eitaa logo
کانال مسیر بندگی
103 دنبال‌کننده
996 عکس
1.5هزار ویدیو
5 فایل
کانال فرهنگی مذهبی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸همگی رهگذریم 🌸بہ کسی کینه نگیرید 🌸دل بی کینه قشنگ است 🌸به همه مهر بورزید 🌸به خدا مهر قشنگ است 🌸بشناسید خدا را 🌸هرکجا یاد خدا هست 🌸هر کجا نام خدا هست 🌸سقف آن خانه قشنگ است
تردمیل یک وسیله تنبیه بود که انسانها را مجبور میکردند با راه رفتن روی چرخ های بزرگ غلات را آسیاب کنند، این وسیله از همین رو "tread=راه رفتن و" "mill=آسیاب کردن" نام گرفت.
خداوند دانا به نادانان چنان روزی رساند كه صـد عاقـل از آن حيــران بمانــد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴🌸🌴چهره گل باغ و صحرا را گلستان میکند دیدن مهدی(ع)هزاران درد درمان میکند 🌴🌹🌴مدعی گوید که با یک گل نمی آید بهار من گلی دارم که عالم را گلستان می کند 🌴 🌴 🌴💎🌴
💠 معلوم نیست، اسم این کانال چی بود! ادمینش کی بود؟ چند تا عضو داشت؟ ولی آنچه معلومه اینه که: 👈 تا آخر، کانال را ترک نکردند!! 😓😔 🌴🕯💎🕯🌴
🌴💎🌴الهی زندگی همه با یاد تو، شادی همه با یافت تو و جان آنست که در او شناخت تو است، 🌴💢🌴خدایا موجود نفسهای جوانمردانی، حاضر دلهای ذکر کنندگانی ازنزدیکت نشان می دهند و بر تر از آنی، از دورت می پندارند و نزدیکتر از جانی، 🌴🔷🌴 ندانم که در جانی یا خود جانی، نه اینی و نه آنی جان را زندگی می یابد تو آنی. روزی که مرا وصل تو در چنگ آید از حال بهشتیان مرا ننگ آید 🌴💎💢💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذکر روز دوشنبه : یا قاضِیَ الْحاجات ( ای برآورنده حاجت‌ ها )صدمرتبه 🌴💎🌴روز دوشنبه به اسم امام حسن (ع) و امام حسین (ع) است و روایت شده در روز دوشنبه بهتر است زیارت امام حسن و امام حسین خوانده شود. 🌴🔷🌴خواندن ذکر روز دوشنبه باعث کثرت مال می شود. 🌴💎🌹💎🌴
❣ 💎اَلسَّلاَمُ عَلَي الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الأُْمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ وَ يَمْلأََ بِهِ الأَْرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً وَ يُمَكِّنَ لَهُ وَ يُنْجِزَ بِهِ وَعْدَ الْمُؤْمِنِينَ ✋ 🌸سلام بر مهدي كه خداي عزّ و جلّ امّتها را به وجود او وعده داد، كه به وسيله او سخنها را جمع كند، و پراكنده ها را گرد آورد، و زمين را به او پر از عدل وداد نمايد، و به او جايگاه و قدرت دهد، و وعده اش را به اهل ايمان به وسيله او وفا كند. 📘فرازی از زیارت نامه حضرت مهدی(عج)
طریقه آشنایی میثم تمار وامیر المومنین روزی امیر المومنین در کوفه تک وتنها حرکت می کردن که با یک پیر زن که به همراه جوانی آراسته وبا ادب بود روبه رو می شوند پیر زن به امیر المومنین سلام کردن وحضرت جوابش را دادن حضرت روبه آن جوان کرد وفرمودن جوان اسم تو چیست گفت سالم حضرت فرمودن اسم تو سالم نیست وپدر ومادرت اسمت را میثم گذاشته اند سالم اسم دیگر توست پیرزن وقتی متوجه شد که آقا از این جوان خوششان آمده این غلام را به آقا فروختند آن زمان خرید وفروش غلام رایج بود امیر المومنین این جوان را خریدن وفرمودن من غلام نمی خوام تورا در راه خدا آزاد کردم بعد فرمودن یک شغلی برای خودت انتخاب کن مشغول کار شو مغازه کوچکی گرفت وشروع خرما فروشی کرد حضرت علی با این که حاکم بودن بعضی روزه ها می آمدن ودر مغازه میثم می نشستن وبا میثم صحبت می کردن روزی میثم به همراه حضرت به کنار نخلستان بزرگی نزدیک مسجد آمدن حضرت فرمودن میثم این درخت راببین این دار توست 😭میثم گفت آقا جان برای چی مرا به دار می کشند حضرت فرمودن به خاطر عشق ومحبتی که به من داری گفت علی جان چه زمان مرا به دار می کشند فرمودند بیست سال دیگر دودست وپایت را قطع می کنند زبانت را از دهانت در می آورند ومی برند شکمت را هم با خنجر بر سر دار پاره می کنند 😭😔میثم که ذره ای شک در گفتار حضرت نداشت روبه حضرت کرد گفت علی جان آن روز اگر این مسائل برای من پیش آمد من با عشق شما از دنیا می رم فرمودند آری بعد حضرت بشارتی بهش دادن که ای میثم دراین صورت توبا من در درجه ومقام من خواهی بود ❤️میثم وقتی این بشارت را شنید بیست سال هرروز به کنار مقتل خود می رفت به آن درخت آب می داد ودورکعت نماز می خواند وبه درخت می گفت از تو خوشم میاد که مرا به جرم عشق علی بالای تو دار می زننددقیق بیست سال بعد اورا دار زدن ❤️😭
اين پست انقدر قشنگ بود منم گذاشتم نگاه همه به پرده سینما بود. (جشنواره فیلم های 10دقیقه ای ...) اکران فیلم شروع شد. شروع فیلم: تصویر سقف یک اتاق بود... دو دقیقه از فیلم گذشت چهار ديقه ديگر هم گذشت هشت دقیقه ی اول فیلم تنها تصویر سقف اتاق بود! صدای همه درآمد. اغلب حاضران سالن سینما را ترک کردند. ناگهان دوربین حرکت کرد و آمد پایین و به یک كودك معلول قطع نخاع خوابیده روی تخت رسید.. جمله زیرنویس فیلم: این تنها 8 دقیقه از زندگی این انسان بود و شما طاقتش را نداشتید. پس قدر زندگیتان را بدانید! ‍‌
🌹 🌺✨سه شنبه تون عالی 💓✨دوستان امروزتان 🌺✨پراز حس خوشبختی 💓✨عشق و محبت 🌺✨نشان لبخند خدا 💓✨در زندگی هاست 🌺✨امیدوارم زندگیتون 💓✨پراز لبخند و نگاه 🌺✨خـدا باشـه 💓✨دلتون همیشه شاد 🌺✨و غصه از شما دور دور 💓✨روزتون زیبا و در پناه خدا
سلام ای دوست بودنت سبز و دلت سبز و حضورت سبز خانه ات گرم، دلت نرم، چراغت روشن، روزگارت آرام... توسن بخت برایت رام دست خوش بوی خدا هر لحظه همراهت 🌸سلام صبح سه شنبه بهاری تون بخیر و شاد وزیبا
از خیاطی پرسیدند: زندگی یعنی چه ؟ گفت : دوختن پارگی های روح با نخ توبه !!!! 🌴🌼🌴 از باغبانی پرسیدند : زندگی یعنی چه ؟ گفت: کاشت بذر عشق در زمین دلها، زیر نور ایمان !!!!! ‌ 🌴🌾🌴 از باستان شناسی پرسیدند : زندگی یعنی چه ؟ گفت : کاویدن جانها برای استخراج گوهر درون !!!!! 🌴🌹🌴 از آیینه فروشی پرسیدند : زندگی یعنی چه ؟ گفت : زدودن غبار آیینه دل با شیشه پاک کن توکل !!!!! 🌴🌸🌴 از میوه فروشی پرسیدند : زندگی یعنی چه ؟ گفت : دست چین خوبی ها در صندوقچه دل ! «بهترین تعبیر زندگی را برایتان آرزومندم» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
معلمی شغل نیست هنر است ، ذوق است ، ایثار است عشق است و فداکاری❤️ روز معلم مبارک💐 🎉
⬅️ مجسمه سعدی در تهران رونمایی شد 🔹مجسمه برنزی سعدی امروز ۱۱ اردیبهشت ماه با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در تقاطع خیابان انقلاب و سعدی تهران رونمایی شد. 🔹این مجسمه که از آن به عنوان بزرگ‌ترین مجسمه برنزی پایتخت یاد میشود با احتساب پایه سنگی ۴ متری ٧.٢ متر ارتفاع دارد و طراحی و ساخت آن بیش از ١.۵ سال طول کشیده است.
