eitaa logo
『شہید ابࢪاهیـــم هـادے』
1هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
4.4هزار ویدیو
71 فایل
ارتباط با ادمین کانال: @Mohammad_Alinia_313 همسایه‌مون← @Eashagh_reza (اعشاق الرضا(ع)) همسایه‌مون← @Ashghaneemamezaman313 همسایه‌مون← @feraghe_hossein همسایه‌مون← @Sajad110j ݪینک ناشناسمون: https://harfeto.timefriend.net/17205132310756
مشاهده در ایتا
دانلود
رسول مهربانی ها☘ از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در اعزام لشکر در برابر دشمنان، فرمانده لشکر را به خصوص، و همه لشکر را به طور عموم، به تقوی و ترس از خدا سفارش می کرد و می فرمود: در راه خدا با کفار جنگ کنید... کودک و کسی که در کوه عبادت می کند، نکشید. درخت خرما را آتش نزنید و هیچ درخت میوه دار را قطع نکنید زراعت را آتش نزنید. از چهارپایان حلال گوشت، غیر آن را که خواستید بخورید، پی نکنید و چون با دشمن رو به رو شدید آنان را به یکی از سه امر: 1. مسلمان شدن 2. جزیه دادن 3. از جنگ دست برداشتن دعوت کنید و اگر یکی از سه امر را انتخاب کردند، از آنان بپذیرید و جنگ نکنید. 🔷سیره نبوی _دفتر دوم
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرائت سوره تکاثر امروز:)
D1737717T13303478(Web).Mp3
1.16M
جعده دختر که بود؟ چرا قصاص نشد؟
دعای فرج یعنی گشایش به مفهومش که دقت کنی بیشتر حالت دعا برای خودمون هست... ما به گشایش محتاجیم پس دعای فرج رو با صدق دل بخونیم🤲
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╔━═⊰❀🍃🌺﷽🌺🍃❀⊱═━ 👆جلســـه پخش زنده بعد از حضور در اجتماع پر شور دعای عهد از طریق لینک زیر می تونـید وارد سامانه بشید و حضــورتون رو در دعای عهد ثبت کنید تا به یک اجتماع پرشُور و بزرگ برسیم👇 🆔https://shamim313.com .╚~•๑‌‌❥░ ⃟🌸❥๑‌‌•~--------- .
بنده ی حقیقی من❤️
✴️چگونه دختر شفا یافت؟ روز نهم شوال سال 1343 دست راست شل شده کوکب دختر حاج غلامحسین جابوزی 158 شفا داده شد؛ پدر دختر گفت: یک شب در خانه‌ی ما اتفاقی هولناک افتاد؛ این دختر از هول و اندوه، دست راستش به درد آمد تا سه روز به درد گرفتار بود؛ بعد دستش از حرکت افتاد؛ او را از قریه‌ی خود برای معالجه به کاشمر آوردم؛ نزد پزشک رفتم؛ پزشک برای معالجه‌ی آن کوشید؛ ولی بیماری او بهبود نیافت. به مشهد مقدس مشرف شدیم ظاهرا برای معالجه؛ ولی باطنا برای استشفا از دربار حضرت رضا علیه‌السلام؛ چند روزی نزد پزشکان ایرانی رفتیم فایده‌ای ندیدیم؛ بعدا به دکتری آلمانی مراجعه کردیم طبیب مذکور، برای معالجه. دختر را برهنه کرد. دختر گفت: وقتی خود را در نزد آن اجنبی کافر. برهنه دیدم خیلی بر من گران آمد و بر من سخت گذشت که از خدا آرزوی مرگ کردم و گفتم: ای کاش مرده بودم! و ناموس خود را پیش اجنبی کافر، برهنه نمی‌دیدم. دکتر دستور داد: چشمهای دختر را بستند. سپس به او گفت: به هر عضوی که دست می‌گذارم بگو. دست بر روی هر عضوی می‌گذاشت دخترم می‌گفت: فلان عضو است تا وقتی که دست، بر روی دست راست او نهاد دختر ابدا اظهار درد نکرد. چون معلوم شد، که احساس درد نمی‌کند؛ لباسهایش را به او پوشانده، چشمهایش را باز کرد و گفت: این دست علاج ندارد؛ سه مرتبه گفت: دست مرده است و روح ندارد؛ او را نزد امام خودتان ببرید مگر پیغمبر یا امام آن را علاج کند. از این سخن یقین کردم. بجز پناه بردن به طبیب حقیقی، حضرت رضا علیه‌السلام چاره‌ای نیست. فکر بهبود خود ای دل! ز در دیگر کن درد عاشق نشود به ز مداوای طبیب او را به حمام فرستادم تا پاکیزه شود و غسل نماید. شست و شویی کن و آنگه به خرابات، خرام تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به در آی که صفایی ندهد آب تراب آلوده