eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
424 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️انحراف با پوشش نفاق/2 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛بخش ششم: شریعتمداری ▫️اولین تحرک حزب خلق مسلمان و نیز ابراز تمایل قلبی شریعتمداری به تغذیه اطلاعاتی از سوی آمریکایی ها، سبب شد از ماه اردیبهشت بیت او دائما محل تردد رابط های سازمان سیا باشد. ▪️قرارگاه سازمان سیا در تهران با تاکید بر این که « تماس مستقیم سفارتخانه آمریکا با شریعتمداری اعتبار محلی او را از بین خواهد برد.» (اسناد لانه جاسوسی، ج 6، ص278)در صدد تعیین رابط های ایرانی برای تبادل اطلاعات با شریعتمداری و احیانا کمک مالی به وی بر آمد. ▫️تحلیل های پی در پی ماموران سیا در این مورد نشان می دهد که التهاب آفرینی حزب خلق مسلمان در تبریز امیدواری فراوانی را برای آمریکایی ها ایجاد کرده است. در سند دیگری با اذعان به اینکه« واقعیت حاضر این است که سلاح ها و در نتیجه قدرت حقیقی در دست رادیکال هاست.»(اسناد لانه جاسوسی، ج6، ص273) ▪️بعد ها در کارشناس سفارت آمریکا تاکید می‌کند که علاوه بر بی‌کفایتی شریعتمداری بر تصدی رهبری این جریان امکان فاش شدن رابطه ی وی با رژیم سابق می تواند خطری برای وی و جریان میانه باشد «اگر او مزاجا و خلقا برای رهبری یک جناح مخالف سیاسی شایسته باشد (که او نیست). روابط گذشته او (شریعتمداری) با رژیم شاه او را به واسطه امکان افشاء این معاشرتها لکه‌بردار و زخم پذیر می سازد.»(اسناد لانه جاسوسی ، ج3، ص 472) ▫️در خلال این وقایع امام خمینی تلاش زیادی را برای نجات شریعتمداری از راه خطرناکی که در پیش گرفته بود به کار بستند. اما شریعتمداری هر بار به یک بهانه، از پذیرش خواسته امام طفره رفت. اینکه اطرافیان تا چه حد در تصمیم های شریعتمداری نقش داشتند، قابل بررسی است. به عنوان در آن زمان مامور قرارگاه سازمان سیا به مافوق خود این چنین گزارش داده بود:« درباره تصمیمات حزب، آن هویت(یکی از رابطان ایرانی سیا، مورد نظر است) می گوید که بیشتر تصمیمات را شریعتمداری می گیرد. اما گاهی اوقات با مشاورین حزبی خود مذاکره می کند»(همان،ج3، ص 492) ▪️ماموران سیا به دنبال استمداد شریعتمداری از آنان، حتی در مهره چینی برای این حزب دخالت داشتند. در روز ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۸ قرارگاه در تهران از فردی ایرانی سخن به میان می آورد که اگر لایق و مایل بود در نظر خواهیم گرفت که شاید بتواند با کارآیی، به عنوان مسئول تامین مالی یا سخنگوی روابط عمومی شریعتمداری عمل کند. (اسناد لانه جاسوسی، ج ۵، ص. ۵۲) ▫️با وجود انتقادات پشت پرده‌ای که علیه امام از ناحیه شریعتمداری وجود داشت، اما در ظاهر پیام‌هایی صادر می شد که امام نیز به آن پاسخ می گفتند؛ اگر چه از واقعیت‌ها اطلاع داشتند. امام در پاسخ به تبریک شریعتمداری هنگام بازگشت به ایران نوشتند: «بسمه تعالى. حضرت آيت اللَّه آقاى شريعتمدارى- دامت بركاته. مرقوم شريف در تفقد از اينجانب واصل، و موجب تشكر گرديد. سلامت و سعادت جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. اميد است پس از چند روزى به زيارت حضرات آقايان نايل شوم. والسلام عليكم و رحمة اللَّه. روح اللَّه الموسوى الخمينى.»( صحيفه امام، ج‏6، ص: 54) ▪️در سال های بعد از انقلاب البته تنش هایی به وجود می آمد. از جمله اعتراض و راهپیمایی هایی بود که در اعتراض به انتشار مقاله صادق خلخالی علیه تأسیس حزب خلق مسلمان ایران و موضع شریعتمداری در روزنامه اطلاعات کلید خورد.( روزنامه اطلاعات 58/2/2) بعد از ناآرامی های تبریز و قم بود که امام چندین بار طی سخنرانی ها و پیام هایی، وحدت انقلابیون و پرهیز از ایجاد تفرقه را خواستار شدند. ▫️همچنین در اسناد سفارت آمریکا ذکر شده : مقدم ( استاندار دولت موقت در آذربایجان شرقی ) گفته است : خیلی ها از شریعتمداری به خاطر عدم رهبری انتقاد می کنند ، در صورتی که این انتقاد نابجاست و خمینی قدرتمندتر از آن است که شریعتمداری فعلا بتواند با او مقابله کند . ولی البته وقتش خواهد رسید ، او افزود که آذربایجان مترصد اشاره او ( شریعتمداری ) است. (اسناد لانه جاسوسی ، جلد ۶ ، ص157) 🇮🇷 @IRANeMOASER
⁉️نقش آقای سیدمحمدکاظم شریعتمداری در کودتای نقاب (نوژه)چه بود؟/بخش سوم 🔴به مناسبت سال‌گرد کودتای نافرجام نوژه 🔹آقای نیز طی مصاحبه‌ای با در تاریخ اول اردیبهشت 1361 می‌گوید؛ «یک مرجعی که لااقل خود را می‌داند بشنود که بنا است کودتایی شود . این حداقل آن است که خودشان هم اعتراف کرده‌اندکه از این کودتا مطلع شده‌اند. بالاخره در کودتا عده زیادی شهید و کشته و زخمی می‌شوند. چطور می‌تواند یک نفر که خود را مرجع می‌داند این مسئله برایش اهمیت نداشته باشد. کوچک‌ترین چیزی که در این رابطه وجود دارد این است که ایشان از توطئه کودتا مطلع شده و آن را به امام و مسئولان و مردم اطلاع ندادند. اگر همین مقداری که خودشان اعتراف کردند باشد یک چنین شخصی نمی‌تواند مرجع تقلید باشد.»( افشای چهره دوم شریعتمداری، ص 13) 4️⃣ تامین وجوه مالی برای رویارویی مسلحانه علیه انقلاب اسلامی شریعتمداری از وجوه دریافتی از ، برای خرید اسلحه به منظور رویارویی مسلحانه با نظام اسلامی استفاده می‌کرد. در گزارش سرّی سازمان سیا به تاریخ 28 تیر 1358، مرتضی موسوی (از سران ) با صراحت به این موضوع اشاره کرده و می‌گوید: «...