eitaa logo
『شہید ابࢪاهیـــم هـادے』
1هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
4.4هزار ویدیو
70 فایل
ارتباط با ادمین کانال: @Mohammad_Alinia_313 همسایه‌مون← @Eashagh_reza (اعشاق الرضا(ع)) همسایه‌مون← @Ashghaneemamezaman313 همسایه‌مون← @feraghe_hossein همسایه‌مون← @Sajad110j ݪینک ناشناسمون: https://harfeto.timefriend.net/17205132310756
مشاهده در ایتا
دانلود
-ازخـدا پࢪسیـدم: چࢪا فاسـدها خوشگل‌تࢪن😃❓☹️ چࢪا آدمـای‌الکـۍ و سیگارۍ باحـال‌تࢪن🚬❓🤨 چࢪا اونایۍ کہ دیگـࢪان‌ ࢪو مسخࢪه‌ مۍکنن... بیشتࢪتودل‌مـࢪدم‌میࢪن😂❓😟 چࢪا اونایۍ کہ خیانـت‌ مۍکنن.. ٺھـمت‌مۍزنن،غیبـٺ مۍکنن.. دࢪوغ‌ مۍگن‌ موفـق‌ تـࢪن؟ چࢪآ‌همیشہبدابھـتࢪن😩⁉️ پࢪسیـد: پیـش‌مـن‌یــا مَردَم؟💔‼️ دیگـہ;چیـزۍنگفتـم!: ┏⊰✾✿✾⊱━━━━━━━━━━━┓    _@ibrahim_hadi ┗━━─━━⊰✾✿✾⊱━━━━━━┛
تو کتاب"سه‌دقیقه‌درقیامت" یه قسمتش هست که میگه: «هر نگاه به نامحرم شش ماه شھادتو عقب می ندازه..!»
💔 {💞🌸} • • ✍ سلام من جوانی بودم که سال‌ها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آوردم😔و خیری برای خانواده‌ام نداشتم همش با رفقای ناباب و اینترنت و ... شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب زمانی که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بی‌نصیب نماندم و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمی‌دهند😞 تا یه روز تو یکی از گروه‌های چت یه آقایی پست‌های مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودند🤗 رفتم توی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم😐 دیدم که غرق در خون، بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش، افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچه‌های او باشند😟 و زیر آن عکس یه جمله‌ای نوشته شده بود: "می‌روم تا جوان ما نرود"✋🏼💔 ناخودآگاه اشکم سرازیر شد😭😭دلم شکست باورم نمی‌شد دارم گریه می‌کنم اونم من، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بی‌حیا و بی‌غیرت، منه چشم چرون هوس باز😔😔 از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم شدم😠 دلم به هیچ کاری نمیرفت حتی موبایلم و دست نمی‌گرفتم🙂 تصمیم گرفتم برای اولین بار برم اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی می‌کردم، آرامشی که سال‌ها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکه‌های اجتماعی✋🏼💔 از امام جماعت خواستم کمکم کنه ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چیز به من یاد می‌داد😇 نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و... کتاب می‌خرید و به من هدیه میداد، منو در فعالیت‌های بسیج و مراسمات شرکت میداد✌️ توی محله معروف شدم و احترام ویژه‌ای کسب کردم توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای معرفی شدم نزدیکای امام حسین، یکی از خادمین که پیر بود به من گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمی‌تونم، میشه شما به نیابت از من بری؟ پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم، زبونم قفل شده بود! من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟💔 اشکم سرازیر شد😭 قبول کردم و باحال عجیبی رفتم🕊 هنوز باورم نشده که اومدم 🕌💔 پس از برگشت تصمیم گرفتم برم که با مخالفت‌های فامیل و دوستان مواجه شدم، اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمی‌گرفت قبول کرد✋🏼 حوزه قبول شدم و با کتاب‌های دینی انس گرفتم👌 در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو می‌کردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام و با خدا آشتی بدم😍✋🏼 یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن😭منم گریه‌ام گرفت، تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه! گفتم بابا چی شده؟ گفت پسرم ازت ممنونم گفتم برای چی؟ گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم😔 تو رو می‌دیدیم با مرکبی از نور می‌بردن بهشت و ما رو می‌بردن و هر چه به تو اصرار می‌کردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من✋🏼 👈یه آقای نورانی✨آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین 🌸 و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی😔 پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه نیستی همه دوستت دارن❤️تو الان آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب، پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند💔😍 چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم💍 یه روز توی خونشون دیدم که خیلی برام بود گریه‌ام گرفت😔 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریه‌هام بلند و بلندتر شد😭😭 👈این همون عکسی بود که تو بود👉 خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟😊 و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم😔✋🏼 خودش و حتی مادرش هم گریه کردند😭😭😭 مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟ گفتم: نه گفت: این 😊 منم مات و مبهوت، دیوانه‌وار فقط گریه می‌کردم مگه میشه؟😳😭😭 آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر به عقد💍من درآورد💔😔 چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزه‌ها تعطیل شدند ما هم رفتیم خانمم باردار بود و با گریه گفت: وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟ همان جمله شهید یادم اومد و گفتم: میرم تا جوانان ایران بماند🙂✌️ _@ibrahim_hadi
بہ‌جـٰاے‌سِیـوڪردنِ‌عڪس‌هـٰاے‌، حـٰاج‌قـٰاسِـم‌توگـٰالریمـون🖐- اخلـٰاق‌وَمعنویَـت‌حـٰاج‌‌قـٰاسِـم‌روتـو، خـودمون‌سِیـو‌ڪنیم💔!"
‏‌‌ازآیت‌الله‌بهجت پرسیدند: برای‌زیادشدن‌محبت، نسبت‌به‌"امام‌زمان‌‌علیه‌السلام"چه‌کنیم؟ + ایشان‌فرمودن: "گناه‌نکنیدونمازِاول‌وقت‌بخوانید."🌿
دقت ‌کردی ‌نمکدون ‌امام زمان‌ چه‌ جنس عجیبی ‌داره🌨 خیلی ‌وقتا ‌زدیم ‌شکوندیم اما ‌بازم ‌نمک ‌داره:)💔 چه ‌خوبه ‌تو ‌این ‌دور‌و‌زمونه از‌ یادش ‌غافل ‌نشی‌ و‌به ‌خاطر ‌روی ‌گلش ‌گناه ‌نکنی✨ ترڪ‌‌یڪ‌گناه‌تعجیل‌در‌ظهور‌آقاجانمان ‌
|💛|⇠مومـن‌‌بـودن‌جسـارت‌میخواد😉 ✿ اینکه‌وسط‌یـه‌عده‌بـی‌نمـاز‌؛نماز‌بخونے ◐  اینکه‌وسط‌یه‌عـده‌بی‌حجاب‌؛حجاب‌داشته‌باشے ✿ اینکه‌حد و حدود‌‌نامحـرم‌ و محرم؛رورعایت‌ڪنے ◐   اینکه‌تو‌فاطمیه‌مشکی‌بپوشی‌؛بقیه‌عروسی‌بگیرن ✿ اینکه‌به‌جای‌آھنگ‌؛قرآن‌و‌مداحے‌گوش‌میدی ❤به‌خودت‌افتخار‌کن‌❤   به‌شیعه‌بودنت‌   به‌منتظرفرج‌بودنت    به‌گریه‌کن‌حسین‌بودنت🥺 بزار‌ھمه‌مسخره‌کننـــــ می‌ارزه‌به‌لبخند‌مھـدیِ‌فاطمـه🥲
💔 {💞🌸} • • ✍ سلام من جوانی بودم که سال‌ها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آوردم😔و خیری برای خانواده‌ام نداشتم همش با رفقای ناباب و اینترنت و ... شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب زمانی که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بی‌نصیب نماندم و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمی‌دهند😞 تا یه روز تو یکی از گروه‌های چت یه آقایی پست‌های مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودند🤗 رفتم توی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم😐 دیدم که غرق در خون، بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش، افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچه‌های او باشند😟 و زیر آن عکس یه جمله‌ای نوشته شده بود: "می‌روم تا جوان ما نرود"✋🏼💔 ناخودآگاه اشکم سرازیر شد😭😭دلم شکست باورم نمی‌شد دارم گریه می‌کنم اونم من، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بی‌حیا و بی‌غیرت، منه چشم چرون هوس باز😔😔 از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم شدم😠 دلم به هیچ کاری نمیرفت حتی موبایلم و دست نمی‌گرفتم🙂 تصمیم گرفتم برای اولین بار برم اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی می‌کردم، آرامشی که سال‌ها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکه‌های اجتماعی✋🏼💔 از امام جماعت خواستم کمکم کنه ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چیز به من یاد می‌داد😇 نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و... کتاب می‌خرید و به من هدیه میداد، منو در فعالیت‌های بسیج و مراسمات شرکت میداد✌️ توی محله معروف شدم و احترام ویژه‌ای کسب کردم توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای معرفی شدم نزدیکای امام حسین، یکی از خادمین که پیر بود به من گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمی‌تونم، میشه شما به نیابت از من بری؟ پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم، زبونم قفل شده بود! من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟💔 اشکم سرازیر شد😭 قبول کردم و باحال عجیبی رفتم🕊 هنوز باورم نشده که اومدم 🕌💔 پس از برگشت تصمیم گرفتم برم که با مخالفت‌های فامیل و دوستان مواجه شدم، اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمی‌گرفت قبول کرد✋🏼 حوزه قبول شدم و با کتاب‌های دینی انس گرفتم👌 در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو می‌کردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام و با خدا آشتی بدم😍✋🏼 یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن😭منم گریه‌ام گرفت، تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه! گفتم بابا چی شده؟ گفت پسرم ازت ممنونم گفتم برای چی؟ گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم😔 تو رو می‌دیدیم با مرکبی از نور می‌بردن بهشت و ما رو می‌بردن و هر چه به تو اصرار می‌کردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من✋🏼 👈یه آقای نورانی✨آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین 🌸 و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی😔 پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه نیستی همه دوستت دارن❤️تو الان آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب، پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند💔😍 چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم💍 یه روز توی خونشون دیدم که خیلی برام بود گریه‌ام گرفت😔 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریه‌هام بلند و بلندتر شد😭😭 👈این همون عکسی بود که تو بود👉 خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟😊 و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم😔✋🏼 خودش و حتی مادرش هم گریه کردند😭😭😭 مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟ گفتم: نه گفت: این 😊 منم مات و مبهوت، دیوانه‌وار فقط گریه می‌کردم مگه میشه؟😳😭😭 آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر به عقد💍من درآورد💔😔 چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزه‌ها تعطیل شدند ما هم رفتیم خانمم باردار بود و با گریه گفت: وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟ همان جمله شهید یادم اومد و گفتم: میرم تا جوانان ایران بماند🙂✌️
🌱 _عادت‌کردن‌کلاچیزِ‌بدیه... مثلاهمین‌که‌به‌نبودن‌امام‌زمان‹عج›‌ عادت‌کنی، این‌یه‌فاجعست... شیعه‌بایددغدغه‌مندِظهورباشه... بایدتموم‌زندگیش‌رو، وقفِ‌امام‌زمانش‌کنه... +حواست‌به‌امام‌زمانت‌هست؟ 🥺
🌱 _عادت‌کردن‌کلاچیزِ‌بدیه... مثلاهمین‌که‌به‌نبودن‌امام‌زمان‹عج›‌ عادت‌کنی، این‌یه‌فاجعست... شیعه‌بایددغدغه‌مندِظهورباشه... بایدتموم‌زندگیش‌رو، وقفِ‌امام‌زمانش‌کنه... +حواست‌به‌امام‌زمانت‌هست؟ 🥺
‌میدونے‌اولین‌کسے‌که‌پروفایلتو‌میبینه؛ امام‌زمانه،میدونے🚶🏿‍♀؛ اولین‌کسے‌که‌بیوتومیخونه‌امام‌زمانه! میدونے،اولین‌کسے‌که‌🖇، استورے‌هاوضعیت‌هات‌وپستاتومیبینه؛ امام‌زمانه!میدونے؛ امام‌زمان‌خبرداره‌توگوشے‌ماچیامیگذره؟! تصورکن‌الان‌کنارته‌ایشون‌تورومیبــینه، ‌میبـینه‌‌به‌چیاتـوگوشـی‌نگاه‌میکنے❤️‍🩹؟ بخاطرحرمت‌امام‌زمان؛ پروفایل‌ها،استورے‌ها،‌وضعیت‌ها،بیوها، پستامون‌وگوشیمون‌جورے‌باشہ‌، وقتے‌امام‌زمان‌میبینه‌لبخندبزنه🙂♥️!" 🚦•••‹@ibrahim_hadi
از شیطـ👹ــان پرسیدند : +چه چیزے میزنَے ؟ _ تیــــر🏹 😈 +بہ کجــــا میزنے ؟ _ قلــ♥️ــب و روحــِ انسان ها 🎯 +چجورے ؟🤔 _ وقتی داره میره بیرون و روسرے میپوشہ میگم یکم عقب تر..😈 _وقتےداره نماز میخونہ میگم یکم تندتر..😈 _ وقتے داره آرایش میکنه میگم یکم بیشتر...😈 _وقتے داره لباس انتخاب میکنہ میگم یکم چسبون تر 😈 _ وقتے داره به کسے نگاه بد میکنہ میگم یکم دقیق تر...😈 _ وقتے داره تو مکانےکہ شلوغہ میخنده میگم یکم بلندتر...😈 _ وقتے داره قرآن میخونہ میگم یکم زودتر بخون...😈 (:<🌸🍬>:)
دعوا شده بود ، آقا امیرالمومنین رسید گفت : آقاۍ قصاب ولش ڪن بزار بره گفت : به تو ربطۍ نداره گفت : ولش ڪن بزار‌‌ بره دوباره گفت : به تو ربطۍ نداره دستشو برد بالا ، محکم گذاشت تو صورت علی؏ ؛ آقا سرشو انداخت پایین رفت مردم ریختن گفتن فهمیدۍ کیو زدے؟! گفت: نه فضولۍ میڪردزدمش گفتن : زدۍ تو گوش علۍ خلیفه مسلمین! ساتور برداشت ، دستشو قطع ڪرد:( گفت : دستۍ ڪه بخوره تو صورت علۍ؏ دیگه مال من نیست🙂💔 دستۍ‌ ڪه بخوره تو صورت امام زمانمـ نباشھ بهتره ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💔😭 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بہ‌جـٰاے‌سِیـوڪردنِ‌عڪس‌هـٰاے‌، حـٰاج‌قـٰاسِـم‌توگـٰالریمـون🖐- اخلـٰاق‌وَمعنویَـت‌حـٰاج‌‌قـٰاسِـم‌روتـو، خـودمون‌سِیـو‌ڪنیم💔!" _@ibrahim_hadi
