تولدم تموم شد و بله مثل اینکه داد تنفرو ترجیح.

*و البته هردوست و رفیقی که فراموش کردم نام ببرم. به نیابت از همتونم قدم برداشتم ، یه لطفی میکنید فور کنید برسونید به دستشون؟

رعد و برقای بزرگی که میزنه و منی که هر لحظه بیشتر از قبل یاد لیلی میوفتم و دلم تنگ میشه.

تهران . بیمارستان . روز آخر زندگیم . عشق بچگی از ددان . اکیپ گوربه‌ها . لوازم التحریر . فاطمه si . چهارراه تهران . خوراکی . بابا ‌و مامان . خوابگاه . یادگاری و عطر. پرده کرکره ای . دعوا با فروشنده . دفترچه یادداشت و شمع . قلب دردِ ☆ . چارقد .

حرف هایی که از بس‌ موند تو دلم، جلبک شد

فقط بگم که دیگه با این اکانتم جوابگو نیستم، ' تنها راه ارتباطیمون از طریق لینک ناشناسیه که تو بیوی چنله' بوس بوس

پیس‌پیس، پایه‌ای تا آخر شهریور؟ لینک ناشناس تو بیوی چنله، بهم اطلاع بده.

- اولین پشنهاد من اینه که سعی کنید از کارای روزتون یه لیستی تهیه کنید. نه طوری که بغلش تایم بزنید چون شما هیچ چیزی از دو دقیقه‌ی بعدیتون نمیدونید و اگر اتفاقی باعث شه پنج دقیقه، فقط پنج دقیقه عقب بیوفتید، ریتم کل کاراتون بهم میریزه و قاطی‌پاتی میشه. پس؟ صرفا کارایی که باید درطول روز انجام بدی رو بنویس اما تو برگه نه. به پیشنهاد لیلی، یه ماژیک بگیر و روی یه شیشه ای[ ترجیحا پنجره ی اتاقتون] کاراتو یادداشت کن. اینطوری جلو چشمتن و کاری از یادت نمیره. بعد از یادداشت کردنشون، یا تو ذهنت یا با ستاره کشیدن کنارشون، اولویت بندی کن.

نکته ی بعدیم اینه که کاراتو با هررررحالی که شده انجامش بده، فقط انجام بده. بی انرژی بودی پاشو. پرانرژی‌ بودی پاشو. حوصله نداشتی پاشو. غمگین بودی پاشو. خوشحال بودی پاشو. استرس داشتی پاشو. خلاصه بگم، هروقتی که خواستی پا نشی دقیقا همون موقع پاشو و انجامش بده. - آره ایندفعه‌‌رو با نفست لجبازی کن. چشمک*

دررابطه با عادت های بد هم اینطوری بگم که.‌. وایسا وایسا بیا یه کاری کنیم، تا من بگم پاشو برو یه کاغذ قلم بیار چیزایی که میگمو یادداشت کن. عادت‌های بدتو نویس، همشو بنویس بدون سانسور. عادت های بد و اَخ و جیزِتو نوشتی؟ آفرین حالا یه جایگزین بذار واسش. نمیگم یهویی تغییر کن ولی کم‌کم به مرور سعی کن اون عادت خوبه رو بیشتر انجام بدی. یادت نره که یه عادت میتونه روتینتو عوض کنه. چه بهتر که از روتینِ درهم و یحپثنیینیسنتییت به یه روتین منظم و سالم و 💗💅🏼✨🎀🪄 برسی. هوم؟

منظورم از عادات بد همین چیزای کوچول موچول و ریز و فندق و فلفله. همینقدر جزئی و شیطون بلا. تاحالا بهشون دقت کرده بودی؟

حالا میریم سراغ سالم خوری، رژیم‌نه‌ها سالم خوری. منو تو الان تو سن رشدمونیم، بیا الان نه هرررچیزیو ولی از همه‌چی‌بخوریم، اما با احتیاط و یواش. مثلاً چیزای مضرو آروم آروم بذاریم تو لبمون و بعدش خیلیی آروم و اسلوموشن بجویم[ اشک و بغض و غصه و آه ] ولی برای واقعی بیا عوض نابود کردن اون معده ی طفلی، با حوصله و ذوق غذاها و دسرای جدید رو درست کنیم و امتحانشون کنیم. یکیش مثلا همین داداش زاتزیکی:)))