🔻اطلاعیه مشترک شهید آیتالله مرتضی مطهری و مهدی بازرگان در مورد آثار دکتر علی شریعتی
سالروز فوت علی شریعتی
بسم الله الرحمن الرحیم
و به نستعین
🔹نظر به اینکه مسائل مربوط به مرحوم #دکترعلی_شریعتی مدتی است موضوع جنجال و اتلاف وقت طبقات مختلف و موجب انصراف آنها از مسائل اساسی و حیاتی ما و وسیله بهرهبرداری افراد و دستگاههای مغرض گردیده است. اینجانبان تبادل نظر در این مسائل را ضرور دانستیم و در پی یک سلسله مذکرات به این نتیجه رسیدیم که تا حدود زیادی وحدت نظر داریم، و با توجه به اینکه بیشترین افرادی که دچار این سردرگمی و بیهوده کاری هستند از قشر حقیقت طلبند، وظیفه شرعی دانستیم عقائد و نظریات مشترک خود را در این زمینه، نخست به طور اجمال و سپس به طور تفصیل به اطلاع عموم، و به ویژه این قشر برسانیم باشد که وسیله خیری برای رهائی از این سردرگمی و بازگشت به وحدت و الفت میان مسلمانان گردد که این موجب رضای خدای متعال خواهد بود.
🔸آنچه درباره آن مرحوم شایع است یا مربوط است به جنبه گرایشهایش یا به استنباطها و اظهارنظرهایش در مسائل اسلامی که در آثار و نوشتههای او منعکس است. اینجانبان که علاوه برآشنایی به آثار و نوشتههای مشارالیه با شخص او فی الجمله معاشرت داشتیم، معتقدیم نسبتهائی از قبیل سنیگری و وهابیگری به او بیاساس است و او در هیچیک از مسائل اصولی اسلام از توحید گرفته تا نبوت و معاد و عدل و امامت گرایش غیراسلامی نداشته است ولی نظر به اینکه تحصیلات عالیه و فرهنگ او غربی بود هنوز فرصت و مجال کافی نیافته بود در معارف اسلامی مطالعه وافی داشته باشد تا آنجا که. گاهی از مسلمات قرآن و سنت و معارف و فقه اسلامی بیخبر میماند هرچند با کوشش زیاد به تدریج بر اطلاعات خود در این زمینه میافزود در مسائل اسلامی حتی در مسائل اصولی دچار اشتباهات فراوان گردیده که سکوت در برابر آنها ناروا ونوعی کتمان حقیقت و مشمول سخن خدا است که: ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات من بعد ما بینا للناس اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون
🔹از این رو با توجه به اقبال فراوان جوانان به کتب مشارالیه و اینکه خود او در اواخر عمر در اثر تذکرات متوالی افراد بیغرض و بالاتر رفتن سطح مطالعات خودش متوجه اشتباهات خود شد به یکی از نزدیکانش وکالت تام برای اصلاح آنها داد. اینجانبان بر آن شدیم به حول و قوه الهی ضمن احترام به شخصیت او و تقدیر از زحمات و خدماتش در سوق دادن نسل جوان به اسلام بدون مجامله و پرده پوشی و بدون اعتنا به احساسات طرفداران متعصب و یا دشمنان مغرض طی نشریاتی نظر خود را درباره مطالب مندرجات کتابهای ایشان بالصراحه اعلام داریم از خداوند متعال مدد میطلبیم و از همه افرادی که بیغرضانه نظریات مستدل خود را در اختیار ما قرار دهند و ما را در این راه یاری نمایند متشکر خواهیم شد. والسلام علی من التبع الهدی.
مرتضی مطهری
مهدی بازرگان
56.9.23
🇮🇷 @IRANeMOASER
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شریعتی و پروژه شهیدسازی
🔹بعد از فوت دکتر علی شریعتی هواداران وی؛ بدون داشتن هر نوع مستند و علامت قتل ویا حتی گفتار شفاهی متخصصین؛ ادعای کشته شدن وی را بر سر زبانها انداختند و پروژه شهیدسازی توسط لیبرالمسلکها و البته؛ #مجاهدین_خلق پیگیری شد.
🔸اما آیا واقعا علی شریعتی کشته شد؟
◀️اسناد سخن میگویند
🇮🇷 @IRANeMOASER
📚معرفی کوتاه کتاب «شریعتی در دادگاه تاریخ»
🔹بسیاری از کسانی که امروز به #ستایش_از_شریعتی برخاستهاند نه شریعتی را می شناسند و نه اندیشههای او را باور دارند، بلکه دنبال آنند که روش شریعتی در گفتگو با دستگاه جاسوسی رژیم شاه را برای نسل امروز و فردا الگو کنند تا قباحت و فضاحت ارتباط با #سازمانهای_جاسوسی از بین برود.(بخشی از مقدمه «شریعتی در دادگاه تاریخ»)
🔸کتاب «شریعتی در دادگاه تاریخ» بخشی از اندیشه و عملکرد آقای علی شریعتی را بر اساس اسناد قطعی تاریخی تبیین کرده است. این اثر در ابتدا فصلی از کتاب نهضت امام -دفتر سوم- را تشکیل میداد که در ادامه، همراه با اضافات در سال 97 به صورت مستقل تنظیم شد.
🔹کتاب 《شریعتی در دادگاه تاریخ》 در ابتدا ریشه #اسلام_منهای_روحانیت را که یکی از پایههای فکری آقای شریعتی بود بررسی میکند و نظرات گروههای مختلف را درباره آن بیان میکند و سپس به تبیین زندگی سیاسی-اجتماعی شریعتی و ارتباط او با ساواک بر اساس اسناد و مدارک میپردازد و در ادامه به نقد برخی نظرات شریعتی پرداخته و در پایان موضع امام در قبال شریعتی و پیامد های عملکرد شریعتی تبیین میکند.
