ـ ـ ـ ـ ‌ 🖤 ؛ حَۍ‌عَلے‌‌العَــزٰاء ⋮ ڪــــــــــــــــــــــه مُحـرمـ♡🌿ـ رسٻـده‌اَسـٺ؛ ـ ـ ـ ـ #آجـــــرڬ‌اللّٰھ•اَٻھـا الحَبٻبــــ ●🌻♡✨️ 「 @iliya_52 」

ـ ـ ـ دادم‌ لباس‌ِ نۅکرۍ‌اتــ را‌ رُفۅ ڪُنند .. حَےعَلےالعـزا‌حُسٻـڹ ִֶָ مےرسد‌بہ‌گۅش . . . ـ ـ ـ ⦇⋕آجـرڪ‌اللّٰۿ🥀⦈)

؛ یک فیلم میفرستم .. با احترام و در شرایط ِ مناسب گوش بدین 🖤 ] براۍ‌ ِ ظھـور آقا هم دعا کنید 🌿• -#حسیـن‌ِعلیہ‌السلام‌_مَـن♥︎°-

ـ ـ ـ یاحسیـن‌ -علیہ‌السلام‌- غریب ِ مادر . . . 🖤 • ـــــــــــــــــــــ #محرم .

‌ ִֶָ 𖥔 ݁ ˖ نماز پر برکت و پر فایده برای شمایی که میخوای محرم امسالت رو متفاوت و پر نور شروع کنی .. چرا پر‌فایده چونکه بعد از خوندن این نماز شیطان میزنه تو سرش و میگه: واى بر من! هرچه در مدّت این سال زحمت کشیدم (و او را وسوسه کردم) با این عمل، همه را از بین برد و سالش را به خیر پایان داد! التماس دعا (:✨ ----––––––—— ᎒🌿𓏬 ——––––––---- اللھـم‌ عجـل‌ لولیـڪ‌ الفـرج‌ بہ حق‌ِ زینـب‌ ڪبـرێ‌ «س» ˺ #ایلیا ˻‌ ˺ #پیشنهاد_برای_محرم 🏴 ˻‌ 「 @iliya_52 」

- - - - - - - - - - - - - - - - - - -‌ ִֶָ 𖥔 ݁ ˖ یک روز فـرمانده گـردانے که باید وارد عـمل می‌شد آمد پیـش ما، ‌نمۍدانم چـطور به گوش او رسیده بود که یک نفر اینجا با عالـم بالا ارتباط دارد . آمـده بود به قول خودش در خـصـوص عــمـلیات پیش رو و شرایـط و حـوادث و .. اطلاعـات بگیـرد. می‌خواست ببیـند چه کـند که در عـملیات موفقیـت حاصـل شود. الان عکـس این دیـدار هست . او وارد اتاق ما شد، کاظـم خواسـت از او حرفے نزنیم براۍ همین چیزۍ نگفتیم . 「 @iliya_52 」๋࣭ ִֶָ𓏲࣪

- - - - - - - - - - - - - - - - - - -‌ ִֶָ 𖥔 ݁ ˖ کاظـم بدون اینکہ کسۍ متوجہ شود بہ من گفت به او بـگو بـرود و فردا بیـاید و جواب را از ما بگیرد. فرمانده هم قبول کرد و رفت فرداۍ آن روز کاظـم بہ من گفت: به این‌ها بگو اگر نعمت‌های خدا و بیت المال را اسراف نکنند پیروز می‌شوند. من هم همین حرف کاظم را انتقال دادم، اما ظاهرا به این کلام اعتماد نکردند . فرمانده با شنیدن این حرف خنده‌ای کرد و رفت. 「 @iliya_52 」๋࣭ ִֶָ𓏲࣪

- - - - - - - - - - - - - - - - - - -‌ ִֶָ 𖥔 ݁ ˖ روز بعد دیدیم وقتے ناهار به نیروهاۍ آن گـردان دادند، کلے کمپوت و کنسرو ماهے و نان و .. را خورده یا نخورده ریختہ اند در داخل جوب‌هاۍ آب شهر بانہ ! آنقدر نان و مواد غذایی اسراف شده بود که صدای همه درآمد. جوۍ آب پر بود از نـان و کمپـوت و کنسـرو! وضـعیت زندگے در شهر اصلاً خـوب نبود یادم هست مردم بانہ برای یک تکہ نان سر و دست می‌شکستند. اهالے هم حتے در حیـن عبـور از خیابان با دیدن صحنه‌هاۍ اسراف اظـهار تاسف می‌کردند. 「 @iliya_52 」๋࣭ ִֶָ𓏲࣪