شریعتمداری از پول ما جهت خرید اسلحه لازم استفاده می‌نمود.» گزارشی که بعداً در بهمن ماه 1358 منتشر شد نیز حاکی از آن بود که حزب خلق مسلمان مبلغ 36 میلیون تومان وجه نقد به فرستاده بود تا از طریق گروه‌های ضدانقلابی حزب دمکرات کردستان و سازمان کومله، سلاح خریداری نماید. سازمان سیا همواره مترصد اعمال نفوذ در جمهوری اسلامی و حمایت از اشخاص و جریان‌هایی بود که در راستای ساقط کردن نظام اسلامی ایران، تلاش می‌کردند( حمایت آمریکا از گروه‌های میانه‌رو در ایران، ص6.) 🔹چنانچه می‌گوید: «عباسی داماد آقای شریعتمداری، گفته است که آقای شریعتمداری نه تنها در جریان امر بوده بلکه مبلغ 500 هزار تومان نیز به مهدوی پرداخت کرده بود...» 🔸علاوه بر این براساس اعترافات خود شریعتمداری: «...ین که به پول فرستادم هرچند به عنوان قرض به ایشان داده شده است و این کار را نوعی تأیید عملی از فرد توطئه‌گر تلقی کرده‌اند، پشیمانم و استغفار می‌کنم.»( محمد محمدی ری‌شهری، خاطره‌ها ، ص268.) 5️⃣ تلاش برای ایفای نقش رهبر جایگزین شریعتمداری در مرحله دوم کودتا نقش مهم‌تری را برعهده داشت. براساس نقشه کودتا قرار بود بعد از حمله به (که هدف از آن از میان برداشتن حضرت امام بود) شریعتمداری وارد عمل شود. در طراحی کودتا، خانه‌ای در حوالی یوسف آباد برای انتقال شریعتمداری از قم به تهران اجاره شده بود. شریعتمداری در این خانه مستقر می‌شد و به عنوان رهبر مذهبی، کودتا را تایید می‌کرد. در مراحل بعد زمانی که رادیو و تلویزیون به دست کودتاچیان تصرف می‌شد، وی مستقیماً یا به وسیله نوار و اعلامیه با مردم سخن می‌گفت و مردم را به همکاری با کودتا فرامی‌خواند. کودتاگران به منظور اجرای این مراحل به صورت مستقیم با پسر شریعتمداری در ارتباط بودند. به اعتراف یکی از عوامل کودتا: «با آقای شریعتمداری با پسر ایشان وارد صحبت شدیم. پسرشان از جانب آقای شریعتمداری قول همه گونه هم‌کاری را دادند.»(مؤسسه‌ مطالعات سیاسی، کودتای نوژه، ص171.) 🇮🇷 @IRANeMOASER
♨️تلاش امام برای حفظ شریعتمداری و دست رد او به سینه امام ◀️امام در مواجهه با جریان انحرافی شریعتمداری/۲ ▫️اولین تحرک حزب خلق مسلمان و نیز ابراز تمایل قلبی شریعتمداری به تغذیه اطلاعاتی از سوی آمریکایی ها، سبب شد از ماه اردیبهشت بیت او دائما محل تردد رابط های سازمان سیا باشد. ▪️قرارگاه سازمان سیا در تهران با تاکید بر این که « تماس مستقیم سفارتخانه آمریکا با شریعتمداری اعتبار محلی او را از بین خواهد برد.» (اسناد لانه جاسوسی، ج 6، ص278)در صدد تعیین رابط های ایرانی برای تبادل اطلاعات با شریعتمداری و احیانا کمک مالی به وی بر آمد. ▫️تحلیل های پی در پی ماموران سیا در این مورد نشان می دهد که التهاب آفرینی حزب خلق مسلمان در تبریز امیدواری فراوانی را برای آمریکایی ها ایجاد کرده است. در سند دیگری با اذعان به اینکه« واقعیت حاضر این است که سلاح ها و در نتیجه قدرت حقیقی در دست رادیکال هاست.»(اسناد لانه جاسوسی، ج6، ص273) ▪️بعد ها در کارشناس سفارت آمریکا تاکید می‌کند که علاوه بر بی‌کفایتی شریعتمداری بر تصدی رهبری این جریان امکان فاش شدن رابطه ی وی با رژیم سابق می تواند خطری برای وی و جریان میانه باشد «اگر او مزاجا و خلقا برای رهبری یک جناح مخالف سیاسی شایسته باشد (که او نیست). روابط گذشته او (شریعتمداری) با رژیم شاه او را به واسطه امکان افشاء این معاشرتها لکه‌بردار و زخم پذیر می سازد.»(اسناد لانه جاسوسی ، ج3، ص 472) ▫️در خلال این وقایع امام خمینی تلاش زیادی را برای نجات شریعتمداری از راه خطرناکی که در پیش گرفته بود به کار بستند. اما شریعتمداری هر بار به یک بهانه، از پذیرش خواسته امام طفره رفت. اینکه اطرافیان تا چه حد در تصمیم های شریعتمداری نقش داشتند، قابل بررسی است. به عنوان در آن زمان مامور قرارگاه سازمان سیا به مافوق خود این چنین گزارش داده بود:« درباره تصمیمات حزب، آن هویت(یکی از رابطان ایرانی سیا، مورد نظر است) می گوید که بیشتر تصمیمات را شریعتمداری می گیرد. اما گاهی اوقات با مشاورین حزبی خود مذاکره می کند»(همان،ج3، ص 492) ▪️ماموران سیا به دنبال استمداد شریعتمداری از آنان، حتی در مهره چینی برای این حزب دخالت داشتند. در روز ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۸ قرارگاه در تهران از فردی ایرانی سخن به میان می آورد که اگر لایق و مایل بود در نظر خواهیم گرفت که شاید بتواند با کارآیی، به عنوان مسئول تامین مالی یا سخنگوی روابط عمومی شریعتمداری عمل کند. (اسناد لانه جاسوسی، ج ۵، ص. ۵۲) ▫️با وجود انتقادات پشت پرده‌ای که علیه امام از ناحیه شریعتمداری وجود داشت، اما در ظاهر پیام‌هایی صادر می شد که امام نیز به آن پاسخ می گفتند؛ اگر چه از واقعیت‌ها اطلاع داشتند. امام در پاسخ به تبریک شریعتمداری هنگام بازگشت به ایران نوشتند: «بسمه تعالى. حضرت آيت اللَّه آقاى شريعتمدارى- دامت بركاته. مرقوم شريف در تفقد از اينجانب واصل، و موجب تشكر گرديد. سلامت و سعادت جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. اميد است پس از چند روزى به زيارت حضرات آقايان نايل شوم. والسلام عليكم و رحمة اللَّه. روح اللَّه الموسوى الخمينى.»