#شریعتی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢نقد تشکیلاتی حوزویان به #شریعتی با راهنمایی #شهید_مطهری
🔹 گزیدهای از مصاحبه اختصاصی بنیاد تاریخپژوهی با مرحوم آیتالله ممدوحی
🔸 «مرحوم آقای مطهری وقتی آمد قم کتابهای شریعتی را بین ما و عدهای دیگر مثل آقای جوادی، آقای حسنزاده، آقای مصباح، آقای محمدی گیلانی تقسیم کرد. همه اینها کتابها را نقد کردند.
🔹شهید مطهری بنا بود نقدها را جمع بکند اما دیگر انقلاب شد و [تجمیع] نشد. کتابی که من نقد کردم حسین وارث آدم بود و «از کجا آغاز کنیم».» (مصاحبه اختصاصی بنیاد تاریخپژوهی با مرحوم آیتالله ممدوحی 1392/3/22)
#شریعتی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢اذیت و آزار علامه طباطبائی توسط منافقان هوادار شریعتی
▫️[هواداران شریعتی] علامه را خیلی اذیت کردند. همین منافقها آن وقت بودند آمدند عکس #شریعتی را روی درب خانهاش نصب کردند. ایشان هم گوش نمیداد کار خودش را میکرد ولی علامه را خیلی اذیت کردند.(مصاحبه اختصاصی بنیاد تاریخپژوهی با مرحوم آیتالله ممدوحی 1392/3/22)
#شریعتی
🇮🇷 @IRANeMOASER
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مقابله جدی مجتهد شهید با جریانات انحرافی
▫️حاج آقا مصطفی در دوران زندگیش هیچگاه نسبت به هیچکس فریب نخورد حتی زمانی که مسئله #علی_شریعتی اوج گرفته بود و خیلیها را فریب داده بود ایشان مقابله کرد و به ماهیت شریعتی پی برد....
#مجتهد_شهید
#علی_شریعتی
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔰شریعتی؛ شبهات و انتقادات
تبری علامه طباطبائی از آثار علی شریعتی
📸اطلاعنگاشت: توهینهای شریعتی به علامه مجلسی و یک مقایسه
اطلاعیه مشترک شهید آیتالله مرتضی مطهری و مهدی بازرگان در مورد آثار دکتر علی شریعتی
🎥شریعتی و پروژه شهیدسازی
معرفی کوتاه کتاب «شریعتی در دادگاه تاریخ»
نقد تشکیلاتی حوزویان به شریعتی با راهنمایی شهید مطهری
اذیت و آزار علامه طباطبائی توسط منافقان هوادار شریعتی
🎥مقابله جدی مجتهد شهید با جریانات انحرافی
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۳۰ خرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۳۰ خرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۳۰ خرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
ماجرای اختلاف نظر آیتالله مصباح با شهید بهشتی پیرامون دکتر شریعتی چه بود؟/1
بریدهای از کتاب «عمار انقلاب»
🔹ماجرای اختلاف #آیت الله_مصباح و #شهید_بهشتی بر سر موضوع شریعتی و آثار او با پیچیدگیهایی مواجه است که گاه نتیجهگیریهای ناصوابی را به دنبال داشته است. به عنوان نمونه برخی این قضیه را منجر به قطع رابطه آقای مصباح با مجموعه #مدرسه_حقانی و پیوستن به #مؤسسه_در_راه_حق و ایجاد تشکیلات فکری در آنجا میدانند.
🔸اگرچه با مطالعه خاطرات خود آقای مصباح که توسط نهادهای مختلف تدوین شده است در نگاه اول این قضیه به همین شکل مینمایاند و برخی همچون آقای #رسول_جعفریان شاید با همین مستندات، قضیه را اینگونه تفسیر کردهاند، اما واقعیت امر آن است که آیت الله مصباح از سال 1351 به مؤسسه در راه حق رفته و بخش آموزشی آن را پیریزی نموده است.
🔹این درحالی است که قدیمیترین موضعگیریهای جدی ایشان علیه #شریعتی را میتوان در سالهای 1353 و 1354 مشاهده کرد و حداقل بین این دو موضوع دو سال فاصله وجود دارد. بنابراین نمیتوان گفت که بر اثر اختلاف آقای مصباح و شهید بهشتی، با یکدیگر قطع رابطه کرده و آقای مصباح به مؤسسه در راه حق رفته است. آقای مصباح خود میگوید:
🔸 «من شخصاً از مقطعی حساسیتم نسبت به ایشان زیاد شد که جزوههای سخنرانیاش به نـام «دروس اسـلامشناسی» مـنتشر میشدند و در هر جزوهای یکی دو تا از سخنرانیهای ایشان در این موضوع درج میشد.» با توجه به اینکه، جزوههای اسلامشناسی آقای شریعتی در سال 1351، یک به یک منتشر میشد حال چگونه ممکن است دقیقاً همان سالی که این جزوهها تازه به انتشار میرسید، -و مسلماً با امکانات آن روز، با کمی تاخیر به دست آقای مصباح میرسید،- جلساتِ نقد آقای مصباح در حدی گسترش و شدت یابد که اختلاف او با شهید بهشتی به اوج رسیده و موجب ترک مدرسه حقانی و رفتن به مؤسسه در راه حق شود؟ مسلماً این روند، سیری چند ساله داشته است و همین دلیل بر آن است که پیوستن ایشان به مؤسسه در راه حق به جهت قطع رابطه با مدرسه حقانی نبوده است.
