eitaa logo
جامعه‌شناسی مقاومت
1.5هزار دنبال‌کننده
106 عکس
27 ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 درباره معنای بی‌معنای| بخش اول. ⚠️ درباره معنای انقلابی بودن، یک‌دست بودنِ همه جا و همه چیز، ضدیت با کارگر، متوجه موضوع نشدن، صندوق‌های بازنشستگی، کنترل و موارد دیگر در وضعیتی عجیب گرفتار شده‌ایم: تراژدی تهی بودن امر انقلابی از امر اجتماعی و عدالت‌زدایی از امر انقلابی به کمدی میل کرده است. «افزایش سن بازنشستگی» که در جهان راه‌حلی ضد کارگری برای حل ناترازی صندوق‌های بازنشستگی است را به مثابه گفتار و موضعی انقلابی تبلیغ می‌کردند، کم بود؛ حالا آن را به مثابه مطالبه دانشجویی جا می‌زنند. در پاریس تاکید لیبرال‌های الیزه بر افزودن تنها دو سال بر سن بازنشستگی، یک میلیون نفر از کارگران را به اعتراض‌های خیابانی کشانید. در ایران اما از دولت سابق تا مکتب نیاوران، تا دولت و مجلس متصف به انقلابی، جملگی غرق در نگاه‌هایی ضدکارگری، چنین راهکاری را تجویز می‌کنند. حالا خبر رسید پس از نامه بسیج دانشجویی «دانشگاه امام صادق علیه‌السلام»، از طرف 24 تشکل دانشجویی نیز نامه‌‌ای منتشر شده که مصوبه مجلس در زمینه افزایش سن بازنشستگی را تحسین کرده و «نشان‌دهندۀ انقلابی بودن مجلس» خوانده‌اند! باری نائب‌رئیس مجلس در توجیه رأی موافق خود به مصوبه افزایش سن بازنشستگی گفته بود: «برخی نمایندگان متوجه موضوع نشدند و رأی دادند، از جمله خود بنده». موضع مضحکی که از سوی چند نماینده دیگر نیز تکرار شد. حالا اما همین متوجه نشدن، که گویی نه یک اشتباه، بلکه یک انتخاب در تهی‌کردن معنای انقلابی از امر اجتماعی است، در این نامه‌های موسوم به دانشجویی تکرار می‌شود. نمایندگانی که در وضعیت «متوجه نبودن موضوع» در حال نابودی نظام بازنشستگی، تأمین اجتماعی و بیمه‌ای کشور هستند، اهمیت چندانی ندارند اما این دو نامه را باید جایی ذخیره کنیم. چرا که بهترین روایت‌گر وضعیت اجتماعی و جنبش دانشجویی ماست. از نامه پیشین که ارزش بررسی نداشت بگذریم، نامه اخیر آشکارا نشانه ادامه همان نفهمیدن‌ است: نامه مشتی آمار و استدلال معوج درباره صندوق‌های بازنشستگی کشوری و نیروهای مسلح ردیف کرده و گویی اصلا نفهمیده که همه بحث و نقد درباره مصوبه فوق، در زمینه صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی است نه صندوق کشوری و نیروهای مسلح!! باور کنیم این نامه‌های سراسر گاف و ضعیف، مثل روایت نایب‌رئیس مجلس جملگی محصول نفهمیدن موضوع است؟! مگر می‌شود؟ یعنی در 24 تشکل دانشجویی یک نفر نبوده که متوجه شود همه وجوه ضدکارگری و ضد اجتماعیِ این مصوبه در مورد بیمه‌شدگان و بازنشستگی تامین اجتماعی است؟ این درست همان نقطه‌ای است که به وضوح می‌توانیم ببینیم عقب‌ماندگی کنونی ما در عدالت تنها محصول غفلت‌ها نبوده؛ تنها محصول متوجه موضوع نشدن و رای دادن‌ها نبوده؛ بلکه محصول اراده‌هایی است که آشکارا همه چیز را، از پاستور تا بهارستان تا تشکل‌های دانشجویی را یک دست و آلت دست کرده و اگر کسی نظری خارج از این یک دستی داشته باشد، مجبور است با کسانی بحث کند که به کل خود را به نفهمیدن زده‌اند. هیچگاه و هیچگاه این چنین ناامید نبوده‌ام، با چه کسی حرف بزنیم؟ در این 24 تشکلِ «انقلابی» و در آن مجلسِ «انقلابی»، یک و فقط یک نفر نبوده که بهشان بگوید موضوع چیست؟ مسئله آنانی هستند که دانشجو را مؤذن جامعه نمی‌پسندند، بلکه به آنان به چشم پادو می‌گگرند. تشییع کنندگان جسد سیاست‌های ضد اجتماعی! بگذریم این نامه، که ماقبل نقد است، اما این‌جا به یادگار بماند از چیزی که به نام جنبش دانشجویی «انقلابی» خلق کرده‌اند؛ همچنان که آن مصوبه و مواضع نمایندگان مجلس به عنوان نشانه‌ای از وضعیت باقی خواهد ماند. ✍ مجتبی نامخواه @iisociology
🔰 درباره معنای بی‌معنایی| بخش دوم و پایانی. ⚠️ درباره معنای انقلابی بودن، یک‌دست بودنِ همه جا و همه چیز، ضدیت با کارگر، متوجه موضوع نشدن، صندوق‌های بازنشستگی، کنترل و موارد دیگر. یک ماه قبل در مناظره‌ای پیرامون موضوع اصلاح صندوق‌های بازنشستگی، ملتمسانه تمنا کردم، در شرایطی که دولت و مجلس، یک حرف می‌زنند که همان حرف دولت سابق است، اجازه بدهید بسیج دانشجویی و تشکل‌های دانشجویی حرف دیگری بزنند. اینان که کار خود را خواهند کرد، بگذارید لااقل دانشجویان طرف کارگران بمانند. کاری نکنید که از لانه جاسوسی هم همان حرف بهارستان، که همان حرف پاستور است، که همان حرف نیاوران است، که همان حرف الیزه است بیرون بیاید. دو هفته بعد از آن مناظره، نامه‌ای خواندم از بسیج دانشجویی هشت دانشگاه بزرگ تهران که درباره شیوه حضور سران قوا در برنامه‌های ۱۶ آذر دانشگاه‌ها نوشته بودند: «بسیج دانشجویی این حجم از ‎کنترل و ‎ممنوعیت را در برنامه‌های دانشجویی ویژه عموم دانشجویان برنمی‌تابد.» نمی‌دانم شاید همان اراده معطوف به «کنترل» است که مجلس انقلابی را به وضعیت «بعضی نماینده‌ها متوجه موضوع نشدند و رأی دادند، از جمله خودِ بنده» کشانده و متوجه امر اجتماعی نبودن را به دیگر جاها کشانده است؛ حتی به حرکت‌های دانشجویی که سراسر درد عدالت دارند و فریادگر حرف جامعه‌اند. به هر روی این نامه، بماند به یادگار: ضدکارگران بودن اتفاقی نیست، پای یک  ایدئولوژی منسجم در میان است و البته بیش و پیش از آن منافعی انبوه. در آخر، اگر چه آشکار شدن اراده معطوف به کنترل در جنبش دانشجویی محل نگرانی است اما  اینان که موضوع را نفهمیده و بر عدالت شمشیر کشیده‌اند را دوام نیست و امیدی هم اگر هست به همین دانشجویان درویش است. «دولتی را که نباشد غم از آسیبِ زوال بی تکلف بشنو دولتِ درویشان است» نامه 24 تشکل دانشجویی در حمایت از مصوبه مجلس درباره افزایش سن بازنشستگی B2n.ir/f93033 نامه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام به آیت الله جنتی در حمایت از مصوبه مجلس درباره افزایش سن بازنشستگی B2n.ir/u87594 ✍ مجتبی نامخواه @iisociology
