6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو که نیستی ، نرگسهای باغچهمان هم گردن خَم میکنند. چندی ست که مُـدام افسرده میبینمشان ، روزهای نبودنت را که شمردم من هم دیگر مثل نرگسهای باغچه نخندیدم ..
« فراق »
خدا داند که چه فاصلهها است از مَن تا مَن. من فراق را با تکتک سلولهایم حس میکنم. طبسوزنی ، طبسنتی ، طبمدرن ، همه را امتحان کردهام. درد بیدرمان است درد دوری. اما باعث این فراق منم ، منی که هیاهوی دنیا گوشهایم را کر و چشمانم را کور کرده است. با اینحال شاید گاهی فراموشکنم ولی هرگز سرود فاصلهها و نیآمدن شما را باور نمیکنم. آغاز این جنونِ خفته در مَن از کجا بود ؟! به گمانم از ازل ، از همان روزی که گلِ وجودم را سرشتند ، عشقِ شما را در دلم پنهان کردند. با یکعالم فاصله از خودم انتظار دارم به شما برسم ، از اول هم آرزوهایم محال بودند !خورشید هنوز هم صبحها میدرخشد و ماه هرشب مهمانِ چشمانم میشود ، و مَن به لحظههای نبودن شما سلام میکنم زیر لب زمزمه میکنم : تمام میشود این فاصلهها ، بیگمان آخر یک روز به لحظههای با شما
[ سلام میکنم ] .
مَن امّا باعث این فراقم ..
بدون قافیه ماندهام ، دلِ غزل تنگ است
چقدر شاعر این روزها دلتنگ است
مـرا به خالِ لب دوست بازگردانید
اگر چه بین من و او هزار فرسنگ است
✍🏻 #موسوی
* همیشه دوست داشتم عکسِ بولت ژورنالم رو بذارم تو کانال ، بعد زیرش بنویسم : کدوم بی آبرویی عکسِ ژورنال نویسیهاش رو میذاره تو کانالش ؟ آفرین ، منِ بیآبرو ..
هـزار راهِ نرفته 🇵🇸
از سردرد بابت حضور همیشگیش در تمامی شرایط ، سپاسگذارم .. 💆🏻♀
و همینطور درس که اجازه نمیده حوصلم سر بره ..