🔹به نظر میرسد اگر در بیانات و دغدغههای آیت الله مصباح، که توسط خودشان بیان شده، دقتی دوباره شود به این نتیجه رهنمون میشویم که ایشان به بحث تخصصی کردن علوم اسلامی، فراتر از یک مدرسه یا یک مؤسسه مینگریسته و به دنبال ایجاد یک مرکز بین المللی بود تا بتواند در سطح جهانی، زمینه فعالیت طلاب علوم دینی را فراهم سازد و روحانیونی کارآمد و آگاه به علوم روز تحویل دهد.(عمار انقلاب، صص430-429)
🇮🇷 @IRANeMOASER
ماجرای اختلاف نظر آیتالله مصباح با شهید بهشتی پیرامون دکتر شریعتی چه بود؟/2
بریدهای از کتاب «عمار انقلاب»
🔹مرحوم آیتالله مصباح میگوید:
«من به فکر افتادم که اگر بشود یک واحد دیگری در کنار مدرسه [حقانی] تأسیس و از تجربیاتی که در آنجا به دست آمده برای گسترش این برنامهها استفاده بشود؛ ولی من خودم هیچ امکاناتی و موقعیت اجتماعی نداشتم، نه محیطی داشتم و نه کس دیگری که حرف من را بخواند. فقط همین، ایدهای در ذهن بود. تا اینکه مسئولین مؤسسه در راه حق و بیش از همه مدرسه آقای #خرازی دعوت کردند که در مؤسسه در راه حق بیایید تا یک نوع کارهای پژوهشی را شروع کنیم» یا در جایی دیگر میگوید: «این موجب شد که تدریجاً همکاری من با دوستان در مدرسه حقانی کمی ضعیف بشود من به دو دلیل به فکر ایجاد یک واحد آموزشی دیگر افتادم: یکی اینکه اصلاً از اول هم هدف بر این بود که ابتدا یک واحد فرهنگی به وجود بیاوریم و با تجربههایی که میاندوزیم تدریجاً آن را توسعه بدهیم تا به یک مدرسه منحصر نباشد. بعد توسعه بدهیم تا تدریجاً در حوزه این روش و این برنامه بیشتر گسترش پیدا کند. این از اول هم منظور بود...».
🔸با همین تصور، ایشان دعوت آیت الله خرازی در مؤسسه در راه حق را پذیرفت و آن را در راستای آرزوی دیرینه خود دید و شروع به برنامهریزی آموزشی در آن نهاد علمی نمود. این در حالی بود که آیت الله مصباح هنوز با شهید بهشتی اختلاف جدی پیدا نکرده بود؛ همگان تصریح دارند که اوج اختلاف شهید بهشتی و آقای مصباح در سال 1356 و بعد از فوت دکتر شریعتی اتفاق افتاد.
🔹شواهد و اسناد هم نشان میدهد که عملاً آقای مصباح در سال 1356 به شکل رسمی مدرسه حقانی را ترک کرده است.
🔸کما اینکه در ویژه نامه «حکیم جریان ساز ...» که در اسفند 1399 توسط مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی رحمهالله منتشر شده است نیز به این جمعبندی رسیدهاند که آیت الله مصباح از سال 1345 تا 1356 در مدرسه حقانی فعالیت داشتهاند.
🔹موضوع دیگر درباره اختلاف بین شهید بهشتی و آیت الله مصباح آن است که برخی این اختلاف را شاهدی بر تایید افکار دکتر شریعتی توسط شهید بهشتی میآورند. درحالی که باید توجه داشت که #شهید_بهشتی و همچنین #آیت الله_خامنهای و برخی دیگر، نه تنها افکار دکتر شریعتی را تایید نمیکردند بلکه آن را آمیخته به اشتباه میدانستند. #مهندس_بازرگان نیز در سال 1356 به همراه #شهید_مطهری بیانیهای را در نقد افکار شریعتی صادر کردند، البته مدتی بعد، به علت جوّ حاکم بر فضای جامعه، مهندس بازرگان بیانیهای مجدد صادر کرد، و در بیانیه تازه صادر شدهاش نیز، افکار شریعتی را تایید مطلق نکرد.
🔸شهید قدوسی نیز که با خواست شهید بهشتی، عذر آقای مصباح را از مدرسه حقانی خواسته بود، افکار شریعتی را انحرافی میدانست. بنابراین افرادی همچون شهید بهشتی یا آیت الله خامنهای در این زمینه با آقای مصباح هم رأی بودند که برداشتهای شریعتی از دین اشتباه است، آنچه که شهید بهشتی با آن مخالف بود نحوه بیان آقای مصباح در مجامع بود. شهید بهشتی معتقد بود اینگونه نباید دکتر شریعتی را مورد انتقاد قرار داد چرا که موجب دو دستگی و شکاف در جامعه میشود. البته، آیت الله مصباح -همانطوری که در مصاحبههایشان گفته است - بنا نداشته اند با انتقاد از افکار دکتر شریعتی موجب تنش در جامعه شود. به همین جهت در جلسات خود نامی از دکتر شریعتی نمیبرد. ایشان چه در جلسات سخنرانی در حوزه و چه در نقدهایی که بر آثار شریعتی نوشت، از او اسم نمی برد، چراکه معتقد بود اسم بردن از شخص موجب تنش میشود.
🔹بنابراین میتوان گفت که آقای مصباح، در نیت، قصد عامدانه بر ایجاد شکاف در جامعه آن روز را نداشت و از این جهت با آیت الله شهید بهشتی اختلافی نداشت. اگر چه برخی معتقدند که در عمل، کارهای ایشان به این امر منجر می شد.
🔸در هر صورت، دو نکته مهم در این بُرهه از زندگی آیت الله مصباح باید مورد توجه قرار گیرد:
اول این که پایهگذاری بخش آموزش مؤسسه در راه حق نه به خاطر مخالفتهای شهید بهشتی با آیت الله مصباح و محدود شدنِ فعالیتِ ایشان در آن مدرسه بود، بلکه به اندیشه فعالیت تخصصی فرامدرسهای آیت الله مصباح بر میگردد.
🔹دوم اینکه اختلاف شهید بهشتی با آیت الله مصباح، در پذیرش یا عدم پذیرش افکار شریعتی نبود بلکه بر سر نحوه بیان و موقعیت سنجی مکانی و زمانی آن بود.