فیلتر و فروش فیلترشکن ضد اخلاق است. اینکه هم فضای مجازی بسته شود و هم فیلترشکن فروخته شود با اخلاق سازگار نیست. در فضایی که اندیشه ردّ و بدل می‌شود، در فضایی که شما می‌توانید خواسته‌های خود را مطرح کنید و خواسته‌های دیگران را پاسخ دهید، این فضا، فضای حقیقی است. علامه جوادی آملی @iisociology
♦️ [جای خالی مستضعفین..] 1⃣ وقتی هنوز دانشجو نشده بودم چندماهی کارگر مغازه اصغر آقا بودم که از چیپس و پفک گرفته تا میوه و خشکبار می‌آورد و مشتری‌های جورواجوری داشت. یکی از مشتری‌ها زنی متفاوت بود. صورت تکیده و لب‌های سیاه که لباس‌های مندرسی بر تن داشت و هر روز می‌آمد یک 50 تومنی دانشگاه تهرانی به من می‌داد و چند نخ سیگار می‌گرفت. بعداز ظهرها هم کیسه‌ای دستش بود و آشغال کاهوها و سیب‌زمینی و میوه گندیده‌های جلوی مغازه را جمع می‌کرد و اگر احیانا کسی حواسش نبود چند تا میوه سالم هم لابلای آنها قایم می‌کرد و می‌رفت. هیچ وقت اسمش را نپرسیدم و اصغرآقا هم نگفت اسمش چیست، فقط می‌گفت اگر چیزی خواست بهش تخفیف بده، معتاد بیچاره‌ای است. . 2⃣ «...» از آشناهایمان تازه ازدواج کرده و با شوهرش به تهران آمده بود و در محله‌ای شدیدا فقیرنشین اتاق 12 متری برای زندگی اجاره کرده بودند. در همان اتاق 12 متری باردار شد و فرزندش به دنیا آمد. مادرم می‌گفت اگر صدقه داشتید بدهید به من که برای «...» کنار بگذارم. شیرش خشک شده و پول شیرخشک هم به سختی تامین می‌کنند. خودش که گرسنه است، خدا را خوش نمی‌آید آن بچه بی‌گناه هم گرسنه بماند. . 3⃣ خانم «م» را چند سالی است می‌شناسم. زن زحمتکش میان‌سالی که پسر معلول و دارای بیماری نادر بیست و اندی ساله دارد و همسرش هم چند سال است زندگی را رها کرده و حالا بار همه چیز از اجاره و مخارج خانه گرفته تا درمان پسر بر دوش خانم «م» افتاده است. چطور خرج زندگی را می‌دهد؟ با نظافت خانه دیگران از صبح تا شب و کمک‌های اطرافیان به او می‌کنند تا به اندازه چند کیلو میوه و خورد و خوراک، از زندگی جلوتر بیفتد. خانم «م» آنقدر نجیب، سخت‌کوش و حلال‌خور است که برخی از آنها که او را می‌شناسند در مواردی که حاجتی دارند برایش نذر می‌کنند و اتفاقا نذر برای خانم «م» خیلی هم مجرب است! 🔹 فرزند دومش تازه به دنیا آمده بود. صاحبخانه تا خبر را شنید به شوهرش زنگ زد و تبریک گفت. آخر تبریک گفت راستی آقای فلانی، می‌دانی از این ماه اجاره خانه باید بیشتر شود. صاحبخانه سال بعد قرارداد را تمدید نکرد و پولی که داشتند کفاف ادامه زندگی در همان منطقه را نداد. به مناطق حاشیه‌ای‌تر رفتند. 🔸 چکیده سخنان نمایندگان بانوان در دیدار رهبری را می‌خواندم: تولید هوش مصنوعی تخصصی زنان، لزوم رساندن جایگاه زن مسلمان به جوانان غربی، تقویت زنان ورزشکار و... 🔸 کاش خانم «م»، همان که گفتم نذر برایش حاجت می‌دهد یا آن زن معتاد که نامش را نپرسیدم یا زنی که از فقر شیرش خشک شده بود یا یکی از میلیون‌ها زن بی‌صدای دیگر هم یکی از سخنرانان بودند یا حداقل یک نفر در میان این صحبت‌های سفید، از سیاهی هم می‌گفت. ✍ علیرضا ملوندی 🔸 @iisociology