نزدیک غروب بود که مشرف به حرم امن و کعبه‌ی حقیقی شدیم. دخترم در پیش روی مبارک، جلو ضریح نشست و عرض کرد: یا امام رضا علیه‌السلام! یا شفا یا مرگ. من هم سخن او را به ساحت اقدس حضرت رضا علیه‌السلام عرض کردم وهر دو با هم بسیار گریستیم. آن گاه به یادم آمد که امروز نماز ظهر و عصر نخوانده‌ایم. به دخترم گفتم: برخیز! که نماز نخوانده‌ایم از جا برخاسته، به مسجد زنانه‌ای - که در حرم شریف است - برای ادای نماز رفت؛ من هم در جلو مسجد، مشغول نماز شدم. هنوز نماز تمام نشده بود، دیدم دختر، بسرعت از مسجد زنانه بیرون آمد و از جلو من گذشت پس از تمام کردن نماز به جست و جوی او رفتم که چنانچه به طرف منزل رفته باشد، او را ببینم که به خاطر ندانستن راه خانه، سرگردان نشود. ناگهان دیدم که او در کنار ضریح مطهر نشسته و اظهار حاجت می‌کرد. و می‌گفت: یا مرگ یا شفا. در پست بعد
گفتم: کوکب! برخیز. تا به منزل رفته، تجدید وضو کنیم و برگردیم گفت: اگر شما مایلی برو؛ ولی من از اینجا برنمی‌خیزم تا مرگ یا شفای خود را نگیرم. از انقلاب حال او، من هم منقلب شدم و شروع کردم به گریستن؛ سپس از حرم بیرون آمده، به منزل خود - که در سرای گندم آباد بود - رفتم؛ با دوستان همسفر مان که چای حاضر کرده بودند؛ نشسته مشغول صرف چای شدم که ناگاه دیدم دخترم با عجله آمد. تعجب کردم و گفتم: کوکب! تو که گفتی تا مرگ یا شفای خود را نگیرم از کنار ضریح مطهر برنمی‌خیزم؛ چرا به این زودی آمدی؟ گفت: پدرجان! حضرت رضا علیه‌السلام مرا شفا داد. گفتم: راست می‌گویی؟ گفت نگاه کن و ببین. در این موقع دست شل شده‌ی خود را بلند کرده، فرود آورد؛ به طوری که هیچ اثری از فلج در آن نبود؛ آن گاه گفت: پیوسته خدمت حضرت رضا علیه‌السلام عرض می‌کردم: یا مرگ یا شفا. یک مرتبه حالتی مانند خواب به من دست داد و سرم را روی زانو گذاردم، سید بزرگواری را در میان ضریح دیدم که لباسی سیاه در بر و عمامه‌ای سبز بر سر داشت و صورتش در نهایت نورانی بود؛ دست شل شده‌ی مرا میان ضریح کشید و از طرف شانه تا سر انگشتانم دست مالید و فرمود: دست تو عیبی ندارد؛ ناگاه انگشت پایم به درد آمد. چشم باز کردم دیدم یک نفر از خدمتگزاران حرم برای روشن کردن چراغهای بالای ضریح، کرسی نهاده؛ اتفاقا یک پایه‌ی آن روی انگشت پایم قرار گرفته است. از جای برخاستم فهمیدم که امام هشتم علیه‌السلام در من به نظر مرحمت نگریسته و مرا شفا داده است؛ لذا بزودی خود را به خانه رسانیدم که به شما بشارت دهم. میرزا ابوالقاسم خان گفت: وقتی اولیاء آستان قدس اطلاع یافتند، از آقای اسماعیل خان دیلمی - که از طرف اداره‌ی قزاقخانه، بعضی کارهای آستان قدس به او واگذار شده بود - درخواست کردند که پیش دکتر آلمانی برود و در این خصوص تصدیقی بگیرد. صبح آن شب دختر و پدرش را پیش دکتر بردند. وقتی دست او را سلام دید، چنین نوشت: روز یک شنبه نهم شوال دست راست کوکب خانم دختر حاج غلامحسین ترشیزی را معاینه کردم. از کتف تا پنجه لمس بود؛ بنابراین او را راهنمایی کردم که به حرم مطهر مشرف شود که به دعا و ثنا معالجه گردد. امروز صبح دوشنبه دهم شوال، همان دست را به کلی سالم دیدم؛ یقین دارم که این معالجه همان دعا و ثنایی است که در حرم مطهر شده است خدا مبارک کند. دهم شوال 1343 دکتر فرانک پس از امضاء در روزنامه‌ی مهر منیر نیز به چاپ رسید.
بخونید خیلی جالبه😭
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╔━═⊰❀🍃🌺﷽🌺🍃❀⊱═━ 👆جلســـه پخــــش زنده ■بعد ازحضور در اجتماع پر شور دعای عهـد از طریق لینــک زیر می تونـید وارد سامانه بشید و حضــورتون رو در دعـای عهد ثبت کنید تا به یک اجتماع پرشُور و بزرگ برسیم👇 🆔https://shamim313.com .╚~•๑‌‌❥░ ⃟🌸❥๑‌‌•~--------- .