🔸این دو نکته، از آن جهت مورد توجه است که در بسیاری از منابع، از اختلافات آیت الله مصباح و شهید بهشتی تبیین درستی ارائه نشده و یا به شکل غیر صحیح از آن نتیجه گیری شده است.(عمار انقلاب، صص435-430)
🇮🇷 @IRANeMOASER
سنجش عملکرد آیتالله مصباح و شهید بهشتی با رویکرد امام/1
بریدهای از کتاب «عمار انقلاب»
🔹دو گروه [از حوزویان در مواجهه با آراء آقای شریعتی] که شامل #آیتالله_مصباح و #شهید_بهشتی است، هر کدام از جهتی به امام شباهت دارند.
🔸دسته نخست از جهت تأکید بر مرزهای عقیدتی و نقد مطالب ناصحیح، جهت پیشگیری از انحراف در صفوف نهضت (که در جای خود قابل دفاع و حکیمانه است) و دسته دوم از جهت مراعات مصالح مبارزه و مواجهه حکیمانه با پدیدههای فتنهگون. آقای #سیدمحمود_دعایی در مورد انگیزه #آیتالله_مصباح میگوید:
🔹«آقای مصباح در حقیقت میشود گفت که یک روحانی آگاه به مسائل زمان خودشان بودند و با احساس مسئولیت مبارزه با شرایط حاکم بر کشور، این یک واقعیت است. در یک مقطعی که مبارزات اوج گرفت و طیفهای مختلف به مبارزه پرداختند یک نگرانی به وجود آمد، نگرانی این بود که جهت مبارزه و سرانجام مبارزه با آنچه که ما به آن دل بستیم و معتقد هستیم نیانجامد و به همین دلیل اینها به این نتیجه رسیدند که ما در عین حفظ مواضع و حمایت از فعالیتهای مبارزاتی گذشته و ادامه راه گذشته باید از اینکه حامی جریاناتی باشیم که در نهایت آنها اگر پیروز شوند اهداف ما را نخواهند پذیرفت پرهیز کنیم.
🔸... آقای مصباح در این زمینه به قدری وسواس و حساسیت داشت که حتی نوآوری های مرحوم آقای شریعتی را بر نمیتابید و آنها را انحرافی میدانست.
🔹حتی در مدرسه حقّانی ایشان به عنوان یکی از مدرسین برجسته مدرسه بودند به این نتیجه رسیده بودند که حرکت مرحوم آقای شریعتی موجش دامن طلاب حقّانی را هم گرفته است یعنی این طلاب گرایشاتی پیدا کردند در جلسات سخنرانی ایشان میروند شرکت میکنند کتابهای ایشان را میخوانند و ایشان نگران بودند و موضع داشتند و در موضعگیریهای خودشان با حساسیتهایی که باز برخی طلبهها داشتند مواجه شده بودند و گاهی مقاومت میکردند».
🔸نمونهای دیگر که امام در جلسات خصوصی نظر خود را در مورد دکتر شریعتی میفرمودند خاطرهای است که حجت الاسلام و المسلمین #فردوسیپور نقل کردهاند. بر اساس گزارش ایشان که خود در نجف بوده و در جریان درگذشت دکتر شریعتی واسطه میان امام و #ابراهیم_یزدی برای درخواست صدور نامه تسلیت به پدرِ دکتر شریعتی و برگزاری مراسم ختم از سوی امام بوده، امام به هیچ کدام از این دو مورد پاسخ مثبت -نداده است. در واقع این خود شاهدی بر مخالفت امام با شریعتی در روزگاری بود که او از محبوبیت بالایی برخوردار بود...(عمار انقلاب، صص487-486)
🇮🇷 @IRANeMOASER
سنجش عملکرد آیتالله مصباح و شهید بهشتی با رویکرد امام/2
حجت الاسلام و المسلمین #اسماعیل_فردوسیپور :
🔹«مدتی بعد آقای دکتر یزدی از پاریس آمد و منزل من وارد شد. ما شبها جلسه داشتیم. رفقا میآمدند بالای بام جلسه تشکیل میدادند.
چون هوا گرم بود و جلسات معمولاً تا اذان صبح طول میکشید. یک شب آقای دکتر یزدی در آن جمع به ما اعتراض کرد. گفت شما در رابطه با درگذشت شریعتی کوتاهی کردید و آنچه که از دستتان برمیآمد انجام ندادید. من گفتم: ما چه کار میتوانستیم بکنیم که نکردیم؟ ایشان گفت دو کار شما میتوانستید بکنید که الان هم دیر نشده؛ اولاً یک تسلیتنامه برای پدر دکتر شریعتی بفرستید؛ ... دوم اینکه در یکی از مساجد نجف یک قاری بگذارید بهعنوان مجلس ختم و فاتحه، اگر کسی سوال کرد که چرا قرآن میخواندی -که شما خودتان هم قهراً حضور خواهید داشت- بگویید برای فوت دکتر شریعتی فاتحه گذاشتیم. آنجا مقداری در رابطه با این که صلاح هست، صلاح نیست، این کار را بکنیم یا این کار را نکنیم صحبت شد. تصمیم گرفتیم که جلسه بعدی بدون حضور آقای دکتر یزدی باشد. خودمان بحث کنیم ببینیم آیا مصلحت هست یا نه. ... به این نتیجه رسیدیم که مصلحت هست تسلیتنامه را بنویسیم و مجلس فاتحه هم بگذاریم. ... بعد از اینکه تقریباً اتفاق آراء شد و هنوز رای گیری نشده بود من گفتم: من موافقم به شرط اینکه امام ما را منع نکند. ... یکی از برادرها پیشنهاد کرد که چون آقای یزدی عازمند و میخواهند بروند، فردا -پس فردا شما تسلیتنامه را بنویس و متن آن را هم به نظر امام برسان. گفتم بسیار خوب. من همان شب آمدم منزل و تسلیتنامه مفصّلی نوشتم که وقتی به نظر شهید منتظری هم رساندم ایشان هم تایید کرد، به نظر آقای دکتر یزدی هم رسید ایشان هم تایید کرد. صبح قبل از اینکه امام بیرون بیایند، و کار رسمیشان را شروع کنند در اندرونی امام رفتم در زدم، حاج علی که خادم امام بود در را باز کرد. گفتم امام کجاست؟ گفت: بالای بام هستند هنوز پایین نیامدند دارند قدم میزنند. من گفتم این نامه را بگذار روی میز امام که وقتی پایین تشریف آوردند ببینند و بخوانند، من بعداً میآیم نتیجهاش را از شما میگیرم. نامه را از من گرفت و رفت، خداحافظی کردم و آمدم. فاصله منزل ما با منزل امام زیاد نبود من منزل رسیدم و میخواستم از پلّهها بالا بروم که دیدم یک کسی با عجله و شدت در را میکوبد.
