#راهپیمایی مردمی یوم الله ۲۲ بهمن ماه در سفید شهر زمان :شنبه ساعت ۱۰:۳۰ صبح مکان تجمع : زیارت امامزاده بی بی سکینه خاتون 🆔 @inja_nasrabad_Original

🎥 بخشنامه عجیب محمدرضا شاه به مدارس ایران 🔹بنیان‌گذار «هر کس اختیار بدنش رو داره» در ایران چه کسی بود؟ 🆔 @inja_nasrabad_Original

نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک بدین نوید که باد سحرگهی آورد بیا بیا که تو حور بهشت را رضوان در این جهان ز برای دل رهی آورد همی‌رویم به شیراز با عنایت بخت زهی رفیق که بختم به همرهی آورد به جبر خاطر ما کوش کاین کلاه نمد بسا شکست که با افسر شهی آورد چه ناله‌ها که رسید از دلم به خرمن ماه چو یاد عارض آن ماه خرگهی آورد رساند رایت منصور بر فلک حافظ که التجا به جناب شهنشهی آورد #حافظ 🆔 @inja_nasrabad_Original

گلبانگ تکبیر الله اکبر همراه با نورافشانی به شکرانه ۴۴ سال افتخار جمهوری اسلامی ایران ۲۱ بهمن ماه ۱۴۰۱ ساعت ۲۱ همزمان با سراسر کشور در پایگاه های مقاومت بسیج و مساجد منطقه سفید دشت حوزه مقاومت #بسیج امام محمد باقر (ع)منطقه سفید دشت 🆔 @inja_nasrabad_Original

🎥 این صدای انقلاب اسلامی ایران است... 🆔 @inja_nasrabad_Original

حضور #شهرداری و #شورای‌اسلامی سفیدشهر در نمایشگاه بین المللی گردشگری تهران در حاشیه این نمایشگاه دکتر عزت الله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی و گردشگری از غرفه شهرستان آران و بیدگل دیدار و با فاطمه حمامی هنرمند توانیاب سفیدشهری گفتگو کرد 🆔 @inja_nasrabad_Original

🎥 اینجا ایرانه… 🇮🇷 مملکت آدمم مثل ننه بابای آدم می‌مونه، نمیشه ولش کرد. 🆔 @inja_nasrabad_Original

🕊✾ برخیزید؛ ای شهیدان راه خدا ای کرده، بهر احیای حق جان فدا ای انسان! چون شهادت سرآغاز زندگیست... مرگِ سرخ، رمز آزادی و راز زندگیست... شعر: استاد حمید سبزواری 🌷تقدیم به روح پر فتوح شهدای اسلام / به شهدای دوران غیبت حضرت ولی عصر عج/ به شهدای راه انقلاب روح الله/ به شهدای مظلوم شیعه در یمن، بحرین، عربستان، عراق، سوریه، کشمیر، نیجریه، افغانستان و... 🌷تا تحویل پرچم به صاحب الزمان از پای نخواهیم نشست.... 🆔 @inja_nasrabad_Original

#داستان_شب مرد فقیرى بود که همسرش از ماست کره مى گرفت و او آنرا در شهر مى فروخت. آن زن کره ها را به صورت توپ های یک کیلویى در می آورد. مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید. روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او بسیار عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم، بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر شما را به عنوان وزنه قرار دادیم. مرد بقال از شرمندگی نمیدانست چه بگوید. 🆔 @inja_nasrabad_Original