ماها یه خورده خوابمون کم و زیاد بشه

میشم بُرج زهرمار!

مگه کسی دیگه میتونه باهامون حرف بزنه؟

اصلا در طول هفته نشستی یک بار یه وصیت نامه یه شهید رو بخونی و بهش فکر کنی؟

ننشستی دیگه! فکر نکردی!

خدا به پیغمبر میفرماید؛

بابا خودت رو کُشتی چرا اینقدر برا هدایت مردم میدوی؟

رفقا یه چیزی بگم؟

رازی که باید بگم بهتون

خفه ام کرده... باید بدونید که چرا من تو سرم زد که محبین رو تشکیل بدم!

تنها هدف من از این کانال زدن می‌دونی چی بوده؟

از این محفل برگزار کردن ها کار جهادی انجام دادن ها از این راهیان نور رفتن ها... از این زیارت به اون زیارت رفتن ها... و...

اینکه دل یه نفر بلرزه بیاد تو بازیِ خدا...

از اینکه هر کجا میرم همه چی رو به اشتراک میزارم!

منم مثل همه شما کار و زندگی و مشکلات خودمُ دارم..

ولی...

اومدم اینجا به تو بگم که؛ باید من برای تو خودمُ بکُشم از همه چیزم بگذرم تا تو این رو بدونی که باید بیشتر بِدَوی‌..

باید بیشتر بِدَوی..

باید بیشتر بِدَوی..

باید بیشتر بِدَوی..

رفقا اصلا وقت نداریم!!!

زندگی معلوم نیست کی به پایان میرسه...

امروز فردا پس فردا یک ماهه دیگه...

من این کانال رو زدم... که به تو بگم توهم میتونی بیشتر بِدَوی...

توهم بیشتر از من میتونی کار جهادی انجام بدی