🔸برگشتم در را باز کردم. دیدم حاج علی است. گفت: این چه بود دادی دست من؟ گفتم برای چه؟ گفت تا امام نامه را دید گفت: این را چه کسی به تو داد؟ گفتم فردوسی. امام فرمود برو صدایش کن و بگو زود بیاید. دکتر یزدی هم شاهد این گفتگو بود. ... برگشتم و آمدم خدمت امام و دست امام را بوسیدم و نشستم. امام رو کردند به من و گفتند این چیست؟ من واقع قضیه را گفتم و توضیح دادم که آقای دکتر یزدی به ما گفته که شما نسبت به دکتر شریعتی کوتاهی کردید. .... اگر شما اجازه بدهید کار بدی نیست یک تسلیت برای پدر دکتر شریعتی بنویسیم. امام آنجا فرمودند که: دکتر شریعتی خوب مینوشت و خوب بیان میکرد متأسفانه اشتباهاتی داشت که ای کاش این اشتباهات را نداشت. یکی از این اشتباهات دکتر شریعتی توهین به علما و مراجع بزرگ بود. چند نفر را امام نام بردند. مثل مرحوم #علامه_مجلسی، #مقدس_اردبیلی و چند نفر دیگر را. کسی که به این بزرگان اهانت کند آن هم با این عباراتی که من دیدم این قابل گذشت نیست. اشکال دوم این است که تز #اسلام_منهای_روحانیت از آقای شریعتی است و ما نمیتوانیم با این تز و با این فکر موافقت کنیم و ایشان را تایید کنیم. مطلب سوم امام فرمودند که نظر ایشان درباره #ولایت است که نسبت به امامت و ولایت اشتباه کرده و بهترین اصلاحیه و توجیهی هم که کرده در این کتاب امت و امامتش است و در آنجا هم نتوانسته درست مطلب را تصحیح کند. یک اشکال چهارمی هم گفتند که من یادم رفته...
🔹بنابراین شما این متنی که نوشتید، اگر بخواهید پرانتز باز کنید و در داخل پرانتز بنویسید به استثنای این، بقیه مطالب مورد تایید است، مناسب نیست، و اینجوری هم که شما بهطور کلی تایید کردید این دروغه و از شما دروغ صلاح نیست. بعد امام فرمود اصلاً این کار چه ثمری دارد؟ گفتم هرچه شما صلاح میدانید. اگر صلاح نمیدانید نمیکنم ولی دوستان گفتهاند که صلاح است ما این کار را در این شرایط و موقعیت بکنیم. امام فرمودند: صلاح نیست، نکنید.»(عمار انقلاب، صص490-488)
ادامه خاطره حجتالاسلام و المسلمین فردوسیپور در صفحه بعد...
🇮🇷 @IRANeMOASER
سنجش عملکرد آیتالله مصباح و شهید بهشتی با رویکرد امام/3
بریدهای از کتاب «عمار انقلاب»
🔹حجتالاسلام و المسلمین فردوسیپور:
من [به امام] گفتم یک کار دیگری هم به ما پیشنهاد شده و آن اینکه در یکی از مساجد مجلسی به عنوان فاتحه دکتر شریعتی بگذاریم، قاری هم دعوت کنیم قرآن بخواند.
ما خودمان هم در آن جلسه حضور داشته باشیم هرکس هم پرسید که چه خبره؟ بگوییم به مناسبت درگذشت دکتر شریعتی مجلس فاتحه است. البته میدانیم استقبال نمیشود نجفیها استقبال نمیکنند ولی در خارج میتوانند منعکس کنند و مانور کنند. امام یک نکته دیگری فرمودند. مطلبشان این بود که شماها نمیتوانید خودتان را از من جدا کنید و هرکاری که شما انجام بدهید به عنوان کار من و عمل من منعکس میشود نمیگویند اطرافیانش این کار را کردند میگویند او این کار را کرد، بنابر این این کار را هم نکنید. گفتم چشم».
🔸حجتالاسلام و المسلمین #سیدحمید_روحانی نیز در این رابطه چنین توضیح میدهد:
«دکتر یزدی، هرگونه فوت و فن سیاسی، مذهبی، آخوندی، عاطفی و ... که آموخته بود در برابر امام به کار گرفت تا مگر امام را به بند افکند و در قلب و اندیشه امام رخنه کند، لیکن هرچه بیشتر کوشش کرد، کمتر کامیاب شد، امام #نفوذناپذیر بود و آنچه را که جوان در آیینه نمیدید، او در خشت خام میدید و بدین گونه جوّ کاذب و ساختگی که برای فریب امام درست کرده بودند، شکست و توطئهها ناکام ماند.
🔹امام روی رسالت رهبری، بر آن شد که این تلگرامها را برای سخن گفتن با نسل جوان تحصیلکرده و پند و اندرز آنان، دستآویز کند و بار دیگر آنان را به پیروی از اسلام اصیل، به اتحاد و یگانگی فراخواند و از بیراههپویی، کژاندیشی، کشمکشهای درونی و... برحذر دارد.
