eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
424 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
📍بمناسبت رضاخان(1) 💢تولد و خانواده عباسعلی خان فرزند مرادعلی خان از ایل «» بود. او چند خواهر داشت که او را داداش صدا می‌زدند. دیگران هم به آخر کلمه داداش، بیک را اضافه کرده، او را صدا میزنند. عباسعلی خان در ، قصبه مرکز دهستان ولوپی – طرف چپ رودخانه تالار از بخش سوادکوه شهرستان – زندگی می‌کرد. او جمعی فوج سواد کوه بود یعنی جزو هنگ هفتم در کوه شد. عباسعلی چهار زن عقدی و سه زن صیغه‌ای گرفت! و از این زنان، صاحب سی و دو فرزند شد که تنها دوازده تن از آنها زنده ماندند که چهار تن دختر و هشت تن آنان پسر بودند. آخرین زن عباسعلی، آفرین نام داشت که از خانواده بودند و سالها قبل از ازدواج با داداش بیک از گریخته و به تهران آمده بودند. عباسعلی از نوش آفرین صاحب پسری شد که در فروردین سال 1257 در آلاشت سوادکوه به دنیا آمد و اسم او را رضا گذاشت هشت ماهه بود که عباسعلی فوت کرد. اولاد منحصر به فرد نوش آفرین از داداش بیک همین رضا [رضاخان بعدی ] بوده است. نامبرده قبل از این که به زوجیت داداش بیک درآید، شوهری داشته که از آن شوهر (دو اولاد یکی به نام و دیگری به نام داشته است 💢رضا، سفارتخانه‌ها! رضا، به عنوان یک سرباز ساده وارد فوج شده بود و در این موقعیت، بیشتر به حفاظت از سفارتخانه ها مثل سفارت و و نیز بانکهای و یا جایگاه (هیأتهای) ، مأمور میشد. چندی بعد، رضا، شد و در سال 1282 شمسی / 1321 قمری بعد از حدود 10 سال خدمت به درجه یکمی که به آن «» می گفتند، رسید. رضا 25 ساله، در این هنگام با زن جوانی به نام «» ازدواج کرد. از او صاحب یک دختر شد. گفته اند که رضا، پسر دوست داشت و به همین جهت از که برای او دختر آورده بود، دوری گزیده و آنها را رها کرد 🇮🇷 @iranemoaser👇🏻👇🏻👇🏻
⁉️شاهزاده تاریکی؛ آیت‌الله مایک کیست؟/بخش دوم 🔻مایکل دی‌آندریا؛ شکنجه در پاکستان و نقش مرموز وی در حادثه 🔸🔹مایکل دی آندریا و نقش او در کشتارهای پهپادی سیا 🔹چنان‌چه گفته شد اختفای پشت نام‌های مستعار در ماه آوریل پایان پذیرفت، یک ماه بعد از آن که وی نه سال، سمت خود به عنوان «مدیر مرکز مبارزه با تروریسم» سیا را ترک کرد. مارک مازتی خبرنگار هویت او را افشا کرد. اقدامی که با انتقادات شدید وی مواجه شد، اما نیویورک‌تایمز از آن پا پس نکشید. 🔸مازتی توضیح داد که دی آندریا چگونه از آغاز برنامه بازداشت و بازجویی به عنوان مدیر عملیات‌های این سازمان در افراد بازداشت‌شده دست داشته و سپس در سمت مدیر مرکز مبارزه با تروریسم نیز طراح و حامی یک تنه برنامه کشتار هدفمند سیا با حملات پهپادی به ویژه در و بوده است. 🔹برخلاف انتظار، تأثیرگذارترین نقش دی آندریا طی حدود40 سال خدمتش در سیا و آنچه احتمالاً دی آندریا را نزد مقامات امریکایی و سیا محبوب کرده است رهبری وی در عملیات در سال 2011 نبود، بلکه جلوگیری وی از مختومه شدن برنامه در کشورهایی مانند پاکستان بعد از رسوایی بزرگی بود که سال 2015 به وجود آمد. 🔸اولین روزهای سال 2015 یک شهروند و شهروند که به دست القاعده اسیر شده بودند در یکی از حملات پهپادی سیا کشته شدند. اعتراف سیا به اینکه از حضور این دو شهروند غربی در محل بمباران اطلاعی نداشته است، انتقادات از برنامه کشتارهای هدفمند پهپادی امریکا را به اوج خود رساند و حتی اوباما را مجبور به عذرخواهی رسمی در این باره کرد. اما نهایتاً دی آندریا بود که در جلسات مخفیانه با اعضای کنگره توانست نمایندگانی از هر دو حزب امریکا را متقاعد کند تا رأی به ادامه حملات پهپادی در خارج از مرزهای امریکا بدهند. 