سوپرایزمون🤩
وارد لینک شوید و برنامه Sleep Sounds را نصب کنید و از صداهای طبیعت لذت ببرید
صداهایی همچون صدای دریا ، صدای جنگل ، صدای کوه ، صدای آبشار و کلی صدا های آرامش بخش را گوش دهید و لذت ببرید🌼
100 تایی شدیم لینک برنامه گذاشته میشود🙂
#تلنگرانه
فعالیت کردن در فضای مجازی و پاک ماندن در آن تقوای دو چندانی می خواهد.🍀
یادمان نرود:😢
گاهی به گناه به اندازه یک کلیک فاصله داریم😵
یادمان نرود:😥
فضای مجازی هم محضر خداست...🙂
در روز حساب تمام این سایت ها، تمام کلیک ها، یاهو مسنجرها، آی دیها، چت روم ها به حرف می آیند و گواهی می دهند بر کارهایمان.😰
نکند که شرمنده شویم...😓
گاهی روی مانیتور کامپیوتر بچسبانیم ورود شیطان ممنوع.👿❌
[🌱] @I_M_A_M_Z_A_M_A_N
#تلنگر
#فکرشوبکن
می گن با هرکی دوست بشی شکل و فرم اونو می گیری
فکرشو بکن…
اگه با خدا دوست بشی ، چه زیبا شکل می گیری . . .
[🌱] @I_M_A_M_Z_A_M_A_N
#تلنگر
#فکرشوبکن
تـا حـالا بـه ایـن فـکــــر کـردیـن:
بـا اینـکه خـدا میتـونـه مچمـون بـگـیره!
ولی دسـتـمون مـیـگیـره...
[🌱] @I_M_A_M_Z_A_M_A_N
یه نفر بهش گفت:
آخه تو این گرما با این چادر مشکی🔥
چطوری میتونی طاقت بیاری🤔
شنیدم گفت:
آتش جهنم خیلی گرمتره.🔥
[🌱] @I_M_A_M_Z_A_M_A_N
•چادر بهانہ ایسٺ ڪہ دریایت ڪنند
• معصوم باش تا پُرِ زیبایت ڪنند
•چادر بدونِ حُجب و حیا تڪہ پارچہ سٺ
این سہ قرار هسٺ ڪہ زهرایت ڪنند✨
[🌱] @I_M_A_M_Z_A_M_A_N
تو کویر وسوسه😢
حجابم سایبونه😇
زیر سایش میمونم🙃
تا دلم سبز بمونه🌿
[🌱] @I_M_A_M_Z_A_M_A_N
࿐༅❤️༅࿐
#نماز_اول_وقت
بعضیها اینقدر حضور امام زمان توی زندگیشون پر رنگه
و اینقدر توی دلشون عشق بازی میكنن با یاد مولا
كه موقع نماز خوندن
جانمازشونو یه ذره عقبتر پهن میکنن
كه اگه امام مهدی خواستن تویه اتاقشون نماز بخونن جلوتر از آقا نایستاده باشن...😍
...
میگن "حر" رو ادبش نجات داد...
ادب داشته باشیم نسبت به حسین زمانمان :)
#یا_مهدی_فاطمه
امشبو اینجوری نماز بخونیم✋🏻
[🌱] @I_M_A_M_Z_A_M_A_N
100نفر شدیم😍
به امید313نفر شدنمون💖
اجرتون با امام زمان❤️
✨اللهم عجل لولیک فرج✨
[🌱] @I_M_A_M_Z_A_M_A_N
شروع رمان «زندگی احسان»
تعداد پارت:19پارت
ژانر:مذهبی
روزی2پارت یک پارت صبح
یک پارت شب
ساعت پارتگذاری:ساعت 10
حتما بخونید خیلی قشنگه☺️😍
[🌱] @I_M_A_M_Z_A_M_A_N
🌸 #زندگی_احسان 🌸
#پارت1
🍃🍃امشب قصه من از يه پسر شروع ميشه.
يه پسر حدودا پانزده شانزده ساله که اسمش احسانه و تک فرزند يک خانواده پولدار.
پدر و مادر احسان هر دو پزشک هستند، و هر دو پزشک جراح
يکي جراح مغز و يکي جراح قلب.
اين شرايط باعث شده بود احسان از بچگي توي ناز و نعمت بزرگ بشه
خونه خيلي بزرگ توي بهترين جاي شهر بااستخر و همه امکانات که يه پسر نوجوون آرزوشو داره.
شايد کسي نبود توي دبيرستان احسان که حسرتشو نخوره
⁉️اما....
اما يه چيزي توي زندگي احسان بود که خيلي رنجش ميداد. چيزي که تاحالا باکسي در ميونش نگذاشته بود.
حتي خجالت ميکشيد گاهي دليلشو براي کسي بيان کنه.
احسان قصه ما، خيلي خيلي تنها بود.
پدر و مادر از صبح زود تا شب مشغول کار توي بيمارستان هاي مختلف بودند. و شبها تا نيمه شب خونه نميومدند.
آخه تازه بعد از اينکه کارشون تموم ميشد، نوبت به مهموني ها و پارتي هاي شبانشون با همکارا مي رسيد.
پنجشنبه ها و جمعه ها هم که اين مهمونيها ادامه داشت و احسان حتي اين زمان هم نميتونست مادر و پدرشو ببينه.
شايد طول هفته که سپري ميشد، احسان بيشتر از يکي دوبار نميتونست مادر و پدرشو ببينه
و اغلب اوقات مادرشو در حال آرايش کردن و آماده شدن براي شرکت توي مهمونيهاي مختلط مي ديد و پدرشم هم مشغول اصلاح و
تماسهاي تلفني.
تنها سوالاتي که پدر و مادر احسان ازش ميپرسيدند در مورد درسش بود و اينکه انتظار داشتند احسان با درس خوندنش آبروي اونارو حفظ کنه.
ديگه مهم نبود احسان چي ميپوشه، چي ميخوره يا موهاشو چه مدلي ميزنه.
هر موقع کوچکترين احتياجي داشت و می خواست با پدر و مادرش درميون بزاره،
قبل از اينکه جملش تموم بشه يه دسته اسکناس بود که جلوش ميزاشتن و هيچ موقع وقت نميکردند حرفاي پسرشون رو کامل گوش بدن.
چون يا عجله براي رفتن داشتند يا خسته از کار و مهموني به خونه برميگشتند.
احسان قصه ما ديگه به اين شرايط عادت کرده بود.
به خودش قبولونده بود که تنهايي جزئي از زندگيشه و بايد تمام تنهايي هاشو با کتاب و مدرسه پر کنه تا آبروي پدر ومادرش هم حفظ بشه.
تحمل اين شرايط ديگه براي احسان عادت شده بود.
اما ماجرا از اون زماني شروع شد که دخترخاله احسان توي کنکور دانشگاه قبول شد و از شهرستان به اونجا اومد...
ماجرايي که تمام تنهايي هاي زندگي احسان باهاش رنگ ديگه اي گرفت...
[🌱] @I_M_A_M_Z_A_M_A_N