🔸از این رو پیامی به وسیله آقای دکتر یزدی برای آنان فرستاد. ... آنگاه که این پیام را به دکتر یزدی دادند که به امید صدور اعلامیه امام در پشتیبانی از شریعتی در نجف به سر میبرد، سخت تکان خورد! و نخست با گستاخی و ناراحتی اظهار داشت که این پیام را با خود نمیبرد و چون از این برخورد نتوانست طرفی بربندد و در موضع امام نسبت به شریعتی نرمشی پدید آورد، پیشنهاد داد که امام نام شریعتی را در این پیام با پیشوند «شهید» و «مرحوم» بیاورد. لیکن این پیشنهاد نیز از سوی امام با سرسختی رد شد و امام روی وظیفه و دیدگاه خود سرسختانه استوار ایستاد و او ناگزیر شد پیام را پذیرفته با خود ببرد! لیکن از پخش آن در میان عموم دانشجویان و ایرانیان برونمرزی خودداری ورزید و نیز پیام در آن روز هیچگاه به ایران نرسید و در میان امت اسلامی پخش نشد و حتی در نشریات گروههای به ظاهر اسلامی برون مرزی مانند #پیام_مجاهد که از سوی دکتر یزدی پراکنده میشد و #خبرنامه بنی صدر ... به چاپ نرسید و به درستی سانسور شد.
🔹هواداران شریعتی به خوبی میدانستند که اگر این پیام در میان ملت ایران پخش شود، موضع منفی امام نسبت به شریعتی را آشکار میکند ... از این رو نه تنها از فاش شدن موضع مخالف و دید منفی امام به شدت پیشگیری کردند بلکه همه نیروی خود را بسیج ساختند تا با به کار بستن ترفندها و نیرنگهایی شریعتی و دار و دسته او را از پیروان، وابستگان و پیشتازان راه، خط و نهضت اسلامی ایران بنمایانند! ... این توطئه تا آن پایه اوج گرفت که برخی را دچار تردید ساخت و بر آن داشت که در اینباره از امام پرسش به عمل آورند و از دیدگاههای امام آگاهی یابند». (عمار انقلاب، صص493-490)
🇮🇷 @IRANeMOASER
تبیینی از اختلاف رویکردهای روحانیان مبارز در نهضت امام خمینی رحمهالله /1
بریدهای از کتاب «عمار انقلاب»
🔹با مجموع شواهد موجود، به نظر میرسد #آیت الله_مصباح از منظر مرزبانی عقیدتی و فکری به پدیده شریعتی مینگریست و گرایش جوانان انقلابی و مذهبی به سوی گروههای سیاسی التقاطی را از پیامدهای غیر قابل قبول اندیشه او میدانست. اما در مقابل، برخی عالمان مبارز مانند #شهید_بهشتی، ضمن پذیرش اشکالاتی در آثار شریعتی، مراعات مصالح بالاتر در عرصه مبارزات سیاسی را در اولویت میدانستند.
🔸آنچه در بازخوانی این ماجرا نباید مغفول افتد آن است که، شریعتی و روش مواجهه با او در میان #روحانیان_انقلابی اکنون نیز، نباید موجب ایجاد گسست و اختلاف گردد. طبق اصول بدیهی در #تفکر_شیعی، این بزرگان همگی مجتهد بودهاند و شرعاً و منطقاً باید در مدار استنباط خود حرکت میکردند و نباید انتظار داشت که یک طیف تابع طیف دیگر باشد. صد البته این نسبت در مواجهه با #ولایت_فقیه، کاملاً متفاوت است و بر فرض اختلاف در استنباط، بنا به همان مبانی فقهی و کلامی، هر نوع اعلان نظر و اتخاذ رویکرد که تضعیف تلقی شود، نیز جایز نیست. در تاریخ سراغ نداریم که طرفین به این مسئله راهبردی بیتوجه باشند. با این توضیحات اولاً اختلاف نظر درباره #دکتر_شریعتی و آثار و افکار او وجود داشته و دارد و قابل کتمان نیست. ثانیاً این قبیل اختلافات فکری، در فضای اجتهادی شیعه کاملاً پذیرفته و امری عادی است. ثالثاً طرفین در ابراز نظر مخالف خود، آداب اختلاف نظر را مراعات کرده و هرگز روابط شخصی و تشکیلاتی آنان تحتالشعاع آن قرار نگرفته است. تجلیلهای آیتالله مصباح از شهید بهشتی و همکاری طولانی ایشان با آیت الله مصباح، شاهد صدق ماجراست.
🔹خدمت صادقانه و خاضعانه آیت الله مصباح به نظام اسلامی در دوران رهبری #حضرت_آیت الله_خامنهای نیز نشان داد که بدخواهانی که با برجستهسازی برخی اختلافات جزئی و حاشیهای در تدارک اختلافاندازی بودند، کاملاً ناکام ماندهاند! تعابیر بلند طرفین در حافظه تاریخ ثبت شده است. عجیب آنکه حاشیهپردازان اصلی این اختلاف نظرهای علمی، نوعاً کسانی هستند که خود را طرفدار آزاداندیشی و آزادی بیان قلمداد میکنند و از درک بدیهیترین لوازم آن عاجز ماندهاند و تلاش میکنند یک اختلاف فکری طبیعی را بهانهای برای القاء شکاف عمیق در میان یاران و بزرگان انقلاب قلمداد کنند.