•°•🕊 ✍به سه چیز هرگز نمیرسید 1⃣بستن دهان مردم... 2⃣جبران همه‌ي شکستها... 3⃣رسیدن به همه آرزوها... سه چیز حتما به تو میرسد 1⃣مرگ ... 2⃣نتیجه عملت... 3⃣رزق و روزی... اگر میخواهي در زندگی به همه چیز برسی ،توکل به خدا را سر لوحه‌ی همه‌ی امور زندگیت قرار بده... ‼️ _@ibrahim_hadi
•°•🕊 چهار چیز از خود گناه بدتر است: ۱.افتخار کردن به گناه ۲.خوشحالی از گناه ۳.کم شمردن گناه ۴.تکرار گناه ‼️ ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ
ڪنفرانس غیبت👇🏽 موضوع : بردن آبروے مؤمن رئیس جلسه : شیطان الرجیم دبیر جلسه : نفس امّاره منشے جلسه : هواے نفس حاضرین جلسه : مسلمانان بے تقوا پذیرایے : گوشت برادر مرده زمان : وقت بیڪاری مڪان: هر جایے ڪه خداوند فراموش شود نتیجه ے جلسه: جهنّم دسته جمعی خدایا ما رو از اینچنین مجالسے محافظت بفرما.،🥲🤲🏻
عزیزی‌میگفت: هروقت‌احساس‌کردید از امام‌زمان دور‌شدید و‌دلتون‌واسه‌آقا‌تنگ‌نیست این‌دعای‌کوچیك‌رو‌بخونید به‌خصو‌ص‌توی‌قنوت‌هاتون..! «لَیِّن‌قَلبی‌لِوَلِیِّ‌اَمرِك» یعنی : خدا‌جون‌دلمو‌‌واسه‌امامم‌نرم‌کن:)
پیش آقا امام زمان بودم... آقا داشت کارامو... گناهمو.... میدید وگریه میکرد....😭 گفتم :آقا..... گفت :جان آقا....:) به من نگو آقا بگو بابا!!!.... سرمو انداختم پایین و گفتم :)↯ بابا شرمندم از گناه....😔 آقا گفت:)↯ نبینم سرت پایین باشه ها...! عیب نداره بچه هر کاری کنه،... پای باباش مینویسن...💔 میفهمےیعنےچے...؟💔 امروز برای مهربون تر از پدر و مادرت چه کرده ای؟ 🤍
تـو‌گنـآه‌نڪن‌؛ ببین‌خدا‌‌چجورۍحـٰالتـو‌جا‌میارھ! زندگیتو‌پر‌از‌وجود‌ِخودش‌میکنہ🌱 -عصبےشدی؟! +نفس‌بکش‌بگو‌:‌بیخیال،چیزی‌بگم؛ اما‌م‌زمان‌‌ناراحت‌میشھ؛ -دلخورٺ‌کردن؟! +بگو‌؛خدا‌میبخشہ‌منم‌میبخشم‌🌿 پس‌ولش‌کن!! -تهمت‌زدن؟ +آروم‌باش‌و‌‌توضیح‌بدھ‌وَ بگو‌^^!بہ‌ائمہ‌[علیھ‌السلآم]هم‌خیلی‌تھمتـٰازدن -کلیپ‌و‌عکس‌نآمربوط‌خواستی‌ببینی؟! بزن‌بیرون‌از‌صفحه‌بگو مولآمھم‌تـرھ! -نامحرم‌نزدیکت‌بود؟!🚶🏻‍♂ +بگو‌‌مھدیِ‌فاطمھ‌خیلےخوشگلترھ🖐🏻 بیخیال‌بقیھ...! زندگےقشنگ‌تـرمیشھ‌نھ؟! 💡
‏‌‌ازآیت‌الله‌بهجت پرسیدند: برای‌زیادشدن‌محبت، نسبت‌به‌"امام‌زمان‌‌علیه‌السلام"چه‌کنیم؟ + ایشان‌فرمودن: "گناه‌نکنیدونمازِاول‌وقت‌بخوانید."🌿
یک نگاه به نامحرم میتواند سالها عبادتت را بسوزاند و یک نگاه نکردن میتواند برتر از سالها عبادت باشد فقط یک نگاه را برگردان! چشمت را ببند! با خدا معامله کن!
گـفت:‌خجـالٺ‌نمیکـشی؟ پـرسیدم:چـرا؟ گـفت:‌چـادرسـرت‌کـردی! لبخنـد‌محـو‌ی‌زدم:تـوچـی؟! تـوخجـالت‌نمیکـشی؟ اخـم‌کـرد:مـن‌چـرا؟! آروم‌دم‌گـوشش‌گـفتم: خجـالت‌نمیکـشی‌کـہ‌انـقد راحت ‌اشـک‌امـام‌زمـانت‌‌رو در مـیاری و چـوب‌حـراج بـہ ‌قشنگـیات ‌مـیزنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨اطاعت از رفیق شهیدت یعنی: اطاعت از ولی فقیه ات 🌱اطاعت از ولی فقیه ات یعنی: اطاعات از امام زمانت ♥️اطاعت از امام زمانت یعنی: اطاعت از خدا✅    ✋🏻💚✨♥️ 🌹شادی روح تمام شهــدا ، امام شهدا و اموات کانال و سلامتی و تعجیل در فرج مولا صاحب الزمان (عج) 🍃♥️ ❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️ 🌷شهیــــــــــــــــــــدانہ🕊 @ibrahim_hadi
بِھِش‌گٌفتَم:        ‌ حـٰاجۍمَن‌خِیلےگناھ‌کَࢪدَم..🚶‍♂ فکرکنم‌آقام‌حٌـسِین‌ کلًابیخیـالِ‌مـآشده..!💔 گفت:             گناھاٺ‌ازشِمࢪلَعنَت‌الله‌بیشٺࢪھ؟! لَبَم‌ࢪوگازگِࢪِفتَم‌گٌفٺَم: اَستَغفِࢪٌالله،نہ‌دیگہ‌دَࢪاون‌حَد!🌿 گٌفت:شِمراگه‌ازسینہ‌ۍِ حَضࢪَت‌مِیومدپایین‌و توبہ‌میڪࢪد، آقادستشُ‌میگرفت..!