🔰 برای مادران روستایی.. 🔹 هر بار می‌روم روستا صبح ها که خوابیم مادرم بلند میشود می‌رود گوسفندها را علف میدهد، شیرشان را میدوشد و‌‌‌‌... عصرها که می آیند با کلی زحمت داخل آغل می‌کند و..‌. با دست خودش در تنور نان میپزد، علاوه بر کار خونه که برعهده اوست در کشاورزی و زرشک پاک کردن هم پای پدر کمک می‌کند و..‌‌. 🔹 مادرم شش کلاس بیشتر سواد ندارد اما بارها گفته‌ام من او را جز عاقل‌ترین زنانی می‌دانم که در اطرافم دیدم که بعضا دکتری دارند و... . نه چون مادر من است بلکه چون بر اصول انسانی حرکت میکند. 🔹 متن قبلی روی نکته درستی دست گذاشته، در فضای سیاست‌گذاری، در مناسبات رسمی در مثل همین سخنرانی ها مقابل رهبر انقلاب جای زنان روستایی مثل مادر من اصلا نیست، اساسا در نگاه بخشی از روشنفکران و حتی سیاست‌گذاران انقلابی که در تهران برای ما تصمیم می‌گیرند اساسا هزاران زن روستایی بزرگ جز زنان موفق ایرانی-اسلامی به حساب نمی‌آیند تا تریبونی به آن‌ها داده شود یا دعوت شوند کسی درد و حرف‌شان را بشنود. به قول آن دیالوگ: ما زیر پونس نقشه هستیم. 🔹 خواستم یک نمونه ملموس مثال بزنم بدانید بین فضای رسمی حکمرانی با میدان چقدر فاصله است 📸 من و مادر در حال جمع کردن انبار آغل گوسفندان ✍ محمدامین رضایی 🔸 @iisociology
معدل امتحانات نهایی خردادماه ۱۴۰۲ اخیراً وزارت آموزش‌وپرورش گزارشی از معدل امتحانات نهایی خردادماه ۱۴۰۲ منتشر کرده که در این باره باید به چند نکته توجه داشت: تقریباً در دهۀ اخیر معدل امتحانات نهایی در محدودۀ ۱۱.۵ تا ۱۲.۵ بوده است؛ در رشته‌های تجربی و ریاضی کمی بالاتر و در رشته‌های علوم انسانی و معارف کمی پایین‌تر. روند افت کیفیت آموزش عمومی در جزییات نتایج کنکور و در آزمون‌های بین‌المللی هم مشاهده می‌شود. در سال‌های اخیر، هم در محتوای امتحانات نهایی و هم در فرم سؤالات و نحوۀ تصحیح برگه‌های آزمون تغییرات زیادی اعمال شده است. برای مثال امسال در برخی درس‌ها ۸۰ سؤال با بارم ۰.۲۵ طراحی شده بود و هر برگه را چند آموزگار از مدارس و شهرهای مختلف در سامانه تصحیح می‌کردند. شواهدی هم از سوی آموزگاران ارائه می‌شود که بعضاً اختلال‌هایی در فرایند تصحیح وجود داشته که چه‌بسا بر نمرۀ دانش‌آموز هم تأثیرگذار بوده است. به نظر می‌رسد خود نهاد آموزشی با این تغییرات منطبق نشده است. نکتۀ مهم دیگر این است که نقشۀ وضعیت معدل استان‌ها تاحدزیادی منطبق با نقشۀ فقر کشور است.   ✍ رضا امیدی @iisociology
ایران تنها به خدا سجده می‌کند. داداجان عطاالله روزنامه‌نگار، سیاستمدار و رهبر جنبش "وطندار" تاجیکستان، در پی حادثه تروریستی کرمان، بیانیه این جنبش را در صفحه فیس‌بوک خود منتشر نمود که به شرح ذیل است: بیش از صد کُشته و زیاده از دوصد زخمی در یک روز زمستانی کارِ دست کیست؟ سال‌هاست، که امریکا و اسرائیل، ایران را تهدید می‌کنند. مخصوصاً، بعد جنگ با فلسطین. دو شیطان، یکی کوچک و دیگری کلان آرزو می‌کنند که در خریطه جهان ایران نباشد. اگر باشد، هم ایرانی باشد که از واشنگتن یا تل‌آویو اداره شود. مثل اکثر کشورهای خاور میانه. اگر ایران نباشد، دنیا انگشتری بی نگین است. اگر دنیا روشن است، این روشنی از نور و فروغ و چراغ ایران است! بسی کسان و ناکسان در دنیا هستند، که با حسادت به آزادگان و فرزانگان این مملکت می‌نگرند. هیچ کشوری در دنیا نیست، که مثل ایران بدخواه داشته باشد. ترور امروزه در کرمان حمله شغالان به قرارگاه شیران است. سخن گفتن در مورد این حمله وحشیانه سخت مشکل است. آن‌هایی که به این جنایت دست زدند، باید بدانند، که ایران را هیچ‌گاه نمی‌توانند، به زانو بنشانند. ایران تنها به خدا سجده می‌کند. ایرانی، که قریب نیم سده است که نصف دنیا تحریمش کردند، ولی ایران یک قدم به عقب برنگشت. ایران، کوهی‌ست که از سنگ‌پرتابی بدخواهان ابرویش خم نخورد. این کوه عظیم همیشه پابرجاست. این کوه بلند ناموس نام دارد. این کوه بلند عزّت نام دارد. این کوه بلند را هیچ ابرقدرتی نمی‌تواند فتح بنماید. در تمام دنیا بلندترین قلّه‌ای که هست و می‌نماید، ایران نام دارد. مکان شهیدان جنّت باد! به عزاداران کرمان تسلیت می‌گوییم. با ملّت عزیز ایران غم‌شریکیم. تاجیکستان با شماست! پاینده باد ایران! دشمنانت خار و ذلیل گردند و سنگ‌هایی، که به تو می‌اندازند، سنگ قبرشان باد! خدا یارت، ایران تنها! داداجان عطاالله‌یف، راهبر جنبش مردمی «وطندار» @iisociology
نترسید! سردار سلیمانی به روایت استاد ازغدی: در آخرین نماز جمعه تهران و فیضیه قم که سخنرانی‌ام با واکنش عده‌ای مواجه شد، بعد که ایشان را دیدم با لبخند من را بغل کرد و صحبت‌هایم را تأیید و تشویق کرد و گفت این صحبتی که در فیضیه و نماز جمعه کردی، انقلاب با این حرف‌ها می‌ماند، ولو آخرین صحبتت باشد. این‌جوری انقلاب و نهضت می‌ماند. تعبیر ایشان این بود که مثل پروانه خودتان را به شمع بزنید تا روشن بشود. خیلی حمایت کرد و گفت من عقیده دارم ادبیات انقلابی و صراحت و صداقت انقلابی توأم با عقلانیت باید حفظ شود و نباید دچار خوف و رجاهای مادی و حیوانی بشویم. نکته دیگری نیز ایشان به من گفت. آمریکا، انگلیس و فرانسه به‌شدت پوشالی‌اند. ایشان در بحث فرهنگی و گفت‌وگوی فرهنگی با نخبگان و روشنفکران و افکار عمومی در منطقه می‌گفت ما باید با ملت‌ها حرف بزنیم. من نکات ایشان را به بعضی مسئولان و غرب‌زده‌ها و روشنفکرنماها یادآوری کردم و گفتم شهید قاسم سلیمانی می‌گفت افسران و سربازان آمریکایی ترسو هستند و مطلقاً ارتش آمریکا، ارتش جنگ نیست و ابداً نمی‌توانند بجنگند. این‌ها