واقعیت آن است که اختلاف مشربهای مبارزاتی در میان شاگردان امام و روحانیان مبارز، یک واقعیت انکارناپذیر و در عین حال امری عادی است. چراکه هر کدام از این بزرگان در مقام اجتهاد قرار داشتند و بر اساس حجت شرعی، به تکلیف خود عمل میکردند. طبعاً با چنین پیشفرضی گرچه نقد و نظرهایی نسبت به عملکرد یکدیگر داشتهاند اما این امر هیچگاه به تقابل با یکدیگر منجر نشد و آنان همواره با حفظ احترام متقابل و همکاری سیاسی، در خدمت نهضت امام خمینی بودند. تحلیل بسیار مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی پیرامون سیره مبارزاتی شهیدین مطهری و بهشتی و تفاوت آن با سیره سیاسی خود ایشان، شاهد صدق مدعاست. (عمار انقلاب، صص552-550)
🇮🇷 @IRANeMOASER
تبیینی از اختلاف رویکردهای روحانیان مبارز در نهضت امام خمینی رحمهالله /2
بریدهای از کتاب «عمار انقلاب»
🔹مقام معظم رهبری چنین میفرماید:
🔸«در اینجا باید یکی از مشخصههای مهم #نهضت_اسلامی ایران را بیان کنم. این مشخصه عبارت است از وجود دو خط در این نهضت، که تعامل میان این دو خط، تشکیلدهنده روند تکاملی حرکت به سمت اسلام در این کشور بوده: نخست، خطّ مقابله دینی با دستگاه حاکم، که برخاسته از عقیده دینی بود. دوم، خط بیدارگری فکری و ارائه برنامه اسلامی برای زندگی، با گفتمانی نو. یا به عبارت دیگر: خط نوسازی اندیشه دینی.
از یکسو، کسانی بودند که خط مقابله با دستگاه حاکم را در پیش گرفتند، ولی از یک اندیشه مترقّی اسلامی برخوردار نبودند، بلکه دچار تحجّر و جمود فکری بودند. آنها به انگیزه غیرت اسلامیشان به مقابله با قدرت حاکمهای برخاسته بودند که حریم مقدّسات مسلمانان را مورد اهانت قرار داده بود. از سوی دیگر، کسانی هم بودند که در خطّ بیدارگری حرکت میکردند و افکار روشنی در زمینه اسلام داشتند؛ میکوشیدند دین را با زبان روز به جامعه عرضه کنند، با کجرویهای فکری هم مبارزه میکردند، اما در خطّ مقابله با قدرت حاکمه حرکت نمیکردند.
🔹در آغاز نهضت امام خمینی رحمهالله در سال 1342 با آنکه ایشان خود پیشگام عرصه بیدارگری فکری بودند، اما عامل «مقابله»، در نهضت برجستگی داشت. در اوایل، تمرکز نهضت روی مبارزه با دستگاه حاکمه دینستیز بود. پس از آنکه روحیه مقاومت دینی در جامعه محکم و استوار شد و نهضت توانست به سمت ارائه نظریّه اندیشه اسلامی به نحو مطلوب پیش برود، متحجّران عقب ماندند؛ اما کسانی که بصیرت دینی داشتند و از فکر باز و روشن بهرهای داشتند، در مسیر نهضت ماندند.
🔸سپس، به ویژه طیّ سالهای 1345 و 1346 که دشوارترین سالها برای انقلابیون بود و شاه همه گروههای مقاومت سیاسی را قلع و قمع و از میدان بیرون کرده بود، بسیاری از شخصیتهای نهضت اسلامی، گرایش به خط دوم (خط روشنگری دینی) را ترجیح دادند.
🔹کسانی بودند که هم در آغاز و هم در پایان زندگی جهادی خود، در میدان مقاومت حضور داشتند، اما در سالهای یاد شده، همّ خود را مصروف روشنگری فکری کردند. شهیدان بزرگوار، مطهری و بهشتی و باهنر از این جملهاند. در اینجا باید برای ثبت در تاریخ بگویم که من از اندک افراد معدودی بودم که در همه لحظات نهضت، هر دو خط را با هم آمیختم و به این ویژگی معروف بودم. در تمام زندگی مبارزاتی خود، همواره هر دو خط «مقاومت» و «روشنگری» را باهم ادامه دادم و معتقدم این دو را کاملاً باهم درآمیختم.
🔸نهایت سعی من این بود که دین را چنانکه خدای متعال خواسته، بهعنوان روشی برای رفتار عملی، و برنامهای برای زندگی، و تغییری مستمر به سوی کمال مطلوب بفهمم و ارائه کنم. در همه کارهای فکری و عملیام، و در سخنرانیها و درسهایم، روی این خط تمرکز داشتم.
🔹همین گرایش به درک آگاهانه و روشن از اسلام، مرا واداشت تا به کتابهای اسلامگرایان عرب روی بیاورم؛ که این مطلب را در جای خود بیان خواهم کرد. در کنار این، به هر فعالیّتی که میتوانست مردم را علیه قدرت حاکم بسیج کند و به صورت هستهای برای رهبری مردم به سوی برپایی حکومت اسلامی درآید، دست میزدم.
🔸میان برادرانمان نیز کسانی بودند که این هر دو خط را باهم ادامه دادند.... البته برادرانی که در «خط فکری» بودند، ما را پشتیبانی و یاری میکردند. ... برادرانم، برخی به مبارزه سیاسی میپرداختند و برخی نمیپرداختند؛ اما چنانکه گفتم، با یکدیگر همکاری و تشریک مساعی داشتیم. فعالیت اسلامی اقتضا میکند که همه نیروها با قابلیتها و سلیقههای گوناگون جذب شوند. مردم در این زمینه باهم متفاوتند. در حدیث مأثور آمده: «لو عَلِمَ الناسُ کیفَ خَلَقَ الله تبارک و تعالی هذا الخَلقَ لم یَلُم اَحَدٌ اَحَداً» و این با اصل اختیار منافاتی ندارد، بلکه بر وجود اختلاف در طبیعت افراد بشر تأکید دارد.
