قبل از هرچیزی باید بگم این سلسله محفلها رو خودم خیلی دوست دارم برای همین بهتون پیشنهاد میکنم هرچیزی رو که از دست دادین، این محافل رو از دست ندین🤝✨
حضرتِ مهدی 'ارواحناهفداه' میفرمایند:
فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»؛در [ شخصیت فاطمه 'سلاماللهعلیها' ] دختر رسول خدا ﷺ براى من، اسوه و الگويى نيكوست».
[بحارالانوار،ج۵۳،ص۱۸۰]
الگو چیه؟
به زبونِ ساده تقلید از شخصیتی..
در دینِ ما برای رسیدن به مقاماتِ بالا، چه در قرآن و چه در احادیث، چندین الگوی زن و مرد معرفی شده؛
توی قرآن، حضرت مریم 'س' و حضرتِ آسیه 'س' مثال زده شدن؛
نه تنها الگویی برای زنان بلکه برای کسانی که ایمان آوردن یعنی مومنان [ هم مرد و هم زن ]
[سوره تحریم آیات ۱۱-۱۲]
همیشه آدمهایی در طولِ تاریخ وجود داشتن، که حماسه آفرین بودن و تاثیر گذاری بالایی داشتن🌱؛
برای همین بهشون این مقام داده شد، که بتونن دوباره زندگی کنن و دورانِ آخرین امامِ معصوم رو درک کنن... اصطلاحا بهش رجعت میگن؛
حالا میخوایم درباره زنانی صحبت کنیم، که به پاسِ امتحاناتِ بزرگی که پشتِ سر گذاشتن و قدمهایی که برای حفظ توحید و دین برداشتن... این پاداش به اونها داده شد تا بتونن جزوِ ۵۰ زنی که توی روایات از اونها یاد شده باشن🙂🌿.
۵۰ زن هستن که دربارشون ۲ روایت وجود داره :
-اینکه همراهِ حضرت مهدی 'عجلاللهتعالیفرجهالشریف' و یارانشون هستن
-جزوِ اون ۳۱۳ نفر هستند
و به مداوای مجروحان و پرستاری از اونها میپردازن🌱؛
امام صادق -علیہالسلام- مۍفرمایند:
همراه قائم -عجلاللهتعالۍفرجہالشریف- ، ١٣ زن
خواهند بود کہ بہ مـداواۍ مجـروحـان پــرداختـہ، سـرپـرستۍ بیمـاران را بہ عهده خـواهند گــرفـت، فرمودند:
قنواء دختر رُشید هجرۍ، ام ایمن، حبابہ والبیہ، سمیہ [ مادر عمار یاسر ]، زبیده ام خالد احمسی، ام سعید حنفیہ، صیانہ ماشطہ، ام خالد جهنّیہ
[دلائل الامامه،ص۳۱۴]
صیانه ماشطه✨:
صیانه یا صبانه ماشطه آرایشگرِ دخترِ فرعون، ۳ فرزند داشت؛ شوهرش حزبیل یا حزقیل، نسبتی با فرعون داشت [ میگن پسر عموش بوده ] و هردوی اونها در قصرِ فرعون مشغول به کار بودن
هم صیانه و هم حزبیل خدا پرست بوده و به حضرتِ موسی 'ع' اعتقاد داشتن اما عقایدشون رو مخفی میکردن...
اما فرعون داستانِ خدا پرست بودنِ حزبیل رو متوجه میشه و اون رو میکشه🔪!
میمونه ماشطه و ۳ تا بچهاش...
یک روز وقتی ماشطه داشته موهای دخترِ فرعون رو درست میکرده، یه اتفاقی میافته که ماشطه ناخودآگاه، "یا خدا" رو به زبون میاره👀؛
دخترِ فرعون این قضیه رو متوجه میشه و وقتی ازش میپرسه منظورت از خدا پدرِ من بوده؟
میگه نه منظورم خدای یگانهست و...دخترِ فرعون سریعا ماجرا رو به گوشِ پدرش میرسونه و اون هم دستور میده تا [ یک دیگ پر از مسِ جوشان یا یه آتشِ سوزان ] برپا کنن🔥؛
و بعد ۳ تا بچه صیانه رو میاره!
یکی از اونها نوزاد بود؛
فرعون به صیانه میگه:
یا بگو خدات منم [ استغفرالله ] یا بچههاتو توی آتش میندازم!
صیانه هم دوباره حرفاهای قبلیش رو تکرار میکنه
فرعون اولین بچه صیانه رو در اون دیگ پر از مس ذوب شده میندازه و صیانه هم این صحنه رو میبینه...💔!
دومین بچه هم درونِ دیگ انداخته شد؛
فرعون یه فرصتِ دوباره به صیانه میده تا جونِ آخرین بچهاش و خودش رو نجات بده؛ ازش میخواد که خدای یگانه رو انکار کنه و بگه خدای اون وجود نداره!
صیانه که بینِ دو راهی مونده و دیگه نمیتونه ببینه آخرین بچهاش که نوزاد بوده در اون دیگِ مس میافته، یک دفعه کودک شروع به سخن گفتن میکنه و از خداوند و یکتا پرستی و حق بودنِ عقایدِ صیانه میگه و از مادرش میخواد در این راه کوتاه نیاد🌪!
صیانه که این صحنه رو میبینه، محکمتر از قبل از عقایدش دفاع میکنه!
کودک و فرزندِ آخرش هم در دیگ انداخته میشه؛
سربازا میخوان صیانه رو بندازن توی دیگ که خودش اینکار رو انجام میده:)🤌🏽