( صحيفه امام، ج‏6، ص: 54) ▪️در سال های بعد از انقلاب البته تنش هایی به وجود می آمد. از جمله اعتراض و راهپیمایی هایی بود که در اعتراض به انتشار مقاله صادق خلخالی علیه تأسیس حزب خلق مسلمان ایران و موضع شریعتمداری در روزنامه اطلاعات کلید خورد.( روزنامه اطلاعات 58/2/2) بعد از ناآرامی های تبریز و قم بود که امام چندین بار طی سخنرانی ها و پیام هایی، وحدت انقلابیون و پرهیز از ایجاد تفرقه را خواستار شدند. ▫️همچنین در اسناد سفارت آمریکا ذکر شده : مقدم ( استاندار دولت موقت در آذربایجان شرقی ) گفته است : خیلی ها از شریعتمداری به خاطر عدم رهبری انتقاد می کنند ، در صورتی که این انتقاد نابجاست و خمینی قدرتمندتر از آن است که شریعتمداری فعلا بتواند با او مقابله کند . ولی البته وقتش خواهد رسید ، او افزود که آذربایجان مترصد اشاره او ( شریعتمداری ) است. (اسناد لانه جاسوسی ، جلد ۶ ، ص157) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻نفوذ حلقه ماساچوستی‌ها بر ارکان حیاتی کشور 🔴دار و دسته ماساچوستی‌ها/2 ✳️به مناسبت شانزدهم آذر؛ روز دانشجو 🔹«ماساچوستی‌های دوره حکومت پهلوی دوم، بخشی از جوانان وابسته به دولت بودند که برای تحصیل به امریکا و بعضی از کشورهای دیگر فرستاده شده بودند و اغلب آنهایی که به امریکا رفتند، در مثل ، ، ، ام.آی.تی و دیگر دانشگاه‌ها تحصیل کرده بودند. این عده در زمانی که و بعد سفیر ایران در امریکا بودند، مورد توجه آنها قرار گرفتند و اغلب آنها یا به سازمان‌های فراماسونری امریکا مربوط شدند یا توسط شناسایی و در اختیار دولتمردان امریکا قرار گرفتند. این عده بعد از برگشت به ایران بر تمام ارکان حیاتی کشور تا انقلاب اسلامی سیطره داشتند. 🔸رهبران اولیه این گروه که بعدها به « » یا گروه «کت سه چاکی‌ها» معروف شدند، و بعد از او منوچهرکلالی و امیرعباس هویدا بودند. هسته تمرکز ماساچوستی‌ها در و سپس در و بود. اگرچه وجه تسمیه گروه ماساچوستی‌ها به خاطر تحصیلات عده‌ای از آنها در ایالت ماساچوست امریکا است ولی بعدها ماساچوستی‌ها به طیف وسیعی از کارگزاران و روشنفکران وابسته به حکومت پهلوی اطلاق می‌شد که از نظر دیوانسالاری با اداره کشور به سبک امریکایی‌ها و از نظر اجتماعی با اصلاحات امریکایی و از نظر سیاسی با علم سیاست امریکایی و پیوند آن با اقتصاد موافق بودند. 🔹ماساچوستی‌ها اولین نسل ایران بعد از کودتای 28مرداد می‌باشند. در خاطرات خود می‌گوید: این داستان را باید برایتان بگویم چون برای تاریخ ایران خیلی مهم است. بعد از این که نخست‌وزیرهایی که مال دوره رضاشاه و حتی دوره قاجاریه بودند دانه دانه رفتند کنار، یک دفعه ورق برگشت و حسنعلی منصور پسر منصورالملک که یک نسل جوان‌تر بود آمد سرکار با یک عده از وزرایی که اصلاً تحصیلاتشان یک جور دیگر بود. مثلاً ... این گروه جدیدی که با منصور آمدند اسمش را کم‌کم گذاشتند ماساچوستی‌ها، که حتی آن‌هایی که در ماساچوست نبودند ادعا کردند که در ماساچوست درس خوانده‌اند. یعنی هاروارد، ام.آی.تی و این جور جاها که مراکز بزرگ علمی امریکاست و من اصلاً با این مخالف بودم. شدیداً مخالف بودم. خیلی از این‌ها دوستان من هم بودند ولی من به آن‌ها انتقاد می‌کردم. یک روز در حضور شاه یک صحبتی پیش آمد من گفتم که این خیلی اسباب تأسف است که این افراد واقعاً فرهنگ ایران را نمی‌شناسند، حتی اگر نیت درست هم دارند تصمیم‌گیری درست نیست. گفت یعنی چه؟ مقصودت چیست؟ گفتم بنده اولین ایرانی هستم که وارد دانشگاه ام.آی.تی شدم. اولین ایرانی هستم که از دانشگاه هاروارد دکترا دارم. به همین جهت بنده باید اولین ماساچوستی باشم ولی دارند پدر ایران را درمی‌آورند... شاه خندید. یعنی من یک موضعی داشتم که بر ضد آب شنا می‌کردم و به همین جهت بود که سازمان امنیت من را یک عامل خیلی نارحت‌کننده‌ای می‌دانست!! 🔸عبدالمجید مجیدی یکی از ارکان اساسی سازمان برنامه رژیم پهلوی و یکی از اعضای گروه ماساچوستی‌ها در خاطرات خود اگرچه اسم گروه ماساچوستی‌ها را نمی‌برد ولی هسته اولیه این گروه در سازمان برنامه و سپس در کانون مترقی و را انکار نمی‌کند. او می‌گوید: 🔹در سازمان برنامه ما یک دسته مشخصی که منافع خاصی داشته باشیم نبودیم ولی گروهی بودیم که قدیمی‌های سازمان برنامه خودشان را با ما مشخص می‌دانستند. یعنی خودشان را از ما جدا می‌دانستند. آنهایی که در زمان و هدایت آمدند به سازمان برنامه تازه‌واردین سازمان برنامه بودند که با قدیمی‌ها فرق داشتند... ما یک گروهی داشتیم که با هم بودیم یعنی حتی خارج از سازمان برنامه ما یک گروهی بودیم که همدیگر را خیلی پشتیبانی و کمک می‌کردیم. من دبیر آن گروه بودم. خارج از سازمان برنامه هر هفته خانه یکی جمع می‌شدیم. کسانی که بودیم در آن موقع عبارت بودند از: منوچهر گودرزی، خداداد فرمانفرماییان، غلامرضا مقدم، جواد منصور، سیروس سمیعی، حسین کاظم‌زاده، احمد ضیایی، علینقی فرمانفرماییان، سیروس غنی، فتح‌الله ستوده، جواد وفا، کریم پاشابهادری، هوشنگ پیرنظر. چند نفر هم خارج از گروه ما بودند... ما یک طبع و ماهیت سیاسی قوی داشتیم... و بیشتر فکر می‌کردیم گروهی هستیم که باید به همدیگر کمک کنیم با این هدف که بتوانیم جامعه خوبی در ایران به وجود بیاوریم. (مقاله «ماساچوستی‌ها» از راه می‌رسند!! »، فصلنامه تخصصی 15خرداد ش44-43، ص200-198) 🇮🇷 @IRANeMOASER
تلاش امام برای حفظ شریعتمداری و دست رد او به سینه امام امام در مواجهه با جریان انحرافی شریعتمداری/2 ◀️سالروز فوت آقای سیدمحمدکاظم شریعتمداری 🔹اولین تحرک حزب خلق مسلمان و نیز ابراز تمایل قلبی شریعتمداری به تغذیه اطلاعاتی از سوی آمریکایی ها، سبب شد از ماه اردیبهشت بیت او دائما محل تردد رابط های سازمان سیا باشد. 🔸قرارگاه سازمان سیا در تهران با تاکید بر این که « تماس مستقیم سفارتخانه آمریکا با شریعتمداری اعتبار محلی او را از بین خواهد برد.» (اسناد لانه جاسوسی، ج 6، ص278)در صدد تعیین رابط های ایرانی برای تبادل اطلاعات با شریعتمداری و احیانا کمک مالی به وی بر آمد. 🔹تحلیل های پی در پی ماموران سیا در این مورد نشان می دهد که التهاب آفرینی حزب خلق مسلمان در تبریز امیدواری فراوانی را برای آمریکایی ها ایجاد کرده است. در سند دیگری با اذعان به اینکه« واقعیت حاضر این است که سلاح ها و در نتیجه قدرت حقیقی در دست رادیکال هاست.»(اسناد لانه جاسوسی، ج6، ص273) 🔸بعد ها در کارشناس سفارت آمریکا تاکید می‌کند که علاوه بر بی‌کفایتی شریعتمداری بر تصدی رهبری این جریان امکان فاش شدن رابطه ی وی با رژیم سابق می تواند خطری برای وی و جریان میانه باشد «اگر او مزاجا و خلقا برای رهبری یک جناح مخالف سیاسی شایسته باشد (که او نیست). روابط گذشته او (شریعتمداری) با رژیم شاه او را به واسطه امکان افشاء این معاشرتها لکه‌بردار و زخم پذیر می سازد.»(اسناد لانه جاسوسی ، ج3، ص 472) 🔹در خلال این وقایع امام خمینی تلاش زیادی را برای نجات شریعتمداری از راه خطرناکی که در پیش گرفته بود به کار بستند. اما شریعتمداری هر بار به یک بهانه، از پذیرش خواسته امام طفره رفت. اینکه اطرافیان تا چه حد در تصمیم های شریعتمداری نقش داشتند، قابل بررسی است. به عنوان در آن زمان مامور قرارگاه سازمان سیا به مافوق خود این چنین گزارش داده بود:« درباره تصمیمات حزب، آن هویت(یکی از رابطان ایرانی سیا، مورد نظر است) می گوید که بیشتر تصمیمات را شریعتمداری می گیرد. اما گاهی اوقات با مشاورین حزبی خود مذاکره می کند»(همان،ج3، ص 492) 🔸ماموران سیا به دنبال استمداد شریعتمداری از آنان، حتی در مهره چینی برای این حزب دخالت داشتند. در روز 26 اردیبهشت 1358 قرارگاه در تهران از فردی ایرانی سخن به میان می آورد که اگر لایق و مایل بود در نظر خواهیم گرفت که شاید بتواند با کارآیی، به عنوان مسئول تامین مالی یا سخنگوی روابط عمومی شریعتمداری عمل کند. (اسناد لانه جاسوسی، ج 5، ص. 52) 🔹با وجود انتقادات پشت پرده‌ای که علیه امام از ناحیه شریعتمداری وجود داشت، اما در ظاهر پیام‌هایی صادر می شد که امام نیز به آن پاسخ می گفتند؛ اگر چه از واقعیت‌ها اطلاع داشتند. امام در پاسخ به تبریک شریعتمداری هنگام بازگشت به ایران نوشتند: «بسمه تعالى. حضرت آيت اللَّه آقاى شريعتمدارى- دامت بركاته. مرقوم شريف در تفقد از اينجانب واصل، و موجب تشكر گرديد. سلامت و سعادت جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. اميد است پس از چند روزى به زيارت حضرات آقايان نايل شوم. والسلام عليكم و رحمة اللَّه. روح اللَّه الموسوى الخمينى.»( صحيفه امام، ج‏6، ص: 54) 🔸در سال های بعد از انقلاب البته تنش هایی به وجود می آمد. از جمله اعتراض و راهپیمایی هایی بود که در اعتراض به انتشار مقاله صادق خلخالی علیه تأسیس حزب خلق مسلمان ایران و موضع شریعتمداری در روزنامه اطلاعات کلید خورد.( روزنامه اطلاعات 58/2/2) بعد از ناآرامی های تبریز و قم بود که امام چندین بار طی سخنرانی ها و پیام هایی، وحدت انقلابیون و پرهیز از ایجاد تفرقه را خواستار شدند. 🔹همچنین در اسناد سفارت آمریکا ذکر شده : مقدم ( استاندار دولت موقت در آذربایجان شرقی ) گفته است : خیلی ها از شریعتمداری به خاطر عدم رهبری انتقاد می کنند ، در صورتی که این انتقاد نابجاست و خمینی قدرتمندتر از آن است که شریعتمداری فعلا بتواند با او مقابله کند . ولی البته وقتش خواهد رسید ، او افزود که آذربایجان مترصد اشاره او ( شریعتمداری ) است. (اسناد لانه جاسوسی ، جلد 6 ، ص157) 🇮🇷 @IRANeMOASER
١٧ شهریور و تشديد سردرگمی امريكا در برابر انقلاب ملت ایران 🔻فاجعه خونین ١٧شهریور چه تأثیرات بین‌المللی داشت؟ 🔹تا وقوع حادثه ١٧شهریور هنوز هيچ يک از سران كاخ سفيد در رياست‌جمهوری، وزارت خارجه و ، بحران ايران را جدی و نگران‌كننده نمی‌دانستند. 🔸آنان با اظهارنظرهای سطحی وخوش‌بينانه خود درباره توانايی شاه در كنترل اوضاع كشور و خاورميانه به حمايت خود ادامه می‌دادند. اما ١٧شهریور نخستين زنگ خطر را برای امريكا به صدا درآورد. 🔹از همين زمان گروهی از سران امريكا به بررسی دقيق‌تر و بازنگری كارشناسانه در حوزه مسائل ايران ترغيب شدند. 🔸 در رأس آنان معاون وزير خارجه، ، قرار داشت؛ مردی كه هنگام حضور در در رأس اين وزارتخانه قرار داشت، «گروه كار ايران» را تشكيل داد. 🔹 تشكيل اين گروه كاری، نشانه اين بود كه وضعيت به مرحله بحران رسيده است. در پی آن عده‌ای از كارشناسان سياسی، نظامی، اقتصادی و خبری امريكا به منظور بررسی همه‌جانبه وضعيت ايران وارد كشور شدند. 🔸اظهارنظرها و رهيافت‌های متفاوت اين گروه در پی نا آرامی‌های فراگير در سطح كشور، مقدمه پيدايش دو طرز تفكر و دو خط مشی در ارتباط با ايران از سوی مقامات واشنگتن شد. 