🔸🔹دی آندریا، یکی از عاملان 11 سپتامبر یکی از بخش‌های مهم و رزومه دی آندریا که شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد، نقش او در شکل‌گیری حادثه 11 سپتامبر است. چنان که جین میر (خبرنگار سرشناس مجله نیویورکر امریکا) در کتاب تأثیرگذار خود ؛ داستان واقعی چگونگی تبدیل «جنگ با تروریسم» به جنگ با ایده‌آل‌های امریکایی توضیح می‌دهد، دی آندریا مأموریت خود درباره ردیابی «» یکی از هواپیماربایان عربستانی در حوادث 11 سپتامبر را انجام نداده بود. 🔹هنگامی که الحمزی وارد امریکا شد، سیا از این مطلب خبر داشت، هم زمان، یکی از مأموران FBI به نام «داگ میلر» و عضو واحد اطلاعاتی تعقیب‌کننده اسامه بن لادن، یادداشتی را درباره ارتباط الحمزی با تروریست‌‌ها نوشت و قصد داشت آن را با FBI در میان بگذارد تا بتوانند این فرد مظنون را ردیابی کنند. 🔸با وجود این، مقام مافوق میلر یعنی مایکل دی آندریا که آن زمان صرفاً با نام «مایک» و به عنوان یکی از اعضای واحد بن لادن در مرکز مبارزه با تروریسم سیا شناسایی می‌شد، به وی دستور داد تا از تسلیم یادداشت خود به FBI خودداری کند. دی آندریا سه ساعت بعد از آن که میلر بار دیگر درخواست کرد تا یادداشت خود را تحویل مقامات FBI بدهد، به مقامات مافوق خود در سیا اعلام کرد که یادداشت را به FBI تحویل داده است. به این ترتیب مقامات سیا تصور می‌کردند که FBI از موضوع یادداشت میلر اطلاع دارد، در حالی که واقعیت چیز دیگری بود. اظهارات یکی از اعضای کمیسیون تحقیقات 11 سپتامبر نشان می‌دهد که دی آندریا بعدها دریافت هر گونه اطلاعاتی درباره الحمزی را انکار کرده است. عجیب‌تر اینکه وی بعد از 11 سپتامبر حتی ترفیع رتبه هم دریافت کرده بود.( مقاله «بازکاوی نقش آمریکا در ایجاد آشوب‌های کور دی ماه 96 بر اساس اطلاعات آشکار»-فصل‌نامه پانزده خرداد ) ⭐️بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی 🇮🇷 @iranemoaser
✳️طایفه تحجر/3 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش سوم: انجمن حجتیه ⚫️در آستانه ارتحال حضرت امام خمینی قدس سره الشریف 🔸حضرت امام (ره) این تفکر را محصول دست پرنفوذ در جوامع اسلامی می‌دانند و با قبول اینکه شاید ما توان برقراری عدالت در سراسر جهان را نداشته باشیم اما تکلیف از ما ساقط نیست، بیان می‌دارند: «اما مساله این است که دست سیاست در کار بوده؛ همان طور که تزریق کرده بودند به ملت‌ها، به مسلمین، به دیگر اقشار جمعیت‌هاى دنیا که سیاست کار شماها نیست؛ بروید سراغ کار خودتان و آن چیزى که مربوط به سیاست است، بدهید به دست امپراتورها. خب، آن‌ها از خدا مى‏خواستند که مردم غافل بشوند و سیاست را بدهند دست ‏ و به دست ظلمه، دست آمریکا، دست شوروى، دست امثال این‌ها و آن‌هایى که اذناب این‌ها هستند و این‌ها همه چیز ما را ببرند، همه چیز مسلمان‌ها را ببرند، همه چیز مستضعفان را ببرند و ما بنشینیم بگوییم که نباید باشد، این یک حرف ابلهانه است، منتها چون دست سیاست در کار بوده، این اشخاص غافل را، این‌ها را بازى دادند و گفتند شما کاری به سیاست نداشته باشید، حکومت مال ما، شما هم بروید توى مسجدهایتان بایستید نماز بخوانید! چه کار دارید به این کارها؟»