eitaa logo
🌹ڪانال مدافعان حرم🌹
5.9هزار دنبال‌کننده
23.6هزار عکس
22.1هزار ویدیو
225 فایل
صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر کشیدن پرستو شدن 📞ارتباط با خادم کانال 👇👇 @diyareasheghi
مشاهده در ایتا
دانلود
کسانی که معتقد هستن مقاومت شکست خورده بهتره تاریخ یمن رو بخونن یمن هشت سال توسط ائتلاف غربی _عربی_یهودی بمباران میشد،. بیشتر از غزه شهید داد قحطی و بیماری و فقر بسیار کشید ولی همش تموم شد، یمن امروز آبروی جهان اسلام و مسلمانان است ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موج پرچم به فرمان ام البنینه‌ اشک نم نم به فرمان ام البنینه وقتی عباس به فرمانشه شکن نکن پس کل عالم به فرمان ام البنینه ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنها‌امــــید‌بعد‌خدا‌گنـــبد‌شماست اصـلا‌دلـیل‌زندگـیَـم‌کــربــبـلـاسـت ❤️ 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
دیر کرده ای... آسمان، رنگِ رُخش را باخته... و هوایِ نبودنت خاکستری کرده خیالِ شهر را وقت تنگ است! نیایی... دنیا از نَفَس می اُفتد! ‌ ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
🔻متروی تهران ایستگاهی دارد به نام این جوانمرد، همیشه با و‌ضو بود. می گفتند: عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه......!! هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. می گفت: «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.» وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش.‌ کسی که وضع مادی خوبی نداشت یا حدس می زد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت، را دو برابر پول مشتری، گوشت می داد. گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است. گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت، توی روزنامه، دوباره بر میگرداند به مشتری. گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما ما بقی پولت.» عزت نفس مشتری نیازمند را نمی شکست.....!! این جوانمرد با مرام، چهل و سه بهار از عمرش را گذراند و در نهایت در یکی از عملیات های دفاع مقدس با ۱۲ گلوله به شهادت رسید. ✖️''شهید '' همان ''جوانمرد قصاب'' است! 🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀 ▫️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹حاج احمد بابایی این که از شرح روضه میترسم درد دل نیست ، درد ناموس است.. 😭😭😭 ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به آغوشت پناه میبرم اولین وطن و آخرین پناهگاه ... ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوالعشق...❤ آقای من، می شود روزی مراهم نگاه کنی با دستان مبارکت مرا هم نشان دهی؟! ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیق اونیه که باهات گلوله بخوره قهوه خوردن تو کافه رو همه بلدن ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ آقای خامنه ای حساب شده کارمیکنه.. برای او هیچ چیزی مهم تر از ایران نیست.. دشمنت فهمیده ولی تو مقابل فهمیدن مقاومت میکنی!؟ طرف مسول موسسه مطالعاتی ایران بوده یعنی شب و روز کارش با همین بوده و با انواع ادمهای متخصص نظامی فرهنگی و جامعه شناس و.... در مورد ایران مطالعه میکرده و نتیجه گیریش اینه نمیشه به ایران حمله نظامی کرد ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
صحبت های اردوغان علیه آیت الله خامنه‌ای: بهترین پاسخ به کسانی که دوران اسد را تجلیل می کنند و موضوع را به سطح توطئه سایر قدرت ها تقلیل می دهند، زندان های زیرزمینی دمشق است. 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
زندگی را از طبیعت بیاموزیم مثل ابر با کرامت باشیم چون بید متواضع باشیم چون سرو راست قامت مثل خورشید باسخاوت مثل رود روان و مثل چشمه زلال 🌹🌹🌹 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
امام صادق عليه السلام: دعا پيوسته در حجاب است، تا آن گاه كه بر محمّد (ص) و خاندان محمّد (ص)، درود فرستاده شود. كافی، ج ۲، ص ۴۹۱ 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
⤴️ شهیدی که دوست داشت ایستاده شهید شود. 🌷شهید مهدی خندان🌷 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
خوشا پروازتان با هــم بلند آوازتان با هــم به ياد آريد ما را هــم در آن پرواز کردن هـا . . . 🌷شهید رضا ملایی 🌷شهید مجتبی زکوی‌زاده 🌷شهید میلاد بدری 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشک‌ها و نگرانی‌های حاج قاسم در روز تودیع از فرماندهی سپاه کرمان و معرفی به عنوان فرمانده نیروی قدس. 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
