طبقه بالای خانه پدرش، یک اتاق و آشپزخانه جمع و جوری درست کرده بود گفتم: مصطفی چرا خونه ای درست و حسابی اجاره نمیکنی؟ اگه بخوای مسئولین بهت کمک می کنن. گفت: احساس میکنم این خونه هم موقته! باید فکری به حال اونجا بکنم
#شهید_مصطفی_کلهری
➥‹ @YARALII_128 ›
محبت و علاقه به نامحرم !
چجوری از این محبت و علاقه رها شیم ؟
👇🏼👇🏼
➥‹ @YARALII_128 ›
دورهجدید.pdf
2.69M
⚠️راه رهایی از وابستگی
به جنس مخالف
چیه؟!
✔️چطور این وابستگی
رو کنترل کنیم؟!
💬اصلا چرا وابسته
شدیم؟!
#پیشنهاد_مطالعه
#منتشر_کنید
@hsn_mokhtari
➥🌱‹ @YARALII_128 ›
فارِس
خب دیگه ... تخریب هارو پاک میکنم بالاخره هرچی باشه رئیس جمهور مملکت شده ...
اگه دنبال دو دستگی بودیم
همچین پیامی نمیزاشتیم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایجاد یادداشت در ایتا
➥‹ @YARALII_128 ›
غروب #ماه_رمضان بود.ابراهیم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسی قابلمه ای از من گرفت . .
و بعد داخل کله پزی رفت، به دنبالش رفتم و گفتم :
ابرام جون کله پاچه برای #افطاری عجب حالی میده!!
گفت : راست میگی ولی برای من نیست. یک دست کامل کله پاچه و چند تا نان سنگک گرفت و وقتی بیرون آمد ، ایرج با موتور رسید ،ابراهیم هم سوارش شد و خداحافظی کرد.
با خودم گفتم حتما چند رفیق باهم جمع شده اند و افطاری میخورند. و از اینکه به من تعارف نکرده بود ناراحت شدم . .
فردای آن روز که ایرج را دیدم
پرسیدم : دیروز کجا رفتید؟
گفت : پشت پارک چهل تن انتهای کوچه منزل کوچکی بود که در زدیم و کله پاچه را به آنها دادیم . .
آنها ابراهیم را شناختند و خیلی تشکر کردند
خانواده ای بسیار مستحق بودند. بعد هم ابراهیم را رساندم به خانه شان . .
#شهید_ابراهیم_هادی
➥‹ @YARALII_128 ›
با یه عده طـــلبه آمدند قم.
همه شهــــید شدند الا محــــسن.
خواب #امام حسیــــــن'علیه السلام' رو دیده بود.
آقــــــا بهش گفته بود:
"ڪارهات رو بڪن این بـــار دیگه بار آخــــره"
یه ســـــربند داده بود به یکےاز رفقاش،
گفته بود شهید که شدم ببندیدش به ســـــینه ام.
آخه از آقا خواســـتم بـےســــر شهید شم
با چند تا از فرماندهان رفته بود توی دیدگـــــاه.
گلوله 120خورده بود وسطـــــــشون
جنـــــازه اش که اومد،ســـــر نداشت.
سربند رو بستیم به سیـــنه اش..
روی سربند نوشته بود ؛
"أنا زائر الحســــــین ع"
#طلبه_شهید_محسن_درودی
➥‹ @YARALII_128 ›
#شهیدانه
گفت :که چی ؟!🧐
هی جانباز جانباز...
شهید شهید ...
میخواستن نرن😒
کسی مجبورشون کرده بود !؟⁉️
گفتم :چرا اتفاقا !مجبورشون میکرد ✅
گفت :کی!؟😐
گفتم :همونی که تو نداریش !
گفت من ندارم ؟ چی رو 😳
گفتم :غیرت😊
➥‹ @YARALII_128 ›
🔴 حالا خوبه جنبش زن، زندگی، آزادی شون به نتیجه نرسیده وگرنه همین یه ذره شرف هم باقی نمیموند!🚶♀
➥‹ @YARALII_128 ›
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای عشق کارگر جوان به گوهرشاد❤️
➥‹ @YARALII_128 ›
کنترل نگاه.pdf
2.87M
#جزوه موضوع #کنترل_نگاه 👆
شامل ۳۵ استوری
در این ۳۵ صفحه تجربیات افراد برای کنترل نگاه بیان شده حتما مطالعه کنید و دیگران هم ارسال کنید🌱
@hsn_mokhtari
➥🌱‹ @YARALII_128 ›
قرائت قرآن نور
چشم را زیاد میڪند
همانگونه ڪه بر
بصیرت دل میافزاید...🌿
#علامهطباطبایی✨
➥‹ @YARALII_128 ›
يكى از مسئولين مستقيمش ميگفت:
ماه رمضان بود، رفته بودم بادينده (منطقه اى كويرى در اطراف ورامين) كه محمودرضا را آنجا ديدم.
مهمانانى از حاشيه خليج فارس داشت و با زبان روزه داشت در هواى گرم آنها را آموزش ميداد.
نقطه اى كه محمودرضا در آنجا آموزش ميداد،در عمق ١١٠ كيلومترى كوير بود گرماى هوا شايد ۴۵ درجه بود آن روز ولى روزه اش را نشكسته بود در حالی كه نيروهايش هيچكدام #روزه نبودند و آب مى خوردند...
محمودرضا ميگفت: من چون مربى هستم و در مأموريت آموزشى و كثير السفر هستم نمى توانم روزه ام را بخورم حقا مزد محمودرضا كمتر از #شهادت نبود...
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
➥‹ @YARALII_128 ›
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬#کلیپ
📝 ما برای امام زمان باید چکار کنیم؟!
👤استاد رائفی پور
➥‹ @YARALII_128 ›