(همان) 🔹امام خمینی قدس سره الشریف خطر را آن‌قدر نزدیک و جدی می‌دیدند که در خطابی مشفقانه به فرمودند: « حواستان را جمع کنید که‏‎ ‎‏نکند یک‌مرتبه متوجه شوید که همه چیزتان را نابود کرده اند. من به شما‏‎ ‎‏آقایان علاقه مندم ولی لازم می دانم گاهی که مسئله ای را می بینم تذکر دهم. »(1367 ه.ش.) 🔸آخرین تعریض حضرت امام خمینی (ره) به این جریان را هم باید در نامه تاریخی و ماندگار ایشان به روحانیون معروف به « » که در تاریخ سوم اسفند 1367 نگاشته شده است، جست‌وجو کرد. ایشان در آن نامه به واقعه تحریم چراغانی نیمه‌شعبان سال 1357 برای اعتراض به کشتارهای رژیم سفاک شاهنشاهی اشاره می‌کنند و مواجهه انجمن حجتیه با آن را توضیح می‌دهند: 🔹«دسته‏اى دیگر از که قبل از دین را از سیاست جدا مى‏دانستند و سر به آستانه دربار مى‏ساییدند، یک‌مرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریفى که براى اسلام آن همه زجر و آوارگى و زندان و تبعید کشیدند، تهمت و بدتر از وهابیت زدند. دیروز، مى‏گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مى‏گویند مسؤولان نظام کمونیست شده‏اند! تا دیروز مشروب‌فروشى و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان براى ظهور امام (ره) زمان- ارواحنا فداه- را مفید و راهگشا مى‏دانستند، امروز از اینکه در گوشه‏اى خلاف‌شرعى که هرگز خواست مسؤولان نیست رخ مى‏دهد، فریاد «وا اسلاما» سر مى‏دهند! دیروز «حجتیه‏اى»‌ها را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانى نیمه‌شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی‌تر از انقلابیون شده‏اند! 🔸« که در سکوت و خود آبروى اسلام و مسلمین را ریخته‏اند و در عمل پشت پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته‏اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است، امروز خود را بانى و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را مى‏خورند! 🔹راستى اتهام و و ، اتهام حلال کردن حرام‌ها و حرام کردن حلال‌ها، اتهام کشتن زنان آبستن و حِلیت قمار و موسیقى از چه کسانى صادر مى‏شود؟ از آدم‌هاى لامذهب یا از و بی‌شعور؟! فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به سخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعن‌ها و کنایه‏ها نسبت به مشروعیت نظام کار کیست؟ کار عوام یا خواص؟ خواص از چه گروهى؟ از به ظاهر معممین یا غیر آن؟ بگذریم که حرف بسیار است. همه اینها نتیجه نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزه‏هاست و برخورد واقعى هم با این خطرات بسیار مشکل و پیچیده است‏.» (صحیفه امام، ج21، ص275) 🔸لحن خطاب ایشان و روحانی‌نما خواندن صاحبان این تفکر، نشان از خطر جدی آنان برای جریان اصیل مذهبی و انقلابی دارد و انحرافی‌بودن آن را به خوبی نمایان می‌سازد. 🇮🇷 @IRANeMOASER