فقط یک تصویر هالیوودی از خودشان ساختند. ایشان می‌گفت رسماً افسران و سربازهایشان پوشک می‌بندند. ایشان می‌گفت ما در داخل پایگاه‌های آمریکا نیروهای نفوذی داریم و وقتی مثلاً ۵۰کیلومتر آن طرف‌تر درگیری می‌شود، اینها در پادگان‌هایشان از صدای گلوله‌ای که نزدیکشان می‌آید خیلی می‌ترسند. شهید سلیمانی می‌گفت من فیلم‌های متعددی از داخل پایگاه‌های آمریکایی، اسرائیلی و انگلیسی دارم که اینها چقدر ترسویند و از مرگ و درگیری و مجروح‌شدن می‌ترسند. اینها فقط با ترساندن مسئوولان، تأثیرگذاری روی فکر روشنفکرنماها، تبلیغات هالیوودی، بمب اتم، کار روی ذهن مخاطب و رسانه و خریدن آدم‌های فاسد در حکومت‌ها و ملت‌ها کارشان را جلو می‌برند. شهید سلیمانی می‌گفت فیلم‌هایی از درگیری هست که افسران آمریکایی فرار می‌کنند و در اتاق مثل بچه‌های کوچک دورهم نشسته‌اند و از ترس بعضی‌هایشان گریه می‌کنند یا مافوقشان دستور می‌دهد فلان کار را بکنید و نمی‌روند. ایشان می‌گفت اینها به‌شدت پوشالی و ضعیف‌اند. می‌گفت اگر عده‌ای محکم و مؤمن جلوی اینها بایستند و صبار و شکور باشند، به‌سرعت شکست می‌خورند و عقب‌نشینی می‌کنند. ➖ گفتگو با استاد رحیم پور در مورد مکتبی که سلیمانی را ساخت www.rahimpour.ir @iisociology
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بر پیکر کودکان شهید، شما برقصید، ما می‌جنگیم! @iisociology
☑️ در دهه اخیر افزایش سالانه حقوق شاغلان بویژه کارگران کمتر از تورم بوده و در نسبت با کشورهای منطقه حقوق بسیار پایینی است! از طرفی به علت دلاریزه شدن اقتصاد هزینه زندگی بسیار گران شده، در این موقعیت مصوبه یک ظلم صریح به مردم محروم است. تصویب کنندگان باید به مردم پاسخگو باشندمحمدامین رضایی @iisociology
✳️ چند نکته در باب بحران پاکستان - ایران 🔹شکی نیست که حمله به پاکستان اقدامی اشتباه و بدون عقلانیت بود و اکنون نه تنها سبب امنیت نشده که امنیت ملی ما را نیز تضیف نمود. پاکستان، عراق و اربیل نیست که شبانه حریم آن را نقض کنی و پاسخی نگیری. بخصوص اینکه این حمله بعد از سفر وزیر خارجه هند به ایران رخ داد که برای پاکستان دارای تفسیر خصمانه تری است. 🔹 دوم اینکه ج. اسلامی با این حملات موشکی نشان می‌دهد که می خواهد مشکلاتی که ریشه اش در مناسبات درونی کشور است را به بیرون منتقل نماید و از این طریق بازدارندگی ذهنی خود را حفظ نماید. 🔹سوم، هم اکنون ج. اسلامی با غالب همسایه های خود در رابطه غیر دوستانه قرار گرفته است و این بیش از قبل سبب انزوای کشور خواهد شد و تهدیدات را بیشتر خواهد کرد. 🔹چهارم، تاکید اغراق آمیز از مقوله (اگر هیچی نداریم امنیت داریم) در چند دهه گذشته مدت ها است تضعیف شده و هم اکنون با افزایش ترورها، خرابکاری ها و نزاع با همسایگان و... در ضعیف ترین حالت خود قرار دارد و نشان می دهد قربانی کردن در پای بت ، خود اقدامی ضد امنیتی است. 