🔹 يكي از آنها هواداران مشی مسالمت‌آميز و راه‌ حل سياسی بحران به رياست سايروس ونس، وزير خارجه و سفير آن كشور در ايران و ديگری طرفداران خشونت و شدت عمل و سياست به رهبری - مشاور امنيت ملی كارتر- و با حمايت وزير دفاع و ديگران بود. 🔸پيامد اين نگرش‌ها و راهكارهای متفاوت آن، هر چه بيشتر امريكا در امور ايران بود كه با توصيه‌های ضد و نقيض به شاه همراه می‌شد و هر چه بيشتر راه را برای انقلابيان هموار می‌ساخت. 🔹كارتر، رئيس‌جمهور امريكا كه در ايام ١٧شهریور مشغول ميانجی‌گری صلح عرب و اسراييل در «» بود، به توصيه سايروس ونس و برژينسكی طی يك تماس تلفنی پشتيبانی خود را از شاه و سياست‌های او اعلام كرد و به تبع آن در ١٩شهریور سران مصر و اسراييل نيز با شاه گفت‌وگو كردند. 🔸شاه در گفت‌وگو با كارتر، حادثه ١٧ را يك از سوی كسانی دانست كه از برنامه ايجاد فضای باز سياسی كشور بهره‌مند شده و از آزادی‌های اعطاشده سوء‌استفاده نموده‌‌اند. او خواستار ادامه حمايت‌هاي امريكا تا سرحد ممكن شد و هشدار داد در غير اين صورت دشمنانش او را غافلگير ساخته و بر وی پيشی خواهند گرفت. 🔹كارتر نيز در پاسخ به درخواست‌های شاه او را از جهات گوناگون مطمئن ساخت و پشتيبانی امريكا را از وی در اقداماتی كه برای برقراری نظم به عمل می‌آورد تأييد كرد. 🔸همچنين دو روز پس از ١٧شهریور، سفير ايران با وارن كريستوفر، معاون وزارت خارجه امريكا ديدار كرد. كريستوفر ضمن تأكيد بر حمايت دولت امريكا از ايران، خواستار رعايت اعتدال در اجرای حكومت نظامی شد. 🔹 اما زاهدی ادعا كرد كمونيست‌های سازمان‌يافته تظاهرات را ترتيب می‌دهند و دولت امريكا همراه با نيروهای اپوزيسيون براندازی شاه را تدارک ديده است. 🔸كريستوفر اين اتهام را زشت و ناروا خواند و گفت تضعيف شاه در اين زمان مهم‌ترين عامل بروز و گسترش شورش‌هاست.(منبع: بررسی فاجعه هفدهم شهريور و تأثير آن در روند سقوط رژيم پهلوی، فصلنامه پانزده خرداد، شماره ٣٢) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢راهبرد سازمان سیا در بهره‌وری از برخی روحانیون علیه رهبر جمهوری اسلامی ایران در دهه شصت 🔸سازمان جاسوسی ایالات متحده امریکا در جهت محقق شدن اهداف این کشور در منطقه غرب آسیا به ویژه ایران از ابتدای انقلاب اسلامی ایران با اجرای طرح‌های بسیار با توجه به تجربه فعالیت‌های گسترده‌اش در کشورهای مختلف در پی براندازی یا دست‌کم تضعیف نظام جمهوری اسلامی گام برمی‌دارد. از جمله تکنیک‌های این سازمان نفوذ در افراد و جریان‌های مؤثر از جمله روحانیت بوده است. 🔸این تحقیق با پاسخ به این سؤال که راهبرد سازمان سیا در استفاده از برخی روحانیون علیه رهبر جمهوری اسلامی ایران در دهه شصت چه بوده است، با روش توصیفی- تحلیلی یافته‌هایی به دست می‌آورد که نشان می‌دهد سازمان سیا با نفوذ در برخی روحانیون شهیر که ایجاد زمینه همکاری با سازمان سیا در مکانیسم شخصیتی آنها امر ممکنی بود، علیه رهبر جمهوری اسلامی یعنی امام خمینی با دو روش سخت‌افزاری یعنی براندازی نظامی و نرم‌افزاری یعنی تغییر گفتمان و منش فکری آنها، به مقابله می‌پردازد. 📎مطالعه مقاله در لینک زیر: http://iranemoaser.ir/quarterly-63-64-article-4 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢نقش آقای سیدمحمدکاظم شریعتمداری در کودتای نقاب (نوژه)چه بود؟/بخش سوم ⬅️سالروز درگذشت سیدمحمدکاظم شریعتمداری 🔹آقای نیز طی مصاحبه‌ای با در تاریخ اول اردیبهشت ١٣۶1 می‌گوید؛ «یک مرجعی که لااقل خود را می‌داند بشنود که بنا است کودتایی شود . این حداقل آن است که خودشان هم اعتراف کرده‌اندکه از این کودتا مطلع شده‌اند. بالاخره در کودتا عده زیادی شهید و کشته و زخمی می‌شوند. چطور می‌تواند یک نفر که خود را مرجع می‌داند این مسئله برایش اهمیت نداشته باشد. کوچک‌ترین چیزی که در این رابطه وجود دارد این است که ایشان از توطئه کودتا مطلع شده و آن را به امام و مسئولان و مردم اطلاع ندادند. اگر همین مقداری که خودشان اعتراف کردند باشد یک چنین شخصی نمی‌تواند مرجع تقلید باشد.»( افشای چهره دوم شریعتمداری، ١٣) 🔸۴- تأمین وجوه مالی برای رویارویی مسلحانه علیه انقلاب اسلامی شریعتمداری از وجوه دریافتی از ، برای خرید اسلحه به منظور رویارویی مسلحانه با نظام اسلامی استفاده می‌کرد. در گزارش سرّی سازمان سیا به تاریخ ٢٨ تیر ١٣۵٨، مرتضی موسوی (از سران ) با صراحت به این موضوع اشاره کرده و می‌گوید: «...شریعتمداری از پول ما جهت خرید اسلحه لازم استفاده می‌نمود.» گزارشی که بعداً در بهمن ماه ١٣۵٨ منتشر شد نیز حاکی از آن بود که حزب خلق مسلمان مبلغ ٣۶ میلیون تومان وجه نقد به فرستاده بود تا از طریق گروه‌های ضدانقلابی حزب دمکرات کردستان و سازمان کومله، سلاح خریداری نماید. سازمان سیا همواره مترصد اعمال نفوذ در جمهوری اسلامی و حمایت از اشخاص و جریان‌هایی بود که در راستای ساقط کردن نظام اسلامی ایران، تلاش می‌کردند( حمایت آمریکا از گروه‌های میانه‌رو در ایران، ص۶.) 🔹چنانچه می‌گوید: «عباسی داماد آقای شریعتمداری، گفته است که آقای شریعتمداری نه تنها در جریان امر بوده بلکه مبلغ ۵٠٠ هزار تومان نیز به مهدوی پرداخت کرده بود...» 🔸علاوه بر این براساس اعترافات خود شریعتمداری: «...ین که به پول فرستادم هرچند به عنوان قرض به ایشان داده شده است و این کار را نوعی تأیید عملی از فرد توطئه‌گر تلقی کرده‌اند، پشیمانم و استغفار می‌کنم.»