‏گذری به نیم قرن خیانت‏‏ ‏ 🔻 | 18 بهمن 🔹‏... ما پنجاه سال است که هیچ چیز نداشتیم. همۀ شما می دانید، از آن وقتی که‏‎ ‎‏رضا شاه آمد تا الآنی که من اینجا نشسته ام، ما غیر از اینکه حالا ـ اخیراً شده است ـ ما‏‎ ‎‏هیچ چیز آزاد نداشتیم. نه آزاد داشتیم، نه یک مستقل داشتیم، نه‏‎ ‎‏یک کانون وکلای مستقل. همه اش آنها تصرف داشتند. نه یک داشتیم، نه‏‎ ‎‏می توانستند جوانهای ما را تربیت صحیح بکنند ... اینها را عقب نگه داشتند. ما‏‎ ‎‏یک فرهنگی است که برمی گرداند بچه های ما را به طرف عقب. یک باب مفصلی است‏‎ ‎‏اینکه راجع به فرهنگ، اینها چه کردند.‏ ‏🔸از آن طرف، مراکزی که برای درست کردند در تمام کشور، خصوصاً در تهران.‏‎ ‎‏این همه مراکز فحشا در تهران و اطراف تهران درست شد. جوانهای ما را کشیدند به این‏‎ ‎‏مراکز، و در آن مراکز این ما را از بین بردند. از آن طرف، ما را به‏‎ ‎‏آنطور که می بینید رساندند. ما را آنطور که ملاحظه می کنید عقب بردند و از‏‎ ‎‏بین بردند. و همه چیز ما الآن از بین رفته است. از آن طرف، ارتش ما یک ارتشی است که‏ ‏مستشارهای و مستشارهای بر آن حکومت می کند. اینها مصیبتهایی‏‎ ‎‏است برای این مملکت و برای ما. 🔹این ملت الآن ایستاده است و می گوید که ما می خواهیم آزاد باشیم. این یکی از‏‎ ‎#‏حقوق_بشر است ـ که همه عالَم این معنا را قائلند ـ و می گویند ما می خواهیم مستقل باشیم.‏‎ ‎‏این هم یکی از حقوقی است که هر کسی سرنوشت خودش باید دست خودش باشد. و‏‎ ‎‏می گویند ما یک حکومت عدل می خواهیم، حکومت عدل اسلامی می خواهیم. این هم‏‎ ‎‏آرزوی هر آدمی است که یک حاکمی باشد برای آن حکومت بکند که بعد از چند وقتی‏‎ ‎‏جیبهایش را پر نکند و از این مرز برود! شما ملاحظه بکنید که بعد از‏‎ ‎‏سی و هفت سال که این آدم حکومت داشته است در اینجا، حکومت غیرقانونی داشته در‏‎ ‎‏اینجا، چقدر اینها از منافع ما بردند و خوردند و از بین بردند. الآن بانکهای امریکا و‏‎ ‎‏انگلستان و سوئیس و کذا پر است از مالهای ملت ما که به دست اینها ثبت شده است، در‏‎ ‎‏اسم اینها ثبت شده است. و ما امیدواریم که یک وقت دادگستری ما به عرض ملت برسد و‏‎ ‎‏محاکمه کند این آدم را. اگر شد بخواهیم او را در اینجا و محاکمه اش کنیم. از او بگیریم و‏‎ ‎‏اگر این معنا نشد، محاکمه غیابی کنیم و اموالش را توقیف کنیم در بانک‌هایی که هست.‏ 🔸‏‏ لکن شما آقایان بدانید که اینها رفتند و یک برای ما گذاشتند. یک‏‎ ‎‏مملکت که همه چیزش ریخته است. هر جا دست بگذارید فساد هست. و خیال کنید که‏‎ ‎‏این با یک سال دو سال، و با یک قشر دو قشر بشود تعمیر کرد، نمی شود. برای همۀ ما‏‎ ‎‏الآن تکلیف است که اولاً راجع به این نهضتی که شده است و تا حالا این نتایج را داشته، و‏‎ ‎‏ما امیدواریم تا آخر برسد، بر همۀ ماست که کمک کنیم به این نهضت. شما اهل قلم‏‎ ‎‏هستید بنویسید، بحث کنید ـ عرض می کنم ـ صحبت بکنید، تبلیغات بکنید، این را‏‎ ‎‏بزرگ کنید، پشتیبانی کنید، از این دولت پشتیبانی کنید، اظهار کنید، در روزنامه ها اعلام‏ ‎‏کنید. و بعد هم که ان شاءالله یک دولت حقی برقرار شد، آن وقت باید همه بنشینیم و‏‎ ‎‏مع الأسف یک خرابه را بسازیم! این مملکت را اینها خراب کردند و رفتند و خوردند و‏‎ ‎‏بردند، و حالا باید شما و ما همه دست به دست هم بدهیم و این مملکت را از سر بسازیم.‏‎ ‎‏باید ما مثل زلزله ای که آمده است، باید بسازیم از سر. ان شاءالله امیدوارم که خداوند این‏‎ ‎‏قشرها را همه را به هم نزدیک کند. نه من به شما بدبین باشم و نیستم، و نه شما به ما بدبین‏‎ ‎‏باشید و ان شاءالله نیستید. خداوند همۀ شما را توفیق بدهد، تأیید کند. متشکرم از اینکه‏‎ ‎‏تشریف آوردید.‏ ‏(18 بهمن 57، صحیفه امام، ج 6، ص 90و91) 🇮🇷 @IRANeMOASER