محبین
مستند صوتی شنود قسمت 3⃣
- ادامه داستان....
- واقعه دوم
- با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم.
- درد را با تمام وجود حس کردم
- جان هایی که قبض می شد را می دیدم
- چرا فرشته مرگ را پیر می دیدم.
- دیوار ها را نمی دیدم ومسلط به محیط بیمارستان بودم
- نحوه متفاوت قبض روح افراد
- به حالت خلسه رفتم
- به هرچه توجه می کردم، کُنه آن را می دیدم
- احساس احاطه به همه چیز را داشتم
- معجزه بازگشت روح به تن را در هرشب جدی بگیریم
- معنای باز بودن چشم
- احساس ترس هنگام بازگشت دوباره به دنیا
- تا دلتنگ مادرم شدم ، خود را در خانه ام دیدم
- احساس می کردم بالای سرم بی کران است و به پایین تسط دارم
- حمدی که راننده برایم می خواند، را برایم ذخیره کردند.
محبین
مستند صوتی شنود قسمت 3⃣
- بادعا وقرآن مادرم، آرامش می گرفتم.
- ذره ذره مسیر را طی کردم تا به خانه پدرم رسیدم.
- در جا به جایی بلوک ها به پدرم کمک کردم.
- تصرف در عالم ماده، از مقامات شهدا
- دو نوع پرواز روح برای من
- بر من ثابت شد که وقایعی که می دیدم ،حتمی است.
- باقابلیت های بدن مثالی ام آشنا می شدم.
- حالتی شبیه اصحاب کهف را تجربه می کردم.
- واقعه سوم...
- اینقدر حقایق واقعی بود که هر بار گفتن آن، برایم سخت می شد.
- قهقهه ی شیطان را شنیدم
- در اتوبان دیدم که تا سقف ماشین زیر منجلاب است.
- راننده های ماشین کاملا بی خیال نسبت به کثافات.