( محمد محمدی ری‌شهری، خاطره‌ها ، ص٢۶٨.) 🔹 ۵- تلاش برای ایفای نقش رهبر جایگزین شریعتمداری در مرحله دوم کودتا نقش مهم‌تری را برعهده داشت. براساس نقشه کودتا قرار بود بعد از حمله به (که هدف از آن از میان برداشتن حضرت امام بود) شریعتمداری وارد عمل شود. در طراحی کودتا، خانه‌ای در حوالی یوسف آباد برای انتقال شریعتمداری از قم به تهران اجاره شده بود. شریعتمداری در این خانه مستقر می‌شد و به عنوان رهبر مذهبی، کودتا را تایید می‌کرد. در مراحل بعد زمانی که رادیو و تلویزیون به دست کودتاچیان تصرف می‌شد، وی مستقیماً یا به وسیله نوار و اعلامیه با مردم سخن می‌گفت و مردم را به همکاری با کودتا فرامی‌خواند. کودتاگران به منظور اجرای این مراحل به صورت مستقیم با پسر شریعتمداری در ارتباط بودند. به اعتراف یکی از عوامل کودتا: «با آقای شریعتمداری با پسر ایشان وارد صحبت شدیم. پسرشان از جانب آقای شریعتمداری قول همه گونه هم‌کاری را دادند.»(مؤسسه‌ مطالعات سیاسی، کودتای نوژه، ص١٧١.) 🇮🇷 @IRANeMOASER
📍تلاش امام برای حفظ شریعتمداری و دست رد او به سینه امام ♨️امام در مواجهه با جریان انحرافی شریعتمداری/2 ⬅️سالروز درگذشت آقای سیدمحمدکاظم شریعتمداری 🔹اولین تحرک حزب خلق مسلمان و نیز ابراز تمایل قلبی شریعتمداری به تغذیه اطلاعاتی از سوی آمریکایی ها، سبب شد از ماه اردیبهشت بیت او دائما محل تردد رابط های سازمان سیا باشد. 🔸قرارگاه سازمان سیا در تهران با تاکید بر این که « تماس مستقیم سفارتخانه آمریکا با شریعتمداری اعتبار محلی او را از بین خواهد برد.» (اسناد لانه جاسوسی، ج 6، ص278)در صدد تعیین رابط های ایرانی برای تبادل اطلاعات با شریعتمداری و احیانا کمک مالی به وی بر آمد. 🔹تحلیل های پی در پی ماموران سیا در این مورد نشان می دهد که التهاب آفرینی حزب خلق مسلمان در تبریز امیدواری فراوانی را برای آمریکایی ها ایجاد کرده است. در سند دیگری با اذعان به اینکه« واقعیت حاضر این است که سلاح ها و در نتیجه قدرت حقیقی در دست رادیکال هاست.»(اسناد لانه جاسوسی، ج6، ص273) 🔸بعد ها در کارشناس سفارت آمریکا تاکید می‌کند که علاوه بر بی‌کفایتی شریعتمداری بر تصدی رهبری این جریان امکان فاش شدن رابطه ی وی با رژیم سابق می تواند خطری برای وی و جریان میانه باشد «اگر او مزاجا و خلقا برای رهبری یک جناح مخالف سیاسی شایسته باشد (که او نیست). روابط گذشته او (شریعتمداری) با رژیم شاه او را به واسطه امکان افشاء این معاشرتها لکه‌بردار و زخم پذیر می سازد.»(اسناد لانه جاسوسی ، ج3، ص 472) 🔹در خلال این وقایع امام خمینی تلاش زیادی را برای نجات شریعتمداری از راه خطرناکی که در پیش گرفته بود به کار بستند. اما شریعتمداری هر بار به یک بهانه، از پذیرش خواسته امام طفره رفت. اینکه اطرافیان تا چه حد در تصمیم های شریعتمداری نقش داشتند، قابل بررسی است. به عنوان در آن زمان مامور قرارگاه سازمان سیا به مافوق خود این چنین گزارش داده بود:« درباره تصمیمات حزب، آن هویت(یکی از رابطان ایرانی سیا، مورد نظر است) می گوید که بیشتر تصمیمات را شریعتمداری می گیرد. اما گاهی اوقات با مشاورین حزبی خود مذاکره می کند»(همان،ج3، ص 492) 🔸ماموران سیا به دنبال استمداد شریعتمداری از آنان، حتی در مهره چینی برای این حزب دخالت داشتند. در روز 26 اردیبهشت 1358 قرارگاه در تهران از فردی ایرانی سخن به میان می آورد که اگر لایق و مایل بود در نظر خواهیم گرفت که شاید بتواند با کارآیی، به عنوان مسئول تامین مالی یا سخنگوی روابط عمومی شریعتمداری عمل کند. (اسناد لانه جاسوسی، ج 5، ص. 52) 🔹با وجود انتقادات پشت پرده‌ای که علیه امام از ناحیه شریعتمداری وجود داشت، اما در ظاهر پیام‌هایی صادر می شد که امام نیز به آن پاسخ می گفتند؛ اگر چه از واقعیت‌ها اطلاع داشتند. امام در پاسخ به تبریک شریعتمداری هنگام بازگشت به ایران نوشتند: «بسمه تعالى. حضرت آيت اللَّه آقاى شريعتمدارى- دامت بركاته. مرقوم شريف در تفقد از اينجانب واصل، و موجب تشكر گرديد. سلامت و سعادت جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. اميد است پس از چند روزى به زيارت حضرات آقايان نايل شوم. والسلام عليكم و رحمة اللَّه. روح اللَّه الموسوى الخمينى.»( صحيفه امام، ج‏6، ص: 54) 🔸در سال های بعد از انقلاب البته تنش هایی به وجود می آمد. از جمله اعتراض و راهپیمایی هایی بود که در اعتراض به انتشار مقاله صادق خلخالی علیه تأسیس حزب خلق مسلمان ایران و موضع شریعتمداری در روزنامه اطلاعات کلید خورد.( روزنامه اطلاعات 58/2/2) بعد از ناآرامی های تبریز و قم بود که امام چندین بار طی سخنرانی ها و پیام هایی، وحدت انقلابیون و پرهیز از ایجاد تفرقه را خواستار شدند. 🔹همچنین در اسناد سفارت آمریکا ذکر شده : مقدم ( استاندار دولت موقت در آذربایجان شرقی ) گفته است : خیلی ها از شریعتمداری به خاطر عدم رهبری انتقاد می کنند ، در صورتی که این انتقاد نابجاست و خمینی قدرتمندتر از آن است که شریعتمداری فعلا بتواند با او مقابله کند . ولی البته وقتش خواهد رسید ، او افزود که آذربایجان مترصد اشاره او ( شریعتمداری ) است. (اسناد لانه جاسوسی ، جلد 6 ، ص157) 🇮🇷 @IRANeMOASER
