اتوبان امام علی (ع) را با سنگ و نرده بستهاند. برف هم مزید علت شده. حرکت کُند خودروها به واسطه برف و انسداد مسیر بیش از پیش به چشم میخورد. مأموران یگان امداد وارد عمل شدهاند. نباید به عدهای فرصتطلب اجازه داد تا در زندگی مردم اخلال ایجاد کنند. سربازان مشغول باز کردن راه هستند. ورودی کرمان یکی از فرعیهای بزرگراه امام علی است. مأموران در چند گروه چند نفری پخش شدهاند ؛ اما به ناگاه خودروی زانتیایی میآید و یکی از مأموران را زیر میگیرد و میرود.
مسلم است که راننده زانتیا مطالبهگر نیست؛ بلکه فرصت طلب است، چرا که مأمور قانون را زیر گرفته است، اما باز هم مردم صف خود را از فرصتطلبان جدا میکنند نیسانی میآید و مأمور پلیس را سوار کرده و مردم مأمور پلیس را در قسمت بار نیسان میگذارند تا به بیمارستان برسانند چرا که پلیس در مقابل مردم نیست پلیس از خود مردم است.
https://eitaa.com/iran_onlin
.
.
.
#بنزین #گرانی_بنزین #خاتمی #بنزین_روحانی #روحانی #توقف_گرانی_بنزین #بنزین_3000_تومانی #دغدغه_مردم #یادمون_نره #کشته_سازی
.
.
http://iran-onlin.ir
.
✓
.
.
🆔 @iran_onlin
ادامه بخش اول
از درد در خود جمع شده. اما میگوید درد او را از پا نینداخته بلکه نامردی است که او را اینگونه کرده.
وقتی که میفهمد خبرنگارم میگوید: بچههای راهور با ستاد تماس گرفته و درخواست کمک کردند. گفتند: اراذل و اوباش به سمتشان میروند. با رئیس پلیس پیشگیری رباط کریم به محل رفتیم. بانک روبهرو را آتش زده بودند.
جمعیت تا ما را دیدند به ما حمله کردند. وارد کیوسک شدیم. نیم ساعت در آنجا اسیر بودیم. پشت سر هم تماس گرفته و میگفتم نیرو اعزام کنید اما راهی نبود که نیروی کمکی بیاید. محاصرهمان کرده بودند. شهر قیامت شده بود.
همه به مأموریت رفته بودند. صدای تیراندازی و پرتاب سنگ به کانکس انگار همه وجودم را گرفته بود. میخواستند کانکس را به آتش بکشند که از پنجره نیروی کمکی آمد. جانشین انتظامی شهرستان بود. وارد حیاط که شدیم محاصرهمان کردند، 200 نفر بودند، نه 300 نفر نمیدانم شاید چند نفر بیشتر، تا چشم کار می کرد آدم بود و چوب و چماق.
https://eitaa.com/iran_onlin
.
.
.
#بنزین #گرانی_بنزین #خاتمی #بنزین_روحانی #روحانی #توقف_گرانی_بنزین #بنزین_3000_تومانی #دغدغه_مردم #یادمون_نره #کشته_سازی
.
.
http://iran-onlin.ir
.
✓
.
.
🆔 @iran_onlin
ادامه بخش دوم : بعضیهایشان دستمالی به سر بسته بودند .صورتهایشان مشخص نبود. اراذل و اوباش بودند حتما. همچون اسیرانی شده بودیم در دست داعش، با میله، با چاقو با سنگ..فقط ضربه بود که پشت سر هم بر سر و صورت و کمر و بدنمان وارد میشد. یادم هست که سرهنگ از شدت ضربه بیهوش شد و بعد از آن دیگر هیچ چیز یادم نیست. انگار همان لحظه مُردم.
وقتی چشم باز کردم دیدم در درمانگاه رباطکریم هستم. لباس نظامیام را در آورده بودند و لباس شخصی تنم کرده بودند تا جانم در امان بماند!
راهها بسته شده بود. همانجا در بیمارستان در رباطکریم پشت سر هم بخیهام کردند. اینقدر چاقو زده بودند و میلگرد که پزشکان دیگر نمیپرسیدند چه شده؟ فقط بخیه میکردند.
سرفه راه نفسش را میبندد. درد در وجودش زبانه میکشد. فریاد تنها علاج این مرد است.
نمیداند چه باید کند. فقط با آن یکی دستش بالشت را چنگ میزند.
فضا سنگین است. زن گریه میکند. برادر جلیل با دستمال عرق صورت جلیل را پاک میکند و میگوید: وقتی که به درمانگاه پرند رسیدیم جلیل پر از خون بود. بعد او را به بیمارستان رباطکریم بردیم. در بیمارستان هم اغتشاشگران مجروح بودند هم مأموران پلیس.
به ما گفتند برای امنیت جانش هم که شده لباسهایش را عوض کنید تا معلوم نشود مأمور است وگرنه رحم نمیکنند و میکشند او را.
https://eitaa.com/iran_onlin
.
.
.
#بنزین #گرانی_بنزین #بنزین_روحانی #روحانی #بنزین_3000_تومانی #دغدغه_مردم #یادمون_نره #کشته_سازی
.
.
http://iran-onlin.ir
.
✓
.
.
🆔 @iran_onlin
ادامه بخش سوم :
با آن حال زار و نزار لباسهایش را در آوردیم تا یک فرد عادی به نظر بیاید.. ببینید چقدر ما بدبختیم که یک مأمور امنیتی در شهر خودش امنیت ندارد.
جلیل که چند لحظه پیش از حال رفته بود دوباره چشمهایش را باز میکند. ناله میزند. میگوید: داشتم به مردم خدمت کردم که آن نامردان دستم را از من گرفتند.
همسرش آرام و قرار ندارد. مثل پروانهای دور تخت شوهرش میچرخد و میسوزد. میگوید: از چهارشنبه در آمادهباش بود. پسر 4 سالهام چشمانتظار دیدن پدرش است، حالا که شنیده پدرش در بیمارستان است شمشیر پلاستیکیاش را برداشته و میگوید میخواهم آنهایی که بابایی را زخمی کردهام بکشم.
جلیل بیتاب دیدن پسرش است. دلش برای پسرش تنگ شده. چند روزی است که او را ندیده... .
پرستار وارد میشود خواهش میکند که صحنه را ترک کنیم. میگوید صحبت بس است.
دلم به دل زن گره خورده. قطرههای اشک در چشمانم حدقه زده. زن میگوید: دستش را چنان خرد کردهاند که غضروفهایش له شده و دیگر این دست، درست نمیشود.
آهی میکشد و دستانش را در هم فشرده و میگوید: باز هم خدا را شکر که زنده مانده است.
از اتاق جلیل که بیرون میآیم در خصوص بقیه مأمورانی که بستری هستند پرس و جو میکنم. میگویند: اکثراً 20 تا 22 ساله و مأموران یگان امداد و یگان ویژه هستند. با سنگ، چوب و آجر و میله ضربه خورده و از ناحیه کمر، گردن و دست و پا دچار تروما شدهاند.
https://eitaa.com/iran_onlin
.
.
.
#بنزین #گرانی_بنزین #بنزین_روحانی #روحانی #بنزین_3000_تومانی #دغدغه_مردم #یادمون_نره #کشته_سازی
.
.
http://iran-onlin.ir
.
✓
.
.
🆔 @iran_onlin
لغو شد...
.
.
.
.
#بنزین #گرانی_بنزین #خاتمی #بنزین_روحانی #روحانی #توقف_گرانی_بنزین #بنزین_3000_تومانی #دغدغه_مردم #یادمون_نره #کشته_سازی
.
.
http://iran-onlin.ir
.
✓
.
.
🆔 @iran_onlin