گفتم #حسین دارم‌ از استرس‌ می‌میرم، گفت‌: « یه ‌ذکر بهت‌ میگم‌ هر بار گیر کردی ‌بگو، من ‌خیلی ‌قبولش ‌دارم: گره‌ی کار منم‌ همین ‌باز کرد (آخه ‌خودشم‌ به سختی ‌اجازه‌ی ‌خروج ‌گرفت) » گفتم: باشه ‌داداش ‌بگو گفت: «تسبیح ‌داری؟» گفتم: آره گفت: «بگو "الهی ‌بالرقیه ‌سلام ‌الله ‌علیها" حتما ‌سه سـاله ی‌ ارباب ‌نظر میکنه، منتظرتم و قطع‌ کردم‌ چشممو بستم‌‌ شروع‌ کردم: الهی ‌بالرقیه ‌سلام‌الله‌علیها الهی ‌بالرقیه‌ سلام‌الله‌علیها ۱۰تا‌ نگفتم ‌که ‌‌یهو گفتن: این ‌پنج ‌نفر آخرین ‌لیسته؛ بقیه‌اش ‌فردا، توجه نکردم‌ همینجور ‌ذکر می‌گفتم که ‌یهو اسمم ‌رو خوندن، بغضم ‌ترکید با گریه ‌رفتم‌ سمت ‌خونه حاضر‌شم، وقتی حسین رو دیدم ‌گفتم: درست ‌شد، اشک ‌تو چشمش ‌حلقه ‌زد‌ و گفت: "الهی ‌بالرقیه‌ سلام‌ الله ‌علیها" ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ #شهید‌حسین‌معز‌غلامی

🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 #پیامکی_از_بهشت 💐 به جهان خواران بگویید اگر پیکرم را صد پاره کنید اگر پاره پاره های تنم را آتش بزنید ، اگر خاکسترم را در دریا بریزید ، از دل امواج خروشان دریا صدایم را خواهید شنید که فریاد می زنم اسلام پیروز است . منافق نابود است . 🌹 #شهید_والامقام 🕊 #محمد_خزائیلی #سلام_به_دوستان_شهداء 🌹

#یا_صاحب_الزمان بدون فن غزل بی کنایه می گویم دلم برای تو تنگ است ایهاالمهدی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج

ما آدم ها رو حذف نمی کنیم ؛ خودشون با کارهاشون ، رفتاراشون و حرفاشون ، خودشونو حذف می کنن!

سخت‌است‌‌عاشقشوی‌...ویارنخواهد!دلتنگ‌'حرم'باشے..و'ارباب'نخواهد!(:️

یه دیالوگ تو یه فیلمی بود که میگفت: «من کنارِ تو؛یه آدم دیگه ام،آدمی شبیه تر به خودم» بنظرم اوج خوشبختی همینه که یه نفر رو داشته باشی که نخوای جلوش فردِ دیگه ی باشی؛ خودت باشی، خودِ خودت همون جوری که دوست داری بخندی، همنجوری که دوست داری غذا بخوری، اصلا همونجوری که تو ذهنت با خودت حرف می‌زنی باهاش حرف بزنی، یکی که درست مثل تو باشه و...

واقعا خجالت داره که با این همه ارادتی که ما بچه انقلابیا به حضرت آقا داریم کانالشون نصف یا یک سوم خیلی از کانالهای ایتا عضو دارن مگه میشه یه بچه انقلابی کانال رهبرشو دنبال نکنه؟! چقدر عقبیم ما؟! سریع عضو بشیدرفقادست بجنبونید https://eitaa.com/khamenei_ir #فوورزیاد_همسایه_غیرهمسایه

همه بلدن قشنگ‌حرف بزنن تو اونی باش که قشنگ عمل میکنه. 😉🌱

‌‌ ‌ پس از ساعتی، با صدای قطره‌های باران ‌که روی عبایم می‌چکید، از خواب بیدار شدم. ‌از جای خود برخاستم؛ در حالی که خطوط‌ ‌نقره‌ای مهتاب چشمانم را نوازش می‌داد. آسمان کم‌کم در حال روشن ‌شدن بود. ‌با دقت نگاهی به اطرافم انداختم و دریافتم این گودال، بهترین جایی بوده ‌که ممکن است هر انسان ناامید راه‌گم‌کرده‌ای ‌که در دل شب، دچار طوفان شده، برای رهایی ‌از خطرات و موجودات پرخطر آن حوالی‌درآن بیفتد.. ‌ - کهکشان نیستی ‌‌#شبتون_بهشت ‌ ‌