eitaa logo
🎀پِرَنسِــ👑ــس🎀
431 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
638 ویدیو
35 فایل
رمان فعلے : # 💗 روزانه دو پارت درکانال قرار میگیره💌 کپے بدون ذکرلینک کانال و منبع حرام☺🌙 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . #ترک_‌کانال 💕💛💙💜💚💕💛💙💜💚💕
مشاهده در ایتا
دانلود
درد یعنی شمارشو پاک میکنی ولی هی آیدیشو سرچ میکنی که عکسِ پروفایلشو ببینی!!🙂 °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
تو را فراموش خواهند کرد... پس اول با خودت مهربان باش! °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ «𝑽𝒂𝒍𝒆𝒏𝒕𝒊𝒏𝒆🧸🍫» 𝑁𝑜𝑡 𝑗𝑢𝑠𝑡 𝑓𝑜𝑟 𝑙𝑢𝑣, 𝑆𝑜𝑚𝑒𝑡𝑖𝑚𝑒𝑠 𝑓𝑜𝑟 𝑓𝑟𝑖𝑒𝑛𝑑𝑠𝒉𝑖𝑝 𝑇𝒉𝑒𝑦 𝑎𝑟𝑒 𝑤𝑜𝑟𝑡𝒉 𝑚𝑜𝑟𝑒 𝑡𝒉𝑎𝑛 𝑙𝑢𝑣 ولنتاین فقط براي عاشقا نیست گاهي برا دوستایيِ ك ارزششون از عشق بالاتره.. ‌‌‌‌ °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
رمان_فنجانی_چای_با_خدا بخش اول مردِ راننده با دستگاهی عجیب مقابلم ایستاد.. دستگاه را به آرامی رویِ بدنم حرکت داد. صدایِ بوق بلند شد. صوفی ایستاد (پالتو رو دربیار.. ) وقتی تعللم را دید با فریاد، آن را از تنم خارج کرد (لعنتی.. لعنتی.. تو یقه اش ردیاب گذاشتن.. اینجا امن نیست سریع خارج شین..) صوفی چادر را سرم کرد من را به سمت ماشینِ پارک شده در گوشه پارکینگ هل داد. به سرعت از پارکینگ خارج شدیم، با چهره ایی مبدل و محجبه.. چادر.. غریب ترین پوششی که میشناختم.. حالا رسیدنم به دانیال منوط به مخفی شدن در پشت آن بود. به صوفی نگاه کردم. چهره اش در پسِ این حجابِ اسلامی کمی عجیب به نظرمیرسید. درد لحظه به لحظه کلافه ترم میکرد. حالم را به صوفی گفتم، اما او بی توجه به رانندگی اش ادامه داد.. کاش به او اعتماد نمیکردم. سراغِ عثمان و دانیال را گرفتم. بدونِ حتی نیم نگاهی گفت که در مخفیگاه انتظارم را میکشند و این تنها تسکین دهنده ی حسِ پشیمانم از اعتماد به این زن بود. کاش از حالِ حسام خبر داشتم.. بعد از دو ساعت خیابانگردی ، در یک پارگینگ طبقاتی متوقف شدیم و باز هم تغییر ماشین و چهره. چادر و مقنعه را با شالی تیره رنگ تعویض کرد. سهم من هم یک کلاه و شال پشمی شد. از فرط درد و سرما توانی در پاهایم نبود و صوفی عصبی و دست پاچه مرا به دنبال خود میکشید. با ماشین جدید از پارکینگ خارج شدیم. این همه امکانات از کجا تامین میشد؟؟ دستانِ یخ زده ام را در جیبِ مانتوام پناه دادم. چیزی به دستم خورد. از جیبم بیرون آوردم. مهر بود. همان مهری که حسام، عطر خاکش را به تمامِ وجود به ریه میکشید. یادم آمد آن روز از فرط عصبانیت در جیب همین مانتوام گذاشتم وبه گوشه ی اتاق پرتش کردم. دوستان خود را به کانال دعوت کنید😍👇 🎈 @roman_mazhabi ╭┅═ঊঈ🎈ঊঈ═┅╮ join : sapp.ir/roman_mazhabi ╰┅═ঊ 💌-کپی با ذکر لینک کانال مانعی ندارد.....
𖤐⃟🌼 ᵞᵒᵘ'ʳᵉ ᵐʸ ᵈᵉᶠᶤᶰᶤᵗᶤᵒᶰ ᵒᶠ ˡᵒᵛᵉ تو تعبيرِ من از عشقی . .♡✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
왜 날개를 달아주고 추락하자 해? Why did you gave me wings and want me to fall? _______________ چرا بهم بال دادی و بعد خواستی سقوط کنم؟💔 °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
그댈 떠나는 일은 없을 거예요~ I'll never leave you~ ________________ مـن هـرگــز تـَـرکت نمیکـنم ~ °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
جدا موندن از کسی ک دوسش داری فرقی با مردن نمیکنه پس عمری که بی تو میگذره مرگی است با نام زندگی °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
<🦔🌿>𝐉𝐮𝐬𝐭 𝐛𝐞𝐜𝐚𝐮𝐬𝐞 𝐡𝐞𝐫 𝐞𝐲𝐞𝐬 𝐝𝐨𝐧'𝐭 𝐭𝐞𝐚𝐫. 𝐃𝐨𝐞𝐬𝐧'𝐭 𝐦𝐞𝐚𝐧 𝐡𝐞𝐫 𝐡𝐞𝐚𝐫𝐭 𝐝𝐨𝐞𝐬𝐧'𝐭 𝐜𝐫𝐲. صرفا چون چشاش اشکی نیست دلیل نمیشه که قلبش گریه نکنه °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
رابطه ها وقتی معلوم میشه که مثلا میبینی دلت گرفته و اون انلاینه اما براش مهم نیس... °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
today is the same as yesterday Nothing has changed~ __________________ امــروز درست شبـیه دیـروزِ هــیچـی عــوض نَـشده °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS