eitaa logo
🎀پِرَنسِــ👑ــس🎀
432 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
638 ویدیو
35 فایل
رمان فعلے : # 💗 روزانه دو پارت درکانال قرار میگیره💌 کپے بدون ذکرلینک کانال و منبع حرام☺🌙 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . #ترک_‌کانال 💕💛💙💜💚💕💛💙💜💚💕
مشاهده در ایتا
دانلود
Sometimes happy memories hurt the most. بعضی وقتا خاطرات شاد بیشتر آدمو آزار میدن °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
‌‌‌‌ ‌𝘠𝘰𝘶 𝘖𝘯𝘭𝘺 𝘓𝘪𝘷𝘦 𝘖𝘯𝘤𝘦, 𝙀𝙣𝙟𝙤𝙮 𝙞𝙩 از زندگی لذت ببر، تو فقط یک بار زندگی می کنی! °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
یکی روزهای خوب دوباره برمیگرده، یکی هم اون مشتری که میاد مغازه میگه یه دور میزنم بر میگردم. °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
‌‌‌ مَنُو تُ مثل "مـ ـْٰـاه و ستـ ْٰــاره" پیوَند "سْٰـــرنوشـــت" هَمیْٰم! °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
ʕ◕‿◕ʔ 𝙒𝙞𝙣 𝙞𝙣 𝙨𝙞𝙡𝙚𝙣𝙘𝙚; 𝙄𝙚𝙩 𝙩𝙝𝙚𝙢 𝙩𝙝𝙞𝙣𝙠 𝙮𝙤𝙪 𝙖𝙧𝙚 𝙨𝙩𝙞𝙡𝙡 𝙡𝙤𝙨𝙞𝙣𝙜. در سکوت پیروز شو؛ بزار فکر کنن هنوز یه بازنده‌ای.  ‌    ‍ ‌‌‌‌   ‌‌‌‌ °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
➖⃟🌊--Be a man that proves not all the men are same . آدمی باش که ثابت کنه همه‌ی آدما مثل هم نیستن . °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
‌‌‌‌‌‌❰ 🏹💞 ❱‌‌‌ 𝗪𝗘 𝗔𝗥𝗘 𝗧𝗛𝗘 𝗕𝗘𝗦𝗧 𝗧𝗘𝗔𝗠 ᴡʜᴇɴ ᴡᴇ ᴀʀᴇ ᴛᴏɢᴇᴛʜᴇʀ «مَن و تو» بهترین ترکیبِ دنیاییم وقتي كنارِهمیم^-^ ‌‌‌ °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
اما ای کاش دنیا میایستاد و او برایم قرآن میخواند.. منتظرِصدا زدنِ اسمم توسط منشی، نشستم و حسام با یک صندلی فاصله، تمام حواسش به من بود. به ساعتم نگاه کردم، زمان زیادی تا اجرایِ نقشه نمانده بود. تنم سراسر تپش شد. منشی نامم را صدا زد. پاهایم میلزید. حسام مقابلم ایستاد ( نوبت شما.. حالتون خوب نیست؟). با قدمهایی سست و بی حال به سمت در رفتم و حسام با احتیاط پشت سرم آمد. دو مرد، چند گام آن طرفتر با لحنی عصبی و بلند با یکدیگر بحث میکردند و این اولین هشدار برایِ اجرایِ نقشه بود. درب اتاق پزشک را باز کردم. دو مرد دعوایشان بالا گرفت.. ضرب و شتم شروع شد. مردم جمع شدند. دکتر به سرعت از اتاقش خارج شد. حالا نوبت اجرایِ نقشه بود. برایِ آخرین بار به صورتِ متین ترین خانه خراب کنِ دنیا نگاه کردم.. حواسش به مردها بود. قصد داشت تا آنها را از هم جدا کند. آرام آرام چند گام به عقب برداشتم. به سمت پله های اضطراری دویدم. یک مرد روی پله ها منتظرم بود. دستم را گرفت و شروع به دویدن کرد.. صدایِ بلندِ حسام را شنیدم. نامم را صدا میزد و با فاصله به دنبالم میدوید.. ریه هایم تحملِ این همه فشار را نداشت و پاهایم توانِ دویدن. به خیابان رسیدیم. مرد با عصبانیت فریاد میزد که عجله کنم. یک ماشین جلویِ پایمان ترمز زد. در باز شد و دستی مرا به داخل کشید. خودش بود، صوفی.. ماشین با سرعتی عجیب از جایش کنده شد. به پشت سر نگاه کردم. حسام مانند باد از پیاده رو به داخل خیابان دوید.. و افتاد آن اتفاقی که دستانم را هم آغوشِ یخ میکرد.. یک ماشین به حسام کوبید و او پخشِ زمین شد. با جیغی خفه، چشمانم را بستم.. صوفی به عقب برگشت. اشک در چشمانم جمع شد.. حسام بی حال، رویِ زمین افتاده بود و مردم به طرفش میدویدند. ناگهان دو مرد از روی زمین بلندش کردند.. ماشین پیچید و من دیگر ندیدم چه بلایی بر سر بهترین قاتلِ زندگیم آمد.. در جایم نشستم. کاش میشد گریه کنم.. کاش.. صوفی، عینک دودی اش را کمی پایین آورد (خوبی؟؟ ) . نه.. نه.. بدتر از این هم مگر حالی بود؟؟ ماشین با پیچ و تاب از کوچه و خیابانهای مختلف میگذشت و صوفی که مدام به راننده متذکر میشد کسی تعقیبمان نکند.. بعد از نیم ساعت وارد پارکینگ یک خانه شدیم.. صوفی چادری به سمتم گرفت ( سرت کن.. ) مقنعه ایی مشکی پوشید و چادری سرش کرد.. مات مانده بودم با پارچه ایی سیاه رنگ در دستم که نمادی از عقب ماندگی و تحجر در ذهنم بود. صوفی به سمتم آمد ( عجله کن.. چته تو؟؟) چادر را سرم کرد و مرا به سمتِ ماشین جدیدی که گوشه ی پارکینگ بود، هل داد.. دلیل کارش را جویا شدم و او با یک جمله جواب داد ( کار از محکم کاری عیب نمیکنه.. نباید پیدامون کنن.. ) درد داشتم با تهوعی بی امان.. باز هم خیابان گردی اما اینبار با مقنعه و چادر.. دلم هوایِ دانیال را داشت و نگرانِ حسام بود.. من در کدام نقطه از سرنوشت ایستاده بودم.. ادامه دارد... دوستان خود را به کانال دعوت کنید😍👇🏻 🎈 @roman_mazhabi ╭┅═ঊঈ🎈ঊঈ═┅╮ join : sapp.ir/roman_mazhabi ╰┅═ঊ 💌-کپی با ذکر لینک کانال مانعی ندارد..... رمان مذهبی خانم خبرنگار و آقای طلبه👇 @taranom_ehsas
قشنڪَ تریڹ لحظہ هاے عمرم را پاےساده تریڹ خاطرات خواهم ریخت تا بداني عاشق تریڹ پروانہ و مجنون تریڹ دیوانہ ات هستم.. °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS
𝓓𝓸𝓷'𝓽 𝓵𝓮𝓽 𝓼𝓸𝓶𝓮𝓸𝓷𝓮 𝔀𝓱𝓸 𝓱𝓪𝓼 𝓭𝓸𝓷𝓮 𝓷𝓸𝓽𝓱𝓲𝓷𝓰 𝓽𝓮𝓵𝓵 𝔂𝓸𝓾 𝓱𝓸𝔀 𝓽𝓸 𝓭𝓸 𝓪𝓷𝔂𝓽𝓱𝓲𝓷𝓰 اجازه نده كسى كه هيچ كارى تو زندگيش نكرده، بخواد راه و رسم انجام كارى رو بهت نشون بده °💕👑💕° eitaa.com/Im_PrInCesS