لیلا حاتمی، تو یکی از فیلم هاش میگه: یکاری واسه من بکن، چه میدونم! مثلا ساعتتو دربیار بذار رو میز بگو واسه تو کردم...
بیا یه کاری کن که فقط واسه من باشه! مثلا روز غیرکاریت بیا اینجا بگو اومدم تورو ببینم! سر راهت گل دیدی ازش عکس بگیر بگو یاد تو افتادم...
یه جا شعر شاعر مورد علاقمو دیدی بفرست واسم...
ولی دروغی نباش!
یعنی اگه دیدی هیچکاری نیست که دلت بخواد بخاطر من انجامش بدی منو حذف کن از زندگیت!
گفت تو خیلی زودرنجی...
دلم میخواست بهش میگفتم آدمها از کسایی که دوسشون دارن بیشتر میرنجن وگرنه بقیه که مهم نیستن!
نمیدونم چرا دارم تلاشمو میکنم با آدم ها کمتر صحبت کنم، گفتگوهامو کوتاه میکنم، اشتیاقم برای آشنایی با آدمای جدید انقدر کم شده که ترجیح میدم هیچ گونه رابطه ای رو شروع نکنم. دلم میخواد همه ی آدما سکوت کنن، جهان بی صدا باشه و فقط چشم ها باهم حرف بزنن، اون هم در حدِ نیاز، عشق و علاقه..
کاش میشد رو به روی هم بشینیم و اجازه بدیم نگاه ها هم دیگه رو نوازش کنن، دست ها به همدیگه محبت کنن، بی حرف، بی صدا. جهان در سکوت و عشق پابرجا..
• شقایق عباسی
هرروز خوابیدم که شب بیدار باشم
هرشب نشستم شعر خواندم گریه کردم!...:]
-سیدتقیسیدی
آموختم
دستهای خودم را محکم تر بگیرم
و لبخندم را دریغ نکنم از آفتاب
آموختم دوست داشتن
همه اش یک لحظه ست
لحظه ای به امتداد یک عمر
و رفتن،
گاهی تمام قد دوست داشتن است
میروم و دستهای خودم را محکم تر میگیرم!:]
-معصومهصابر