🔹 پنچم، افزایش بیشتر تنش با پاکستان و درگیر شدن مسلمانان با هم در ماه رجب (که جنگ در آن حرام است) توجه ها را از غزه و منازعه فلسطین به سوی ایران و پاکستان چرخانده است. و این یک پیروزی غیر مستقیم برای صهیونیست ها خواهد بود. 🔹 ششم و در آخر اینکه، اگر این اتفاقات سبب شود ایران با پاکستان به یک کارگروه مشترک برای برخورد فوری و محکم با تروریست ها برسند که به عملیات مشترک ختم شود، می توان گفت مقداری از اوضاع بهبود می یابد و منافع هر دو کشور تامین شده است. ولی اگر روال معادلات مثل قبل ادامه یاید، خسران بزرگی متوجه ما شده است. ✍ سلمان کدیور @iisociology
💠آیا مرز ایران و پاکستان قابل امن شدن است؟ این روزها که زد و خورد ایران و پاکستان رخ داده بهانه شناخت بهتر پاکستان نیز مهیا شده است لذا به مسأله بسیار مهم امنیت در منطقه بلوچستان می پردازم. پاکستان به این دلیل که دشمنی بزرگ بنام هند دارد و بخاطر علاقه مردم ش به انقلاب و البته حسن همجواری ما، اصلا از ایران احساس نگرانی نمی‌کند سمت مرز ما تقریبا نیروی نظامی ندارد. بعلاوه بلوچستان پاکستان استانی است که گرچه ۴۰ درصد خاک پاکستان را اشغال کرده ولی حدود ۵ درصد جمعیت پاکستان در آن زندگی میکنند و این یعنی محیطی صحرایی و خیلی بزرگ و با جمعیت کم است که کنترل آن را خیلی گران و سخت کرده است. بیش از ۵۰ درصد این استان را بلوچ ها و حدود ۴۰ درصد آن را پشتون ها تشکیل میدهند که هر دو بنحوی معارض دولت مرکزی محسوب می شوند و گروههای تجزیه طلب نیز دارند. در این میان هم طبعا نقش آفرینی هندی ها وجود دارد و البته برخی معتقدند حتی جریانات ظاهرا مذهبی مثل سپاه صحابه هم برای سرکوب این جریانات استفاده می شوند و نوعی مدیریت از طرف‌‌ دستگاه امنیتی پاکستان بر آنها هست! مردمان این منطقه پاکستان هم از برخورد ارتش پنجابی ناراضی هستند و دایما اخبار سوءرفتار با بلوچ ها منتشر می شود. همچنین می دانیم که حجم بالایی سوخت از این منطقه قاچاق می‌شود که نوعا توسط همین طوایف بلوچ که در طرفین مرز هستند انجام می‌شود. از دیرباز پاکستانی هایی بدون شناسنامه در ایران نیز زندگی‌ می کرده اند و هنوز هم هستند که نوعا نوکر خان ها هستند! حال سوال اینجاست که با این پیچیدگی راه حل امنیت منطقه که برای ما مهم است چیست؟ «بلوچ ایران» راه حل این مسأله است چرا که روابط فامیلی با آن طرف دارد و اگر ساماندهی درستی در تبادلات تجاری و اقتصادی اینجا بشود خود «مردم» آنجا را امن خواهند کرد! وقتی کار اصلی قاچاق باشد مرز ناامن بهتر از مرز با حساب و کتاب است! اینجاست که کم کاری در استفاده از بلوچها و فعالسازی پروژه های تجاری‌ طرفین بعد از ۴۵ سال بهتر معلوم می شود. 🔗پ ن: اینکه تاکید بشود کشته شده های بمباران پاکستان غیرایرانی بودند حرف بدی است آقای مسوول‌!‌ انسان هستند و در خاک تو کشته شده اند. مراقب حرف زدن تان باشید. ✍ علیرضا کمیلی @iisociology