📌 انقلاب اسلامی 🗓۵ مرداد ۱۳۵۷ 🔹1- از ساعت 8:30 الی 11 مراسم بزرگداشت حجت‌الاسلام احمد کافی از سوی 2 نفر روحانیان $اردبیل در یکی از مساجد این شهر برگزار گردید. 🔸2- روزنامه پاتریوت(چاپ دهلی نو) در گزارشی اعلام کرد که شاه به پایان راه نزدیک شده است و در مقابل نارضایتی عمومی برای ادامه حیات خود، تنها به و متکی است. 🔹3- با نزدیک شدن به ماه مبارک رمضان و ظرفیتی که این مناسبت یک ماهه در خود دارد، امام پیامی خطاب به ملت ایران فرستادند. ایشان روحانیت را منشاء نهضت اسلامی که از 15خرداد 1342 شکوفا شده بود دانستند و این نظر برخی از افراد که نهضت را وابسته به جناح‌ها یا دنباله‌رو جریان‌های دیگر معرفی می‌کردند رد نمودند. 📚منبع: روزهای حماسه و نور، ج1، ص385-386 🇮🇷 @IRANeMOASER
12.pdf
14.67M
تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه های پیدایش جریان آقای منتظری/بخش دوازدهم نقد خاطرات منتظری به قلم مورخ خبیر انقلاب اسلامی 🔹طبق پیش‌بینی امام خمینی(ره)، در نظام جمهوری اسلامی سنگین‌ترین و شکننده‌ترین ضربه از جانب کسانی بر پیکر اسلام و انقلاب اسلامی زده شد که فاقد فهم و شعور و خرد بودند، افردی چون شیخ که نداشتن عقل و خرد او را به پلیدی کشاند. جریان آقای منتظری نیز شامل این موضوع می‌شود. وی به دلیل نداشتن درایت و بصیرت آلت دست دیگران واقع شد و از تا در بیت او نفوذ کردند. 🔸آقای منتظری برای رویارویی با نامه 68.1.6 امام که او را از سمت قائم مقامی عزل کرد- چنان‌که در شماره پیش این فصلنامه آمد- به گونه‌ای به سردرگمی و پراکنده‌گویی دچار شد که نه تنها غرض‌ورزی و بی‌منطقی سخنان خود را به نمایش گذاشت بلکه بار دیگر آشکارا نشان داد که به هیچ وجه انسجام فکری ندارد و بی‌پروا ضد و نقیض می‌گوید. نویسنده در این مقاله به نقد و بررسی واکنش‌ها و پاسخ‌های اعتراض آمیز حسینعلی منتظری به نامه امام خمینی پیرامون عزل وی، بنا بر مطالب مندرج در متن خاطرات حسینعلی منتظری پرداخته است. منبع: فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره12، تابستان 1386 🇮🇷 @IRANeMOASER
15.pdf
9.28M
تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه های پیدایش جریان آقای منتظری/بخش پانزدهم نقد خاطرات منتظری به قلم مورخ خبیر انقلاب اسلامی 🔹ملاقات جاسوسان با آقای منتظری که در جهت ارزیابی شخصیت و توانایی او در تحلیل مسائل و برآورد سرمایه‌گذاری احتمالی برای به کارگیری منتظری و جریان‌های وابسته به او در به شکست کشاندن آرمان‌های انقلاب اسلامی بود، از جمله مباحث مهمی است که تا به امروز از چشم مردم ایران و تحلیل‌گران تاریخ معاصر پنهان مانده است. نویسندگان خاطرات آقای منتظری نیز در نوشته‌های خود به این ملاقات اشاره نکرده‌اند. اسناد لانه جاسوسی نشان می‌دهد که چه تلاش‌های مضاعفی برای شکار و شناسایی چهره‌های انقلاب و استفاده از آن‌ها در جهت انحراف انقلاب اسلامی، تفرقه‌افکنی، و بر هم زدن وحدت ملی و ناامید کردن مردم به کار گرفته است. 🔸بی‌تردید انتشار و بازخوانی بخشی از این اسناد در این مقاله پرده از ملاقات بر می‌دارد و ما را در شناخت هر چه بیش‌تر زوایای ناپیدای پاره‌ای از اتفاقات مربوط به انقلاب اسلامی و «جریان منتظری» یاری خواهد داد و این واقعیت را آشکار خواهد کرد که ارتباط سازمان سیا با آقای منتظری و بیت او تنها از طریق نبوده، بلکه این ارتباط پیشینه دیرینه‌ای داشته است. منبع: فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره15، بهار 1387 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻نفوذ حلقه ماساچوستی‌ها بر ارکان حیاتی کشور 🔴دار و دسته ماساچوستی‌ها/2 ✳️به مناسبت شانزدهم آذر؛ روز دانشجو 🔹«ماساچوستی‌های دوره حکومت پهلوی دوم، بخشی از جوانان وابسته به دولت بودند که برای تحصیل به امریکا و بعضی از کشورهای دیگر فرستاده شده بودند و اغلب آن‌هایی که به امریکا رفتند، در مثل ، ، ، و دیگر دانشگاه‌ها تحصیل کرده بودند. این عده در زمانی که و بعد سفیر ایران در امریکا بودند، مورد توجه آن‌ها قرار گرفتند و اغلب آن‌ها یا به سازمان‌های فراماسونری امریکا مربوط شدند یا توسط شناسایی و در اختیار دولتمردان امریکا قرار گرفتند. این عده بعد از برگشت به ایران بر تمام ارکان حیاتی کشور تا انقلاب اسلامی سیطره داشتند. 🔸رهبران اولیه این گروه که بعدها به « » یا گروه «کت سه چاکی‌ها» معروف شدند، و بعد از او منوچهر کلالی و امیرعباس هویدا بودند. هسته تمرکز ماساچوستی‌ها در و سپس در و بود. اگرچه وجه تسمیه گروه ماساچوستی‌ها به خاطر تحصیلات عده‌ای از آن‌ها در ایالت ماساچوست امریکا است ولی بعدها ماساچوستی‌ها به طیف وسیعی از کارگزاران و روشنفکران وابسته به حکومت پهلوی اطلاق می‌شد که از نظر دیوانسالاری با اداره کشور به سبک امریکایی‌ها و از نظر اجتماعی با اصلاحات امریکایی و از نظر سیاسی با علم سیاست امریکایی و پیوند آن با اقتصاد موافق بودند. 🔹ماساچوستی‌ها اولین نسل ایران بعد از کودتای 28مرداد می‌باشند. در خاطرات خود می‌گوید: 🔸این داستان را باید برایتان بگویم چون برای تاریخ ایران خیلی مهم است. بعد از این که نخست‌وزیرهایی که مال دوره رضاشاه و حتی دوره قاجاریه بودند دانه دانه رفتند کنار، یک دفعه ورق برگشت و حسنعلی منصور پسر منصورالملک که یک نسل جوان‌تر بود آمد سرکار با یک عده از وزرایی که اصلاً تحصیلاتشان یک جور دیگر بود. مثلاً ... این گروه جدیدی که با منصور آمدند اسمش را کم‌کم گذاشتند ماساچوستی‌ها، که حتی آن‌هایی که در ماساچوست نبودند ادعا کردند که در ماساچوست درس خوانده‌اند. یعنی هاروارد، ام.