32.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دولت در ۱۰۰ روز اول در حوزه مسکن چه کرد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ تلاش مجری شبکه صهیونیستی اینترنشنال برای سفیدشویی گروه تروریستی تحریرالشام و جولانی به در بسته خورد! ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضور پنج شهید در یک عروسی داماد: شهید میثم علیجانی🌷 حاضرین: 🌷شهید مدافع حرم سالخورده 🌷شهید مدافع حرم فیروزآبادی 🌷شهید مدافع حرم علی عابدینی 🌷شهید مدافع حرم سیدرضا طاهر... 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
♦️پلیسی که برای خدمت به مردم از جان گذشت 🔹فرزند شهید رنجبران که دانش‌آموخته رشته پزشکی است، با اشاره به ویژگی‌های بارز پدر شهیدش می‌گوید: " پدرم از نظر اعتقادات مذهبی، بخشندگی و محبت در بین همکاران خود زبانزد بود و همه از خودگذشتگی او تعریف می‌کنند." 🔹این فرزند شهید در ادامه نمونه بارز از خودگذشتگی پدرش را در قضیه سارقان بانک کشاورزی همدان در سال ۱۳۶۷ عنوان می‌کند: " پدرم با وجود اینکه حوزه استحفاظی‌اش نبود، سه روز پوتین‌هایش را از پا درنمی‌آورد تا سارقین را دستگیر کند." 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
زیارتنامه بانو ام البنین سلام الله علیها التماس دعا🙏 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
💌 داستان عاشقانه و دنباله دار 💟 از وقتی با ماشینم به دانشگاه میرفتم رفتار بعضی از همکلاسی هایم تغییر کرده بود. مهربان تر شده بودند و بیشتر از قبل تحویلم می گرفتند. محبت های ساختگی شان را دوست نداشتم. چیزی نگذشت که آرمین هم ماشین خرید!! ترجیح دادم دیگر با ماشینم به دانشگاه نروم. احساس می کردم با این کار بقیه تصور می کنند تافته ی جدا بافته ام. با آنکه رفت و آمد با تاکسی و اتوبوس دشوار بود اما روی تصمیمم ایستادم. محمد از این کارم خوشش آمد. به همین خاطر آویز آیت الکرسی زیبایی را برای ماشینم خرید و به من هدیه کرد. از محمد و رفت و آمدهایم پیش پدر و مادرم حرف نمی زدم. سعی می کردم حساس تر نشوند. نمازهایم برقرار بود. آرامشم بیشتر شده بود. احساس می کردم حرف های گذشته ی محمد را درک میکنم. نمیتوانستم با هیچ منطقی توضیح بدهم که چرا در چند دقیقه دلبسته ی دختری شدم که نمیدانم کیست. نمیتوانستم با هیچ دلیلی بگویم که چرا با نماز خواندن آرام تر می شوم. آنچه را که با تمام وجودم احساس می کردم با هیچ منطقی قابل بیان نبود. بچه مذهبی های کلاس (که محمد هم شاملشان می شد) بیرون از دانشگاه باهم قرار می گذاشتند و برنامه های مختلفی داشتند. هر هفته تعداد صفحات مشخصی از یک کتاب را مطالعه می کردند، دور هم جمع می شدند و درباره اش بحث می کردند. گاهی هم درباره ی مشکلات اجتماعی حرف می زدند و مسائل جامعه را نقد می کردند. حرف هایشان برایم جدید بود. با اشتیاق دنبال می کردم و سعی داشتم در جلساتشان شرکت کنم. برای جشن قبولی کنکور ساسان ، پسر عمه ملیحه دعوت شده بودیم. ازدواج عمه ملیحه به واسطه ی دوستی شوهرش با دایی مسعود بود. به همین دلیل دایی مسعود و خاله مهناز هم دعوت بودند. آخر هفته بود. بعد از پایان دورهمی با بچه های دانشگاه به سمت خانه ی عمه حرکت کردم. بخاطر ترافیک دیرتر از بقیه رسیدم. میز شام را چیده بودند. میدانستم طبق معمول در جمع فامیل چه خبر است. اما فکر نمیکردم از مشروب هم خبری باشد! وقتی چشمم به بطری نوشیدنی روی میز افتاد فهمیدم شب سختی خواهم داشت. خندیدن و طعنه زدن های شاهین و دایی مسعود و عمو هادی شروع شد. وقتی عمو مهرداد دلیل شوخی هایشان را پرسید با تمسخر خاطره ی سفر را تعریف کردند. عمو مهرداد شخصیت مستبد و دیکتاتوری داشت. همیشه اعتقاداتش را به دیگران تحمیل می کرد و زور می گفت. با آنکه پدر و مادرم به انتخاب خودشان اسمم را رضا گذاشته بودند اما بعد از این همه سال هنوز گاهی آنها را بخاطر این انتخاب سرزنش می کرد وخرافه پرست می خواند. وقتی از ماجرای سفر با خبر شد با اعتماد به نفس و خونسردی رو به جمع گفت : _من درستش می کنم. دایی مسعود با خنده گفت : _ ما که هرچی زور زدیم نتونستیم درستش کنیم. ببینیم شما چه می کنی. از لودگی جمع کلافه شده بودم. سکوت کردن و نجابت به خرج دادن بیفایده بود... 🖊 نویسنده: فائزه ریاضی تعجیل در ظهور حضرت مهدے عج 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
www.vaezin.com - روضه حضرت ام البنین (س).mp3
5.52M
■وفات حضرت ام‌البنین‌(س) تسلیت‌باد■ نوای: | روضه جانسوز حضرت ام البنین(س) | ■ (س) 🌑 http://telegram.me/Iran_Iran
شور_بچه گونه میزنم صدات - کربلایی حسین ستوده.mp3
6.7M
🎙فـایل صـوتــی شور|بچه گونه میزنم صدات... الله_علیها سیاهپوشان محرم الحرام۱۴۴۶ شنبه۱۶تیرماه۱۴۰۳ هیئت دوستداران حضرت مهدی(عج) ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