!

مودِ آخرِ شبامون خلاصه میشه تو این حرفِ سهراب سپهری: "چه کسی می‌فهمد در دلم رازی هست؛ میسپارم آن را به خیال شب و تنهایی خود..."

بیا واژه ها را عوض کنیم شب بخیر... دیگر حلاوت قبل را ندارد! بیا آرزوی دیگری کنیم برای هم... مثلا بگوییم... "شبت بی فکر" :]

هر صبح بوی تو میدهد پیرهنم بس که تمام شب، تنگ در آغوش گرفته‌ام خیالت را..! :] - هستی دارایی

00:00 :] آࢪزۅ ؟! همان همیشگۍ :]

نه دوستت دارم نه دلم برايت تنگ شده، نه هيچ چيز ديگر ... فقط شب ها هرجاى دنيا كه بودى سرت روى شانه ىِ هركسى كه بود؛ يك "شب بخير" براى من بفرست... همينقدر كوتاه، همينقدر خواب آور! - امیررضا زند

از پنجره به پیاده‌رویِ مملو از جمعیّت نگاه کرد. گفت: می‌بینی، لباس‌هایی هستند که راه می‌روند، دروغ می‌گویند، عاشق می‌شوند، می‌میرند... کمتر لباسی آن بیرون است که درونش "انسان" وجود داشته باشد. به‌راستی که این دنیا یک رختکنِ بزرگ است... -رومن گاری

غمگین ترین درد مرگ نیست دلبستگی به کسی است که بدانی هَست اما تو برایِ همیشه از دستش داده ای...!

یه تئوری خیلی قشنگ هست که میگه: وقتی یه نفر به خوابت میاد،یعنی اون داره بهت فکر میکنه و دلتنگ دیدنته، حتی اگه واقعی نباشه خیلی قشنگه!

وقتی میگه دوستت دارم نگو منم همینطور در جوابش بگو جانا سخن از زبان ما میگویی حقیقتا خیلی قشنگه ...!

من کنون از آن همه ماجرا فقط یک چیز یاد دارم و یک چیز از خاطرم نرفته و آن هم عشق توست...  - فروغ فرخزاد

من آدمی نیستم که با کارها و اشتباهات بزرگی که از اطرافیانم سر میزنه ناراحت شم و ترکشون کنم ،همیشه حرف ها و جزئیات کوچیکی بودن که بعد از گذشت یه مدته طولانی طرف رو از چشمم انداخته!