🔹به عقیده من اگر فعالیت آگاهانه فکریِ اسلامی از جنبش و مبارزه جدا شود، خشک و بیروح میشود. روح مبارزه دینی هم اگر از آگاهی و اندیشه عاری گردد، دچار ارتجاع و تحجر میگردد. ترکیب مقاومت با آگاهیبخشی و رشد فکری، خط انقلاب اسلامی را تشکیل میدهد».(عمار انقلاب، صص554-552)
🇮🇷 @IRANeMOASER
تبیینی از اختلاف رویکردهای روحانیان مبارز در مواجهه با آراء شریعتی /3
بریدهای از کتاب «عمار انقلاب»
🔹بر اساس تحلیل روشنگرانه مقام معظم رهبری از صحنه میدانی مبارزات نهضت امام، اولاً دو گرایش عمده وجود داشته، ثانیاً بنا به دیدگاه ایشان هر دو خط مبارزه، برای تداوم نهضت، امری لازم بوده است.
🔸جالب آنکه در تقسیمبندی مقام معظم رهبری، شهید بهشتی نیز در جرگه «خط مبارزات فکری» قلمداد شده و لذا از این جهت با آیت الله مصباح از حیث روش مبارزاتی، کاملاً نزدیک بوده است. توجه به اختلاف سلیقهها و اختلاف قابلیتهای نیروها، امر مهمی است که در این تحلیل بدان تأکید شده و نکته محوری آنکه، این اختلافات موجب نمیشد که تشریک مساعی و همکاری قطع شود. در بازخوانی اختلاف نظر آیت الله مصباح با شهید بهشتی اگر دقتهای لازم صورت نگیرد و یا جهتگیریهای سیاسی بر آن تأثیر بگذارد، ممکن است ماجرا به گونهای قلمداد شود که گویا شهید بهشتی به طرد و اخراج آیت الله مصباح اقدام کرده است.
🔹طبعاً این سنخ روایتها، بزرگترین اجحاف به طرفین، به ویژه شهید بهشتی است و با دغدغه و اندیشه ایشان مبنی بر جذب حداکثری و صیانت از انسجام نیروهای مبارز و مراعات مصالح عالیه نهضت امام، در تنافی آشکار است. ترویجکنندگان چنین اندیشهای در هر سوی ماجرا که باشند، در حقیقت به القائات غلط مخالفان و منافقان مبنی بر تمامیتخواهی و انحصارطلبی شهید مظلوم بهشتی، مهر تأیید خواهند زد. حقیقت آن است که اختلاف استنباط در ساحت اندیشه و اختلاف برداشت در مقام جری و تطبیق، در منظومه معرفتی شیعه، مادامی که طبق ضوابط فقهی و با مراعات جهات اخلاقی صورت گرفته باشد امری عادی است و در تاریخ تشیّع نظائر آن فراوان است.
🔸آنچه در بازخوانی این قبیل موضوعات حائز اهمیت است، آن است که این بزرگان بر طبق حجت شرعی عمل نمودهاند، تمام ظرفیت خود را در راه اسلام ناب و انقلاب اسلامی به میدان آوردهاند، همگی مغضوب دشمنان درجه یک اسلام بودهاند و برخی با حذف فیزیکی و برخی دیگر توسط دشمن ترور شخصیتی شدهاند، به ولی فقیه زمانشان وفادار ماندهاند، از خدمات و مجاهدتهای یکدیگر به نیکی یاد کردهاند، و از همه مهمتر آنکه توفیق عاقبت به خیری یافتهاند.(عمار انقلاب، صص555-554)
🇮🇷 @IRANeMOASER
46.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥گزارش پخش شده در شبکه خبر از دفتر پنجم نهضت امام خمینی
🔹دکتر مظفر نامدار: «کتاب نهضت امام خمینی از این جنبه که نویسندهاش در واقعه [انقلاب اسلامی] حضور دارد و آن را نوشته بینظیر است و در این کتاب خلأیی بین رخداد و گزارش رخداد وجود ندارد.»
🔸در این کتاب محوریت حیات فکری و سیاسی شهید سیدمصطفی خمینی نگاشته و به ابعاد مختلف زندگی پربرکت ایشان پرداخته شده است.
🎥نگاهی گذرا به سرفصلهای دفتر پنجم از «نهضت امام خمینی»
راههای تهیه کتاب:
🏢نشانی: تهران، خیابان دیباجی جنوبی، خیابان شهید تسلیمی، کوچه زاور، کوچه گل (سمت راست)، کوچه دادآفرین، پلاک6.
📞تلفن: 22579192_021
🇮🇷 @IRANeMOASER
📄مجوز بنیصدر به سران منافقین برای حمل سلاح +سند
🔴بهمناست ٣٠خرداد سالروز ورود رسمی منافقین به فاز مسلحانه
🔻 «جناب آقای دکتر بنیصدر، ریاستجمهوری و فرماندهکلقوا؛ محترما بخاطر کثرت مشکلات و خطرات ایمنی که متوجه جان و سلامتی اینجانبان مسعود رجوی، مهدی ابریشمچی، موسی خیابانی و عباسعلی داوری و علی زرکش است؛ مستدعی است مجاز فرمائید اینجانبان هریک با یک برادر و یایک نفر محافظ حق حمل سلاح برای حفاظت شخصی داشته باشیم.»
بنیصدر:
«موافقت میشود» ٣١ فروردین ۵٩
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻حکایت مزدوری
🔻همزمان با ممانعت پلیس فرانسه از برگزاری گردهمایی گروهک تروریست منافقین در پاریس، پلیس آلبانی با حمله به مقر این گروهک در تیرانا یک نفر را به هلاکت رساند و تعدادی از آنها را زخمی و بازداشت کرد
#از_دیگر_رسانهها
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۳۱ خرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۳۱ خرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۳۱ خرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تلاش حسن روحانی برای انحلال ارتش و پاسخ شهید چمران به او
#روز_ارتش
🇮🇷 @IRANeMOASER