آی.تی و این جور جاها که مراکز بزرگ علمی امریکاست و من اصلاً با این مخالف بودم. شدیداً مخالف بودم. 🔹خیلی از این‌ها دوستان من هم بودند ولی من به آن‌ها انتقاد می‌کردم. یک روز در حضور شاه یک صحبتی پیش آمد من گفتم که این خیلی اسباب تأسف است که این افراد واقعاً فرهنگ ایران را نمی‌شناسند، حتی اگر نیت درست هم دارند تصمیم‌گیری درست نیست. گفت یعنی چه؟ مقصودت چیست؟ گفتم بنده اولین ایرانی هستم که وارد دانشگاه ام.آی.تی شدم. اولین ایرانی هستم که از دانشگاه هاروارد دکترا دارم. به همین جهت بنده باید اولین ماساچوستی باشم ولی دارند پدر ایران را درمی‌آورند... شاه خندید. یعنی من یک موضعی داشتم که بر ضد آب شنا می‌کردم و به همین جهت بود که سازمان امنیت من را یک عامل خیلی نارحت‌کننده‌ای می‌دانست!! 🔸عبدالمجید مجیدی یکی از ارکان اساسی سازمان برنامه رژیم پهلوی و یکی از اعضای گروه ماساچوستی‌ها در خاطرات خود اگرچه اسم گروه ماساچوستی‌ها را نمی‌برد ولی هسته اولیه این گروه در سازمان برنامه و سپس در کانون مترقی و را انکار نمی‌کند. او می‌گوید: 🔹در سازمان برنامه ما یک دسته مشخصی که منافع خاصی داشته باشیم نبودیم ولی گروهی بودیم که قدیمی‌های سازمان برنامه خودشان را با ما مشخص می‌دانستند. یعنی خودشان را از ما جدا می‌دانستند. آن‌هایی که در زمان و هدایت آمدند به سازمان برنامه تازه‌واردین سازمان برنامه بودند که با قدیمی‌ها فرق داشتند... 🔸ما یک گروهی داشتیم که با هم بودیم یعنی حتی خارج از سازمان برنامه ما یک گروهی بودیم که همدیگر را خیلی پشتیبانی و کمک می‌کردیم. من دبیر آن گروه بودم. خارج از سازمان برنامه هر هفته خانه یکی جمع می‌شدیم. کسانی که بودیم در آن موقع عبارت بودند از: منوچهر گودرزی، خداداد فرمانفرماییان، غلامرضا مقدم، جواد منصور، سیروس سمیعی، حسین کاظم‌زاده، احمد ضیایی، علینقی فرمانفرماییان، سیروس غنی، فتح‌الله ستوده، جواد وفا، کریم پاشابهادری، هوشنگ پیرنظر. چند نفر هم خارج از گروه ما بودند... ما یک طبع و ماهیت سیاسی قوی داشتیم... و بیشتر فکر می‌کردیم گروهی هستیم که باید به همدیگر کمک کنیم با این هدف که بتوانیم جامعه خوبی در ایران به وجود بیاوریم. (مقاله «ماساچوستی‌ها» از راه می‌رسند!! »، فصلنامه تخصصی 15خرداد ش44-43، ص200-198) 🇮🇷 @IRANeMOASER
12.pdf
14.67M
تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه های پیدایش جریان آقای منتظری/بخش دوازدهم سالروز فوت آقای حسینعلی منتظری/27 نقد خاطرات منتظری به قلم مورخ خبیر انقلاب اسلامی 🔹طبق پیش‌بینی امام خمینی(ره)، در نظام جمهوری اسلامی سنگین‌ترین و شکننده‌ترین ضربه از جانب کسانی بر پیکر اسلام و انقلاب اسلامی زده شد که فاقد فهم و شعور و خرد بودند، افردی چون شیخ که نداشتن عقل و خرد او را به پلیدی کشاند. جریان آقای منتظری نیز شامل این موضوع می‌شود. وی به دلیل نداشتن درایت و بصیرت آلت دست دیگران واقع شد و از تا در بیت او نفوذ کردند. 🔸آقای منتظری برای رویارویی با نامه 68.1.6 امام که او را از سمت قائم مقامی عزل کرد- چنان‌که در شماره پیش این فصلنامه آمد- به گونه‌ای به سردرگمی و پراکنده‌گویی دچار شد که نه تنها غرض‌ورزی و بی‌منطقی سخنان خود را به نمایش گذاشت بلکه بار دیگر آشکارا نشان داد که به هیچ وجه انسجام فکری ندارد و بی‌پروا ضد و نقیض می‌گوید. نویسنده در این مقاله به نقد و بررسی واکنش‌ها و پاسخ‌های اعتراض آمیز حسینعلی منتظری به نامه امام خمینی پیرامون عزل وی، بنا بر مطالب مندرج در متن خاطرات حسینعلی منتظری پرداخته است. منبع: فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره12، تابستان 1386 🇮🇷 @IRANeMOASER
15.pdf
9.28M
تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه های پیدایش جریان آقای منتظری/بخش پانزدهم سالروز فوت آقای حسینعلی منتظری/30 نقد خاطرات منتظری به قلم مورخ خبیر انقلاب اسلامی 🔹ملاقات جاسوسان با آقای منتظری که در جهت ارزیابی شخصیت و توانایی او در تحلیل مسائل و برآورد سرمایه‌گذاری احتمالی برای به کارگیری منتظری و جریان‌های وابسته به او در به شکست کشاندن آرمان‌های انقلاب اسلامی بود، از جمله مباحث مهمی است که تا به امروز از چشم مردم ایران و تحلیل‌گران تاریخ معاصر پنهان مانده است. نویسندگان خاطرات آقای منتظری نیز در نوشته‌های خود به این ملاقات اشاره نکرده‌اند. اسناد لانه جاسوسی نشان می‌دهد که چه تلاش‌های مضاعفی برای شکار و شناسایی چهره‌های انقلاب و استفاده از آن‌ها در جهت انحراف انقلاب اسلامی، تفرقه‌افکنی، و بر هم زدن وحدت ملی و ناامید کردن مردم به کار گرفته است. 🔸بی‌تردید انتشار و بازخوانی بخشی از این اسناد در این مقاله پرده از ملاقات بر می‌دارد و ما را در شناخت هر چه بیش‌تر زوایای ناپیدای پاره‌ای از اتفاقات مربوط به انقلاب اسلامی و «جریان منتظری» یاری خواهد داد و این واقعیت را آشکار خواهد کرد که ارتباط سازمان سیا با آقای منتظری و بیت او تنها از طریق نبوده، بلکه این ارتباط پیشینه دیرینه‌ای داشته است. منبع: فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره15، بهار 1387 🇮🇷 @IRANeMOASER