به نام خدا وباسلام .درخجسته میلاد مسعود حضرت امام زمان (عج) ، دشت ودمن ایرا، تجلی ظهور وحضور چشمگیر شیفتگان سرفرازی بود که به پاس کرامت راد مردی از کیان طایفه ، زنده نام وزنده یاد حاج نورعلی شاکری ، در زمین اهدایی ایشان ، مراسم کلنگ زنی خانه بهداشت ایرا رابا دستان مبارک فرزندان آن بزرگوار در همایشی با شکوه تمام برگزار نمودند که با حضور اعضای محترم شورا وهمیاران شورا و دهیاری و واحد فرهنگی و جمع کثیری از عزیزان طایفه ، این بنا به نام مبارک حضرت امام موسی بن جعفر ( ع) مزین شد . در این مراسم باشکوه آقایان مهندسین : اسداله اسدی ، عزت اله نوروزپور و شکراله طریقی طی بیانات مبسوطی ضمن نکو داشت مقام والای خیر بزرگوار مرحوم حاج آقا شاکری ، با تحسین وافر همه حامیان وبانیان این اقدام خداپسندانه ، مراتب تقدیر وتشکر همه ارکان طایفه را ابراز نمودند . درپایان ، جمعیت حاضر ، در جشن بزرگ نیمه شعبان که با سخنرانی امام جمعه محترم لاریجان درحسینیه اعظم ایرا برگزار شد شرکت نموده ، با آرزوی اتحاد و انسجام هرچه بیشتر طایفه بزرگ ایرایی ، ندای وحدت سر دادند : ایرا ای شکوه پا برجا یادگار تمام دوران ها نام تو بر زبان جاری تا ابد عشق تو بود مانا
هدایت شده از کانال رسمی ایرا لاریجان
♨️ فوری
پیام رسان ایرانی ایتا را نصب کنید👆
‼️با قطعی شدن اختلال در تلگرام به آدرس کانال ایرالاریجان در ایتا بپیوندید👇
http://eitaa.com/iralarijan1
متاسفانه با خبر شدیم حاجیه خانم
طیبه غلامی همسر مرحوم ابوالحسن معینی فر
به دیار باقی شتافتند ضمن آرزوی علو درجات الهی
برای آن مرحومه ،صبر و شکیبایی برای بازماندگان
از ایزد منان خواهانیم روحش شاد
« شهید حاجی زاده»
سخن از باده نوشِ باده گویم
ز سر مستیِ حاجی زاده گویم
چوازجام بلا یک جُرعه نوشید
طریق وصل را مستانه پویید
روان گردیدمیدان را سبک بال
بشوید دست، زین دنیا و آمال
عیال و خانمان و حُب فرزند
نشاید پای را بنمایدش بند
اگرچه مرد شور و زندگی بود
ولی معنا گر آزادگی بود
فراق فاطمه حِلمای،سخت است
پدر را آرزوی دُخت وبخت است
عزیزش گُل پسر ، طاها محمّد
مگر از فکر شیرینش در آمد؟
ولٰکن تَنگ بست وعَزم شدجَزم
مثال شیر غُران موسم رزم
طنین ونعره اش پیچید درشام
اَلا ای داعش و تکفیر بد نام
رضایم ، من رضای کردگارم
چو شهباز و عقابی در شکارم
حَرم را از حرامی دور سازم
به اردوگاه زینب یِکّه تازم
منم سرباز بی بی دُخت حیدر
منم میراث دار بَدر و خیبر
حسینی مَسلَکم ،دشمن ستیزم
تماشا کن نبرد و جَست وخیزم
ابوالفضلی مرامَم با بصیرت
از او آموختم ، مردی و غیرت
گرفتم از مُنیر هاشمی درس
وجودم می نباشد ذرّه ای ترس
منم چون قاسم و اکبر فدایی
نمایم رزم و جنگشان تداعی
مطیع امر بانوی دمشقم
دفاعِ از حریمش،گشت عشقم
سر و جانم به قربان ولایت
زخان طومان زنم پَر،تا شهادت
شهیدم در لقای حق «حبیبم»
زَهی توفیق ، جنّت شد نصیبم
آمل، نیک نژاد نیاکی۱۳۹۵/۹/۱۳