خنده کن هر صبح بر رخسارهٔ نیکوی عشق خانه ی دل را گلستان کن به عطر و بوی عـشق خوشه ای از نور برچین صبحگاهان با طرب چون پرستوهای عاشق پرگشا تا کوی عـشق صبح بخیر ❤️
🌸روزِ زیبا تون بخیرو مبارک 🎊صبـح یعنی🌺🌿 🌸با قنـاری همصـدا 🎊عاشـقی را نغمـه‌ی 🌸"باران" کنی 🎊خود بخنـدی و لب 🌸پرخنـده را 🎊هـدیه‌ای بر جمع 🌸دلداران کنی🌺🌿 🎊امروزتون. سرشار از عشق 🌸و امید🎁🎈 🎊صبحتون بخیر و شادی 🌸خدایا دراین روز زیبا🕊💐 🎊آرامش نابت و عطر مهربانیت 🌸را همچون دانه های باران💐 🎊آرام و بی صدا بر سرزمین قلب 🌸دوستان و عزیزانم ببار 🕊💐 🎊امروزشان را به طراوت🕊💐 🌸و پاکی باران قرار ده🕊💐
صبحونه خوردن تو یه همچین خونه‌ای که چایش رو مادربزرگ دم کرده باشه چقدر دلپذیر و انرژی‌بخشه😍 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بگذار هر روز رویایی باشد باور نکردنی... بگذار هر روز عشقی باشد دچار شدنی... بگذار هر روز بهانه ای باشد حیات بخشیدنی.. صبحتون بخیر ❤️
امام علی علیه‌السلام: ظالمانه ترین روش آن است که از مردم انصاف بخواهی، اما خودت با آنان به انصاف رفتار نکنی. (میزان الحکمه، ج ۱۲، ص ۲۲۷)
⬅️ زیبایی های ایران تمامی نداره 🔹‌ کوچ لک‌لک‌ به مریوان
چه سنگ را به كوزه بزني چه كوزه را به سنگ شكست با كوزه است دلها خيلي زود از حرفها ميشكنند مراقب گفتارمان باشيم 👍
قوز👻 ✍شبى مهتابی مردی صاحب قوز از خواب برخواست. گمان كرد سحر شده، بلند شد و به حمام رفت. از سر آتشدان حمام كه گذشت صدای ساز و آواز به گوشش خورد. اعتنا نكرد و به داخل رفت. وارد گرمخانه كه شد جماعتی را ديد در حال رقص و بزنم و پايكوبى. او نيز بنا كرد به آواز خواندن و رقص و شادى. در حال رقص چشمش به پاهاى جماعت رقصنده افتاد و متوجه سم آن ها شد و پى برد كه اين جماعت از اجنه هستند. گرچه بسيار ترسید اما خود را به خدا سپرد و به روی آنها نيز نیاورد. از ما بهتران نيز كه در شادى و بزم بودند از رفتار قوزی خوششان آمد و قوزش را برداشتند. فردای آن روز رفیق قوزى خوشبخت كه او نيز قوزی بر پشت داشت، از او پرسید: چه كردی كه قوزت صاف شد؟ او هم ماوقع آن شب را شرح داد. چند شب گذشت و رفیق به حمام رفت. گرمخانه را دید كه اجنه آنجا جمع شده‌اند. گمان كرد همین كه برقصد از اجنه نيز شاد شده و قوزش را برميدارند. پس شروع به خواندن و رقصیدن کرد، جنيان كه آن شب عزادار بودند اوقاتشان تلخ شد و قوزى بالاى قوز اين بينوا افزودند. آن وقت بود كه فهمید چه خطا و قياس بى موردى كرد و كارى نابجا انجام داده و گفت: ای وای دیدی چه به روزم شد، قوزی بالای قوزم شد...
در مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد و‌ گفت: سلام استاد آیا منو می‌شناسید؟ معلم بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم فقط می‌دانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم. داماد ضمن معرفی خود گفت: چطور آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید؟! یادتان هست سال‌ها قبل ساعت گران قیمت یکی از بچه‌ها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانش‌آموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم را می‌برید، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید ولی تفتیش جیب بقیه‌ی دانش‌آموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سال‌های بعد در اون مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد. استاد گفت: باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست. چون من موقع تفتیش جیب دانش‌آموزان چشم‌هایم را بسته بودم. تربیت و حکمت معلمان، دانش‌آموزان را بزرگ می‌نماید! درود بفرستیم به همه معلم‌هایی كه با روش درست و آموزش صحيح هم بذر علم و دانش را در دل و جان شاگردان میكارند و هم تخم پاكی و انسانيت و جوانمردی را.... 12 اردیبهشت روز معلم مبارک ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طرف اسکناس چاپ می‌کرده که بانک مرکزی با دستگاه‌های چند میلیاردیش بزور چاپ میکنه خیلی مواظب باشید تو بازار... این کلیپو پخش کنید بین دوستانتون کلاه سرشون نره!
یکی از قشنگ‌ترین جمله‌های که یک خانم‌ در زندگی به همسرش میگه اینه: "ببین؛ اگه مشکل داری میتونیم طلاهای منو بفروشیم مشکلت حل بشه
* خاطره اي از پروفسور عليرضا شاه محمدي استاد روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه كنت انگلستان ........... کلاس اول دبستان، یزد بودم سال ١٣٤٠، وسطای سال اومدیم تهران یه مدرسه اسمم را نوشتند، شهرستانی بودم، لهجه غلیظ یزدی و گیج از شهری غریب ما کتابمان دارا آذر بود ... ولی تهران آب بابا ......... معظلی بود برای من، هیچی نمی فهمیدم البته تو شهر خودمان هم همچین خبری از شاگرد اول بودنم نبود ولی با سختی و بدبختی درسکی میخواندم .......... تو تهران شدم شاگرد تنبل کلاس معلم پیر و بیحوصله ای داشتیم ؛ که شد دشمن قسم خورده من هر کس درس نمی خواند میگفت : * می خوای بشی فلانی و منظورش من بینوا بودم ....... با هزار زحمت رفتم کلاس دوم آنجا هم از بخت بد من، این خانم شد معلممان همیشه ته کلاس می نشستم و گاهی هم چوبی میخوردم که یادم نرود کی هستم ........ !!!! * دیگر خودم هم باورم شده بود که شاگرد تنبلی هستم تا ابد .......... کلاس سوم یک معلم جوان و زیبا آمد مدرسه مان لباسهای قشنگ می پوشید و خلاصه خیلی کار درست بود، او را برای کلاس ما گذاشتند، من خودم از اول رفتم ته کلاس نشستم. میدانستم جام اونجاست ........ درس داد ، مشق گفت که براي فردا بیارین. آنقدر به دلم نشسته بود که تمیز مشقم را نوشتم ....... ولی می دانستم نتیجه تنبل کلاس چیست فرداش که اومد ، یک خودنویس خوشگل گرفت دستش و شروع کرد به امضا کردن مشق ها ....... همگی شاخ در آورده بودیم .... آخه مشقامون را یا خط میزدن یا پاره می کردن ، وقتي به من رسید با ناامیدی مشقامو نشون دادم، دستام می لرزید و قلبم به شدت می زد... زیر هر مشقی یه چیزی مینوشت ........ خدایا برا من چی می نویسه؟؟؟ ..... با خطی زیبا نوشت: * عالی* ....... !!!!!!!!!! * باورم نمی شد بعد از سه سال این اولین کلمه ای بود که در تشویق من بیان شده بود .... لبخندی زد و رد شد سرم را روی دفترم گذاشتم و گریه کردم ....... * به خودم گفتم هرگز نمی گذارم بفهمد من تنبل کلاسم به خودم قول دادم بهترین باشم ...... آن سال با معدل بیست شاگرد اول شدم و همینطور سال های بعد همیشه شاگرد اول بودم ........ * وقتی کنکور دادم نفر ششم کنکور در کشور شدم و به دانشگاه تهران رفتم ......... * یک کلمه به آن کوچکی سرنوشت مرا تغییر داد ......... * چرا کلمات مثبت و زیبا را از دیگران دریغ می کنیم ....... ؟؟؟؟