استان گیلان این خبر را تایید و اعلام کرد که از افراد بسیجی سپاه است که بعد از اعزام به سوریه به مقام بالای شهادت نائل میشود.
زمان شهادت بابک نوری
این شهید بزرگوار از اعضای سپاه قدس بوده که برای دفاع از حرم مقدس حضرت زینب (س) به سویه میرود و در روز شهادت امام رضا (ع) توسط نیروهای تکفیری داعش به شهادت میرسد.
بیوگرافی بابک نوری مدلینگ مدافع حرم,تصاویر بابک نوری
بنا به منابع خبری قرار است که پیکر این شهید به استان گیلان انتقال داده شود.
نابودی داعش
در روزهای اخیر سردار سلیمانی با انتشار بیانیه ای اعلام کرد گروه داعش به صورت کامل نابود شده است و به رهبر انقلاب تبریک گفت.
خبری که باعث خوشحالی همه مردم دنیا شد که یک فرمانده ایرانی توانست با برنامه ریزی دقیق در مدت کوتاهی این نیروهای وحشی را از روی زمین محو کند.
در فضای مجازی تصویری از وصیت نامه این شهید بزرگوار منتشر شده است که محتوای آن نشان از رشادت و شخصیت ارزشمند او میدهد.
وصیت نامه بابک نوری
وصیت نامه ای که حرفهای درون آن بوی عشق به میهن و اهل بیت میدهد که یک جوان دهه هفتادی که مشابه او بسیار زیاد هستند برای دفاع از حرم اهل بیت جان خود را فدا میکنند..
مثل شهید محسن حججی که که دهه هفتادی بود و به جنگ گروه های کفیری و دشمنان اهل بیت رفت و جان خود را در این راه فدا کرد.
شک نکنید که اگر پای اهل بیت به میان بیایید مردم ایران در هر سن و سالی که باشند جان خود را فدای این امامان معصوم میکنند همانطور که تا به حال حججی ها و نوری ها ثابت کرده اند…
#روزی_یک_شهید
#یک_صلوات
[🌱] @I_M_A_M_Z_A_M_A_N
14.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همه خون دارن میدن
بچه ها تو سوریه تا حس کنی😔
تو حجابت پره از امنیت و مملو ارامشی😍
[🌱] @I_M_A_M_Z_A_M_A_N